تجربیات شغلی معلم
روشهای ایجاد انگیزه و رغبت دانش آموزان به درس ، کلاس و مدرسه توسط معلم
انگيزه به دو نوع دروني و بيروني قابل تقسيم است.
از انگيزه بيروني ميتوان به تقويتكنندههايي چون پول، تائيد، محبت، احترام، نمره ،
واز
تقويتكنندههاي دروني ميتوان به رضايت خاطر و احساس خوب از يادگيري اشاره
كرد.
آنچه كه بيشتر موجب رفتار خودجوش ميشود، انگيزه دروني است. هدف عمده فعاليتهاي
پرورشي معلم يا مربي اين است كه دانشآموز به تدريج از انگيزههاي بيروني به
سمت انگيزههاي دروني هدايت شود.
تفاوت اساسي افراد داراي انگيزه دروني با افراد داراي انگيزه بيروني اين است كه
افراد با انگيزه دروني احساس كفايت بيشتري در خود دارند و كمتر به ديگران
اجازه ميدهند كه محرك رفتارشان شوند. اين گروه از دانشآموزان، خود تعيين كننده
رفتارها هستند و به خاطر كفايتي كه در خود احساس ميكنند، باور دارند كه ميتوانند
با رفتارشان بر محيط خود تأثير بگذارند.www.zibaweb.com
اين گروه از دانش آموزان با انگيزه درونگرا، تصورشان اين است كه موفقيت و
عدم موفقيت در تحصيل به خاطر نحوه رفتار صحيح يا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانشآموزان باانگيزه برونگرا، احساس بيكفايتي يا كفايت
كم داشته و همواره تصور ميكنند كه موفقيت آنها تحت تأثير عوامل محيطي نظير:
معلم و سوالات سخت است. اين گروه از دانشآموزان حتي اگر درس بخوانند، باز هم
موفقيت چنداني نخواهند داشت. چرا كه اندك تلاش آنها به خاطر همان انگيزههاي
بيروني، همچون فرار از تنبيه يا كسب خواسته معلم است. اينان در صورت كسب موفقيت
اندك هم آن را به شانس و تصادف نسبت ميدهند و نه به تلاش و استعداد خود.
اين دانشآموزان حتي اگر نيمنگاهي به موفقيت داشته باشند، آنقدر آن را صعبالوصول
ميدانند كه دست به عمل نميزنند، در نتيجه هرگز طعم موفقيت را نخواهند چشيد.
در حقيقت گام اول در برخورد با اين افراد چشاندن طعم موفقيت به آنها و درهم
شكستن تصور منفي آنها در مورد دستيابي به موفقيت است. در اين صورت است كه
«موفقيت»، «موفقيت» ميآورد.
از آنجايي كه انسان آمادگي دارد تا فعاليتها و تصوراتش را تعميم دهد،
موفقيت در يك درس منجر به موفقيت در دروس ديگر ميشود و اين موضوع در مورد دروس
اصلي هر رشته مهمتر است.
درواقع، ضعف درسي در اين دروس منجر به بيعلاقگي به تحصيل و گاهي حتي ترك
تحصيل ميشود و البته عكس آن هم صادق است. به همين علت به معلمان دروس اصلي هر
رشته توصيه ميشود، شرايط آموزشي و امتحاني را مطلوب نمايند و با ارزشيابيهاي
مناسب فضاي كلاس را لذتبخش كنند.
به طوركلي بهمنظور افزايش انگيزه دانشآموزان و سوق دادن آنها به سمت دروني شدن
انگيزهها راهكارهاي زير توصيه ميشود:
1 - سعي كنيم اولويت تجربههاي دانشآموزان براي آنها جالب باشد، احساس موفقيت اوليه اعتماد به نفس آنها را افزايش ميدهد. اين موضوع در مسابقات ورزشي نيز مشهود است.
2 - براي موفقيت دانشآموزان پاداش در نظر بگيريم. منتظر نباشيم تا افت تحصيلي اتفاق افتد و سپس موفقيت را تحسين كنيم.
3 - با احترام گذاشتن به تفاوتهاي فردي دانشآموزان، هرگز آنها را با يكديگر مقايسه نكنيم.
4 - دانشآموزان را در كلاس كمتر درگير مسائل عاطفي منفي نمائيم و نسبت به حساسيتهاي عاطفي آنان آشنا و در كاهش آن كوشا باشيم. سختگيري و انضباط شديد، تبعيض، بيان قضاوتهاي منفي و خبرهاي ناخوشايند از جمله عواملي است كه موجب درگيري ذهني و كاهش علاقه به يادگيري ميشود.
5 - بلافاصله پس از آزمون يا پرسش كلاسي، دانشآموزان را از نتيجه كار آگاه كنيد.
6 - براي اينكه دانشآموز بداند، در طول تدريس بهدنبال آموختن به چيزي باشد، بيان اهداف آموزشي مورد انتظار از او را در ابتداي درس فراموش نكنيم.
7 - چگونگي يادگيري و نحوه انجام كار براي دانشآموز مشخص شود.
8 - بهمنظور افزايش حس كفايت در دانشآموز از او بخواهيم مطالب ياد گرفته شده را به دوستان يا كلاس آموزش دهد.
9 - در مورد مشكلات درسي دانشآموز و ريشهيابي آن، با او تبادل نظر و گفتوگو كنيم.
10 - تشويق كلامي در كلاس، به صورت انفرادي بسيار حائز اهميت است.
11 - مطالب درسي را به ترتيب از ساده به دشوار مطرح كنيم.
12 - از بروز رقابت ناسالم در بين دانشآموزان پيشگيري شود.
13 - در فرآيند آموزش متكلم وحده نباشيم و يادگيرندگان را در يادگيري مشاركت دهيم.
14 - علاقه به دانشآموزان و تعلق خاطر و اهميت دادن به يكايك آنها، سطح انگيزهها را افزايش ميدهد.
15 - آموزش را با «تهديد» پيش نبريم.
16 - براي دانشآموزان با انگيزه، خوراك علمي كافي داشته باشيم.
17 - با محول كردن مسئوليت به دانشآموزان كم توجه، آنان را به رفتارهاي مثبت هدايت و علل كمتوجهي در آنها را بررسي كنيد.
18 - شيوههاي تدريس را از سنتي به شيوههاي روز تغيير داده و با استفاده از تكنولوژي آموزشي، حواس پنجگانه دانشآموزان را به كار گيريم.
19 - ميان درس كلاس و مسائل زندگي كه به وسيله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار كنيم.
20 - تدريس را با طرح مطالب و پرسشهاي جالب توجه آغاز كرده و با تحريك حس كنجكاوي، دانشآموزان را برانگيختهتر سازيم.
21 - به وضعيت جسماني دانشآموزان توجه كرده و علل جسمي بيتوجهي و كاهش انگيزه آنان را بيابيم.
22 - محيط كلاس را با طراحي زيبا و مناسب، جذاب سازيم تا مانع بروز كسالت روحي شويم.
23 - با فرهنگ و تاريخچه زندگي افراد مدرسه يا محلهاي كه در آن تدريس ميكنيم، آشنا شده و در طول تدريس از مثالهاي آشنا استفاده كنيم.www.zibaweb.com
24 - به منظور اطلاع از نتيجه فعاليت درسي دانشآموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تكاليف آنان را بلافاصله در جلسه بعدي ملاحظه و با رفع اشكالات، جنبههاي مثبت را تشويق كنيد.
25 - در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل كنيم.
26 - زمان يادگيري بايد در حد توان دانشآموز باشد. براي تجديد قوا و انگيزه در ميان كلاس از وقت تفريح و استراحت غافل نشويم.
27 - دانشآموز را از ميزان پيشرفت خود آگاه سازيم تا بداند براي رسيدن به هدف چه گامهاي ديگري بردارد.
28 - به لحاظ اخلاقي و ايجاد انگيزه، هميشه خوشاخلاق و خوشرو باشيم.
29 - به منظور افزايش حس كفايت و مشاركت در ارائه دروس از نظرات دانشآموزان استفاده كنيم.
30 - مطمئن باشيم كه توجه دانشآموزان براي شروع تدريس آماده است.
31 - تمام مطالب دشوار را يكجا و در يك جلسه آموزش ندهيم.
32 - به خاطر داشته باشيم، توجه افراطي به دانشآموزان (قوي يا ضعيف) موجب متشنج شدن فضاي كلاس ميشود.
33 - دانشآموزان را به گروههاي «خوب»، «بد» و «ضعيف» تقسيمبندي نكنيم.
34 - از ورود به موضوعات حاشيهاي كه منجر به انحراف توجه كلاس ميشود، بپرهيزيم.
35 - با ايجاد جلسات بحث و تحليل به دانش آموزان فرصت تفكر و اظهار نظر بدهيم.
36 - هرگز دانشآموزان را مجبور به انجام فعاليتهاي تحقيركننده نظير «جريمه» نكنيم.
37 - به افراد درونگرا، كمرو، مضطرب كه تمايلي به ابراز وجود ندارند، توجه كرده و با تقويت رفتارهاي مثبت، آنها را به مشاركت در بحثهاي كلاسي و كارهاي گروهي تشويق كنيم.
38 - در روشهاي تدريس، كنفرانس و سمينار را مد نظر قرار دهيم.
39 - تأكيد بر نمره، اضطراب دانشآموزان را افزايش ميدهد و مانع از توجه كامل به موضوع درس ميشود. اين دانشآموزان با وجود تلاش زياد از نمرات پاييني برخوردارند و به تدريج رابطه ميان تلاش و نتيجه را ناديده مي گيرند كه در نهايت منجر به از دست رفتن انگيزه خواهد شد.
40 - گاهي از تجربههاي دوران تحصيل و شكستها و موفقيتهاي خود براي دانشآموزان صحبت كنيد
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
نقش انگيزش در يادگيري
ناهيد محمدي آچاچلويي
در چهارچوب كلاس درس، انگيزش به خصوصيات رفتاري نظير علاقه
هشياري، توجه، تمركز و پشتكار اطلاق ميشود. اين جنبههاي انگيزشي جنبههايي هستند
كه معلم مستقيماً در كلاس با آنها سروكار دارد.
اگر دانش آموزي به درس توجه نكند، به گفتهها و راهنماييهاي معلم وقعي ننهد و
تكاليف خود را انجام ندهد، بالطبع ياد دادن مطلب به او بسيار دشوار خواهد بود.
همچنين مربيان آموزشي با خصوصيات انگيزشي درازمدت نيز سروكار دارند. براي مثال،
معلم دبستان، نه تنها ميخواهد كه كودكان به درس كلاس توجه كنند، بلكه مايل است به
آنان بياموزد كه در زندگي آينده خود نيز از خواندن لذت ببرد، همچنين معلم تاريخ نه
تنها علاقمند است كه شاگردان درسهاي او را بياموزند، بلكه اميدوار است كه اين
شاگردان در آينده نيز رويدادهاي اجتماعي و تاريخي را دنبال كنند.
حال بهتر است درباره اينكه چه عواملي سبب افزايش انگيزش در كلاس درس ميشوند و
چگونه ميتوان از اين عوامل در كلاس استفاده كرد سخن بگوييم. كاربرد اين عوامل
معمولاً نيازي به دگرگون كردن برنامه كلاس ندارد و اغلب خود معلم در كلاس درس، از
عهده آن برميآيد. مهمترين اين عوامل عبارتند از:
1- استفاده از تشويق لفظي
در بسياري از موارد، حتي تشويق نقدي، به اندازه تشويق لفظي معلم در برانگيختن
شاگرد مؤثر نيست. به كاربردن كلمات سادهاي نظير <خيلي خوب>، <عالي>،
<آفرين> كه به دنبال پاسخ درست با رفتار مطلوب شاگرد ميآيند وسيله بسيار
مؤثري در افزايش انگيزش شاگردان است. تشويق لفظي در حقيقت سادهترين و طبيعيترين
وسيله بالابردن سطح انگيزش شاگردان است.
2- به كار بردن صحيح آزمونها و نمرات در كلاس
در سالهاي اخير، عده زيادي در مورد اينكه آيا وادار كردن شاگرد به يادگيري براي
گرفتن نمره، ارزش بالقوهاي دارد يا نه بحث بسيار كردهاند.
گروهي كه مخالف آزمون و نمره دادناند، استدلال ميكنند كه آزمونها يادگيرنده را
از مسير اصلي يادگيري منحرف ميكنند، باعث اضطراب او ميشوند، به ناكامي علايق او
ميانجامند و نظام ارزشهاي او را به هم ميزنند.
به عقيده اين گروه نمره دادن در معلم نيز تأثير نامطلوبي دارد، زيرا سبب ميشود
كه معلم قضاوتهاي غيرعادلانه بسياري از خود نشان دهد كه صرفاً بر پايه نمره شاگرد
بنا شده است. علاوه بر آن، نمره دادن باعث ميشود كه معلم روابط گرم و صميمانه خود
را با شاگردان از دست بدهد. اين گروه همچنين عقيده دارند كه شاگردان بالاخره به
نامتغير بودن نمرات پي ميبرند. يك بررسي نشان داده است كه نمرات دانشجويان پزشكي،
با حذافت آنها در پزشكي رابطهاي ندارد شاگردان بالاخره ميفهمند كه نمره تأثيري
در يادگيري ندارد، ولي مجبورند كه براي نمره درس بخوانند. بنابراين، تأثير نمره در
انگيزش يادگيري زياد است، ولي يادگيري را از مسير مطلوب خود منحرف ميكند.
مدافعان سنجش و ارزشيابي، جواب ميدهند كه ارزشيابي و نمره دادن كه وسيله ارزشيابي
است يك حقيقت غيرقابل اجتناب زندگي است، ما نميتوانيم ارزش و اهميت چيزي را بدون
دادن نمره يا ارزشي به آن دريابيم و قدرداني كنيم. بعضي آزمايشها نشان دادهاند
كه امتحانات متعدد سبب ميشود كه شاگرداني كه چندين بار امتحان دادهاند انگيزش
بالايي پيدا كنند و موفقيت تحصيلي بيشتري به دست آورند.
3-تقويت كنجكاوي، جستجوگري و تمايل به اكتشاف در شاگردان
محركهايي كه تازه، پيچيده و شگفتانگيز باشند. ميزان انگيزش را در شاگردان بالا
ميبرند.
چنين محركهايي باعث نوعي تعارض ذهني در شاگرد ميشوند كه نتيجه آن افزايش انگيزش
براي رفع اين تعارض است براي مثال: شگفتي در برابر مشاهده آزمايش انبساط اجسام
براثر حوادث: گلولهاي فلزي از داخل يك حلقه فلزي ميگذرد، حال اگر گلوله را گرم
كنيم، ديگر از حلقه نميگذرد.
ايجاد شك و دودلي در اثر فعاليتهايي مانند اينكه از شاگردان بپرسيم آيا مجموع
زواياي داخلي هرمي برابر 180 درجه است يانه؟
در همه اين موارد نوعي كنجكاوي ادراكي ايجاد ميشود. انگيزش تا زماني ادامه مييابد
كه يا تعارض حل شود يا شاگرد از به دست آوردن جواب خسته و نااميد شود. بنابراين،
بايد در نظر داشت كه مسائل چنان مشكل نباشد كه شاگرد از به دست آوردن جواب نااميد
شود.
4- انجام دادن كارهاي غيرمنتظره در كلاس
تغيير روش معمول و عادي معلم در كلاس ممكن است عاملي براي برانگيختن شاگردان باشد.
مثلاً معلم ميتواند ناگهان پيشنهاد كند كه درس را در هواي آزاد و خارج از كلاس
ادامه دهند.
5- استفاده از مطالب و اشياء آشنا در مثال زدن
وقتي پاي مثال زدن در ميان باشد، استفاده از مطالب و موضوعات آشنا به مراتب بهتر
از مطالب نامأنوس و ناشناخته است. مثلاً اگر در مسائل حساب و هندسه از اسامي
شاگردان كلاس استفاده شود، انگيزش و توجه بيشتر خواهد شد. همچنين استفاده از اشياء
موجود در كلاس يا در مدرسه، براي دادن مثالهائي از اجسام هندسي و غيره مطلوبتر از
استفاده از اجسام ناآشنا است.
6- عرضه كاربرد مفاهيم و اصول در زمينههاي غيرمنتظره
مثلاً اگر هدف تدريس مفاهيم عرضه و تقاضا در اقتصاد باشد، بهتر است كه ابتدا براي
درك آن مفاهيم از مثالهاي آشنا (مثلاً عرضه و تقاضاي اتومبيل) استفاده كرد. ولي
براي كاربرد آن مفاهيم، بهتر است
از زمينههاي غيرعادي مثل عرضه و تقاضاي هواپيماهاي جنگي استفاده كرد. بايد
شاگردان توجهشان بيشتر به موضوع جلب شود.
7- واداركردن يادگيرنده و كاربرد مطالب آموخته شده
اين كار سبب ميشود كه مطالب آموخته شده قبلي تقويت شوند بعلاوه در شاگردان اين
انتظار بوجود ميآيد كه مطالبي كه آموخته است در آينده مورد استفاده او قرار
خواهد گرفت. بنابراين در يادگيري تنها آموختن مسائل جديد مطرح نيست.
بلكه مطالب آموخته شده قبلي نيز بايد در زمينه فعلي تكرار شوند تا دانشآموزان
بتوانند آنها را بهتر به خاطر بسپارند.
8- استفاده از نمايش و بازي در آموزش مطالب درسي
بازيها و نمايشها شاگردان را برمي انگيزند. تعادل را افزايش ميدهند، تصاوير
روشني از واقعيات زندگي در برابر شاگردان قرار ميدهند و سبب ميشوند كه شاگردان،
خود در يادگيري مستقيماً شركت جويند بسياري از درس كلاسي را ميتوان به صورت نمايش
درآورد مثلاً براي آن كه شاگردان بياموزند كه يك سازمان چگونه اداره ميشود، ميتوان
آنها را به پستهاي مختلف اداري منصوب كرد و از آنان خواست تا به مدت يك ساعت،
سازمان تشكيل شده را اداره كند.
9- ترتيبدادن شرايط محيط آموزش به نحوي كه براي شاگرد خوشايند باشد.
شركت شاگردان در يادگيري مطالب درسي بايد تقويت شود. عوامل يا حوادثي كه اين شركت
كردن را ناخوشايند ميسازند بايد به حداقل كاهش يابند.
برخي از عوامل ناخوشايند عبارتند از:
ناراحتي جسمي ناشي از نشستن در كلاس به مدت طولاني يا دشواري ديدن تخته سياه.
ناكامي ناشي از ناتواني در دريافت تقويت از معلم در برابر انجام دادن رفتار مطلوب
سنجيدن معلومات شاگردان در مورد مطالبي كه قبلاً به آنان آموخته نشده است.
سعي در تدريس مطالبي كه بالاتر از سطح درك و استعداد شاگردان باشد.
نبودن بازخوردهاي به موقع در كلاس.
شركت كردن شاگرد در كلاسي كه شاگردان آن از نظر استعداد، در سطح پايينتري قرار
دارند.
10- درك روابط قدرت بين معلم و شاگرد و استفاده صحيح از قدرت موجود معلم براي جهت
دادن به انگيزش شاگردان
قدرت اجتماعي ميتواند به شكلهاي قدرت پاداش دادن، قدرت اجرائي، قدرت قانوني، قدرت
سرمشق بودن و قدرت تخصص و كارائي خودنمايي كند.
منظور از قدرت پاداش، داشتن قدرت كنترل در پاداش دادن به ديگران است اين قدرت را
ميتوان در روابط بين رئيس و مرئوس، شاگرد و معلم، پدر و مادر و فرزندان مشاهده
كرد، در تمام اين موارد، يك شخص ميتواند اشخاص ديگر را با اضافه حقوق، نمره و با
صحبت پاداش دهد.
قدرت اجرائي در حقيقت همان قدرت تنبيه است و قدرت قانوني مبتني بر قوانين، مقررات
و رسوم اجتماعي است كه براساس آنها به فردي امكان ميدهد تا بر رفتار اشخاص ديگر
نظارت كند.
تجزيه و تحليل اين قدرتها نشان ميدهد كه فرد ميتواند با استفاده از قدرت سرمشق
رفتار شاگردان را تحت تأثير قرار دهد.
شناخت روابط قدرت در كلاس به معلم امكان ميدهد تا با استفاده صحيح و به موقع از
قدرتهاي خود، انگيزش شاگردان را در جهت مطلوب موردنظر هدايت كند. مثلاً اطلاع دقيق
و عميق معلم از موضوع درسي نقش مهمي در بالابودن انگيزش شاگردان در كلاس دارد زيرا
كمبود معلومات معلم سبب ميشود كه شاگردان باهوش چنين كمبودي را به سرعت دريابند و
ديگر توجه لازم به درس نكنند.
همچنين استفاده از تشويقهاي به جا و مناسب اعم از لفظي يا غيرلفظي، وسيلهي
مناسبي براي بالابردن انگيزش درسي شاگردان است.
000000000000000
تأثير انگيزش در آموزش و پرورش و کلاس درس، پیشنهاداتی به معلمان
ثريا بهاري اويلق
معلمان و مربياني كه وظيفه تعليم و تربيت را به عهده دارند،
براي آنكه بتوانند وظيفه خود را انجام دهند و رغبت به يادگيري بيشتر را در
شاگردان به وجود آورند، بايد بدانند كه چگونه ميتوانند در اجراي اين
منظور از عامل انگيزش بهره گيرند. البته، براي ايجاد انگيزش عوامل گوناگوني وجود
دارند كه مهمترين و كارسازترين آنها را در ايجاد انگيزش تحصيلي به اختصار
بيان ميكنيم.
1ـ تشويق زباني: گاهي تشويق لفظي معلم مانند احسنت، آفرين و بسيار خوب، از
هر شيوه انگيزشي ديگر مؤثرتر است. تشويقهاي زباني در شاگردان خردسال تأثير
بيشتري دارند بدين جهت، معلمان بايد از به كار بردن الفاظ درشت، برخورد
كننده و ركيك خودداري كنند و به گفته سعدي زمزمة محبتساز كنند و محيط امن و
رضا به وجود آورند.
2ـ كاربرد آزمون و نمره: بعضي از معلمان بيآنكه به يادگيري و درك مطلب
از سوي شاگردان توجهي داشته باشند، پي در پي درس ميدهند و دربارة درسهاي
گذشته هيچگونه پرسشي نميكنند. روانشناسان معتقدند كه با اين روش، انگيزههاي
لازم در شاگردان پديد نميآيد. اما اگر معلم بتواند هر دو هفته يكبار از درسهاي
داده شده امتحان كند و نمرههاي آنها را به نحوي در آزمونهاي پاياني دخالت
دهد، تهديدها در تمركز حواس شاگردان اختلال به وجود ميآورد و آنان را
بيشتر به فكر تقلب مياندازد تا آموختن درس.
3ـ انگيزش حسن كنجكاوي: يكي ديگر از راههاي ايجاد انگيزش، تحريك حس
كنجكاوي شاگردان است. اگر معلم بتواند ضمن درس مسائل مربوطه را مطرح كند يا
طرحهايي را ارائه دهد كه نياز به دانش و بينش داشته باشد، آنچنان كه شاگردان
را براي يافتن پاسخ به تلاش و كوشش فكري وادارد، اين امر بيشك آنان را به دانستن
و آموختن بيشتر علاقهمند ميسازد، زيرا يكي از ويژگيهاي يك انسان سالم و اميدوار
به زندگي، يافتن پاسخهاي درست براي مسائل و معماهايي است كه در برابر او قرار
ميگيرند.
4ـ اهميت شبيهسازي و بازي: وقتي درس با تفريح و بازي همراه باشد، شاگردان
به آموختن آن علاقه بيشتري پيدا ميكنند. بازيها و شبيهسازيها از آن جهت داراي
اثر انگيزش هستند كه هم اطلاعات يادگيرندگان را با واقعيات محيط تطابق ميدهند
و هم تصويرهاي روشني از زندگي واقعي عرضه ميكنند و شاگردان را بهطور مستقيم
با جريانها و مسائل يادگيري روبرو ميسازند. به تجربه ثابت شده است كه وقتي
يادگيرندگان مطالب درسي را در ارتباط با مسائل و پيشرفتهاي زندگي بيينند و
آنها را سودمند تشخيص دهند، به آموختن آنها دلبستگي بيشتري پيدا ميكنند.
5 ـ علاقه معلم به درس: علاقه امري مسري است. وقتي شاگردان ببينند كه
معلم خود تا چه حد به موضوع درس و پيشرفت در آن اهميت ميدهد، همين امر سبب
ميشود كه شاگردان نيز درس را جدي بگيرند و براي آموختن و تسلط در آن كوشش
بيشتري به كار برند، اما اگر ملاحظه كنند كه معلم به درس چندان علاقه و توجهي
ندارد يا از روي خستگي و بيميلي به تدريس ميپردازد و شاگرداني كه درس را
آموخته با نياموختهاند، در نظر او يكسانند آنها نيز به درس بياعتنا ميشوند.
البته پيشرفتهاي تحصيلي درچنين وضعي بسيار كند و ناچيز خواهد بود.
6ـ اتاق درس دلانگيز: كلاسي كه از نظر وسعت، آسايش، نور و تهويه خوب و
متناسب باشد بيشتر رغبت شاگردان را براي حضور مرتب در كلاس برميانگيزد، به
ويژه اگر از نظر رواني هم از شرايط لازم برخوردار باشد ، همچنين معلم و سرپرستان
مدرسه بايد مراقب امنيت بدني و رواني شاگردان باشند. بدين معني كه اجازه ندهند
شاگردان زورگو و زيردست آزار امنيت رواني شاگردان ضعيفتر را دچار مخاطره سازند.
به علاوه كلاس هر درس بايد در حد امكان داراي تجهيزات مورد نياز باشد. براي
نمونه، در كلاس معلم جغرافيا بايد افزون بر نقشه جهاننما، نقشه كشوري كه درس داده
ميشود وجود داشته باشد.
7ـ تأثير مسابقه: مسابقه نيز يكي ديگر از انگيزههاي آموزشي است. وقتي معلم
ميخواهد بداند كه كداميك از شاگردان او در درس معيني بهترين است، ميان
شاگردان مسابقه برگزار ميكند. البته بايد توجه داشت همانگونه كه در وزنهبرداري،
هم وزنها با هم مسابقه ميدهند، در موضوعهاي علمي نيز نميتوان شاگردان كمهوش
را با نيزهوشان به مسابقه واداشت. مسابقههاي ناهمگون نه تنها انگيزة يادگيري پديد
نميآورند، بلكه شاگردان كم استعداد را از درس و مدرسه سرخورده و نااميد
ميسازند. روانشناسان معتقدند كه اگر بنا باشد ميان شاگردان مسابقهاي
برگزار شود، بايد شاگردان هم استعداد را به مسابقه واداشت، ولي بهترين
مسابقه آن است كه هر شاگرد با خودش مسابقه بدهد.بدين معني كه بكوشد پيشرفتهاي
درسي او هر هفته بهتر از هفته گذشته باشد.
8 ـ دريافت جايزه: گروهي از شاگردان براي دريافت جايزه به كار و پيشرفتهاي
تحصيلي علاقه نشان ميدهند. ليونور درويل معتقد است: «اگر به شاگردي كه در
كارش پيشرف كرده است جايزه بدهيم، شاگردان ديگر را بهطور غيرمستقيم به كارشان
دلبسته كردهايم.
شاگردان هرچه بيشتر به دريافت جايزه علاقه داشته باشند، كوشش زيادتري براي
اصلاح و پيشرفت تحصيلي به خرج ميدهند. جايزه گرچه داعيه مؤثري براي كار و
فعاليت است، اما بايد جانب احتياط را رعايت كرد. پدر و مادر يا معلمي كه براي
كار كودكان پيوسته به جايزه متوسل ميشوند، در واقع به آنان رشوه ميدهند. در
اينجا خطري كه ممكن است پيش بيايد، اين است كه كودكان عادت كنند هر وقت جايزهاي
در كار باشد، بايد به فعاليت بپردازند و آنگاه كه جايزهاي وجود ندارد،
سستي و تنبلي پيشه كنند. به اين جهت شايسته است كه داعيههاي ديگري را به كار
برند.»
9ـ پرهيز از تبعیض: يكي از عواملي كه موجب دلسردي و بيعلاقگي در
امر تحصيل ميشود، تبعيضي است كه معلم نسبت به شاگردان مختلف روا ميدارد.
وقتي شاگردان ببينند كه معلم با آنان رفتاري يكسان ندارد و بعضي را بر بعضي ديگر
ترجيح ميدهد، نسبت به او سوءظن پيدا ميكنند و در نتيجه به درس او نيز بيعلاقه
ميشوند.
معلم ورزيده و كاردان هرگز اين احساس را در شاگردان خود به وجود نميآورد
كه او فرزندان طبقههاي اجتماعي بالا را برتر و از فرزندان طبقههاي پايين ميداند،
بلكه ميكوشد نشان دهد كه در كلاس براي او فرزندان سرمايهداران، دولتمردان
و كارگران يكسانند. فقط كساني در نزد او گراميترند كه وظيفهشناستر و مسئولترند
و در نتيجه از امتياز و احترام بيشتري برخوردار ميشوند.
10ـ ايجاد نگراني: تشويق يا نگراني نيز در مواردي فرد را وادار به كار
و فعاليت ميكند. اگر شاگرد از نمرة بد يا مردود شدن در امتحان پاياني بيمي
به خود راه ندهد، به درس خواندن و يادگيري نميپردازد، اما نگراني بيش از
حد هم موجب اختلال در تمركز انديشه و حواس ميشود و شاگرد را از پيشرفتهاي
تحصيلي باز ميدارد و در نتيجه او را از درس و مدرسه بيزار ميكند.
بنابراين، نگراني و دلواپسي اگر بدان حد و ميزاني برسد كه شاگرد را به كار و
كوشش وادار ميكند، انگيزهاي ارزنده و سودمند است، اما اگر سبب اضطراب خاطر
و اختلال فكر شود، معلم بايد در تسكين آن بكوشد و به راههاي مختلف شاگردان
را از نگراني امتحان و نمره بيرون آورد.
11ـ تغيير به عنوان پيشرفت: اگر شاگرد اعتقاد پيدا كند كه تغيير و تحول
نشانه پيشرفت و تكامل است، آن وقت ميكوشد كه خود را از حالت ايستايي و توقف در
جهالت و ناداني خارج سازد و با آموختن مطالب و راه و روش هاي جديد خود را با
دگرگونيهاي محيط سازگار كند. اگر نتوان چنين فكري را در ذهن شاگرد به وجود
آورد، نميتوان از او انتظار داشت كه براي تغيير و يادگيري و بهبود وضع خود
كوشش پيگيري به كار برد، اما گاهي ميتوان با توسل به آيهها و حديثهاي ديني
و اشاره به خواست و اراده خداوند به تحقق چنين هدفي دست يافت.
12ـ ارتباط درس با زندگي: معلم در همان جلسه نخست بايد به بيان اهميت و
اعتبار درس خود بپردازد و فرا گرفتن درس و حل مسائل زندگي را به هم ارتباط دهد.
براي مثال، درس حساب و رياضي را، نه تنها يك دانش مهم به شمار آورد، بلكه دانستن
آنها را، هم در مسائل روزانه زندگي و هم در محاسبههاي علمي و ياري به پيشرفت در
علوم ديگر، يادآور شود.
چه عواملی به نشاط دانش آموزان در کلاس کمک می کند ؟، راههای نشاط بیشتر دانش آموز در مدرسه،شاداب سازی محیط کلاس،شاد کردن محیط کلاس،چرا دانش آموزان در مدرسه شاد نیستند ، چگونه خوب سخنرانی کنیم ، روشهای ایراد سخنرانی مفید،چرا نمی توانیم سخنرانی کنیم،روشهای سخنرانی خوب،غلبه بر ترس سخنرانی
عوامل موثر بر نشاط دانش آموزان در کلاس درس
وضعیت فیزیکی کلاس:
یکی از عوامل مؤثر در نشاط دانش آموزان وضعیت فیزیکی کلاس می باشد. فضای فیزیکی شامل رنگ، نور، چینش نیمکت ها، تهویه و تعداد دانش آموزان است.
الف) رنگ:
مطالعات و تحقیقات دانشمندان نشان می دهد رنگ ها همان گونه که بر روح و روان آدمی تأثیرات گوناگونی به جای می گذارند، جسم او را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. محققان بر این باورند که هر یک از رنگ ها فواید خاص درمانی محسوسی برای بدن انسان دارند و در این باره گزارش های متعددی مبنی بر استفاده های موفقیت آمیز از رنگ در درمان بسیاری از بیماری های فیزیکی دریافت کرده اند. برخی از دانشمندان حتی معتقدند تمایل ناخودآگاه ما به یک یا چند رنگ خاص می تواند نشانه ای از نیازهای بدن ما در جهت ترمیم خود باشد. اطلاع از خواص درمانی مختلفی که به هر یک از رنگ ها نسبت داده شده است می تواند کمک شایانی به انتخاب صحیح آنها هنگام تهیه لوازم و طراحی دکوراسیون فضاهای مختلف مدرسه باشد.
به عنوان مثال رنگ نارنجی رنگ گرم و صمیمی است. نارنجی پرتوهای شادی آفرینی از خود ساطع می کند که موجب رفع خستگی است. یا رنگ سبز که انرژی زا و آرامش بخش است به طوری که اضطراب را از انسان دور می کند و موجب رفع تنش و گرفتگی های عضلانی می شود. به خصوص این که سبز رنگی ایده آل برای فضاهایی است که در آنها تمرکز و آرامش مورد نیاز است.
ب) چینش نیمکت ها:
برای ارتباط و تعامل بیشتر دانش آموزان با یکدیگر و همچنین ارتباط مؤثر و چهره به چهره معلم با دانش آموزان می بایست نیمکت ها طوری چینش شوند که این مهم محقق گردد. علمای تعلیم و تربیت بهترین روش چینش صندلی ها را به صورت دایره ای یا «U» شکل پیشنهاد می کنند، خصوصاً در درس هایی که نیاز به بحث و بررسی، فعالیت های گروهی برای حل یک مسئله و یا انجام آزمایش و یک پروژه می باشد. در این صورت تعامل و ارتباط به شکل صحیح انجام پذیر خواهد بود. این امر باعث می گردد تمامی دانش آموزان درگیر آن فعالیت شوند و حالت انفعالی و خستگی در آنها به وجود نیاید.
ج) تهویه و تعداد دانش آموزان:
تهویه هوا باعث می شود به صورت مستمر هوای تازه و پر اکسیژن در کلاس در جریان باشد و تنفس راحت تر انجام گردد، در نتیجه نشاط و سرزندگی به وجود می آید و حالت رخوت و کسالت از دانش آموزان دور می شود، ضمن آن که تعداد دانش آموزان باید به خصوص نسبت به مساحت و فضای موجود متناسب باشد.
● ابزار تشویق:
تشویق جلوه ای از تحسین و تقدیر و نوعی تأیید برای فرداست، در سایه آن شوقی در آدمی پدید می آید که به رفتاری معین اقدام کرده و آن را مکرر می سازد.
به طور کلی در تعریف تشویق می توان گفت: تشویق عامل وادار کننده است که به انسان نیرو و انرژی می دهد، شخصی که تشویق می شود از کار و زحمت خود احساس رضایت و خشنودی می کند و این رضایت خاطر است که جلوی خستگی و بی میلی او را می گیرد.
تشویق و تحسین مایه تقویت روح است وحس اعتماد را در فرد به وجود آورده و استعدادهای فرد رشد کرده و توان درونی اش به فعلیت درمی آید.
حاصل تشویق ممکن است فایده ای برای آدمی نداشته باشد، ولی همین خودپسندی فرد را امتناع می کند و به او اطمینان می دهد که عملش عاقلانه و مورد تأیید بوده است در نتیجه موجب دلگرمی و نشاط او می شود.
● خواب کافی دانش اموزان در اوقات قبل از کلاس و ورود به مدرسه:
خواب از جایگاه بسیار مهمی در زندگی ما برخوردار است. خوابیدن مثل تغذیه کار غریزی است و هر یک از این دو جزیی از غریزه بقاء است.
اهمیت استثنائی خواب علیرغم این که ما به آن بی توجه هستیم، از هر زاویه ای که آن را مورد بررسی قرار دهیم و ازهر جنبه زندگی که به آن مربوط می شود بنگریم، یک واقعیت است. خواب ناکافی از جهت های مختلف بر انسان عواقب سوء می گذارد.
از نظر جسمی در صورت بی خوابی، بیماری های مزمن نیز گسترش می یابد، تغییراتی نیز در فرمول خون به وجود می آید که در درازمدت سبب پیدایش کم خونی می گردد و حالت کسالت همراه با خستگی دایمی و فزاینده و یک حالت تنبلی که به خوبی نمی توان آن را توجیه کرد، تولید می کند. علاوه بر این بدخوابی نه تنها باعث خستگی می گردد، بلکه نیروی جسمی را نیز کاهش داده و عمل گوارش را مشکل تر و کندتر می سازد و عملکرد حواس نیز مختل می شود.
دانش آموزانی که خواب کافی نداشته باشند، عصبی، نگران، ناپایدار و سپس مضطرب شده و از مرحله روانی شدید به مرحله کوفتگی و خستگی می رسند.
مسلماً در این بدخوابی ها، دوره های طبیعی و بیولوژیک همراه، با تناوب هایی از شدت و ضعف نیز وجود دارد، ولی چون خواب از کیفیت و کمیت بدی برخوردار است آنها را تشدید کرده و از کاهی کوه می سازد. شخص کم خواب دائماً دچار ناراحتی روانی می شود. چنین فردی خصایص بسیار با ارزش خود یعنی دوراندیشی را از دست می دهد. براثر بی خوابی روزبه روز بر افسردگی کودکان افزوده می شود و مشکلات دیگری در این زمینه عارض آنها می گردد، از جمله کم اشتهایی، ضعف انرژی، مشکلات روحی، کناره جویی از دوستان و فعالیت ها، احساس بی ارزش بودن و اندوهگینی می کنند.
همچنین اهمیت دادن به هدف در آموزش وتقویت انگیزه درونی از جمله عوامل ایجاد نشاط در دآنش آموزان است.
دمای کلاس،شاد بودن معلم و کارکنان مدرسه،عدم استفاده از تنبیه بدنی،استفاده از موزیک های ملایم و مناسب، محبت اولیای مدرسه به تمام دانش آموزان ، شرکت تعاونی فعال مدرسه و... همگی می تواند در جای خود به جذابیت مدرسه و کلاس کمک نماید .
مطالب مشابه :
نماز
آزمون دات کام. آزمون او آر جی. خرید بلیط آدرس سایت های پیام
حجاب
آزمون دات کام. آزمون او آر جی. خرید بلیط آدرس سایت های پیام
جهانبخش و آزمون به کدام تیم ملی میروند؟
جهانبخش و آزمون به کدام اپلود دات ای ار. طبیعی هم هست او یک مربی خارجی حرفهای
چگونه با حجم بالای کار کنار بیاییم؟!
سایت رشد. وبلاگ
انواع خانواده ها از نظر تربيت
آزمون عملکردی است و بهترين راه براي به زانو در آوردن او كتك سایت کودکان دات او آر جی
بهترین گوشی های اندرویدی برای خرید
در آخرین پروژه کاری خود در زمینه گوشی های هوشمند با همکاری ال جی دات او آر سایت
تجربیات شغلی معلم
سایت آزمون. شرايط لازم برخوردار باشد ، همچنين معلم و نزد او گراميترند كه
سامانه ثبت شکایات داوطلبان درباره آزمون استخدامی 1391 نهاد کتابخانه های عمومی کشور
سامانه ثبت شکایات داوطلبان درباره آزمون استخدامی 1391 نهاد بی ام جی سایت دیکشنری دات
برچسب :
سایت آزمون دات او آر جی