جایگاه بهداشت درقرآن
بهداشت عبارت ازمجموعه ای ازاقدامات ایجابی وسلبی است که به تندرستی وسلامت روان وتن کمک می کند.وقتی ازبهداشت صحبت می شود،منظورازآن، صرفا رعایت نظافت وپاکیزگی نیست؛بلکه هرآن چه درسلامتی جسم وروان دخالت دارد،جزئی از بهداشت محسوب می گردد،چراکه اموری؛چون تغذیه، خواب، استراحت، پوشش، شادابی،کار،رفاه،آسایش،روابط اجتماعی،فراخی فکر وباورهای دینی نیزدربهداشت فرد وجامعه نقش بارزی دارند.
جایگاه بهداشت درزندگی فردی واجتماعی
بهداشت درزندگی فردی واجتماعی انسان ها جایگاه ویژه ای دارد.با رعایت اصول بهداشت، سلامتی تن وروان تامین می گردد.جامعه ای که به بهداشت اهمیت ندهد ،نمی تواند روی آسایش وسلامتی را ببیند.به بیان دیگر تفرج،آرامش وسلامتی مردم عمدتاحاصل رعایت بهداشت است وبدون رعایت آن حیات فردی واجتماعی با خطرات وزیان های جدی روبرومی شود.
به تجربه ثابت شده است آنهایی که پایبند اصول وقواعد بهداشت هستند ،ازعمربیشتری برخوردارند،زیراکه عمرانسان ها با رعایت اصول بهداشت ارتباط وثیقی دارد.چنانکه،دربرخی از کشورها نرخ امید به زندگی ۸۰سال است.این درحالی است که درکشورهای کمترتوسعه یافته میزان آن به مراتب کمتر است.
چقدرخوب گفته اند که "عقل سالم دربدن سالم است"،چرا که بدون سلامتی بدن، عقل نیز متاثرازرنج ها وآلام آن می شود و نمی تواند به خوبی ازعهده حل گره های اجتماعی وفردی برآید.
مفاهیم بهداشتی درقرآن کریم دارای دوجنبه ایجابی وسلبی است که بارعایت آنها سلامتی روح وتن تضمین می شود.در زيربه بررسي آنها مي پردازيم.
مفاهیم ایجابی:
طهارت؛
طهارت عبارت از مطلق پاکیزگی است ؛خواه روحی و خواه بدنی .واژه "طهارت" خانه کعبه درآیه زیرهم شامل تمیزی زمین آن است وهم به معنای پاکیزگی ایمانی درون خانه خدا که با ورود افراد مشرک آلوده می شود.این حکم درمورد سایرمساجد نیز صادق است وبه همین دلیل است که ورود کفاربه آنها حرام شمرده شده است.
"وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ"؛وچون براى ابراهيم جاى خانه را معين كرديم [بدو گفتيم] چيزى را با من شريك مگردان و خانهام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوعكنندگان [و] سجدهكنندگان پاكيزه دار(حج،۲۶)
درآیه ۴سوره مدثر،منظورازطهارت لباس شرط بودن پاکیزگی آن دررازونیازاست.فردی که به عبادت ورازونیازمی پردازد،باید دقت کند که لباسش پاک وعاری ازآلودگی باشد.این دستوربهداشتی زمینه سازسلامتی ونظافت است"وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ" و لباس خويشتن را پاك كن.
آیه ۱۰۸سوره توبه نیز اهمیت پاکیزگی به ویژه مساجد رانشان می دهد،چراکه نباید مکان های عبادی به ناپاکی ها آلوده شوند. خداوند دراین آیه به صراحت می فرماید که پاکان رادوست دارد.بنابراین،پاکیزگی اعم ازجسمی وروحی مورد عنایت اوست.
نکته مهم دیگراینکه اگر خداوند پاکی رادوست دارد،چرا نباید به این دستورزیبای الهی توجه کرد؟این درحالی است که بهداشت وپاکی درشخصیت افراد تاثیربه سزایی داردوبه ارتقای جایگاه وموقعیت آنان کمک می کند.
لاَ تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ؛ هرگز در آن جا مايست چرا كه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى [و] در آن مردانىاند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خدا كسانى را كه خواهان پاكىاند دوست مىدارد(توبه،۱۰۸)
دراحکام دینی عمدتا ازسه مصداق پاکی؛یعنی وضو،غسل وتیمم بحث می شود.
وضووغسل نوعا به نظافت وپاکیزگی بدن وطهارت درونی کمک می کنند. اما تیمم باخاک ارتباطی با نظافت بدنی نداردوبیشتربه عنوان جایگزین موقت آن دو اعتباردارد ونوعی رفع تکلیف وطهارت درونی تلقی می شود" مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ".بنابراین،کسی که می تواند وضوبگیرد یاغسل کند،نمی تواند تکلیف دینی خودرابا تیمم کردن به جا آورد.
غسل یکی ازکامل ترین شیوه های پاکی ونظافت بدن است،چرا که باآن کل بدن شسته می شود.تفاوت عمده ای که غسل باآبتنی وحمام کردن دارد،درنیت وعبادی بودن آن است.نیت عنصرمهم همه عبادات دینی است.بنابراین،غسل بدون نیت ازدیدگاه شرع رافع تکلیف نیست؛هرچند که به نظافت تن منجرشود.انواع غسل های دینی اعم ازواجب ومستحب درادیان الهی وجود دارد که همگی آنهابه بهداشت تن وروان کمک می کنند.بهداشت تن با شستن کل بدن ممکن می شود وبهداشت روان با نیت دینی ،ادای تکلیف وثواب هایی که برای آنها ذکرشده است، محقق می گردد.
وضونیز ازمقدمات اصلی نماز است که به پاکی مستمربخشی ازبدن کمک می کند.انجام آن درمقایسه با غسل بسیارآسان تراست. درقرآن کریم کیفیت وضووتیمم گرفتن مشخص شده است.
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ" ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون به نماز برخيزيد صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پيشين مسح كنيد و اگر جنبید خود را پاك كنيد و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان تماس داشتید و آبى نيافتيد پس با خاك پاك تيمم كنيد و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد خدا نمىخواهد بر شما تنگ بگيرد ليكن مىخواهد شما را پاك و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد كه سپاس بداريد (مائده،۶)
نظافت؛
نظافت عنصر اساسی بهداشت است وبدون رعایت آن نمی توان ازسلامتی برخورداربود.درنگاه دینی نیزنظافت جزئی ازایمان شمرده شده است"النظافة من الایمان".بنابراین،یک فرد نمی تواند درعین مومن بودن ،به اصول نظافت بی اعتنایی کند وخودرامومن بشمارد.وانگهی،توجه به انواع غسل های واجب واستحبابی ووضونیزدرزندگی عبادی ،اهمیت نظافت رادراسلام نشان می دهد.
رعایت نظافت تنها به آب وشستشوبستگی ندارد وبه شیوه های دیگرنیز می توان به آن عمل کرد.به طوری که با اصلاح منظم سروصورت وموهای زائد بدن،اتوکردن وبخیه زدن لباس، واکس کردن کفش ،تمیزنگه داشتن ظروف ووسائل دیگرمنزل،جاروکردن خانه،مرتب ومنظم کردن اشیا،ترمیم خرابی های دندان،درمان بیماری ها،تعمیروسائل خراب ،گردگیری جلوی ساختمان،رنگ کردن دیوارها، نرده های حیاط،خودروها ومانند آنها ،گل کاری،درخت کاری،شانه کردن موها،مسواک زدن،سالم نگه داشتن کتب درسی و...نیزمی توان به امر نظافت کمک کرد.
تزکیه؛
تزکیه به معنای پاکی درون است.بنابراین،هرآنچه به پاکی نفس وروان کمک می کند،نوعی تزکیه است.بدون پاکی درون ازپلیدی های نفسانی وباطنی نمی توان به طهارت معنوی رسید.درواقع،انسان همیشه با خصم درون درگیر است ونمی تواند بدون تزکیه خودرااززندان آن آن رهایی بخشد.به قول مولانا درمثنوی خویش:
ای شهان کشتیم ما خصم برون ماند خصمی زو بتر در اندرون
کشتن این کار عقل و هوش نیست شیر باطن سخرهٔ خرگوش نیست
دوزخست این نفس و دوزخ اژدهاست کو به دریاها نگردد کم و کاست
تزکیه درون امردشواری است وبه مقدماتی ؛ازجمله کاستن ازخواهشهای نفسانی ،مراقبت ازدرون وبرون، مطالعه راه های رسیدن به آن و سیروسلوک عملی نیازدارد .آزادی ازهوس ها وامیال درونی بدون داشتن درک درست از تزکیه وپیمودن راه های رسیدن به آن ممکن نیست.به قول سعدی: کارهرکس نیست خرمن کوبیدن/گاونرمی خواهد ومرد کهن
هرکسی خودراپاک ومنزه ازآلودگیها می داند و ازدیگران خرده گیری می کند،غافل ازاینکه ممکن است همان عیب جویی اونشانه عدم تزکیه اش باشد،چرا که بسیاری ازایرادگیری ها،سخن چینی ها وگمان های ناصواب به دوری انسان ازتزکیه نفس می انجامد.
ازدیدگاه قرآنی، یکی ازراه های رسیدن به سعادت تزکیه درون است.انسانی که دارای باطنی آلوده وآغشته به انواع کشمکش هاست، چگونه می تواند به سعادت نائل آید؟ آیه ۹سوره مبارکه شمس به صراحت تزکیه راعامل بنیادی رستگاری معرفی می کند:" قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا؛ كه هر كس آن را پاك گردانيد قطعا رستگار شد.
تزکیه معمولا با پاک شدن ازآلودگی ها وهواجس درونی عملی میشود.اما گاهی به یک عمل بیرونی وابسته است.به طوری که با دادن زکات می توان به تزکیه درونی دست یافت.ضمن اینکه افرادمستحق به حقوق شرعی خود می رسد.
درکنارزکات مال،زکات علم نیزوجود دارد که با تعلیم آن به دیگران ادا می شود.انسان ها باید ازدارایی های خود ، خواه مادی وخواه معنوی افراد نیازمند رامستفیض نمایند .بنابراین تعلیم علوم ،تجارب وآگاهی های مفید نیز مشمول حکم زکاتندوجزئی ازحقوق شهروندی افراد مستحق است.
امروزه،اطلاع رسانی درست نقش زیادی درافزایش میزان آگاهی وهوشیاری افراد داردوبا تبادل به موقع اخبار،گزارش ها وداده های همگانی شفافیت اموربیشتر می شود.درقرآن کریم تاکید زیادی به پرداخت زکات شده است وتادیه آن ازویژگیهای افراد مومن شمرده است."وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ"؛وآنان که زکات می پردازند(مومنون،۴)
بنابراین،تزکیه نفس وزکات مال ،علم ،تجربه وآگاهی های مفید دیگر به بهداشت فردوجامعه کمک می کند.این درحالی است که پول کثیف،علم کثیف وتجربیات وداده های کثیف به آلودگی های آنها دامن می زند.
طیبات؛
درلغتنامه دهخدا برای واژه طیب معانی :پاک،طاهر،حلال،خوش بو،لذیذ و...ذکرشده است.بنابراین،منظورازآن هرچیزی است که پاک ،معطر،حلال وموافق طبع انسانی است و بشرازخوردن آن لذت می برد.
بنابراین،هرچیزی که موافق طبع انسانی نیست ،دارای خبث وپلیدی است وافراد ازخوردن آن منزجرمی شوند، طیب نیست.خوردن طیبات با بهداشت وسلامتی انسان ارتباط دارند.درمقابل،خوردنی های خبیث به سلامتی انسان آسیب می رسانند.به همین دلیل است که خداوند درکتاب خویش برخی ازخوردنیهای حرام را برشمرده است وماراازاکل آنها نهی کرده است.مانند گوشت خوک،خون، میته و...
"يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ"؛اى پيامبران از چيزهاى پاكيزه بخوريد و كار شايسته كنيد كه من به آنچه انجام مىدهيد دانايم(مومنون،۵۱)
مفاهیم سلبی
بهداشت مفهوم سلبی هم داردو شامل هرکاروچیزی می شود که با اصول بهداشت وسلامتی فردو اجتماع سازگاری نداردوباید ازآن اجتناب کرد.درقرآن کریم به مواردی ازاین مفاهیم اشاره شده است که به بررسی آنها می پردازیم.
رجس؛
رجس درلغتنامه دهخدا با معانی زیرآمده است:پلیدی،گندگی،گناه،کفر،کرداربد،هرعملی که شخص رابه سوی عذاب بکشاند، هر کار زشت وبد،غضب،لعنت و...
ازبررسی آیات الهی نیزچنین برمی آید واژه رجس دربرگیرنده دومعنای پلیدی درونی وبیرونی است.درآیه زیرلفظ رجس به معنای پلیدی درونی: بیماری دل،نفاق وکفربه کاررفته است.بنابراین،نفاق وکفردو پلیدی درونی انسان هاست وهرکس گرفتارآن هاشد، آلوده می شود ،چرا که بیماری دل نوعی آلودگی است.
"وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُواْ وَهُمْ كَافِرُونَ"؛اما كسانى كه در دلهايشان بيمارى است پليدى بر پليديشان افزود و در حال كفر درمىگذرند (توبه،۱۲۵)
درآیه زیرنیزبه پلیدی شراب،قمار،بتها وتیرهای قرعه اشاره شده است.پلیدی آنها نیزبه آثاروعوارض زشت وبد آنها مربوط می شود.بنابراین،نمی توان گفت که آلات قماروتیرهای قرعه که برای کشتن حیوانات انداخته می شد،نجسند.ازدیدگاه ،آیت الله صادقی تهرانی نیز، پلیدی شراب به معنای نجاست آن نیست بلکه واژه رجس ، پلیدی وزشتی عمل خوردن شراب رامی رساند وبه همین دلیل به شیطان نسبت داده شده است.(نگاه کنید،رساله توضیح المسائل وی،نجاسات،واژ شراب) .درواقع،معلوم نیست که آیا شیطان شراب خواراست یانه؟اما با توجه به گرایش آن به اعمال زشت وپلید،قرآن کریم کارهای بدی ؛چون قماروشراب خواری را به وی نسبت داده است.
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ"؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد(مائده،۹۰)
اما درآیه زیربه پلیدی بیرونی میته،خون،گوشت خوک وگوشت حیوانی که درذبح آن ازسرنافرمانی نام خدابرده نمی شود،تاکید شده است وباید ازخوردن آنها اجتناب کرد.
"قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ"؛ بگو در آنچه به من وحى شده است بر خورندهاى كه آن را مىخورد هيچ حرامى نمىيابم مگر آنكه مردار يا خون ريخته يا گوشتخوك باشد كه اينها همه پليدند يا [قربانيى كه] از روى نافرمانى [به هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده باشد پس كسى كه بدون سركشى و زيادهخواهى [به خوردن آنها] ناچار گردد قطعا پروردگار تو آمرزنده مهربان است(انعام،۱۴۵)
بنابراین،رجس به معنای مطلق پلیدی وهرکاربد وزشت است.به بیان دیگر،هرآنچه با سلامتی روحی وجسمی انسان مغایرت دارد،پلید تلقی می شود.درواقع امرنیز،کارهایی؛ چون قماربازی،میخوارگی، خون خواری ،خوردن میته وچیزهای آلوده دیگربا بهداشت وسلامتی تن وروان افراد سازگاری ندارند.
نجس؛
واژه نجس یک باردرقرآن کریم به کاررفته است.ازدیدگاه آیت الله صادقی تهرانی ،واژه نجس به معنای پلیدی درونی افراد مشرک است(رجوع شود به رساله فقهی وی،نجاسات،واژه کافر).این درحالی است که بسیاری ازفقهای اسلامی نجس بودن مشرک رابیشتربه معنای نجاست وپلیدی بیرونی او می دانند.(رجوع کنید به کتب فقهی شیعه ورساله های توضیح المسائل مراجع تقلید)
"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ"؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد حقيقت اين است كه مشركان ناپاكند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر [در اين قطع رابطه] از فقر بيمناكيد پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خويش بىنياز مىگرداند كه خدا داناى حكيم است(توبه،۲۸)
به هرحال،دراحکام دینی واژه نجس عمدتا به نجاست وپلیدی مادی معناشده است.با نگاهی به کتب فقهی چیزهایی ؛چون خون، ادرار، مدفوع،منی،شراب،آبجو،خوک،سگ به عنوان عین نجس تلقی شده است وباید ازآنها اجتناب ورزید.
درواقعیت امر،رعایت احکام نجاسات به ارتقاسطح بهداشت جوامع مسلمان منجرشده است،زیرا که بااجتناب عملی ازموارد مذکورتاحد زیادی بهداشت وسلامتی جامعه تامین می شود.اما ادیانی که به پلیدی موارد ذکرشده نپرداخته اند،عملا پیروان آنها دربرخوردبا چیزهای نجس دقت کافی ندارند.
اما باید دقت داشت که با تحول جامعه بشری انواع پلیدی ونجاست ها نیز روبه فزونی گذاشته است وباید ازآنها نیز به عنوان عین نجس اجتناب ورزید.
امروزه،الودگی های دیگری جوامع انسانی راتهدید می کنند که به مراتب پلید تروخطرناک ترازنجاسات مذکورند؛مانند آب های آلوده صنعتی،فاضلاب منازل،،فضولات شیمیایی واتمی،انواع آسید ها،خوردنی های اعتیاد آور ونابود کننده ومحصولات مضردیگر
بنابراین،برای رعایت سلامتی وبهداشت بیشترباید درمورد انواع مواد آلوده کننده واعتیادآورمطالعه کافی داشت وبااطلاع رسانی،آموزش وهشدارهای دینی وبهداشتی کافی مردم رانسبت به خطرات وزیان های آنها آگاه کرد.
متاسفانه، اعتیاد به انواع مواد مخدر،روان گردان ها،تینر،قمار والکل خسارات جبران ناپذیری به معنویت وسلامتی جوامع بشری وارد می آورد وموجب می شود که بخشی ازهزینه های عمومی صرف درمان ومبارزه با آنها شود.فرد معتاد به الکل وروان گردانهایی ؛چون شیشه،کراک وهرماده اعتیاد آور دیگرنمی تواند زندگی سالمی داشته باشدوبی تردید،روابط اجتماعی او بادیگران تحت تاثیراعتیادش خواهد بود.
تدسیه؛
تدسیه درقرآن کریم به معنای آلودگی نفسانی فرد به کاررفته است و ازآن به مثابه ازدست دادن فلاح ورستگاری یاد شده است.فردی که ازدرون آلوده است،نمی تواند روی سعادت وآسایش را ببیند.اوبه منزله کسی است که همه چیزخودرا باخته وناامید شده است.چه چیزی بدترازباختن رستگاری است!بدا،به حال کسی که نفس آلوده ای دارد وخیال می کند که درزندگی خود برنده است،چراکه سعادت راتنها دررسیدن به مقام،پول وامیال درونی می داند وبس!این درحالی است که چنین افرادی درواقع بازنده اند."وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا"؛وهر كه آلودهاش ساخت قطعا درباخت (شمس،۱۰ )
فلسفه بهداشت
درجوامع آگاه ورشد یافته رعایت بهداشت یک امر ضروری تلقی می شود .دراین جوامع برنامه ریزی ها وهزینه های زیادی درزمینه بهداشت فردوجامعه انجام می گیرد،چرا که بدون برنامه ریزی،سیاست گذاری وتعیین راهبردها نمی توان بهداشت جامعه را تامین کرد.توجه به بهداشت دارای مبانی روشنی است که درزیر به چند مورد ازآن ها اشاره می شود.
تزکیه؛
اولین مبنای بهداشت، تزکیه درونی انسان است.اگر کشوری به تزکیه درونی مردم خود اهتمام نورزد،رذایل وپلیدی های اخلاقی روبه فزونی می گذارد.جامعه ای که آلوده به انواع پستی ها ،زشتی ها وبدکاری هاست، نمی تواند مدعی برخورداری ازبهداشت روانی گردد.
درواقع،یکی ازوظایف اساسی پیامبران الهی کمک به تزکیه درونی مردم بود.آنان با گسترش صفات نیک وتشویق مردم به فضیلت هایی ؛چون راستی،عدالت،حق گرایی،خیراندیشی،محبت،ایثار،وفاداری به عهد ،عشق ورزی و...صفاوصمیمیت رادرمیان امت خود نهادینه می کردند.
متاسفانه، برنامه ریزی ها وسیاست گذاری های دولت ها درزمینه های بهداشتی،عمدتا برمحورتوسعه بیمارستان ومبارزه با بیماری های مسری ودرمان امراض عمومی مردم استواراست.این درحالی است که برخی ازآنها،به جای اهتمام به رشد اخلاق ومعنویت، به گسترش انواع آلودگی ها وبدآموزی ها دررسانه های عمومی به بهانه دفاع ازحقوق شهروندی وآزادی های عمومی، می پردازند.دراین کشورها،با پخش انوع فیلم های جنسی،ترسناک،بی هویت ،تبلیغی و...به سستی ارکان فکری واخلاقی جامعه دامن می زنند.حال آنکه،اهمیت بهداشت معنوی واخلاقی بیشترازبهداشت ظاهری وبدنی است.
جامعه آلوده به انواع زشتی ها وپلیدی ها نمی تواند مدنیت،هویت واخلاق خودراحفظ کند وحیات سالم وبانشاطی داشته باشد.درچنین جامعه ای،امنیت،اعتبار وآسایش مردم به خطرمی افتد،چرا که با گسترش آلودگی های اخلاقی ؛مانند خیانت،دروغ،ریا،بداندیشی ،نفاق،حیله گری و...جامعه ازدرون تهی می گردد.
طهارت؛
طهارت وپاکیزگی مبنای دیگر بهداشت است،چرا که بدون توجه به آن نمی توان بهداشت فردی واجتماعی راتامین کرد. پاکیزه نگه داشتن بدن،خانه،لباس،کوچه وخیابان واماکن عمومی دیگر به بهداشت جامعه کمک می کند.
مردم باید یاد گیرند که رعایت پاکیزگی وظیفه ای فردی و همگانی است و باید با اقدامات اصولی ، به بهداشت خودوجامعه کمک کنند.با آموزش شیوه های درست رعایت بهداشت به ویژه استفاده صحیح ازآب،صابون وموادشوینده دیگر می توان هزینه های سلامت جامعه راکاهش داد.
مصونیت؛
یکی دیگرازمبانی بهداشت مصونیت است.مصونیت عمدتا جنبه پیشگیرانه ای دارد،زیراکه باید با رعایت اموری چند می توان ازگسترش فساد وآلودگی درمیان مردم جلوگیری کرد.مصون سازی فرد وجامعه وظیفه ای همگانی است.دولت ومردم ،هردو،وظیفه دارند که با رعایت اصول مصونیت ازگسترش آلودگی جلوگیری نمایند.
درقرآن کریم به اموری؛چون پوشش مردوزن،عبادت،بهداشت جنسی، ،راست گویی،خیرخواهی،تعاون،صلح،همبستگی، کرامت ذاتی بشر،احترام به پدرومادر،دادن قرض الحسنه ،زکات وصدقه،تقوا،عدل ومانند اینها توجه زیادی شده است.بی تردید، رعایت امورمذکور،به افزایش سلامتی جامعه وفرد کمک زیادی می کند وآنان را دربرابر ناهنجاری ها،آسیب ها وآلودگی های اخلاقی مصون می سازد.
سلامتی؛
یکی دیگرازمبانی بهداشت سلامتی است.درقرآن کریم درزمینه رعایت بهداشت وسلامتی آیات زیادی دیده می شود که به برخی ازآنها اشاره می شود:
سلامت جسمی زنان؛
قرآن کریم به صراحت با ذکرلفظ "اذی"که به معنای اذیت است،به ریشه حرمت نزدیکی با زن درایام حیض تاکید می ورزد.چراباید درایامی که زنان دراوج اذیت وناراحتی درونی ناشی ازقاعدگی ماهانه بسرمی برند،به فکر نزدیکی با اوبود؟درواقع،مبادرت به این امرزشت گناه تلقی شده است وبا یادآوری"ان الله یحب التوابین"نشان می دهد که برای رهایی ازوبال این گناه جنسی باید توبه کرد وبه سوی پاکیزگی رفت ،چرا که خداوند افراد پاک رادوست دارد"یحب التوابین".
"وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ"(بقره،۲۲۲).
سلامتی معنوی بانوان؛
همچنین،یکی ازفلسفه های مهم حجاب زنان رهایی آنان ازآزارواذیت دیگران است.معمولا،اذیت معنوی وآبرویی درکمین افرادی است که به پوشش خود اهمیت نمی دهند.اگر درجامعه ای عدم توجه زنان به پوشش کافی ،موجب آسیب دیدن آنان شود،باید برای دفاع ازحریم ،حیثیت وجایگاه خود به پوشش اهمیت دهند.قرآن کریم نیز درذکرفلسفه حجاب به این واقعیت اجتماعی زمان پیامبر(ص)اشاره می کند. درآن عهد، شناخته شدن زنان مومن مشکلات زیادی رابرای آنان ایجاد می کرد وراه درست رهایی ازاین آسیب ها وناهنجاری های اجتماعی وسیاسی ،استفاده پوشش کامل بود.عبارت" فلایوذین" که به معنای "پس اذیت نشوند" است ،رازومبنای پوشش بانوان رادرآن دوره نشان می دهد.
امروزه نیز،زنانی که توجه کافی به پوشش خود نمی کنند بیشتردرمعرض تجاوزواذیت قرارمی گیرند.البته حد پوشش درمیان ملل با توجه به فرهنگ واعتقاد آنان متفاوت است.اما ،درنزد همه جوامع،پوشش حداکثری وحداقلی وجود دارد وتنهاپوشش حداکثری است که به حفظ حرمت زنان کمک می کند. این درحالی است که عریانی زن درهیچ جامعه ای نشان دهنده وقار،شخصیت وحرمت اونیست.
به نظرمی رسد با عنایت به تنوع رنگ ها ومد ها وتوجه خداوند متعال به زینت و رنگارنگی نظام هستی واستفاده بیشترآن حضرت ازرنگ های شادوروح بخش درچیدمان کره زمین ، می توان انواع پوشش های زیباوسالم رابرای جوامع مسلمان تعریف کرد.
"يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا"؛ اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است(احزاب،۵۹)
منع اسراف؛
یکی دیگرازمبانی سلامتی وبهداشت معنوی ومادی اجتماعات قناعت وصرفه جویی است.قرآن کریم با منع اسراف درخوردن واشامیدن سلامتی جامعه راهدف قرارداده است.پرخوری ،ضد قناعت است وبه اسراف منجر می شود.این درحالی است که پرخوری انواع مشکلات سلامتی را برای افراد ایجاد می کند. سعدی دربوستان خویش درزمینه پرخوری نکته های بسیاری ظریفی دارد که به برخی ازابیات آن اکتفا می شود.
مپرور تن ار مرد رای و هشی/که او را چو میپروری میکشی
خور و خواب تنها طریق ددست/بر این بودن آیین نابخردست
درون جای قوت است و ذکر و نفس/تو پنداری از بهر نان است و بس
ندارند تن پروران آگهی/که پر معده باشد ز حکمت تهی
به اندازه خور زاد اگر مردمی/چنین پر شکم، آدمی یا خمی؟
یاد آوری می شود ذکر دوعنوان "اکل وشرب"درزمینه اسراف جنبه تمثیلی دارد .به نظرمی رسد هرنوع اسرافی حرام است وباید ازهمه مصادیق آن ؛ازجمله اسراف درپوشیدن،خوابیدن،روشنایی منازل،آبتنی وپرکردن حوض ها ،استخرها ووان حمام ها،آبیاری زمین وباغچه،شستشوی ظروف، خودرو،لباس،پرده ،فرش ومانند اینها اجتناب کرد.
قرآن کریم به استفاده ازپوشش های خوب به عنوان زینت درمقام عبادت امرودرکنار آن ازاسراف منع کرده است.
"يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ"؛ اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگيريد و بخوريد و بياشاميد و[لى] زيادهروى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمىدارد(اعراف،۳۱)
تغذیه درست؛
یکی دیگرازمبانی سلامتی رعایت تغذیه است.برخی ازمردم تغذیه کافی ودرستی ندارند.دراین میان،بسیاری ازآنان ،نه به خاطرناتوانی وفقر،بلکه به دلیل عدم آشنایی به خواص خوردنی های پاک وعادت به فرهنگ غذایی غلط، خود راازتغذیه سالم ومتنوع محروم نگه می دارند.این درحالی است که سلامتی با استفاده ازهمه خوردنیهای حلال ،بدون گرفتاری دردام اسرف وتبذیر" تامین می شود.
خداوند متعال درآیه زیر خطاب به حضرت پیامبرمی فرماید:
"قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ؛ [اى پيامبر] بگو زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده ،بگو اين [نعمتها] در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آوردهاند و روز قيامت خاص آنان مىباشد .اين گونه آيات را براى گروهى كه مىدانند به روشنى بيان مىكنيم(اعراف،۳۲)
پاسداری ازعقل،نفس،نسل ،جان،مال و...
یکی دیگرازمبانی بهداشت، پاسداری ازعقل،جان ،نفس،مال،خانواده وجامعه است .درزیربه طورمختصربه شرح آنها می پردازیم.
حفظ عقل؛
با منع وحرمت الکل،مواد اعتیادآوروروان گردان عقل ،اراده وروان افراد سالم می ماند.معتاد نمی تواند به تعقل وخردورزی بپردازند،مشروب خوارنیز درزمان مستی ازنعمت عقل بی بهره می ماند.جامعه سالم نمی تواند ازشیوع وآزادی چیزهایی که قدرت تعقل افرادراپایین می آورند،حمایت کند.
متاسفانه،همه ساله عده زیادی ازمردم به خاطراعتیاد به الکل ومواد مخدرمی میرند.این درحالی است که برخی ازافراد،ازآزادی آنها به بهانه آزادی وحقوق شهروندی دفاع می کنند.به نظرمی رسد منع چیزهای فاسدومضرنمی تواند مشمول حقوق شهروندی افراد باشد.آزادی الکلیسم واعتیاد به مواد مخدرهزینه های گزافی رابه جامعه وارد می آورد.
به نظرمی رسد کشورهایی که به هردلیلی،نمی خواهند یا نمی توانند درزمینه منع استفاده ازشراب،سیگار،قمار،مواد مخدرونظایراینها به وضع قانون بپردازند،باید توجه داشته باشند که باآزاد گذاشتن این نوع بی بند باری ها سلامت وبهداشت جامعه خودرا تهدید می کنند.این درحالی است که آنها می توانند حداقل با تصویب قوانین محدود کننده ای هزینه استفاده ازمواد مذکور راافزایش دهند تا عموم مردم چوب بی بند وباری ورفتارهای غلط آنان رابردوش نکشند.
قرآن با حرمت خمرکه به معنای شراب وهرچیزدیگری است که برروی عقل پوشش ایجاد کند، حفظ وسلامتی عقل راتضمین کرده است."يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ"؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد(مائده،۹۰)
حفظ نفس؛
قرآن کریم برای حفظ نفس خودکشی رامنع کرده است"ولاتقتلواانفسکم ان الله بکم رحیما"(نسا،۲۹).انسانی که ازلطف ورحمت الهی مایوس است،نمی تواند به زندگی وآینده خویش خوش بین باشد.خودکشی حاصل بدبینی وبداندیشی است.گاهی،برخی ازافراد ضعیف النفس درمواجه با سختی ها ومشکلات می خواهند به زندگی خود پایان دهند.این درحالی است که خدواند این کاررا منع کرده است.
جامعه سالم نباید با این معضلات روبروشودوگره گشایی ازمشکل خودرا با خودکشی حل کند.با گسترش خودکشی همه به این بیاندیشند که جامعه با ناهنجاری وآلودگی مواجه است وباید برای آن چاره اندیشی کنند.اگرمردم درمسیرحق وعدالت ومطیع فرمان الهی باشند،اجازه نمی دهند که هم نوعان خود مشکل خویش راباخودکشی حل کنند!
حفظ نسل؛
خداوند با حرمت هم جنس بازی حفظ نسل راتثبیت کرده است.قرآن کریم ماجرای غم انگیز قوم حضرت لوط درزمینه هم جنس بازی وبی توجهی آنان به نهی پیامبرالهی را بیان داشته است که برای همه آدمیان عبرت انگیزاست.
متاسفانه،امروزه، پاره ای ازکشورها به بهانه دفاع ازحقوق شهروندی ازدواج همجنسان را مجازشمرده اند.این درحالی است که این عمل ،فارغ ازعوارض بهداشتی فراوان،با فطرت وطبع انسان نیزسازگاری ندارد.وانگهی،درمیان سایرجانداران نیزاین نوع ارتباط جنسی دیده نمی شود!
حفظ مال؛
هرکس مالک اموال و دارایی خویش است.اگرکسی تلاش وفعالیت می کند،برای آن است که ازدرآمد حاصل ازآن بهره جوید ومشکلات ونیازهای مادی ومعنوی خودراازمحل درآمد ودارایی خویش برطرف نماید.
قرآن کریم ازاموری ؛چون سرقت،غصب واکل مال مردم به باطل نهی کرده است.به طوری که درمورد کیفردزدی می فرماید:"وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كردهاند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خداوند توانا و حكيم است(مائده،۳۸).
دولت ها موظفند برای حفظ اموال مردم وجلوگیری ازگسترش اموری ؛چون غصب مال غیر،دزدی و...چاره اندیشی کنند،چرا که بی توجهی به این امرناامنی وناهنجاری اجتماعی رابیشتر می کند وفلسفه کاروتلاش رازیرسوال می برد.امنیت تامین کننده بهداشت روانی ومادی مردم است.بدون تامین آن سلامتی معنوی ومادی جامعه مخدوش می گردد.
اما متاسفانه،امروزه شکل ناامنی اقتصادی جامعه تغییرچهره داده است.دولت مردان آلوده دست با دست اندازی به اموال عمومی ،منابع ملی را دراختیارخود می گیرند، بدون اینکه کسی رایارای مقامت واعتراض نسبت به آن باشد! اختلاس وتصرف اموال ومنابع عمومی ودستبرد خزانه ملی به معضل عمومی خیلی ازکشورها تبدیل شده است.
امروزه،بهداشت روانی مردم تحت تاثیررفتاروطرزبرخورد دولتمردان ومدیران شرکت ها وموسسات عمومی قرارمی گیرد.با اعتماد مردم به آنان،امیدوخوشبینی نیز درجامعه نمود پیدا می کند.این درحالی است که با غلبه ناامنی ونومیدی ،رفتارمردم نیز تغییرمی کند.اگرمدیران جامعه ای اختلاس کنند،درآن جامعه، طبقه میانی وفرودست نیز به انجام اموری ؛چون رشوه،دزدی وتصرف عادت می کنند.
حفظ جان؛
وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا؛ و نفسى را كه خداوند حرام كرده است جز به حق مكشيد و هر كس مظلوم كشته شود به سرپرست وى قدرتى دادهايم پس [او] نبايد در قتل زيادهروى كند زيرا او [از طرف شرع] يارى شده است(اسرا،۳۳)
حفظ معنویت اخلاقی ؛
یکی ازبرنامه ها وکارکردهای دین،گسترش اخلاق حسنه درجامعه است. شیوع اخلاق بد درنزد اسلام جایگاهی ندارد واین دین،از پیروانش می خواهد که پاسدار معنویت اخلاقی باشند.قرآن کریم اموری؛چون غیبت،بدگمانی،مسخره،تجسس ،لقب بد دادن،عیب جویی را رد کرده است،چرا که این امور را به مثابه ظلم تلقی کرده است.درواقعیت امرنیز،با اجتناب مردم ازصفات زشت فوق،بهداشت روانی جامعه افزایش می یابد وازگسترش رذایل وزشتی ها کاسته می شود.
برای نشان دادن دیدگاه قرآنی درزمینه اخلاق سیئه، به دوآیه زیرازسوره حجرات بسنده می شود.
1."يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ "؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبهپذير مهربان است(حجرات،۱۲)
2."يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ"؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند شايد آنها از اينها بهتر باشند و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كنند ] شايد آنها از اينها بهتر باشند و از يكديگر عيب مگيريد و به همديگر لقبهاى زشت مدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند(حجرات،۱۱)
حفظ خانواده؛
یکی ازمبانی اخلاقی اسلام توجه به حفظ خانوده است.ازدیدگاه این دین، بهترین بنا،بنای ازدواج است ودرمقابل، طلاق بدترین حلال شرعی است.قرآن کریم ،زن وشوهر را نسبت به یکدیگر به منزله لباس معرفی کرده است" هن لباس لکم وانتم لباس لهن "(بقره،187) .همچنین، زنان را مایه آرامش شوهران ذکرکرده است "و مِن آیاته أنْ خلق لکم مِن أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إلیها؛از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن ها آرامش بیابید "(روم،۲۱).وانگهی،مردان برای رعایت حرمت وجایگاه نیکوی همسران موظف به معاشرت خوب باآنان شده اند"عاشروهن بالمعروف"(نسا،۱۹).
دراین کتاب شریف،برای رعایت بهداشت خانواده وجلوگیری ازمناسبات حرام به صراحت ازارتکاب عمل زنانهی شده است وبرای مرتکبان آن مجازات سنگینی درنظر گرفته شده است.
"الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ"؛ به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند(نور،۲)
حفظ جامعه؛
یکی دیگرازمبانی اخلاقی اسلام ،حرمت اعمال زشت،گناه ،شرک وافترا بستن به خداوند است.جامعه ای که به زشتی ها وناهنجاری های اخلاقی آلوده باشد، نمی تواندروی آرامش وسعادت راببیند.قرآن کریم نیز به این امر مهم توجه کرده است وبه شدت ازشیوع منکرات بزرگ ،خواه آشکارباشند یا نهان منع کرده است.
جامعه ای که به منکرات وزشتی ها آلوده باشد،به لحاظ بهداشت روانی ومادی مشکل پیدا می کند.به طوری که درجوامعی که به این اموراهمیت نمی دهند ومردم رادرارتکاب فحشا ومنکرات آزاد گذاشته اند،انواع آلودگی ها وبدکاری ها دیده می شود.بیماریهایی؛ چون ایدز ثمره تلخ همین آلودگی هاست.همچنین،تولد کودکان بی سرپرست وگسترش ناهنجاری های متعدد دیگر حاصل بی توجهی به ارزش های دینی است.قرآن کریم همه منکرات بزرگ را تحریم کرده است ودرمقابل مردم را به اعمال شایسته ونیکووحق گویی دعوت کرده است.
"قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ"؛بگو پروردگار من فقط زشتكاريها را چه آشكارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانيده است و [نيز] اينكه چيزى را شريك خدا سازيد كه دليلى بر [حقانيت] آن نازل نكرده و اينكه چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت دهيد(اعراف،۳۳).
انواع بهداشت
بهداشت واژه ای است که اززوایای مختلف قابل مطالعه است.با توجه به گستردگی قلمروآن تنها به بررسی اجمالی انواع بهداشت بسنده می شود.علاقه مندان می توانند برای مطالعه بیشتر به منابع دیگرمراجعه نمایند.
بهداشت معنوی؛
مطالب مشابه : بهداشتی توجه و با حفظ بهداشت خصوصی و عمومی و روانی از ایجاد بیماری تا حد توان پیش گیری کنیم. (سلطان حسین عادلی ) جایگاه نظافت و بهداشت در باورهای دینی. مقدمه اسلام دين پاك و پاكيزهاى جایگاه بهداشت اسلام درزمینه بهداشت غذایی به پس،كسى كه ناچار شود در صورتى كه بنابراين، نظافت و بهداشت در اسلام، ضابطه زمانی که ارزش و جایگاه افراد نادیده گرفته جایگاه خانواده در قرآن جایگاه خانواده در اسلام. ها وتأمین کننده بهداشت روانی جایگاه روابط جنسی در اسلام جایگاه روابط جنسی در مرکز بهداشت استان جایگاه صدقات در اسلام دقت وتوجه اسلام را در حفظ خدمات بهداشت وسلامت جایگاه بهداشت در اسلام
نظافت و بهداشت در باورهای دینی
جایگاه بهداشت درقرآن
بهداشت دراسلام
جایگاه خانواده در قرآن کریم و اسلام
جایگاه روابط جنسی در اسلام بخش 1
جایگاه صدقات در اسلام
برچسب :
جایگاه بهداشت در اسلام