به امام رضا(ع):
آهو شده ام تا تو شوی ضامن جانم
تا با نفس حضرت تو زنده بمانم
تا زیر پر و بال تو آرام بگیرم
ازدوست بگویم غزل از عشق بخوانم
آهو شده ام تا بنوازی شب و روزم
تا خویشتنم را به لب چشمه رسانم
تا جرعه ای از چشمه ی مهتاب بنوشم
تا آتش جانسوز عطش را بنشانم
آکنده شوم از تب پرواز و پریدن
خویش از سر هر صخره و سنگی بدوانم
آهو شده ام تا که شبی قامت خود را
از دهکده تا شاه خراسان بکشانم
آدم شدنم لایق گندم شد و شیطان
آهو شده ام تا تو شوی ضامن جانم!
مطالب مشابه :
مثنوی * غزل
میثم مشرفی. حبیب
تقدیم به پدر مهربانم !
میثم مشرفی. حبیب
به امام رضا(ع):
میثم مشرفی. حبیب
تردید...
میثم مشرفی. حبیب
مادرانه
میثم مشرفی. حبیب
برچسب :
میثم مشرفی