یافتن خود...

 

 

 سی دی خدمت و خیانت {مهندس دژاکام}

{نگهبان و رعد}

وقتی سخنی گفته می شود تفسیر به رای می کنند یعنی هر کسی خود را تفسیر می کند.

  هر موجودی روزی بفهمد که بدی و خیانت بد است، بدی و خیانت نخواهد کرد.

اگر کسی بدی و خیانت و ظلم می کند هنوز نفهمیده است که آنها بد هستند یک چیزی شنیده اعتقاد ی دارد ولی آن باور یقینش نرسیده است.

 شما هرگز نمی روید در ارتفاع روی شاخۀ درختی بنشینید و اره را بردارید و شاخه را ببرید. این کار را هیچ کس نخواهد کرد. چون می داند از آن بالا سقوط خواهد کرد، خیانت هم مثل همین هست و از این بدتر کسی که خیانت کند از آن بالا سقوط خواهد کرد، سقوط وحشتناکی خواهد کرد بنابراین اگر ما گاهی اوقات اشتباه می کنیم، غیبت می کنیم، دروغ می گوئیم، خیانت می کنیم.

اگر بدی می کنیم برای جهلمان است، برای این است که نمی دانیم آگاهی نداریم، خیال می کنیم درست است و وقتی CD ها و مطالب را گوش می دهیم ذره ذره آگاه می شویم و می فهمیم خیلی کارها بد است. بنابراین پرهیز می کنیم .

نقاشی روی صفحه سفید بسیار سهل است تا صفحه خط داری را پاک کنی و دوباره نقاشی کنی و این کار در لژیون صورت می گیرد. تمام هستی در حال خدمت هستند چیزی نمی توانید به من نشان دهید که برای خدمت خلق نشده باشد.

اگر خدمتی ندارد این نیست که ما نمی دانیم نه اینکه فایده ندارد ما فکر می کنیم تریاک کشیدن بسیار بد است که میلیونها نفر را معتاد کرد ولی بعداً می بینیم که این دارو چقدر شفا بخش است که هر روز جان هزاران نفر را از مرگ نجات می دهد.

بگوئیم ما انسانها را حساب کنیم بعد ببینیم خدمت هست یا نه خدمت را یک ذره تکانش بدهیم می شود خیانت. خانه سازی می کند فکر می کند خدمت می کند سیمان کم می زند و...خوب انجام نمی دهد می شود خیانت، سر کلاس دستمزد می گیرد بچه ها را آموزش دهد خوب انجام نمی دهد می شود خیانت، مآمور انتظامی قاضی ، همسر، بچه، نانواو... اگر وظیفه اش را خوب انجام ندهد می شود خیانت.

پس هر کجا از مسئولیتی که بر عهده مان است عدول کنیم می شود خیانت.

چیز دیگری تعبیرش نمی شود کرد، یک لژیون به شما می دهند که افراد را پذیرش دهید و از اعتیاد بیرون آورید. اگر از این قانون عدول کنید می شود خیانت ، به شاگردانتان زیادی ارفاق بکنید می شود خیانت، زیادی سخت گیری کنید می شود خیانت، پس از خیانت تا خدمت یک ذره فاصله است.

خیانت فقط این نیست که من بروم جاسوس آمریکا و انگلیس بشوم نه یک ساعت فروش و شیر فروش و ..هم اگر در محصولشان کم فروشی کنند می شود خیانت ، اگر زن شوهرداری برود معشوقه بگیرد بگوئیم فقط این خیانت است. همه می توانیم خیانت بکنیم، صبح تا شب شاید ما فکر کنیم مشغول خدمتیم ولی خیانت کنیم یا به روی خودمان نیاوریم.

بعضی وقتها ما واژه ها را عوض می کنیم ، یکی کلاه بردار است می گوئیم طرف زرنگ است، دست و پا دارد یا دزد باشد می گوئیم خیلی زبل و وارد است. به هر حال ماحصل این است که اگر ما مرزبانیم از وظایف عدول کنیم می شود خیانت، جواب سلام را آگاهانه ندهیم می شود خیانت. کسی به ما خدمت می کند از او تشکر نکنیم می شود خیانت. پس مسئله زیاد این نیست و باید ببینیم ما انسانها به عنوان اینکه معتقدیم اشرف مخلوقاتیم چکار می کنیم؟

نه همه ، اگر نگاه کنیم می بینیم انسان بیشتر از همه خیانت می کند یک شیر با یک خانواده شکار می کند یک هفته غذا می خورد ولی انسان می رود با تفنگهای خیلی خطرناک 50 تا فیل را می کشد به خاطر عاجهایش گوشتش را هم نمی خورد.

یک آدم مثل هیتلر پیدا می شود 20 میلیون نفر را به کشتن می دهد حیوان این کار را نمی کندپس این بسته به ما دارد در قرآن بیش از 50 مورد در بارۀ انسان بد گفته، گفته انسان زیانکار است، حریص است، ناسپاس است، ضرر رسان است و......

3یا 4 جا حداکثر از کرامت انسان صحبت کرده بناراین خدمت و خیانت در همه جا صادق است. خیال نکنیم خیانت برای جاهای دیگر است حال نگاه کنیم ما خدمت می کنیم یا خیانت می کنیم؟

(همیشه مسافر) واژه قشنگی است و ارزش بالایی دارد و من نمی دانستم واژۀ مسافر در فرهنگ ما اینقدر از فرمان ایران زمین راجع به واژۀ مسافر صحبت شده یا ارزش داره.

وقتی سفر می گوئیم منظور هم سفر درونی و هم سفر بیرونی است.

سفر بیرونی کاری ندارد می روی به هر شهر یا کشوری بستگی به شخص که کجا می تواند برود و این راحت است. ولی سفر درونی خیلی فرق می کند که معمولاً 4 سفر بوده. سفرهای اربعه: ( سفرهای چهارگانه ) که هر کدام مفهوم خاص خودش را دارد.

سفر یعنی حرکت از یک نقطه و رسیدن به نقطه دیگری.از تهران به اصفهان که می رویم سفر کرده ایم .

در کنگره می گوئیم: سفر از تاریکی به نور، از ترس به شجاعت، از حقارت به سرافرازی، از نفرت به طرف عشق.

[رعد]: سلام و درود بر حسین به آنچه گفته می شود باید عمل حاصل آید تو نگهبان هستی و همیشه مسافر، مسافر عشق به سفر دارد، عشق به رفتن و رسیدن و گذشتن و دریافتن و حفظ کردن یافته ها و انتقال اگر به فهم آید.

ما از عشق 2 منظور داشتیم: مثلاً آقا و خانم عاشق همدیگر شوند که مفهومی دلپذیر است و در آن تردیدی نیست.

یک عشق هم عشق به خداوند،عشق به خالق.

((اگر عشق خالق نداری، عشق مخلوق مهیا کن که قدر این کلمات تو را حاصل آید.))

                                                            

اینجا می گوید ما همه مان همیشه مسافریم خودمان هم نمی دانیم سفر از ازل شروع شده و تا ابد سفر می کنیم ، خودمان نمی دانیم. ما جهان بینیمان کاربدی است یعنی هر چه می گوئیم باید به گفته هایمان عمل کنیم و آنها را به مرحله عمل برسانیم.

عشق در سکون نیست، در حرکت است ، عشق هم سفر داره عشق چیزی نیست که به آن برسی و نگاهش کنی یا لمسش کنی.

برای عشق باید بروی و در حرکت باشی ( از ظلمت به نور ) رفتن و رفتن و به نور برسی و از آن عبور کنی ما همه باید به قله رفیع انسانیت برسیم خوب رسیدیم حالا چه کار کنیم؟ پرچم هم زدیم حالا چکار کنیم؟ گذشتن و رفتن باید از آن عبور کنیم. پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است. به نقطه بعدی به مکان بعدی به مسئله دیگری باید برسیم. واین حرکت کاملاً ادامه داره.وقتی گذشتی آن چیزهایی را که پیدا کردی باید حفظشان کنی و نگه داری وقتی حفظ کردی باید انتقالشان بدهی.

      پس اگر مسافر هستیم، مسافر سفر عشق هستیم.

مسافر همیشه برای فهمیدن و دریافتن سفر می کند، پرواز هیچگاه بیهوده نیست.

 مسافر همیشه برای فهمیدن و دریافتن سفر می کند، الآن مسافران سفر درونی انجام می دهند که به مراتب سخت تر از سفر بیرونی است که بخواهی از خواسته هایت بگذری و آنها را درست کنی پس ما برای یافتن سفر می کنیم یعنی اولین دلیلی که اعضای کنگره 60 برای آن سفر می کنند یافتن است و آن یافتن خود است .      

  داند او خاصیت هر جوهری در بیان جوهر خود چون خمری

 انسان خاصیت همه چیز را می داند ،. اگر بچه اینگونه بود باید اینگونه کنی اگر همسر کسی اینگونه بود باید اینطور رفتار کنی و... ولی خودش در مقابل خواسته های خودش نمی تواند استفاده کند و روی خودش نمی تواند پیاده کند.

وقتی روی خودش نمی تواند پیاده کند چگونه می خواهد روی دیگران پیاده کند؟ 

پس ما همه خودمان می کردیم و آن جایی که باید باشیم نیستیم و خودمان را گم کردیم جالب این است که اصلاً قبول هم نمی کنیم، حال هر چه در کنگره می آییم بیشتر قبول می کنیم وقتی به افراد بیرون بگوئیم که تو خود را گم کرده ای ناسزا می گوید و می گوید من خودم را می شناسم یا اگر بگویی اینهمه مشکلات را داری اصلاً نمی پذیرند و این حرکت سفر هرگز بیهوده نخواهد بود.

کاوشی هست، کاوشی هست دانسته و بایستی به آنچه کشف است ارج بنهیم. اگر به آنچه پیدا می کنیم ارج ننهیم خودمان انرژی خودمان را می گیریم.

در کنگره مدتی است می شنوم فلانی انرژی من را گرفت، کی انرژی ات را می گیرد؟ تو اگر قوی و آگاه باشی هیچ کس انرژی ات را نمی تواند بگیرد، تو ضعیفی که انرژی ات را می گیرند.

همانطور که بزرگترین دشمن ما جهل و نادانی ما است بزرگترین کسی هم که انرژی ما را می گیرد خودمان هستیم.چگونه می گیریم؟ با افکار و اندیشه منفی، یعنی خود زنی می کنیم .

مثلاً موقعیتی بدست می آوریم و به آن اعتنا یی نمی کنیم ,مثلاً 1 پله آمده ایم پایین می گوییم چیزی نشده کس دیگری راهنمایی کرده و ما هم راه را رفته ایم. موقعی می گویم با خوشحالی CC 17 بودم CC 2 پایین آمده ام این را باید کشف کنی، ارج بنهی وقتی این کار را کرد خودش به خودش احترام می گذارد، ارج می نهد و دیگران به او احترام می گذارند وقتی ارج گذاشت برای او هم انرژی می گذارند.

یکی هست 5 مریضی داشته 4 تاش خوب شذه ، و به آن ارج نمی گذارد و می گوید نه یکی اش مانده او خودش ارج نمی گذارد و انرژی از دست می دهد.

کشف کردن یعنی بدست آوردن ، پیدا کردن حالا باید بسطش بدهیم به همه چیز.شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند.

[رعد]: ما هم در اینجا مسافریم برای اینکه باید بیاموریم زیرا نیاز رسیدن به انوار الهی نیاز به آموزش مداوم دارد.

[مهندس دژاکام]: دوست من رعد که تازه در مرحله بسیار بالایی قرار دارد می گوید ما هم باید بیاموزیم زیرا رسیدن به نورهای الهی نیاز به آموزش مداوم دارد. انشاالله که خداوند به راهیان این سفر یاری بنماید.

[رعد]: حسین عزیز با سازت چه می کنی باید قدری با اصوات مانوس شوی زیرا پیام صوت بسیار ژرف است، صوت ارزش خیلی والایی دارد، آنقدر ارزش آن بالاست که می گویند صوت دارد و صوت او بسیار ارزشمند بود در سفر هم صوت بسیار موثر است زیرا وقتی می خواهید سفر غم ( درونی ) بکنید آهنگهای غمگین می گذارید 

مثل ورزش باستانی یا ایروبیک یا در جنگها کوس ( طبل) می زدند یا در جنگ خودمان بعضی در جبهه ها می خواندند پس می بینیم همه جا در قسمتهای مختلف جای خودش را دارد و بعد عرفای خودمان سماء می کردند برای اینکه وارد مرحله ای شوند که از 5 حس ظاهر جدا شوند و به 5 حس باطن برسند آن هم با صوت و اگر انسان بتواند موسیقی در رشته ای یاد بگیردخوب است این نیست که همه اش حرام باشد، هر چیزی مورد لهو و لعب یا سوء استفاده قرار گیرد نظر خوبی نیست به آن نداند پس صوت چیز با ارزشی است ، می تواند شما را خوشحال ، غمناک کند یا به شما انرژی بدهد یا انرژی بگیرد و مهم این است که چگونه استفاده کنیم.

[رعد]: با تمام اصوات که در حال جاری است آگاه شدیم، دوستان راغب تر از ما شده اند در باره آن سخن می گوییم و تلاش در ادامه بعضی از مسائل.

حالا تو بگو: [نگهبان:] من تصور می کنم دوستان یا شیوخ خوب و بزرگوار همیشه گفتنی ها را گفته اند ولی قابل درک و یا فهم برای هر کس نبوده است.

آنها جوینده هستند می یابند حتی اگر کلمات الهی در کلمات یا لغات گم شده باشد. می گوید حتی اگر کلمات الهی در این بقیه لغات گم شده باشد آنها می گردند و پیدایش می کنند می گویند ! ما برای عام نگفتیم که عوام از درک و فهم آن قاصرند و احتمال آن می رفت که بر ما بتازند و جامه از تن بیرون کنند.

اما برای خواص به ظاهر دانا گفتیم بلکه مقبول افتد و قابل فهم و درک شودو کاوشی عظیم آغاز شود . آنان تیرها را به درم و دینار معاوضه نمودند خب بخل جای فهم را اشغال نمودند و همان شد که باید می شد.

[نگهبان]:خب حتماً باز خواهید گفت کتابت و قلم قدما نمودیم ترک این عادت ما را بیمار می نماید.

[رعد]: کتابت شما به قلم قدما امری طبیعی است ولی اکثر شیوخ برای انتقال مطالب هر یک به گونه ای مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. مثلاً مولانا سالهای سال تکثیر می شود و به جرم کفر و ....

[رعد]: آری ما به گونه ای و رفیق دیگر ما نیز به گونه ای دیگر اما خوشحالیم تریاف نخورده همسفر شویم مقدر این بود که شما باز هم بگوییم.

در جایی که قرار داری بایستی با تمامی قوا در راه آن فرمان حرکت نمایی وقتی در کنگره می گوییم درمان یعنی آن چیزی که خداوند گفته است. نه یک فرمان خاصی باشد به عقیده ما همان فرامینی که خداوند در کتاب آسمانی داده است به عقیده ما می شود فرمان.

دروغ نگو ، غیبت نکن، دزدی نکن، فساد نکن، از انسان ها دستگیری کن و انسان ها را دوست داشته باش و .... همیشه در نظر داشته باشید فرمان اینها هستند به بازیهایی دیگر نگروید که از هدف دور خواهید شد. گفته ها و فرمانهای گذشته را مرور کنید انشاالله در روند کارها به صورت عمل و توفیق خواهید رسید به مسافرین راه دور نیزتوجه نمایید که نیازمند شما هستند.

اینها مطالبی بود راجع به همیشه مسافر انشاالله همه ما همیشه مسافر باشیم و در حرکت باشیم و هیچ موقع به حالت سکون در نیاییم.

 

«همسفر سایــــــــه»


مطالب مشابه :


اطلاعیه مهم

قابل توجه دانشجویان آزمایشگاه ترمودینامیک دانشگاه سماء کرج، تاریخ دقیق کلاس های تئوری و




فراتر از علم ...

دانشجویان دانشگاه سماء کرج. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز. دانشگاه آزاد اسلامی واحد




ليست مدارس منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران (متوسطه – دخترانه)

1 کیلومتر 15 اتوبان تهران کرج – پیکان دخترانه سماء 2 آیت اله کاشانی




ازدواج یک طلبه جوان با شهادت

بسیج طلاب کرج الزمان‌ -عجل‌الله‌تعالی‌فرجه- که‌ حبل‌ المتصل‌ بین‌ ارض‌ و سماء




بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکان مادران شاغل و خانه دار هشتگرد کرج

شیوع اختلالات رفتاری کودکان مادران شاغل و خانه دار شهر هشتگرد کرج سماء و حضرت




دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

تا نیمسال دوم ۸۵ ، حدود ۲۷ هزار دانشجوی دختر و پسر در واحد کرج در حال حاضر مدارس سماء




كرج گردي - تور عكاسي

سمائي در سماء. سه پايه يا سه موضوعات مرتبط: سفر - کرج




عکسهای ابرو گوندش در ایران

عکس های حضور ابرو در یک رستوران که در گوهردشت کرج واقع شده است (سماء) اهــــــــــالـی




یافتن خود...

جمعیت احیای انسانی کنگره 60 نمایندگی کرج - یافتن خود - اعتیاد یک بیماریست و بیماری را باید




برچسب :