جزوه جرم شناسی
(تنظیم غلامرضا جلالی ١٣٧٠)
از لحاظ حقوق کیفری، چنانچه فردی مرتکب عملی شود. که از لحاظ قانونی شرایط جرم را داشته باشد، مجرم و باید مجازات شود. بنابراین، حقوق کیفری مانند دوربین عکسبرداری است که فرد را در همان نقطهای که هست به تصویر میکشد. اما از آنجا که جرمشناسی به دنبال شناخت انگیزه است، چنانچه کسی در نقطه «الف» مرتکب جرم شود، گذشته و آینده او را از طریق احتمالات به تصویر میکشد. اینجا است که مسأله جبر و اختیار بین عالمان حقوق کیفری و جرمشناسان مطرح گردید.
جرمشناسی موفق شد کیفیات مخففه مشدده، و مکانیسمهائی که بعد از محکومیت مطرح میشود، مانند آزادی مشروط و تعلیق اجرای مجازات و .... را به قانونگذاری گوشزد کند. این مکانیسمها مبتنی بر «نسبیت» مسؤولیت است نه مسئولیت مطلق و اینجا است که اختلاف بین حقوق کیفری و جرمشناسی جلوهگر میشود.
تولد و گسترش جامعهشناسی جنایی:
نظریه فرّی
فرّی دوست و هممکتب لمبروزو، نتایج مطالعات خود را بیشتر در قالب جامعهشناختی مطرح کرد و آنها را در کتاب «افقهای نوین حقوق کیفری و جرمشناسی» (١٨٨١) منعکس کرد. این کتاب در چاپ بعدی عنوان «جامعهشناسی جنائی» را پیدا کرد و موجب ایجاد علم جامعهشناسی جنائی شد. فرّی در مطالعات خود به فرمولهائی دست یافت که عبارتند از:
1ـ قانون اشباع جنائی؛ و
2ـ قانون فوق اشباع جنائی.
وی عقیده داشت همانطور که در علم شیمی فعل و انفعالات در مقدار معین صورت میگیرد، در جرم نیز همین نظر قابل تعمیم میباشد. یعنی در یک گروه معین، همواره شاهد وقوع ارتکاب میزان معینی از جرم و انحراف هستیم. بنابراین، ثابت بودن شرایط محیط با مقدار معینی از جرم برابری دارد. حال آنکه چنانچه همان جامعه به لحاظ عوامل طبیعی دچار نابسامانی شود و دیگر روند طبیعی خود را طی نکند، موجب افزایش میزان جرم و نرخ بزهکاری میگردد. از این گونه موارد میتوان به جنگ، انقلاب، قحطی، هجوم آوارگان و ... اشاره کرد.
نظریه فرّی را به دو بخش تقسیم میکنند:
1ـ بزهکاری خشونتآمیز که علیه اشخاص صورت میگیرد؛ و
2ـ بزهکاری نیرنگآمیز که بیشتر علیه اموال صورت میگیرد.
جرائمی که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهند، جرائم خشونتآمیز نامیده میشوند و عمدتاً رسانهها و مقامات مسئول، به لحاظ وجود احساس ناامنی به مبارزه با جرائم خشونتآمیز تمایل دارند. در حالی که اگر چه جرائم فتنهانگیز از نظر میزان خسارت به افراد و جامعه بسیار خطرناکتر از جرائم خشونتآمیز هستند، ولی چون بسیار آرام و بدون هیچ عمل خشونتآمیزی به وقوع میپیوندند، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار نمیدهند و این نوع بزهکاری موجب ناامنی نمیشود. در این جاست که جرمشناسان به مسئولان جنائی و کارگزاری سیاست جنائی تذکر میدهند که جرائمی چون کلاهبرداری، تقلبات مالیاتی، ارتشا و ...... بسیار خطرناکتر هستند و به ساختار مالی و اقتصادی جامعه ضرر میزنند.
بنابراین، تفاوت جرمشناسان با افکار عمومی در این است که آنها با دیدن یک قتل بلافاصله برافروخته نمیشوند و به بیان ناامنی نمیپردازند، بلکه در کنار آن، جرائم آرام را نیز مورد بررسی قرار میدهند.
در آغاز قرن 18 میلادی، این نظریه مورد توجه قرار گرفت. افکار و عقاید فرّی بعدها توسط جامعهشناس معروف فرانسوی «دورکیم» مورد مطالعه قرار گرفت و با استفاده از آمار جنائی، قوانین و تزهای فرّی و دورکیم، دو اندیشمند آمریکائی بهنامهای «ساترلند» و «سلین» به مطالعاتی دست زدند که نتیجه آنها به فرمول کشیدن دو نظریه بود:
1ـ نظریه معاشرتهای ترجیحی یا اختلاف فرهنگها.
2ـ نظریه تعارضهای فرهنگی یا اختلاف فرهنگها.
طبیعتاً معاشرتهای ترجیحی بر نظریهای مبتنی است که «تیر گارُ یرتایه» به بررسی آن پرداخته بود. پایگاه اجتماعی فرد محلی است که با توجه به اهمیت ارزشهای اجتماعی به اعتقاد وی محقق میگردد. طبق این نظریه، فردی که عضو گروههای اجتماعی است، عمدتاً تحت تاثیر افکار و عقاید و اصولی است که به آنها بیشتر احساس تعلق میکند و این از مصادیق بارز معاشرتهای ترجیحی است. در اینجا جامعه از طریق اصلاح گروهها از جمله مدرسه، کلوپهای ورزشی و باشگاهها به مبارزه با جرم میپردازد.
اما در نظریه تعارض فرهنگی، سلین بر اساس مطالعات خود جامعه آمریکا را به فرمول کشید. اصولاً آمریکا کشوری است جدیدالتأسیس و مرکب است از ملیتها و فرهنگهای مختلف که در عین حال دارای یک فرهنگ حاکم به نام فرهنگ آمریکائی میباشد. فرهنگ آمریکائی ترکیبی از خردهفرهنگهای موجود در آمریکا است، و زندگی آمریکائی و افرادی که در این فرهنگ زندگی میکنند دارای خصایص ویژهای میباشند. موضوعاتی که جزئیات شیوه زندگی آمریکائی را تشکیل میدهد، به عنوان فرهنگ برتر جامعه آمریکا حاکمیت دارد، ولی در عین حال خردهفرهنگهای موجود در آمریکا نیز موجب میشوند که همیشه بین آنها تصادم بوجود آید. بنابراین، نظریه تعارض فرهنگی عمدتاً در جوامع مهاجرپذیر مصداق دارد.
لاکاسانی، پزشک فرانسوی، معتقد بود که در چهارچوب جامعهشناسی جنائی و با اهمیت بخشیدن به محیط فرد؛ میتوان زمینه را برای از بین بردن جرم یا مساعد کردن وقوع آن آماده کرد؛ وی معتقد بود همانطور که یک میکروب در محل مناسب بارور میشود و رشد میکند، همین تز در خصوص جامعهشناسی جنائی نیز قابل طرح است. طبق این نظریه مجرم یک میکروب است و وقتی محیط مناسب باشد، اشاعه بزهکاری به آسانی امکانپذیر خواهد بود. نظریه لاکاسانی از آخرین نظریههائی است که در چهارچوب جامعهشناسی جنائی مطرح شده است.
برای پی بردن به علل مجرمیت، مطالعات ما باید براساس مشاهده و مطالعات علمی و تجربی باشد و روش ما نیز باید متغیر باشد و از روش گروهی که چندبُعدی است استفاده شود.
بنابراین، برای اینکه نتیجه مطالعات ما دارای ارزش باشد، بایستی روشهای تحقیقاتی ما محکم و علمی باشد. ما از سوئی با مطالعه پدیده مجرمانه و از سوی دیگر با مطالعه مجرم روبرو هستیم. طبیعی است این دو روششناسی به روشهای مختلفی نیاز دارند.
اولین مطالعاتی که در مورد شناخت مجرم صورت گرفت، با الهام از الگوی پزشکی و پیراپزشکی بود، لیکن هر کدام مبتنی بر روشهای اختصاصی خودشان بود. و به همین دلیل، نتایج متفاوتی بدست آمد. بنابراین، اولین کاری که میبایست انجام شود، متحدالشکل کردن مفاهیم و واژههای کلیدی جرمشناسی بود. به این ترتیب، از تحقیق علمی خاص به تحقیق علمی چندبُعدی وارد میشویم. امروزه از روش چندبعدی استفاده میشود. بدین منظور انجمنهای مختلفی بوجود آمد. اولین انجمنی که در این راستا گام برداشت، جامعه بینالمللی جرمشناسی بود که در سال 1924 م تأسیس شد و هدف اصلی آن تحقیقات جرمشناختی و ترغیب کارگزاران دولتی به استفاده از تعلیمات جرمشناسی در تدوین سیاست جنائی بود.
دومین انجمن، جامعه بینالمللی دفاع اجتماعی بود که ریاست آن را «مارک آنسل» به عهده داشت. هدف اصلی آن هم استفاده از تحقیقات چندبُعدی جرمشناسی در تدوین سیاست جنائی بود. همچنین، تشویق کارگزاران برای بهرهگیری از جرمشناسی در سیاست جنائی و لحاظ مفاد حقوق بشر در آن از جمله اهداف آن بود.
سومین انجمن، «انجمن بینالمللی حقوق کیفری» است که هدف آن گردهمائی متخصصان کشورهای مختلف در زمینه حقوق کیفری و ایجاد تبادل نظر بین آنها و در نهایت متحدالشکل کردن قوانین کیفری کشورهای مختلف است. اگرچه این انجمن به مکانیزمهای مختلف حقوق کیفری میپردازد، ولی از نتایج مطالعات جرمشناسی نیز غافل نیست، به ویژه یکی از عوامل توسعه حقوق کیفری از نظر مجازاتهائی که اعمال میکشند، اتخاذ تدابیر، جرمشناسی میباشد. بعبارت دیگر، جرمشناسی در تقویت ضمانت اجراهای کیفری و غیرکیفری نقش عمدهای ایفا کرده است.
روشهائی که در تحقیقات چندبعدی صورت میگیرد، متأثر از متدهای علوم انسانی رایج در سده هجدهم عصر روشنگری است. از اینرو، روششناسی جرمشناسی به علوم اجتماعی بویژه جامعهشناسی وابسته است. در واقع، اگر چه جرمشناسی از نظر روششناسی به علوم اجتماعی وابسته است، اما از نظر تعیین حدود و شعور موضوع مورد مطالعه خود به آموزههای حقوق کیفری نیز نیازمند میباشد. این امر باعث شده عدهای معتقد شوند جرمشناسی رشته مستقلی نیست، بلکه یک رشته دو قطبی است.
البته جرمشناسی به مطالعه مجرم نیز میپردازد. سوالی که مطرح می شود این است که آیا برای مطالعه مجرمی به عنوان یک انسان باید همان روشهای قبلی را بکار گرفت؟ در جواب باید گفت: خیر. جرمشناسی برای مطالعه مجرم به اصول و روشهائی علوم مقدماتی، متوسل میشود، مثل پزشکی، روانشناسی، روانپزشکی و … .به این ترتیب، ما شاهد ظهور رشتهای به نام «جرمشناسی کاربردی»هستیم یکی از شاخههای آن «جرمشناسی بالینی» است.
جرمشناسی عمومی حاوی جنبههای نظری جرمشناسی و جرمشناسی بالینی یکی از ابعاد کاربردی جرمشناسی است. برای مطالعه مجرم، جرمشناسی بالینی با استفاده از روشهای پزشکی به درمان و مطالعه مجرم و نوع نارسائی وی میپردازد.
به این ترتیب، از نظر روششناسی، جرمشناسی محتاج رشتههای علوم اجتماعی است و برای مطالعه مجرم به رشتههای پزشکی و پیراپزشکی نیاز دارد و برای تعیین حدود و ثغور موضوع مطالعاتی خود به حقوق کیفری و قانون کیفری متوسل میشود.
یکی از منابع مطالعات کمی در جرمشناسی آمار جنائی است. یعنی استفاده از ریاضی و محاسبات در مطالعه پدیده مجرمانه.
نخستین دانشمندی که آمار جنائی را مطرح کرد «کتله» بود. کتله بلژیکی و همکار فرانسویاش «گری»، در سال 1826 (به تعبیر عدهای در ١٨٢۵) برای نخستین بار آمار جنائی را در دادگستری فرانسه بوجود آوردند. طبق نظر گری و کتله، آمار جنائی احصاء اعمالی است که جرم تلقی میشود و برای آن ضمانت اجرا پیشبینی شده است. آمار جنائی انواع مختلفی دارد و بر اساس محکومیتهای کیفری، یعنی مجرمینی که در دادگستری موضوع تحقیق و بازپرسی قرار گرفتهاند به دست میآید.
در دادگستری، در کنار برگ محکومیت معمولاً مدیر دفتر دادگاه، موظف است فیشهائی را پر کند که در آنجا کلیه خصوصیات محکوم منعکس شده است. بر اساس این فیشها آمار جنائی تهیه میشود و مورد استفاده محقق جرمشناسی قرار میگیرد. طبیعتاً عدالت کیفری دارای تقسیماتی است. مثلاً نظام کیفری ایران در قبل از انقلاب، ما دارای تقسیمبندی جنایت، جنحه و خلاف بودیم. بر همین اساس، عدالت کیفری نیز دارای سه جزء دادگاههای جنائی، جنجه و خلاف بود.
طبیعتاً فیشهائی که هر یک از این دادگاهها پر میکردند، از نظر نوع جرم ارتکابی با هم متفاوت بودند. بعد از سال 1364 که دادگاههای عمومی حذف شد و دادگاههای کیفری 1 و 2 بوجود آمد، آمار کیفری کشور ما نیز متشکل از محکومیتهای صادره از دادگاههای کیفری 1 و 2 دادگاههای انقلاب و دادگاه ویژه روحانیت بود، اما چون همه تحت پوشش قوه قضائیه هستند، آماری را که قوه قضائیه منتشر میکند شامل همه محکومیتها میشود.
1ـ آمار جنائی وزارت دادگستری جرائمی را دربرمیگیرد که در مکان و زمان معین بوقوع پیوسته و بطور مفید در دادگاههای صالحه مورد رسیدگی قرار گرفته و محکوم شدهاند. بنابراین، آمار قضائی بیانگر بزهکاری واقعی یک جامعه نیست.
2ـ آمار قضائی تعداد کسانی را که تبرئه میشوند، نشان نمیدهد.
3ـ در مورد محل دقیق ارتکاب جرم، آمار قضائی اطلاعاتی نمیدهد، حال آنکه این موضوع دارای اهمیت است.
4ـ آمار قضائی بیانگر رویه و عملکرد قضات کیفری است. چه بسا قضاتی هستند که گرایش به تبرئه کردن دارند و قضاتی هم با سختگیری از کیفیات مخففه و یا مکانیزمهای تعزیری استفاده نمیکنند.
بنابراین، لازم است با آمار جنائی وزارت دادگستری با احتیاط کار شود.
دومین دسته از آمارهائی که منبعث از قوه قضائیه است، آمار اداره زندانها و مؤسسات تابعه است. آمار زندانها از نظر ارزش آماری، صرفاً محکومین به مجازات سالب آزادی را نشان میدهد و بنابراین، محدودتر از آمار دادگستری است، چون ممکن است فرد مجرم با پرداخت مجازات نقدی به زندان نرود.
در کنار زندانها، مؤسسات و سازمانهای تربیتی و مراقبتی وجود دارند که محل نگهداری افرادی هستند که در معرض ارتکاب جرم قرار دارند، یعنی معتادان به الکل، مواد مخدر، روسپیان و غیره.
در کنار آمارهائی که عمدتاً ناشی از وزارت دادگستری است، آمارهائی داریم که به آنها آمار پلیسی یا بزهکاری ظاهری میگویند. در اینجا تعداد افرادی که در رابطه با جرم و بزهکاری و انحراف توسط نیروی انتظامی دستگیر شدهاند و هنوز به مرحله دادسرا و محکومیت نرسیدهاند مشخص میشوند.
علاوه بر آمار پلیس، آمار ژاندارمری هم در حکم آمار پلیس است. چرا که پرونده چنین کسانی لزوماً به مراجع قضائی ارسال نمیشود. آمار دادسرای ارتش هم قابل توجه است که امروزه در قلمرو قوه قضائیه است.
ایراد عمده بر آمار این است که بیانگر واقعیت مجرمانه نیست، بلکه بیانگر میزان فعالیت ارگانها و اعمال کنترل اجتماعی است.
روش کیفی مطالعه جرم، با توجه به تعداد محکومیتها، انواع آنها، نوع جرائم ارتکابی یا اتهامات و میزان وقوع آنها است. در روش کیفی، با پروندهها و یا مستقیماً با خود مجرمین یا با ارگانها یا کسانی که با بزهکاری مواجه هستند سر و کار داریم.
مطالعه بایگانی و پروندههای کیفری
در یک پرونده کیفری، علاوه بر هویت متهم، یک سلسله اطلاعات حقوقی و کیفری وجود دارد که میتواند در مقام مطالعه مورد توجه جرمشناسی قرار گیرد. این اطلاعات به خصوصیات مجرمین یک دوره یا حوزه قضایی یک شهرستان مربوط میشود. در اینجا اعمال مجرمانه مهاجرین و مقایسه آن با جرائم بومیان یا سطوح طبقاتی آنها یا میزان محکومیت مجرمین نزد دفاتر و ادارات دولتی مورد بررسی قرار میگیرد.
روش دیگری که در چارچوب مطالعات کیفی قرار میگیرد، مصاحبه است. هدف از این کار جبران عیوب روشهای مطالعاتی کمی است. مثلاً جرمی واقع میشود ولی منعکس نمیشود یا در محل مصالحه صورت میگیرد و در نتیجه در آمار مورد عنایت قرار نمیگیرد. از طریق مصاحبه میتوان به کم و کیف آن دست یافت.
نوعی دیگر از روش کیفی استخراج و کسب نظر از متخصصان بزهکاری یا مدیران پدیده بزهکاری از قبیل پلیس، وکلا، انجمن حمایت از زندانیان و بالاخره کسانی است که بطور مستقیم یا غیرمستقیم با مجرمین و وسائل انحرافزا سر و کار دارند.
مطالعات تعقیبکننده[9][9] یا پیگیر در زمان
آخرین روشی که میتواند در چهارچوب مطالعات کیفی مطرح شود، مطالعات تعقیبکننده است که بعد از اتمام دوره مجازات نسبت به محکوم اعمال میشود. این مطالعه به منظور تاثیر حبس در ذهنیت مجرمین صورت میگیرد.
تکنگاری یا منوگرافی به منظور کشف یک سری واقعیتهای خاص مثل جرم سقطجنین یا زنا انجام میشود.
از آنجا که آمارهای بدست آمده به دلائلی نرخ واقعی بزهکاری را نشان نمیدهد، همواره برای محقق جرمشناس بخشی از بزهکاری تاریک میماند که به آن «رقم سیاه» میگویند که با توجه به نوع جرم میزان آن مختلف است، مثلاً در قتل رقم سیاه نسبتاً کم، است ولی در جرائم نامشروع زیاد است. بنابراین، میتوانیم بگوئیم دو نوع بزهکاری داریم:
1ـ بزهکاری قانونی یا قضائی؛ و
2ـ بزهکاری پلیسی یا ظاهری
جرمشناسان برای رسیدن به رقم بزهکاری سعی کردهاند به روشهائی غیر از روشهای سنتی متوسل شوند تا لااقل مقداری از رقم سیاه بعضی از جرائم را کشف کنند و اندکی خود را به بزهکاری واقعی نزدیک کنند. برای رسیدن به این هدف دو روش بکار گرفته شده است:
1ـ روش پرس و جو ـ این روش عبارت است از تهیه پرسشنامه و توزیع بین یک گروه. این پرسشنامه شامل مواردی است که مورد نظر محققین بوده است. از این طریق، فرد بنا بر اعتمادی که دارد بوقوع جرم اعتراف میکند. بر این اساس میتوان رقم سیاه را تخمین زد.
در این روش اصل بر اعتماد و اطمینان میباشد و بیشتر در خصوص بزهکاری اطفال اعمال میشود.
2- روش مبتنی بر اظهارات مجنیعلیه ـ بر اساس این روش به مجنیعلیه متوسل میشوند، اما نه مجنیعلیهی که جرم آن به اطلاع پلیس رسیده باشد. محققین بنا به مصالحی وقوع جرم را به اطلاع پلیس نمیرسانند. جرائمی مثل جرائم علیه خانواده و ناموس در این حیطه قرار میگیرند. از این جا میتوان به یک فرمول مهم دست یافت. رقم سیاه + بزهکاری ظاهری = بزهکاری واقعی
این طبقات معیار دیگری برای سنجش بزهکاری است. بزهکاری را عمدتاً به دو طبقه میتوان تقسیم کرد:
الف ـ بزهکاری مهم و بااهمیت؛ و
ب ـ بزهکاری کماهمیت و بیخطر.
ابتدا باید معیار شناخت جرائم مهم را مشخص کرد:
1ـ معیار قانونی: جرائم محدودی در صلاحیت دادگاه کیفری 1 و جرائم کماهمیت در صلاحیت دادگاه کیفری 2 میباشد.
2ـ پیامدهای جرم: مثلاً یک اختلاس وسیع در قلمرو جرائم خطرناک قرار میگیرد و جرائم مالیاتی عظیم نیز خطرناک میباشند، هرچند احساسات عمومی را جریحهدار نکند.
ب ـ بزهکاری کل یا مجموع جنائی با صرفنظر از خصوصیات آن:
آمار کل فایدهای ندارد، اما آمار بخش موثر است. جرائمی که در رابطه با مواد مخدر است جرائمی میباشند که برای رسیدن به مواد مخدر بوقوع میپیوندد. مثلاً ممکن است یک معتاد برای تهیه مواد افیونی اقدام به خودفروشی، سرقت و ...... نیز بنماید.
ج ـ بزهکاری خشونتآمیز ـ بزهکاری خدعهآمیز یا حیلهگرانه:
بزهکاری خشونتآمیز بیشتر جرائم علیه اشخاص را در بر میگیرد و به همین لحاظ برای این نوع جرائم شدیدترین مجازات را مبتنی بر زور و از طریق یدی در نظر میگیرند، اما جرائم خدعه آمیز جرائمی هستند که عمدتاً حاصل محاسبه افراد میباشد.
دـ بزهکاری یقه سفید:
این افراد به لحاظ وضع ظاهر آراستهای که دارند به این عنوان معروف میباشند، حال آنکه جرائم خشونتآمیز عمدتاً بوسیله طبقه کارگر و زحمتکش بوقوع میپیوندد. یقه سفیدها کسانی هستند که دارای نفوذ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هستند و در مقابل قانون راه فرار را میدانند، مثل تقلبات مالیاتی و جرائم کامپیوتری.
ه ـ بزهکاری فردی ـ بزهکاری گروهی:
بزهکاری گروهی ناشی از تبعیت بزهکاران از تحول و ترقی و توسعه صنعتی میباشد.
و ـ بزهکاری اتفاقی ـ بزهکاری حرفهای (بعادت) در اینجا تکرار جرم مورد نظر است.
ی ـ بزهکاری زنان ـ بزهکاری مردان:
به موازات شرکت زنان در جامعه نرخ بزهکاری آنان نیز افزایش مییابد. زنان بخشهای خاصی از جرائم را مرتکب میشوند، مانند سقط جنین، نوزادکشی، مسموم کردن.
ن ـ بزهکاری اطفال ـ بزهکاری بزرگسالان:
بزهکاری اطفال امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. تا از ارتکاب جرائم در آینده پیشگیری شود.
جهت شناخت بهتر جرمشناسی و مجرمیت با الهام از تز «لمبروزو» و مکتب انسانشناسی جنائی و مکتب تحققی بیشتر باید سراغ عوامل زیستی و روانی و ویژگیهای فردی رفت: ویژگیهای فردی بر دو قسم میباشد:
این ویژگیها مادرزادی هستند و اینجا صحبت از توارث، جنس، نژاد و سن به میان میآید. بطور کلی خصیصههائی که در تحت این عنوان بررسی میشوند عبارتند از:
1ـ توارث: این مسئله از نظر زیستی مورد بررسی قرار میگیرد. هدف مطالعات در این زمینه عمدتاً این است که پیشینة خانوادگی افراد مورد مطالعه قرار گیرد. این مطالعات جنبه تکنگاری داشته و عمدتاً با موفقیت همراه بوده است. بر اثر این مطالعات به این نتیجه رسیدهاند که 35% از مجرمین دارای پیشینه آسیبی هستند. نوعی از توارث آسیبی بیماریهای عفونی است.
نوع دیگر توارث آسیبی اعتیاد است، اعم از اعتیاد به مواد یا الکل. طبق مطالعات انجام شده در فرانسه بر روی دو گروه بزهکاران و غیربزهکاران، مشخص شد مسئله توارث الکلی در بزهکاران سه برابر افراد عادی است. به این ترتیب، الکلیزم و بیماریهای عفونی دو زمینهای بودند که در قلمرو ارث و توارث مورد توجه جرمشناسان قرار گرفتهاند.
2ـ جنس: به عنوان یک خصیصه ذاتی نشان میدهد که زنان تقریبا بزهکاری را مرتکب میشوند و فعالیت مجرمانه مردان از زنان بمراتب بیشتر است. مهم این است که رقم سیاه بزهکاری در جرائم زنان بالا میباشد و علت این امر عمدتاً به لحاظ نوع جرائمی است که آنها مرتکب میشوند. ثانیاً نوع برخوردی که کارگزاران پلیس و مقامات قضائی با جنس زن دارند و ثالثاً نوع و رابطهای که مجنیعلیه (بزهدیده) با خانواده و نسبت به زن اتخاذ میکند متفاوت است. شدت عمل در مورد زنان کارآئی ندارد. جرائمی که زنان انجام میدهند معدود است، از جمله اختفای اموال مسروقه. چنانکه عمدتاً 5 تا 7 درصد آتش سوزیها بیشتر توسط زنان صورت میگیرد. 60 تا 70 درصد از سقط جنینها توسط زنان بوقوع میپیوندد. 34% از شهادت کذب: نیز توسط زنان صورت میگیرد.
زنان بیشتر مشمول آزادی مشروط و تعلیق اجرای مجازات میشوند. برای اینکه زنان کمتر به محکومیت از نوع زندان محکوم شوند، ارگانها آنها را مشمول مجازاتهای نقدی میکنند.
3ـ نژاد: در آمریکا میزان محکومیت رنگینپوستان از درصد بالاتری برخودار است، ولی منشا آن عدم تمکن مالی و عدم نفوذ اجتماعی آنها میباشد.
4ـ سن: سن و تاثیر آن در نوع جرم، شیوه ارتکاب، نحوه شرکت در ارتکاب جرم و بویژه آغاز دوران فعالیت مجرمانه و پایان آن در قالب سن مورد مطالعه قرار میگیرد. این بحث در قالب بزهکاری اطفال بررسی میشود و با توجه به این نکته که شخصیت فرد از سنین طفولیت شکل میگیرد، در سن 18 تا 20 سالگی دورة تکامل خود را به پایان میرساند.
در بیشتر قوانین کیفری کشورهای جهان، مسئولیت کیفری با توجه به سن بطور تدریجی شدت مییافت. طبق قانون تشکیل دادگاههای اطفال در سال 1331، اطفال در مقاطع سنی بین 6 تا 12 سالگی، 12 تا 15 سالگی و 15 تا 19 سالگی دارای مسئولیت کیفری متفاوتی بودهاند و علت این امر اولاً نوع جرم ارتکابی است که در این سنین فرق میکند، ثانیاً هدف اصلی مجازات آیندهسازی فرد و مبارزه با تکرار جرم است و به همین دلیل است که در مورد اطفال عمدتاً مجازات جنبه آموزشی و تربیتی و بازپروری دارد. پس سن در نوع بزهکاری نقش دارد.
5ـ شیوه بارداری و وضع حمل:
اصولاً در دورة بارداری وضعیت محیط پیرامون فرد نقش مهمی نسبت به جنین ایفا میکند و موقعیت حمل در زمانی که در محیطی آرام قرار دارد با زمانی که مشکلات مختلف او را احاطه کرده است، فرق میکند و تأثیر آن بر جنین و شخصیت آن نیز متفاوت است.
6ـ اختلالات روانی که جنبه مادرزادی دارند.
خصوصیات فردی اکتسابی بر دو قسم است:
1ـ خصیصههای اکتسابی که جنبه غیرعمدی دارند: مثل بیماریهای روانی، بیماریهای تنی و بیماریهای روانتنی. در اینجا این نوع بیماریها به عنوان یک ویژگی اکتسابی که خارج از ارادة فرد است مورد بررسی قرار میگیرد و برای مطالعه خصیصهای کافی است که به پروندههای کیفری و شخصیت محکومین مراجعه شود تا متهم از نظر زیستنگاری مطالعه شود که چه بیماریهائی داشته است.
2ـ خصیصههای اکتسابی عمدی: فرد در اکتساب این گونه خصائص نقش ایفا میکند. عدم تعلیم و تربیت صحیح و الکلیزم از عوامل عمده خصوصیات اکتسابی عمدی هستند. الکلیزم علاوه بر خود فرد به نسل او نیز سرایت میکند.
خصوصیات مربوط به روابط بزهکاری محیط
در جرمشناسی، جرمشناسان عمدتاً به محیط فرد توجه دارند نه خود وی و معتقدند که محیط شخصیت فرد را میسازد.
الف ـ محیط مجموعه شرایط و وقایعی است که موجب تحول و تکامل شخصیتی هر موجود زنده میشود و در طی زمان دوام دارد.
ب ـ اطراف مبین وضع غیرثابتی است که فرد را احاطه کرده است و آنی و گذرا میباشد. چون محیط دوام دارد، مورد توجه جرمشناسی قرار گرفته است، ولی اطراف مانند خانواده، دانشکده، انجمنها گذرا هستند و به همین دلیل مورد مطالعه جرمشناسی قرار نمیگیرد.
در واژهشناسی غربی محیط بیشتر به مجموعه شرایط، امور و وقایعی گفته میشود که جنبه مجرمانه داشته و در واقع محیط را با شرکتها، بنگاههای تجاری و دانشکده مقایسه کردهاند و گفتهاند چنانکه این محیطها اصولی سازماندهی شده باشند، محیط مجرمانه نیز با همان اصول و سازماندهی در جهت ارتکاب جرم فعالیت میکند، در این معنی میتوان به «مافیا» و «بریگارد سرخ» که در ایتالیا فعالیت میکنند اشاره کرد. محیط در اینجا در تعریف اختصاصی خود بکار رفته است.
در جرمشناسی، محیط یعنی مجموعه وقایع، امور و شرایطی که به خودی خود جرم هستند، ولی در قالب یک گروه سازمانیافته و وظایف تقسیمبندی شده مشغول فعالیت هستند. همین مورد است که محیط را به معنای خاص مورد توجه جرمشناسی و در قالب مطالعات تکنگاری قرار میدهد.
در جوامع صنعتی، محیط بخودی خود مجرمانه است. در معنای اخیر محیط را بر چهار قسم میدانند: محیط فیزیکی، محیط اقتصادی، محیط خانوادگی و محیط اجتماعی.
محیط فیزیکی بیشتر دربرگیرنده عوامل جغرافیائی، شرایط اقلیمی، آب و هوا، شهر و روستا ... است.
در بحث آمار جنائی اشاره شد که گری و کتله بعد از تأسیس آمار جنائی اولین مطالعات آنها مطالعه اثر محیط بر بزهکاری بود و بزهکاری را در مکان مورد مطالعه و توجه قرار دادند. گری با توجه به همین مطالعات قانون حرارتی بزهکاری را ایجاد کرد و به مسئله آب و هوا و شرایط جوی و تاثیر آن بر روی جرم و کیفیت ارتکاب جرم پرداخت.
در خصوص رابطه محیط فیزیکی آنچه مهم است این است که مطالعات در این زمینه عمدتاً به روش «تکنگاری» میباشد. مثلاً برای جواب دادن به میزان قاچاق مواد مخدر، شرایط جغرافیایی، فاصله شهر با مرزهای بینالمللی، حضور اتباع بیگانه و بررسی امکانات قاچاق مورد لحاظ قرار میگیرد. مطالعات گری سرانجام منجر به ایجاد قانون حرارتی شد. آیا این نظریه دارای ارزش علمی هست یا خیر؟
در این جا بیان چند مسئله لازم است:
اولاً مطالعات جرمشناسی که در قالب جامعهشناسی جنائی صورت گرفته، بیشتر مبتنی بر مطالعه بزهکاری در شهر و مقایسه نرخ بزهکاری شهر با نرخ بزهکاری در روستاها میباشد.
ثانیاً ـ نوع جرائمی که در روستاها بوقوع میپیوندد و مقایسه این جرائم با جرائمی که در شهرها اتفاق میافتد.
ثالثاً ـ نظر و مقایسه رویه افکار عمومی در مقابل بزهکاری به چه صورت است.
رابعاً ـ نحوه عملکرد کنترل اجتماعی بویژه کنترل اجتماع سنتی مثل محله، مدرسه، کلیسا، مسجد، روحانی وکارگزاران کنترل اجتماعی دارای دو نوع ابزار است:
ـ ابزارهای سنتی ـ که در مقام پیشگیری میتوان از محله، مدرسه، دادگاه، کلوپهای ورزشی و نهادهای مذهبی نام برد. در مقام سرکوبی میتوان از سرزنش، اخطار و ستیز استفاده کرد که به افراد خاطی داده میشود.
ـ کنترل اجتماعی جانشینی یا ابزارهای نوین در پیشگیری و سرکوبی جرم و جنایت که عبارتند از پلیس، نیروی انتظامی، دادگستری، زندانها.
جرمشناسی، علاوه بر ابزارهای جدید کیفری، ابزارهای سنتی اجتماعی را نیز دارا میباشد. ابزارهائی که با تشکیل هر جامعهای وجود دارد و همراه با ایجاد نهادهای اجتماعی بوجود میآیند ابزارهای کنترل اجتماعی سنتی نامیده میشوند مثل انجمنهای محلی. اما با پیشرفت جوامع و سنتزدائی در کشورهای مختلف، ابزارهای جدیدی بوجود آمدند که به آنها «ابزار جانشینی» میگویند. زمانی میتوان از ابزارهای جانشینی استفاده کرد که کارآئی ابزارهای سنتی ازبین میرود یا از بین رفته باشد. مثلاً در جوامع پیشرفته و صنعتی کنترل اجتماعی سنتی کاملاً از بین رفته است و مصادیقی چون کلیسا، روحانی و محله وجود ندارد. در کشوری مثل ایران این امر بینابین میباشد یعنی ابزارهای کنترل اجتماعی سنتی و جانشینی همزیستی دارند.
«زابو»، جرمشناس کانادائی، مکان را از نظر تاثیر به چهار دسته تقسیم کرده است:
1ـ شهر: از معیارهای تعیین شهر، میزان جمعیت، میزان تحول و وجود ساختارهای اجتماعی سازمانیافته میباشد.
2ـ روستا: معیار عمده تعیین روستا میزان جمعیت و نوع کار افراد میباشد. اصولاً جمعیت کمتر از 2000 نفر روستایی میباشد.
3ـ مناطق شهری شده: بین شهر و روستا با مناطق شهری شده مواجه هستیم.
4ـ حومه یا حاشیه شهرها: این مناطق به لحاظ انفجار شهرهای بزرگ بوجود آمده است.
در یک شهر، به علت قدمت و سابقه تاریخی، یک بافت اجتماعی جا افتاده وجود دارد که عامل پیشگیری از جرائم میباشد. برخلاف مناطق شهری شده که فاقد ابزارهای کنترل اجتماعی هستند.
اکثر شهرکها حاصل پیشرفت افقی شهرها میباشند. حومهها حالت عمودی دارند، مانند آپارتمانها و ساختمانهای بلند. پیشرفت عمودی حومهها موضوع جدیدی در مطالعات جرمشناسی میباشد.
جمعآوری تعدادی از افراد در یک آپارتمان یک بیهنجاری و عدم توجه به عرف اجتماع است. مطالعات در خصوص برجها و برجکها در فرانسه نشان داده که ساختمانهای بیش از 6 طبقه دارای نرخ بزهکاری بالائی هستند و این نرخ در خصوص ویلا کمتر میباشد.
متغیرهای مختلفی در مطالعات مربوط به جرم دخالت دارند که یک محقق میبایست به آنها توجه کند. این متغیرها را میتوان بصورت ذیل تقسیمبندی کرد:
1ـ محل اقامت مجرم و محل وقوع جرم؛ 2ـ تعلق طبقاتی یا وضع اجتماعی و اقتصادی مجرم؛ 3- میزان سواد.
پس نتیجهگیری صریح با استفاده از یک متغیر امکانپذیر نیست.
تراکم جمعیت حالت بیهنجاری و مجرمانه ایجاد میکند. مراد از توسعه افقی شهرها در ایران ایجاد و ظهور زاغهنشینی و حلبیآبادها میباشد. توسعه شهرها چه به صورت عمودی یا افقی جنبه جرمزائی و انحرافزائی دارد.
در شهرهای بزرگ، به همان اندازه که ضریب اشتغال بالاست و زمینه کار نیز مساعد است، به همان اندازه نیز نرخ بیکاری زیاد است. مشاغل کاذب در واقع یک بیکاری نهانی محسوب میشود.
دلایل حضور افراد در بزهکاری و ارتکاب جرائم در مرکز شهر:
1ـ تعلق اجتماعی؛ 2ـ مهاجرت؛ 3ـ مقاومت در برابر مقامات کیفری؛ 4ـ در مظان اتهام و بازداشت قرار گرفتن.
مسائل مورد نیاز شناخت میزان بزهکاری
ب ـ استفاده از بازجوئیهای متهمین و محکومین و توجه به پاسخ آنها.
چرا در کشورها هنوز جرم وجود دارد؟
جرمشناسی قبل از هر چیز معتقد است که بزهکار یک انسان است و به لحاظ یک سلسله عوامل و شرایط اندیشه را به عمل رسانده است و این مکانیسم گذرا ممکن است در هر فرد وجود داشته باشد. بنابراین، باید هنگام پرداختن به جرم و مجرم کلیه جهات و شرایط و شیوه ارتکاب جرم و شخصیت فرد مورد توجه قرار گیرد تا بهترین ضمانت اجرا درباره او اعمال شود. جرمشناس نمیگوید که داروی نهائی را پیدا کرده است، چرا که در این صورت رشته علمی نخواهد بود، بلکه مدعی است از نرخ بزهکاری میکاهد، نه اینکه آنرا ریشهکن میکند. جرمشناس معتقد است میخواهد از طریق مطالعات خود بزهکاری را به سطحی برساند که برای افکار عمومی قابل تحمل باشد. این سؤال باقی است که سطح قابل قبول کجاست؟ جرمشناس با ارائه یافتههای خود به مقامات تصمیمگیرنده قضائی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، ابزارهائی را برای اعمال سیاست جنائی مناسب پیشبینی میکند تا آن ابزارها قادر باشند سطح بزهکاری جامعه را در حد و سطح قابل تحمل برای عموم مردم نگه دارند.
این مفهوم بدین معناست که رشد بزهکاری میبایست در سطحی باشد که به امنیت و آرامش جامعه خللی وارد نشود. مثلاً در اوایل انقلاب به علت زد و خوردهای سیاسی و خشونت و ضد خشونت احساس امنیت مختل شد و میزان بزهکاری سیاسی افزایش یافت. علت عمده همان شرایط ایجاد شده بود.
1ـ جرمشناسی به عنوان عامل مهمی در تحول حقوق کیفری و مجازاتهای کیفری مطرح شده است.
2ـ جرمشناسی در روشن کردن اذهان مسئولان جامعه نقش ایفا میکند.
3ـ روز به روز کشورهای مختلف شاهد ایجاد مؤسسات قضائی هستند که جرمشناسی در رأس آنها قرار دارد تا قانونگذار از روی احساسات، مسائل ذهنی و یا عقیدتی سراغ انسان نرود.
4ـ ضمانت اجرای جرمشناسی، اعتقاد مسئولان جامعه به کارآئی آن است و به درجه رشد فرهنگی سیاسی و اجتماعی افراد جامعه بستگی دارد.
درجه جرمزا بودن حبسهای کوتاه مدت زیاد است. چون مدت آن برای اصلاح کافی نیست و در زندگی فرد انقطاع حاصل شده و موجب عدم کارائی برنامه اصلاحی میشود.
جرمشناسی «علتشناختی» غالباً با مطالعه مجرم و پیرامونش علل بزهکاری را مشخص میکرد، ولی جرمشناسی «واکنش اجتماعی» فرد را کنار گذاشته و به نقش واکنش اجتماعی میپردازد. اصولاً واکنش اجتماعی شامل مجازاتها و اقدامات تأمینی است که برای اعمال آن ارگانهایی تأسیس شده است.
در جرمشناسی علتشناختی، چون توجه به فرد است، وی در قالب جامعهشناسی، روانشناسی و روانپزشکی و تأسی از الگوی طبی و پزشکی مطالعه میشد، یعنی به روشهای جامعهشناختی، روان شناختی و پزشکی متوسل میشد، ولی در جرمشناسی واکنش اجتماعی این روشها کنار گذاشته شده و روشهای خاصی اعمال میشود.
1ـ سیاسی شدن مطالعات جرمشناسی ـ یعنی لحاظ مطالعات و اندیشههای سیاسی و عقیدتی که نمونه بارز آن جرمشناسی رادیکال یا انقلابی یا برچسبزنی میباشد.
2ـ توجه و تاکید بر نقش مجنیعلیه ـ اینبار شاهد وجود مجنیعلیه در مطالعات جرمشناسی هستیم که از دو طریق نقش ایفا میکند:
الف ـ به لحاظ نقشی که در ارتکاب جرم ایفا کرده است؛
ب ـ بواسطه وقوع جرم متضرر شده است.
بنابراین، حضور مجنیعلیه در مطالعات جرمشناسی دقیقاً یکی از نوآوریهای جرمشناسی جدید است.
3ـ تاکید بر عدم کارائی سیستم کیفری. بنابراین، جرمشناسیهای واکنش اجتماعی با توجه به تاکید بر عدم کارائی کیفر و جرمزائی این ارگانها معتقد است: اولاً ـ صلاحیت سیستم قضائی باید حتیالمقدور کم شود و جرائم غیر مهم که عمده پروندهها را تشکیل میدهد به تشکیلات خصوصی و غیرقضائی سپرده شود؛ ثانیاً به جای توسل به مکانیسم جرمزایی در قالب قانون، از اعمالی که ارزشهای اساسی جامعه را مورد تعرض قرار نمیدهند عنوان جرمزا گرفته شده و آن را به قضاوت افکار عمومی قرار دهند و حتیالامکان به ضمانت اجراهائی متوسل شوند که رنگ کیفر نداشته باشد. ضمانت اجراهای اداری، مدنی و اجتماعی از این نوع میباشد.
جرمشناسی واکنش اجتماعی حاصل یک سری مطالعات آماری، کمی، تجربی و علمی است. جرمشناسی علمی زمانی شروع شد که لمبروزو و همکارانش به مطالعه فرد پرداختند، ولی جرمشناسی واکنش اجتماعی ناشی از اندیشههای اقتصادی، اجتماعی و عمدتاً سیاسی است.
یکی از خصائص جرمشناسی واکنش اجتماعی توجه و گسترش قلمرو جرمشناسی به مجنیعلیه میباشد. حضور مجنیعلیه در دو قلمرو و مرحله صورت گرفت:
1ـ بزهدیده به عنوان بازیگر دوم جرم، یعنی کسی که در ارتکاب جرم نقش ایفا میکند مطرح شد.
2ـ بزهدیده به عنوان فردی که باید از او حمایت شود.
[1][1] . در این خصوص ر.ک. ایمانی (عباس)، جرمشناسی در ادبیات، انتشارات آرویج، ١٣٨٢.
[2][2]. A.M.Guerry
[3][3]. A.Quetelet
[4][4]. criminologie
[5][5]. Topinard
[6][6]. Topinard
1- Morphologie
[7][7]. Garofalo
[8][8]. E.Ferri
[9][9]. Follow up studies
مطالب مشابه :
نکته هایی از کتاب مباني جرم شناسي مرحوم سید مهدی کی نیا
نکته هایی از کتاب مباني جرم شناسي جرم شناسي: جرم شناسی با علت وعوامل تبیین مبانی
جزوه مبانی حقوق جزا و جرم شناسی
جزوه مبانی حقوق جزا و جرم جزوه مبانی حقوق جزا و جرم شناسی دانلود کتاب حقوقی و
دانلود کتاب مفاهیم اصلی جرم شناسی
دانلود کتاب مفاهیم اصلی جرم شناسی مبانی، ساختار و عملکرد»
دانلود مقاله حقوقی
نام مقاله یا کتاب. لینک دانلود. جزا و جرم شناسی (pdf) دانلود. دانلود مقاله حقوقی مبانی
اقسام جرم شناسي parts of criminology
تحلیل فرایند عفو مجنی علیه در پرتو مبانی جرم شناسی آلمانی صاحب کتاب زیست شناسی
متقاضیان دکتری حقوق جزا چه بخوانند؟
۲- ترجمه مبانی تکمله المنهاج آیت الله « ۵ کتاب با موضوع جرم شناسی اعم از تألیف یا ترجمه
جزوه جرم شناسی
جزوه جرم شناسی تحلیل فرایند عفو مجنی علیه در پرتو مبانی این کتاب در چاپ بعدی
عناوین پایان نامه های حقوق جزا و جرم شناسی (کارشناسی ارشد و دکتری)
رهیافت های جرم شناسی و قوانین مطالعه مبانی بزه دیده شناسی » دانلود کتاب
منابع آزمون دكتراي تخصصي رشته حقوق كيفري و جرم شناسي
جرم شناسی: 10- مبانی جرم شناسی 3جلد کتاب دکتر اردبيلي + کتاب دکتر نوربها + مقالات
برچسب :
دانلود کتاب مبانی جرم شناسی