به یاد حسن زیرک
..... اما آدرس و نشاني از ايشان نداشتيم با پيگيريهاي بسيار، بالاخره آدرس ايشان را پيدا كرديم و از ايشان دعوت كرديم كه براي مصاحبه به دفتر هفته نامه پيك تشريف بياورد ايشان نيز با وجهي نيكو دعوت را پذيرفتند.
نزديكيهاي ظهر پنج شنبه با اين هواي گرم مردادماه پيرمردي با وقار در كنار خود ديديم هرچند كه بيشتر از 60 سال از عمرش مي گذرد اما اكسير هنر، وي را از آسيب روزگار در امان داشته است. كردي كرمانجي و سوراني را مانند گويش مادريش (كردي فيلي) فصيح تكلم ميكند اصرار زيادي داشت كه مصاحبه را به زبان كردي انجام دهيم غافل از اين كه ما دغدغه معرفي ايشان را به هم وطنان داريم با توجه به اينكه سالهاي فراواني است از فعاليت هنري دست كشيده اما از استماع نغمات بزرگان خود را محروم نكرده است آنچه مي خوانيد حاصل اين گفتگوي صميمانه است.
كامران محمد رحيمي
با توجه به اينكه فعاليت هنري شما در سالهاي بسيار دور بوده است نسل جوان كمتر با شما آشنايي دارند لطفاً خودتان را معرفي كنيد.
-به نام خداوند بخشنده و مهربان، در سال 1317 هجري شمسي در شهر ايلام متولد شدم در مدرسه شاپور قديم درس خواندم در سال 1335 به خاطر پيدا كردن كار به بغداد رفتم چون اينجا خيلي محروم بود در بغداد به شغل خياطي مشغول شدم ازدواج كردم و الان پنج فرزند دارم چهار پسر و يك دختر. آنها نيز علاقمند به هنر و هنرمند هستند پسر بزرگم محمد ويولون مينوازد حسين ديگر پسرم نوازنده ارگ و خوشنويس است و پسر كوچكم نوازنده ضرب است.
البته بايد اين نكته را متذكر شوم كه نامم در اصل در شناسنامه «قدرت اله رحيم پور» است. اما چون گويشم كردي فيلي است در بغداد به قدرت محمدفيلي مشهور شدم.
فعاليت هنري شما در زمينه موسيقي (آواز)به چه نحو شروع شد؟
-من از همان دوران نوجواني ترانه ها و آوازهاي فولكلور كردي را در ايلام در ميان باغ و بوستان ميخواندم از سوي همسالان هميشه مورد تشويق قرار ميگرفتم. اما فعاليت هنري جدي را در بغداد شروع كردم در بغداد كردها بخصوص كردهاي فيلي فعاليتهاي فرهنگي سالمي نظير شب شعر برگزار مي كردند. مكانهاي آنها بيشتر منزل افراد يا قهوهخانه ها بود در يك محفل دوستانه كه تعدادي از شعرا و ادبا حضور داشتند به پيشنهاد يكي از دوستان يكي از ترانه هاي قديمي كردي را خواندم كه مورد پسند حاضرين قرار گرفت اتفاقاً در آن جمع شادروان استاد «حسن زيرك» نيز حضور داشت. كه ايشان نيز آواز مرا پسنديد و مرا مورد تفقد قرار داد. از اين كه صدايم مورد توجه استاد قرار گرفته بود خيلي خوشحال شدم استاد خود در راديو بغداد بخش كردي فعاليت مي نمود مرا نيز به آنجا برد و معرفي كرد. در آنجا اساتيد بسيار معروف و صاحب سبكي نظير استاد علي مردان، طاهر توفيق، رسول گردي و حسن جزراوي فعاليت مي نمودند. اين اساتيد از من تست صدا گرفتند و بعد از مشورت بسيار كه انجام دادند مرا به عنوان همخواني در گروه كر (كرس) پذيرفتند من نيز به همراه گروه كر در ترانه هاي ماموستا علي مردان شركت مي كردم.
آيا شما آثار و تصنيفات مستقلي نيز اجرا كردهايد؟
-ببينيد آنها مرا به عنوان همخوان پذيرفتند. من نيز از صبح تا عصر در مغازه كار ميكردم سپس بدون استراحت به راديو ميرفتم همخواني آهنگ جديد را تمرين ميكردم اما كم كم بر اثر تلاش و كوشش فراوان و قابليتهاي هنري كه از خود نشان دادم توانستم ترانههاي زيادي نيز اجرا كنم كه خوب به خاطرم نيست.{،} اما گمان مي كنم كه تعداد آنها 27 ترانه باشد، چون بحث بحث سي، چهل سال پيش است.
همانطور كه مي دانيد اساس موسيقي ايراني بر مقام استوار است آيا شما مقامهاي كردي نيز اجرا نمودهايد؟
-همانطور كه گفتم در آنجا اساتيد مختلفي از سرتاسر مناطق كردستان حضور داشتند و اين فرصتي مغتنم بود كه من تعدادي از مقامهاي كردي مانند: قطار، الله ويسي و زالم را ياد بگيرم ولي واقعيت اين است من در محضر آن اساتيد گرانمايه به خودم اجازه نميدادم اسائه ادب كنم و مقامات كردي را بخوانم بنابراين اگر فرصتي بعد از كار و تمرين در گروه كر برايم پيش ميآمد به خلق اثر جديد در زمينه تصنيف ميپرداختم اولين ترانهام نيز با همكاري تعدادي از كردهاي فيلي (ايلامي) در تلويزيون بغداد اجرا نمودم كه مورد استقبال قرار گرفت.
آيا در رشته آواز زير نظر استاد كار مي كرديد و همچنين از چه خوانندگان صاحب سبكي استفاده مينموديد؟
-همانطور كه گفتم اساتيدي نظير علي مردان، طاهر توفيق، شمال صائب و حسن جزراوي در راديو فعاليت ميكردند و من هميشه در خدمت اين اساتيد بودم و ايشان در تربيت صدا و نحوه اجراي من نقش بسزايي داشتند در آهنگهايم بيشتر از سبك مظهر خالقي و حسن زيرك پيروي ميكردم البته اين تقليد در شروع كار بود بعدها با نوآوري هاي خود توانستم تا حدودي مستقل شوم.
شما بيشتر ترانههاي فولكلور اجرا ميكرديد يا آثار جديد نيز ساختهايد؟
-قبل از كه به سؤال شما پاسخ دهم بايد عرض كنم اكثر مستشرقين و حتي محققان كرد جملگي برآنند كه بخش اعظم و عمده ادبيات و هنر كرد در فولكلور نهفته است بنابراين هر خواننده يا آهنگساز در هر مقام و درجه اي كه باشد بايد گوشه چشمي نيز به فولكلور داشته باشد زيرا عشق، عاطفه، احساس و حماسه در درياي موسيقي كردي موج ميخورد. آثار من به دو دسته تقسيم ميشود: 1-آهنگهاي جديد و تازه ساخته شده كه به گويش سوراني است از اين ترانه ميتوانم به: پهێمان بهرێ، ياري باوانم، ئهێ دڵ و مهكه، له بيرت ئهسمهر، پهروين و...
2-آهنگهاي فولكلور با تنظيم جديد كه به گويش كردي خودمان اجرا كردم ترانههاي مانند: ئاخ لهێل، دهردت وهلێم، دهم كول، ليموههێ ليمو و... البته منظور من از كردي خودمان يعني كردي جنوبي يعني ايلام، كرمانشاه و خانقين است زيرا اين سه منطقه از حيث زبان و موسيقي در يك شاخه قرار ميگيرند.
آهنگسازان و شاعران ترانههايشان را به خاطر داريد؟
-تا حدودي، مثلاً در ترانههاي سوراني از اشعار كاك كمال هويزي، مرحوم عزيزي و...{حذف} و كسان ديگر كه الان به خاطر نميآورم استفاده ميكردم اشعار ترانه هاي كردي خودمان نيز عمدتاً فولكلوريك است اما دربعضي موارد دوست عزيزم ملا نامدار اشعاري براي ترانههاي فولكلوريك ميساخت خوبست در اينجا يادي از ملا نامدار نيز بشود ايشان از طايفه دهبالايي ميباشد و با من دوست و فاميل بود شعر به گويش كردي سوراني و فيلي و بعضي اوقات ادغام مابين اين دو ميسرود مثلاً شعر ترانه «دهردت وهليم» از ايشان بود:
سهوزهێ قهد باريك تووله و غونچه دهم
بهو تا ئقرارێ بوهسيم وه ههم
ئا چاو خومار من بيمارتم
وهگيان، وه ماڵ، خهريدارتم
له سهر لاشهم له ههر دِ لاوه
پهريشان بكهِ زلف سياوه
...
آهنگهاي فولكور را بيشتر «فؤاد توما» كه كرد مسيحي بود تنظيم ميكرد و اما از آهنگسازان ترانههايم مي توانم به استاد ياسن شيخعلي، فؤاد عثمان و فؤاد توما اشاره كنم. برخي از ترانههايم نيز براي بخش راديو كردي كرمانشاه كه آقاي رشنوادي نيز در آنجا فعاليت ميكرد فرستادم.
آهنگسازان در اركستر بيشتر از چه سازهايي استفاده ميكردند آيا از سازهاي كردي نظير: دف، تنبور، شمشال به كار ميبردند؟
-هدف آهنگسازان در آن فرصت مغتنم بيشتر توليد انبوه آهنگ بود بيشتر از سازهاي متعارف شرقي و غربي نظير: ويولون و يلونسل، عود، ني و ضرب استفاده ميشد. البته در موسيقي عرفاني از سازهاي كردي نيز استفاده ميشد. مثلاً در تصنيف «ماه رمضان» كه شعرش از ملا نامدار بود از دف و تنبور استفاده شد آن شعر با اين مطلع آغاز ميشد:
مژده بێ مژده ئهێ موهسڵمانان
هاتهوه به خێر مانگي رهمهزان
عمده فعاليت شما تا چه زماني بود چرا بعدها فعاليت هنري را كنار گذاشتيد؟
-در تاريخ 10/4/1359 حزب بعث به دلايلي چند كه در اينجا ضرورتي به ذكر آنها نميبينم صدها كرد فيلي را از بغداد و ساير مناطق كردنشين اخراج كرد و اموال آنها را مصادره كرده من نيز در همان زمان به موطن اصلي خود يعني ايلام در حالي برگشتم كه تمام اموالم مصادره شده بود زن و فرزندانم در اسارت بعث بودند و تمام آثارم كه الان هيچ اطلاعي درباره آنها ندارم در بغداد مصادره شده كم كم دچار آشفتگي روحي، سرگرداني و افسردگي شدم تمام فكر و ذكرم آزادي فرزندانم بود طبيعي است كه ديگر نميتوانستم به هنر بينديشم از سوي ديگر هنرمندان كرد هميشه دو مشكل پيش رو دارند: 1-مسئله مهم معيشت و كار 2-عدم حمايت مسئولين فرهنگي.
چه توصيهاي به هنرمندان جوان داريد؟
-در درجه اول بايد موسيقي خودمان را به نحو احسن و عالي ياد بگيرند آهنگها، ترانهها و مقالات{مقامات} قديمي موسيقي خودمان را جمع آوري كنند و يا اگر جمع آوري شده زياد گوش بدهند و تمرين كنند در گام دوم موسيقي ساير مناطق كردنشين به شيوه علمي مورد مطالعه و استماع قرار بدهند و بالاخره نبايد خود را از موسيقي سنتي ايران كه ميراث مشترك تمام ايرانيان است خود را بي بهره كنند. حتماً در نزد چند استاد تلمذ كنند و بايد تئوري موسيقي و نت خواني را نيز ياد بگيرند. زيرا اين علوم از نيازهاي اساسي امروز ماست ازهمه مهمتر فكر تقليد از بزرگان را از سر بيرون بياورند البته تقليد براي تمرين شخصي و شروع كار خوب است اما براي توليد اثر جديد كه حكم شناسنامه فرد است ابتكار، نوع آوري و تكنيك حرف اول را ميزند.
در پايان اگر صحبت خاصي داريد مطرح كنيد.
-با كمال سپاس از هفته نامه پيك ايلام كه اين فرصت را در اختيار من گذاشت كه نظرات و آثار خودم را به همشهريان عزيز معرفي كنم و با تشكر از جناب عالي و ساير دست اندركاران به خاطر فعاليتهاي سالم فرهنگي كه انجام ميدهيد.
مطالب مشابه :
به یاد حسن زیرک
اما چون گويشم كردي فيلي است در -تا حدودي، مثلاً در ترانههاي سوراني از اشعار كاك كمال
ظاهر سارایی: پاسخی به نوشتهی «خندهدار مثل کردی جنوبی»
چه، كردي فيلي و اند به نام «گلزار شعرای لرستان» كه جز چند قطعه شعر لري، مابقي اشعار
زواياي پنهان قيام ايلام
اشعار کردی و زبان مردم ايلام كردي است كه آن را كُردي جنوبي يا فَيلي نيز مي گويند
«شهڵهم» چاپ شد
بالأخره مجموعه شعر كُردي چناري و مختار فيلي نيز چاپ كرده است كه اشعار فارسي وي
مطا لبی درمورد زبان کردی وگویش کلهری ومناطق کلهر
زبان كردي و گونه ي فيلي، كرماشاني شاهنا مه ی کردی کلهری، کتابها ، اشعار ، حکایات وضرب
363- ماجرای فیل و فیلی های زاگرس (2)
دیوان اشعار فيلي هاي عراق في العـــراق » از مركز تحقيقات و مطالعات كردي
«رێخ براي / رێخ برايي» روايت داستاني محسن بنيويس از زندگي شاكه و خانمنصور
ايشان همراه با شماري از اهل فضل كردهاي فيلي عراق در نامه و چند شعر كردي خودم را برايش
سرآغاز شعر کودکانهی کردی در ايلام
بیگی متخلص به « مهران فيلي» از شاعران نوپرداز ادبيات کردي در كانون كردي هانا- نعمت
برچسب :
اشعار كردي فيلي