شروع

یه سری چیزا رو باید چند وقت پیش مینوشتم . تا حالا طول کشیده ... اشکال نداره خودمو جریمه میکنم از اول مینویسم . مطالب اون روزم آخر همین پست میذارم .

۹ ساله ازدواج کردم ، بهمن ۸۳ . از همون اول بچه می خواستیم . اما هر کاری میکردیم نمیشد . کلی دکتر رفتم . آزمایش دادم ،اووووووووه خیلی . شوهرم زیر بار هیچ آزمایشی نمیرفت تا بالاخره راضی شد ، اونم با کلی التماس و تهدید و کلک . آزمایشا نشون میداد که ضعیفه اما اون میگفت نتیجه آزمایشو قبول نداره و منو میفرستاد دکتر . دکترا که جواب آزمایششو میدیدن میگفتن بهش ویتامین اینا بدن درست میشه و الکی هی به من هورمون میدادن . من مشکلی نداشتم اما از بس هورمون بیخود مصرف کردم تخمدان چپم پی سی او شد . کلی زحمت کشیدم تا اونو درمان کردم . سال ۸۶ خودبخود باردار شدم اما قلبش تشکیل نشد و در هفته ششم سقط شد . دکتر میگفت به خاطر ضعف اسپرمه . خلاصه بعد از اون چند بار بیخیال شدم . چند بار با شوهرم بحث کردم . چند بارم لعنت برشیطون نا امید شدم . اول سال ۹۱ بازم دکتر عوض کردیم و جدی جدی پیگیر درمان شدیم . تقریبا ۱۱ ماه دارو وآمپول تا بالاخره اسفند ۹۱ آی یو آی کردم که نا موفق بود . بازم ۴ ماه بی خیال شدم . یکی از دوستام تابستون ۹۲ یه دکتر خوب بهم معرفی کرد .منم این بار کلی راجع به اون پرس و جو کردم و نت رو حسابی دنبالش زیر و رو کردم تا تصمیم گرفتم برم پیشش . کل پرونده قطرمو خوند و مهدی ( همسرمو میگم ) فرستاد پیش یه دکتر دیگه . مهدی اولین بارش بود میرفت پیش متخصص ناباروری مردان . اونجا بالاخره فهمیدیم مشکل چی بود ؟ اساسا مشکل کوچک بودن بیضه های مهدی بود به همین خاطر توانایی تولید اسپرم خوب نداشت .

هر دو پزشک معتقد بودن بهتره راه آخرو اول بریم آی وی اف کنیم . ما هم بالاخره شروع کردم .

من درباره روشهای درمان زیاد مطلب خوندم . اونقدر که به قول مادر بزرگم درس نخونده استاد شدم .

اما امان از هزینه ... خیلی هزینه داره . من همه هزینه هارو نوشتم . امروز که جمع زدم دقیقا ۳،۵۵۰،۰۰۰ تومن هزینه کردیم .

۳۰ تا آمپول گونال اف دونه ای ۵۱۰۰۰ تومن

۴ تا آمپول سیتروتاید دونه ای ۱۱۸۰۰۰ تومن

۲ ت آمپول کوریومون دونه ای ۴۴۰۰۰ تومن

۵ تا آمپو لویریس دونه ای ۱۲۶۰۰۰ تومن

با ویزیتهای ۲۰۰۰۰تومنی دکتر خودم و سنو گرافی های ۳۰۰۰۰ تومنی ویزیتهای ۲۵۰۰۰ تومنی دکتر مهدی و تزریق آمپولها و آزمایشهای عجیب غریب و گرون گرون .

حالا فردا صبح باید برم برای آخرین سنوگرافی تا روز پانکچر تعیین بشه . خیلی ذوق دارم . خیلی استرس دارم . خیلی هم هزینه کردیم واقعا با اوضاع و احوال امروز چنین هزینه ای کمرشکنه . بخصوص ک منم از وقتی پروسه درمانو شروع کردیم دیگه سرکارم نمیرم . اما توکلمون به خداست فقط و فقط . ایشالا هرچی صلاح خداست همو بشه . چشم امیدمون به اوه و شفاعت صاحب عزای این روزا .

خدایا اگه تو نخوای ی برگم از درخت نمیفته ....

اگه تو نگاه نکنی هیچ شبی روز نمیشه ....

اگه تو دست نگیری هیچ راهی طی نمیشه ....

خدایا ما حرکت کردیم ... برکتش با تو ...

خدایا کاری کن که صلاح تو با آرزوی ما یکی باشه

دوستان ، محتاج دعای خیر همتون هستیم

شروع

مطالب مشابه :

شروع

داروهای تجاری موجود در ایران

داروهای تجاری موجود در ایران

فهرست داروهای تجاری موجود در ایران