|
شب چله طولانىترين شب سال محسوب مىشود. مراسم اين شب بهصورت شبنشينى دوستانه و فاميلى است. در اين شبنشينى انواع خوراکىهاى زمستانى يعنى خشکبار و شيرنى خورده مىشود. پختن برنج سفيد در شب چله يا يلدا نوعى جادوى سفيد براى سفيد رزوى و نيکبختى در زمستان سرد و سياه بهشمار مىرود. |
|
مراسم مربوط به چله کوچک که سردترين و سختترين روزهاى زمستان را شامل مىشود. در بيشتر روستاها و گاه مناطق شهرى آذربايجان شرقى برگزار مىشود. رايجترين آداب مربوط به چله کوچک، برافروختن آتش بر بامها و گاه تيراندازى يا سر و صدا کردن است. گمان بر اين است که با اين مراسم، 'قارىننه' يا پيرزن سرما ترسيده و فرار مىکند. |
|
|
چهار آتش افروزى در چهار چهارشنبه به عدد رمزى چهار اشاره دارد. فيثاغورس عدد چهار را اصل و ريشهٔ طبيعت جاودان مىداند. چهار جهت اصلي، چهار طبع انساني، چهار عنصر حيات اشاره به امر واحدى دارد. |
|
در آئين چهارشنبهسوري، عدد چهار حکايت از چهار وجه طبيعت دارد که بهتدريج عنصر واحد طبعيت، سال، مکان يا هر پديدهٔ چهاروجهى را مىسازند. به اين ترتيب اولين چهارشنبه منسوب به باد است. دومين خاک است، سومين آتش و چهارمين آب که در اين زمان از يخ بستن خاک کاسته مىشود و زمين نفس مىکشد. صبح آخرين چهارشنبهسورى مردم بر سر آب رفته و از روى آن مىپرند و مىخوانند: |
|
|
آتيل ماتيل چرشنبه |
بختيم آچيل چرشنبه |
|
(عاطل و باطل شود چهارشنبه) |
(بختم باز شود چهارشنبه) |
|
|
آخرين چهارشنبهٔ اسفند با بارورى طبيعت همراه است. در روستاها چهارشنبهٔ آخر سال را 'چرشنبهخاتون' مىگويند و زنان بالاى اجاق خوراکپزى با آرد شکل زنى زيبا را مىکشند و زير آن يک آينه و شانه مىگذارند تا وقتى چرشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. اين رسم تأکيد بر بارور شدن زمين در آخرين روزهاى اسفند دارد. در ميان مردم آذربايجان شرقى هر چهارشنبه نامى دارد. |
|
مفصلترين مراسم آخرين چهارشنبهسورى آن است که در آن شب برنج سفيد پخته و همراه با آجيل و شيرنى بر سفره قرار مىدهند. پسران جوان و نوجوان شالى برداشته و از سوراخ بالاى بام که محل خارج شدن دود تنور و تهويه است آنرا پائين مىاندازند. صاحبخانه نيز مقدارى آجيل و شيرينى در گوشهٔ سال مىبندد تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمىکشد. اگر خانوادهٔ دختر راضى باشند، نشانهاى به شال مىبندند. رسم شالاندازى هنوز در بعضى روستاهاى آذربايجان شرققى رايج است. |
|
صبح آخرين چهارشنبه زنان بر سر چشمه رفته کوزهها را پر مىکنند و از روى آب مىپرند و گاه دامها را از آب عبور مىدهند. از آب چشمه براى روشن کردن سماور، خمير کردن نان يا پختن غذا استفاده مىکنند. |
|
فرستادن خوانچهاى از ميوه و شيرينى در اين روز براى عروس خانواده از مراسم ديگر چهارشنبهسورى است. خوردن هفت داه روغني، شيرينى يا غله، درست کردن هفت نوع خوراکى شيرين نيز در اين روز معمول است. |
|
|
نوروزخوانىها بيشتر توسط 'ساياچىها' اجراء مىشده که در روستاها و گذر از روستائى به روستاى ديگر و شهرى به شهرى ديگر، مژده رسيده بهار را مىدادند. |
|
از اوايل اسفند خانهتکانى آغاز مىشود. گذشته از خانهتکانى مىتوان به سمنوپزي، سفرهٔ هفتسين، آب چهل ياسين، ديد و بازديد و سيزدهبهدر اشاره کرد. در تمام اين مراسم، آب و سبزه بهعنوان دو نماد حضور دارند که با نشانههاى ديگرى همراه مىشوند. |
|
سمنو را زنان با وضو مىپزند و يک شب بيرون مىگذارند تا حضرت فاطمه (س) نقش پنجهٔ خود را بر آن اندازد و آنرا تبرک سازد. |
|
در سفره نوروز، بهويژه در گذشته خوراکىهائى چون ماست دست نزده، برنج سفيد پخته يا خام، گوشت و غذاهائى که اصولاً نشانهٔ برکت و محصول خوب باشد مىگذارند. نمادهائى مانند آينه، تخممرغ، سمنو، سبزه، شيرني، آب چهل ياسين نيز در کنار آن قرار مىدهند که ترکيبى از برکت و بارورى باشد. |
|
در برخى مناطق آذربايجان شرقي، مردم کوزه يا کاسهاى آب را نزد روحانى محل مىبرند و روحانى بر آن چهلبار سورهٔ ياسين مىخواند و فوت مىکند. سپس اين آب تبرک را بر گوشه و کنار خانه بهويژه بر دامها و محصولات مىريزند و به کودکان مىدهند، تا هم برکت و بارورى را زياد کند و هم شفا بخشد. |
|
غلاتى مانند گندم، جوميا حبوبات را چندين روز مانده به عيد سبز مىکنند و سر سفره مىگذارند. در ديد و بازديدها ابتدا کوچکترها به ديدن بزرگترها مىروند و اين ديدارها تا سيزده نوروز ادامه مىيابد و در روز سيزده همه به صحرا مىروند و سبزهها را به آب مىاندازند و به جشن و شادى مىپردازند. و دخترها با آرزوى ازدواج، سبزه گره مىزنند. |
|
پس از تحويل سال، مردم نخست به گورستان مىروند و سپس به ديدن بازماندگانى که تازه عزيزى را از دست دادهاند. |
|
رسم است که کودکان صبح روز عيد، کيسهٔ کوچکى در دست گرفته و به بازديد خانههاى اقوام بروند و صاحبخانهها نيز چيزهائى مثل تخممرغ رنگ کرده، گردو، شيرينى و گاه پول و جوراب به آنها مىدهند. چند روز بعد از عيد نيز خوانچههاى عيديانه آماده مىشود. هر خوانچه شامل پارچه، کفش، جوراب، شيريني، برنج خام و ... است که براى عروس خانواده يا دختر خانواده که تازه ازدواج کرده مىفرستند. |
بهمناسبتهاى مختلف مثل مراسم سوگواري، جشنهاى مذهبى و آئينهاى گوناگون در نقاط مختلف آذربايجان شرقى برگزار مىشود. |
|
جشنهاى مذهبى عبارتند از: |
|
- جشن ميلاد حضرت رسول (ص)، حضرت فاطمه (س)، حضرت على (ع) و اداى سفرههاى نذري. |
|
- جشن نيمه شعبان روز ميلاد امام زمان (عج). |
|
- مراسم ماه مبارک رمضان. |
|
- مراسم آخرين جمعه ماه رمضان و عيد فر. |
|
- نماز جماعت عيد فطر. |
|
- مراسم عيد قربان و تقسيم گوشت قرباني. |
|
- مراسم عيد غديرخم. |
|
- مراسم عيد مبعث پيامبر بزرگ اسلام. |
|
مراسم محرم و سوگوارىهاى عبارتند از: |
|
- تشکيل دستهجات شاخسى واخسى (شاهحسين ، واىحسين) |
|
- تشکيل دستهجات سينهزنى و زنجير زنى و نوحه خوانى در مساجد و تکايا. |
|
- قمهزنى صبح روز عاشورا (در حال حاضر ممنوع است). |
|
- شبيهخوانى يا تعزيه، شمعسوزى در مساجد بعداظهر روز تاسوعا. |
|
- طشتگذارى جهت سيراب کردن عزاداران با انواع شربتها و اطعام. |
|
- گل مالى بر سر و روى خود در روز عاشورا. |
|
- جوش زدن علم براى اداى نذورات مردم عزادار. |
|
- قفل زنى يعنى آويختن قفل از پوست بدن. |
|
- ذغال مالى بر صورت. |
|
- تزئين اسب به نشانه اسب امام حسين (ع) |
|
- اداى ندر و سياه پوشيدن در طول ماه محرم. |
|
- مراسم روز سوم و چهلم (اربعين حسيني) عاشورا. |
|
- مراسم شبهاى قدر و احياء شب نوزدهم (ضربت خوردن حضرت على (ع)) و ۲۱ رمضان (هنگام شهادت آن حضرت). |
|
- ۲۸ صفر مراسم رحلت حضرت محمد (ص). |