نامه به رهبر انقلاب و نقد بسیج

بسم الله الرحمن الرحیم

رهبر عزیز؛ سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شما از جایگاه بسیج و اهمیتش کم سخن نگفته‌اید.
ما فرزندان شما و عضوی از این خانواده بزرگ معایبی را در ساختار بسیج شاهد هستیم که در این نوشتار تقدیم حضورتان می‌گردد.
مشکلاتی که بر آنها تاکید می‌شود صرفا به مسائل فرهنگی سپاه اشاره دارد.
امروز نظام اداری بسیج معضلی برای آرمان‌های فرهنگی بسیج است و آسیب‌های زیادی از این ناحیه به بسیج رسیده است.
از طرفی صبغه فرهنگی بسیج یکی از مهم‌ترین مولفه‌های تشکیل آن است.
ورود به مسائل فرهنگی با ظرافت های متعدد و پیچیده همراه است و کار نکردن هم بهتر از بد کار کردن است.
سال هاست که بسیج تحت عناوین مختلف برای جوانان و نوجوانان برنامه ریزی و سرمایه گزاری می کند اما اعتراض ما به کارهای غیر اصولی و کارشناسی است.
نیروی مقاومت با تدوین برنامه های یکسان، تکراری و تلقینی معمولا برای تمام نقاط نسخه مشترک می‌پیچد و زیر دستان را با سبک نظامی و پادگانی وادار به اجرا می‌کند و چون اصل برنامه‌ریزی واقع بینانه نبوده است آمار و گزارش جای حقایق را می‌گیرد.

متاسفانه در حالی که اکثر ارکان اقتصادی کشور به سمت خصوصی شدن حرکت می‌کند؛ بخش فرهنگی ما روز به روز دولتی‌تر شده است طوری که مراسمات عزاداری که مردمی ترین فعالیت های فرهنگی هستند را تحت تاثیر قرار داده است.
برنامه فرهنگی باید اکثرا به صورت غیر مستقیم پیگیری شود اما در برنامه های بسیج چنین نیست؛ کار فرهنگی در بسیج دچار کودتای نظامی شده است. روحیه نظامی روحیه دستور، امر و نهی است که امروز جای شیوه های اصیل و صحیح‌تر را گرفته است. آیا ممکن است از این روش پرخطا نتیجه گرفت؟
هرچند
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می‌ماند…» اصل ۱۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی
و هیچ مقامی شایسته‌تر از این ارگان به این کار نیست.
اکنون نگاه به فرهنگ صنعتی شده است. مثلا در دستورات ابلاغ می کنند 20000 نیرو در استان لرستان جذب شوند؛ این ابلاغیه ناچار باید عمل شود اما نه در واقع بلکه عدد و رقم کفایت می کند.
سخن از از مشکلات یک پایگاه یا ناحیه نیست صحبت از از اشکال ساختاری و نگاه ناصحیح به فرهنگ و سپردن مسائل به نااهل است.
این روحیه که در سالیان پس از دفاع مقدس به مرور حاکم شده است باعث شده افراد زیادی با پشتوانه امار و ارقام ناصحیح وارد بدنه سپاه شوند.
بدیهی است روی سخن ما با فعالان مخلص و بی ریا سپاهی نیست.
این نوشتار مبتی بر مشاهدات و یک هشدار درباره خطر احتمالی است.

در ادامه با هشت مشکل اساسی در این ساختار آشنا می‌شویم:

یک
سازمان بسیج مستضعفین به شدت نگاه اماری به مسائل غیر اماری دارد.
اکثر بودجه‌های فرهنگی در مراسمات، همایش ها، کنگره ها و ... خرج کیک و ساندیس می‌شود نه یک عمل و فعالیت ماندگار.
برد برنامه ها مانند یک مُسکن نیم ساعته شده است.

دو
مسئله ثبت سوابق در 99٪ موارد با مراسمات جعلی و دورغ های مسلم پر می‌شود. متاسفانه یکی از معابر استفاده از مزایای بسیج از همین «ثبت سوابق» می گذرد؛ بنابراین به تعداد ثبت سوابق، دروغ در پرونده‌ها لانه کرده است.

سه
بسیج فقط دنبال کارهای زود بازده است و نگاه کلان ندارد. مثلا کنگره ملی شهدای خرمشهر فقط در چند کیلومتر بنر و چندین هزار کیک و آب میوه خلاصه شد و از هزینه میلیاردی ان اثر ماندگاری بر جا نماند.

چهار
برگزاری دوره‌های آموزشی صوری و بی محتوا؛ کاغذهایی که ممتحن به انها نگاه هم نمی کند و در آینده هیچ استفاده‌ایی ندارد.
فرآیند مدرک سازی توخالی آنقدر شیوع دارد که بعضی از فرماندهای عقیدتی سیاسی با جعل تقدیرنامه دوستان خود را لایق استخدام معرفی می کنند.
یکی از صدمات این روند از دست رفتن دوستان بسیج است. عده زیادی از علاقمندان فرهنگ بسیج ساعات زیادی از بهترین ایام عمر خود را صرف کارهای بسیج می کنند اما هنگامی به خود می‌ایند که عمر آنها از متوسط اشتغال بالاتر رفته و کاری ترین افراد بسیج استخدام نمی‌شوند. این مسئله سبب سر خوردگی و تحقیر انان می‌شود. ضمن انکه افراد استخدامی در خوشبینانه ترین حالت دغده کافی برای خدمت ندارند.

پنج
بسیج مخاطب خود را درون سازمانی تعریف کرده است و کمتر برای جامعه و حتی امت اسلامی برنامه ریزی می کند.
بسیج با اشتباهات مستمر و زیاد خود وجهه لایق خود را در انظار عمومی کم کرده است و مردم کمتر در مراسماتش شرکت می‌کنند.
بسیج به جای انکه خود بستری برای شکوفایی استعدادها باشد؛ استعدادهای شکوفا شده بیرون از سازمان را مصادره می کند. مثلا تیم فوتسال دانش آموزان لرستان در جهان اول شد. بازیکنان این تیم هیچکدام در هیچ پایگاه بسیجی فعالیت نداشتند و صرفا با یک چفیه بر دوش و شکار لحظه بر دوش و یک شکار لحظه با دوربین/ع تیم را بدون اینکه به تفکر بسیج توجیه کرده باشند؛ بسیجی معرفی کردند.
این مسئله فقط مشتی از خروار است. اگر هیچ کس این مسئله را نفهمد خود نخبگان این ریا و ظاهرسازی را می چشند.
این مسئله ریشه در ساختار بسیج دارد که برای عوام طراحی شده است. نه مدیریت استعدادها و فرهیختگان جامعه.
یکی از دلایل اثبات این ادعا صوری بودن بسیج اساتید است.
چگونه یک استاد دانشگاه و متخصص حاضر شود تحت امر یک فرد کم سواد و بی تخصص قرار بگیرد؟
این مسئله زمانی اهمیت می‌یابد که بدانیم استاد به لحاظ موقعیتی که دارد می تواند صدها بسیجی را پرورش دهد و تاثیری هزار برابر یک بسیجی عادی داشته باشد.
یکی دیگر از شواهد غیر فرهیخته بودن بسیج انزوای بسیج هنرمندان است. هنرمندان در انتقال مفاهیم ارزشی و فرهنگی در خط مقدم هستند اما سیستم فعلی از این مسئله غافل است.
در یک نمونه بارز می توان از بودجه های کم و حیف و میل بودجه در این بخش از بسیج اشاره کرد. گاهی مشاهده می شود که بودجه های این بخش را در جای دیگر هزینه می‌کنند.

شش
بخش عظیمی از بودجه های بسیج اجبار صرف اردوهای بی محتوا می‌شود که صرفا برای تولید امار است.
ما غافل از انیم که اگر همین بودجه ها صرف کارهای صحیح فرهنگی در مساجد می‌شد نتایج بسیار رضایت بخش تری در بر داشت. البته مخالفتی در اهمیت اردو نیست؛ مخالفت با بی محتوایست و مساجد مهم ترین مراکز تولید و نشر محتواست. این اردوها به نحوی است که تعداد زیادی از مربیان شجره طیبه حاضر نیستند اعضای حلقه خود را با دیگر بسیجیان در سفرها همراه کنند چون تربیت، اخلاق و معنویت را می‌گیرد!

هفت
در سیستم اداری هر قدر مجموعه کوچک تر باشد؛ مدیریت مسلط‌تر و بهتر اعمال می‌شود و در نقطه مقابل هر چه تشکیلات گسترده تر باشدفساد اداری بیشتر درز می کند.
در روش اداره بسیج از این اصل غفلت شده است. سیستم بسیج وسیع، پر هزینه و دارای عملکردی نزدیک به صفر در عرصه فرهنگ است. البته کوچک سازی به این معنا نیست که کار چند نفر را به یک نفر بدهیم بلکه به این معناست که با اصلاح سازمان قسمت های بی فایده یا کم فایده را حذف کنیم.
کار فرهنگی باید مردمی باشد و حکومت اکثر نقش نظارتی و حمایتی باید داشته باشد. اگر به این سو حرکت نکنیم فرصت فعلی به یک خطر تبدیل خواهد شد.
امروز هزینه‌های زیادی برای نگهداری از وسعت و پیکره بسیج می شود بدون اینکه هدف اولیه و اساسی از تشکیل این شجره طیبه به یاد داشته باشیم. به راستی سیستم وسیعی که کارآیی و بازدهی کمتری نسبت به وسعت خود دارد نباید اصلاح شود؟ آیا اکنون زمان شروع تحول نیست؟

هشت
سپاه پاسداران ارگان نظامی و امنیتی است به عبارتی غیر از بازرسی هایی که سپاه از خود به عمل میآورد؛ کسی از این ارگان بازرسی نمی کند؛ این مسئله سبب شده که خطاها و مشکلات بسیج کمتر کالبد شکافی شود.
برای شرح این نکته به یک خاطره اشاره می‌شود: در اردیبهشت 91 از طرف ناحیه خرمشهر به عنوان بازرس ناحیه شوش اعزام شدم. اینجانب از ده پایگاه بازدید کردم. حدود 17 فرم را باید پر می کردم تا به اهواز ارسال شود. این کار را کردم اما فهمیدم اصلا قرار نیست فرمی از ما تحویل گرفته شود چون این بازرسی یک عمل صوری بوده است.

نامه به رهبر انقلاب و نقد بسیج

مطالب مشابه :

فرم ثبت سوابق بسیجیان در رده های مقاومت بسیج

موسسه نگار نصر- ثبت نام بسیجیان کارجو- وام بسیجیان

شرایط عمومی جذب اعضای عادی و فعال بسیج

دستورالعمل عضویت فعال بسیج مسجد صاحب الزمان عجل الله

آشنایی با قوانین و ضوابط عضویت در پایگاه های مقاومت بسیج

زمان اعلام نتایج دوره های پودمانی ویژه سربازان و بسیجیان سال 89

استخدام نیروی انتظامی(پلیس فتا) در سال 92

نامه به رهبر انقلاب و نقد بسیج

آگهی استخدام جدید نیروی انتظامی ( پلیس فتا )