ایده جالب عشقولانه وجذاب برا متفاوت شدن زندگی

جملات عاشقانه بنویس و بذار تو جیب پیرهن یا شلوارش که تو محل کارش ببینه
اگه بدش نمیاد
کادو بگیر با پیک موتوری بفرست محل کار
روی یه برگه نقاشی بکش و توش بنویس دوستت دارم
قبل از اینکه بره حموم توی یه برگه بنویس: دوستت دارم یا عاشقتم یا........ بعد بزن رو آینه حموم یا بذار تو جعبه ریش
تراشش
گل بذار لای حوله حمومش یا پیرهنش بعد بگو بره ورداره
از عکسامون از دوره نامزدی تا عقد و عروسی و ماه عسل و زندگی مشترک یه کلیپ ساختم و یه سرود عاشقانه گذاشتم روش. روز
سالگرد ازدواج بهش هدیه دادم .
من یهویی بعضی وقتا به شوشو پیام میدم که چقدر دوستش دارم
مثلا مینویسم به اندازه متراژ کل سیمهای برق آویزون تو شهر دوست دارم
یا به اندازه تمام تخمه هندونه های دنیا دوست دارم
01 sanie همچنین بوسه زیاد
و صورت ودستاشو تندتند پربوس کنی وبگی ممنون ک اینقد زحمت میکشی ......قربونه دستای زحمتکشت بره ماد
از ایده های دیگرم می تونم به کشتی گرفتن و مچ انداختن اشاره کنم
میتونین اگه شب از سر کار برمیگرده... میزو پر از شمعای کوچیک کنین... چراغا را خاموش کنین ... خودتونم یه لباس خوشگل بپوشین ...
وقتی درو باز میکنه وارد یه فضای رمانتیک میشه
من خودم یهو وسط فیلم و یا حرف هامون بلند و با هیجان میگمم " راستی..." با تعجب و کنجکاوی میگه "چیه؟ " منم با آرامش و لبخند میگم" تو منو میخواستی . وقتی میاد خونه خودمو لوس می کنم و ازش میخوام بوسم کنه
وقتی دراز کشیده ازش میخوام بغلم کنه
وقتی علی خوابه ازش میخوام دوتایی بریم ح م و م
گاهی هم سه تایی
براش یادداشت مینویسم
براش غذاهای مورد علاقشو درست می کنمو تزیین می کنم
برای ناهار ژله در مدل ها و رنگها مختلف درست می کنم براش میذارم وقت ناهارش میبینه میزنگه تشک می کنه
براش بستنی تزیین می کنم میارم
بهش میگم اگه امروز بتونی تا شب 01 تا بوسم کنی شب یه چیز خوشمزه برات درست می کنم و به قولمم عمل می کنم
براش عکسای دوتایی خودشو پسر ی رو میزنم رو تخته شاسی
برای مناسبتا براش کارت هدیه میگیرم و متن ها عشقولانه از طرف خودم و علی میدم برام بزنن
( بهترین و قشنگترین کارت هدیه برای بانک سامان هست محض اطلاع )
شبا با هم میرم فیس بوک و کلی با هم می خندیم
سعی می کنم زدنگیمون جو دوستانه داشته باشه و اونم خیلی باهام راحته
جاییی با دوستاش میرمیم سعی می کنم مزاحمش نباشم تا بتونه راحت باشه
اگه کاری میخواد بکنه سعی می کنم باهاش مخالفت نکنم
وقتی صدای درو می شنوم بدو بدو علی رو بغل می کنم یا با هم میریم پشت در می ایستیم
یا درو باز می ککنم سر علی رو از در میذارم بیرون
یا علی رو میذارم سر راهش خودم میام قایم میشم
با علی میفرستمش حموم میرم ازشون تو حموم یه عالمه عکس میگیرم
من گاهی اوقات تو یاداور گوشی شوشو جملات عشقولانه مینویسم تایمش میکنم خیلی خوشش میاد میگه غافلگیر میشم انرژی میگیر
اوایل ازدواج ناهار درست میکردم رو میز میچیدم خونه رو تمیز میکردم خوشبو کننده میزدم خلاصه جو رو عاشقونه میکردم قبل از اینکه بیاد
میرفتم تو اتاق خواب خودمو میزدم به خواب لباس لختکی میپوشیدم وقتی می اومد ........... اینم تجربه کنید خیلی با حاله
مثلا تو جوراباش براش عشقولانه مینوشتم
تو جیب شلوارش تو کمد اجیل ریختم
تو یخچال تو ظرف چایی
جلوی مانیتور
مثلا تو ظرف شکلات که همیشه دستبرد میزد یه اخطار مینوشتم
تو یه جواربش مینوشتم برات یه نامه نوشتم فلان جاست
بعد باز یه ادرس دیگه
همینجوری تا میرسیدم به زیر بالشتت
بعد اونجا یه عشقولانه خاک تو سری مینوشتم
یادش بخیر الان همه نامه ها رو دارم خیل یباحاله بعضی وقتا با هم نگاشون میکنیم ________
مثلا یه لقمه درست حسابی سر سفره براش میگیرم بعد که دهنشو باز کرد میذارم تو دهن خودم بعد جبران میکنم
یا مثلا همینکه قاشقشو میبره سمت دهنش میپرم قاشقشو میخورم
مثلا میگه برام اب یا دوغ یکم بریز منم خیلی کم میریزم بعد میگه بیشترش کن بازم کم میریزم میگه خیلی بیشتر اینقدر میریزم که نتونه
لوانو برداره مجبوره سرشو بیاره پایین همونجا یکمشو بخوره تا لیوان خالی بشه
البته این کارا معمولا نهار و صبحانه ست که بچمون خوابه اگه ببینه بد میشه
همین قاشق همدیگه رو خوردن و اینا بده براش یاد میگیره
باوجودبچه هم خیلی شیطنت میکردیم مثلا من به نی نی باشوخی حسودی میکردم که چرا بوسش کردی منم باید بوس کنی وبراش
لباس خریدی منم میخام ،اززبون دخترمون خیلی باهاش حرف میزدم خیلی زوق میکرد
یا میومد خونه همه جار و تاریک میکردم و پر شمع میکردم بالا ی در ورودی بادکنک میزدم توش رو پر کاغذ میکردم میومد تو تاریکی میترکوندم
و چراغو روشن میکردم و توی بادکنکم مطالب عاشقونه مینوشتم که و هروقت میترکوندم میگفتم ببین چی نوشته توش
منم شوشو رو خیلی سوپرایز میکنم مثلا یه بار که میخواستم براش میوه ببرم تمام میوه های یخچال با اونایی که میشد آب میوه اشون کرد
و چیزلی خوشمزه درست کرد رو یه برگه نوشتم به ازای هر کدوم یه چیز ازش خواستم مثلا یک بوسه طولانی یا یک جمله عاشقانه خیلی
ذوق کرد و سر به سرم میذاشت میگفت بعضی هاش خیلی گرونه
یه شبم عود خوشبو و چند تا شمع تو اتاق روشن کردم و چراغ قرمز اتاق خوابم روشن کردم و یه لباس خواب قشنگ پوشیدم یه آهنگ
ملایم گذاشتم یه روغن گیاهی هم برای ماساژ گرفته بودم در اتاق از قبل قفل کرده بودم بعد که آماده شدم قفلشو باز کردم و رفتم رو تخت
نشستم و بعد صداش کردم
مرداد نامه هم خیلی جواب میده من یادمه اون اوایل نامه خیلی براش مینوشتم و میذاشتم رو اپن صبح که بلند میشد میخوند یا میبرد
سرکار اینطوری وقت بیشتری داشت که روش فکر کنه و لازم نبود زود بهم جواب بده من واقعا تاثیرشو میدیم البته یه نامه تاثیر انگیز براش
مینوشتم که واقعا به فکر فرو بره
مرداد راستی یه چیز دیگه ای هم که جواب میده اینه که وقتی مردا خسته و افسرده میشن یه نامه براشون بنویسی و ازشون تعریف و
کنی و بگی چقدر از زندگیت راضی هستی و اونا چه مرد خوبی و هستن و واقعا بهشون افتخار میکنی یا خیلی چیزای دیگه که احساس
غرور کنن این حالشون جا میاره
جواب آزمایشتون رو تو یه پاکت خوشگل بذار و تزیین کن و با یه نامه با ادرسای مختلف راهنماییش کن تا بهش برسه و پیامای مختلف در
مورد نی نی و از زبون نی نی تو ادرسابنویس
ما هم خیلی وقتا -از دوران عقد- این مدل سوار ماشین شدن رو امتحان می کنیم ... بعضی وقتا هم که سوار میشه و میاد جلو، به حالتی که میخام تاکسی بگیرم، سرم رو میارم تو ماشین و میگم:
خونه ! زنگ می زنم میگم که : برات شام چی درست کنم پسر؟
میگه: هرچی ! بعد بهش میگم تو دوست پسر منی که خدا بهم اجازه داده بوسش کنممممممممممممم
من و همسری هم حتی اگه از هم ناراحت باشیم یا از هم دور)سفر(باید شب بخیر و بوس شب و داشته باشیم
یه قانون دیگه هم هست که در هر صورتی باید پیش هم بخوابیم چه ناراحت چه خوشحال
چون وقتی ناراحتیم پیش هم که میخوابیم با هم آشتی میکنیم از اون دید نبینین ،اگه ناراحت باشه بالاخره یه جوری خودمو تو بغلش جا
میکنم یا همو بوس میکنیم آشتی میشیم فردا راجع به مشکل باهم حرف میزنیم
موقع خداحافظی میرم دم در خونه بوسم میکنه وایمیستم تا بره ،اونم اگه خونه باشه همینکارو میکنه
موقع اومدن هم زنگ در و که میزنه درو براش باز میکنم بوسش میکنم ،اولا تکی این کارو میکردم الان با دخترم که 6 ماهشه،بغلش میکنم
دم در وایمیستیم بهش میگم به بابا سلام کن ،همسری هم هردومونو میبوسه
دلخوریای زیادمو که نمیتونستم بهش بگم براش ایمیل میکردم ،دیروز یه نامه عشقولی نوشتم گذاشتم پیش ساعتاش که میخواد بره بیرون
ببینه،خودم هم از آشپزخونه دید میزدم که چیکار میکنه اصلا به روی خودم نیووردم که حواسم هست،نامه رو خوند اومد بغلم کرد بوسم کرد
و تشکر کرد،طفلکی فکر کرده بود دلخوری براش نوشتم کلی قلبش تاپ و توپ کرده بود
حالا میخوام ته دیگ نفیس رو امتحان کنم
ازخدا برای همه زن وشوهرا شادی و دلخوشی میخوام
همیشه به همسرم میگم حموم که میره لباساشو نبره. این که صدا بزنه من براش ببرم و یه دونه یه دونه بدم دستش کار
لذت بخشیه. همین کارای کوچیک آدما رو به هم نزدیک میکنه. گاهی هم اذیتش می کنم و بدون اینکه یه لباسی رو بهش
بدم )البته یه لباس خاص!!!( فرار میکنم
هر وقت که یکی از ما حلقه ش رو درمیاره )مثلا برای شستشو یا حموم کردن یا هر کاری( اون یکی با عششششخ دستش
میکنه. درست مثل سر سفره عقد
ما هر چند وقت یکبار اظهار خوشحالی میکنیم از این که همدیگه رو انتخاب کردیم.
همیشه اینو بهش میگم که تو بهترین انتخاب من بودی.
هر روز صبح با تلفنش بیدار میشم. حرف میزنه و چون میدونه که من صبحها یه کمی بداخلاقم کلی منو میخندونه. اینطوریه که
من هر روز صبح خدا رو شکر میکنم بابت داشتن چنین همسری.
و این رو حتما به خودش هم میگم تا بدونه بودنش چه نعمت بزرگیه در زندگی من
ته دیگ ها رو هممممشو میذارم توی بشقاب خودم و اگه ته دیگ بخواد باید هزینش رو بده.
ته دیگ سیب زمینی خیلی برشته سه تا بوس
ته دیگ نونی معمولی دو تا بوس
ته دیگ برنجی یه بوس
وقتائی که برای قدم زدن بیرون میریم بدون استثنا دست همو میگیریم.
به مرد حس مالکیت و به زن حس امنیت میده.
لااقل به ما دوتا !
محاله بدون شب بخیر بخوابیم. چه کنار هم باشیم، چه نباشیم.
بوسه شبانه و اظهار دوست داشتن قانونه. فراموشیش جریمه داره!!! بهره هم میاد روش تازه!
من یه موقعی که لباس باز می پوشم رو ی بدنم می نویسم :kiss me love me hug me البته طرف بی تفاوته
مثلا وقتی میره ماموریت یه لباس خواب جدید و یا یه لباس خونه میخرم وقتی میاد تنم میکنم
وقتی از ماموریت میاد از پنجره که میبینم نزدیک خونه است رو یه کاغذ مینویسم مثلا: به خونه خوش اومدی یا هر چیز دیگه ای از چشمی
نگاه میکنم کلی ذوق میکنه
دقیقا مثل منییییییییییی. من لباس خواب یا ست میگیرم هر سری. با یه گل سری که باهاش ست شه. نامم رو هم به شیشه ی کمد دم
در، ر.بروی در خونه یا خیلی جاهای دیگه می ذارم .
برای همسرتون در یک روز غیرمنتظره که اصلا انتظارش را نداره، یک کادو تهیه کنید و مستقیم بهش ندید. بذارید روی میز یا جایی که خودش
پیداش کنه و ترجیحا زمانی که شما خونه نیستید . یه حس جالبیه. وقتی خود طرف نیست اما شما اثری ازش می بینید که نشون می ده به یادتون بوده و براش ارزش دارید .
مهربانانه کنارش بنشینید، دستش رو بگیرید و کنار دستش، با رژ لبی که رنگش رو دوست داره، یه قلب نصفه بکشید. سعی کنید یه جوری
باشه که تابلو نشه چیه! بعد همینجوری که داره ازتون می پرسه "این چیه؟"، روی دست مخالف خودتون هم نصفه دیگش رو بکشید و قبل
از اینکه شصتش خبر دار بشه جریان از چه قراره، دستاتون رو بچسبونید به هم .... یه تصویر پیش زمینه خوشگل و عاشقانه ، یه عنوان خوشگل و تک خطاب به همسر محترم، متنی که خودتون از ته دل و واقعی برای
همسرتون نوشتید، یک یا چند بیت شعر عشقولانه، یه قاب ساده. اینا مواد لازم برای یه نمونه غافلگیری اعجاب انگیزه .
یک روز شوهرشونو ببرن آتلیه یه عکس هنری خوشگل ) از اینا که نصفش تاریکه ( بندازن و تو سایز بزرگ چاپ کنن و بزنن به دیوار . اینجوری مردا هم خیلی خوشحال می
شاید بعد از مدتی گفتن " دوستت دارم " به همسرتان تکراری، لوس و بی معنی بیاید. اما اگر اینکار را با یک روش یا رفتار خلاقانه انجام
بدهید شاید بتوانید احساس عشق را بین خودتان و همسرتان دوباره زنده کنید . مثلاً چرا آن را روی زمین حک نمی کنید ، روی ماسه نمی نویسید یا برای نوشتن آن در مسیر ورودی از گچ استفاده نمی کنید ؟ می توانید
حروف آن را با استفاده از میوه کاج یا سنگ نیز در فضای نشیمن منزلتان و یا اتاق خواب بنویسید . به کسی که دوستش دارید فکر کنید و به علائق و شخصیت او . اگر او فردی خجالتی است پس باید کاری را انجام دهید که در معرض دید
عموم واقع نشود . گفتن عبارت دوستت دارم آن هم در زمانیکه خیلی غیرمنتظره باشد می تواند بهترین سورپرایز باشد . یواشکی یادداشتی را در ماشین ، ظرف ناهار ، زیر بالش، در جیبش و یا در کیفش بگذارید . برایش بنویسید که چقدر دوستش دارید و امروز
بیشتر از هر روز دیگری دلتان برایش تنگ می شود و منتظر می مانید تا برگردد . معمولا وقتی به روش هایی خلاقانه فکر می کنید که به وسیله ی آن می خواهید به معشوقتان بگویید که دوستش دارید، غافلگیر کردن او
فاکتور بسیار تعیین کننده و مهمی خواهد بود و به خدمت گرفتن آن کارها را آسانتر می کند . یک کیک بپزید ، بدون هیچ مناسبتی ، و در روی آن برایش بنویسید دوستت دارم .یک بعدازظهر را با یکدیگر به صحبت درباره اولین باری که او
را دیدید ، اولین هدیه ای که از او گرفتید و اولین باری که دلتان برایش تنگ شد بپردازید . بدون اینکه نگران هیچ اتفاقی باشید .
برای گفتن " دوستت دارم " لازم نیست حتما کار خاص و پیچیده ای انجام بدهید اما می توانید کاری کنید که فقط مختص شما باشد و تا به
حال کسی آن را انجام نداده باشد بدون اینکه هزینه ی زیادی صرف کنید . اگر می توانید برای گفتن دوستت دارم پیشقدم شوید و منتظر برگشت او به خانه نشوید. با یک دسته گل به آنجا بروید و همسرتان را برای
یک جشن دونفره کوچک به یک رستوران دعوت کنید تا دوران نامزدیتان یک بار دیگر برایتان مرور شود .
همسر من یک روز که می رفت سر کار می دید توی جیباش پر معز بادام ، معز پسته هست و وقتی تعجب می کرد که درون
یک جیبش کلی مغز تخمه هست و یک یادداشت که : عزیزم همیشه دوست دارم کامت شیرین و وجودت سرشار از
عشق باشه....
کلی ذوق میکرد
اگه می تونید یه مجموعه از خاطرات این یه سال عقدتون جمع کنید و بهش هدیه بدید . مثلا گل هایی که به شما داده و نگهشون داشتید. یادداشت های عاشقانه تون یا بلیط های جاهایی که با هم رفتید یا حتی خاطراتی که
برای خودتون جایی نوشتید. با ذکر تاریخ و احساستون در اون لحظه و غیره . حتی می تونید باهاش یه داستان بسازید. مثلا یکی بود یکی نبود. یه روز یه آقا پسر خوشتیپ زنگ در خونه یه دختر خانوم خوشبخت رو زد
) یه عکس از در خونه تون( بعد دست گل قشنگی که خریده بود رو دستپاچه ای داد دست داداش عروس و بعد از یه سلام علیک نصفه
نیمه سرخ و سفید، رفت یه گوشه نشست ) یه عکس از دسته گلی که موقع خواستگاری واستون آورده( و ... مطمئن باشید خیلی به دلش می شینه . من بعضی شبا از همسرم میخوام که برام قصه بگه تا خوابم ببره اونم بیشتر از قصه عشق خودشو بی توجهی و ناز کردن معشوقش میگه
)البته چند بار بیشتر تو سال این اتفاق نمی افته ) روزهای تعطیل صبح که بیدار میشیم توی تخت قبل از مسواک زدن با همدیگه لال بتزی حرف میزنیم. یعنی هی با اشاره. بعضی وقتا رو کمر
یه چیزایی با انگشت مینویسیم و اون باید بگه چی نوشته شده
همینجوری همش تو هوا روز دست و کلا هرجای بدن هی با انگشت قلب میکشیم
کف پای همو وقتی حواسمون نیست قلقلک میدیم
وقتی میخواد بخوابه و من نمیخوام بخوابه هی انگشت میکنم تو چشمش
وقتی با هم حرفمون میشه بیشتر به هم میچسبیم
البته از وقتی باردار شدم، بالش میذارم بغلم که پامو روش بزارم، صبح که پا میشم میبینم جای من بالش رو بخل کرده
من هیچوقت همسرم روآرایش نکردم و اجازه هم ندادم اون این کارو بکنه سعی هم میکنم موقع آرایش منو نبینه. بنظرم این یکی از اون
حریمهاست که باید رعایت بشه. البته همین تمیز کردن ابروم هم خودش پیشنهاد داد بدیش اینه که وقتی بادقت میره تو صورتم هرچی
جوش ریز و به قول خودش ریش و سیبیل هست رو میبینه. هههههههه
البته من خیلی وقتا موهاشو یه مدلای اجق وجق درست مسکنم و ازش عکس میندازم دو بارم تا حالا وقتی ریشاش بلند شده بوده براش
تو مراحی مختلف از ستاری و هیتلری و ... زدم و عکس انداختم . قبلا هر روز قبل از بیرون رفتن اون موهامو شونه میکرد و میبست . لباس هر روز اداره مو اون میگه چی بپوشم . وقتی از حموم میاد براش لوسیون میزنم بدنشو
قبل از حموم گاهی اوقات ماسکهای گیاهی درست میکنم و میذارم رو بدنش
زمستون میره حموم حوله و لباساشو رو شوفاژ گرم میکنم
البته اونم خیلی از این کارا رو برام میکنه
تو جفت کردن کفشا از همدیگه سبقت میگیریم و چون اون سیده من همیشه خجالت میکشم
جورابای همدیگه رو در میاریم و پیف پیف بو میکنیم و میخندیم )مسخره ست نه؟ ) انقدر تو هر شرایطی کتشو براش گرفم تا بپوشه، خودش بلد نیست تنهایی کت بپوشه. این باعث میشه مثلا تو اداره که خودش مجبوره
بپوشه موقهع پوشیدن کت یاد من بیافته
کبار برگه جریمه ماشین رو پرینت بگیرید !!!! و توش جملات عاشقانه بنویسید و وقتی همسرتون تو خیابون پارک کرده بود که بره بستنی بخره بذارید زیر برف پاک کن . وقتی بیاد به خیال اینکه جریمه شده عصبانی میشه ولی نگران نباشید ، وقتی برگه رو بخونه کلی حال و هواش عوض
میشه .....
بیشتر از همیشه دوست دارم،
بیشتر از همیشه دلم برات تنگ شده،
بیشتر از همیشه توی قلب منی و ...
و وقتی هم کسی پیشتون باشه فقط بگید بیشتر از همیشه و مطمئنا" متوجه منظورتون خواهد شد.
زودی رفتم پایین و کار خودمو انجام دادم ...... بعد که همسری اومد ، یه مقدار که به رستوران داشتیم نزدیک می شدیم گفتم من امسال نتونستم برای تولدت کاری بکنم و کلی گفتم
ببخشید و شرمنده و از این حرفا
خلاصه وقتی رسیدیم شیشه ماشین رو که داد بالا
دید رو شیشه ماشین با رژ لب نوشتم : بهترینم تولدت مبارک
بعد یه سکه هم کادوش بود که اونم چسبونده بودم به ماشین
خلاصه کلی ذوق مرگ شد و حسابی سورپریز شد ........................
-0 لبتون رو رژ بزنید ، اون رژی که همسری از همه بیشتر می پسنده
-2 یه کاغذ سفید بردارید
-3 روی کاغذ رو ببوسید بطوریکه جای بوسه شما با رژی که مالیدید بمونه
-4 شب کاغذ رو داخل جیب همسری بزارید
-0 با یه اس ام اس بهش بگید براش یه بوس تو جیبش گذاشتید ؛ ورش داره!!!!!!
وقتی رفت پمپ گاز و پیاده شد گاز بزنه پاکت نامه با یه برگه که توش نقاشی کشیدم با کلی قلب و جمله های عاشقونه روش و یه بوس
که با ماتیک لبای خودم تو برگه زده بودم رو گذاشتم تو ماشین .
بعد که نزدیک خونه شدیم گوشیشو گذاشتم رو زنگ که توی داشبورد ماشینو نگاه کن . ساعتشم 2 دقیقه بعد از پیاده شدنم تنظیم کردم
ذوق مرگ شد طفلک
شاخ در آورده که منو این همه خوشبختی محاله و از پشت تلفن توی صداش خوشحالی رو دیدم خیلی خوب
موقع قطع کردن هم بهم با لحنی که تا به حال نگفته بود گفت دوستت دارم
راستی دیشب که کمی از کارش نارحت بود و غمگین بهش گفتم تو که این همه اهل فیلم و نقد و هنر و ... اینا هستی بیا منو آرایش کن
ببینیم چندمرده حلاجی .. همه وسایلای آرایشمو ریختم جلوش و .صورت رو داد به دستش
وحشتناک بودم .................... از هنرش هم عکس گرفتم .
من دیروز پیشونیشو بند انداختم
دور ابروهاشو مرتب کردم
واقعا حس کردم از داشتن من احساس غرور میکنه و خیلی کاره فانی بود . کلی هم خندیدیم
2 همیشه توو خونه میخندم.بعضی وقتا باپسرم روو مبلا میپریم و ججیغ جیغ می کنیم.پدر مبلا درمیاد ولی عوضش کلی میخندیم
3 شوهرمو با اسمای قشنگ و خنده دارصدا میکنم.از خوشگله و عزیزم و آه بیبه گرفته ....تا ببولی.بچه پررو.دوست پسر
متجاوز.سرور.جناب.الانم سلطان سلیمان صداش میکنم.خخخخخ
4 یه بار داشت زود میخوابید.باهاش شرط کردم که اگه بخوابی روو کمرت نامه مینویسم.گوش نکرد و خوابید.منم پشت کمرشو پراز حرفای
عاشقونه چرت و پرت.عکس قلب با تیرتووش و آخرشم امضا کردم.از اونجا که توو شرکت باید لباس خاصی بپوشند.وقتی از شرکت برگشت
قیافش خنده دار بود.همکاراش مثل روزنامه خونده بودنش.خخخخ
توو خونه ازطریق پسرم با هم نامه نگاری میکنیم.پسرم نقش پیکو بازی میکنه.
یکبار هم توی ماشین بودیم یه جاده بود اتوبان و خلوت . صدای ضبط رو زیاد کرد با آهنگ شاد . من هم رقصیدم و جیغ میزدم
. کل میکشیدم . خلاصه کلی سرو صدا کردم . و با اینگه نشسته بودم ولی کلی رقصیدم .
خوب یه نامه بنویس از خاطراته روز و شب!عروسیتون. عکس خودت و اون رو هم بکش با ابتکار خودت تو لباس عروس
دومادی. شبیه هم نشدین زیاد عیب نداره
من خودم تو نامه هام عکس از نت پیدا میکنم عکسای خوشگل و فانتزی وکارتونی پسر و دختر . بعد برگه آ 4 میزارم رو صفحه
مانیتور و خیلی راحت کپی کنتم عکسو بعد با مداد رنگی رنگ میکنم به سلیقه خودم.
یادم میاد تو نامزدی عادتش داده بودم و گاهی بعد بیدارشدن میگفتم دوسدارم موهامو تو شونه کنی و خیلی حال میداد..یاگاهی موهامو
میبست وکلی اذیت میکرد
چندتا کار کوچیکم یادم میاد
- گاهی وقتی میبینم خستس ماساژش میدم ولی مواظب باشین .... وگاهی دستای مهربونشو میبوسم واینکه بخاطر من این همه کارمیکنه ازش حسابی تشکر میکنم خیلی تاثیرداره خیلی
مردا عاشق تمجیدو تشکرهستن
اما یه ایده موهاتونو خرگوشی ببندین با یه لباس عروسکی من یه بار پوشیدم شوشو مرد از خنده بهم میگفت کوله ات کو دختر 7
ساله !!!!!!!!!
راستی دوستان یه چیز دیگه هم یادم اومد موهاشو اگه داره میره بیرون قبل از اینکه خودش بره دنبال شونه شما واسش شونه کنید کلا از
خوشی میره تو هپروت
هر چند وقت یکبار هم واسش تو اون ظرف خوشکلای مهمونیتون واسش غذا سرو کنید مثل اینکه یه مهمون مهم اومده خونه
با موبایلش صدامو ضبط کردم که داشتم بیدارش میکردم با کلمات و جملات مهربون و عاشقانه !!!!!! بعد همون صدامو گذاشتم زنگ موبایلش
و روی ساعتی که میزاشت برای بیدارشدن تنظیمش کردم
چون وقتی که بیدار میشد من نبودم دیگه ) سرکار بودم ) یهو با صدای من بیدار شده بود.......حسابی جا خورده بود هههههه
میشه عکس شوشو رو بدیم رو بشقاب لیوان یا لباس بزنن و بهشون داد
یا عادت دیگه مون اینه که همیشه تو ماشین خودمون ، من دستم رو میزارم رو پای همسرم
-__________________
گاهی موقع خواب میگم عزیزم ببخشید خیلی خستم . ناراحت نمیشی که زود بخوابم . یا مثلا میگم وای خدا چقدر خوابم میاد و از این حرفا
... مشخصه خیلی ناراحت میشه . میره مسواک بزنه . من تیپ میزنم و پتو میندازم رو خودم . مثلا خوابم . گاهی یواشکی نگاش میکنم .
خیلی معمولی و دپرس کاراشو میکنه و میاد بخوابه . یهو میبینه من چه تیپی ام واقعا شارژ میشه . میگه نااااااقلااااااااااااا !! کلی کیف
میکنیم هردومون . گاهی تو حال خودمونیم . یهو همینطوری نگاش میکنم . متوجه نگاهم میشه میگه چیه ؟! میگم چه جالبه که ما زن و شوهریم !! فکر کن !!
یا میگم چه خوبه ما همو داریم . یا اینکه چقدر تو خوبی . یا میگم داشتم فکر میکردم که چقققددددررر دوستت دارمممممم ...
یه کار دیگه که خییییلی موثره اینه که از همون اول قرار گذاشتیم به هیچ عنوان )وقتی با همیم( جدا از هم نخوابیم . حتی اگه ناراحتیم .
یعنی اگر قهم هم باشیم نباید از هم واسه خواب فاصله بگیریم . همین باعث میشه معمولا همونجا ناراحتی رفع بشه .. یه چیز دیگه که همسرم خیلی دوست داره : گاهی از بیرون که میاد مثه بچه ها تو دستاشو نگاه میکنم . با لحن بچه گونه میگم چی آوردی
واسم ؟ چی خریدی ؟ چی برام خریدی ؟ برام خوراکی آوردی ؟؟ قیافه ام رو هم معصوم میکنم !! اگه چیزی نخریده باشه میگه حواسم نبود . باز من بچه گانه میگم بیبینم ، خوراکی خریدی ؟ هوم ؟ میگه نگو اینجوری دلم کباب میشه .
بعد میگه یه لحظه واستا الان میام . که نمیزارم بره . بغلش میکنم میگم شوخی کردم عزیزم
بعد میگفت خانومش هر روز صبح بدرقه اش میکنه آب دنبالش میپاشه براش صبحانه حاضر میکنه ...
تا حالا نشده صبح موقع رفتنش بدرقش نکنم وخواب بمونم و یه لقمه برا صبحانش اماده میکنم ومیگم با تمام عشقم برات
درست کردم و تو هم با عشق بخور ...و همیشه از اون بوسای مخصوص میدیم وخداحافظ ...... همیشه موقع اومدن به
استقبالش میرم و بغلش میکنم وباز بوس ....و همیشه موقع خواب .. وقتی اون میخوابه منم هر کاری داشته باشم ول
میکنم و میخوابم چون اون بازیگوشیهای قبل از خواب رو دوست دارم و هر شب بهش گفتم که باید شب به خیر با یه لقب
چدید بگی که تکراری نباشه مثل شب به خیر گلم یا عسلم یا عشقم ... باید با شب قبل فرق داشته باشه ... بیچاره اونم
کلی فکر میکنه تا یه چیز جدید پیدا کنه ...... وهمیشه جمله دوستت دارم رو حاقل هفته ای یک بار به هم میگیم که فراموش
نشه ... بعضی موقعا بهش خیره میشم ومیگم ... یعنی تو شوهر منیییی همونی همیشه ارزوشو داشتم.... وکلی ذوق
میکنه و بغلم میکنه ... این کارا رو سعی کردم تو این 3 سال فراموش نشه .
-__________
همسر شما اون روز میتونه هر کاری رو ازشما بخواد شاید شما مجبور شید اونروز ایشون رو پاشویه کنید... مشت ومال بدی...هرغذایی که
دوست داره درست کنید...کنترل تلویزیون فقط دست آقا!... ایشون رو با نهایت احترام صدا کنید )همون سرورم یا سرور من که بچه ها
خوششون اومده بود ( و خلاصه تا شب خدمتکارکامل ایشون بشید الببته شاید برای اینکار مجبور شید کمی غرورتونو زیر پا بذارید ولی
اشکال نداره در عوض آخر شب روی یک کاغذ از ایشون بخواید تا پس از اتمام پادشاهیش مراسم تاجگذاری برگزار بشه و ایشون شما رو
ملکه کنه مثلا برای هفته ی بعد تا جبران بشه ! اگه همسرتون خیلی اذیتتون کرده و زیاد ازتون کار کشیده )سوء استفاده از موقعیت ( میتونید تا هر وقت که دلتون بخواد تاج رو پیش خودتون
نگه دارید و هیچ مراسم تاجگذاری برگزار نکنید ! البته عواقب کارتون رو هم باید بپذیرید که شاید چنین باشه :
یه روز بدون اینکه همسرتون متوجه بشه برین یه آتلیه ی زنونه و چند عکس فوق العاده بگیرین )لباسای فاخر تا حدی باز ، ژستای زیبا،
آرایش و...( اما عکسا رو وقتی ظاهر شد به همسرتون نشون ندین و یک شب که همسرتون خوابه عکسارو کنار آینه ای که هر روز صبح
همسرتون قبل از رفتن سر کار خودشو در اون نگاه می کنه بذارین و زیرش یک تکه کاغذ بذارین که روش نوشته : " همسر عزیزم خواستم هر روز صبح که به سر کار میری قیافه ی زیبای منو با قیافه ی زاقارت خودت مقایسه کنی تا همیشه شاکر خداوند
منان باشی به خاطر این زن فوق العاده " این کار دو مزیت داره : -1 همسرتون از این کار سورپریز میشه و میخنده
-2از دیدن عکسهای زیبای شما لذت میبره )می ذونید که مردها بصری اند ) البته با انجام اینکار بسته به حالت همسرتون )با جنبه یا بی جنبه( سه حالت ممکنه پیش بیاد : -1 همسرتون از این شوخی بامزه خوشش میاد و بلندبلند میخنده و شما بیدار میشید
-2 همسرتون از این شوخی بیمزه ناراحت میشه و داد و بیداد میزنه و شما رو بیدار میکنه تا توضیح بدید
-3 در هر صورت از خواب بیدار میشید....متاسفم
البته می تونید اینکارو به شکلها و نحوه های مختلف انجام بدید به عنوان مثال : اگه همسرتون کمی سنش بالا رفته یک عکس از دامادی ایشون کنار همون آینه بذارین بااین نوشته : "همسر عزیز می بینی که گرد پیری
قدری روی صورتت نشسته؟ حتما به خاطر زحمتهاییه که من برات داشتم و بار سنگین زندگی که به دوش کشیدی .منوببخش !!! البته
شما همیشه برای من جوان و زیبایید تا آخر عمر ... " اگه همسرتون جوان و رعناست یه عکس از دوران کودکیش کنار آینه بگذارین با این نوشته "همسر عزیزم ببین چه پسر تخس و کروکثیف و
مزخرفی بودی اما حالا من از تو یک مرد موفق و بی نظیر و خوش تیپ ساختم )دو ماهه که ازدواج کردید )" اگه دارای فرزند هستید یه عکس از فرزندتون )ترجیحا پسر( یه گوشه ی آینه بذارید و یه عکس از همسرتون گوشه ی دیگه ی آینه با این
نوشته: "همسر عزیزم عکس فرزندمون رو کنار عکس تو گذاشتم تا آرزوی قلبیم )فرزندمون در آینده دقیقا مثل پدرش باشه( همیشه جلوی
چشمم باشه تو هم برای برآورده شدن دعای من آمین بگو . "
برای اوقات فراغت دو نفره تون میتونید روی یه وایت برد نقاشی بکشین.از نقاشیهای ساده شروع کنید و به نقاشیهای + 01 برسین
من دیروز رفتم میوه فروشی و از هر میوه ای که شما بگید خریدم بعد وقتی شوهرم از سرکار اومد خوابید من رفتم میوه ها را با رومان و ... تزئین کرد
وقتی بیدار شد و چایی خورد نشست که فوتبال ایران کره را ببینه منم خودم یکم مرتب کردم و....یه لیست نوشتم به میوه سرای بوس خوش آمدید
لیست میوه ها موجود و غیره....... با چند نوشته عاشقونه گفتم هر کدوم را میخوایی تیک بزن اونم فکر کرد سربه سرش میزارم آقا همشم تیک کرد
بعد وقتی واسش آورده بود کلی ذوق و تعجب کرده بود خیلی خوشش اومده بود بعدشم یه لیست دیگه نوشتم قیمت ها میوه ها مثلا آناناس 01 تا
بوس لب نارنگی 01 بوس
دوستانی که با همسراتون برمیگردید خونه. یه پیشنهاد: اگه معمولا این کار رو نمیکنید امشب همسرتون رو به شام توی یه رستوران جدید
دعوت کنید! اگر همیشه موقع بیرون رفتن همسرتون شما رو دعوت میکنه، وقتی شما این کارو میکنید خیلی بهش مزه میده! مخصوصا اگه
تو انتخاب جایی که میخواهید برید سلیقه اونو درنظر بگیرید . خانم هایی که همزمان میرسید میتونید اگه امکان داشته باشه مرخصی ساعتی بگیرید یا وقتی نزدیک خونه شدید سفارش غذای مورد
علاقه شوهرتونو از ی رستوران خوب بدید و ی دسته گل قشنگ براش بخرید وسعی کنید اون روز چنددقیقه زودتر برسید خونه بعدشم ی
لباس خوشگل بپوشیدو بای شربت منتظر شوشو بشینید بعد که اومد بعداز بوسه و خوردن شربت بگو خوب عزیزم حالا که من این همه
ذوق زدتت کردم بیا امروز هیچی نخوریم وبریم بخوابیم اگه بخوابیم یادمون میره گشنه ایما بعد یذره مسخره بازی و شوخی مثلا الکی
دعاکن خدایا کاش ی غذای نذری برای ما گشنه ها میاوردن یا بگو بیا چشمامونو ببندیمو آرزو کنیم تا خدابرامون از غیب غذا بفرسته خلاصه
از این کارا تا یهو زنگ در به صدا در میاد که غذاتونو آوردم وای چه حالی داره بخورید نوش جونتون
و دیروز نیمه تولد همسری
پری شب سوپرایزش کردم یه کیک درست کردم و تزیین کردم غذا هم تزیین کردم خونه را هم تزیین کردم
وقتی اومد برقا را خاموش کردم و شمع ها را روشن کردم خیلی سوپرایز شد کلی فکر کرد تا فهمید مناسبت چیه
تو چند تا برگه متنای قشنگ و عشقولانه نوشتم ریختم تو بادکنک زدم بالای مبل بعد که نشست روسرش ترکوندم
تویه برگه کاغذ نوشتم کادوت تو کابینته اونو گذاشتم تو بادکنک و بعد گذاشتم تو جعبه کادویی که خودش قبلا برا کادوم خریده بود گفتم
ببخشید وقت نکردم برات جعبه بخرم وقتی باز کرد فکر کرد سر کاریه من گفتم آخه کادوت بزرگ بود تو جعبه جانشد
تو کابینتم یه آدرس دیگه و همینطور تا برسیم به زیر بالشت )منم کنارش رو تخت دراز کشیدم (بعد توی اون برگه نوشتم فکر میکردم زودتر
متوجه کادو به این قشنگی و با ارزشی بشی تا الان ندیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همین الان اماده کنارت خوابیده و بعد هم ... پارسال روز تولدم از خواب که بیدار شدم هر جای خونه رو نگته مکردم یه کاغذ میدیدم که روش بزرک نوشته بود تولدت مبارک عزیزم در حمام
در دسشویی روی یخچال ...
در مدت سفرم نولد همسری بود خیلی دوست داشتم پیشش باشم اما قسمت نشد قبل از رفتنم واسش کادو گرفتم و یه جایی مخفی کردم ایده
گذاشتن چند یاداشت و ادرس در جاهای مختلف و اجرا کردم بیچاره از شدت ذوق گریش گرفته بود و می گفت حنی اگه کادویی هم در کار نبود این
طور کادو دادن خودش کلی ارزش داشت
یه ایده ی دیگه اینه که تو یه جایی که اولین بار با هم آشنا شدید یا اوایل آشنایی تون رفتید و با هم صحبت کردید قرار بذارید
پازل 0111 تکه خریدم که با هم درست کنیم کلی ذوقیدیم وقتی تمومش کردیم رفتیم قاب کردیم زدیم به دیوار الانم یه 3111 تایی داریم با هم حل
میکنیم کلی حال میده وقتی زیاد درست میکنه یک ذوقی میکنه منم هی بوسش میکنم تازه یه وقتایی پوز میده که ببین من چندتا چسبوندم !!!!!!
یه کتابچه با کاغذ در شکلای مختلف)مستطیل.مثلث.مربع...( درست کردم داخلش از روز اول اشناییمون تا شب عروسی و خاطرات این دوران با تاریخ
نوشتم و کتابچه هم با چیزایی که تو خونه داشتم تزیین کردم خییییییییلی ناز شد . شوهرم که اومد خونه تو یه جعبه کادو یه فلش گذاشتم که توش نوشته بودم کادوت توی کابینت اولیه و... کلی گشت تا پیداش کرد خیییلی
خوشحال و هیجان زده شده بود .اخرشم که کادوش رو پیدا کرد اینقد احساساتی ]شده بود که وقتی میخوندش گریه میکرد ...
یه کتابچه با کاغذ در شکلای مختلف)مستطیل.مثلث.مربع...( درست کردم داخلش از روز اول اشناییمون تا شب عروسی و خاطرات این
دوران با تاریخ نوشتم و کتابچه هم با چیزایی که تو خونه داشتم تزیین کردم خییییییییلی ناز شد . شوهرم که اومد خونه تو یه جعبه کادو یه فلش گذاشتم که توش نوشته بودم کادوت توی کابینت اولیه و... کلی گشت تا پیداش کرد
خیییلی خوشحال و هیجان زده شده بود .اخرشم که کادوش رو پیدا کرد اینقد احساساتی ]شده بود که وقتی میخوندش گریه میکرد ...
بعضی از مردها هم از تتو رو بدن زنشون خوششون میاد برا پایین کمر بخصوص خیلی جذابه من از این برچسبها خریدم میخوام روز تولدش بزنم
مطمئنم خیلی حال میکنه. از این برچسب های تتو دیگه لوازم ارایشی ها دارن
دوست خوب روی یک کاغذ کوچک بنویس این یک کوپن سکس است شما با ارایه این کوپن میتوانید ازیک سکس داغ برخوردار باشید . بعد تاش کن
بگذار توی یکی از جورابمای تمیزش توی جاجورابی همین بهمین سادگی
من کیک رو با پودر کیک آماده درست میکنم. مارکای رشد و تک و هانی کو خوب درمیان. معمولا یک بسته رو به 2 یا 3 قسمت
مساوی تقسیم میکنم. بسته به این که بخوام 2 یا 3 یا 4 تا تخم مرغ اضافه کنم. بعدش هر قسمت رو جدا جدا توی قالب گرد
کمربندی که دارم میپزم. )با استفاده از ترازو اندازه ها رو دقیق رعایت میکنم(
برای تزیین یک بسته خامه پاستوریزه 211 گرمی رو با یک بسته شکلات صبحانه سفت قاطی میکنم تا غلظت و طعم مناسب
به دست بیاد. بین هر طبقه کیک رو با خامه شکلاتی که درست کردم + گردوی خورد شده+ ورقه های موز پر میکنم. روی
کیک و کناره های اون رو با خود خامه شکلاتی بدون میوه میپوشونم. خیلی خوشمزه میشه.
-همسرم وقتی از کار بر میگرده بلافاصله دستهاشو میشوره منم با ماژیک وایت برد روی آینه جلوی رو شویی هر دفعه یه کلمه عاشقانه
مینویسم و امضاشم جای لبمه )رژ میزنم و لبمو رو آینه فشار میدم( البته اینو بگم که هرروز این کارو نکنید بین هر کدوم از این سورپرایزاتون
فاصله بندازید نزارید تکراری شه و از چشمش بیفته.بزارید یه مدت منتظر بمونه.البته به یه سری چیزا عادتش بدید بهتره مثلا هر روز موقع
رفتن و برگشتن همدیگرو ببوسید)من 0 سال تمام هر روز این کارو کردم تا عادت کرد( و یا اینکه موقع خواب نوازشش کنید و طوری بخوابید
که بدنتون با بدن همسرتون درتماس باشه )لزومی نداره حتما بدون لباس باشید ها!(الان اصلا دیگه نمیتونیم بدون هم بخوابیم یه جورایی به
گرمای بدن هم عادت کردیم . یه بار تولدش قبل از اینکه خونه بیاد از مقوای قرمز یه عالمه قلب بریدم از دم در تا اون اتاقی که کادو و کیکشو گذاشته بودم چیدم ر و
هرکدوم هم یهدونه شمع وارمر گذاشتم نزدیک اومدنش شمعارو روشن کردم خودمم قشنگترین لباسمو پوشیدمو دوربین رو سه پایه آماده
گذاشتم ! الهی فداش بشم کاش قیافشو میدیدین وقتی از در وارد شد یه لبخند بزرگ قشنگ بایه قیافه متعجب وقتی توی اتاق رسید پریدم تو
بغلش !
ما هم همیشه موقع ورود و خروج از خونه بوس اجباریه صبحها هم که با هم میریم بیرون یه چند تا بوس هم تو آسانسور میکنم. البته شوهرم شاکی
میشه که الان یکی آسانسورو میزنه ولی من از رو نمیرم! یا وقتی داریم میریم خونه تو اسانسور که میبوسمش میگه به خدا خونه داریمممممممم -: )
ما هم بوس شبخیری - صبح بخیری بوس ورود به منزل داریم و خلاصه هر کاری که بخوام بکنم یه بوس قبلش می زارم و بهش اسم میدم
مثلا بوس قبل از اشپزی
در ضمن یه بوس دارم به اسم بوس تشکری که بابت هر کاری که انجام میده یه بوس لپ کشانیش میکنم________________________________________

ایده جالب عشقولانه وجذاب برا متفاوت شدن زندگی

مطالب مشابه :

لباس خواب توری زنانه گلبهی

خرید حوله عروس و داماد ، لباس خواب ، قابلمه ، قاشق ، وسایل تزئینی منزل

ایده جالب عشقولانه وجذاب برا متفاوت شدن زندگی

لیست خرید عروسی(چیزایی که عروس برای داماد و داماد برای عروس باید بخره)

زیباترین و جدیدترین مدل های لباس عروس

انتخاب لباس عروس زیبا و متناسب با اندام

مدل لباس مد و زیبایی

"جديد" لیست کامل خريد جهيزيه عروس و لوازم منزل

مدل مانتو دخترانه نوروز 93

مدل لباس دخترانه مدل لباس مجلسی اسپرت