روزای بارونی68
کمی اونطرف تر جوون تر ها به کمک خدمتکارها مشغول درست کردن تپه های آتیش بودن ...
همیشه من موندنی ام ... همیشه تو مسافری
به موندن تو دلخوشم توام فقط می خوای بری
نیما و طرلان همینطور که هیجان زده به آرشاویر نگاه می کردن آروم سر جا تکون می خوردن ... آهنگش در حد رقص شاد نبود ... اما می شد باهاش در جا زد ... علاوه بر اونا ، خیلی دیگه از افراد هم سر جاشون در جا می زدن و هیجان زده آرشاویر و تشویق می کردن ... الکی نبود یه کنسرت مجانی اومده بودن و همین هیجان زده شون کرده بود ... اونم کنسرت آرشاویر پارسیان یکی از محبوب ترین خواننده های کشور ...
باید منو جا بذاری حتی اگه دلت نخواد
مث موهای گندمیت منو بده به دست باد
می خوام تو خیسی چشات گلایه هامو حل کنی
به تلخی ها بخندی و شبو پر از عسل کنی
باید منو جا بذاری حتی اگه دلت نخواد ...
مثل موهای گندمیت منو بده به دست باد ...
آهنگ که تموم شد صدای جیغ کر کننده بلند شد ... آرشاویر با لبخند ایستاد ... میکروفون رو برداشت و ضمن تشکر گفت:
- تو زندگی همه ما ها یه روزای روزای آفتابی و گرمه و یه روزایی هم گرفته و ابری و گاهاً بارونی ... چه خوبه همه بتونیم اون روزای بارونی رو به امید رسیدن به روزای گرم و آفتابی پشت سر بذاریم ... چه خوبه کم نیاریم ...
باز صدای سوت و جیغ و دست بالا رفت ... آرشاویر اشاره به زوج های جوون کرد و به افتخارشون شروع به خوندن یکی دیگه از آهنگای جدید آلبومش کرد ...
- خیلی روزا از سر لجبازی ... چترم و جا می زارم تو خونه
دوست دارم مریض بشم تو بارون ... شاید حالم تــــورو برگردونه
خیلی وقته تو خودم کز کردم ... خیلی وقته زندگیم دلگیره
این روزا حس می کنم احساسم ... دیگه کم کم داره از دست می ره
خیلی وقته روزای بارونی ... حس تنهایی عذابم میده
نمی دونم بی تــــو چند تا پاییز ... این خیابون منو تنها دیده
آخرین بار دستکشت جا موندش ... تو جیب ژاکت آبی رنگم
عطر دستاتــــو هنوزم میده ... آخ نمی دونی چقدر دلتنگم
خیلی وقته روزای بارونی ... حس تنهایی عذابم میده
نمی دونم بی تــــو چند تا پاییز ... این خیابون منو تنها دیده
نیما آروم کنار گوش طرلان زمزمه کرد:
- روزای بارونی زندگیمون تموم شدن طرلان ... مگه نه؟!
طرلان با لبخندی شیرین تکیه داد به سینه نیما و گفت:
- آره عزیزم ... تموم شدن ... اما اگه بازم روز بارونی داشته باشیم با کمک هم مثل اینبار ردش می کنیم ... مگه نه؟!
نیما پیشونی طرلان رو بوسید و گفت:
- آره عزیزم ... حتما ...
آراد دست ویولت رو توی دستش محکم فشرد و گفت:
- فکر کنم من و تو زیر این بارونا چتر داشتیم ... نه؟!!
ویولت خندید و گفت:
- بیماری من روزای بارونی زندگی ما بود ... پشت سر گذاشتیمش ... برای بقیه اش هم خود خدا چتر گرفت روی سرمون ... مگه نه؟!
آراد با لبخند سر تکون داد ... ویولت اشاره ای به نیاوش و آترین و درسا کرد که در حال بازی بودن و گفت:
- آراد ... می تونم امیدوار باشم که بچه دوست داشته باشی؟!
آراد خندید و گفت:
- نه به اندازه تو ... می خوای از راه به درم کنی؟
ویولت هم خندید و گفت:
- نه ... می خوام بابات کنم ...
صدای خنده شون بین هیاهوی جمع گم شد ...
با صدای نیما همه از جا بلند شدن و به سمت کومه های آتیش راه افتادن ... اکثرا داشتن یک صدا میخوندن سرخی تو از من زردی من از تو ... بزرگترها هیجان زده کل می کشیدن ... پسر ها کت هاشون رو در می آوردن و با هل هله و اداهای دخترونه یکی پس از دیگری از روی آتیش می پریدن و صدای سوت پشت سری ها رو بلند می کردن ... احسان دست طناز رو گرفت و گفت:
- بپرسیم عزیزم؟!
طناز نگاهی به لباس بلندش کرد گفت:
- با این لباس؟! با این کفشا؟!!
احسان که خاطرش جمع بود کسی توی اون جمع با موبایلش فیلم نمی گیره با یه حرکت طناز رو کشید توی بغلش و گفت:
- بزن بریم ...
مطالب مشابه :
رمان توسکا3
آرشاویر پارسیان - هه هه هه شناختم!!! خیلی خوشبختم آقای پارسیان در ماشینو باز کردم و
رمان توسکا 7
همه اش می ترسیدم کسی به غیر از هم اتاقی هام و آرشاویر و مازیار هم از آرشاویر پارسیان
روزای ارونی 68
اونم کنسرت آرشاویر پارسیان یکی از محبوب ترین آرشاویر اشاره به زوج های جوون کرد و به
رمان توسکا 14
- آرشاویر از این رو به اون رو شده - خوشبختم آقای پارسیان دیدن شما افتخاری بود واسه من
رمان توسکا10
منتظر آرشاویر وایسادم در درگیری خیابانی همراه با نامزد خوش آوازه خود آرشاویر پارسیان
رمان توسکا 10
آرشاویر در حالی که هنوز داشت مرموذانه به سام بابا و آقای پارسیان گرم صحبت بودن و چهره هر
اسامی اصلی شخصیت های رمان های قرار نبود ، توسکا ، روزای بارونی،جدال پرتمنا،افسونگر
آرشاویر پارسیان : امیرسام مشکاتیان (تا اطلاع ثانوی) توسکا مشرقی : روژین سبزپرور .
رمان توسکا4
آرشاویر دستم رو به نرمی به لبش نزدیک کرد که - به آقای پارسیان گفتم که دختر من شغلش
روزای بارونی68
اونم کنسرت آرشاویر پارسیان یکی از محبوب ترین آرشاویر اشاره به زوج های جوون کرد و به
روزای ارونی 63
- فکر کنم همه رو نوشتم ببین آرشاویر پارسیان احسان نیرومند آراد کیاراد همینه دیگه ؟
برچسب :
آرشاویر پارسیان