وای بر جامعه ای که در آن رابطه بر ضابطه حاکم است

کسب و کارهای فامیلی و شرکتهای تجاریِ گروهی، در سراسر جهان رایج است و بدیهی است که در اینگونه شرکتها و کسب و کارها،برای جذب نیروی انسانی،رابطه مداری بر ضابطه مندی مقدم است و طبیعی است که صاحبانِ این کسب و کارها و شرکتها، برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود ابتدا،اعضای خانواده،نزدیکان و قوم و خویشان و یا هرکسی را که علاقمند باشند،جذب می کنند تا در صورت کسب سود،اعضای خانواده و نزدیکان و دوستنانشان منتفع گردند،و بعد چنانچه به منابع و نیروی انسانیِ اضافه نیاز داشته باشند،از کسانی که شاید با آنها هیچگونه رابطه ای ندارند استفاده نمایند و هیچ کس حق دخالت و اعتراض ندارد،(چرا که قاعده و دستور است که در اینگونه موارد نباید در فعایتهای خصوصی- تجاریِ-دیگران دخالت کرد)،اما درسراسر جهان، زمانی که بحث اشتغال و استخدام و انتصاب دولتی پیش می آید،موضوع ضابطه مندی مطرح می شود و در هر مرحله ای از استخدام،قاعده های مشخص و معینی،معیارِانتخابِ مستخدمین می باشد و قانونِ کار،چارچوب مشخصی را تعریف نموده است،لیکن زمانی که این ضابطه و چارچوب شکسته شود به معنای پایمال شدن و ضایع شدن حقوق اجتماعیِ بخشی از مردم است،واین امر موجب شورش مردم می شود،کما اینکه مجراهای صحیح و قانونی نیز موجود است که مردم حقوق اجتماعی شان را بازخواست نمایند!!مردم،حق دارند نسبت به رویدادها و اموری که قواعد و قوانین در آنها زیر پا گذاشته می شود،معترض باشند،مردم حق دارند به طرق قانونی نسبت به تبعیضاتی که بر آنان روا داشته می شود، معترض باشند،تبعیض در استخدام های دولتی همواره یکی از مشکلات اساسی مردم ما بوده است،رابطه مدار بودن استخدام ها و انتصاب ها در ادارات دولتی، پارتی بازی ها و باند بازی ها در ادارات ،ناخواسته و ناخودآگاه موجب ایجاد حس "ستیزه جویی" در افراد جامعه می شود؛ما معتقدیم که باید دیوان سالاری و شایسته سالاری به معنای اخص،در جامعه اجرا شود؛ضوابط بر روابط حاکم شود،از اعمال سلیقه های شخصی اجتناب و جلوگیری شود،انتصابها بر اساس شایسته سالاری باشد،تقسیم کار و وظایف عادلانه باشد،آیا چیززیادی را خواستاریم؟؟آیا خواسته مان نامعقول و نابجاست؟؟آیا اشتباه است که می گوییم انتصاب اشخاص بر اساس تخصص باشد؟؟مگر میشود فارغ التحصیل رشته ی حقوق،انباردار و انبارگردان باشد؟؟اما شده است!!مگر می شود افرادی، در پستهایی منصوب شوند که با تحصیلاتشان مرتبط نیست و تحصیلاتشان به هیچ وجه با مناصبی که به آنها داده شده است،همخوانی ندارد؟؟اما ظاهرا در جامعه ی ما هر چیزی امکان پذیراست!!چرا که این مورد هم اتفاق افتاده است!!امروزه با پیشرفت تکنولوژی و تخصصی شدن رشته های تحصیلی،هیچ کس نمی تواند به قطعیت ادعا کند که به تمامی مباحث مربوط به تحصیلاتش تسلط کامل دارد چه برسد به رشته های تحصیلیِ دیگر!!اما ظاهرا رابطه مداری این چیزها سرش نمی شود،واقعا معیار انتخاب و انتصاب و جذب نیرو چیست؟؟مگر نه این که قانونِ کار می گوید افراد بومیِ متخصص برافراد غیربومی اولویت دارند؟؟پس چطور،فرد بومی واجد شرایط ،بیکاراست و فرد غیربومی روی کار؟؟آیا فرد بومی،توانایی انجام وظایف جزئی و پیش پا افتاده ای امثال نگهبانی و آبدارچی و خدمتکاری و رانندگی را هم ندارد،که حتما باید از فلان جا و فلان شهر استان، نیرو بیاورند؟؟ما معتقدیم که با رابطه مداری همواره رشوه خواری ها،اختلاس ها و پارتی بازی ها و رانت خواری ها رایج خواهد بود!!به یقین؛ می دانید، فردی که با ضابطه انتخاب و منصوب می شود قطعا،در کار و وظیفه اش،خلاقیت و نوآوری را به اجرا خواهد گذاشت،با عشق و علاقه کارخواهد کرد،ما معتقدیم که شخص بومی،دردورنج مردم شهر و جامعه اش را بهترمی فهمد و درک می کند،اما در مقابل؛شخص غیربومی که با رابطه و پارتی بازی منصوب می شود،کارهای ساده ی مردم را به تعویق می اندازد،نسبت به وظایف و مسئولیت های خود بی توجه می شود،کنترل داخلی نیزآنطور که باید صورت گیرد،صورت نخواهد گرفت!!در کل باید گفت که؛جذب نیروی انسانی با روابط فامیلی و حزبی و جناحی،فساد اداری و مالی را در پی خواهد داشت،نه اینکه نیرویی که جذب شده مفسد و دزد است،بلکه به دلیل "ناکارآمدی" در پستی که منصوب شده و نداشتن تخصص است که باعث فساد در ادارات می شود،رابطه مداری در جذب نیرو،اولا موجب ضایع شدن حقوق دیگرانی می شود که تخصص داشته اند اما رابطه ی فامیلی با فلان مدیر رده بالا را نداشته اند!!و دوما انگیزه ی تلاش و رقابت و خلاقیت و نوآوری را در بین افراد جامعه از بین می برد، در جامعه ی ما،بیکاریِ بخش کثیری از جوانان تحصیل کرده به دلیل تبعیض در جذب نیرو و رابطه مدار بودن انتصابهاست!!ما حق داریم نسبت به تبعیض ها و بی عدالتی هایی که درجذب نیروی انسانیِ ارگانها و ادرات صورت می گیرد معترض باشیم!ما حق داریم نسبت به رابطه مداری و پارتی بازی ها و باند بازی ها و فامیلگرایی هایی که در دوروبرمان صورت میگیرد،معترض باشیم!ما حق داریم دلسوز جوانان تحصیلکرده ای باشیم که با هزار بدبختی از کوردهاتهای استان وارد دانشگاه شده اند با عشق علاقه و با هزارآرزو، تحصیل کرده اند و باهزارویک بدبختی فارغ التحصیل شده اند حالا که دربه در به دنبال شرکت در فلان آزمون استخدامی و اشتغال می گردند به دلیل نداشتن پارتی و نداشتن رابطه با استاندارو فامیل نبودن با فلان معاون استاندار و فلان مدیر،محکوم به بیکاری هستند!!هرچند در قالب شعارهایی بحث شایسته سالاری ذکر شده و تلاشهای نمادینی در جهت رونق شایسته سالاری در انتصابها صورت گرفته،اما متاسفانه در عمل همچنان بحث رابطه مداری و رابطه سالاری در انتصابها و مشاغل دولتی،دراولویت بوده است.ما معتقدیم که؛ عدالتی که در حال حاضردر جامعه ی ما"موجود است"،با آن عدالتی که"مطلوب است" فاصله های بسیاری داریم،جنابان مسئول،بدانید و قطعا می دانید؛صرفا شعار،برای ضابطه مند بودن و شایسته سالاری،کارساز نیست،بلکه باید به معنای واقعی کلمه،برای ضابطه مند شدن و شایسته سالاری تلاش نمود،بنابراین مطلوبست؛

1-تلاش هدفمند جهت مسدود نمود مجراهای رابطه مداری

2-ایجاد قوانینی سفت و سخت جهت مقابله با اَعمال رابطه مداری و باندبازی و پارتی بازی و مواردی از این قبیل.

در پایان این مطلب باید ذکر شود که ما به عنوان یک جوان بلوچستانی حق داریم که با وجود پارتی بازی ها و رابطه مداری ها، نگران آینده ی(شغلی) خود و امثال خود باشیم،حق داریم مطالبه گر باشیم و روحیه ی مطالبه گری مان را حفظ کنیم، حق داریم پاسخ سوالاتمان را بشنویم،حق داریم از مشکلات جامعه بگوییم چرا که جزئی از جامعه ایم،

باز نشر:جوانی از بلوچستان

وای بر جامعه ای که در آن رابطه بر ضابطه حاکم است

مطالب مشابه :

وای بر جامعه ای که در آن رابطه بر ضابطه حاکم است

شمار حقوق بگیران از دولت اعلام شد

آدرس و تلفن واحدها و مراکز دانشگاه آزاد اسلامی 90

مرخصی 9 ماهه زایمان فرهنگیان اجرایی شد