فن آوری زیستیBiotechnology inreproduction of farm animals وانتقال جنین درگاو:(قسمت اول)

قسمت اول

مقدمه:

به منظور درك و تفهيم بهتر موضوع انتقال جنين درگاو(  Bovine Embryo Transfer ) ابتدا به طور اجمال به فن‌آوري زيستي در توليد مثل دام Biotechnology in reproduction of farm animals و كاربردهاي آن درعلوم دامي پرداخته مي‌شود.

هرگونه دخالت در روند طبيعي توليد مثل و هدايت آن به سوي اهداف مشخص را مي‌توان فن‌آوري زيستي در توليد مثل تعريف نمود.فن‌آوري زيستي در توليد مثل با انتقال اسپرم به دام ماده بدون دخالت دام نر آغاز گرديد.فن‌آوري‌هايي همچون تلقيح مصنوعي،‌جداسازي اسپرم‌هاي x وY، باروري در آزمايشگاه، انتقال ژن، كپي‌سازي (كلونينگ)،‌اختلاط چند ژن (كيمرا)، انجماد جنين، ‌تقسيم جنين، تشخيص جنسيت رويان و انتقال جنين نمونه‌هاي بارز اين فن‌آوري هستند.

تلقيح مصنوعي اولين بار درسال ۱۸۷۰برروي سگ تجربه گرديد، انتقال جنين عبارت است از بيرون آوردن جنين درمراحل ابتدايي رشد، (مورولا)‌ از رحم دام توليد كننده و قراردادن آن در رحم دام گيرنده براي ادامه رشد و توليد سالم اين عمل براي اولين بار در سال ۱۸۹۱ برروي خرگوش انجام گرفت.

باروري آزمايشگاهي،‌ به تلقيح تخمك با اسپرماتوزوئيد در خارج از بدن اطلاق مي‌شود.بارور نمودن تخمك در آزمايشگاه اولين بار برروي تخمك خرگوش در سال ۱۹۵۹ و در انسان در سال‌هاي دهه ۱۹۷۸ صورت گرفته است.انتقال ژن بر اساس انتقال DNA مورد نظر، به مجموعه كروموزوم‌هاي نر در مرحله پرونوكلئوس تخم لقاح‌يافته استوار است.تا بحال انتقال ژن درگاو،‌ گوسفند و بز و خوك با موفقيت انجام گرفته است.

كپي‌سازي يا كلونينگ به معني توليد حيواناتي است كه از نظر ژنتيكي با هم شبيه بوده و از والدين مشترك بوجود آمده باشند.كلونينگ را مي‌توان با جداكردن يك بلاستومر از جنين و انتقال آن به تخمك در مرحله پرونوكلوئوس كه هسته نر آن خارج شده است ايجاد نمود.اين عمل در دامپروري به توليد دام‌هاي خوب و مشابه كمك مي‌نمايد.

اختلاط چند جنين (كيمرا)‌ در زيست‌شناسي كيمرا موجودي است كه بيشتر از يك جمعيت سلولي مشخص دارد و اين جمعيت سلولي از جنين‌هاي حيوانات متفاوتي منشاء گرفته است. مشهورترين كيمراي توليد شده دردامپروري اختلاط جنين‌هاي بز وگوسفند است كه (بزفندGeep)ناميده مي‌شود.انجماد سلول،‌ راهي است براي رساندن حيات به مرز سكون جهت حفظ طولاني‌مدت توان زيست وذوب، فعال نمودن مجدد آن است.

درمحدوده توليد مثل انجماد اسپرم از سال ۱۳۳۹ وانجماد جنين از سال ۱۳۵۰جهت حفظ طولاني‌مدت حيات؛‌امكانپذير شده است.عمل انجماد جنين ابزاري بسيار كارآمد و ارزنده،‌هم براي اصلاح‌نژاد و هم به منظور نگهداري گونه‌هايي كه درخطر نابودي قرار دارند به شمار مي‌آيند.

سلول منجمد شده مي‌تواند براي مدت‌هاي طولاني دراز مدت مايع نگهداري شود.تمام فعاليت‌هاي حياتي موجود زنده در اين دما متوقف ولي توان حيات آن حفظ مي‌گردد.انجماد سلول و يا مجموعه‌اي از سلول‌ها توسط تبديل آب خالص به بلورهاي يخ صورت مي‌گيرد كه حالت پايدار بيولوژيكي آب است.

براي جلوگيري از شوك سرما، ‌به هنگام انجماد از مواد شيميايي كه به سرما محافظ معروف هستند استفاده مي‌شود.انجماد جنين به سه روش صورت مي‌گيرد.

انجماد و ذوب كنترل شده، انجماد و ذوب سريع و روش ويتريفيكاسيون.براي تعيين جنسيت جنين روش‌هاي متفاوتي مانند بررسي سرعت رشد جنين،‌سنجش آنزيم‌هاي مربوط به كروموزوم x، تعيين پارتن اختصاصي جنسيت و استفاده از كاوشگرهاي DNA ويژه كروموزوم Y امتحان شده است.جداكردن اسپرم‌هاي حاوي كروموزومY وX جهت ايجاد نوزاد نر و يا ماده از زماني كه ژن و كروموزوم مطرح شده،‌مورد نظر بوده است.

روش‌هاي متفاوتي از قبيل سديمنتاسيون،‌تفاوت درمقدار بارالكتريكي و فلورسانس مورد استفاده قرار گرفته است.هرگونه دخالت درروند طبيعي زيست، از پيوند زدن درختان كه قدمتي بسيار طولاني دارد تا جديدترين روش‌هاي انتقال ژن را مي‌توان يك نوع فن‌آوري زيستي دانست.

شايد بتوان هرگونه دخالت درروند طبيعي توليد مثل و هدايت آن به سوي اهداف مشخص ازپيش‌تعيين‌شده درراستاي اصلاح‌ نژاد، مديريت،‌ نگهداري،‌ تغذيه و بهداشت را فن‌آوري زيستي دردام تعريف نمود.

فن‌آوري در توليد مثل با انتقال اسپرم به دام ماده بدون دخالت دام نر كه به تلقيح مصنوعي شهرت دارد، سال‌ها قبل از اختراع ميكروسكوپ و شناخت اسپرماتوزوئيد انجام مي‌گرفته است.اسپالانزاني دانشمند ايتاليايي در سال‌هاي دهه 178.اولين بار برروي سگ اين فن‌آوري را انجام داد.

در روسيه ايوانف ۱۹۰۰و درايران،‌حامدي ۱۳۱۴ پيشگامان در اين فن‌آوري بوده‌اند و توانستند اين فن‌آوري را از داخل آزمايشگاه‌ها به مزرعه بكشانند.تلقيح مصنوعي درحال حاضر يكي ازرايج‌ترين فنون بيوتكنولوژي و پايه اصلاح نژاد و هرگونه فن‌آوري زيستي در توليد مثل دام به حساب مي‌آيد.

بعد از تلقيح مصنوعي، انتقال جنين مطرح است كه توسط والترهيپ دانشمند انگليسي درسال‌هاي دهه ۱۸۹۰برروي خرگوش انجام گرفت.فن‌آوري‌هايي همچون جداسازي اسپرم‌هاي X وY، باروري آزمايشگاهي IVF، اننقال ژن، كپي‌سازي، Cloning، اختلاط سلول‌هاي جنين دويا چند گونه مختلف،Chimera ، انجماد جنين، تقسيم جنين و تشخيص جنسيت رويان، بر تلقيح مصنوعي و انتقال جنين استوار هستند.انتقال جنين به معني عام امكان انجام فن‌آوري‌هاي زيستي را درتوليد مثل پستانداران ممكن مي‌سازد.

همانطوركه از معناي جنين برمي‌آيد، فن‌آوري است كه تخم لقاح‌يافته در رحم ويا تلقيح‌شده درآزمايشگاه را براي تكامل و رشد به رحم فرد گيرنده انتقال و يادرآزمايشگاه كشت مي‌دهند.انجام انتقال جنين مستلزم فن‌آوري‌هاي زيستي ديگري است.

ابتدا بايد تخمدان را چه دردام نا بالغ و چه دام‌هاي بالغ توسط هورمون‌هاي مناسب آماده فعاليت كرد و بعدا" با بكارگيري هورمون‌هاي تحريك‌كننده فوليكول،‌تخمدان را به تخمك‌گذاري مضاعف وادار نمود.با انجام تلقيح مصنوعي در يك يا چند نوبت،‌ تخمك‌هاي ايجاد شده درداخل دستگاه تناسلي دام ماده را بارور كرده و در روز مناسب،‌ زمانيكه رويان وارد رحم شده و هنوز لانه‌گزيني نكرده است (درگاو روز۷ بعد از تلقيح)،‌ با شستشوي رحم؛ جنين‌ها را به‌دست آورد.

جمع‌آوري جنين دراوايل، ‌به كمك عمل جراحي صورت مي‌گرفت ولي درحال حاضر،‌درگاو و حيوانات هم‌جثه آن بدون عمل جراحي و با لوله‌هاي مناسب صورت گيرد.بعد از شستشو و جمع‌آوري، رويان مي‌تواند درمحيط مناسب و درجه حرارت اتاق تا چند ساعت زنده بماند.دراين فاصله بايد رويان براي انتقال به دام گيرنده آماده گردد.

دام‌ گيرنده بايد از نظر روند فيزيولوژي توليد مثلي با دام‌ دهنده درشرايط مساوي قرار داشته باشد تا بتواند پذيراي مناسبي براي جنين وارد شده باشد.شرايط مناسب براي نگهداري جنين،‌ در دستگاه توليد مثل گاو ‌درهمان روز۷ بعد از تخمك‌گذاري وجوددارد.عمل انتقال همانند شستشو دراوايل كار، ‌با كمك جراحي ولي درحال حاضر دردام‌هاي باجثه مناسب بدون عمل جراحي صورت مي‌گيرد.

رويان مي‌تواند بعد از جمع‌آوري براي فن‌آوري‌هاي ديگر همچون انتقال جنين،‌انتقال ژن، تقسيم جنين،‌كپي‌سازي،‌ اختلاط چند جنين،‌ انجماد جنين،‌ تشخيص جنسيت وجداسازي اسپرم‌هاي XوY مورد استفاده قرارگيرد.

بيشترين كارهاي پژوهشي دررابطه با انتقال جنين برروي موش به سبب ارزاني و گاو به علت جنبه‌هاي اقتصادي آن صورت گرفته است.باتوجه با اينكه گاو ماده درسال فقط يك نوزاد به وجود مي‌آورد.انتقال جنين مي‌تواند به علت بوجود آوردن جنين‌هاي فراوان از يك گاو ماده خوب،‌كمك بزرگي در اصلاح نژاد به حساب آيد.

انتقال جنين‌ همانند تلقيح مصنوعي يكي از روش‌هاي كاربردي جهت تكثير، توليدمثل، تحولات و توسعه ژنتيكي مي‌باشد.براساس آن جنين در سن ۷-۶ روزگي از شاخ‌هاي رحم‌ گاو دهنده جمع‌آوري و به شاخ‌هاي رحم گاو گيرنده (مادرجانشين) انتقال داده مي‌شد.

بوسيله اين روش جنين‌ها از اندام تناسلي يك گاو (گاو دهنده) جمع‌آوري و به اندام تناسلي گاو ديگر
(گاو گيرنده)‌ انتقال داده مي‌شود كه درگاو گيرنده آبستني به وقوع مي‌پيوندد.

اصلاح ژنتيكي كه به واسطه تلقيح مصنوعي درگاو ايجاد مي‌شود، ‌با كندي انجام مي‌گيرد.‌به دليل اينكه گاوها تك‌قلوزا بوده و مدت آبستني آنها ۲۸۰روز طول مي‌كشد، و يك گاو درسراسر عمر خود و درمدت زمان توليد مثلي كه تقريبا"‌در شرايط طبيعي۱۵ سال طول مي‌كشد،‌ حداكثر تعداد ۱۵ گوساله را توليد مي‌كند.

از طرف ديگر معرفي تكنيك انتقال جنين اين امكان رافراهم كرده تا بتوان با جمع‌آوري جنين از گاو‌ دهنده كه با هورمون و بطور غيرطبيعي سوپراووله گرديده، ‌تعدادي گوساله را توليد كرد كه دراين گاوها با القاء بلوغ و ايجاد اوولاسيون غيرطبيعي،‌تعداد زيادي تخمك توليد مي‌شود.

مزيت عمده انتقال جنين توليد تليسه و گاو با ارزش مي‌باشد كه از طريق افرايش ظرفيت توليد مثلي انجام مي‌گيرد.اولين انتقال جنين موفقيت‌آميز به وسيله ويلت و همكاران دركشور آمريكا و درسال ۱۹۵۱ انجام گرفت.اين كوشش‌ها دربسياري ازكشورها دردام‌هاي بزرگ انجام پذيرفت،‌اما تا سال ۱۹۶۰با موفقيت كمي همراه بود.

استحصال جنين و سپس انتقال به گاو گيرنده بيشتر از طريق جراحي شكمي انجام مي‌گرفت.روشي كه باعث‌شد تا بتوان از طريق غيرجراحي جنين‌هاي بارورشده را به گاو‌هاي گيرنده انتقال داد، دردهه ۱۹۷۰توسعه پيدا كرد و تا دهه ۱۹۹۰به متجاوز از۱۵۰۰۰جنين گاو هليشتاين بالغ گرديد.كيفيت جنين،‌ گيرنده جنين و افرادي كه به خوبي تعليم ديده باشند، ‌لازمه انتقال جنين موفيت‌آميز مي‌باشند.

صنعت انتقال جنين بصورت تجاري به سرعت از اواسط سال۱۹۷۰تا نيمه  سال ۱۹۸۴رشد و گسترش يافت.بايد اذعان نمود ميزان تأثير عوامل توارثي بوسيله انتقال جنين برروي تمامي گاوهاي شيري واحدهاي صنعتي به علت پايين بودن ميزان آن بسيار كم و ناچيز مي‌باشد،زيرا تعداد كمي از گاوها رادربرمي‌گيرد.به هرحال همين ميزان نتايج بدست آمده از انتقال جنين اين نتيجه را دربر داشته كه در شرايط موجود به طور قابل ملاحظه‌اي گاوهاي نري كه از اسپرم آنها براي تلقيح مصنوعي استفاده مي‌شود،‌گاوهاي نري هستند كه از طريق انتقال جنين به دست آمده‌اند.


 نيازهاي اساسي يك برنامه انتقال عبارتند از:

۱ـ منبع رويان

۲ـ يك روش پسنديده براي انتقال رويان

۳ـ گيرنده‌هاي همزمان شده مناسب 

رويان­ها را مي­توان از دهنده­هايي كه با يك دوزهFSH  درمان شده­اند يا از راه بالغ كردنلقاح و كشت آزمايشگاهي تخمك­ها (IVC,IVF. IVM) به دست آورد.

توليد رويان­هاي طبيعي :‌

تخمدان پستانداران حاوي هزازان تخمك است ولي نشخوار كنندگان اهلي در هر چرخه تناسلي تنها يك يا دو تخمك را آزاد مي­كنند كه در اين مبحث به انتخاب و مديريت گاوهاي دهنده و گيرنده جنين مي­پردازيم.

انتخاب گاوهاي گيرنده :‌

براي انتخاب گله گيرنده جنين بايستي موازنه بين استانداردهاي كيفيت، اقتصادي بودن و در دسترس بودن را مد نظر قرار داد. جوان بودن، عاري از بيماري بودن free Disese  ، دارا بودن باروري تائيد شده و قابليت مادر شدن از خصوصيات يك گيرنده ايده آل مي­باشد. از آنجايي كه گاو گيرنده گوساله­اي را كه حمل خواهد كرد احتمالا از نژاد با اندازه بدني بزرگ مي­باشد بنابراين اين خود گيرنده هم مي­بايد رشد خوبي كرده باشد. اگر چه كه گاوهاي دو رگ عموما داراي باروري بيشتري هستند اما به نظر نمي­رسد كه نژاد تاثير قابل ملاحظه­اي در انتخاب گيرنده داشته باشد. از ديدگاه موفقيت در زمينه تجاري، دامداران يك نژاد تائيد شده را ترجيح مي­دهند و براي آن اهميت بيشتري قائل هستند.

به دليل اينكه توانايي نگهداري آبستني در گاوهاي مسن( بيش از ده سال سن) كاهش يافته است بنابراين اينگونه گاوها نبايستي مورد استفاده قرار گيرنده، با اين وجود سن يكي از فاكتورهاي اساسي در انتخاب گاوهاي دهنده نمي­باشد. مي­توان انتظار داشت كه درصد كمي از تليسه­هاي جوان غيربارور هستند همچنين آنها ممكن است بيش از گاوها مشكلات زايش داشته باشند. معهذا زماني كه در بسياري از موارد گاوهاي انتخاب شده به دليل ناباروري پس زده مي­شوند، تليسه­ها معمولا پيش­بيني بهتري دارند.

شرايط انتخاب گاوهاي دهنده:‌

۱)ـ سيكل فحلي گاوها بايستي بيش از دو بار بطور طبيعي تكر شده باشد.

۲)ـ گاوهاي غير آبستن نبايد بيش از دو بار تلقيح شده باشند.

۳)ـ از اندام تناسلي خارجي گاو مواد شبيه چرك ترشح نشده باشد همچنين گاوها مبتلا به جفت ماندگي نشده باشند.

۴)ـ گاوها بايد داراي سلامتي بوده و در طول ۶سال سن خود استعداد تحمل بيماري Disease tolerance    را داشته باشند.

۵)ـ تليسه­ها نبايد خيلي چاق باشند و در ۱۴ ماه گذشته به انگلها يا بيماري مبتلا نشده و در نتيجه دچار ضعف بدني نباشند.

۶)ـ داراي توانايي بالايي در شير دادن و تغذيه گوساله باشند.

۷)ـ به بيماري عفونت سم مبتلا نباشند.

۸)ـ داراي فيزيك بدني خوبي باشند.

۹)ـ از گاوهاي دائما فحل Repeat berader   نباشد.

۱۰)ـ تليسه يا گاو جوان باشند.

۱۱)ـ داراي اندام تناسلي طبيعي و با عملكرد باشند.

۱۲)ـ حداقل دو ماه از سن گوساله آنها گذشته باشد.

۱۳)ـ گاوها بايستي داراي بلوغ و اندازه بدني كافي باشند، همينطور نژاد جنين گاو دهنده­اي كه مي­بايد در رحم گاو گيرنده كاشته شود را بايستي بشناسيم چرا كه گاو گيرنده بايد توانايي حمل گوساله و پايان رساندن آبستني را داشته باشد و بتواند بطور طبيعي زايش را انجام دهد.

در گاوهاي چند شكم زائيده ، دو دوره فحلي را بطور طبيعي پشت سر گذاشته باشد و ۵۰روز از زايش گاو گذشته باشد.

بهداشت و سلامتي گاو :‌

هر يك از گاوهاي گيرنده را از جهت وضعيت بدني، سن و علائم بيماري ارزيابي كده و با آزمايش توشه ركتال وجود آبستني، هر گونه چسبندگي فري مارتين Condition Freemartin و  ديگر آثار غير طبيعي اندام تناسلي (همچون رحم يا تخمدانهاي غير بارور و كيست فوليكولي) را بررسي
مي­نمائيم.


تشخيص فحلي در گاوهاي گيرنده و همزمان كردن فحلي در گاوهاي گيرنده و دهنده:‌

هر برنامه موفقيت آميز جنين نيازمند تشخيص دقيق فحلي است. به دليل اين كه موفقيت انتقال جنين بستگي به همزماني فحلي در دو گروه گاو دهنده و گيرنده دارد. بنابراين تشخيص فحلي در اين دو گروه بايستي با دقت،‌توجه و وظيفه شناسي همراه باشد. همچنين اهميت طول طبيعي۲۲ـ۱۹ روز سيكل فحلي باشد مورد توجه قرار گيرد. گاوهاي گيرنده مي­بايد به فاصله ( +-1) روز از گاوهاي دهنده، علائم فحلي را از خود نشان دهند و رعايت اين فاصله زماني به علت دست­يابي به درصد بالايي از موفقيت در آبستني مي­باشد. حتي همزماني به فاصله نصف روز نتيجه بهتري دارد.

چنانچه گاو گيرنده­اي از۲۴ـ۱۷ روز گذشته فحل نيامده و همزمان هم نشده باشد، رفتارهاي عديده فحلي در آن گاو  بروز مي­نمايد. در هر زمان كه گاو از نظر فحلي مورد مشاهده و بررسي قرار گيرد در يكي از گروههاي زير دسشته­بندي مي­گردد.

الف)- فحل نباشد.

ب)- مشكوك به فحلي ( مانند موهاي كفل آغشته به ترشحات فحلي، بي قراري ، سر و صدا كردن، حركت  در داخل محوطه، سوار شدن روي گاوهاي ديگر، فرج متورم و صورتي رنگ، سقلمه زدن به ساير گاوها، بالا گرفتن دم و ترشحات موكوسي شفاف از فرج)

ج)- در حالت ايستاده فحلي باشد.

روش تشخيص فحلي در گيرند­ها :‌

تشخيص فحلي در گاوهاي گيرنده بوسيله وجود يا عدم وجود ايستا فحلي ارزيابي
 مي­شود.

۱)ـ مشاهده با چشم.

۲)ـ راديو تله متري Radiotelemtric

۳)ـ وسيله حساس به فشار Sensetive Presure

۴)ـ  وسيله اي جهت نصب روي كفل Rump mounted device

۵)ـ قدم شمار Pedometer

۶)ـ شناسايي

در مديريت بهداشتي گله، در تشخيص فحلي و در هر مرحله از يك عمليات انتقال جنين يك سيستم ثابت و متغير شناسايي مورد نياز مي­باشد.


 تغذيه :‌

گاوهاي گيرنده بايستي تحت يك رژيم غذايي قرار بگيرند كه در آن تليسه­ها با سرعت رشد معادل ۷/۰تا
۹/۰کیلوگرم در روز تغذيه شوند و گاوهاي مسن­تر هم بتوانند سلامتي خوبي داشته باشند و چاق هم نشوند. يونجه و سيلوي ذرت به همراه تغذيه آزاد مواد معدني و نمك، ‌جيره­اي  عالي براي رشد تلسيه­ها فراهم مي­نمايد اما جيره­هاي ديگر هم مي­توانند با موفقيت بكار گرفته شوند.

آماده­سازي گيرنده­ها :

سيكل فحلي گاوهاي گيرنده براي كسب نتيجه بهتر بايستي با دهنده­ها بطور دقيق همزمان شوند. همزمان نبودن بيش از يك روز نرخ آبستني را كاهش خواهد داد و در نهايت بازاء هر گاو دهنده يايستي ۱۲ گاو گيرنده در اختيار داشت و اين در حالتي است كه وسايل و ابزار انجماد جنين در اختيار نباشد.

* اگر برنامه ( الف) براي گاوهاي گيرنده مورد استفاده قرار مي­گيرد. در آن صورت به گيرنده ها در روز صفر PG1    و ده روز بعد PG2 تزريق مي­شود.

* اگر برنامه (ب) براي گاوهاي دهنده مورد استفاده مي­باشد، در آن صورت به هر گاو گيرنده در روز دو PG ، در روز سيزدهم PG2  ، در روز بيست و چهارم PG3 تزريق مي­شود ( ۱۶تا۲۴ ساعت قبل از تزريق PG3  به دهنده­ها ). در گاو دهنده واكنش به تحليل رفتن جسم زرد Luteolytic response .در زماني كه از هورمونهاي FSH  و ECG استفاده مي­شود ، زودتر اتفاق مي­افتد.

·   در برنامه ( الف) مي­بايد فحلي در روزهاي ۱۲،۱۳و۱۴ و در برنامه (ب) در روزهاي ۲۶،۲۷و۲۸ مشاهده و ركورد شود. گيرنده­ها در برنامه ( الف) در روز ۲۰و در برنامه (ب) در روز ۳۴ جنين را دريافت مي­نمايند.

همزمان كردن فحلي در گاوهاي گيرنده:‌

در صورتي كه  تخمدان گاوهاي گيرنده در توشه ركتال براي يافتن جسم زرد بررسي شده باشد، در اين صورت ميزان آبستني حاصل از انتقال جنين در اين گاوها برابر است با گاوهاي گيرنده­اي كه بطور طبيعي فحلي را نشان داده باشند. دو روش زير بطور معمول در گاوهاي دهنده جهت همزماني در گاوها استفاده مي­شود.

۱)ـ گاوهاي گيرنده را براي تشخيص جسم زرد، توشعه ركتال مي­كنيم و سپس ۲۵ميليگرم پروستاگلاندين( PGF2) به گاوي كه داراي يك جسم زرد مي­باشد،‌ تزريق مي­نمائيم. ۴۸تا۹۶ساعت بعد فحلي مشاهده مي­شود به نحوي كه اكثر گاوهاي دهنده۷۲ساعت بعد فحلي را نشان
 مي­دهند.

۲)ـ بدون در نظر گرفتن اينكه آيا روي تخمدان جسم زرد وجود دارد يا نه ، به تمام گاوهاي گيرنده PGF2 تزريق مي­كنيم مگر اينكه در گاوهاي فوق فحلي مشاهده گردد كه در آن صورت ۱۱ روز بعد به آن گاو ۲۵ ميليگرم PGF2 تزريق مي­نمائيم. رفتار فحلي ۳-۲ روز بعد به اوج خود خواهد رسيد.

۳)ـ پروژسترون­هاي سنتزي Synthetic Gestagen  داخل واژني Intra-Vaginal :

پروژسترون­هاي سنتزي كه به وسيله اسفنج يا لاستيك سيليكوني از طريق واژن جذب مي­شود، براي يك مدت معلوم داخل واژن جاگذاري مي­شود. پس از خارج كردن وسيله فوق از واژن، گاوها بطور متمركز و گروهي فحلي را نشان مي­دهند.

دوز كليdoseTotal:

گاوهاي گيرنده به فاصله ۱۲ ساعت قبل از گاوهاي دهنده با هورمون پروژسترون و يا پروستاگلاندين هم زمان مي­شوند. تجويز نمونه­اي از هورمون پروژسترون همچون (MGA) جهت همزماني در تليسه­هاي جوان و گاوهاي آنسترون Anstrus مي­تواند درمان موثري براي رشد فوليكولي به شمار رود. افزودن روزانه ۵/۰ميليگيرم (MGA) به رژيم غذايي هر گاو ماده طي يك دوره مصرف مشخص، نقش پروژسترون را ايفا مي­نمايد. با حذف (MGA) رشد فوليكولي تفاق مي­افتد و دو روز پس آن تخمك گذاري Ovulation قابل انتظار مي­باشد. در گاوهاي آنستروس جهت رشد فوليكولي درمان با پروژسترون بعد از درمان با هورمون( Hormon Gonandotropin Realising( GNRH انجام مي­گيرد.

تجويز(MGA)  به مدت ۱۴تا۲۰روز ، در همزمان كردن فحلي موثر ميباشد، اما نرخ آبستني متعاقب همزمان كردن با هورمون پروژسترون كاهش مي­يابد.

همزمان كردن با پروژسترون در تليسه­هاي جوان در نژاد گوشتي در مقايسه با كنترل ميزان باروري را بهبود بخشيده است. در اين مطالعه بيشتر تلسيه­ها در دوره پيش از بلوغ با مصرف (MGA) در غذا وارد دوره بلوغ مي­شونتد ( ۷۲٪ در مقايسه با ۴۵٪ در گروه كنترل) . تزريق۲۵ ميلي گرم )  (PGF2 در پايان يك دوره۷ روزه (MGA) در تليسه­هاي نژاد گوشتي ، تعداد تليسه­هايي كه طي ۶ روز بعد از درمان علائم فحلي از خود نشان مي­دهند را افزايش مي­دهد (۷۲٪ ) تليسه­هايي كه تنها (MGA) دريافت مي­كنند
(۸و۵۲٪) و براي گروه كنترل ۵و۳۰٪) است.

نرخ آبستني در تليسه­هاي درمان شده با پروژسترون به اضافه ) PGF2 ( پايين­تر از تليسه­هايي بود كه تنها ) PGF2 ( دريافت كرده بودند ( ۲و۵۲٪ در مقابل ۸و۶۸٪). نرخ آبستني در تليسه­هايي كه در غذا (MGA مصرف كرده و بعد از درمان با  PGF2 ) در مدت ۶روز علائم فحلي را نشان داده­اند با گروه كنترل تفاوتي نداشته است (۹و۵۲٪ ) در تليسه­هاي مسن و گاوهايي كه سيكل فحلي آنها بر قرار مي­باشد با گاوهاي گيرنده، همزماني با ) PGF2 ( انجام مي­گيرد كه زمان فحلي آنها تقريبا ۱۲ ساعت قبل از فحلي گاوهاي دهنده است.

برنامه سيدر (CIDR)

۱)ـ وسيله رها كننده پروژسترون / استروژن داخل واژني جهت كنترل توليد مثل در گاو.

۲)ـ پروژسترون ۹/۱+ استراديول بنزوات ۱۰ميلي گرم.

* تمام گاوها به فاصله ۳۶تا۹۶ ساعت بعد از برداشت سيدر فحل مي­شوند.

برنامه پريد :

Device PRID- Sanofi: Progestrone Realising Intervaginal))يا وسيله رها كننده پروژسترون داخل واژني .

-        پروژسترون ۵۵/۱ گرم + استراديول بنزوات ۱۰ميلي گرم.

*تمام گاوها پس از برداشت (پريد) به فاصله ۴۸تا۷۲ ساعت ( ميانگين۵۶ ساعت) از خود فحلي نشان مي­دهند.

 

روش­هاي تخمك گذاري چند تايي:‌

مصرف FSH خارجي ( eCG يا FSH) در برنامه هاي تخمك گذاري چندتايي– انتقال رويان ( MOET) ،‌به منظور افزايش راندمان توليد و رويان حيواناتي كه ارزش ژنتيكي برجسته­اي دارند،‌كاربرد گسترده­اي دارند. تزريق زير جلدي يا عضلاني eCG يا FSH ، معمولا موجب تحريك رشد بيشتر فوليكولي مي­شود و بدون آنكه نياز به مصرف LH  يا hCG خارجي در گاوهاي بالغ و گاوميش و گوسفند و بز ‌باشد، اين فوليكول­ها خود به خود تخمك­گذاري خواهند كرد.

با توجه به نيمه عمر كوتاهتر FSH نسبت به eCG، لازم است كه در نهايي FSH را چندين قسمت كرده و در فواصل ۱۲ ساعت يك بار ، طي ۳تا۴ روز تزريق كرد كه تا بتوان به اندازه يك تزريق eCG ، رشد فوليكولي را تحريك نمود.

برخلاف برتري FSH، مصرف eCG به تنهايي يا به همراه سرم ضد eCG،‌ادامه دارد. پس از بروز فحلي،‌سرم ضد eCG به eCG موجود در گردش خون متصل مي­شود. ناگفته نماند كه سرم ضد eCG ، اثر چشمگيري روي تعداد اجسام زرد يا تعداد رويان­ها ندارد.

در طول دهه گذشته،پروستا گلاندين F2 يا مشبه آن (كلوپروستنول)، نقش عمده­اي در تخمك­گذاري چندتايي گاو ايفا كرده است . مصرف ( PGF2 ( ، نه تنها انعطاف­پذيري زمان­­بندي­تخمك­گذاري چند تايي گاو ايفاد كرده است. مصرف ( PGF2 ( ، نه تنها انعطاف­پذيري زمان­بندي تخمك­گذاري چندتايي را زياد مي­كند، بلكه به  عنوان يك روش درماني عالي براي توليد تعداد زيادي رويان طبيعي به شمار مي­آيد.

برنامه درماني تخمك­گذاري چند تايي را مي­توان در هر زماني از فاصله بين روز ۶ چرخه تناسلي تا زمان معمول تحليل رفتن جسم زرد، شروع كرد. نا گفته نماند كه بهترين زمان براي شروع اين درمان، بين روزهاي ۸تا۱۲ اين چرخه است. اكثر گاوهاي دهنده، ۲تا۳ روز پس از تلقيح پروستاگلاندين، فحل مي­شوند.

 روش جديدي هم براي تخمك­گذاري چندتايي گاو گزارش شده است. در اين روش بعد از تحريك تخمدان با FSH، زمان تخمك­گذاري را با LH- GnRH تنظيم مي­كنند. تركيب GnRH[13]دار( نشانده دسلورن) ، مانع غليان LH مرحله قبل تخمك­گذاري مي­شود و تخمك­گذاري ، با تزريق LH خارجي القا مي­گردد.

در اين روش، گاو دهنده را همزمان با تزريقLH، تلقيح مصنوعي مي­كنند و براري انجام اين كار، نيازي به تشخيص فحلي نيست. علاوه بر گاو، گوسفند را هم مي­توان براي توليد رويان­هاي زنده، با تركيبات GnRHدار( بوزرلين ) و pFSH درمان كرد.

عوامل داخلي و خارجي، هر دو موجب نوسان در واكنش تخمك­گذاري گاومي­شوند. در ميان عوامل فيزيولوژيكي، فوليكول غالب فعال، اثر تعيين كننده­اي روي واكنش تخمك­گذاري چندتايي دارد و موجب كاهش تعداد رويان­هاي جمع­آوري شده مي­شود. از عوامل خارجي، كم غذايي و شيرواري مي­­توانند اثر منفي روي ترشح نبض وار LH و رشد فوليكولي داشته باشند.

با روش­هاي جاري جمع­آوري رويا، تخمك­گذاري چندتايي موجب پنج برابر شدن راندمان توليد رويان طبيعي در گاو، گاوميش، بز گوسفند مي­شود. البته اين افزايش در خوك و اسب بسيار ناچيز است.

 تكرار تخمك­گذاري چندتايي :

در كل، دهنده­ها در مقابل تحريك درماني تخمك­گذاري چندتايي اول، دوم  و سوم ، واكنش مشابه نشان مي­دهند. با اين حال، واكنش آنها در درمان­هاي بعدي در بعضي افراد كمتر مي­شود و دليل آن، احتمالا توليد پادتن عليه گونادوتروپين­ها ( هورمون­هاي پروتئيني ) است. با افزايش فاصله بين درمانهاي هورموني و به كارگيري گنادوتروپين­هايي كه از گونه مشابه به دست آمده است، اين مسئله را مي­توان تا حدودي پيشگيري كرد.

تلقيح :‌

گاوهايي را كه تخمك­گذاري چدتايي مي­شوند،‌معمولا در دفعات و با اسپرم بيشتر تلقيح مي­كنند. با اين حال، نرخ لقاح تخمك­ها در گاوي كه تخمك­گذاري چندتايي شده است، معمولا به ميزان قابل توجه­اي كمتر از تخمك­هاي گاوي است كه تخمك­گذاري چندتايي نشده است. اين تفاوت مي­تواند ناشي از جابجايي نارس تر اسپرم، تخمك­گذاري در يك دوره زماني، تخمك­هاي معيوب يا دلايل ديگر
 مي­­باشد.

جمع­آوري رويان:

در گذشته، رويان­ها را پس از كشتار دام يا از راه جراحي، از لوله رحمي يا رحم حيوانات دهنده جمع­آوري مي­كردند. از سال۱۹۷۶ميلادي رويان از راه گردن رحم ( بدون جراحي) در گاو و گاوميش و اسب متداول شد  . همچنين در گوسفند و بز و خوك هم ،‌رويانها را از راه لاپاراتومي( جراحي ديواره شكم) جمع­آوري مي­كردند، ولي از اولايل دهه ۱۹۹۰، روش­هاي
جمع­آوري از راه گردن رحم و لاپاراسكوپي هم كاربرد روز افزون يافته است.

 

روش­هاي جراحي :‌

رايجترين روش جراحي كه در گوسفند، بز و خوك به كار مي­رود، شامل شكاف خط مياني تحتاني شكم پس از بيهوشي و به دست گرفتن دستگاه تناسلي است. روش­ها و كاتترهاي مختلفي را براي جمع­آوري رويان به كار مي­برد. رويان را كه ظرف ۵ روز پس از فحلي يا ديرتر ، از لوله رحمي عبور كرده و وارد رحم شده است، مي­توان از رحم جمع­آوري كرد. تركيب اصلي مايع شستشوي رحم، سالين بافر فسفاته PBS است. محلول را در قاعده شاخ رحم وارد مي­كنند و به طرف مز رحم- لوله رحمي(UTJ) به جريان مي­اندازند و سپس از آنجا به وسيله سر سوزن كوري( نوك كند) يا يك لوله شيشه­اي كه وارد مجراي رحم كرده­اند، محلول را به بيرون مي­كشند. شستشو را در مسير عكس هم مي­توان انجام داد. تعداد رويان­هايي كه از اين راه جمع­آوري مي­شوند، كمتر از رويان­هايي است كه از شستشوي لوله رحمي ، ۲۰ـ۲ميلي ليتر محلول به كار مي­رود،‌ ولي براي شستشوي رحم، بر حسب اندازه آن، ۱۰ميلي ليتر محلول استفاده مي­شود.

 

روش­هاي غيرجراحي :

در بسياري از موارد، جمع­آوري رويان به روش­هاي غيرجراحي ترجيح داده مي­شود، زيرا در تمامي روش­هاي جراجحي ،‌وقوع چسبندگي در ناحيه عمل،‌ حتمي است و در روش­هاي غير جراحي، زندگي و سلامت دهنده­ها در معرض خظر قرار نمي­گيرد.

روش از راه گردن رحم :‌

در اين روش براي جمع­آوري رويان گاو، گاوميش و ماديان ،‌از يك كاتتر فولي سه راهه استفاده مي­شود

در گاو و گاوميش، كاتتر فولي را در شرايطي كه ميله فلزي داخل َآن جاگذاري شده است، به كمك توشه ركتال از گردن رحم عبور داده و در تنه رحم يا در يكي از شاخه­هاي رحم وارد مي­كنند. اكثر افراد ترجيح مي­دهند كه شاخه­هاي رحم را جداگانه شستشو دهند. بعد از وارد كردن كاتت در يك شاخ ،‌بادكنك را باد مي­كنند.

شاخ رحم را با ۳۰تا۶۰ميلي ليتر PBCگرم،‌ پر مي­كنند و سپس در حالي كه رحم را با ملايمت ماساژ مي­دهند، محلول را به طرف لوله جمع­آوري كننده هدايت مي­كنند. اين كار را آن قدر تكرار مي­كنند

 تا اين كه ۳۰۰تا۸۰۰ميلي ليتر محلول، مورد استفاده قرار گيرد. سپس كاتتر فولي را به شاخه ديگر رحم وارد مي­كنند و برنامه شستشو را تكرار مي­كنند. همين روش،‌ براي جمع­آوري رويان از ماديان به كار مي­رود، با اين تفاوت كه بادكنك را در گردن رحم ماديان باد مي­كنند و دو شاخ را همزمان شستشو مي­دهند.

جمع­آوري رويان از راه گردن رحم‏ :
در گوسفند و بز هم موفقيت آميز بوده است. تزريق ( PGF2 ) و اكسي توسين در بز ‏ موجب سهولت در وارد كردن كاتتر مي­شود.

لاپاراسكوپي :

 استفاده از لاپاراسكوپي براي جمع­آوري رويان از رحم گوسفند‏ در شرايط بيهوشي‏ اولين بار به وسيله مك كلوي و همكارانش گزارش شد. اختلاف اساسي موجود بين روش جراحي و روش لاپاراسكوپي ‏ در آن سات كه براي وارد كردن لوازم شستشو‏‌در روش جرحي ‏ ديواره شكم را مي­شكافند ( شكاف مياني تحتاني) و در روش لاپاراسكوپي‏ چند سوراخ ايجاد مي­كنند.

لاپاراسكوپ را از راه سوراخي كه در پوست ايجاد كرده­اند وارد مي­كنند و در حالي كه رحم را زير نظر دارند‏ يك كاتتر فولي دو راهه را از را سوراخ ديگري وارد كرده و به داخل يكي از شاخ­هاي رحم هدايت مي­كنند. سپس بادكنك را باد مي­كنند. در مرحله بعد‏ يك كاتتر داخل وريدي را در نزديكي مرز بين رحم – لوله رحمي‏‏‏، وارد مجراي رحم مي­كنند .

 حدود ۴۰تا۵۰ ميلي ليتر محلول شستشو را از راه كاتتر داخل وريدي وارد كرده و به وسيله كاتتر فولي خارج مي­كنند. شاخ ديگر رحم را هم به همين ترتيب شستشو مي­دهند.

 

انتخاب رويان براي انتقال :‌

محلول شستشوي رحم گوسفند و بز و خوك را مستقيم در زير استريوميكروسكوپ معاينه مي­كنند. رويان­ها بايد در ظروفي نگهداري كرد كه مانع تبخير محيط كشت
مي­شوند. براي جلوگيري از تبخير محيط كشت و آلوده شدن آن به ميكروارگانيسم­ها،‌ معمولا آن را با روغن پارافين مي­پوشانند. اغلب‏، رويان­هايي را نتقال مي­دهند كه ظاهر طبيعي دارند‏ هر چند كه تعدادي از رويان­هاي غير طبيعي هم ممكن است رشد كرده و به نوزاد طبيعي تبديل شوند.

 رويان در مرحله­­اي از رشد‏ از يك سلولي تا بلاستوسيت آزاد‏ پس از انتقال به يك گيرنده مناسب‏ مي­تواند به يك نوزاد تبديل شود. البته ميزان موفقيت در مورد آنهايي كه در مرحله خيلي ابتدايي يا انتهايي هستند، ممكن است كمتر باشد. در بسياري از موارد‏ رويانهايي كه بين مرحله 8 سلولي (۴ سلولي در خوك) و بلاستوسيت هستند، موجب بيشترين نرخ آبستني مي­شوند. رويان­هاي مسنتر،‌ دستكاري­هاي آزمايشگاهي را بهتر از رويان­هاي جوانتر تحمل مي­كنند.

اكثر رويان­هاي گاو، جمع­آوري شده از رحم ، در مرحله مورولا تا بلاستوسيت پيشرفته هستند. در كل‏ تنها رويان­هاي عالي و خوب گاو را قابل انتقال به شمار مي­آورند. رويان­هاي معيوبي را كه داراي يكي از معايب زير هستند‏ بايد معدوم كرد.

طرح موات (MOET)  خصوصيات برتر ژنتيكي گله را به سرعت بالا مي­برد :‌

اصطلاح MOET كه از اول كلمات عبارات انگليسي به معني تخمك‌گذاري مضاعف و انتقال جنين گرفته شده است،‌اصطلاحي است كه مبتكر آن استراليايي‌ها و انگليسي‌ها بوده‌اند.استفاده از اين روش جديد درانتقال جنين موجب خواهد شد كه خصوصيات برترژنتيكي سريع‌تر از هربرنامه ديگري به گاوهاي شيري منتقل گردند.

دراجراي بهتر طرح (MOET)، نياز به يك يا چند گله بزرگ گاو ۱۰۰۰رأسي يا بيشتر شامل تليسه‌ها،‌گاوهاي جوان نر،‌گاوهاي شيري و دربعضي مواقع گاوهاي گيرنده اضافي مي‌باشد.نتايج حاصله ازاجراي طرح در زمينه بالابردن خصوصيات برتر ژنتيكي بااستفاده از تلقيح مصنوعي وديگر امكانات،‌فراگيربوده تمامي افراد گله را شامل مي‌گردد.

روند انتخابي مخلتف:

درتحت شرايط طرح MOET بايد گاوها براساس ركورد شير توليديشان و خصوصيات فردي‌يشان (مرجحا"‌خواهران تني وناتني) ‌انتخاب شوند تا بدين نحو بتوان فاصله طولاني رسيدن به برتري‌هاي ژنتيكي را كه با استفاده از آزمايش فرزندان يا پروژني تست (Progeny test) مدلل مي‌گردد، كوتاه‌تر كرد.برنامه پروژني تست متأسفانه اگر به درستي عمل شود به طور ميانگين از هفت تا هشت سال طول مي‌كشد تا اصالت يك گاونر به اثبات برسد و مورد استفاده جمعي به طور عمده واقع گردد.

درطرح MOET دقت انتخاب درمورد قابليت تكرارپذيري (Repeatability) براي ارزيابي ارزش ژنتيكي فردي گاوهاي نر درسطح پايين‌تر يا با بعد محدودتري نسبت به برنامه پروژني تست يا آزمايش فرزندان قراردارد،‌ولي اين طرح سرانجام نقطه شروعي براي ايجاد نسل‌هاي برگزيده‌تر بشمارخواهد رفت.

در طرح MOET برعكس دقت انتخاب در مورد قابليت تكرارپذيري صفات (Repeatability) براي ارزيابي ارزش ژنتيكي ماده‌گاو‌ها درسطح بالاتري بابعد وسيع‌تري نسبت به آنچه كه عملا" متداول است وجود دارد، زيرا به ارزيابي خويشاوندان يا افراد فاميل بيشتر وابسته است.

در طرح MOET بررسي امتيازات ژنتيكي حاصله درماده گاوهاي انتخابي درمقايسه با برنامه پروژني تست كه براي ارزيابي اصالت گاوهاي نرعملي مي‌گردد راهي كوتاه و درحقيقت ميان‌بر محسوب مي‌گردد.

فايده و خاصيت گله‌هاي ذكرشده (بعنوان هسته) در اين است كه با اطمينان مي‌توان افزايش يابالارفتن برتري ژنتيكي را ملاحظه وارزيابي كرد،‌ چون همه دام‌ها دريك يا چند گله تحت شرايط كنترل‌شده نگاهداري مي‌شوند.

بنابراين دام‌ها به درستي و بي‌هيچ سمت‌گيري خاصي مي‌توانند بايكديگر مقايسه شوند.براستي اشتباه اساسي موقعي رخ مي‌دهد كه بخواهيم ماده گاوهاي بهتر را درگله‌هاي مختلف مورد مقايسه قراردهيم تا گاوهاي حاصله از نرهاي جوان را به مانند آزمايش پروژني تست برگزينيم.

طرح (MOET) با گزينش و جمع‌آوري بهترين ماده گاوهاي در دسترس و جفت‌گيري آنها با ممتازترين گاوهاي نر موجود وتشديد حالت تخمك‌گذاري شروع مي‌گردد.جنين‌هاي استحصالي هم ممكن است، ‌تعيين جنسيت گردند و هم اينكه به دو نيم تقسيم شوند.فرزندان حاصل‌شده با يكديگر از لحاظ ويژگي‌هايي كه ذكر مي‌كردد،‌مقايسه شوند: مقدار توليد شير- تركيبات شير توليدي- سرعت دوشش- قابليت جذب غذا- عاري بودن از بيماري و بالاخره ويژگي‌هاي تيپ يا شكل ظاهري.

براساس شير توليدي دراولين دوره شيردهي ۵تا۱۰درصد از بهترين گاوها انتخاب شده واين كار تا نسل سوم نسبت به گاو‌هايي كه بااستفاده از انتقال جنين حاصل شده‌اند،‌ادامه خواهد داشت.براي آبستني نيز از نرهايي استفاده مي‌گردد كه در لواي برنامه پروژني تست برگزيده شده‌اند.

پس از چندين نسل ميانگين ارزش ژنتيكي دام‌هاي انتخاب‌شده از گله‌هاي نمونه‌اي كه بنام هسته خوانده مي‌شوند بالاتر از ميانگين ارزش ژنتيكي گاوهاي ديگر كه تعلقي به اين گله‌ها ندارند خواهند رفت،‌حتي چنين وضعي درمورد گاوهاي نر برگزيده شده به وسيله آزمايش پروژني تست‌شده نيز صادق است.

بنابراين بعدا" گاوهاي نر پروژني تست شده جز پاره‌اي اوقات از اين نقطه‌نظر استفاده نخواهد شد.بجاي آن‌ها درآينده از برادران بهترين ماده‌گاو‌ها كه درگله‌هاي نمونه ذكر شده وجود دارند براي اجراي طرحMOET استفاده خواهدشد.بطوريكه اسپرم‌ آنها را در سطح كشور براي ديگر ماده‌گاوها به كارمي‌برند زيرا ازلحاظ خصائل ژنتيكي (بطور ميانگين) برتر از گاوهاي نر پروژني تست شده مي‌باشند.

اولادان دام‌هاي جوان:

 براي اينكه طرح MOET بيشتر با موفقيت قرين گردد،‌اساسا" بهتر است كه فرزندان بدست‌آمده و گردآوري‌شده،‌متعلق به بهترين ماده‌گاو‌هاي جوان گله باشند نه گاو‌هاي مسن.اين نه به خاطر آن است كه از ماده‌گاوهاي ممتاز مسن براي اين منظور نمي‌توان استفاده كرد،‌بلكه در يك گله خوب با مديريتي كه اعمال مي‌گردد ماده گاو‌هاي جوان با مقايسه با ديگرافراد گله‌،‌داراي خصايص ژنتيكي برتري بوده،‌بطوري كه ميانگين ويژگي‌ آنها نسبت به بهترين گاوهاي مسن گله درحد بالاتري قرار دارد.

اگر چنين وضعي درگله‌اي وجود نداشته باشد خصايص برتر توليدي و نژادي ماده گاو‌هاي گله رو به زوال و افول رفته نه پيشرفت.

طرح MOET به اين نكته واساس اتكا وتوجه دارد.دربعضي موارد درلواي اين طرح عمدتا"‌از دام‌هاي جوان براي نگاهداري و پرورش استفاده مي‌گردد و بعدا"‌از ميان ‌آنها تعدادي با دقت بسيار حذف شده،‌ وگلچين ‌شده‌ها باقي خواهند ماند.في‌المثل اگر جنين‌هاي استحصالي از تليسه‌هاي به سن۱۵ ماه اخذ شده باشند،‌گوساله‌هاي آن‌ها بيش از۲سال طول خواهد كشيد تا آماده جفت‌گيري يا تلقيح گردند،‌كه درآن موقع آنها ۱۵ ماهه خواهندبود (درحدود ۹ماه دوران آبستني مادر مي‌باشد).مادران اصلي اين تليسه‌ها دراين موقع ۳۹ ماه داشته و دردومين مرحله شيردهي خود مي‌باشند.

بدين‌ترتيب تليسه‌هاي حاصل شده ازگاو‌هاي دهنده اوليه اگر پست وفاقد ارزش ژنتيكي باشند،‌مي‌توان آن‌ها راگردآوري و براي مقاصد پرواري،‌چاق و ازگله حذف كرد.ولي دراين هنگام چنانچه ذكر شد گاوهاي دهنده اوليه كه تليسه‌هاي برجسته وخوبي طي ۲ سال،‌ توليد كرده‌اند در سن ۳۹ماهگي بعنوان گاوهاي دهنده برتر،‌برگزيده شده، ‌عمل تشديد تخمك‌گذاري مجددا"‌درمورد آنها به اجرا گذاشته مي‌شود.متاسفانه استفاده از همه تليسه‌هاي توليدي،‌ازمادرهاي برجسته اوليه،‌بعنوان گاوهاي دهنده،‌به‌علت هزينه مربوط و تعداد زياد نتايج غيرعملي است.از اين رو دراين زمينه توافق‌هاي ديگري به عمل آمده است.في‌المثل وقتي كه تليسه‌ها زايمان كرده و به خوبي شيردهي را آغاز كردند پرتوليدترين آن‌ها را به عنوان گاوهاي دهنده انتخاب مي‌كنند.

دريك گله نمونه يا شاخص در طرح MOET دوبار ممكن است در يك فاصله ۷ ساله برروي يك نسل از آن گله اقدام به انتخاب گردد.(بطور متوسط براي نرها و ماده‌ها).چه آنكه افزايش خصايص ژنتيكي گله فقط وقتي عملي و مقدور مي‌باشد كه گاوهاي برتر و خوب جايگزين گاوهاي كم‌توليد و پست درگله گردند.ويژگي‌هاي برتر ژنتيكي بطور بالقوه درميان گاوهاي گله‌هاي نمونه طرح MOET به شدت افزايش خواهد يافت.زيرا چنانچه ذكر گرديد غالبا" طي هفت سال دوبار عمل حذف و جايگزيني افراد گله صورت مي‌پذيرد.

درطرح ‌MOET ميزان افزايش ويژگي‌هاي ژنتيكي به دوبرابر نمي‌رسد، ‌زيرا اطلاعاتي كه درمورد ارزش فردي ژنتيكي دام‌هاي تحت پوشش گردآوري مي‌گردد براي چنين سنجشي ازدقت لازم برخوردار نيست.افزون برآن فرصت كوتاهي در طول عمر يك گاو وجود دارد كه بتوان به دلخواه ويژگي‌هاي ژنتيكي مورد نظر رامستقيما" انتخاب كرد.اگرچه انتخاب ويژگي‌هاي ژنتيكي بطور غيرمستقيم نيز كاملا" مؤثر مي‌باشد،‌زيرا رابطه مثبتي مابين طول عمر و خصايص ظاهري مشهود وجود دارد، نظير كاهش انتشار بيماري ورم پستان و افزايش بالاي توليد شير.

بطور انفرادي گاوهاي نر طرح MOET از قابليت تكرارپذيري (Repeatability) شاخص‌هاي ژنتيكي بطور كمتري برخوردار مي‌باشند،‌ولي به طور دسته‌جمعي اين نرها خود پديده به شمار آمده شاخص هستند.بطوريكه اسپرم حاصله از آنهادرمزارع دامپروري كشور توزيع شده و به مصرف مي‌رسد،‌ولي اين اطلاعات موقعي به دست مي‌آيد كه بيشتر گاوهاي نر تحت پوشش با مقايسه باگاوهاي نسل جديد وجوانه گاو‌هاي نر طرح MOET ديگر از لحاظ ژنتيكي بي‌ارزش وفاقد اهميت هستند.

از طرح MOET چه به دست خواهد آمد؟

براستي طرح MOET موجب تمركز و جمع‌آوري منابع ژنتيكي شده،‌كه شخص مي‌تواند بااتكا برروي گله‌هاي اين طرح در زمينه صفات برجسته وراثتي اتخاذ تصميم كند.وقتي گله‌هاي طرح MOET ايجاد مي‌گردند،‌خيلي به ندرت اجازه داده مي‌شود دامهاي گله‌هاي ديگر وارد آن گردند.درحاليكه جوانه گاوهاي نر توليدي (يااسپرم‌هايشان) به ديگر گله‌ها قابل عرضه بوده،‌همچنين ماده‌گاوها و جنين‌هاي استحصالي را براي مقاصد اصلاح‌نژادي مي‌توان فروخت.اتخاذ چنين شيوه‌اي مي‌تواند براي پرورش‌دهندگان گاوهاي اصيل چندان خوشايند به نظر نرسد ولي فقط درگله‌هاي طرح MOET اين روش قابل اجرا مي‌باشد.

بطور متداول پرورش‌دهندگان گاوهاي برجسته واصيل دست‌كم از تهيه‌كنندگان گاوهاي مراكز اصلاح نژاد مي‌باشند.اگر اسپرمي كه تهيه شده و به مصرف مي‌رسد ازگله‌هاي طرح MOET فراهم گرديده باشد نتايج حاصله از لحاظ بهره‌دهي بهتر از اسپرم‌هايي مي‌باشد كه از نرهاي پروژني تست‌شده (آزمايش فرزندان) ‌بدست آمده‌اند و از همين رو با هزينه كمتر وضعيت اقتصادي دامپروران تغييركرده و بهتر خواهد شد.

در طرح MOET داشتن اطلاعات ويژه‌اي درمورد سرعت دوشش گاو‌ها و مقاومت دربرابر بيماري ورم پستان وبازدهي مواد غذايي مصرفي كه پيوسته براي دامپروران جالب و خوشايندبوده،‌عملي گرديده؛‌درحاليكه جمع‌آوري درست چنين اطلاعاتي با روش‌هاي متداول و مرسوم كاري بس مشكل به نظر مي‌آمده است.قبلا"‌روش‌هاي مشابه طرح MOET درمورد خوك‌ها و مرغ‌ها به اجراء گذاشته شد و باسرعت بيشتري نسبت به‌گاوها خصايل ژنتيكي ترقي داده مي‌شد.انتقال جنين در مورد خوك‌ها به علت وضع زايماني اين حيوان به صورتي كه درمورد گاو‌ها شرح داده شد،‌مورد نياز نمي‌باشد.

توليد آزمايشگاهي رويان گاو:

رويان را مي‌توان از گوساله‌ها،‌حيوانات بالغ داراي ارزش ژنتيكي بالا، گاوهاي گوشتي،‌حيوانات نابارور و ذبح‌شده يا ناعلاج و بااستفاده از اسپرم تعيين‌جنسيت شده به دست آورد.از طرفي چون با اين فن‌آوري مي‌توان تعداد زيادي اووسيت توليد كرد، ‌بنابراين مي‌تواند سهم مهمي در انبوه‌سازي و توليد حيوانات تراريخت داشته باشد.

درصد رويان‌هاي ايجاد‌شده با اين روش كه به مر


مطالب مشابه :


تاریخچه ی یه فولیکول کوچولو

و همه چيزاي خوب ديگه كه فقط مي شه بايد تا روز ۱۴ اندازه فوليكول به ۱۸ تا ۲۰ برسه تا يكي شون




فن آوری زیستیBiotechnology inreproduction of farm animals وانتقال جنین درگاو:(قسمت اول)

در كل‏ تنها رويان­هاي عالي و خوب گاو را قابل انتقال به شمار مي اندازه فوليكول و كيفيت




دلايل تغذيه اي سفيد شدن مو - 1

ويتامين b6 از ريزش موها پيشگيري مي‌ كند و توليد ملانين در فوليكول اندازه آن خوب اين




هیپوفیزقدامی-گلیکوپروتئینها

امیدواریم لحظات خوب و براي اندازه با گيرنده خاص خود كه در غشاي سلولهاي فوليكول




پرسش پزشكي (اكبر :‌درد زير بغل)

حدود يكماه پيش زير بغلم درد ميكرد و بعد از 3روز خوب شد ( قطرش به اندازه يا فوليكول




کیست تخمدان

با آزاد نشدن فوليكول، تخمك آزاد نشده افزايش سايز و اندازه اقدام به جراحى خوب اخبار




سازوکار دختر شدن یا پسر شدن نطفه چیست ؟

با این سونوگرافی، اندازه فوليكول اندازه گیری وقت مناسب و خوب انجام شود؛ زن




پرسش و پاسخ >>>>> ناباروری

‌زماني كه فوليكول ها به اندازه مناسب مي رسد داروي hcg تزريق مي شود و بيمار آماده خوب بود




برچسب :