بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4
قسمت اول- مقطع ازعملیات بدر تا تصویب قطعنامه
1- از عملیات بدر تا «فتح فاو» و «کربلای پنج»
در مرحلۀ تعقیب و تنبیه متجاوز، آخرین و مهمترین رکن، حمله نهایی یا حمله سرنوشت ساز بود. این امر هم برای دو طرف و هم برای کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ و سازمانهای بین المللی و رسانههای گروهی بسیار مهم و حیاتی بود. در داخل کشور و متأثر از نوع سخنان مسئولان، بویژه در نتیجۀ تبلیغات رسانهها، این باور در ذهن تودههای مردم شکل گرفته بود که عملیات سرنوشت ساز، حملۀ سراسری و مستمری است که در نتیجه آن ارتش عراق مضمحل شده، نقاط استراتژیکی مانند بصره، بغداد و کرکوک سقوط میکنند و به تصرف قوای ایران در میآیند و رژیم بعثی و به ویژه صدام، با شورش مردم عراق و کمک نیروهای ایرانی به آنها نیست و نابود خواهند شد و حکومتی مردمی و اسلامی در عراق بر روی کار خواهدآمد.
شاید افقهای دورتری نیز در پی این باورها وجود داشت مانند آزادی قدس و اصلاح رژیمهای مستقر در منطقه و برقراری اتحاد اسلامی بین مسلمانان و ایجاد یک بلوک سیاسی، ایدئولوژیک اسلامی که در برابر
ابرقدرتهای شرق و غرب نیروی سومی محسوب شود. حال باید دید معنا و مفهوم عملیات سرنوشت از در ذهن مسئولان سیاسی و نظامی طراز بالا چه بوده است؟ ایران به طور رسمی، برای پایان جنگ چهار شرط قایل شده بود:
1- بیرون رفتن عراق تا مرزهای رسمی و بین المللی،
2- محاکمه و تنبیه متجاوز،
3- اخذ غرامت،
4- بازگشت رانده شدگان عراقی.
اما به طور غیررسمی، شاید از حملۀ نهایی این تصور در ذهن مسئولان بود که با فتحی بزرگ یک یا چند نقطۀ استراتژیک عراق تصرف و ارتش دشمن را مضمحل و در نتیجه حکومت فعلی عراق را سرنگون کنند و در سطح مطلوب تری با جانشینان مشروع و مردمی رژیم بعث پای میز مذاکره بنشینند و با تضمین
سازمانهای بین المللی خواستها و شرایط خود را تحقق بخشند. در چنین وضعی، پس از عملیات بدر چند نکتۀ مهم شایان ذکر است: عراقیها که پس از عملیات بدر باز هم شاهد تصمیم قطعی ایران برای تداوم دفاع و عملیات سرنوشت ساز بودند، با حمایتهای سیاسی و تجهیزاتی حامیانشان و با گسترش دادن خشونت و وحشیگری خود در پشت جبههها، در قالب بمباران مناطق مسکونی و تأسیسات نفتی و اقتصادی، به مقابله و تضعیف روحیۀ مردم و دولت به منظور تداوم نیافتن عملیات بدر پرداختند. بنابراین،
پس از یک وقفۀ کوتاه، از اوایل خرداد 1364 و همزمان با شروع ماه رمضان، بمباران و موشک باران تهران و دهها شهر و مرکز استان را از سر گرفتند، هم چنین از طریق رادیو عراق و گروههای مخالف جنگ و ضدانقلاب داخلی با جنگ روانی و تبلیغاتی گسترده، این منظور خود را هرچه بیشتر تحقق میبخشیدند. رسانههای خودی از جمله روزنامه اطلاعات نیز، متقابلاً، برای تضعیف این موج و تقویت روحیۀ ملی فعالیت میکردند. پس از حدود سه هفته از عملیات آتشباری عراقیها، روز قدس نزدیک شد و راهپیمایی ضداسرائیلی ایرانیها در آن روز به رفراندومی برای حمایت از شعار جنگ، جنگ تا پیروزی مبدل شد. شرکت بسیار گستردۀ مردم در سراسر کشور، در این راهپیمایی به اضافۀ مقابله به مثل سنگین ایران به ویژه شلیک موشک به بغداد، موجب توقف آتش باری عراق شد. بنابراین، مجدداً همه منتظر حملۀ سرنوشت ساز بودند. این حمله سرانجام در قالب عملیات والفجر 8، در 20 بهمن 1364، شکل گرفت و شبه جزیره و بندر نفتی فاو به تصرف ایران درآمد. این پیشروی وحشت حامیان عراق را برانگیخت و آنها خود را به طور جدی با تهدید گسترش انقلاب اسلامی مواجه دیدند و در نتیجه، صفوف خود را فشردهتر کردند. یکی از اقدامات حاد آنها، به خصوص به سرکردگی عربستان، افزایش تشدید عرضۀ نفت بود که موجب سقوط بیسابقۀ قیمت نفت گردید و درآمد ایران در سال 65 به کمتر از 6 میلیارد دلار رسید که تبعاً این امر در درازمدت، موجب کاهش فراوان درآمد دولت میشدو تداوم عملیات نیز مشکل ساز بود.
مرحلۀ دیگری از عملیات ایران در دی ماه 1365، تا کربلای 5، در شرق بصره صورت گرفت که گرچه از لحاظ نظامی و انهدام نیرو، ضربات سختی به ارتش عراق وارد ساخت، موجب تصرف نقاط کلیدی و مهمی برای ایران نشد.
در این زمان جنگ نفتکشها در خلیج فارس به اوج خود رسید و توجه محافل جهانی را کاملاً به خود جلب کرده بود و آمریکا تبلیغات زیادی را در مورد ضرورت تأمین امنیت این آبراه به دلیل بین المللی بودن آن و تأثیر در اقتصاد جهانی آغاز کرد. کویت نیز به همین بهانه خواستار حمایت آمریکا و شوروی از تردد نفتکشهایش شد و سرانجام، طی قراردادی با آمریکا قرار شد کشتیهای کویت با پرچم و اسکورت ناوگان آمریکا تردد کنند. بدین ترتیب، پدیدۀ جنگ هرچه بیشتر بین المللی شد و در چنین وضعی شورای امنیت سازمان ملل متحد در تیرماه 1366، قطعنامه 598 را صادر کرد.
2- قطعنامه 598:
روزنامۀ اطلاعات در، سه شنبه مورخ 2/4/66 با عنوانی … (به ابعاد 5 × 15 سانتی متر ) چنین خبر داد: اعضای دائمی شورای امنیت، قطعنامهای به منظور پایان دادن به جنگ ایران و عراق به تصویب رساندند. از فردای این روز، به طور دایم، عنوانهای کوچکی از قول مسئولان در نقد و مخالفت با این قطعنامه، در صفحات روزنامه درج شد. این تحلیلها عمدتاً مطرح میشد که اعضای دایمی شورای امنیت، به طرق مختلف، فشارهایی را برای قبولاندن قطعنامه آغاز خواهند کرد. به طور طبیعی، مدعی اصلی آمریکا بود .
بنابراین احتمال رویارویی ایران و آمریکا اذهان را به شدت مشغول کرد و میدان اصلی این برخورد نیز جایی جز خلیج فارس نبود. این امر، به طور محسوسی، تجاوز عراق را فرعی کرد و جبهۀ روانی و نظامی در مقابل آمریکا، در گسترۀ جغرافیایی دهانۀ فاو تا تنگۀ هرمز، مسئله اصلی شد. در چنین اوضاعی روزنامۀ اطلاعات، در روز چهارشنبه، 3/4/66، در صفحۀ 6، که اختصاص به مطالب سیاسی داشت، مقالهای از مجلۀ استراتژیک با عنوان زیر درج کرد: پیش فرضهایی برای احتمال رودررویی نظامی ایران و آمریکا در
منطقه خلیج فارس. قسمت دوم این مقاله نیز در یکشنبه مورخ 7/7/66 چاپ شد. این مقالۀ بالنسبه علمی، دیدی به اصطلاح واقع بینانه و واقع گرایانه را مطرح میکند و روزنامه با عنوان کردن چند جمله از مطالب مقاله، گویی با آن همراهی نشان میدهد.
در این مقاله آمده است که دغدغۀ آمریکا توازن قوای منطقهای است و رهنمود کلی مقاله آن است که رویارویی به صرفه و صلاح نیست و قضیۀ جنگ بهتر است از کانال سازمانهای بین المللی و به طور مسالمت آمیز حل شود و سرانجام این توصیه یک سال بعد، در تیرماه 1367، با پذیرش قطعنامۀ 598 … شد. شنبه 6/4/66 عنوا اول روزنامه چنین است:
هاشمی در نمازجمعه: شرق و غرب بدانند اگر گلولهای در خلیج فارس شلیک شود، پایان جنگ دیگر در اختیار آنها نخواهد بود. این مطلب، به طور ضمنی، بدان معنا بود که جنگ و حملۀ عراق با ترغیب شیوخ منطقه و شرق و غرب به ما تحمیل شده، تا آنها به مقاصد خود یعنی براندزای، تضعیف و تجزیۀ ایران برسند. اما وقتی مقاومت انقلاب اسلامی این توطئه را خنثی کرد، متحدان از طریق فشار نظامی و سیاسی میخواهند به جنگ پایان دهند تا مانع سقوط صدام و توسعۀ انقلاب اسلامی شوند و حضور آمریکا در خلیج فارس و همراهی با عاملان جنگ تحمیلی به همین منظور است. اما اگر اینها دست به اقدام جدی بزنند ایران جنگ را گسترش میدهد به طوری که آنها قادر به پایان دادن به جنگ نباشند. خلاصۀ کلام آن که جوهرۀ تحلیلها در آن روز چنین بود که متحدان صدام اکنون ادامۀ جنگ را به نفع خودشان نمیدانند پس ما باید از این اهرم به نفع اهدافمان بهره برداری کنیم. در این وضعیت سرمقالۀ روزنامه با عنوان "سخن روز" به سلسله مقالاتی دربارۀ گرانی و تورم اختصاص مییابد زیرا با سقوط درآمد نفت، از سال 1365، فشارهای اقتصادی به طور ملموس چهره نمایانده و بخش زیادی از توان نظام مصروف آن شده است. علاوه بر تصاعد فشارهای جنگ، بالا رفتن قیمتها و کمبود کالا مشکل را برای مردم و مسئولان دوچندان کرده است.
در این ایام، از یک سو، هزینههای جنگ به طور مضاعف بالا رفته بود زیرا ایران در اوج عملیات آفندی و تهاجمی قرار داشت و از سوی دیگر، رژیم عراق جنگ را به پشت جبهه کشانده بود. در نتیجه هم ظرفیتهای اقتصادی و تولیدی نابود میشد و هم تولید و صادرات نفت به شدت آسیب میدید.
هم چنین، هزینۀ تهیه پدافند و ساخت پناهگاهها در دهها شهر کشور بر هزینههای موجود افزوده شده بود. به موازات چنین افزایش هزینهای، درآمد نفت، که اصلیترین منبع درآمد دولت بود، به سبب افزایش شدید عرضۀ نفت عربستان، از بشکهای بیست و هشت دلار به بشکهای هشت دلار، سقوط کرده بود. مجموعۀ مسائل فوق سبب شده بود که تولید، واردات و عرضۀ کالاها به طور چشمگیری کاهش یابد و علاوه بر این، سودجویی محتکران و گران فروشان، اقتصاد کشور را با تورم، کمبود و گرانی فزایندهای روبه رو کرد. بنابراین، عامۀ مردم هم بار جنگ را به دوش میکشیدند و هم فشار مشکلات اقتصادی را تحمل میکردند و در واقع، ملت و نظام همزمان با دو جبهه گسترده یعنی جنگ و فشار اقتصادی رویاروی بودند. به منظور حل مشکلات اقتصادی، دولت از امام اجازه تعزیرات حکومتی را اخذ کرد که به معنی انتقال بخشی از اختیارات قوه قضاییه به مجریه بود تا بتواند با محتکران و گران فروشان راساً برخورد و آنها را مجازات کند. در چنین شرایطی امنیت ملی را دو خطر عمده تهدید میکرد: یکی فشار حمله عراق، که با حضور آمریکا و متحدانش تشدید شده بود، و دیگر مسئلۀ فشارهای اقتصادی داخلی که میتوانست باعث ضعف ارادۀ ملی برای تداوم دفاع و موجب بهره برداری دشمنان گردد.
در چنین وضعی رسالت رسانهها در تحکیم امنیت چنین تحقق مییافت که به درستی هر دو عامل تهدید امنیت ملی را بشناسانند به گونهای که هیچ یک تحت الشعاع دیگری قرار نگیرد و روحیۀ ملی تضعیف نشود.
یکشنبه، 14/4/66، عنوان اصلی روزنامه چنین است: فرماندهان سپاه آمادگی خود را برای عملیات در سراسر جبههها اعلام کردند. به نظر میسید که هدف مسئولان جنگ انجام دادن عملیات نظامی پیش از انسجام فشارهای سیاسی همه جانبه متحدان عراق و در نتیجه، شکست ارتش آن کشور بود.
عنوانهای اول روزنامه تقریباً در همۀ روزهای این ماه راجع به جنگ است: روزنامه شنبه مورخ 27/4/66، در عنوان صفحه اول چنین آمده است:
شورای امنیت پس فردا پیش نویس قطعنامۀ خود را به رأی خواهد گذاشت. به ابعاد 5 × 15 سانتی متر و شرح در صفحۀ 20 بی آن که هیچ گونه تفسیر و تحلیل دربارۀ آن به عمل آید).
شنبه مورخ 29/4/66، روزنامه مطلب زیر را از قول رئیس جمهوری در اجتماع مردم تبریز عنوان میکند: رئیس جمهور: برای قطعنامه شورای امنیت که زیر نفوذ آمریکا تصویب شود، ارزشی قائل نیستیم. در روز سه شنبه 30/4/66 عنوان بسیار درشت و اول روزنامه چنین است: گفتگوی اطلاعات با رئیس مجلس پیرامون جنگ، قطعنامه شورای امنیت و اجازه جدید امام به دولت. عنوان فرعی: امام تعزیر گرانفروشان را حکم حکومتی دانستند و به دولت اجازه دادند رأساً گرانفروشان را تعزیر کنند. عنوان فرعی: پیرامون قطعنامه: در ایران به چیزی کمتر از جارای عدالت قناعت نمیشود. در متن مصاحبه قید
شده که قرار این ملاقات از چندی قبل با آقای هاشمی گذاشته شده است و این نشست در روز 29/4/66 منعقد گردیده است. قطعاً مسئولان در چارچوب بیانیههای رسمی یا سخنرانیهای مختلف مطالبی راجع به مسائل مملکتی میگویند که بعضاً به وسیلۀ تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی برای همۀ رسانهها ارسال میشود. اما هر رسانهای بنا به دیدگاه خود آن را به نوعی منعکس میکند. اما وقتی که یک رسانه، مستقلاً، به سراغ یکی از مسئولان میرود و با کمیت و کیفیت خاصی مطالب را منتشر میکند، هرچه بیشتر میتوان با موضع و دیدگاه آن رسانه آشنا شد. روزنامه در عنوان اصلی فقط به انعکاس خبر اکتفا کرده و مسئلۀ قطعنامه را صرفاً به عنوان یک خبر منتشر کرده است، اما زیر «عنوان اول» به مسئلۀ گران فروشی اشاره دارد و این نشان میدهد که از دید این رسانه، در آن وضعیت، گرانی یکی ازمعضلات بسیار، بسیار مهم مردم است. زیر عنوان دوم اشاره به قطعنامه دارد و طوری انتخاب شده که خواننده دربارۀ آن احساس بینابین داشته باشد. گرچه تلویحاً میخواهد بگوید که قطعنامه از لحاظ آرمانی و اصولی پذیرفتنی نیست. اما عنوان، در عین حال، چنین القا میکند که توجه به قطعنامه واقع بینانه است. البته آقای هاشمی رفسنجانی، در متن مصاحبه، ضمن ابراز نارضایتی از قطعنامه و شورای امنیت اشاره میکند که به هرحال این قطعنامه دو سه نکتۀ جدید دارد.
اطلاعات در همین روز یعنی 30/4/66 در صفحۀ 2 بیانیۀ وزارت خارجه ایران را دربارۀ قطعنامۀ 598 منتشر کرده است. از این پس مسئولان قطعنامه را رسماً نه رد میکنند نه تأیید. از یک سو گفته میشود که این قطعنامه در مقایسه با قطعنامههای پیشین حاوی نکات شایان توجهی است، از سوی دیگر، روح کلی آن طوری نیست که خواستهها و حقوق حقۀ ایران را محقق نماید. در این ایام احتمالاً، در پشت پرده و در سطوح بالای مسئولان سیاسی و نظامی کشور دو دیدگاه وجود داشته است. سیاسیون بیشتر نظر به نکات
مثبت قطعنامه دارند و میخواهد از راه دیپلماتیک به جنگ خاتمه دهند. نظامیان که قطعنامه را وافی به مقصود نمیدانند معتقدند که با تکیه بر اهرم نظامی و تضعیف یا براندازی حکومت بعثی، حقوق حقه کشور را میتوان به دست آورد. البته در تبلیغات رسمی و در سطح رسانهها دیدگاه اول کمتر مطرح میشد و دیدگاه دوم با استناد به استراتژی و شعار حضرت امام خمینی (ره) یعنی جنگ جنگ تا پیروزی رسمیت و مقبولیت بیشتری داشت. روزنامۀ اطلاعات نیز ضمن داشتن نیم نگاهی به راه حل سیاسی، که آن را به طرق گوناگون مطرح میکرد، عمدتاً مروج دیدگاه دوم بود.
3- اولین درگیریهای ایران و امریکا
پس از تصویب قطعنامۀ 598، در تیرماه 1366، فشارهای سیاسی تبلیغاتی فراوانی در سطح جهان علیه ایران شکل میگیرد که با گسترش حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تشدید میشود. هم چنین، در مردادماه، در راهپیمایی برائت از مشرکین، در مکه، پلیس سعودی حجاج ایرانی را مورد حمله قرار داده، تعداد زیادی به شهادت رسیده و عدهای مجروح میشوند و مناسبات دو کشور قطع میشود. در این جا نگاهی به مطالب روزنامۀ اطلاعات در مهرماه میاندازیم زیرا در این ماه رئیس جمهور به اجلاس سالانۀ مجمع عمومی سازمان ملل رفته و سخنرانی جامعی ایراد کرده است. این عمل ضمن آن که نوعی پذیرش رسمیت و مقبولیت مجامع بین المللی از سوی ایران است، در عین حال، بالاترین مقام قوۀ مجریۀ جمهوری اسلامی انتقادات ایران از عملکرد سازمان ملل و قطعنامههایش را نیز مطرح میکند .
عنوان سرمقاله اطلاعات نیز در هفتۀ اول مهر، با عنوان یادداشت، در صفحۀ 2، برای توجیه و تبلیغ گفتار و آراء مسئولان چنین است: مجازات متجاوز راه حل جلوگیری از تجاوزات بین المللی، در عین حال، ایران اهرم اصلی برای تحقق شرایط و خواستهایش را بر نیروی نظامی و تداوم عملیات استوار ساخته و استفاده از اهرم سیاسی و سازمانهای بین المللی را فرعی قلمداد کرده است. بدین ترتیب، روزنامه در یکشنبه مورخ 12/7/66، با مسئول بسیج سپاه مصاحبهای اختصاصی به عمل آورده و از قول او چنین عنوانی را با حروف درشت چاپ کرده است: 500 هزار رزمنده بسیج دریایی آماده انجام عملیات شهادت طلبانه در خلیج فارس شدهاند. به نظر میرسد که ایران عمدتاً در تبلیغات و مانور سیاسی است که میتواند اهرم نظامی را اصلی کند ولی در واقعیت در پی آن است، که با نشان دادن عزم خود برای دفاع و بسیج حداکثر نیرو و امکانات، نظام بین المللی و به خصوص آمریکا را از حمله بازداشته و قانعشان کند که بهتر است از راه سیاسی و به طور عادلانه و با تنبیه و مجازات متجاوز قضیه را حل کنند. در این ایام روزنامۀ اطلاعات فعالتر به نظر میرسد زیرا فرمانده کل سپاه را جهت بازدید از مؤسسه و سخنرانی در جمع کارکنان دعوت میکند و عنوان اول روزنامۀ پنجشنبه مورخ 16/6/66، چنین است: تحلیل فرمانده کل سپاه از شرایط جدید جنگ و حضور فزایندۀ نظامی آمریکا در خلیج فارس. همان طور که ملاحظه میشود این عنوان تا حدود زیادی جنبۀ خبری دارد و برخلاف روال آن روزها کمتر دارای جنبۀ شعاری و جانبدارانه است. یعنی به نظر میرسد که روزنامۀ اطلاعات، به رغم گرایش به راه حل نظامی، در مصاحبه با فرمانده کل سپاه، که نماینده دیدگاه نظامی است، مطلبی را عنوان میکند که به دیدگاه سیاسیون نزدیکتر است.
در همین ایام است که برخوردها و صف بندی ایران و آمریکا به مرحلۀ حساس میرسد و اخبار آن مطبوعات و رسانهها را در بر میگیرد. نیروهای آمریکایی به یک کشتی نیروی دریایی ایران به بهانۀ مین گذاری حمله و مسئله را بسیار حاد میکنند و طبعاً نگرانی در مورد امنیت ملی کشور بسیار بالا میگیرد. روزنامۀ اطلاعات نیز عنوان اول خود را در، سه شنبه مورخ 21/7/66، چنین برمیگزیند. پس از دستیابی به موشک "استینگر" ایندیپندت اعلام کرد: عنوان اصلی: خلبانان آمریکایی از نزدیک شدن به نیروهای ایران منع شدند و در شمارۀ بعدی، دربارۀ موشکهای چینی موسوم به کرم ابریشم سخن رفته که قادرند امنیت نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس به خطر بیندازند. این اخبار تا حدودی میتواند امنیت ملی و روانی را تحکیم و تقویت نماید، با این وجود، مجموعۀ عواملی چون گرانی و مشکلات اقتصادی، فشارهای سیاسی و تبلیغاتی کشتار حجاج، مورد تهاجم نظامی قرار دارد .
پشت جبهه و مانورها و تهدیدهای آمریکا، فشار شدیدی برای کشور و امنیت ملی ایجاد کردهاند که روزنامه اطلاعات این مجموعه را در سرمقالۀ شنبه، مورخ 25/7/66، با عنوان "سخن روز" در عنوان زیر به نمایش میگذارد: غربت و مظلومت ایران در میدان جنگ. و سرانجام نقطۀ عطف جنگ و رویارویی ایران و آمریکا فرا میرسد. نیروهای آمریکایی در خلیج فارس در 27/7/66 به سکوی نفتی رشادت حمله میکنند و آن را به آتش میکشند و این به معنی تجاوز به حاکمیت ایران و همسویی کامل با عراق است. این عمل هیجان و التهاب زیادی در سطح ایران، منطقه و جهان ایجاد میکند که روزنامۀ اطلاعات سه شنبه، مورخ 28/7/66، با عنوان بسیار درشت، آن را چنین منعکس میکند: جهان با بیم و اضطراب در انتظار پاسخ قاطع ایران. این تیتر چنین انتظاری ایجاد میکرد که ایران در پاسخ به حملۀ نیروهای آمریکا به کشتی نیروی دریایی و سکوی نفتی رشادت متقابلاً وارد عمل شود و تبعاً، آمریکا نیز به طور گستردهتری ایران را در مورد حمله
و تجاو ز قرار خواهد داد، در ادامه، ایران جنگ را به سراسر خلیج فارس و کشورهای عربی منطقه بسط خواهد داد و از آن پس، دیگر تکلیف صفبندیهای منطقهای و جهانی معلوم نخواهد شد. اما ایران در این عرصه گام نگذاشت، بلکه به روال گذشته و به منظور مقابله مثل، چند موشک دریایی به تأسیسات ساحلی و نفتی کویت شلیک کرد. زیرا این کشور، به بهانه تحت الحمایه قرار گرفتن کشتیهایش، عامل کشاندن نیروی دریایی آمریکا به خلیج فارس بود. همچنین، ایران در ادامۀ جنگ نفتکشها، شناورهایی را که نفت و کالای حامیان منطقهای عراق را حمل میکردند هدف قرار میداد.[1]
[1] محمدباقر حشمت زاده، کتاب ارتباطات و امنیت ملی در جنگ ایران و عراق، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، صص152-189
مطالب مشابه :
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4.
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4
ملی در دوران جنگ با عاملان جنگ تحمیلی به جمهوری در اجتماع مردم تبریز
نقش جنگ تحمیلی در بیداری اسلامی منطقه
نقش جنگ تحمیلی در جرقههای این بیداری در طول دوران دفاع مقدس چشم و دل تبریز خاکریز30 ۩۞
نقش تبلیغات در جنگ از دیدگاه امام خمینی
نقش تبلیغات در جنگ از در این دوران، در مرزهای در خلال جنگ تحمیلی، صدام طی
بازخوانی تاریخ : روابط نظامی ایران و لیبی در دوران جنگ تحمیلی
روابط نظامی ایران و لیبی در دوران جنگ تحمیلی به نقش نیروهای لیبیایی در تبریز و به یک
شهداي آذربايجان،
108 شهید گمنام دوران دفاع مقدس در 18 نقطه از زمان جنگ تحمیلی تا "شهرستان تبریز" به
موضوعات تحقیق درس انقلاب اسلامی ایران
بررسی نقش مردم و علما در لغو بررسی نقش دکتر محمد مصدق در دوران نهضت ملی جنگ تحمیلی و
مقاله دفاع مقدس
اسلامی در دوران دفاع نقش مردم در جریان جنگ در جنگ تحمیلی جنگ ما
دانشجويان در جنگ تحمیلی سايبري دائم به دشمن هجمه كنند
دانشجويان در جنگ تحمیلی سايبري و بسيجيان دوران به نقش مهم و تاثير گذار
مختصری از زندگی دکتر شهرام دبیری اسکویی
ارتش در تبریز و نیز به بیشترین نقش را در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعثی
برچسب :
نقش تبریز در دوران جنگ تحمیلی