سمير و بن در آستانه ي مرگ

سريال هشدار براي كبري 11،لعنتي!!باز هم اشتباه نوشتم.درستش اينه"هشدار براي كبرا 11"چون كبري به كبرا هيچ ربطي نداره!!خب چي داشتم مي گفتم؟؟آهان يادم اومد.سريال هشدار براي كبرا 11 هفته ي پيش خيلي باحال بود ولي كجاي كاري داداش؟؟!اين داغستان ادامه دارد(عمدا نوشتم داغستان چون كه اين يكي سرياله خيلي غم انگيز بود!!)!!آره سريال هشدار براي كبرا11 هفته ي پيش خيلي غم انگيز تموم شد ولي هنوز اين داستان ادامه دارد و معلوم نيست كه در انتهاي اين ماحراي غم انگيز سمير گركهان و رفيقش ميميرند يا گروه خلافكارها .با اين حال مي خواهم خلاصه اي از كبرا11 هفته ي پيش را بنويسم:

"عنوان:اردوگان آتالاي و توم بك ،در آستانه ي مرگ"

ماجرا از اين قرار بود كه سمير و بن مرخصي گرفته بودند و رفته بودند يه سر صخره نوردي كنن.سمير در حال خنديدن بود كه ناگهان صداي شليك گلوله به گوش رسيد.سمير گفت"لعنتي"و از طناب نگهدارنده ي تعادل پايين آمد.وقتي به زمين جنگلي كه پاي صخره قرار داشت رسيد آن را باز كرد.به دنبال او بن هم همين كار را كرد.آن ها به جايي كه صداي گلوله را شنيده بودند رفتند و مردي را ديدند كه به پشت افتاده بود و همانمطور كه خون از لاي كت اش بيرون مي زد داشت جان مي داد.سمير و بن به او رسيدند.سمير گفت:"يك آمبولانس خبر كنيد"و به مرد گفت :كي بهت شليك كرده؟مرد همانطور كه جان مي داد گفت:"اي ...جي. .....سي...."و با دست خوني اش كلوخي را برداشت و اين حروف را روي زمين نوشت.سمير گفت:"اي جي سي چيه؟"مرد آخرين كلمات را قبل از مردنش گفت:"سازما....ن ....پيش..گيري ..از حو...ا..دث طبيع.........ي"و جان داد.

همان لحظه بن گفت:"سمير بزن به چاك اين يه تله است"همين كه سمير خواست برگردد،صداي موتور ماشين هاي تك سرنشين را شنيد.به دنبال صدا ماشيني از پشت بوته ها بيرون آمد.سرنشيني كه روي ماشين نشسته بود،مسلسلي را در دست داشت.و تا نگاهش بهسمير و بن افتاد ،خشاب مسلسل را كشيد و .....

ترررررر...ترررررررر.....ترررررر."لعنتي"سمير همينطور كه به دنبال بن داشت از دست خلافكارها فرار مي كرد،اين جمله را به زبان آورد.آن ها با تمام قوا فرار مي كردند.هم چنين ،چند ماشين تك سرنشين هاي ديگري نيز از پشت سر دنبال آن دو به راه افتادند.سمير و بن به محوّطه اي باز رسيدند كه هيچ درختي نداشت.دست كم قبلا مي توانستند خود را در ميان درخت هاي انبوه جنگل پنهان كنند امّا الآن فقط كافي بود تا يكي از دزد ها تيري شلّيك كند......

ادامه ي اين قسمت از مجموعه ي كُشدار براي حبرا 11 (ببخشيد ديگه دست خودم نيست!!!)به زودي گذاشته مي شود........................

سمير و بن در آستانه ي مرگ

مطالب مشابه :

تام بک

گالري هشدار براي كبرا 11

موسیقی متن سریال هشدار برای کبرا 11

اخبار کاری و شخصی از افشانی وخیرابی(واما افشانی با یک مجموعه اکشن)

سمير و بن در آستانه ي مرگ