ریچاردراجرز+معماری
در سال 1960، به نفس افتادن نهضت مدرنیسم و بسیاری از آرمان های آن و به نقد کشیده شدن آثارش توسط رابرت ونتوری، جین جاکوپس، پیتر بلک ، آلوو روسی و برخی منتقدین دیگر، دریچه جدیدی در جهان معماری آغاز گشت که عصر پست مدرن ، نامیده شد در این دوران – علی رغم نقدهای درست به مدرنیسم- آثاری خلق شد که در آنها ،فکه واصالت اندیشه بشر ، جای خود را به سلیقه های شکلی داد و در جهت تاریخی آن نیز ، کماکان به صورت شکلی باقی ماند. در این میان نهضت های تک بدون فریفتگی به این نگاه شکلی پست مدرن، روش و نهضتی را دنبال کرد که در آن، عقل و منطق ساختمانی ، مشخص کننده زیبایی شناختی زمان شد و در واقع ، علم مهندسی با هنر معمار یآمیخته گشت که الگوی حاصل از آن، رویکردی ممتاز از جهانی آینده نگر و امروزی است.
به راستی- های تک چیست؟ فن است یا سبک معماری, نوعی عملکرد صرف است یا هویتی بیانی ، ارتباطش با تکنولوژی ؟ چرا یان رویکرد بیشتر در انگلستان ظهور یافته است؟
های تک به چند آرمان است؟
1) تولید صنعتی در اجرای ساختمان از طریق صنایع و قالب گیری محاسبه شده قابل تکثیر.
2) روبرو شدن با ساخت و ساز به اصطلاح «خشک» یعنی درو از شیوه های سنتی سنگ و آجر، گچ و سیمان و ملات. سپس توجه خاص به اصول منطق ریاضی- فنی ساخت به معنای دسترسی به کالبدی که منطق شکل گیری آن از دانشی پیروی می کند که امکانات علم امروزی به آن رسیده است و دیگر، از بین بردن انبوه مصالح و جرم صلب در بنا و جایگزین کردن آن با سبکی، شفافیت و انعطاف پذیری فضاهای متنوع مورد نیاز بهره برداری .
به بیان دیگر، نهضت های تک در دوران اجرایی دیدگاه های خویش در پی آن است که تمام عناصر تشکیل دهنده ی کالبدی بنا ، کاملا نمایان شود و تمام اجزاء آن ، از سازه های همراه با اتصالات پیچ و مهره ای فولادی گرفته تا تأسیسات، کاملا آشکار و شفاف و حتی تجلی روشن آنها از طریق رنگ پردازی مفهومی برای تفکیک عناصر کارکردی و تمیز دادن رویکردهای مصرف و حرکت باشد.
بحث های تک، فاصله بین معماری سنتی «خیس» که توسط کارگران و استادان معمول معماری، سومری اجرا می گردد، با معماری صنعتی پیچ و مهره ای و به اصطلاح «خشک» است که توسط کارگران فنی صنعتی به اجرا درمی آید. معماری های تک به باور بسیاری از مورخین معماری معرف عصر پویایی و تحول و اکتشافات علم نوین است که گسست آن با معماری های سنتی و تاریخی، در جهت ارتقاع انسان جدید آینده در هزاره سوم است.
های تک همان قدر که یک مفهوم دیدگاهی اجتماعی تمدن بشری است یک مفهوم همه جانبه فنی نیز هست. مفهومی که در آن تولید صنعتی در اختیار رفاه بیشتر قررا می گیرد لذا بر خلاف بسیاری از سبک های زمان پست مدرن در نیمه دوم قرن بیستم معماران پیرو های تک، پیوسته در جستجوی نوعی انضباط فکری متکی به علم و جامعه بودند .
میل به بودن در زمان خویش، همراهی با تمامی تحولات علمی ، خارج کردن بستر معماری از حوزه خواص و بوجود آوردن شریان های اجتماعی مردمی از طریق تولید و صنعت و نگاه به آینده به جای نگاه احساسی به تاریخ، از اهداف گروه معماران های تک است که در بناهای آنها، شکل معماری حاصل این معیارهای بنیادی است.
سبک معماری های تک، سبکی که تا قبل از معمارانی همچون راجرز و فاستر، ذهنیت چندانی قابلی درکی از آن وجود نداشت و تصور و باور آن برای عوام کمی دشوار یا حتی غیر قابل باور به نظر می رسید. در پی نظریه پردازی ها، طرح ها و بناهای اجرا شده ی این طراحان ، های تک به عینیت در معماری مبدل گشت. عینیتی قابل لمس برای همگان.این شیوه به مرور زمان فراگیر شد و زیبایی های نهفته در صنعت و ماشین، جایگاه خود را همان گونه که از نامش پیداست به عنوان یک معماری همراه با تکنولوژی برتر باز نمود.
با شروع قرن بیستم و رشد جمعیت در سراسر جهان و متعاقباً نیاز انسان برای رفع مایحتاج زندگی، همچنین محدود بودن مقادیر طبیعی انرژی در جهان و عدم پراکندگی منابع نفت و گاز کشورهای جهان اول به دنبال راه حل های گوناگونی بودند. نکته ای که در این جا لازم است به آن اشاره شود بهینه سازی مصرف سوخت است. کشورهای پیشرفته جهان با تربیت نخبگان در رشته های مختلف، مصرف انرژی را با بالاترین راندمان به حداقل رسانده و خطر آلودگی محیط زیست را نیز تا حد امکان کاهش دادند. معماری نیز از رشته های در جهان است که با رعایت اصول ساخت می توان مصرف انرژی را تا حد قابل ملاحظه ای در آن کاهش داد.
طراحی همچون ریچارد راجرز در راه پیشبرد اهداف خود، بهینه سازی مصرف انرژی را در ساختمان را عامل مهمی می داند. در پروژههای راجرز می توان نشانه های خطوط مشترک و تفکرات اقلیمی را که گویایی محوریت فکری و ذهنیت خلاق اوست مشاهده کرد. د رتفکرات گروه راجرز نوع اقلیم منطقه، آفتاب ، باد و گیاهان ، عوامل مهمی هستند که نقش اساسی دارند.
راجرز با مطالعات عمیق راه را برای انجام پروژه های معماری زیست اقلیمی هموار ساخت. او با استفاده از باد خور، نورگیر وزش باد و تابش نوع خورشید را در بنا کنترل می کند و ساختمان را به عنوان عاملی برای ایجاد فضاهای سالم و راحت برای زندگی انسان، از نظر بالا بردن سطح کارایی فیزیکی و ذهنی، کاهش میزان ابتلا به بیماری ها، همچنین کاهش مصرف سوخت های تجدید ناپذیر و آلوده کننده به محیط زیست حائز اهمیت می داند، طبیعت نیز در تفکر این قبیل معماران نقشی اساسی دارد. شرکت های آنها به دلیل پاسخ اکولوژیکی طرح و طراحی، از دیگر شرکت ها متمایز شده اند.
لوکوربوزیه در قرن بیستم چنان تحولی در معماری به وجود آورد که از این طریق بسیاری از افراد دریافتند که معماری می تواند پردازش ویژه ای در تمدن نوین بشری ایجاد کند و بعد از آن میس ون دروهه مرزهای بازنمایی امکانات فنی را شکفتند و تعریف نوینی برای ساخت قائل شدن.
ریچارد راجرز در زمره معماران شاخص قرن بیستم قرار دارد و شکل جدیدی از بیان معماری را عرضه می کند و با آثار بدیع خود توانسته است هویت بارزی در قالب این رشته ارائه نماید. در این روند ولی به همراه نورمن فاستر و رنزو پیانو و چند شخصیت دیگر نهضت معماری فنی پیشرفته های تک (high technology) را بوجود آورند.
راجرز در سال 1933 در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد و تحصیلات معماری را در مدرسه (AA) architectural association لندن و سپس در دانشگاه بیل آمریکا به پایان رساند. او اولین تجربیات ساخت و ساز خود را بین سالهای 1963-1967 انجام داد.
در آن زمان، گروه چهار (team4) را همراه نورمن فاستر و همسر خویش بنیان نهاد، در همان آغاز، علاقه وی به نهضت ساختار گرایی (constructivism) همراه با هویت شکلی صنعتی آشکار شد که نقطه بارز آن نگاه او بقای کریستال پالاس اند پاکستون(crystal palace/Paxton) است که متأثر از انقلاب صنعتی انگلسات در سال 1985 بود و اصولاً کلیه ، صنایع در حال رشد کشور انگلستان از چمله کشتی سازی، صنعت راه آهن، پل های فلزی، اثر ویژه ای وی نهاد، رویکرد انگلستان در زمینه صنعت بویژه در قرن 19 با هیچ کشوری قابل قیاس نیست، پل های فلزی ساخته شده در انگلستان در قرن 19، از شاخص ترین الگوها زیبا شناختی و علمی زمانه پیروی می کند.
ریچارد راجرز در دانشگاه ییل با نورمن فاستر آشنا شد و چنان دوستی و هم فکری عمیقی بین آنها بوجود آمد که بعدها به پروژه ای مشترکی انجامید که پیوسته از سوی مدرسه معماری مورد تحسین قرار گرفت. علاقه راجرز و فاستر به معماری به عنوان نقطه عطف و ممتاز، آنها را در رده بزرگترین معمارن در صحنه بین المللی قرار داد.
در سال 1970 راجرز همکاری با معماری جوان ایتالیایی یعنی رنزو پیانو- را آغاز نمود، آنها با هم در مسابقه مرکز ژوژ پومپیدو شرکت کردند. که در سال 1977 به پایان رسید.
مرکز فرهنگی پومپیدو ،اولین و شاخص ترین دیدگاه ساخته شده نهضت هنرمندانه های تک است شاخص ترین بنایی که از طریق رویکرد بسیاری از داده های تعریف شده معماری را دگرگون ساخت.
در سال 1977 راجرز دفتر شخصی خود را در لندن تأسیس کرد.
راجرز پیرو معماری –های تک در دو دهه اخیر نیز با وفاداری به این شیوه کار خویش را ادامه داد و هر گاه ساختمانی از او به اتمام می رسید نتیجه کار قطعاً تحول عمده و نو آوری در نگاه ساخت هویتی به دنبال داشته است.
راجرز و فاستر معتقدند نهضت –های تک نشان به انسان جدید امروزی است و در عصر تحولات و های تک عجین شده در جهان حرکت، تولید خودروها و رایانه های پیشرفته، به شکلی در تجلی این اکتشافات علمی که هر کدام تمدن بشری را به جلو رانده است، این خود با فرهنگ پیشرو و مسائل هویت گام برداشته و شکل شیمیایی جدیدی از معماری آشکار می گردد.
کابوکی –چو 1993-1987
برج کابوکی-چو، در سال 1993 در حاشیه پر از ازدحام بخش تجاری شینجاکو در توکیو به بهره برداری رسید ابتدا به عنوان هتلی با اتاق های کوچک 12 متر مربعی طراحی شده بود که به شکل کپسول های به یک چهار چوب فولادی خارجی متصل بودهو تصور روشنی از تفکر حاکم بر آثار کوردکاوا و دیگر طرفداران مصرف بهینه سوخت ساختمان به دست می داد کپسول ها قبلا در مکان دیگری ساخته شده و با جرثقیل به ساختمان مورد نظر انتقال یافته اند.
مکان برج کابوکی- چو، خاص مرکز توکیو بود که کاملا به یک خیابان باریک محدود می شد و چشم اندازی به آن داشت و از خیابان عقب تر قرار می گرفت تا از نور مستقیم محافظت شود که این نکته از ابتدای طراحی مسائله ضروری بود.
طرح اولیه این زمین در امتداد خیابان قرار داشت که به عنوان باغ گود رفته ای با پلی که به ساختمان دسترسی داشت طراحی شد. در طرح تجدید نظر شده، باغ به فضای زیر زمین تبدیل شد که قرار بود رستوران و بارها را عنوان قلب اجتماعی توسعه در برگیرد و توسط یک بام شیشه ای رویایی محصور شود و پهار طبقه را از سطح جاده جدا سازد.
بلوک 12 طبقه از خیابان عقب نشسته است. برای به حداکثر رساند فضای موجود در این مکان با ارزش، چهار طبقه به طوریکه به سمت آتریوم( نورگیر) کج شده تا سطح خیابان ساختمان را تعریف کند.
برج کابوکی- چو، اولین پروژه راجرز بود که با سویچی هیز یدایی ژاپنی برای مشتری ساخته شد. این اسکلت از تزئینات عناصر جانبی از جمله آتریوم شیشه ای که به ساختمان به طور خاصی دید معمولی می دهد حمایت می کند. که این آتریوم چالش خاصی برای تیم طراحی بوجود آورد با پشتیبانی کارفرما تصمیم بر این شد که به جای ساخت اجزای فولادی در انگلیس از یک پیمانکار انگلیسی برای نظارت در نصب کمک گرفته شد.
نتیجه طراحی یک فضای اجتماعی کلاسیک در بافت بسیار خاص توکیو شد که نمونه ای جذاب از شیوه تلفیق طراحی مدرن با بافت منطقه سنتی شهر شده است.
ابتدا به عنوان هتلی با اتاق های کپسولی پیش ساخته طراحی شد و بعدها به عنوان ساختمان اداری و رستورانی در طبقه زیر زمین تبدیل گشت نمای جلوی دارای ویژگی فوق العاده ای است و بام شیشه ای قابی بیشترین نور روشنایی را به رستوران واقع در زیر زمین می رساند.
اگرچه دارای مقیاس کوچکی است ولی با استفاده از عناصر کاربردی یکنواخت توجه بسیاری به جزئیات نما شده تا سبک ساختمان را تعریف کند.
نمای ساختمان برگرفته از نیاز شدید به نور در بناهای ژاپنی است که با استفاده از نور مخروطی روز، زاویه بام شیشه ای را برآورد می کندو ساختمان نیز عقب تر از خیابان قرار گرفته است.
کابوکی –چو، نشان دهنده گرایش راجرز به ظرافت و سادگی و انعطاف پذیری معماری ژاپنی و عناصر سنتی مانند(شفافیت) همراه با فناوری قرن بیستم است. سقف دارای ساختار فولادی پیشرفته ای است که با زاویه 45 درجه از دیوار شیشه ای و آفتاب گیرهای بیرونی، محافظت می کند، اتصالات و عناصر فولادی طبقه ی دوم که حالت تزئینی نیز دارد در تحلیل دقیق سازه محاسبه شده است پلکان از تکه سنگ های زیبایی بر روی میلگردها و کابل های فولادی ساخته شده از کف پله های فولادی پیش ساخته شده محافظت می کند.
ساختمان نمایشگاهی تومی گایا-1990-2000
توکیو شهری است که ساختمان های آن معمولا کوچک و محدود است. در این میان، ساختمان سه وجهی تومی گایا که از آن سوشیی هیسادا ( یکی از صدها کارفرمای راجرز در توکیو) بود. حتی اگر با در نظر گرفتن استانداردهای ژاپنی هم دردسر ساز به نظز می رسید.
این منطقه دارای خانه های بسیار کوچکی بود که بزرگ راه پر رفت و آمدی در نزدیکی پارک یویوگی، آن را به دو بخش تقسیم می کرد. ورزشگاه المپیک که توسط کنزو تانگه طراحی شده بود از طریق همین جاده سرویس دهی می شد، در نزدیکی ساختمان تومی گایا قرار داشت. نوعی بی قاعدگی طراحی، این مکان را فراهم می ساخت که ساختمان های بلند 15 طبقه ای با ارتفاع 45 متر در این مکان ساخته شود. در گذشته ،تنها ساخت یک بنای سه طبقه در این مکان مجاز بود یعنی منطقه ای ، الزاما به طور عجیبی به ساختمان سه طبقه محدود شده بود.
گروه راجرز به طور بالقوه این مکان را برای یک فضای نمایشگاهی عمودی با تعدادی دفتر اداری و طبقات شیشه ای برای تماشای فضای بیرونی بزرگ راه مناسب می دانستند. با پرداختن به این سفارش و به دلیل محدودیت های طراحی آن که از دهه 1960 باعث اشغال فضای کار شده بود، راجرز ایده انعطاف پذیری و تغییر متوسل شد. در تومی گایا، اسکلت فولادی در محل برج های که بخش های خدماتی را در بر می گیرد، فضایی شیشه ای سه وجهی و فوق العاده ای را در مرکز ساختمان بوجود آورده است. پلکان و آسانسور و دیگر فضاهای خدماتی، به عقب ساختمان و در ناحیه ای بین برج ها منتقل شده و خدمات رسانی آن با جرثقیل بزرگی انجام گرفت که توانایی حمل و جابجایی چند ردیف اول بالکن را داشت.
طرح تومی گایا توانست یکی از مقبول ترین و پذیرفته ترین ساختمان های راجرز باشد زیرا خلاقیت و طراحی قابل اطمینان در مقابل با کار گروه آپ، به شدت توسعه یافت و با تفکر خارق العاده ای فضای درونی منحصر به فردی که در آن می توان یک هلی کوپتر یا قایق را به نمایش گذاشت، پیوند خورد . در این طرح بسیاری از جزئیات حفظ شد تا در موقع لزوم توسعه یابد. این جزئیات شامل ویژگیهای اولیه سیستم شیشه ای بود که در سال 1992 از آن صرف نظر کردند. پش از آن، محل تومی گایا را باید بستر مناسبی برای آزمودن طرح برج توربین دانست. طرحی که در آن شکل پویایی از ساختمان در نظر گرفته شد و تولید انرژی در آن امکان پذیر بود.
ساختمان چند طبقه نمایشگاه تومی گایا، دو خرپای فولادی را که از برج های اصلی قائم آویزان است آشکار می سازد ماکت با قطعاتی به صورت مکانیکی ساخته شد تا اصول سازه ای پروژه را نشان دهد. قسمت داخل آن بلند است و نور درخشان و فضاهای تغییر پذیری دارد که مستعد نمایشگاهی بزرگ هستند.
پروژه تومی گایا با طرح پیکانی و دیوارهای شیشه ای سر به فلک کشیده، از خیره کننده ترین طرح های توکیو به شمار می آید. فرم فوق العاده ی این بنای شیشه ای گوشه دار، مانع گردش های طبقه همکف می شود و سایبانی در خیابان ایجاد می کند که نور را به زیر زمین منعکس می کند.
برج توربین( turbine tower)
طرح برج توربین که در اصل، از یک نظریه بهره جسته بود، با کار گروه راجرز بر روی نقشه تومی گایا شکل گرفت در سال 1992، پس از متوقف شدن طرح تومی گایا به دلیل رکود اقتصادی گروه راجرز تصمیم گرفت طرحی را با انرژی مصرفی کمتر دنبال کند. این طرح برای مکانی در نظر گرفته شد که به طور بالقوه، امکان نمایش فناوری ساختمانی دوستدا محیط در آن وجود داشت اگرچه هرگز احتمال ساخت این طرح نمی رفت، ولی هم تمرینی برای دختر راجرز محسوب می شد و همی پیش در آمدی برای طرح های آینده ای بود که بلوک هایی با کاربری های متنوع در ناحیه ی پوتز دامر پلاتز را در بر می گرفت.
ایده اصلی طرح توربین به شکلی پویا با محیط خارجی ارتباط برقرار می کرد تا از انرژی محیطی استفاده کند و فضای کار و زندگی راحتی را فراهم سازد. راجرز و شرکاء مهندسی خدمات توسط گای تبل و استفاده از راهبردی محیطی انجام شد. از نظر راجرز، راهکارهای که در آن انرژی کمتری مصرف شود، صرفاً تدبیر درویشانه ای بود. در این طرح، محیط یک مواد ساختمانی محسوب می شد و ساختمان، به طور پویا به فشارهای محیطی پاسخ می داد. در واقع طرح مجلل و تندیس گونه ی برج توربین ، رو به سوی آینده داشت فرمی هندسی که در اواخر دهه1990 به جلو حرکت می کرد.
دارا بودن ویژگیهای یک محل دیدنی برای تومی گایا، اولویت بود ولی بررسی جدید مکان، تغییراتی اساسی در برنامه بوجود آورد تا به این نیاز محیطی پاسخ دهد. جایگزین کردن اسکلت فلزی به جای بتنی ،راجرز می توانست از ویژگی بالقوه به عنوان یک توده ی حرارتی استفاده کند و هوای فضای درونی را تعدیل سازد.
اقلیم های توکیو با سرمای سرد زمستان و گرمای همراه با رطوبت تابستان به شدت طاقت فرساست. از این رو در آنجا از مخازن زیر زمینی در طبقه زیرین استفاده می شود تا کنترل طبیعی محیط ساختمان ها را بر حسب نیاز فراهم سازد. اثر توده بتنی، هوای محبوس در ساختمان را خارج می کند. از این رو، تجهیزات مورد نیاز برای سرویس دهی مکانیکی به طور چشم گیری کاهش می یابد و به همین دلیل، د مصرف سوخت و فضا صرفه جویی می شود.
طرح تومی گایا، برای مکان شیشه ای شفافی در نظر گرفته می شود در عین حال، بر استفاده از تهویه برای ایجاد فضای داخلی مطبوعی تأکید دارد. بلندترین نمای ساختمان، به سمت جنوب و رو به جاده ی بسیار پر رفت و آمدی است. کرکره های این قسمت، مکانیکی است و از ورود نور خورشید به داخل جلوگیری می کند. نمای شمالی ترکیب پیچیده ای از تاب پنجره های مات و پراکنده ای است که در عین عایق بودن، امکان تماشای فضای بیرون را نیز برای افراد فراهم می سازد. این نمای آزمایشی ایده ای برخی از پروژه های دهه1990 رابه خاطر می آورد.
قابل توجه ترین جنبه ی این طرح، وجود توربین بادی برای استفاده ار انرژی طبیعی است. شکل این ساختمان ها بر اساس آزمایش تونل های بادی گسترده ای طراحی شده تا نیروی بالقوه باد را به حداکثر میزان ممکن برساند و بیش از 130 کیلو وات انرژی در ساعت تولید کند. تمام افراد گروه، بر این عقیده بوددن که این انرژی بالقوه برای تأمین انرژی ساختمان و خود کفایی آن کافی است. اگرچه این طرح، علاقه وافر گروه راجرز بر مباحث بوم شناسی و محیطی تاکید داشت ولی این نظریه، هرگز به نتیجه نرسید.
توربین بین ساختامن اصلی و هسته تاسیسات مجزا قرار داده شده بود تا ظرفیت نیروی باد را مهار کند و ساختمان را کاملا از نیروی انرژی بی نیاز سازد. ماکت های برج، متناسب با باد شدید طراحی شده و آزمایش تونل، این نظریه ها را اثبات کرده است.
پوتز دامر پلاتز(pots damer platz) 1991-1999
سه ساختمانی که در سال 1999 راجرز به عنوان بخشی از طرح جامع رنزو پیانو برای بخش عظیم پوتز دامر پلاتر تکمیل کرد، نقطه اوج یک دهه فعالیت در توسعه ی این منطقه پر مشاجره از پایتخت آلمان بود. تا اوایل قرن بیستم، پوتز دامر پلاتر به عنوان مرکز اصلی برلین نقطه اتصال شهر قدیمی و با عظمت منطقه مسکونی و تجاری پر رونق جدیدی در غرب بود. ایستگاه پوتز دامر نزدیک دو ایستگاه آخر راه آهن، شلوغ ترین مکان برلین بود. جنگ جهانی دوم، این منطقه را درهم کوبید و دیوار برلین، آن را به درست سی سال در حالت بلا تکلیفی، به زمین ب یحاصل متروکی تبدیل کرد. با تخریب این دیوار در سال 1989، بازسازی پوتز دامر پلاتر اولویت اول برای شهر بود. به پیشنهاد راجرز بقایایی ساختمان به طور آزاد ترکیب بندی شدند و نقطه کور شهر را به دروازه تبدیل کردند.
پروژه پوتز دامر پلاتر که راجرز آن را فن می نامد از چند جنبه برای شرکت راجرز بنایی تارخی محسوب می شد نخست آنکه تلاش جاه طلبانه ای ( حتی درآلمان که بافت محیطی نسبت به آمرکا و بریتانیا جدی تر گرفته می شود.) بود که ساختمان هایی با مصرف بهینه ی انرژی، پیوندی میان دوستداران محیط زیست با جهان توسعه تجاری می زند. دوم اینکه در آن زمان، جاه طلبانه ترین و بزرگترین طرح جامع شهری محسوب می شد و تأکید بسیاری بر فضای سبز شهر داشت و میدان ها و پارک های جدید ،زیبا و دلنشینی بوجود آورده بود. در این جا مردم مقدم بر خودروها بودند. این توسعه از میدان و برج های تاریخی که دفتر های مرکزی شرکت های مهم را در خود جای داده بود، امتداد داشت. راجرز بخش یکنواخت شهر را با ساختمان های مشخص و منطقه ی عمومی جدیدی که در محل ساخته می شد، طراحی کرد. پوتز دامر پلاتز قبل از جنگ مرکز اصلی در برلین بود که در زمان جنگ با خاک یکسان شد و بخشی از زمین خالی از سکنه برای ساخت دیوار برلین شد. طرح توسعه ی این مکان مهم، فرصتی برای یکدست کردن برلین شرقی و غربی بود. نقطه آغاز کار شرکت راجرز، توسعه ی بیشتر برنامه ها با مصرف بهینه ی انرژی بود که اولین ویژگی طرح جامع محسوب می شد. این طرح، ضرورتاً برای استفاده های چند منظوره بود که توسط گالری شیشه ای احاطه و از لیپز یگر پلاتز منشعب می شد. راجرز سه ساختمان برای دایلمر- کراسیکر در پوتز دامر پلاتز، یک بلوک مسکونی در اطراف باغ مرکزی و یک بلوک اداری با آتریوم مرکزی طراحی کرد.
در مورد نور مصنوعی روز نیز، پژوهش های بسیاری انجام داد و از نمونه های مناسب آن در آسمان مصنوعی استفاده کرد تا طبقات، توزیع و ویژگی نور طبیعی روز را در آتریوم و طبقات اداری نشان دهند.
در این طرح راجرز زیرکانه می توانست از ایده های طرح جامع هیلمر و ساتلر بهره گیرد و ساختمان ها را در گوشه ی جنوب غربی بسازد تا نور خورشید بداخل آنها نفوذ کند و در جای دیگر، فضاهای تاریکی بوجودآورد.
این سه ساختمان در گوشه جنوب – شرق قرار گرفته اند تا امکان نفوذ نور طبیعی روز را به داخل فراهم سازند.
مصالح و مناظر خیابانی تغییر یافته راجرز( تبل های سیلندری که اتاق کنفرانس و سایه بان های حلالی روی ساختمان های اداری را در برگرفته)، زنجیره غنی از شکل های شهری بوجود می آمد.
در این مجموعه عمومی فروشگاه و کافه تریا وجود دارد ورودی به آتریوم های اداری، توسط اتاق کنفرانس با کرکره های متحرک و طبقات اداری شیبدار چهار چوب بندی شده است. در دو قسمت اداری، فرم توخالی پلان، به تدریج از سقف طبقه پایین جدا می شود و آتریوم را غرق نور طبیعی می سازد. آتریوم محصور، به طور طبیعی در تمام طول گرمای سال تهویه و در زمستان گرم می شود. نما نیز نقش مهمی در تهویه کامل دفتر ها دارد.
هشت نمای دو ساختمان اداری که مقابل آتریوم و قسمت خیابان های اطراف است، به طاق نماهایی تقسیم می شود که هر کدام در پاسخ به کل نور طبیعی روز و هوای گرم و سردی که دریافت می کنند، تنظیم می شوند. اتاق های تمام شیشه ای کنفرانس، به طور گسترده ای روشن و قابل استفاده است. گوشه شیبدار بلوک مسکونی، این امکان را فراهم می سازد که نور خورشید زمستانی، به حیاط زیبای ساختمان نفوذ کند. هر آپارتمان، یک باغ زمستانی دارد و تمام آپارتمان ها دارای حیاط گل کاری شده ای تا پارک شهر هستند.
مطالب مشابه :
آتریوم
آگور - آتریوم - ارائه مقالات و پژوهش های معماری اشعه خورشيد با طول موج كوتاه از جدار شيشه
آتریوم
کارهای بچه های معماری دانشگاه آزاد انواع آتريوم در ( آتریوم بزرگ 1000 ، آتریوم کوچک 300 ) .
انواع آتريوم در روم
انجمن معماران جوان - انواع آتريوم در روم - معماری-هعماری -معماری-معماری-معماری-معماری-معماری
ریچاردراجرز+معماری
قلب معماری ایران درکاشان می تپد - ریچاردراجرز+معماری - احیاء هنرهای از یاد رفته - انجام پروژه
هتل شرایتون پاریس
هتل شرایتون پاریس که در ترمینال دو که به یک آتریوم مرکزی در معرفی دانش معماری
دادگاهی در اسپانیا
معماری جهان - دادگاهی در ۵۰۰ متر است که فرم اسپایرال و نیمدایره ای که به آتریوم
برج العرب
معماری - برج العرب - معماری در ایران و جهان - معماری
برچسب :
اتریوم در معماری