مشاغل در وایقان
قالیبافی :
در بحث مربوط به مدرسه نوشتیم حدود سال 1304 یعنی حدود بیست و پنج سال پس از عدم موفقیت مرحوم میرزاحبیب معرفت وایقانی در مورد تأسیس مدرسه در وایقان چند نفر از اهالی دوباره به فکر تأسیس مدرسه با سبک جدید افتاده و از مرحوم میرزاتقی رضایی که از بنیانگذاران مدرسه در شبستر می باشد دعوت کردند که در وایقان نیز مدرسه ایجاد کند. این کار عملی شد و چند نفر نیز به تحصیل مشغول شدند متأسفانه باز با مقاومت مردم قشری روبرو گشته و این مدرسه تعطیل گردید.
مرحوم میرزا تقی رضایی پس از ناامیدی از تأسیس مدرسه در وایقان، به تأسیس کارخانۀ قالیبافی اقدام کرد و این اقدام او باعث تربیت تعدادی استاد قالیبافی در وایقان شد. به این ترتیب به جای استقرار مدارس، قالیبافی در وایقان رونق یافت.
افرادی که در کارخانۀ قالیبافی مرحوم رضایی استادکار شده بودند خودشان اقدام به تأسیس کارخانه نمودند. کسانی هم که در این کارخانجات کار کردند به صورتِ نسلِ دومِ استادکاران، اقدام به تأسیس کارخانه نمودند بدینترتیب بعد از چند سال به قدری کارخانه قالیبافی در وایقان زیاد شد که کمتر خانه ای بود که یک دار قالی نداشته باشد. سالهای 1330 تا 1360 اوج شیوع کارخانۀ قالیبافی در وایقان بود و روزانه به طور متوسط ده تخته قالی از وایقان به بازار تبریز می رفت. شیوع قالیبافی در وایقان گرچه از نظرمسایل اقتصادی در کوتاه مدت آثار مثبتی داشت ولی از لحاظ مسایل دیگراز جمله امور اجتماعی وایقان تأثیرات نامناسبی داشت که به بعضی از آنها به صورت اجمالی اشاره خواهم کرد:
تأثیر قالیبافی درمدارس: نظر بر این که ماهیت شغل قالیبافی طوری است که کودکان بهتر از بزرگترها می توانند قالی ببافند بنابراین مردم وایقان به عوض فرستادن کودکان واجب التعلیم به مدارس، آنها را به کارخانجات قالیبافی فرستادند. در سالهایی که مدارس در منطقه ارونق و انزاب رونق می گرفت و در اکثر آبادی های اطراف مردم تشویق شده بودند که فرزندان خود را به مدرسه بفرستند در وایقان با وجود اینکه از آبادی های پیشرو در تأسیس مدرسه بود بتدریج کار تحصیل در مدرسه افول کرد بنحویکه تأسیس مدرسه در وایقان نسبت به آبادی های همطراز به تعویق افتاد پس از تأسیس نیز نه تنها رونق نگرفت بلکه روز بروز از تعداد دانش آموزان کاسته شد. درسال 1330 که مدرسۀ ابراهیمی وایقان افتتاح شد من نیز در کلاس اول ثبت نام نمودم مدرسه با 90 نفر دانش آموز شروع به کار نمود در سال 1343 که به عنوان معلم به این مدرسه آمدم تعداد دانش آموزان به 39 نفر رسیده بود.
تأثیر قالیبافی در سلامتی مردم : با توجه به اینکه کودکان در سنین رشد حتی از شش سالگی در کارخانجات قالیبافی به کار گرفته می شدند و ماهیت کار نیز طوری بود که کودک باید چهار زانو روی تخته بند می نشست و با توجه به نرمی استخوان انحرافاتی در اندامهای کودکان ایجاد می نمود وجود کارخانجات در جاهای کم نور نیز باعث می شد کودکان از تابش آفتاب محروم و مستعد بیماری راشیتیسم شوند. نامناسب بودن محل کارخانه و غیر بهداشتی بودن محیط آن در شیوع بیماریهای عفونی مخصوصاً بیماریهای ریوی نیز تأثیر زیادی داشت.
تأثیر قالیبافی در کشاورزی: کودکانی که در کارخانجات قالیبافی کار می کردند چون کمتر همراه پدر و مادرشان به کار کشاورزی، باغداری و دامداری می پرداختند اولاً آموزشهای لازم را در مورد این مشاغل ندیده بودند ثانیاً وضعیت بدنی آنها با این مشاغل ناسازگار شده بود ثالثاً به علت کسب درآمد های زودرس علاقه ای به کار کشاورزی نداشتند همۀ این علل باعث شد که بتدریج کار کشاورزی و دامداری که زمانی در منطقه ارونق (گونئی) حرف اول را می زد از رونق بیفتد. البته سیاستهای اشتباه دولتهای آن زمان نیز در کاهش گرایش مردم به کار کشاورزی بی تأثیر نبود.
ایجاد مشاغل جدید وابسته به قالیبافی در وایقان: با شیوع قالیبافی مشاغلی نظیر رنگرزی و تجارت قالی و پشم و ریسمان رونق پیدا کرد و نجاران وایقان که قبلاً در ساخت در و پنجره بیشتر مشغول بودند به نجاری های مربوط به حرفۀ قالیبافی مانند ساخت دارقالی، تخته بند و گووه (اوله) تغییر مسیر دادند.
تأثیرات اقتصادی قالیبافی: قالیبافی از مشاغلی است که درآمد آن زودرس و روزمره است بنابراین کارگر در آخر روز یا هفته و حداکثر سر برج دستمزد خود را دریافت می دارد همین امرباعث شده بود که پدران با فرستادن فرزندانشان به کارخانۀ قالیبافی معمولاً در جیبشان همیشه پول داشته باشند و همین پدیده سبب تشویق آنها به فرستادن کودکان به کارخانۀ قالیبافی شده بود. نکته ای اینجا قابل ذکر است که با وجود زحمات زیادی که مردم وایقان می کشیدند و کودکان آنها اینهمه آسیب می دیدند ولی به علت بی برنامگی بیشترین سود نصیب بازاریانی می شد که با برخورد استثماری منافع کلانی که حاصل دسترنج کودکان معصوم بود نصیبشان می شد.
در حال حاضر نیز کم وبیش قالیبافی در وایقان وجو دارد ولی شیوۀ آن کاملاً تغییر کرده است اولاً کودکان خیلی کم سن وسال به کار گرفته نمی شوند، ثانیاً محل کارخانجات بهداشتی و آفتابگیر شده است، ثالثاً قالیبافی به عنوان یک کار جنبی برای کمک به تأمین هزینه زندگی می باشد نه به عنوان یک کار اصلی، رابعاً قالیهایی با کیفیت مرغوبتر بافته می شود و نهایتاً قالی را هرخانواده با سرمایه خود می بافد و اجیر چند نفر بازاری استثمارگر نیست. اگر قالیبافی با برنامه و مراعات اصول باشد نه تنها شغل نامناسبی نیست می تواند در اقتصاد خانوارها و کشور مفید باشد.
در اینجا به بعضی اصطلاحات رایج در وایقان اشاره کرده و موضوع قالیبافی را پایان می برم:
به دار قالی در وایقان "دَزگاه" می گفتند که تغییر یافته کلمۀ دستگاه فارسی است هر دزگاه از دوستون عمودی نسبتاً کلفت و پهن تشکیل می شد در قسمت بالا و پایین ستون های عمودی منفذی تعبیه می شد تا دوسرستونِ افقی تحتانی و فوقانی که مانند تیر چوبی بودند در داخل آن قرار گیرد درقسمت و سط ستون افقی فوقانی یک کلاهک ثابت و در ستون افقی تحتانی دوکلاهک متحرک تعبیه می گردید این کلاهک ها محل قرار گرفتن ستونهای متحرک داخل دار قالی بود ستونهای داخلی به صورت اُریب قرار می گرفت. برای تثبیت محل اتصال ستونها از گوه هایی استفاده می شد که به آنها "اُوله" می گفتند. دارقالی دارای یک تخته بندی بود که کارگران روی آن می نشستند و قالی وقتی بافته می شد به تدریج تخته بند را بالا می بردند ستونهایی که تخته بند روی آنها سوار بود "شمع" می گفتند.
هر قالی دارای تارهایی از جنس پنبه است و کلفتی این تارها نیز به میزان رَج قالی بستگی دارد هرچه رج قالی بالا باشد جنس تارها نازکتر است و بر عکس. به تار قالی در وایقان "بویلوق" می گفتند. اولین کار در قالیبافی نیز نصب بویلوق می باشد که به این کار "بوی چَکماق" می گویند.بعداز بوی چکماق با پتکی که به آن "گورپین یا گوپسین" میگفتند ستونهای متحرک وسط قالی را محکم می کردند تا تارها کاملاً در حالت کشیده قرار گیرد.
پود قالی را در وایقان "آلقاج یا آلقاش" می گویند آلقاش دو نوع است نوع ضخیم که به آن "یوغون آلقاش" و نوع نازک که به آن "نازیک آلقاش" می گفتند. آلقاش را به رنگ مشکی رنگ می کردند.
تارهای قالی که به صورت عمودی در دار قرار گرفته اند به صورت یک درمیان در زیر و روی "یوغون آلقاش" قرار میگیرند . چوبهایی را به صورت ترکه که به آن "شوو" می گویند از بین تارها به نحوی رد می کنند که تار زیرین یوغون آلقاش در رو و تار رویین آن در زیر شوو قرار گیرد از بالای "شوو نازیک آلقاش را ردمی کنند و با وسیله ای که به آن "دَفه" میگویند نازیک آلقاش را می گوبند به این کار "دفه تاپداماق" می گویند. گذراندن یوغون آلقاش از لای تارها و کوبیدن نازیک آلقاش کار استاد کار قالی است. این کار باید بنحوی انجام گیرد که آلقاشها درست در خط مستقیم باشد لذا استاد می داند که ضربات مربوط به کوبیدن نازیک آلقاش را چگونه و به صورت یکنواخت در تمام عرض قالی وارد کند. به این کار اصطلاحاً "آلقاشلاماق" می گویند. هر ردیف قالی راا اصصطلاحاً یک "لای" می گویند بعد ازاینک استاد کار آلقاش ها را از تارها به ترتیبی که شرح دادم گذراند نوبت گرده گذاری می رسد. این کار نیز باید توسط استاد کار انجام شود. ممکن است همان استادکار اولی باشد یا یک استاد کار دیگر این کار را انجام دهد به گرده گذاری اصطلاحاً "گول دوزماق" می گویند و به کاراین استادکار "خط ده ماق" می گویند. چون دو طرف چپ و راست قالی قرینه هم هستند بنابراین در موقع "گول دوزماق" یکی از استادکاران از روی نقشه گرده ها را با آواز می خواند و با این خواندن نه تنها خودش گرده گذاری می کند بلکه همکار او در طرف مقابل نیز گرده گذاری می کند. "گول" ها در واقع حدود گره های هر رنگی را نشان می دهند. به گره قالی در وایقان "ایلمک" می گویند. بعد از عمل "خط ده ماق" کارگران دیگر که به آنها شاگرد می گویند جاهای خالی را مطابق نقشه پر می کنند. وسیله ای که با آن آلقاش را از لای تار ها می گذرانند شیش می گویند. شیش علاوه بر اینکه ابزار دست استاد کار است و سیلۀ تنبیه شاگردان نیز است شاگردی که کارش کمی عقب مانده باشد استاد کار با همان شیش به پشت شاگرد می زند و دلخراشترین قسمت کار قالیبافی همین موضوع است. من چون خودم در کارخانۀ قالیبافی کار کرده ام و شاهد کتک خوردن بچه های زیر ده سال از دست این استادکاران بوده ام خاطرات تلخی از این موضوع دارم.
کیفیت قالی به چند چیز بستگی دارد :
"رَج" قالی که به آن در وایقان "ریز" قالی می گویند و آن عبارت است تعداد گره هایی که در اندازۀ معینی بافته می شود. شاخص آن در صنعت قالی تعداد گره هایی است که در یک "پونزا" زده می شود هر پونزا معادل هفت سانتی متر است بنابراین در اندازۀ هفت سانتی متر چه در طول و چه در عرض هرچند گره باشد اندازۀ ریز آن قالی است. اصولاً ریز قالی باید در عرض و طول یکسان باشد اگر ریز ها یکسان نباشد گلهای قالی ناهماهنگ می شود. ریز عرضی را "چَکیش" و ریز طولی را "توخیش" می گویند.
رنگ آمیزی و تر کیب رنگها که بسیار حایز اهمیت است. دو قالی ممکن است از هر نظر مثل هم باشند ولی آنچه باعث مشتری پسندی می شود نقشۀ قالی است لذا افرادی وجود دارند که حرفۀ آنها کشیدن نقشۀ فرش میباشد و معمولاً به نام خودشان نامگذاری و مشهور می شود. البته نقاشان ماهر مزد خوبی هم برای این کار می گیرند.
نوع "پرداخت" در کیفیت قالی اهمیت دارد . پرداخت عملی است که بعد از بافته شدن قالی با یک وسیله ای دندانه دار پرزهای اضافی قالی را می گیرند و به این وسیله "قَشُوو" می گویند بعد از "قشوو" استاد کار ماهری با قیچی اضافه های ایلمک ها را می زند این قسمت از کار ظرافت زیادی می خواهد و اگر دقت نشود یک جای قالی ضخیم و جای دیگر آن نازک و ناهمگون می شود که عیب بزرگی برای قالی است
ابعاد قالی نیز مهم است قالی هایی که در وایقان بافته می شد در ابعاد دو و نیم در سه و نیم ذرع بود که تقریباً از نظر متراژ سه در چهار متر مربع می شود. این ابعاد بیشتر طالب داشت.
ساختار نقشۀ قالی نیز مهم است ساختار نقشۀ قالیهای وایقان اکثراً "لَچَک و ترنج" بودند. در این ساختار نقشۀ قالی یک مرکزی دارد که مانند محور مختصات عمل می کند اگر دو خط عمود برهم افقی و عمودی از این نقطه رسم کنیم قالی چهار قسمت می شود این چهار قسمت باید چه در عرض و چه در طول باهم مساوی و متقارن باشند اگر غیر آن باشد از عیوب قالی است و می گویند ترنجش کج است.
در نقشه های لچک ترنج یک قسمت اصلی نقشه وجود دارد که به آن متن فرش می گویند. در وایقان به متن "مَدّی" گفته می شد. در کنار متن حاشیه ها قرار می گیرند هر حاشیه یک قسمت اصلی دارد و چند قسمت فرعی به آن ملحق می شود که به آنها حسب مورد، حاشیه کوچک"بالاحاشیه" ، "زنجیره" ، "سو"، "لَوَر" و "شیرازه" می گویند. ترکیب قرار گرفتن اینها و تناسب رنگهای آنها باهم و با متن اصلی یکی از اصولی است که باید قالیباف مراعات کند چون در مشتری پسندی بسیار مؤثر است.
یکی دیگر از موارد تأثیر گذار درقالی یکنواخت بودن یک رنگ معین مخصوصاً رنگهای غالب در کل مساحت قالی است. اگر رنگ غالب که ممکن است لاکی یا سورمه ای باشد در جایی کمرنگ تر یا پررنگتر باشد از عیوب قالی است و به این کار در وایقان "رَیَه" می گویند.
ضرب المثلی در مورد صنعت قالی بافی:
"فلانی اوستا اولمامیش کلاف اوغور لو ییر" یعنی فلانی قبل از استاد شدن کلاف نخ دزدی می کند. کاربرد این ضرب المثل در جایی است کسی هنوز به کاری مسلط نشده ادعای بالایی می کند.
نجاری:
در منطقه ارونق (گونئی) در هیچیک از آبادی ها ارونق (گونئی) به اندازه وایقان صنعت نجاری رونق نداشت در محلات پایین و توتونلوق تعداد زیادی نجار کار می کردند و گاهی تولیدات خود را به صورت در و پنجره های آماده به بازارهای شبستر و خامنه برده می فروختند. ساخت پنجره های مشبک که بسیار زیبا هم بود کار دست هنرمندان وایقانی بود که با سفارش متقاضیان درست می شد اکنون نیز در بعضی از خانه های قدیمی شبستر، خامنه و وایقان آثاری از آنها کم وبیش باقی است. مرحوم معجز شبستری در شعری تحت عنوان "سلطان مالیدور" به حرفۀ نجاری در وایقان اشاره کرده است:
نردبان، کرسی، دیبک، قاپی، آتیشقا، پنجره چاخچاخی، پردی، دَرُوسار، هامی وایقان مالیدور
ترجمۀ شعر :
نردبان، کرسی، هاون چوبی، در، پنجرۀ مشبک، پنجره، چاخچاخی(یک نوع وسیلۀ بازی کودکان که روز چهارشنبه سوری عرضه می شود) پَردی( چوبهایی به طول تقریبی یک متر که برای پوشاندن سقف یین تیرهای چوبی به کار می رود) دروسار ( چوبی است که موقع احداث ساختمان بالای در یا پنجره نصب می شود) همۀ اینها محصول وایقان است.
اکثر نجارهای مقیم شبستر نیز افرادی بودند که از وایقان به آن شهر مهاجرت نموده بودند.
مطالب مشابه :
شركتهاي داراي مجوز فعاليت واردات خودرو / منطقه آزاد ارس
جامع ترین اخبار منطقه آزاد ارس و جلفا - شر اوغور تجارت
استخدام در دفتر تجارت ارس جلفا در جلفا
استخدام در دفتر تجارت ارس تحصیلات جهت فعالیت در بخش فروش شرکت اوغور تجارت ارس دفتر
نام های زیبای ایرانی (گیلكی – تركی – كوردی – لری -فارسی –و ... )
تَجیم :تجارت ،خرید وفروش * اوغور :موفقیّت،نیکی،بخت
تاريخ تاتار ترجمه ی: محمد قجقی
و به عنوان و نام بخش بزرگي از قوم ترك، با اقوام و ممالك بيگانه به تجارت مشغول بودهاند.
اس ام اس تبریک عید نوروز به زبان ترکی
یئنی ایلیز جان ساغلیغی، اوغور و سعادتله دولو اولسون.نئچه بئله بایراملارا! * تجارت
تعدادی از لغات اصیل تورکی
اوغور بخير = اوغور بهار اعتقاد دارد که اصل اين واژه از زبان سانسکريت و در مراوده و تجارت با
دانلود مجموعه آهنگ های بی کلام و خاطره انگیز (1)
ارتاش، حسرت گؤلتکین، ارول پارلاک، عارف ساق، کارل ساندرز، ارکان اوغور و حقوق تجارت.
يک هزار واژه اصيل تركي در پارسي ( بخش اول)
(و آس = نيت خير ، اوغور ، نام قوم معروف مضاربه ، با سرماية ديگران تجارت
مشاغل در وایقان
با شیوع قالیبافی مشاغلی نظیر رنگرزی و تجارت قالی "فلانی اوستا اولمامیش کلاف اوغور لو
ترکی قیز آدلاری و معادل فارسی آنها
اوغور :موفقیّت،نیکی،بخت ،طالع . تجارت ،خرید وفروش * تَرگول :گل نوشکفته ،شکوفه تازه .
برچسب :
اوغور تجارت