نقد و بررسی کتاب ایران پیشا سرمایه داری
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
نقد وبررسی کتاب حاضر را در دو بخش: قالب و محتوای کتاب ارایه مینماییم.
قالب کتاب( Context)
1. فلسفه کتاب
کتاب"ایران پیشا سرمایهداری" نه تاریخ نگاری ایران ونه کوششی برای بیان ضرورت تئوری درنوشتار تاریخی، بلکه صرفا بحثی درویژگی تئوریک گفتمان تاریخی میباشد. دربافت ایرانی، مطالعات تاریخی درطول دهه 1960 پدیدآمد. این امر به دنبال آشنایی نسل جدید مورخان و دانشوران علوم اجتماعی با ارزش شناخت تاریخی صورت پذیرفت. مطالعات تاریخی، به خصوص مطالعات ماقبل سرمایه داری شکل خاصی گرفت. این مطالعات غالبا تبارشناسی زمان حال شد که یک رشته مفاهیم علیت را مطرح کرد که ریشه در فلسفههای خاص تاریخ – اثباتی، مارکسیستی، یا وبری – داشت. تاکید برارزش شناخت تاریخ معاصر که کاربرد تئوری را شتاب میبخشید، از شرایط سیاسی و ایدئولوژیک حاکم سرچشمه میگرفت و انتخاب موضوعات آن را سیاست و نه علایق فکری مورخان و دانشمندان علوم اجتماعی شکل میداد. با این وصف مطالعه ایران ماقبل سرمایهداری و خصلت یابی مناسبات اجتماعی و نهادهای سیاسی آن، برای تحلیل و درک زمان حال سرمایهداری و پویش ساختاری آن ضرورت یافت تا مطالعه روزگار گذشته؛ به این ترتیب تاریخ نگاری حاکم بر جامعه روشنفکری، به رغم مبانی فلسفی گوناگون آن، ضرورت تئوری را تاکید میکرد و انقلاب اسلامی شتاب بیشتری بدان داد. انبوه آثاری که به دنبال این رویداد تاریخی پدید آمد، پیوند دقیق میان نظریه و تاریخ را قوام بخشید و ضرورت ناگزیر فلسفههای تاریخ را برای تحلیلهایی که به توضیح علی انقراض سلطنت خودکامه پهلوی و ظهور جمهوری اسلامی – با خصلتی دینی- میپردازد، آشکار کرد. تاریخ جدید ایران براساس عملکرد نیروهای خارجی تبیین میشود که مطابق آن آهنگ و مقتضیات انباشت سرمایهداری درغرب به جامعه ایرانی شکل خاص آن را داده است. دیدگاههای معاصر تاریخ نگاری ایران، تاریخ این سرزمین را در حکم فرایند تکاملی و طبیعی توسعه ارزیابی میکنند که با تجاوزات سرمایه داری از خارج دچار وقفه شده است. کانون مطالعات تاریخ و جامعه ایران معاصر همواره تحت تاثیر دو نگرش قرارداشته است:
- نگرش سیاست بنیاد که براساس آن تاریخ ایران برحسب عملکرد و توسعه دولتهای متمرکز ارزیابی میشده است
- توسعه سرمایه داری از خارج به درون ایران
این دو نگرش بوسیله تئوری " مدنیزاسیون" بیان می گردد. تئوری مزبور انطباق کاربردی عام میان پیدایش و ظهور نهادهای مدرن اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از یک سو، و استحاله تدریجی اما گریزناپذیر نهادهای قدیمی و سنتی از سوی دیگر را مفروض میگیرد انطباق میان این دو فرایند از طریق فعالیتهای طبقات متوسط جدید به عنوان عاملان عمده تغییر در فرایند گذار از سنت به مدرنیسم میسر میگردد . تئوری مدرنیزاسیون در کاربردش در خصوص ایران زمینهای از مدرنیته را فرض میکند که در وهله اول نسبت به ساختار سنتی اجتماعی- اقتصادی ایران عاملی خارجی است. این فرض مستلزم وجود جامعهای ایستا و فاقد پویایی اجتماعی یا هرنوع نیروی توسعه میباشد. بنابراین پویایی توسعه باید از خارج بدان وارد شود که این امر با توسل به غرب در اواخر سده 19 و اوایل سده 20 بدست آمد. این دوره براساس مبارزه سنت گرایان و تجددخواهان تعریف میشود که برحسب سمت گیریشان نسبت به دولت قاجار به عنوان مخالفت با تجدد خواهی مشخص میشود. انقلاب مشروطه نشان دهنده پیروزی نیروهای تجددخواه برسنت گرایان است. دولت پس از مشروطه یعنی دولتهای پهلوی ( 1925- 1979) به عنوان عاملان مدرنیزاسیون درمبارزه علیه نیروهای محافظه کار سنت گرا تبدیل میشوند. انطباق کاربردی میان توسعه مدرن و استحاله نهادها و فرایندهای سنتی از طریق کارگزاری دولت استقرار پیدا میکند که میدان مبارزه نیروهای سنت و مدرنیته را مشخص میکند. درواقع، تغییر سمت تاکید دراین تحلیل از طبقات متوسط به دولت منجربه تعریف مجدد نیروهای اجتماعی و عرصه تضاد میان آنها دردوره پس از مشروطیت میشود. نیروهای سنتی و مدرن به براساس پیوندهای واقعی یا ادعایی شان با فرایندها و نهادهای اقتصادی بلکه براساس سمت گیری سیاسی شان نسبت به دولت تعریف میشوند. شکست تئوری مدرنیزاسیون دردرک علت بروز انقلاب اسلامی و نقش فعال طبقات متوسط جدید در ساقط کردن یک دولت متجدد لزوم بازبینی تئوریها و شناخت مفهومی ساختار اقتصادی و مناسبات اجتماعی و نهادهای سیاسی معاصر را نشان میدهد. تئوریای که براساس عناصر مفهومی موسوم به " ماقبل سرمایهداری ایران" شناخته شده بود. به این بیان دو هدف عمده کتاب حاضرعبارت هستند از :
- بررسی ساختار مفهومی گفتمان تاریخی مدرن درباره ایران ماقبل سرمایهداری
- تاسیس چارچوب نظری جانشین برای مفهوم یابی مناسبات اجتماعی، ساختارهای اقتصادی و نهادهای سیاسی موجود
به این ترتیب کتاب حاضر هرگز اثری تاریخی یا تحلیل جامعه شناختی در ایران ماقبل سرمایه داری نیست؛ بلکه برعکس به طور یقین دریکی از این دو حوزه قرار نمیگیرد. این کتاب تاریخ نظری ایران است که پیامدهای روش شناختی و مفهومی آن بسیار متفاوت از تحلیلهای تاریخی و سیاسی است .
2. شناخت کتاب
تاریخ مطالعات ایرانی تاکنون از فقر مزمن تئوریک برخورداراست. شناخت تجربه گرایانه از دیرباز هنجارهای گفتمان آکادمیک و رژیم حقیقت ناظربرارتباط مولف بامتن را، در مطالعات ایرانی تعریف کرده است. قرائتهای تجربه گرایانه متون نظری، گونهای اعتباربخشی گفتمان برمبنای همسانی کامل " فکت" و" واقعیت" مورد اشاره آن را به کارگرفته است. به این ترتیب گواه/ شناخت گذشته تاریخ با خود گذشته تاریخی یکسان پنداشته شده است. قرائتهای جامعه شناختی کتاب حاضر کاملا متکی بر همین سنت است هر چند تجربه گرایی را به عنوان تولید کننده شناخت و نیز به عنوان وسیله اعتباربخشی گفتمان انکار میکند. به عقیده ولی قرائتهای تجربه گرایانه کتاب او را نباید با دو فرضیه منحرف کننده درهم آمیخت: نخست این که تاریخ نظری را نباید شکلی از تاریخ نگاری تلقی کرد و دوم آن که او برای نگارش یک نظریه جانشین غیر تجربه گرایانه درباره ایران ماقبل سرمایه داری از برهانی نظری استفاده میکند. رد معرفت شناختی تجربه گرایانه به وسیله ولی راه را برای دریافتی ساخت گرایانه از فکت میگشاید که در واقع زیربنای طرح نظری کتاب ایران پیشا سرمایه داری است. طرحی که ولی آن را تاریخ نظری میخواند.
مفهوم تاریخ نظری مبتنی براین نظر است که فکتهای تاریخی، مفروض given نیستند بلکه ساختارهای استدلالی میباشند. این مفهوم همچنین نشان دهنده آن است که فکتهای تاریخی بیش از مفاهیم تئوریک خودگویا نمیباشند بلکه هر دو ساختارهای استدلالی هستند که اختلاف میان آنها مفهومی است تا بودشناختی . انکار اشکال معرفت شناختی شناخت به صورت بالا نه به ایدهآلیسم میانجامد و نه به ذهن گرایی. بلکه به لحاظ شناخت شناسی کتاب ولی بیان گر آن است که فکت دلالت بر واقعیت دارد و این امر در فرایندهای مفهومی روی میدهد. به این ترتیب فکتها ساختارهای استدلالی هستند یعنی فکتها به واقعیت دلالت دارند اما هرگز با آن همسان نمیباشند. به این ترتیب مفهوم ساختاری فکت اندیشه شناخت عینی را که مورد توجه مورخان ایران با گرایشات گوناگون ایدئولوژک است، متزلزل میکند( تا جایی که شناخت واقعیت با خود واقعیت همسان انگاشته شود). این مساله که درواقع همان مساله دوگانگی عین وذهن است از مواضع نظری متفاوت بررسی شده است. ولی برای طرح تاریخ نظری خود از کوشش آلتوسر بهره میبرد. آلتوسر با تمرکزبر نقد اسپینوزایی از ذهن دکارتی که به نظرش از طریق هگل به مارکسیسم رخنه کرده ، به نقد تجربه گرایی به عنوان فلسفه امر مفروض زده است . با رد ذهن دکارتی به عنوان منبع مفروض و خود مختار شناخت، آلتوسر انگاره ساختگرایانهای از ذهن مطرح میکند. درتفسیر آلتوسر ذهن بی آن که منبع مفروض و خودمختار باشد، با مناسبات ایدئولوژیک به عنوان آثار و تاییدات مناسبات اجتماعی تولید ساخته میشود. دلالت مستقیم این امر آن است که ذهن در ساختار مناسبات مسلط تولید درونی شده است و جدای از آن قابل تصور نیست. معنی این سخن آن است که ذهن وعین هردو، با مناسبات ایدئولوژیک واحدی که زیربنای فرایند تولید شناخت است ساخته میشود. بنابر این نه امرانضمامی با واقعیت همسان است و نه شناخت واقعیت با آن یکسان است. هر دوی آنها بازنمودهای واقعیت، از طریق مناسبات ایدئولوژیک میباشند. ولی درکتاب خود ایده تاریخ نظری آلتوسر را به عاریت گرفته است اما معرفت شناسی خردگرای او را نمیپذیرد. او برای این که طرح آلتوسر را به سرانجام منطقیاش برساند به آثار فراساختگرایان و از آن میان به دریدا توسل میجوید. ساخت شکنی دریدا به او در نقد گفتمان موجود درباره شکل و خصلت ایران ماقبل سرمایه داری و نیز در ساختمان مفهوم فئودالیسم ایرانی یاری میرساند. با همه این ها ولی هیچگاه گفتمان سرمایه مارکس را رها نمیکند و ساختار مفهوم و شکل پیوند میان عناصر متشکله را از آن میگیرد. به این ترتیب ساختار شکنی در کتا ب ایران پیشا سرمایه داری به عنوان رهیافتی روش شناختی درنظر گرفته شده است تا این که دستگاه نظری خود مختاری تلقی شود که با شکل خاصی از سیاست مرتبط باشد.
3. روش کتاب
کتاب ایران پیشا سرمایه داری بحثی در ویژگی تئوریک گفتمان تاریخی است. با توجه به آن چه گفته شد روش شناسی کتاب دکتر ولی را پسا ساختارگرایی دریدا تشکیل میدهد کاربرد این روش ، به نوبه خود متاثراز مقدمات فلسفی و مفروضات نظری آن بوده و ساختار مفهومی و نتایج پژوهشی آن را تحت تاثیر قرار میدهد. به این ترتیب گفتمان کتاب حاضر متاثر از آثار دریدا و اعقاب فلسفی او، به ویژه درمسایل مربوط به شناخت معرفتی و ارزیابی نظری گفتمان است. به این بیان انکار تمایز بودشناختی میان مفهوم و فکت که به ولی امکان داد تا اصول پیوستگی منطقی و انسجام فکت ها را رد کند از" درباره گراماتولوژی " دریدا گرفته شده است . همچنین نقد او از فلسفه غرب به عنوان " مابعد الطبیعه حضور" که اختلاف وتعارض موجود درکنه هر نوع همسانی ساخت/ بازنمایی استدلالی پدیدهها را نهان میدارد و انکشاف مفهوم اختلاف به عنوان برون مرز تالیفی و مرز تعریفی همه همسانی/ پدیدهها، بنیانهای ضد جوهرگرایی نظری را شکل میدهد بر گفتمان کتاب ولی سایه میافکند. دکتر ولی با بکارگیری نظریه پسا ساختاری به عنوان روش نظریه تاریخی خود درتلاش است که از روش شناسیهای تجربهگراینه و تحلیل های تاریخی اثباتی و مارکسیستی و وبری باز دارد.
4. ارزش کتاب
مفهوم ساختاری امرواقع که با نقد رویه تجربه گرایی نوشتار تاریخی مدرن درباره ایران ماقبل سرمایه داری القا میشود، پیش از همه مستلزم انکار تمایز وجودی بین امر واقع و مفهوم ، شناخت تاریخی و تئوریک است. تمایزی که برای سنت تجربه گرا جنبه اساسی دارد. این تمایز بر صفات از پیش محقق و خودگویای امر واقع استواراست، صفاتی که همذات پنداری تجربی شواهد با واقعیت نمایان درآن را تایید میکند. درست به همین دلیل است که خصلت نمایی شواهد، آن را ماده خام شناخت تاریخی واقعیت و عینی و متمایز از شناخت مفهومی که به حوزه ذهنی تعلق دارد ، میداند. تجربه گرایی تمایز میان امور واقع و مفهوم را مطلق میکند تا حول و حوش تاریخ نگاری منطقهای انحصاری ایجاد کند و مانند یک حوزه شناخت موضوعی با آن برخورد کند که قواعد پژوهش ، نحوه اثبات و وسیله ارزشگذاری گفتمان مناسب برای دیگر رشتههای علوم انسانی و اجتماعی را به مبارزه فرا خواند. به این ترتیب امور واقع تاریخی مانند مفاهیم تئوریک دیگر محقق و خودگویا نیستند و شناخت تاریخی کمتر از فلسفه یا نظریه اجتماعی مفهومی نیست. تاریخ اساسا تئوریک است و نحوه استدلال و اثبات و ارزشیابی گفتمان برآن صادق است. اعتبار یک برهان تاریخی به انسجام استدلالی و هماهنگی منطقی آن بستگی دارد . ارجاع به شواهد تاریخ ایران مدرن درباره ایران ماقبل سرمایه داری در طول کتاب به منظور مصور و مستندکردن برهانهای تئوریکی که در روند این بررسی ارایه شده است، صورت گرفته و وسیلهای برای ارزش گذاری تاریخی نیست. به همین منظور است که ترتیب زمانی، اصل سازماندهنده آن نبوده که نظام و تسلسل تحلیل را تعیین کند بلکه نظام گفتمان با مفاهیمی که درتحلیل به کار رفته ، اعمال میشود.
محتوای کتاب ( Text)
سازمان دهی وتوصیف کتاب
کتاب ایران پیشا سرمایه داری از سه بخش تشکیل شده است. فصل اول این بخش وضع تاریخ نگاری ایران نوین را بررسی میکند و شرایط سیاسی و ایدئولوژیکی را که موج عظیم توجه به مطالعات مربوط به ایران ماقبل سرمایه داری در درون و بیرون کشور برانگیخته است مورد بحث قرار میدهد. ادامه این فصل دوره بندی تاریخ ایران و خصلت یابی تشکل اجتماعی ایران پیش از مشروطیت در اوایل سده بیستم را بررسی میکند. بقیه فصلهای بخش اول به تعریفهای ایران ماقبل سرمایه داری – جامعه فئودالی و آسیایی- پرداخته و اعتبار و وضعیت تئوریک موثرترین این تعاریف بررسی میشود . درفصل دوم مفهوم شیوه تولید آسیایی به لحاظ تئوریک ناسازگار و از نظر استدلالی نامنسجم شناسایی میشود. مالیات بندی به عنوان سنجهای سیاسی به خودی خود نمیتواند مناسبات تولید را تشکیل داده و زوج مالیات- بهره مالکانه با تاکید بر مالکیت دولتی اراضی ، تنها در صورتی میتواند مبنای این مناسبات گردد که نیروهای تولید موجود در مفهوم شیوه تولید آسیایی اساسا تعدیل گردد تا قدرت دولتی را شامل شود. به این ترتیب ناپیوستگی تئوریک مفهوم شیوه تولید آسیایی با تعریف مجدد نیروهای تولید که دولت را نیز به عنوان یک نیروی اقتصادی دوباره مفهوم پردازی کند ، اصلاح میشود. اما باید توجه داشت که شرایط لازم برای این گونه مفهوم پردازی دوباره درایران ماقبل سرمایه داری وجود ندارد. فصل سوم مفاهیم فئودالیسم ایرانی را که مارکسیستها به کاربردهاند نیز از نظر تئوری ناسازگارند. کسانی که تلاش دارند فئودالیسم ایرانی را مانند گونهای از مفهوم مارکسیستی شیوه تولید فئودالی مفهوم پردازی کنند این ناکامی را ناشی از تفاوت ساختاری میان شرایط ایران و اروپا ارزیابی میکنند در حالی که درطی فصل سوم بیان میگردد که این مفهوم که مناسبات تولید را با شرایط وجودی حقوقی- سیاسی آنها یک پارچه میکند، وجه سیاسی راعنصر سازنده شیوه تولید فئودالی میداند و به این ترتیب مانع از مفهوم پردازی گونههای آن به صورت ویژگی نیروها و مناسبات تولید در سطح محلی یا منطقهای میشود.
بخش دوم کتاب که تنها شامل فصل چهارم میگردد به ارزیابی انتقادی مفهوم سیاسی بهره فئودالی در گفتمان مارکسیستی و تبیین رسمی آن در تئوری مارکسیستی معاصر میپردازد و دلایل عدم انسجام و پیامدهای نظری آن را بازشناسی میکند. دراین بازشناسی نحوه مفهوم پردازی مناسبات سرمایه داری تولید کتاب سرمایه به عنوان مبنا و نقطه ارجاع ساختمان مفهوم اقتصادی بهره فئودالی به کار رفته است. بهره فئودالی به عنوان مقولهای اقتصادی، ساختاری ازمناسبات مبادلاتی دارد که از تصاحب وسایل تولید و جدایی از وسایل تولید دربین عوامل اقتصادی دخیل درفرایند تولید سرچشمه میگیرد. عامل مهم از این جهت درک مالکیت اقتصادی است که از انقیاد تولید کننده در فرایند تولید ناشی میشود.دراین معنا مالکیت تولید همواره متضمن جدایی تولید کننده از وسایل و شرایط تولید است . درانتهای این بخش، مفهوم اقتصادی بهره فئودالی برای طراحی ویژگی ساختار اقتصادی فئودالی به کار می رود. این مفهوم درنهایت قالب ارجاعی مفهوم پردازی ساختار اقتصادی فئودالیسم ایرانی میگردد که عناصر سازنده آن در بخش سوم مشخص میشود.
بخش سوم کتاب شامل سه فصل میگردد. این فصل به مفهوم یابی فرایندهای صورتبندی و تخصیص مالکیت اقتصادی زمین و شرایط حقوقی – سیاسی زندگی در ایران دوره میانه میپردازد. دراین بخش نقدی بر درک سیاسی از اقطاع انجام میگیرد و براساس آن نتیجه گرفته میشود که اقطاع گرچه نوعی واگذاری بر زمین بوده اما مالکیت خصوصی برزمین را تثبیت نمیکند. درک شایع اسلام از قدرت، و ساختار فرمان و اطاعت که از آن حاصل میشود، مانع تشکیل مالکیت خصوصی بر زمین وهمپای آن ظهور طبقه زمین دار مستقل به سبک اروپای غربی میگردد. در فصل پنجم کتاب درک سیاسی اقطاع و شرایط وجودی حقوقی – سیاسی خاص مفروض آن را بررسی میکند که درایران دوره میانه وجود نداشت . دولتهای ایران دراین زمان مانند دولت سلجوقی مفصل بندی خاص امرسیاسی و امر اقتصادی بود که پیدایش شرایط تمرکز سراسری را عقیم گذارد و به جای آن ساختارسیاسی ونظامی نامتمرکزی پدیدآورد که با مبادله خدمت نظامی دربرابردرآمد زمین پایدار بود.دراین فصل نشان داده میشود که شرایط تولید زمین باتعاریف سیاسی اقطاع که برمالکیت سلطان و دولت بر زمین تاکید میکند، ارتباطی ندارد. این شرایط خارج از فرایندهای تشکیل و تخصیص مالکیت ارضی درایران دوره میانه نگریسته میشود. در فصل ششم به مفهوم مالکیت مطلق زمین توجه میشود که با گفتمان سیاسی قرون وسطا و نیز با تاریخهای استاندارد و معتبر اجتماعی و اقتصادی ایران ماقبل سرمایه داری پیوستگی دارد. استدلال این فصل آن است که این مفهوم جایگاه استدلالی خودگردانی ندارد بلکه ضمیمه تئوری حکومت ایران باستان ( دوره ساسانیان) است که حاکمیت خودکامه را شرط لازم نظم و ثبات به شمار میآورد. این استدلال با بررسی شرایطی که احیای تئوری در گفتمان سیاسی دوره میانه را شتاب بخشید تایید میشود. به این ترتیب حاکمیت خودکامه به عنوان شرایط ثبات اجتماعی و شکوفایی اقتصادی نگریسته شد. اما نشان داده شده است که استخدام مفهوم مالکیت مطلق درنوشتار تاریخی معاصر ریشه در همذات پنداری حاکمیت خودکامه با قدرت مطلقه دارد. دولت خودکامه درایران ماقبل سرمایه داری استعداد آن را نداشت که تمرکز سراسری ایجاد کرده و حکومت موثر درعمل متکی بر ساختار قدرت نظامی نامتمرکز مبتنی برزمین داری بود. به این بیان شرایط نهادین وجود مالکیت مطلق دراین گفتمان مفروض است بی آن که با رجوع به خصوصیت نظام حکومتی درایران دوره میانه تئوریزه شده باشد. در پایان فصل شش اهمیت کنترل زمین در مفهوم یابی فرایند تشکیل و تخصیص مالکیت خصوصی بر زمین ارایه شده است و براهمیت شرایط انقیاد تولید کننده مستقیم که پشتیبان این فراینداست تاکید میشود.
بخش پایانی کتاب حاضر تلاشی برای ساختن مفهوم فئودالیسم ایرانی است. این مفهوم نشانگر ساختاری از مناسبات اجتماعی است که مخصوص صورت بندی اجتماعی ایران از زمان سلجوقیان تا دوران مشروطه است و مقصود آن است که از این ابزار تحلیلی برای پژوهش تاریخی استفاده شود تا ویژگیهای عام ساختاری صورت بندی اجتماعی ایران در موارد مختلف این دوران طولانی طرح شود و مناسبات اجتماعی فئودالی بر مبنای شرایط وجودی اقتصادی، حقوقی- سیاسی و عقیدتی شان مفهوم پردازی شود. اما شکلهای مشخصی که این شرایط از لحاظ تاریخی درآن وجود دارند- یعنی شکل خاص دولت، فرایندها و شیوههای سیاسی و عقیدتی، و مناسبات فرهنگی- درایران ماقبل سرمایه داری درمفهوم فئودالیسم ایرانی محقق نیست. نتیجه این که از این مفهوم نمیتوان شکل دقیقی از دولت و سیاست را استنتاج کرد. این گونه شکلها شامل مفهوم صورت بندی اجتماعی ایران هستند و باید بر مبنای شرایط مشخص تاریخ ایران در مراحل گوناگون تحولشان درعصر فئودالی تئوریزه شوند.
بررسی و اظهار نظر
1. همان گونه که گفته شد هدف کتاب ایران پیشا سرمایه داری در درجه اول بررسی ساختار مفهومی گفتمان تاریخی مدرن درباره ایران ماقبل سرمایهداری، و سپس تاسیس چارچوب نظری جانشین برای مفهوم یابی مناسبات اجتماعی، ساختارهای اقتصادی و نهادهای سیاسی موجود است. این دو هدف در واقع به یاری یکدیگر خواهان ساختن ابزار تحلیلی برای تفسیر زندگی کنونی ایران معاصر هستند هدف نخست این کار را از طریق فرایند غیریت سازی میان دوره مدرن و ماقبل مدرن انجام میدهد. مفهوم فئودالیسم ایرانی دردل خود پذیرش دوره بندی کلاسیک مارکسیسم رسمی را دربردارد و نشان دهنده پذیرش توسعه تک خطی از سوی نویسنده ، اما با استدلالهایی پیچیده تر است . به این ترتیب مشخص است که نظرنویسنده برای تحلیل سرشت دولت و ماهیت قشربندی اجتماعی ایران معاصر همان نظریه وابستگی مارکسیستی است – البته در شکل جدید آن – رهیافت مارکسیستی پیش از انقلاب اسلامی ، همان گونه که خود نویسنده نیز متذکر میشود گرایش غالب تئوریک جامعه روشنفکری را تشکیل میداد اما باید توجه داشت که توسل به رویکرد پیشنهادی مارکس، ماهیت دولت در کشورهای آسیایی را در قالب گزارههای کلی با اوضاع سیاسی – اجتماعی دوره میانه تطبیق میدهد. واینا کلی و یک جانبه نگری باعث میشود که تحولات فرهنگی و تغییرات اجتماعی مغفول واقع شوند. به همین دلیل نیز هست که تمایل جامعه روشنفکری برای تحلیل دولت در ایران پس از جمهوری اسلامی، بیشتر براساس الگوی پاتریمونیال ماکس وبراست. دلایل توجه روشنفکران ایرانی به نظریه پاتریمونیال وبر برخاسته از چند امر است: نخست آن که نظریه پاتریمونیال وبر با تمرکز برتحلیل سرشت جامعه بر اساس مفهوم " سیادت" با شرایط اجتماعی و اقتصادی سرزمین ایران مناسب تر است و ثانیا توجه ماکس وبر به مطالعه جامعه شناسانه دین و بررسی تطبیقی اسلام با یهودیت و مسیحیت، با گرایش مذهبی جامعه روشنفکری پس از انقلاب همخوانی دارد. درنهایت این که توجه ماکس وبر به مساله نخبگان، به ویژه نخبگان کاریزماتیک که با ویژگیهای پیامبر و امامان معصوم در درک شیعی همخوانی دارد و میتواند به عنوان مخزن تغذیه کننده نظام جمهوری اسلامی، رفتار آن را تحلیل کند.
2. فصل نخست بخش اول کتاب که وضع تاریخ نگاری ایران نوین را بررسی میکند و شرایط سیاسی و ایدئولوژیکی را که موج عظیم توجه به مطالعات مربوط به ایران ماقبل سرمایه داری در درون و بیرون کشور برانگیخته است مورد بحث قرار میدهد، ناقص بوده و بیشتر بیان کننده جو حاکم بر روشنفکری پیش از انقلاب اسلامی در داخل و وضعیت روشنفکری خارج از کشور پس از انقلاب اسلامی است از این رو ارزیابی های این فصل نمیتواند نشان دهنده کوشش های نظری 25 ساله جامعه شناسی داخل و خارج کشور باشد و درست به دلیل است که کتاب ولی در توجیه سرشت حکومت درایران اصلا اشارهای به الگوهای دولت پاتریمونیال و دولت مطلقه و دولت تحصیل دار نمیشود اما درسنجش و ارزیابی قشربندی اجتماعی میتوان به چند معیار ودیدگاه توجه کرد: معیار اقتصادی یعنی توجه به شیوه و ابزار تولید، مالکیت ابزار تولید، درآمد و روابط اجتماعی. معیار بهتر وبلکه بهترین معیار دراین زمینه، معیار و دیدگاه ماکس وبر است که بر عوامل سیاست، سازمان و منزلت تاکید میکند. سومین معیار و دیدگاه، دیدگاهی است که بر عوامل سیاسی ، یعنی میزان تاثیر گذاری نیروها بر فرایند سیاست گذاری دستگاه حکومت توجه میکند.
هواداران دیدگاه ماکس وبر،. معتقد هستند که در بررسی جوامع در حال تغییری مانند ایران میتوان دیدگاه ماکس وبر را مورد استفاده قرار داد. آنها با اتخاذ رویکرد جامعه شناسی تاریخی و سازمانی ، بر طبقاتی بودن جامعه ایران تاکید میکنند. این عده جامعه ایران را به لحاظ سازمانی و تاریخی دارای سه طبقه میدانند، درحالی که دیدگاههای سیاسی واقتصادی برای جامعه ایران بیش از سه طبقه درنظر میگیرند[1]. دیدگاههای تلفیقی، نوع سومی از دیدگاهها درباره قشربندی اجتماعی ایران هستند. نویسندگان این دسته متاثراز زمینههای فن آوری نسلیحاتی و ابزارهای اطلاعاتی هستند و تحت تاثیر عواملی که در سده بیستم رخ داده مانند ایجاد امکانات هر چه بیشترو سازمان یافته، احزاب، سندیکاها، معتقد اند که بسیاری از نظریات طبقاتی گذشته مانند نظریات مارکس و وبر به چالش کشیده شده اند. افرادی مانند داراندروف کوشیدهاند با تلفیق نظریات این دو متفکر به صورت متمایز نظریههای جدیدی ارایه دهند. هدف از بیان این مطلب آن بود که توجه خواننده را به این نکته جلب کند که همان گونه که خود نویسنده نیزاذعان داشته است انتخاب تئوریها تابع قواعد درون گفتمانی نیست بلکه از شرایط سیاسی و ایدئولوژیک حاکم سرچشمه میگیرند و انتخاب موضوعات آن را سیاست و نه علایق فکری نویسنده شکل میدهد.
3. ولی اظهارمیدارد که قرائتهای جامعه شناختی کتابش متکی برسنت تجربه گرایی است واز این رو اعتبار بخشی از گفتمان مطالعات ایرانی بر مبنای همسانی کامل فکت و واقعیت مورد اشاره آن، یعنی همسانی گواه/ شناخت گذشته تاریخ با خود گذشته تاریخ به دست میآید منتهی تنها تفاوت استفاده او ازاین شواهد تاریخی در این است که او مفروضات تجربهگرایی را بر کاربرد شواهد تاریخی اعمال نمیکند . به جای آن مفروضات زیر را به کار میبرد:
- امر واقع بازنمود واقعیت در گفتمان است و با وسایل مفهومی خاص و اشکال تئوریک تحلیل آن واقعیت که در آن نمایان است همذات نیست.
- بررسی شواهد، فرایند تولید شناخت، وسایل و رویههای مفهومی که با اشکال تئوریک خاص حاصل میشود، مفروض میگیرد
- سرشت امور واقع به عنوان موضوعات شناخت فرایندی مفهومی است که به صورت اشکال و شرایط تئوریک متعین فرض میگردد
- امر واقع محقق نیست بلکه در گفتمان ساخته میشئد ازاین رو ساختهای استدلالی است تا این که عینیت قائم به ذات.
از این رو شیوه مفصل بندی ولی از فکتهای دروه میانه ایران و ارجاع او به شواهد تاریخی که در طول این کتاب به کرات صورت گرفته است، تنها برای مستدل کردن و مصور نمودن برهانهای نظری ارایه شده و روند آن است و وسیله ای برای ارزش گذاری شناخت تاریخی نمیباشد. و درست به همین دلیل ترتیب زمانی و اصل سازمان دهنده بررسی او نیست که نظام و تسلسل تحلیل را تعیین میکند. نظام گفتمان در کتاب ولی با مفاهیمی که در تحلیل به کار رفته اعمال میشود. و این تحلیل همان گفتمان سرمایه مارکس است. در واقع همین انتخاب پیشینی سرمایه مارکس است که او را از کاربرد فکتهای نشان دهنده وضعیت صنعتی و شهری دوره صفویه و تاثیر دالهای مربوط به مذهب در مفصل بندی این دوره باز داشته است و او را به این حکم کشانده که بگوید مفهوم مالکیت مطلق زمین با گفتمان سیاسی دوره میانه و تاریخ استاندارد و معتبر اجتماعی و اقتصادی ایران ماقبل سرمایه داری پیوستگی دارد. و در واقع نا پیوستگیهای دلالت شده به وسیله فکتهای دوره صفوی را نبیند.
[1]. از جمله این نویسندگان میتوان به عزیزی و اشرف اشاره کرد. در حالی که آبراهامیان از نئو هانتینتونیها طرفدار دیدگاه توسعه و نوسازی اجتماعی است. ÷1
مطالب مشابه :
اعتبار بخشی بیمارستانها به همراه دانلود دستورالعمل ها و قوانین
اعتباربخشی به معنی ارزیابی سیستماتیک مراکز ارائة خدمات دانلود سنجه های اعتبار
جدیدترین سنجه های اعتباربخشی بیمارستانها
Hospital & Health Care Management - جدیدترین سنجه های اعتباربخشی بیمارستانها - مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی
مدیریت عملکرد سیستم HSE به کمک مدل کارت امتیازی متوازن
فقدان روش ارزیابی واحد جهت نظارت سنجه های مالی از تا امکان اداره و اعتباربخشی آنها
خلاصه کتاب روشهای تحقیق در علوم اجتماعی نوشته ارل ببی ترجمه دکتر رضا فاضل - بخش دوم
ـ در طراحی هر برنامه تحقیق محقق باید با ارزیابی سه تنها سنجههای از «اعتباربخشی
پنجاه هزار مامای غیرشاغل در کشور
همچنین پایش 8000 سنجه برای اعتباربخشی بیمارستان ها توسط وزارت بهداشت را یکی از معضلات اساسی
استفاده از اطلاعات براي حاكميت خدمات باليني
سامانه نرم افزاری اعتباربخشی; خود ارزیابی و ارزشیابی درستی از سنجه های تخصصی
خلاصه روش تحقیق کمی
ـ در طراحی هر برنامه تحقیق محقق باید با ارزیابی سه سنجه ¬های تثبیت اعتباربخشی بیرونی
نقد و بررسی کتاب ایران پیشا سرمایه داری
قرائتهای تجربه گرایانه متون نظری، گونهای اعتباربخشی سنجهای سیاسی به ارزیابی می
برچسب :
سنجه ارزیابی اعتباربخشی