عید غدیر

عید سعید غدیر خم مبارک

هفته پیش عید غدیر بود و امسال سعید دیگه کاملا معنا و مفهومش رو درک کرده بود .همچین احساس بزرگی و تفاوتش رو با دیگران یه جورایی می خواست نشون بده به من می گه

:" مامان می دونستی من سیدم؟!!"

-:"آره عزیزم می دونستم"

با نگاه های مچ گیرانه "از کجا ؟؟؟؟"

-:" از همون جایی که بابایی سیده"

-:"ههههههههههههههه بابایی هم سیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟"

-:" آره مامانی هربچه ای که باباش سید باشه خودش هم سید می شه .... ببین آقا جون بزرگ سید بوده آقا جون سید بوده بابایی سید بوده شما هم سید شدی ... یعنی پدر بزرگای آقا جون بزرگ اینا که اون قدیم قدیم ها زندگی می کردن نوه های امام حسین بودن..."

-:"مامان خاله مهشید گفته باید به سید ها احترام بزارید ... احترام بزار"

-:"مامان جان من که همیشه به شما احترام می زارم!!!

-:"نه این جوری" (ادای احترام گذاشتن سربازها رو در آورد)

ما نیز عین این سرباز صفرها جلوی سید کوچولو پا کوبیدیم ....

ایشان نیز در دلشان به وفور قند آب شد.

بحث عید و عیدی دادن داغ داغ بود . سعیدهر سال عیدی می داد، اما خیلی نمی فهمید. اما امسال یه جور دیگه بود خیلی دلش می خواست این حس متفاوت بودن و سر بودنش رو به نمایش بزاره.

واسه همین هم در یه عملیات انتحاری رفتیم و یه عالمه مقوای رنگی و ماژیک و چسب تهیه کردیم و دو روز مرخصی گرفتیم و در منزل به همراه سید کوچک مشغول تهیه پاکت قورباغه ای شدیم برای دوستان مهد کودکی آقا سعید. چسبوندن دهن و لپ و دست ها با سعید بود واسه همین هم خیلی ذوق زده شده بود.

این شد ثمره زحمات ما .البته واسه مربی ها یه جور دیگه پاکت درست کردیم که متاسفانه عکسی ازش نداریم اونم خیلی خوشگل شده بود.

روز چهارشنبه تو مهد جشن غدیر بود بعد از جشن سعید وقت رفتن بچه ها یکی یکی بهشون می داد و ذوق فراوان می گفت :"بیا بیا عیدی بگیر ... عیدت مبارک ... عید سعیده.... توش هم پوله ها!!!!!"

همه بچه ها هم خیلی بهشون مزه داده بود و خوششون اومده بود.

پنجشنبه واسه عید دیدنی بزرگان خاندان رفتیم قم . من مطمئن بودم که عیدی های سعید رو بردیم اما غافل از اینکه خونه جا مونده بود .بعد از اینکه سعید کلی قمپوز در کرد که منم عیدی می دم ... هر جا رو گشتیم خبری از عیدی ها نبود که نبود، فهمیدیم که ای دل غافل عیدی ها جا مونده . بچه ام دچار یاس فلسفی شد بالاخره از عمو جونش پول نو گرفت و یواشکی با هم زدیم بیرون نزدیک ترین لوازم و تحریری که باز بود مقداری تزئینات سبز رنگ تهیه کردیم .البته بچه ام شانس زیاد خوبی نداشت چون هرچی ما می خواستیم یا نبود یا رنگ سبزش نبود. خلاصه با یه بسته فوم سبز و یه کاغذ کادو سبز و یه ریسه سبز رنگ برگشتیم و با خاله اکرم چند تا طرح عوض بدل کردیم و تا به نتیجه رسیدیم خط تولید رو راه انداخیتیم و یا علی ، ۸ تا پاکت پول درست کردیم که گوشه هاش دو تا گل می خورد گل ها رو از ریسه ها به صورت توپک بریدیم و با کاغذ کادو هم واسه هر گل دو تا برگ درست کردیم .با وجود وقت کم و امکانات کم و غرغرهای بابایی، محصول مشترک چیز خوبی از آب در اومد و خیلی قشنگ شد . اما متاسفانه این پاکت ها هم همه عیدی داده شد و چیزی ازش نموند که عکسش رو بزاریم.

سعید اونجا هم حسابی حس متفاوت بودنش ارضا شد.

عید غدیر

مطالب مشابه :

اسکناس برای عید غدیر

تزئین سکه عید غدیر

تزئین سکه عید غدیر ۳

سكه 100 توماني عيد سعيد غدیر خم " Iran to issue a new 1000 Rls coin for "Imam Ali Day

قربان تا غدیر

عید غدیر

غدیر را چگونه تبلیغ کنیم؟

من وجشن غدیر