بدون درد هم ميشود!
اينجا بخش زايمان است. زني جوان به پهلوي چپ خوابيده و هر چند دقيقه يكبار به ملافة سفيد روي تخت چنگ ميزند. جلوتر ميروم. قطرات درشت عرق روي صورتِ برافروختة او ميلغزند و لابهلاي موهايش پنهان ميشوند. زن نفسي تازه ميكند. ميداند كه بهزودي دردي شديدتر از قبل به سراغش خواهد آمد. عاجزانه به من خيره ميشود. خطوط ريزي دور چشمانش نقش ميبندد. با التماس ميگويد: «سزارينم كنيد. خواهش ميكنم! ديگر طاقت ندارم. تحملم تمام شده...» ماما با پوششي سراسر سبز به او نزديك ميشود. دست روي شكمش ميگذارد و بهآرامي ميگويد: «همة زنها وقت زايمان اين حرفها را ميزنند.» انقباضات زايماني را كنترل ميكند و به صداي قلب غريبة پردردسر گوش ميدهد. «تحمل كن. تا آمدن بچه هنوز چند ساعت مانده.» درد مجال اعتراض را از زن ميگيرد. نفسش بند آمده. دستم را فشار ميدهد. انگشتانم داغ ميشوند. با خود فكر ميكنم كه امروز معناي واقعي درد را فهميدم.
زن، خسته و رنجور، روي تخت افتاده است. موجودي نحيف و صورتيرنگ را در آغوشش ميگذارم. از تخت فاصله ميگيرم تا لذت مادر شدن را در وجود زن نظاره كنم. مطمئنم كه بهزودي آن درد و آن لحظات سخت انتظار را فراموش خواهد كرد...
زايمان طبيعي يا سزارين؟
زايمان با شروع دردهاي زايماني آغاز ميشود. رحم از يك بافت نيرومند عضلاني تشكيل شده است. در طول دوران بارداري، به دليل تغييرات هورموني، رحم در حالت آرامش قرار دارد. ولي با آغاز فرآيند زايمان، انقباضات پيشروندهاي در آن القا ميشود. انقباضات رحمي نيروي كافي را براي راندن جنين به سمت پايين و همچنين اتساع دهانة رحم فراهم ميآورد. بهتدريج و به دنبال دردهاي زايماني، دهانة رحم باز ميشود و زايمان پيشرفت ميكند. اگر در هركدام از اين مراحل اختلالي رخ دهد، فرآيند زايمان پيشرفت نخواهد كرد و سلامت مادر و جنين به خطر خواهد افتاد.
زايمان فرآيندي طبيعي است. در حدود 80 الي 85 درصد زايمانها نياز به هيچگونه مداخلة درماني ندارند و بهطور طبيعي رخ ميدهند و تنها در كمتر از 15 درصد آنها اقدام به سزارين لازم است. معاينات زنانه، كنترل علائم حياتي مادر و تحت نظر داشتن تعداد و ريتم ضربان قلب جنين از جملة اقداماتي است كه براي هدايت زايمان طبيعي صورت ميگيرد.
زايمان طبيعي شامل سه مرحله است. از شروع انقباضات يا دردهاي واقعي تا اتساع كامل دهانة رحم مرحلة اول ناميده ميشود. اين مرحله در زنانِ شكماول حدود 6 الي 18 ساعت و در زنانِ چندزا 3 الي 10 ساعت به طول ميانجامد. مرحلة دوم شامل اتساع كامل دهانة رحم تا تولد نوزاد است. زمان متوسط براي اين مرحله 50 دقيقه در زنانِ شكماول و 20 دقيقه در زنانِ چندزا در نظر گرفته ميشود. در مرحلة سوم، جفت از رحم جدا و دفع ميشود. فاصلة زماني لازم براي دفع جفت، 5 الي 30 دقيقه پس از خروج جنين است.
در برخي موارد، زايمان سير طبيعي خود را طي نميكند و براي خارج كردن جنين اقدامات مداخلهگرانه انجام ميشود. از مهمترين اين مداخلات، جراحي بزرگ سزارين است. سزارين به معناي خارج كردن جنين از محل برشِ جدار شكم و ديوارة رحم است. هرگاه، به دليل تنگي لگن مادر يا بزرگي بيش از حد بچه، زايمان طبيعي ميسر نباشد، جنين در داخل رحم در وضعيت غيرطبيعي قرار گرفته باشد، ريتم ضربان قلب جنين تغيير كند، زايمان طبيعي بيش از زمان مقرر به طول انجامد، مادر باردار مبتلا به پرفشاري خون يا بيماري قند باشد، زايمان قبلي او به طريقة سزارين انجام شده باشد، يا هرگونه اختلال ديگر در پيشرفت زايمان رخ دهد، انجام جراحي سزارين براي حفظ سلامت مادر و جنين توصيه ميشود.
زنانِ ايراني سزارين را انتخاب كردهاند
بر طبق آمارهاي اعلامشدة وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، شيوع سزارين در ايران بهطور متوسط سه برابر بيشتر از آمارهاي جهاني است. در امريكا و چند كشور غربي، تعداد عملهاي سزارين، از 5/4 درصد در سال 1965 ميلادي، به 25 درصد در سال 1998 افزايش يافت. از اين سال بهبعد، آمار سزارين اندكي كاهش يافت يا تقريباً ثابت ماند. هماكنون سزارين شايعترين عمل جراحي در امريكاست و يك ميليون مورد از آن در سال انجام ميشود.
دكتر زهرا علامه، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، و همكارانش در سال 1376 مطالعة گستردهاي را در مورد ميزان شيوع سزارين در استانهاي مختلف كشور انجام دادهاند. اختلاف آمار مناطق شهري و روستايي بسيار زياد است و ميان آمار استانها نيز اختلاف فاحشي وجود دارد. استان قم، با شيوع 4/44 درصد، بيشترين شمار سزارين را در كشور داراست. اصفهان با رقم 44 درصد در مقام دوم و تهران با آمار 4/36 درصد در مقام سوم قرار دارد. سه استان ايلام و هرمزگان با 5/8 درصد و سيستان و بلوچستان با 3/4 درصد در قعر جدول واقع شدهاند. نگاهي گذرا به آمار و ارقام نشان ميدهد كه عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي فاكتورهاي بسيار مؤثري در شيوع سزارين در كشور ما هستند.
دكتر رويا رضوي، جراح و متخصص بيماريهاي زنان و زايمان، علت اصلي تمايل زنان به زايمانِ با كمكِ جراحي سزارين را مسئلة درد عنوان ميكند: «درد احساسي ناخوشايند ولي مفيد است كه حكم يك مكانيسم محافظتي اوليه را دارد. در فرآيند زايمان، شروع درد هشداري براي زنِ حامله است كه بايد براي زايمان كمك بگيرد.»
دكتر سكينه قدياني، متخصص بيهوشي بيمارستان نجميه، موارد زير را براي توجيه افزايش آمار سزارين در دنيا برميشمارد: «كاهش تعداد باروريها يكي از عوامل مطرح در اين زمينه است. در حدود نيمي از زنانِ باردار براي نخستينبار زايمان را تجربه ميكنند، و تعداد عواملي كه متخصص زنان را وادار به انتخاب شيوة سزارين ميكنند در زايمان اول بيشتر است. عدم پيشرفت زايماني از جملة اين عوامل است. علت ديگر، افزايش سن بچهدار شدن در ميان زنان است. امروزه دختران تمايل كمتري به ازدواج در سنين پايين دارند. با بالا رفتن سن ازدواج و متعاقب آن باردار شدن زنان، احتمال نياز به سزارين افزايش مييابد. دليل سوم، افزايش امكان دقيقتر شدن مراقبت از جنين و كنترل ضربان قلب اوست. با كمك دستگاههاي الكترونيكي مدرن، اختلال در وضعيت جنين سريعتر شناسايي ميشود و متعاقب آن از شيوة سزارين كمك گرفته ميشود. همچنين، متخصصان زنان و زايمان و ماماها، به دنبال ترس از برخي مشكلات حقوقي كه ميتواند در نتيجة زايمان طبيعي ايجاد شود، سزارين را انتخاب ميكنند. زيرا در صورت بروز اختلال در سلامت مادر يا جنين در هنگام زايمان طبيعي مقصر شناخته خواهند شد.»
دكتر افسانه اختياري، جراح و متخصص بيماريهاي زنان و زايمان بيمارستان نجميه، دلايل ديگري را براي بالا رفتن آمار سزارين در كشور عنوان ميكند: «زنانِ باردار اين تصور غلط را دارند كه با انتخاب سزارين هيچگونه درد و مشكلي را تحمل نخواهند كرد. حال آنكه درد و عارضه پس از انجام سزارين ايجاد خواهد شد. از طرفي، در كشور ما، تمايل متخصصان زنان و زايمان به انجام دادن سزارين بيشتر از زايمان طبيعي است. هدايت زايمان طبيعي تا مرحلة آخر در حدود پنج برابر بيشتر از جراحي سرازين زمان نياز دارد. اما حقالزحمة دريافتي از آن بهمراتب كمتر است. مسئلة قابل توجه ديگر تبديل شدن سزارين به اقدامي تجملي و لوكس است. متأسفانه زنان كشور ما با چنين ديدي به جراحي بزرگ و خطرناك سزارين نگاه ميكنند.»
دكتر رويا رضوي نيز بر نقش عقايد و ديدگاههاي نادرست در گرايش زنان به سزارين تأكيد ميكند: «گروهي از مردم تصور ميكنند كه ضريب هوشي افراد حاصل از زايمان سزارين بالاتر از كساني است كه با زايمان طبيعي متولد شدهاند. اما در واقع ارتباطي ميان بهرة هوشي افراد و شيوة تولد آنان وجود ندارد. همچنين در برخي از تحقيقات ضريب هوشي نوزادان حاصل از زايمان طبيعي، نسبت به نوزادان سزاريني، بالاتر گزارش شده است. برخي از زنان نيز ضربههاي زايماني را مختص به زايمان طبيعي ميدانند. گزارشهاي زيادي از فلج اعصاب بازويي، شكستگي جمجمه و ساير استخوانها در نوزاداني كه به طريق سزارين به دنيا ميآيند وجود دارد. تحت فشار قرار گرفتن قفسة صدري جنين در طي زايمان طبيعي، مايع داخل خانههاي ششي رية نوزاد را خارج ميكند و، در نتيجه، تنفس وي عميقتر و سريعتر شروع ميشود.»
دكتر افسانه اختياري در مورد عوارض پس از سزارين هشدار ميدهد: «اغلب عوارض سزارين در درازمدت خود را نشان ميدهند. چسبندگي احشا و نازايي از اين قبيل عوارض هستند. ميزان خون ازدسترفته در حين عمل سزارين حدود دو برابر زايمان طبيعي است. همچنين امكان آسيب ديدن مثانه و رودهها نيز وجود دارد. عفونتهاي رحمي و دستگاه ادراري، با شيوع 12 درصد، از شايعترين عوارض سزارين هستند. به علاوه، مدت طولاني بستري شدن در بيمارستان، هزينههاي گزاف لوازم جراحي و اتاق عمل بار مالي زيادي را به خانوادهها و جامعه تحميل ميكند.»
درد زايمان
درد زايمان شديدترين دردي است كه اكثر زنان در طول زندگي خود تجربه كردهاند. اين درد در شكمِ اول بهمراتب شديدتر و طولانيتر است. عوامل متعددي در شدت و الگوي دردهاي زايماني تأثير دارند. تعداد موارد بارداري، جنس نوزاد متولدشده، توانايي بدني و قدرت جسماني زن، وضعيت دهانة رحم و ارتباط آن با اندازة جنين از جمله عواملي هستند كه گاه سبب افزايش درد زايمان ميشوند. بر اساس يك بررسي علمي، درد در زنانِ باردارِ بالاتر از 40 سال، بخصوص در زايمان اول، بهمراتب طولانيتر و شديدتر است.
هيجان، ترس و اضطرابِ زن باردار نيز بر شدت درد او ميافزايد.
دكتر اختياري ميگويد: «علت اصلي ترس از زايمان، بياطلاعي يا داشتن اطلاعات غلط در مورد مراحل زايمان و عوارض احتمالي آن است. همچنين، چگونگي ارتباط ميان زن و همسرش نقش بسيار مهمي در ميزان درد دارد. تا آنجا كه حضور همسر در اتاق زايمان، به علت اثر تسكيندهندگي آن، تا حدودي از شدت دردهاي زايماني ميكاهد. زن در كنار همسرش بهمراتب اضطراب كمتري را در طي فرآيند زايمان تجربه خواهد كرد.»
يك گروه تحقيقاتي در سال 1978 نشان داد كه درد و اضطراب باعث افزايش شيوع الگويهاي غيرطبيعي ضربان قلب جنين ميشود و وضعيت نوزاد حاصل بهمراتب نامناسبتر از نوزادي است كه اضطراب و درد در مادر وي تحت كنترل بوده است.
تاريخچة زايمان بيدرد
نخستينبار در سال 1846 از اِتِر در زايمان استفاده شد. سپس، در سال 1853، دكتر جان اِسنو (J. Snow) براي زايمان ملكه ويكتوريا از كلروفورم استفاده كرد. شيوة بيحسي موضعي نخاعي (اسپاينال/ spinal) را در سال 1899 دكتر بير (Bier) معرفي كرد و در سال 1907 استفاده از آن در شاخههاي مختلف جراحي متداول گرديد. اما روش بيحسي موضعي دور نخاعي (اپيدورال/ epidural) در سال 1960 براي ايجاد بيدردي در زايمان طبيعي به كار گرفته شد. چند سال بعد، پزشكان دريافتند كه اين شيوه به سلامت مادر و جنين لطمهاي وارد نميكند. بدين ترتيب استفاده از روشهاي القاي بيدردي به هنگام زايمان مرسوم شد.
روشهاي زايمان بيدرد
روشهاي مورد استفاده براي بيدردسازي زايمان به دو گروه دارويي و غيردارويي تقسيم ميشوند. دكتر سكينه قدياني به معرفي اين روشها ميپردازد: «از جملة روشهاي بيدردسازي غيردارويي، آماده كردن روحي و رواني زنِ باردار براي قبول و گذراندن يك زايمان طبيعي است. اگر زني در هنگام تولد فرزند اول خود با مراحل مختلف زايماني آشنا باشد و با انگيزهاي قوي زايمان را شروع كند، دردي معادل درد يك زنِ چندزا را تجربه خواهد كرد؛ در صورتي كه زنانِ آموزشنديده دردهاي شديدتري را تجربه خواهند كرد. روشهاي غيردارويي نياز به زمان دارند و آموزش مادر از چندين ماه قبل از زمان زايمان آغاز ميشود.
القاي خواب يا هيپنوتيزم، مراقبتهاي روحي و رواني، طب سوزني، تحريك الكتريكي پوست (TENS)، زايمان در آب، ماساژ و آرمش (Relaxation) از ديگر روشهاي پيشنهادي هستند. بهطور كلي، روشهاي غيردارويي بيدردسازي زايمان درد را به تمامي از بين نميبرند و ما مجبوريم كه از روشهاي ديگري نيز در كنار آنها استفاده كنيم. در اين موارد بايد به مادر تذكر داده شود كه بيدردي كامل نيست.
روشهاي بيدردي دارويي به سه دسته تقسيمبندي ميشوند. يكي از آنها استفاده از گازهاي استنشاقي است. گاز O2N شايعترين و قديميترين داروي استنشاقي مصرفي در اين مورد است. در روش تزريق دارو، از انواع مخدرها و آرامبخشها براي كاستن از اضطراب حين زايمان و، به درجاتي، تخفيف درد استفاده ميشود. اما پركاربردترين روش، بهرهگيري از بيحسي موضعي است. داروي بيحسي در مرحلة مشخصي از زايمان، از طريق سوزني كه در ناحية كمر فرو ميرود، به فضاي دور نخاعي، نخاعي و گاه هر دو تزريق ميشود. بيدردي ايجادشده در اين روش نسبتاً كامل است.»
دكتر لاله وثوقيان، متخصص بيهوشي و مراقبتهاي ويژه، در پاسخ به اين پرسش كه آيا بيدردسازي ناحيهاي طولاني شدن زمان زايمان را به دنبال دارد، ميگويد: «اين مسئله ذهن بسياري از متخصصان بيماريهاي زنان را به خود مشغول كرده است. بايد توجه داشت كه اين روش بيدردسازي تنها حس درد را مهار ميكند و اثري بر قدرت عضلاني و حركتي مادر ندارد. بنابراين، در صورت اجراي صحيح تكنيك و همچنين آموزش قبلي مادر، احتمال طولاني شدن زايمان وجود ندارد.»
دكتر قدياني در مورد عوارض احتمالي ناشي از بيحسيهاي منطقهاي توضيح ميدهد: «افت فشار خون يكي از شايعترين عوارض اين قبيل بيحسيهاست كه با مايعدرماني و جايگزين كردن حجم كافي از آن قابل جبران است. خارش، تهوع، استفراغ، ضعف تنفسي، عفونت و سردرد از ديگر عوارض احتمالي است. سردرد به علت زور زدنهاي متوالي و كمبود آب بدن ايجاد ميشود و خوشبختانه در اكثر موارد با درمانهاي محافظتي مانند استراحت در بستر، مصرف ضددردها، تزريق مايعات و بستن شكمبند محكم برطرف ميشود. برخي مطالعات شيوع بيشتر كمردردِ پس از زايمان را در زناني كه از اين روش استفاده كردهاند نشان ميدهد. اين درد كمر به علت انقباضات شديد رحمي و سير طبيعي زايمان ايجاد ميشود و ارتباطي با بيحسي موضعي ندارد.»
دكتر وثوقيان خاطرنشان ميكند: «علت اصلي كمردردِ پس از زايمان، افزايش وزن مادر در دوران بارداري، فشار جنين بر مهرهها و اعصاب كمري و همچنين قرارگيري نامناسب روي تختهاي زايمان و اتاق عمل است. برخلاف تصور عموم، عبور سوزن از فضاي بين مهرههاي كمري آسيبي به ستون مهرهها و نخاع وارد نميكند. عارضة كمردردِ متعاقب بيحسي نخاعي به علت عبور سوزن از پردة محافظ نخاع ايجاد ميشود. البته امروزه، به دليل استفاده از سوزنهاي بسيار نازك، بروز اين عارضه نسبت به گذشته كمتر شده است. در روش بيحسي دور نخاعي، به دليل سالم ماندن لاية محافظ نخاع، احتمال بروز سردرد وجود ندارد.»
يك مركز زايمان بيدرد
فاطمه روي تخت بيمارستان نشسته و بهآرامي نوزاد كوچك خود را شير ميدهد. او دو سال قبل، بدون استفاده از روشهاي بيدردسازي، كودكي را به دنيا آورده و امروز صبح فرزند دوم خود را بسيار راحتتر و بيدردتر از تجربة قبلي و بهطور طبيعي زايمان كرده است. او با خوشحالي تمايل خود را به استفاده از همين شيوه در زايمانهاي بعدي بيان ميكند.
سميه روي تخت ديگر اتاق خوابيده. او امروز صبح اولينبار مادر شدن را تجربه كرده است: «كيسة آب من پاره بود. تقريباً هشت ساعت درد كشيدم. بيدردي براي من خيلي دير شروع شد. زايمان كار راحتي نبود.»
بيمارستان نجميه از جمله مراكز شناختهشدة زايمان بيدرد در شهر بزرگ تهران است. اين بيمارستان، در ارديبهشت 1381، تيمي متشكل از متخصصان بيماريهاي زنان، متخصصان بيهوشي، تكنسينهاي بيهوشي، ماماها و پرستارها را براي انجام زايمان بيدرد گرد آورد.
دكتر مسعود لطيفيپور، مدير درمان و رئيس بخش بيهوشي بيمارستان نجميه، به موفقيتهاي اين مركز در امر زايمان بيدرد اشاره ميكند: «واحد زايمان بيدرد اين بيمارستان بهطور شبانهروزي فعال است و تمام كادر آن را صرفاً متخصصان و كارشناسان زن تشكيل دادهاند. زنانِ باردار، هنگام مراجعه به درمانگاه مراقبتهاي دوران بارداري، به كمك كارشناس با شيوههاي زايمان بيدرد آشنا ميشوند و به پرسشهاي آنان پاسخ كامل داده ميشود.
از ارديبهشت 81 تا خرداد 82، در مجموع، 507 مورد زايمان بيدرد در مركز نجميه ثبت شده است. در ماه اول، تمايل افراد به پذيرش روشهاي بيدردي تنها 6 درصد كل مراجعهكنندگان بود. اما اين رقم در حال حاضر به 40 درصد ميرسد. در يك آمارگيري مشخص شد كه از ميان 163 زنِ باردار كه با كمك روشهاي بيدردي زايمان كرده بودند، 132 نفر مايل به استفاده از اين روش در بارداري بعدي خود بودند و 159 نفر بيدردسازي را به ديگران توصيه ميكردند. خوشبختانه، به دنبال تلاشهاي انجامشده، هماكنون اكثر بيمهها هزينة روشهاي زايمان بيدرد را تقبل كردهاند و مخارج زايمان بيدرد براي بيماران تقريباً برابر با زايمان طبيعي است.»
آگاهسازي زنانِ جامعه از روشهاي بيدردسازي زايمان طبيعي و دادن آموزشهاي لازم پيش از زايمان، براي آشنا كردن زنان با اين فرآيند طبيعي، در كاهش آمار سزارين در كشور مؤثر خواهد بود.
بر اساس آخرين آمار به چاپ رسيده در يكي از معتبرترين كتابهاي بيهوشي امريكا، 81 درصد بيماراني كه زايمان طبيعي انجام ميدهند از يكي از روشهاي بيدردي دارويي بهره ميگيرند. از 19 درصد باقيمانده نيز شمار زيادي از ساير روشهاي غيردارويي مانند هيپنوتيزم، زايمان در آب يا طب سوزني استفاده ميكنند. تنها تعداد بسيار كمي از هيچ روش بيدردي بهره نميبرند. در كشورهاي اروپايي اين رقم به بيش از 90 درصد ميرسد. اما در كشور ما، در بيشتر موارد، زايمان طبيعي با دورنمايي از تحمل درد شديد همراه است و زنان، به علت نداشتن شناخت كافي، از كاربرد روشهاي بيدردسازي زايمان وحشت دارند. بنابراين، نقش متخصصان زنان و زايمان و مراكز مراقبتهاي دوران بارداري دولتي و خصوصي در اطلاعرساني به زنان باردار و ترويج زايمان طبيعي بدون درد بسيار ارزشمند است.
شيرين ميرزازاده
[email protected]
http://www.zanan.co.ir/life/000148.html
مطالب مشابه :
بدون درد هم ميشود!
زنان و زايمان بيمارستان نجميه رضوي نيز بر و ترويج زايمان طبيعي بدون درد
سزارين و مسائل مربوط به آن!!
فرار از درد پيشرفت زايمان خوب نيست بيمارستان فوق تخصصي رضوي
اولویت های پژوهشی دانشکده پزشکی
بررسي امكانات موجود در اتاق هاي عمل بيمارستان هاي خراسان رضوي زايمان بيدرد و
وسايل ولوازم ضروري ومورد نياز نوزاد-دانستنيها
(خوبي روسري اينه كه ميتوني باهاش كمرشو هم ببندي چون معمولا شكم درد بيمارستان زايمان
مجله 8
مژده رضوي درد زايمان در زائـوهاي بستري در بخش زنان و زايمان بيمارستان افضلي
برچسب :
زايمان بدون درد بيمارستان رضوي