|
|
دكتر كریمي نژاد در بخش پاتولوژي بيمارستان MGH در بوستون امريكا-سال 1972 (1340)
|
كمبود مسكن در شهر استكهلم : پس از مدت كوتاهي متوجه شدم كه واقعا" تهيه مسكن در استكهلم بسيار مشكل است بطوريكه جوانهاي سوئدي كه قصد ازدواج داشتند حداقل بمدت 2-3 سال بايستي در نوبت بمانند تا مسكن كوچكي كه فقط براي زندگي يك زوج كافي است با پرداخت اجاره نسبتا" سنگين در اختيار آنها گذارده شود و امكان تهيه مسكن و اجاره خانه براي همگان بويژه اهالي سوئد در پايتخت غير ممكن است. در مهماني شام شهردار استكهلم كه براي آشنائي و مذاكره با گروه 15 نفري كه مانند من از كشورهاي درحال رشد با استفاده از كمك هاي موسسه NIB به سوئد ( استكهلم) آمده بودند ترتيب داده شد بود فرصت را غنيمت شمرده و به بيان اشكالات ناشي از زندگي مجردي و دوري از همسر و فرزند خودمان همچنين توضيح اشكالات جوانان سوئدي براي ازدواج و تشكيل خانواده پرداختيم و از ايشان پرسيديم شما كه همه گونه امكانات فني و مالي داريد چرا فكري بحال اين جوانان منتظر و ساير متقاضيان مسكن نمي نمائيد ؟ ايشان در جواب گفت آنچه را شما بيان نموديد دولت سوئد و من كاملا" بدان واقف هستيم و عمدا" اين مشكلات را مرتفع نمي كنيم و در صدد رفع آنهم نمي باشيم و اضافه نمود جمعيت كل كشور ما هفت ميليون و اكنون يكدهم اين جمعيت يعني هفتصد هزار نفر ساكن استكهلم ميباشند. اگر اين اشكالاتي را كه مشاهده ميكنيد مرتفع كنيم بزودي اكثريت جمعيت كشور به استكهلم مهاجرت خواهند نمود. مجبوريم براي جلوگيري از تخليه شهرها، بخش ها و روستاها و هجوم آنها به پايتخت اين مشكلات را برطرف نكنيم ايشان اظهار داشت چنانچه از استكهلم پا بيرون نهيد خواهيد ديد مشكل مسكن به هيچ وجه وجود ندارد و هر چه به مناطق شمالي كشور كه بعلت سرما شرايط جوي مشكل تري دارند برويد وسايل رفاهي بيشتر و مناسب تر خواهد بود بطوريكه در يومئو Umeo شهر دانشگاهي شمال سوئد علاوه بر مسكن، آب و برق و گرما نيز براحتي در اختيار ساكنين ميباشد. من خود بارها شاهد صحت نظريه و گفتار ايشان بوده ام . گردش در اروپا و تفاوت راه : در بازگشت به ايران ابتدا با ترن به هامبورگ آمده و در آنجا اتومبيلي خريداري نموده و تقريبا" از بيشتر كشورهاي اروپائي ديدن نموديم. جالب ترين خاطره را از بازديد فرانسه و شهر پاريس دارم. پس از يكسال اقامت در استكهلم و آن محيط آرام، ديدن شلوغي پاريس و سر و صدا و درگيري هاي خياباني كه خاطره تهران را برايمان تجديد ميكرد بنظرم رسيد كه بسياري از اين قبيل بي نظمي ها و درگيري هاي لفظي هديه اي است كه از فرانسه به ايران آمده و غليظ تر شده است. مسئوليت آزمايشگاه آسيب شناسي : در سال 1344 پس از شركت در اولين دوره آموزش سيتولوژي مديكال كه در انستيتو سرطان به همت پروفسور حسين رحمتيان و تحت نظارت و سرپرستي سازمان بهداشت جهاني ترتيب يافته بود. بنا به توصيه پروفسور جان فرست و به دستور استاد دكتر كمال الدين آرمين مسئول تاسيس و اداره بخش پاتولوژي بيمارستان زنان شدم كه از يك اطاق كالبد شكافي و يك متر مربع جا براي مطالعه و بررسي اسلايدهاي پاتولوژي شروع شد. تا زماني كه در سال 1359 به درخواست خودم به افتخار بازنشستگي درآمدم. تبديل به بخشي قابل توجه شامل بخش آسيب شناسي جراحي، كالبد شكافي و بخش فعال سيتوژنتيك شده بود كه در آن ايام فقط دو آزمايشگاه ديگر يكي در انستيتو سرطان به سرپرستي آقاي دكتر منوچهر شريعتي و ديگري در آزمايشگاه دانشكده پزشكي به سرپرستي آقاي دكتر رضا نفيسي در اين زمينه فعاليت مينمودند. ضمن فعاليت در بيمارستان زنان به مانند ساير همكاران وظايف خود را در بخش آسيب شناسي دانشكده پزشكي انجام ميدادم. آشنائي با دانش ژنتيك : دانش ژنتيك جديد با اينكه در سال 1900 تولد يافت و در سال 1903 گارود نشان داد توارث بيماريهاي متابوليك ارثي تابع قانون توارث نهفته مندل ميباشد ولي عملا" تا اواخر دهه ششم سده بيستم ميلادي كاربرد پزشكي نداشت. پس از كشف تعداد دقيق شماره كروموزومها و علت بيماري كودك مبتلا به مونگوليسم دانش سيتوژنتيك كاربرد پزشكي يافت و سريعا" جلب توجه نمود بطوري كه اولين همايش تخصصي سيتوژنتيك در سال 1960 در دنور با شركت 14 نفر تشكيل و الفباي سيتوژنتيك را پايه گذاري نمودند. سازمان بهداشت جهاني كه شاهد رشد سريع دانش ژنتيك پزشكي بود متوجه شد مدرسين دانشكده هاي پزشكي خود فاقد اطلاعات روز ميباشند كه بتوانند به دانشجويان پزشكي منتقل نمايند. لذا دوره هاي آموزشي تحت عنوان دوره هاي آموزش ژنتيك انساني براي مدرسين دانشكده هاي پزشك ترتيب داد و دوره هاي آموزشي مربوط به كشورهاي شرق اروپا، آفريقا و آسيا و منجمله ايران با هزينه سازمان بهداشت جهاني و سرپرستي دانشگاه كپنهاگ در دانمارك بود. اولين دوره در سال 1962 و هردو سال يكبار تكرار ميشد. آقاي دكتر محمد علي مولوي استاد بيماريهاي عفوني و مدرس ژنتيك پزشكي دانشگاه تهران در سومين دوره سال 1966 و اينجانب در چهارمين دوره آن سال 1968 شركت نمودم و با دنياي بي انتهاي علم ژنتيك آشنائي پيدا كردم و به دانش ژنتيك انساني سخت علاقمند شدم. دو ماه هم اضافه بر دوره چهارماهه آموزش جهت يادگيري كارهاي عملي به هزينه شخصي ماندم و در مراجعت به ايران به لندن رفته و با مرحومان پروفسور مورانت و پروفسور لهمن طرح بررسي عوامل ارثي خون كردهاي ايراني را پايه ريزي كرديمكه اين طرح درتابستان 1970 اجرا و نتيجه آن منتشر گرديد. تاسيس بخش سيتوژنتيك : در مراجعت به ايران بلا درنگ بخش سيتوژنتيك انساني را در بيمارستان زنان تاسيس و عملا" شروع به فعاليت نمودم و اولين نتيجه سيتوژنتيك را در تاريخ 1348 گزارش نمودم. از محاسن اين دوره هاي آموزشي اينكه هر دو سال يكبار از كساني كه بعد از شركت در دوره هاي آموزشي فعاليت عملي داشتند براي شركت در دوره هاي بازآموزي دعوت ميشد. من هم نيز در دوره هاي بازآموزي سال 1371 و 1373 شركت نمودم. نگارش كتاب اصول ژنتيك انساني و بيماري هاي ارثي: بعد از شركت در چهارمين دوره آموزشي ژنتيك انساني براي مدرسين دانشكده هاي پزشكي سخت علاقمند بدين دانش سريع الرشد شدم. اولين مقالات خود را در دو شماره اول و دوم مجله هفدهم دي و بهمن 1351 مجله جراحي و پزشكي منتشر نمودم و اين خود مقدمه اي براي تدريس اصول ژنتيك پزشكي و بيماريهاي ارثي براي دانشجويان پزشكي در رشته هاي وابسته و تهيه جزوه هاي درس ژنتيك شد كه در طول دوازده سال پنج بار بازبيني و تكميل تر گرديد. نتيجه اين تجربيات بصورت كتابي تحت عنوان اصول ژنتيك انساني و بيماريهاي ارثي در اسفند ماه 1363 در 251 صفحه منتشر گرديد و پس از مدت كوتاهي ناياب شد. استقبال دانشجويان پزشكي و علاقمندان به ژنتيك انساني و توصيه مكرر ناشرين مرا بر آن داشت كه در صدد بازبيني مجدد و تجديد چاپ آن برآيم. تجديد چاپ و در حقيقت نگارش جديد كتاب بعلت اشكالات چاپ كتب علمي و عدم آشنائي ناشرين بيش از حد انتظار بطول انجاميد. نهايتا" مجبور شدم شخصا" براي چاپ آن اقدام نمايم. نگارش دوم كتاب در پائيز 1370 در 600 صفحه بعنوان بهترين كتاب علمي سال 1370 دانشگاه تهران برگزيده شد. فوق تخصص پاتولوژي زنان : در شهريور ماه 1350 با استفاده از بورس سازمان بهداشت جهاني براي كسب تجربه بيشتردر پاتولوژي زنان به بخش پاتولوژي بيمارستان عمومي بوستون ماساچوست بنيانگذار كنفرانس هاي باليني و پاتولوژي Clinical Pahology Conference كه معروفيت و مقبوليت جهاني دارد رفتم و مدت دو سال علاوه بر استفاده از محضر اساتيد بزرگ پاتولوژي مانند پروفسور كاسلمن بطور اختصاصي از محضراستاد بزرگ جهاني پروفسورروبرت اسكالي درقسمت پاتولوژي دستگاه تناسلي زنان دانشآموزي نمودم. خاطره تلخ و شيرين : درست همزمان با ايامي كه در صدد تهيه مقدمات براي سفر به آمريكا بوديم ناگهان متوجه خيز شديد پشت پا و نسوج نرم و بالا رفتن فشار خون خود شدم و بعد از بررسي هاي لازم معلوم شد كه دچار پيلونفريت شديد هر دو كليه و عفونت سالمونلالي ( تيفوئيد) كه در سن 14 سالگي بدان مبتلا شده بودم ميباشم و معلوم شد دردهاي شديد كه در دوران طفوليت و جواني تا ورود به دانشكده پزشكي مرا درمانده ميكرد و پس از ورود به دانشكده خاموش مانده و از ياد رفته بود نتيجه دفع سنگ ريزه هائي بوده است كه در كليه توليد و گاه به گاه دفع ميشده است. كه درگيري و رفع آن داستان مفصلي دارد. درست بخاطر دارم راديوگرافي ها با ماده حاجب دستگاه ادراري مرا براي مشاوره بر روي نگاتوسكوپ گذارده و پروفسور باقري و سايرين مشغول بحث بودند كه آقاي دكتر عليزاده وارد جلسه مشاوره اطاق تاريك شد. پروفسور باقري از ايشان پرسيد در اين عكسها چه ميبيني ايشان بلافاصله جواب داد هر چه ببينم بحال مريض كه اكنون در خاك خفته است تفاوتي نخواهد داشت. در ايران آقاي دكتر قرگزلو و در آمريكا نيز عفونت سالمونلائي را تايئد نمودند. هر گاه تحت درمان بودم عفونت ادراري برطرف ميشد مجددا" بعد از يكي دوماه عود ميكرد. بالاخره بدين نتيجه رسيدم كه عفونت در داخل سنگهاي كليه چپ لانه گزيـده و هـر بـار كه دارو مصرف ميكنم عفونت قطع و مجددا" بعد از چند ماه عود ميكند. خلاصه آن اينكه پزشك معالج من يكي از نفرولوژيست هاي جوان مشهور آن بيمارستان دكتر Backer بود. ايشان پس از مدتي من و همسرم را خواست و خيلي صريح و بي پرده به همسرم گفت : " شوهر تو حداكثر شش ماه ديگر بيشتر زنده نخواهد ماند بهتر است كار آموزشي خود را رها كرده و هر دو اين مدت كوتاه را به سير و سياحت بگذرانيد و تو نيز بايد بداني كه سرپرستي بچه ها (سه دختر) بر عهده تو خواهد بود" . البته اين گفته ضربه وحشتناكي براي همسرم و من بود. شب تا صبح هيچيك از ما بدون يك كلمه صحبت با يكديگر نخوابيديم. صبح روز بعد كه به بيمارستان بورلي Beverly سر كار رفتم. رئيس بخش پاتولوژي Finberg پزشكي جهان ديده و مطلع بود از من پرسيد چرا اينقدر نگران و افسرده هستي ؟ چون از قبل كم و بيش با شرح حال من آشنا بود ماجراي جلسه گفتگوي خودمان با پزشك معالج دكتر Backer را با او در ميان گذاشتم ايشان خيلي مطمئن توصيه كرد ابدا" نگران نباش و اظهار داشت " پزشك معالج تو جوان و كم تجربه است، هر چه در كتاب يامقاله ميخواند فوري ميپذيرد، نمي داند بيماري وجود ندارد آنچه ما پزشكان با او سر و كار داريم بيمار است كه هر بيمار با بيمار ديگر متفاوت و سير بيماري متفاوتي دارد. طبق گفته خودت تو از سي سال قبل با ميكروب حصبه زندگي همزيستي داري نگران نباش. گفته هاي ايشان و اعتقاد ذاتي خودم كه عقيده دارم :روزي انسان متولد ميشود و روزي هم بايد رفت، بنابراين ترس از مرض و مرگ بيهوده است. بايستي از بيماري نترسيد و عاقلانه با آن مبارزه كرد . باعث شد كه باصرار خودم سنگهاي كليه چپ را بردارند. با برداشتن سنگ هاي كليه چپ تمام عوارض برطرف شد و اكنون از آن تاريخ درست سيسال ميگذرد و بحمدالله سلامت ميباشم. بعد از مراجعت به ايران مجددا" در بيمارستان زنان مشغول بكار شدم و سعي در توسعه بخش پاتولوژي و ژنتيك نمودم. در صدد تهيه مقدمات براي تشخيص قبل از تولد بودم. در سال 1359 به درخواست خودم تقاضاي بازنشستگي نمودم كه آنهم داستاني مفصل دارد. پس از افتخـار بازنشستگي كار تدريس و تحقيق را كنار نگذاشتم و بعد از بازگشائي دانشگاهها كار تدريس را از دانشگاه علوم پزشكي كرمان شروع نمودم. در ابتدا براي انجام خدمت طرح در بهمن ماه 1361 به كرمان رفتيم. متوجه شدم آقاي دكتر تبريز چي كه تدريس بافت شناسي، جنين شناسي، پاتولوژي را بر عهده داشته اند بعلت اينكه مدتها بلا تكليف مانده بود عليرغم تمام زحماتي كه براي تاسيس اين بخش ها بكار گرفته بود دانشگاه را ترك و بكار كشاورزي پناه برده بود. با مرحوم دكتر عبدالله حبيبي ايشان را قانع نموديم كه سنگر خود را ترك ننمايند و فعاليت خود را ادامه دهند ومن هم تعهد كردم آنچه درتوان دارم كمك نمايم و اين مقدمه اي بود براي قبول تدريس پاتولوژي و ژنتيك دانشگاه كرمان و بقيه دانشگاههاي نوپا و دانشگاههائي كه بعلت ترك خدمت اساتيد نيازمند كمك بودند. شروع كار خصوصي : پس از بازنشستگي كار خصوصي را درپاتولوژيو ژنتيك پزشكيدر آزمايشگاه مسعودواقع درميرداماد غربي با همكاري همسرمبعهده گرفتم. آزمايشگاه مسعود نوپا و براي آن زمان دور از مركز شهر و كم مشتري بود. آشنايي قبلي با همكاران عزيز موجب اقبال و رونق كار ما شد. در آن زمان نمونه هاي كاريوتايپ را طبق روش قديم Solid با گيمسا رنگ مينموديم. شناخت انواع كروموزومها و تشخيص ناهنجاريهاي كوچك ساختماني مقدور نبود. اولين قدم پياده كردن روش نواري و رفع دو اشكال فوق بود. اين موفقيت تاثير مفيدي در انجام خدمات سيتوژنتيك داشت. ارائه خدمات سيتوژنتيك و كالبد شكافي موهبتي براي انجام مطالعات علمي و تطبيق يافته هاي پاتولوژي و ناهنجاريهاي ژنتيك ميبود. با فارغ التحصيل شدن دخترم و بازگشت به ايران دوره هاي آموزش رايگان ترتيب داده و به آموزش ليسانسيههاي ژنتيك انساني دانشگاه اهواز كه در مدت تحصيل هيچگونه آموزش عملي نديده بودند، پرداختيم و تعداد زيادي ليسانسه هاي رشته ژنتيك انساني و ليسانسيه هاي ساير رشته هاي وابسته را آموزش رايگان داديم و از بين آنان تعدادي را براي همكاري انتخاب كرديم. اقبال بيدريغ پزشكان ارجمند موجب گسترش دامنه فعاليت گرديد و چون فعاليت آزمايشگاه مسعود به نحو قابل توجهي افزايش يافته بود فضاي موجود آزمايشگاه براي ادامه فعاليت و توسعه هر دو قسمت كافي نبود لذا اجبارا" كار خود را در محل ديگري در شهرك غرب كه نزديك خانه و كاشانه ماست در مركز جديدي بنام مركز پاتولوژي و ژنتيك كريمي نژاد شروع كرديم . يكي از اهداف ديرينه انجام تشخيص قبل از تولد و جلوگيري از تولد فرزند معلول بود. با اعتقاد به اينكه دانش مرز و بوم ندارد و بايستي از امكانات موجود به نفع نيازمندان بهره گرفت. براي شروع اين كار در يكي از همايش هاي سالانه انجمن اروپائي ژنتيك انساني با يكي از مراكز تشخيص قبل از تولد مذاكره و قرار شد براي بررسي ناهنجاريهاي كروموزومي نمونه مايع آمنيون را بدان مركز ارسال نمائيم. البته انجام كار مستلزم همكاري گروهي شركت هواپيمائي ايران اير، استفاده تلكس يكي از تجار و كسب اجازه ارسال نمونه بخارج مي بود كه همگي آنها با حسن نيت مسئولين و انسانهاي خيرخواه انجام و اولين نمونه در سال 1365 بخارج از كشور ارسال شد. اين روال تا آذر ماه 1369 كه خود موفق به انجام كشت سلولهاي مايع آمنيون و انجام تشخيص پيش از تولد شديم، ادامه داشت. همگام با انجام تشخيص پيش از تولد بر روي ناهنجاريهاي كروموزومي آرزو داشتيم بتوانيم اين خدمت را توسعه داده و براي ساير بيماريها نيز با استفاده از امكانات و فن آوري ( تكنولوژي) جديد در خدمت هموطنان نيازمند باشيم. چون يكي از بيماريهاي شايع و رنج آور كشور ما بتا تالاسمي ميباشد با مراكزي كه در كشورهاي قبرس، ايتاليا، اسپانيا و انگلستان كه در هموگلوبينو پاتي مطالعاتي انجام داده و براي تشخيص بيماريهاي قبل از تولد و پيشگيري امكانات فراهم نموده بودند مكاتبه نموده و تقاضاي همكاري نموديم ولي اكثر آنها از قبول اين همكاري امتناع نمودند. چون در كشور ما در آنزمان مطالعه اي بر روي جهش هاي اين بيماري انجام نشده بود، تشخيص بيماري احتياج به كار زياد و هزينه زياد داشت. در ثاني عليرغم تلاش و كوشش بسيار احتمال اينكه به تشخيص قطعي نرسد زياد بود و هيچ مركزي آماده قبول چنين مسئوليت بزرگي نبود. از بين آنها دكتر Layton سرپرست بخش تشخيص پيش از تولد كينگز كالج King's Colledge لندن قبول همكاري نمودند، قرار شد براي بيماران ما 50% تخفيف دهند و نصف هزينه دريافت شود. اولين نمونه در آبان 1369 به لندن ارسال و قرار شد فعلا" نمونه هاي خون از نظر جهش هائي كه در ممالك مجاور تركيه و پاكستان شناسائي شده اند، مورد مطالعه قرار گيرند و چنانچه به نتيجه قطعي رسيد، به زوجين اجازه حاملگي داده شود و از هفته چهاردهم به بعد از مايع آمنيون نمونه برداري شود و براي تشخيص قبـل از تولـد مـورد بررسي قرار گيرند. ايـن همكاري به نتيجـه مطلـوب رسيد و اولين مقاله تحت عنـوان "پيش گيري و تشخيص قبل از تولد هموگلوبينو پاتي ها " و گزارش نتيجه مطالعه 14 خانواده و چهار تشخيص پيش از تولد به چاپ رسيد، ولي اين موفقيت موجب خوشحالي مسئولين انجمن تالاسمي ايران نشد بلكه با مخالفت سخت آنان روبرو شد . از آنجائي كه ما بدرستي و صداقت كار خود اعتماد داشتيم، عليرغم تمام مخالفت ها از تهمت و افترا، ترسيده و به راه خود ادامهداديم و افتخار داريم كهكوشش ما و همكاران ديگر و مسئولين اداره مبارزه با بيماريهاي غير واگير به نتيجه رسيده است و علاوه بر اينكه در پهنه كشور سازمانهاي مشاوره و امكانات تشخيص پيش از تولد تاسيس گرديده است، سازمانهاي بيمه خدمات درماني هزينه اين آزمايشات را پرداخت مينمايند. مشهور است كه پروفسور عدل گفته اند " اگر كسي قصد انجام خدمتي در ايران داشته باشد 95% به كارشكني پرداخته 3% بي طرف و 2% ممكن است كمك كارش باشند " . استاد آيا شما در حين تحصيل، به كاركردن هم نياز داشتيد؟ همانطور كه گفتم، پدرم ملاك بود و از نظر مالي وضعيت خوبي داشتيم. از طرف ديگر در آن زمان انتظارات همه خصوصاً بچه ها از زندگي كمتر بود و نحوة زندگي به گونه اي بود كه همه قانع بودند و چيز زيادي از زندگي نميخواستند. امروزه نحوة زندگي و توقعات و سطح زندگي بالا رفته است و فرزندان توقع امكانات بيشتري از والدين خود دارند، اما در گذشته اين طور نبود. خواهر و برادرهايتان از نظر تحصيلي در چه وضعيتي هستند؟ آن زمان رسم نبود كه خانم ها تحصيلات كلاسيك داشته باشند. آنها به مكتب رفتند و قرآن خواندن و نوشتن را آموختند و عرف موجود در اجتماع اجازة تحصيل بيش از اين به خانم ها نمي داد. اما برادرانم تحصيلات كلاسيك و آكادميك دارند. يكي از آنها كارمند وزرات پست و تلگراف بود، ديگري مسئول ادارة داروخانه اي بود، يكي ديگر قاضي دادگستري بود كه مرحوم شد، برادر كوچكم هم، جراح مغز و اعصاب و پروفسور دانشگاه «كلن» ميباشد، با اينكه بازنشسته شده اما در مجامع علمي و كنفرانس ها و … در آلمان شركت ميكند و فعاليت دارد. زماني كه براي ادامة تحصيل به اصفهان آمديد و نزد دايي تان زندگي مي كرديد، اين دوري از خانواده برايتان سخت و ناگوار نبود؟ خير، من در منزل دايي ام احساس غربت نميكردم. زندگي در اصفهان برايم تازگي داشت و چيزهاي بسياري از مردم اصفهان آموختم. بخصوص از حاضر جوابي ها و متلك گويي اصفهاني ها و كلاً زمان خوشي بود و خاطرات خوبي از آن دوران دارم. در تهران محل اقامتتان كجا بود؟ در سالهاي اول چون دو برادر كوچكترم هم براي تحصيل به تهران آمدند، هر سه با هم در اتاقي اجاره اي زندگي ميكرديم. ولي بعد از اينكه برادرانم براي ادامه تحصيل به خارج از اير
مطالب مشابه :
مراکز درمانیاصفهان كلينيك. 50. اصفهان. وابسته به دانشگاه آزاد شبانه روزي دندانپزشكي سپاهان شهر
دندانپزشكي كه سرآمد قاريان قران شد Contemporary dentistry دندانپزشکی نوین اراک دکتر محمد هادی یارایی دکتر مریم رجبی
دنیا دار مکافات است آیا شما شخصی به نام دکتر فضل الله صلواتی را در اصفهان می شناسید؟ كلينيك شبانه روزي
نامه سرگشاده به رئیس قوه قضائیه (با استناد به بنرهایی که در دهه فجر سال گذشته در اصفهان نصب شده بود) كلينيك شبانه روزي
نرم افزار های پزشکینرم افزار رزرو نوبت و مديريت كلينيك اصفهان گروه يك درمانگاه شبانه روزي با
تحولات تامین اجتماعی در ایران طی 80 سال اخیر (قسمت دوم) از پلي كلينيك شبانه روزي تالش، كلينيك مستقل دندانپزشكي پلي كلينيك
چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس عليه السلام. (جلد دوم ) دندانپزشكى كلينيك دندانپزشكى ، فيزيوتراپى ، مامائى و زايمان ، حجامت ، ختنه و جراحيهاى
محمد حسن كريمي نژاد شديد كه دوسه روزي طول ميكشيد سوار و كلينيك از دانشكده دندانپزشكي
عملكرد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در دولت نهم مدارس شبانهروزي و كلينيكهاي طب وسايل دندانپزشكي و تعداد
برچسب : كلينيك شبانه روزي دندانپزشكي اصفهان
|