انشا دانش اموزی کرمان

آرزوی انسان ها

هرکدام از انسان ها آرزو یا آرزوهایی دارند شما راه رسیدن به آرزوها را چه می دانید؟

بله همه ی ما آرزوهایی داریم و اگر از انسان های سال خورده سوال کنیم می گویند ما هم آرزوهایی داشتیم!

انسان ها به دو گروه تبدیل می شوند عده ای آرزوهای بزرگ دارند، اما؛ عده ای آرزوهای ساده و کوچکی دارند. معمولاً انسان هایی که دارای روح بزرگ و اراده ی قوی هستند آرزوهایی بزرگ دارند و انسان هایی که آرزوهای کوچکی دارند، روح کوچکی دارند، برای مثال این انسان ها در زندگی خود فقط یک خانه می خواهند و یک ماشین، و دوست دارند زندگی ساده ای داشته باشند و معمولاً برای رسیدن به آن هم تلاشی نمی کنند. اما؛ کسانی که آرزوهای بزرگی دارند همه چیز خود را برای رسیدن به آن آرزو فدا می کنند، از همه چیز می گذرند، خانواده، آرامش، و...اما؛ آرامش واقعی آن زمان است که به آن آرزوی خود برسی، پدربزرگان ما می گویند: «ما آرزوهایی داشتیم، اما؛ به آنها نرسیدیم». آنها به آرزوهای خود نرسیدند! برای این که تلاشی نکرده اند و پیرو جامعه خود شدند وبه حداقل ها راضی بودند و شهامت چیره شدن بر سختی ها را نداشتند و اگر تلاشی نباشد ثمری هم حاصل نخواهد شد. عده ای هم خودشان را باور ندارند از همه چیز مهم تر آن است که خودت را باورکنی، باور کن وقتی که دوست داری بهترین فوتبالیست شوی با خود می گویی من کجا فلانی کجا...

بهتر است آرزوهای خود را به کسی نگویی و آن راز را پیش خود نگه داری، زیرا اگر آن ها را به کسی بگویی تو را مسخره خواهند کرد! هر چند که تو از مسخره کردن آنها ناامید نمی شوی. اما؛ آنهایی که تو را مسخره می کنند خود روح و دل کوچکی دارند و در زندگی خود به جایی نخواهند رسید. پس برای رسیدن به آرزوهایتان اول باید خود را باور داشته باشید. دوم تلاش خود را تا توان آخر بکنید. سوم کسانی را که اطلاعات و قلب و روح بزرگی دارند برای راهنمایی مسیر راه انتخاب کنید.

شعار من برای رسیدن به اهداف خود آن است که همه ی ما در زندگی آرزوهایی داریم، اگر برای رسیدن به آن تلاش کنیم حتماً به آن می رسیم و اگر تلاش نکنیم فقط خوابش را می بینیم، حتی؛ اگر هدف کوچکی باشد.

نویسنده ایلیا شجاعی

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

بسمه تعالی

موضوع :انشا
عنوان : از نهضت عاشورا و قیام امام حسین چه پندهایی می توان گرفت

با سلام می خواستم چند کلمه ای در باره امام حسین(ع) و قیام عاشورا و پندهایی که از آن باید گرفت صحبت کنم.همه ی ما می توانیم از لحظه لحظه ی حادثه ی عاشورا درس بگیریم. اینکه امام در میدان جنگ ودر مقابل چشم دشمنانش ،نمازشان را بصورت جماعت خواندند و در همین زمان دو نفر از بهترین یارانشان به شهادت رسیدند پس اهمیت نماز ، انجام تکالیف دینی و امر به معروف و نهی از منکر را نشان می دهد.

همچنین در شب عاشورا حضرت زینب(س) با اینکه عزیزترین فرد خود را از دست داده بودند،نماز شب را که از مستحبات دین اسلام است به جا آوردند و این تذکری است برای ما که از پیروان آن حضرت هستیم.

حر که از جمله سرداران سپاه دشمن می باشد در آخرین لحظه زندگیش ،پی به اشتباه و خطای خود برده و توبه می کند و به صف یاران امام می پیوندد ودر همان روز نیز به شهادت می رسد.در نتیجه ما درس می گیریم که از اشتباه دیگران بگذریم همانطور که امام حسین توبه حر راپذیرفت.
یکی دیگر از درسهای قیام عاشورا ایستادگی و مقاومت در مقابل ظالمان و زورگویان است که همانطورکه امام حسین(ع) در برابر یزید و سپاهیانش مقاومت وایستادگی کردند.پس ما می توانیم از قیام امام حسین(ع) پندهای زیادی بگیریم.

نویسنده :ارسلان اسمعیل پور دانش آموز پایه هفتم مدرسه ی غیر انتفاعی بوعلی کرمان

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

موضوع انشا : ( غدیر ) منصوره حسینعلی زاده سال هفتم 105فرزانگان ناحیه 2 کرمان

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه ی هما را

ای نگین درخشان که بر انگشتر خدایی ، ای پادشاه تواضع ، ای که روحت مجلّل و ظاهرت ساده و ای تازه ترین گل بوستان تقوی ، کمکم کن تا من نیز در راه تو گام بردارم ؛ توکه زلال ترین آب حیات دنیایی و از وجودت یازده گل باغ امامت شکوفا شده است ؛ گل هایی که هر یک شهد شجاعت دارند و گلبرگشان از احسان است . خداوند از میان همه ی شکوفه های تازه شکفته ، تو را برگزیده و تو را امام خویش گماشته تا عطر وجودت همه ی جهان را مست خود کند و به سوی خدا ببرد ، به سوی راهی که خاکش از صبر است ، گل هایش از عرفان و درختانش از خوشبختی .

کمکم کن تا سوار بر اسب نیکی از این راهِ زیبا بگذرم و به دریای الهی برسم . آن جا ماهی شوم و به عمق دریا بروم و صدف عشق را بیابم و در آن مروارید ی را بجویم که منجی عالم است . وجود نازنینش را در غنچه ی قلبم حفظ کرده تا وجودم را نورانی گرداند . پس یاریم کن .

ای مولا ، روزی که پیامبر آن درخت پر بار، دستت را در دست گرفته و تو را جانشین خود خواند ، کوه ها از استواری عهدتان مقاوم تر شدند و گل ها از مهر نگاهتان زیبا تر و آسمان با همه ی عظمتش در هر نقطه تنها شما را می دید و زمین همواره بر پایتان بوسه می زد و خُم آن مکان مقدّس نورانی گردید .

در آن روز دو دست درهم آمیخته ، پلی ساخت برای رهایی از آتش . آن روز عید غدیر شد ، عیدی که هزاران صفحه از دفتر حافظه ی مردم را پر کرد و جاودان گردید .

ای مولای من که چون شکوفه ای بر شاخه ی محبّت هستی و دروازه ی شهر علم ، می خواهم از تو بیاموزم و در طبیعت وجودم نهالی بکارم از عشق به تو تا قطرات آموزه هایت آن را درختی تنومند سازد و به بالا برود آن قدر بالا که مرا به خدا برساند . آن وقت دیگر هیچ چیزی جز جزیره ای زیبا در وسط دریای لطف خدا ، منتظرم نخواهد بود.امیدوارم که با یاری تو به آن جزیره ی زیبا برسم . در آن جا از چشمه ی پاکی بیاشامم و از میوه ی آرامش بخورم این درخشان ترین الماس آرزویم است .

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

دیوارهای خانه ی امام علی از سادگی بود و درش از امید ، امید کسانی که بی کس شده بودند و به دامن پر مهر ایشان دست می زدند و زمین خانه اش از محبّت می گفت ؛ کلامش سنگ ر ا نرم می کرد . درون خانه ی ایشان ممکن بود از دل سنگی آب جاری شود . در این خانه غنچه ها زودتر شکوفا می شدند . درِ این خانه به روی همه باز بود، تنها به روی شیطان بسته و گوهری به نام زهرا بود که بر زیبایی خانه می افزود و جانش به زلالی آب بود که گل های بوستان امامت را پرورش داد . به امید شفاعتشان در روز قیامت .

عید غدیر بر همگان مبارک

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جدایی(شعری از دانش آموزی از مدرسه ی عفاف کرمان)

عاشق نبودی تو ، من عاشقت بودم در قبله گاه عشق ، بودی تو معبودم

آرام و آسوده ، در خواب خوش بودم یک لحظه من بی تو ، هرگز نیاسودم

خوش باوری بودم ، پیش نگاه تو هر دم ز چشمانت ، خواندم کلامی نو

عشق تو چون برگی ، در دست توفان بود دل کندن و رفتن ، پیش تو آسان بود

روزی که دانستی من بی تو می میرم آن روز به من گفتی ، با تو نمی مانم

باور نمی کردم ، هرگز جدایی را آن آمدن با عشق ، این بی وفایی را

من با نفسهایم ، نام تو را خواندم ای کاش من هرگز ، با تو نمی ماندم

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

به نام خداوند جان و خرد

تدبیریکی از ویژگی های یک انسان موفق است.این ویژگی ، ضامن شفاف شدن ابهام های آینده است. افراد دوراندیش نسبت به دیگران ،تصویری شفاف تر از مسائل ، رفتارها ، واکنش ها و رویداد ها دارند.بهره مندی انسان از زاویه ای روشن و کم ابهام ، با استفاده از تدبیر و جامع نگری شدنی است.داشتن افق روشن ، ثمره انسان در اصل برنامه ریزی بهینه و کارآمد برای آینده است.

دوراندیشی و آینده نگری یکی از بهترین مزیت های انسان است.انسان با استفاده از دوراندیشی از کارهایی پرهیز و کارهایی را انجام می دهد تا آینده بهتری برای خود رقم بزند.همه ی انسان ها می کوشند تا آینده خود را زیبا و بدون عیب بسازند ،حتی بعضی از انسان ها برای نسل بعد از خودشان نیز افکاری در ذهن دارند و برای آینده بشری برنامه ریزی می کنند و در حال تلاش هستند تا ارزش هایی که امروز در اختیار دارند را پیشرفته تر کنند و در اختیار نسل های بعدی قرار دهند.

کسانی که در حال ، زندگی می کنند و برای آینده خود برنامه ای ندارند زندگی موفقی نیز ندارند.آنها از عقلشان استفاده نمی کنند.

کسانی که در زندگی تدبیری مناسب داشته باشند فردی مهم و مفید برای خود و همنوعان خود می شوند و اگر روزی او بین جامعه نباشد دیگران احساس تنهایی می کنند مانند شاعران ، نویسندگان ،مخترعین و غیره. با تشکر از معلم گرامی ام آقای زارع ،اشکان حاج جعفری سال سوم

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

هادی حسام عارفی ، مدرسه راهنمایی علامه حلّی استان کرمان دبیر مربوطه : جناب آقای زارع

نقش تدبیر و دور اندیشی در زندگانی

یکی از ابعاد وجودی انسان ها که خداوند بلند مرتبه در آنها به ودیعت نهاده است قدرت تفکر و تعّقل است ودر واقع آنچه که انسان را از سایر موجودات متمایز می کنند همین توانایی تفّکر و تدبّیر است .اگر انسان ها ازاین توانایی خود استفاده نکنند تفاوتی با جانواران پیدا نمی کنند و چه بسا چون گاهاً توانایی جسمی جانوارن از انسان ها بیشتر است در فقدان قدرت تفکر جانوارن برایشان سستی گیرند. نوزاد ضعیف انسان بلافاصله پس از تولّد براساس غریزه ذاتی خویش شروع به گریه کردن ،تغذیه و اعمال دیگری می کند. تفکر و دور اندیشی هیچ نقشی در آنها ندارد ودر واقع تنها غریزی هستند اما نوزاد انسان با نمو فکری و عقلی که در طول زمان در او ایجاد می شود کم کم از قوّه ی تعقل خود در امور روزمره امتحان می کند وپس از مدتی گریه ها و حرکات او تنها براساس غرائز نیست بلکه در ورای آنها در خواست های خود را عنوان می کند این مسیر ادامه می یابد تا زمانی که فرد به طور کامل و تدّبر و تفکر را برزندگی مستولی می کند.

انسان ها در طول زندگی خود در می یابند که اگر اعمال خود را با تدبر ودور اندیشی انجام ندهند آسب های زیادی را متحمل می شدند انجام درست هر کاری در زندگی نیاز به دور اندیشی دارد که پیامبر (ص)می فرمایند: «هیچ عقلی همانند تدبیر نیست.»

هر کاری که بدون اندیشه و ناگهانی انجام شود محکوم به شکست است ما برای موفقیّت در کارهای زندگی خود در ابتدا نقشه ای رادر ذهن خود طراحی می کنیم ومدّتی آن را بررسی و سبک و سنگین می کنیم و گاهی بادیگران مشورت می کنیم وپس از بررسی کامل آن را انجام می دهیم ودر واقع با دور اندیشی درآن کار برخورد می کنیم واگر با افکار ما هماهنگ نباشد آن را انجام نمی دهیم در جامعه کنونی ما نقش تدّبر ودور اندیشی در تمامی زمینه های زندگی هم چون تحصیل انتخاب رشته دانشگاهی کار،ازدواج و تامین معاش بارز است.

اگر در هر کار و عملی ما به درستی تعمق نکنیم. چه بسا موفقیتی درآن مسیر برایمان ایجاد نشود زیرا جهان امروز، جهان دور اندیشی است.

انجام هر کاری بدون تفکر، ودور اندیشی همانند کسی است که می خواهد با چشم بسته از جنگلی عبور کند واضح است که احتمال افتادن در چاله ها و برخورد بادرختان و حیوانات وحشی در افتادن زیاد است. این موانع همان هایی هستند که قبلاٌ باید به آنها اندیشید.

دور اندیشی در کارها سبب می شود که موانع را شناسایی کرده و آنها را از میان برداریم و مااین کار درصد موفقیت خود رادر رانندگی افزایش دهیم اگر تمام افراد یا چنین رویکردی به زندگی نگاه کنند در زندگی اجتماعی موفق تر هستندو افراد موفق تر کشور موفق تر آباد تری را خواهند داشت.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

«بنام آنکه جان را فکرت آموخت»

نقش تدبیر و دور اندیشی در زندگی:( امیر مهدی دهقان )

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «دور اندیشی فن است و ثمره ی این نوع نگاه به دور اندیشی سالم ماندن از آسیب هاست.کسی که دور اندیشی او را پیش نبرد ناتوانی و درماندگی او را عقب نگه می دارد.»

انسان تنها زمانی می تواند در مسیر حرکت با شتاب بیشتر اشتباه و خسارت کمتر روح آرام تر و امید فراوان تر به پیروزی دست یابد که آینده را شناخته و برای هر لحظه اش برنامه ای مناسب را آماده کرده باشد. انسان آینده نگر همیشه از زمان جلوتر است و نیاز ها و مشکلات را برسی می کند و امکانات لازم را از پیش تدارک میبیند و در نتیجه میزان کامیابی او بیشتر می شود. بخشی از کامیابی هر فرد به این موضوع بستگی دارد که برای آینده تا چه مقدار اندیشه و برنامه ریزی کرده است . در این باره نیز مولای متقیان علی علیه السلام می فرمایند:«خردمند ترین مردم عاقبت اندیش ترین آنهاست.»

افراد دور اندیش در مقایسه با دیگران تصویری شفاف تر از مسائل ، رفتار ها ، واکنش ها و رویداد های آینده دارند. یک مثل آفریقایی است که می گوید: تدبیر ارزنده تر از زور است.

انسان با استفاده از دوراندیشی و تدبیر از کارهایی پرهیز و کارهایی را انجام می دهد تا آینده بهتری را برای خود فراهم کند .انسانی که تدبیر و درایت و دوراندیشی را سرلوحه کار خود قراردهد علاوه برآنکه می تواند روز به روز نتایج موفقیت خود را مشاهده کند به جایی می رسد که افراد جامعه نیاز مبرمی به او پیدا می کنند .همانطور که این موضوع دربین دانشمندان ، مخترعان ،شعرا و ... به وضوح روشن است .

دانشمندی بنام کنفوسیوس می گوید: آنکه به فکر فردا نیست ، به غم فردا گرفتار خواهد شد .

نتیجه: ما باید با برنامه ریزی های کوتاه مدت افق هایی از فردا را برای خود روشن سازیم و با کوشش و پشتکار برای دستیابی به اهداف متعالی تلاش نماییم .

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نقش تدبیر و دور اندیشی در زندگی ( نیما نقیبی )

تدبیر و دور اندیشی،نقش به سزایی در زندگی یک فرد دارد.دور اندیشی در واقع برنامه ریزی است که برای کوتاه مدت یا بلند مدت ریخته می شود و تدبیر،سنجیدن جوانب کار،ضرر ها و فواید آن،عاقبت آن کار و....است.

با استفاده از این دو مهارت تدبیر و دور اندیشی می توانیم از رفتن به راه هایی که به سود ما نیست جلوگیری کنیم و در نهایت راه درست را برویم و کار درست را انجام دهیم و از سریع ترین راه به اهداف خود برسیم.

این کلمات با ارزش در فرهنگ ما در اغلب جاها با کلماتی مترادف وارد شده و جزو فرهنگ زندگی ما شده است از تابلوی احتیاط کنید تا جمله ی پدر بزرگ ها که همیشه می گفتند:(برای روز مبادا فکری کنید).از فرماندهی که تدابیر جنگی را در قالب تاکتیک آورده و احتیاط و دور اندیشی می نماید تا با هر گونه تغییر شکل نبرد مقابله نماید.

این جملات بسیار فراتر رفته و گاهاً شکل قوانین را گرفته است مانند قوانین ایمنی در انجام هر کار و پروژه ای.حتی مادری که دلسوزانه می گوید:(لباس گرم بپوش،هوا سرد است)نیز دارد برای جلوگیری از سرما خوردگی فرزندش احتیاط و دور اندیشی می کند.

روز هایی بوده که خیلی از این مدرسه های نسبتاً مناسب در چادری راه اندازی شده و با چوب یا بخاری نفتی گرم می شدند و یا استاد های گران قدر با گچ بر روی تخته ی سیاه تدریس می نمودند و پس از سال ها و تدوین امور ایمنی و احتیاط و دور اندیشی برای حفاظت از دانش آموزان و یا ریه های اساتید باعث شده آن چادر ها به این ساختمان ها،آن هیزم ها به این بخاری های گازی و شوفاژ ها و آن تخته ها به این تخته ها ی وایت برد یا تخته های هوشمند تبدیل شوند. دور اندیشی و تدبیر چنان با زندگی ما عجین و در آمیخته شده است که تفکیک ناپذیر است و من با مثال هایی خواستم آن را برای شما بازتر و روشن تر کنم.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

موضوع خداوند (فربد فرزان)

عجیب است که

پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد میکنیم !

بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !

بعد از چند روز به دوستی، بعد از چند ماه به همکاری !

بعد از چند سال به همسایه ای !

اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمیکنم !

خدایا دلم که میگیرد از این اهل زمین به خود میگویم دیگر منت ای زمینیان را نکش راه آسمان باز است. خداوند آغوشش بی هیچ

منتی برای تو باز است پس به سوی او پر بکش او که از هر کسی به تو نزدیک تر است،خدای من هیچ گاه با بنده اش قهر نمی کند اگرهم قهر کند قهرش کوتاه تر از اون چیزیه که فکر کنی نهایت قهرش بین دو اذانه بعد دوباره خودش صدام میکنه، خدای من عشق است.

خدای من وقتی خسته ام، دل شکسته ام از همه چیز در اعماق وجودم تو را احساس میکنم که صدایم را میشنوی حس میکنم که کنارمی اشکم را میبینی صدای قلب شکسته ام را میشنوی به ضجه هایم گوش میکنی. در محضر تو در خلوتم با تو راحت میتوانم به درد های دلم اعتراف کنم و توچه صبورانه میشنوی و چه بزرگوارانه میبخشی بی هیچ منتی.

به خاطر بسپار روی هر پله ای که باشی خدا یک پله بالا تر از توست نه به خاطر اینکه او خداست به این دلیل که میخواهد دست تورا بگیرد.

خدایا دوستت دارم چون که سالم و شادم چون هدای بزرگی مثل تو دارم که بالاترین دست های دست اوست، بهترین نوازش ها ، نوازش اوست . بهترین پناهگاه آغوش اوست. از آن بالا نگاهم کن مرا لحظه ای فراموش و رها نکن من بزرگواری تو دلخوشم.

انشا دانش اموزی کرمان

مطالب مشابه :

عید سعید غدیر خم

دکلمه بسیار زیبا عید غدیر خم

نمونه سوالات امتحانی (علوم ،املا،انشا،ریاضی،اجتماعی،هدیه های آسمانی) نوبت اول پایه ی ششم ابتدایی

انشا برتر

نمونه سوال درس به درس هدیه های آسمان

انشا دانش اموزی کرمان

هدیه های آسمانی درس 7تا 10 پایه پنجم

نمونه سوالهای هدیه های آسمان پایه پنجم