گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند - تفسیر شعر گفتم کیم دهان و لبت کامران کنند
تفسیر شعر گفتم کیم دهان و لبت کامران کنند
فال حافظ گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
تعبیر غزل گفتم کیم دهان و لبت کامران کنند
گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند | |
گفتم خراج مصر طلب میکند لبت |
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند |
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه |
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند |
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین |
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند |
گفتم هوای میکده غم میبرد ز دل |
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند |
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است |
گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند |
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود |
گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند |
گفتم که خواجه کی به سر حجله میرود |
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند |
گفتم دعای دولت او ورد حافظ است |
گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند |
اشعار حافظ با صدای دلنشین موسوی گرمارودی
تعبیر فال حافظ :
اراده ای بسیار قوی و راسخ داری که هر چه بخواهی به دست می آوری. پس یا علی بگو تا دنیا را تسخیر کنی. دل ها را شاد کن. با خدا باش و قرآن بخوان تا غم ها از دلت پاک شود و راه دین را پیدا کنی تا با سرعت هر چه تمام تر به قله ی موفقیت صعود نمایی که در هفت آسمان همه تو را دعا کنند.
تفسیر فال حافظ 2:
به مراد و مقصود خود خواهی رسید. با دوستان و بزرگان با تجربه چاره اندیشی کن تا با راهنمایی آنها زودتر به مقصود برسی. تردید و شک را از خود دور کن. در راه عشق ثابت قدم و استوار باش.
چه زمان مشتری و مه قران خواهند شد
فال حافظ گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
اختصاصی برگزیده ها
,