اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع)
اشعار مدح امیرالمونین(ع)
اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع) - موافق
مرا در تن بود تا جان علی گویم علی جویم
بجنبد تا رگم در جان علی گویم علی جویم
ز پیدا و ز پنهانم همین یک حرف را دانم
که در پیدا و در پنهان علی گویم علی جویم
اگر اهل خراباتم وگر شیخ مناجاتم
به هر آئین ، به هر دستان علی گویم علی جویم
علی دین است و ایمانم ،علی درد است و درمانم
چه با درد و چه با درمان علی گویم علی جویم
علی حلال مشکل ها ،علی آرامش دلها
کند تا مشکلم آسان علی گویم علی جویم
اگر در خانقه افتم وگر در میکده خفتم
به هر معموره و ویران علی گویم علی جویم
ز مهر او سرشت من ، جمال او بهشت من
هم اندر روضه ی رضوان علی گویم علی جویم
علی باب الله عرفان ،علی سرالله سبحان
به نور دانش و عرفان علی گویم علی جویم
اگر درویش و مسکینم وگر دیندار و بی دینم
چه با کفر و چه با ایمان علی گویم علی جویم
اگر تسبیح می گویم وگر زنار می جویم
به هر اسم و به هر عنوان علی گویم علی جوی
ز سوره سوره ی قرآن ، ز یاسین و ز الرحمان
به هر آیه ز هر تبیان علی گویم علی جویم
اگر از وصل خوشحالم وگر از هجر نالانم
چه با وصل و چه با هجران علی گویم علی جویم
به محشر چون برآرم سر ، به نزد خالق اکبر
به گاه پرسش و میزان علی گویم علی جویم
موافق
*********
اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع) - مجید تال
باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
هر دست گدایی که به سوی تو دراز است
مفهوم قنوتی است که در بین نماز است
سمت حرم توست دلم باز روانه
((ای تیر غمت را دل عشاق نشانه))
ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا
قدری به من خسته بهایی بده مولا
آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است
((مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است))
تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا
چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را
احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست
پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست
رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست
((تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست))
بر اسب سوار است قیامت شده بر پا
دشمن به فرار است ازین حالت مولا
شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید
باید برود یک تنه خیبر بگشاید
«یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو»
این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو...
مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند
آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند...
...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد
((با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد))
احمد(ص) زند آیا نفسی غیر علی(ع)...؟نه
بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟ته
((من کنتُ)) که بر حیدر کرار (ع)رسیده است
حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است
مجید تال
********
اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع)
یکجا و ناگهانی دل می بری علی!
آنقدر دلبری تو که کم کم نمی شود
من حاضرم قسم بخورم بی حضور تو
هـرگز بساط عشق فراهم نمی شود
هر قامتی که محض ادب خم شود برات
در زیر هیچ درد و غمی خم نمی شود
یوم الحساب قطعا ازعاشقان تو
یک تار مو نصیب جهنم نمی شود
هر جا که از تو یاد شود، در خیال ها
جز نقش کوهمرد مجسم نمی شود
دنیا چقدر ریخت و پاش است بعد تو
هر کار می کنند منظم نمی شود
اشعار مدح امام علی امیر المومنین
تو بی ابتدایی و بی انتها
شبیه پیمبر شبیه خدا
تو آن سمت دروازه ی باوری
همانجا که می خوانمش ناکجا
تو بالاترین نقطه باوری
معما ترین نقطه زیر با
مقرب ترین جلوه ی لم یلد
و لم یولد آیه های خدا
تو آن خواهش سبز سجاده ای
قنوت نماز شب انبیا
بیا با پرو بال کروبیان
بزن وصله این گیوه ی پاره را
مرا آن طرف ها اگر راه نیست…
شما لااقل این طرف ها بیا
من از آب چاه شما خورده ام…
که حالا شدم تشنه ی کربلا
*******
اشعار مدح امام علی(ع) - وحید قاسمی
حضرت شراب
با يك نگاه محرم اسرار مي شوم
پروانه وار ميثم تمار مي شوم
كار از جنون و مستي و ديوانگي گذشت
« يك دم علي علي نكنم هار مي شوم»
از خواب مرگ گر ز مزارم گذر كني
من با صداي پاي تو بيدار مي شوم
تنها به اين خوشم كه قدم رنجه مي كنيد
هنگام مرگ لايق ديدار مي شوم
تو قاتل مني،همه ي شهر شاهد است
با حلقه هاي زلف تو بر دار مي شوم
غير از غلامي تو به دردي نمي خورم
بيرون كني!؟ به فاطمه بيكار مي شوم
وحید قاسمی
*******
اشعار مدح امام علی امیر المومنین
نوشته شده در عرش خدا با قلم حيدر كرار
خدا خلق نمودست زمين را و زمان را زغبار حرم حيدر كرار
بهشت و همه آنچه در آن هست فداي غبار قدم حيدر كرار
بود خشم خدا برلب تيغ دودم حيدر كرار
رسولان اولوالعزم نمك خورده جود و كرم حيدر كرار
اميري و دليري و همه كاره عالم شدن اينها همه يك فضل كم حيدر كرار
بدانيد اگر كعبه شده قبله حق بوده ز يمن قدم حيدر كرار
علي كيست همان شاه كه عالم به كف اوست
خدايي شدن عالم هستي هدف اوست
همه آبروي اهل زمين اهل سما از شرف اوست
بدانيد همه مركز عالم نجف اوست
علي كيست هماني كه خدا خوانده ثنايش
همانيكه كعبه دريده دل خود را به هوايش
هماني كه نشسته دل زارم چو كبوتر لب بامش
هماني كه خداييست كلامش ،مرامش،نمازش،قعودش،سجودش ،قنوتش و قيامش
همانيكه خــــــــــــــدا داده سلامش
علي كيست همان مالك عقبي علي كيست همان صاحب دنيا و همان صاحب دلها
علي كيست هماني كه خدا داده به او هستي خود را و هستي خدا كيست بجز حضرت زهرا
علي كيست همانيكه دهد خاتم شاهانه گدارا
همانيكه حسينش به جهان كرده الم كرب و بلا را
همانيكه ابوالفضل از او درس گرفتست وفا را
هماني كه بود همت او،غيرت او ،هيبت او در نفس زينب كبري
همان زينب كبري كه با خطبه مردانه طرفدار علي گشت
وزان خطبه خداوند بدهكار علي گشت
********
اشعار مدح حضرت علی(ع) - قاسم صرافان
صاحب انگشتر
بیا دوباره برای ما بخوان تو خطبهی خلقت را
که پرده پرده فرو ریزی از این زمانه جهالت را
نه خالِ «نقطه» تو میخواهی، نه گیرِ خطّ «الف» هستی
بدون خال و خط آوردی چه خوش عروس بلاغت را
چه اتفاق پر از نوری در ارتفاع دلت رخ داد؟
که از زبان تو جاری کرد هزار چشمهی حکمت را
بگو برای زمینیها از آسمان و از اسرارش
تویی که چشم خدا هستی که دیده غیب و شهادت را
آهای صاحب انگشتر! دلم چه خوش شده حالا که
به دستهای تو بخشیدند کلید آتش و جنت را
حدود مُلک تو دلهایی است که گِرد روح تو میچرخند
چه باک اگر که بیندازی شبی مهار خلافت را
برای اینکه بفهمد عقل، گره گشای جهان عشق است
پر از شکوه «دیانت» کرد دلت قطار «سیاست» را
ابوتراب غزلهایم! لغات من همه از خاکند
تو روح دادی و باور کرد دلم وقوع قیامت را
دویده قنبر و میترسد ببخشیاَش تو به اعرابی
چه کردهای تو که از رو بُرد کرامت تو سخاوت را
علی پرست گناهش چیست؟ که تو شبیه خدا هستی
چرا که آینه هم اینقدر نشان نداده شباهت را
نماز رو به نجف چندی است نخواندهام من و بیمارم
مریض گشتهام از وقتی که ترک کردهام عادت را
برادران مسلمانم! قسم به کعبه که حیرانم
چگونه دم زدهاید از عشق بدون آنکه ولایت را...
پرآب تر شده چشمم از قناتهای مدینه، تا
به دست شیر خدا دیدم طنابهای اسارت را
من و تو آن دو خطیم آری به هم رسیده به ناچاری
خط شکسته چه دارد جز همین دو بیت ارادت را
قاسم صرافان
********
اشعار مدح حضرت علی(ع) - سید محمد جواد شرافت
نور علی نور
اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور
آیینه ای آیینه ای سرتا به پا نور
آیینه ای و خلق حیران صفاتت
تابیده بر جان تو از ذات خدا نور
چشمی که توفیق تماشای تو را داشت
جسم تو را جان دیده و جان تو را نور
در حلقه ی عشاق تو ای صبح صادق
بر هر لبی گل کرده «یا قدوس» ، «یا نور»
قرآن وصفت سوره سوره با شکوه است
«فرقان»«نبا»«یوسف»«قیامت»«هل اتی»«نور»
از کعبه تا مسجد مسیر روشن توست
از آسمان تا آسمان از نور تا نور
خورشیدی و بر شانه ی خورشید رفتی
فریاد می زد آسمان : نور علی نور
تو بوتراب و همسر تو مادر آب
اصل شما وصل شما نسل شما نور
پایان کار دشمنان توست با نار
آغاز راه دوستان توست با نور
در مدح تو چشم غزل روشن که دیده است
وصف تو را از ابتدا تا انتها نور
سید محمد جواد شرافت
********
اشعار مدح حضرت علی(ع) - علی اکبر لطیفیان
از عالم بالاست بنیانی که من دارم
یعنی همین روح مسلمانی که من دارم
گر سجده بر تولیت آدم نمیکردم
آدم نمیشد خاک انسانی که من دارم
شیر حلال مادران این قبیلههاست
در سینهام مهر فراوانی که من دارم
نابرده رنجی گنجهایی را به ما دادند
از سفرهٴ مولاست این نانی که من دارم
این کیست که از مقدمش خورشید میریزد
آتش پرست اوست سلمانی که من دارم
در کشمکشهای بلند ذوالفقاریاش
مانده است گیسوی پریشانی که من دارم
در خانهٴ ما سفرهٴ گندم مَیَندازید
دنبال نان جوست مهمانی که من دارم
با ما نشستن آنقدر چیز بعیدی نیست
با هر گدایی هست سلطانی که من دارم
ما را به جرم عشق در بازار بفروشید
ما را به پای جیدر کرار بفروشید
نه میل پروازی و نه اصلا نه بالی بود
نه حرفی از بالا نه حرفی از کمالی بود
باران نمیآمد زمین نم پس نمیداد و ...
سر تا سر شبه جزیره خشکسالی بود
ماها نبودیم و ندیدیم آن زمانها را
یعنی نمیفهمیم که دنیا چه حالی بود
محرابها ، سجادهها بی راهه میرفتند
اصلاً تمام جادهها سمت خیالی بود
آن روزها کعبه فقط بتخانهای بود و
بتها خدا و ، جای ابراهیم خالی بود
آیا خدای بی علی اصلا جلالی داشت
روی زمینِ بی علی آیا جمالی بود
آن روزگاران حرفی از یارب نبود اما
در پشت کعبه صحبت موالی الموالی بود
از این به بعد و بعد از این دنیا علی دارد
دنیا علی دارد نه ، دنیاها علی دارد
هم آسمان اول خاکی نشین ما
هم آسمان هفتم بالا علی دارد
رو کرد پیغمبر به سمت مردم و فرمود
ای اهل عالم مصطفی حالا علی دارد
عشاق محتاجند اینکه مال هم باشند
آقام زهرا دارد و زهرا علی دارد
آتش نمیگیرد گلستان وجودش را
هر آن کسی که یا علی و یا علی دارد
غیر از دلم من هیچ چیزی را نمیخواهم
گر چه ندارد هیچ چیز اما علی دارد
سوگند بر نام علی که شیعه در محشر
هرگز گرفتاری ندارد تا علی دارد
در هر زمان پیغمبری که بین راه افتاد
مهر علی ابن ابیطالب نجاتش داد
این کیست که دارد پُر از پَر میکند ما را
در صحن ایوانش کبوتر میکند ما را
این کیست که مهرش حلال نطفههای ماست
با مهر خود پاک و مطهر میکند ما را
این کیست که در مسجد هر جمعهٴ کوفه
دارد برای خویش منبر میکند ما را
نهج البلاغه میشود بالای منبرها
پایین منبرهاش دفتر میکند ما را
این کیست که با حرفهای آسمانیاش
مقداد و سلمان و ابوذر میکند ما را
یک روز میآید که با چشمان دلتنگش
همسایهٴ زهرای اطهر میکند ما را
دورش نمیاندازد آنرا که مقیمش شد
خواجه اگر مولاست ، قنبر میکند ما را
ما شیعهٴ دور و بر مرد نجف هستیم
ما خاک پای قنبر مرد نجف هستیم
با نام تو در ناتوانیام توانی هست
در پیریام با مهر تو میل جوانی هست
روح تنزّل کردهات اینقدر بالا بود
آیا برای اوج تو اصلا مکانی هست
در کعبه و در خانهٴ پیغمبر و در عرش
هر جا که رفتم دیدم از بالت نشانی هست
بالا و پایین رفتن تیغت شهیدم کرد
ابروی تو هر جا که باشد کشتگانی هست
میل یتیم کوفه بودن میکنم امشب
هر جا یتیمی هست دست مهربانی هست
ای پیر نخلستان نشینم ، همنشینم باش
یک شب بیا در خانهام یک تکه نانی هست
هر جا که تو قاری قرآن میشوی آقا
نذر لب تو بوسههای دوستانی هست
هر جا که قاری همین قرآن حسین توست
بی احترامیهای چوب خیزانی هست
طشت طلایی بود و آه و قاری قرآن
وای از حضور خیزران ، وای از لب و دندان
علی اکبر لطیفیان
********
اشعار مدح حضرت علی(ع) - نادر حسيني
دارد شروع می شود این شعر با علی
صل علی محمد و صل علی علی
هرکس دلش به زلف کسی بند خورده است
ما بند خورده است به زلف شما علی
خیبر گشا ،یتیم نواز و غریب...،آه
من مانده ام خدا به تو گویم و یا علی
بر روی سردر حرم کبریا ،خدا
با خط خود نوشته تو را با طلا علی
شیر خدا و حیدر کرار و مرد رزم
تفسیر محکمی است تو را انما علی
ما را ببخش، شیعه ی خوبی نبوده ایم
تو را به جان فاطمه، یا مرتضی علی
این شعر پیشکش به علی شد به این امید
شاید کند گوشه ی چشمی به ما علی
نادر حسيني
*******
اشعار مدح حضرت علی(ع) - وحید قاسمی
شب شکن
شاهنشه ايركه ي قدرت ابا الحسن
اسطوره ي صلابت و غيرت اباالحسن
ياوالي الولي، يدحق، بنده ي خلف
يا مظهر العجايب عالم، شه نجف
يعسوب دين ملك زمين تا الي الابد
يا قاهرالعدو، يل خيبر شكن مدد
تو خانه زاد حضرت سبحاني اي علي
پرچم به دست قله ي عرفاني اي علي
حبل المتين وحصن ِحصيني بدون شك
راه نجات اهل يقيني بدون شك
وَسابقون واقعه يعني ابوتراب
درياي فيض واسعه يعني ابو تراب
فرمانرواي عالم امكان اباالحسن
اي پادشاه دولت شاهان اباالحسن
اي شرزه شير، اي اسدالله غزوه ها
استاد درس رزم علمدار كربلا
دستان تو ستون سماوات و كائنات
سكان چرخ دادن و چرخاندن كرات
همزاد گردبادي و از نسل آتشي
وقتي به روي دشمن دين تيغ مي كشي
آري تو ذوالفقار خداوندي اي علي
تمثال اقتدار خداوندي اي علي
پا روي شانه هاي پيمبر گذاشتي
حتي ز عرش، پاي فراتر گذاشتي
مرآت جلوه هاي كريمانه ي خدا
اي ساقي قمررخ ميخانه ي خدا
از باغ هاي خلد خداوند با يقين
تنها به عشق شيعه شدن آمدم زمين
آن تيغ تان واين سرما يا ابوتراب
مولا بزن فداي شما، يا ابوتراب
اينجا به جرم حب شما سنگ خورده ام
دنيا نهاده خيش ملامت به گرده ام
مرغ جنون دل سر گلدسته ي شماست
منصورشهرعشق توام، دارمن كجاست؟
اي شب شكن، اميرقلندر مرام مر
اي خرقه پوش خسته نفس، پيركوچه گرد
آقا تو آفتاب فروزان كوفه اي
شب ها هميشه فكر يتيمان كوفه اي
آهنگ گام هاي تو شور كليم ها
زيباترين سرود به گوش يتيم ها
امشب دوباره كيسه سر دوش مي بري
اي كاش از محله ي ما نيز بگذري
آقا شما چرا؟ به خدا بنده نوكرم
اين كيسه را اجازه بده من بياورم
ديدم تو را كه بر رخ ماهت نقاب بود
بر دور دست هاي تو جای طناب بود
در دست پينه دار تو فانوس ديده ام
در چشم خيس تان غم ناموس ديده ام
وحید قاسمی
مطالب مشابه :
مدح و منقبت - امام علی (ع)
حضرت علی (ع) - مدح و منقبت - امام علی (ع) - لطفاً به آرشیو موضوعی مراجعه کنید
اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع)
شعرِشاعر - اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع) - اشعار آیینی - شعرِشاعر
مدح و منقبت - حضرت فاطمه (س)
حضرت علی (ع) - مدح و منقبت - حضرت فاطمه (س) - لطفاً به آرشیو موضوعی مراجعه کنید
مدح حضرت علی (ع)
هوالعظیم - مدح حضرت علی (ع) - جدیدترین وزیباترین اشعار و مطالب مذهبی
مدح ومنقبت حضرت علی(ع)
هوالعظیم - مدح ومنقبت حضرت علی(ع) - جدیدترین وزیباترین اشعار و مطالب مذهبی
در مدح حضرت فاطمه زهرا-س
حضرت علی (ع) - در مدح حضرت فاطمه زهرا-س - لطفاً به آرشیو موضوعی مراجعه کنید
مدح ومنقبت - حضرت معصومه (س)
در مدح و ولادت حضرت معصومه . بند اوّل . یک عمر کنم نثار جان و سر صد بار دهان بشویم از کوثر
برچسب :
مدح حضرت علی