مهارت هاي پايه اي بسكتبال
مهمترين مهارت هاي موجود در بسكتبال به ترتيب عبارتند از :
1- تعادل يا توازن بدن (Body Balance) 2- شيوه نگهداري توپ 3- پاس دادن و دريافت پاس (Receiving and Passing) 4- دريبل (Dribbling) 5- شوت (Shooting) 6- چرخش (Pivot) 7- توپ گيري از روي سبد يا ريباند (Rebounding) 8- فريب دادن و كار پا (Faking and Foot work) 9- تغيير مسير و سرعت (Change of direction, Change of pace) 10- سد كردن (Screening) تشريح كامل هريك از مهارت ها در اين كتاب ممكن نيست. با اين حال تلاش مي كنيم ، بشرح هريك بطور مختصر بپردازيم.
تعادل يا توازن بدن
چگونگي قرار گرفتن يا استقرار فرد در زمين بسكتبال ، تعادل يا توازن بدن ناميده مي شود. يك بازيكن بايد بگونه اي وضعيت تعادل خود را حفظ كند كه در شرايط گوناگون ، آمادگي اجراي مهارتهاي مختلف را داشته باشد. تعادل يا توازن بدن در حين انجام مهارتهاي مختلف بسكتبال مانند دريبل ، شوت ، پاس ، تغيير مسير و ... از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. براي نيل به توازن يا تعادل مناسب ، لازم است كه قسمتهاي مختلف بدن در وضعيت و حالت خاصي قرار گيرند. شايان ذكر است كه در حالات مختلف بازي ، چه در زمانيكه بازيكن ثابت است و چه در زمانيكه بازيكن متحرك است ، بايد تعادل و توازن برقرار باشد. نكات زير براي رسيدن به تعادل با توازن حائز اهميت است : وضعيت سر : سر بايد در منطقه مياني بدن به صورت مستقيم و در راستاي بين دو پا قرار گيرد.
وضعيت دستها : در حالت عادي دستها بايد بالاتر از كمر باشند. در زمان مقابله با مهاجم ، دستي كه با پاي جلو موافق است بالا و دست ديگر پايين قرار مي گيرد.
وضعيت انگشتان : بدون صرف انرژي ويژه ، انگشتان به حالت نيمه باز و در شرايط راحت قرار مي گيرند.
وضعيت پاها : پاها بايد در حدود عرض شانه يا كمي بيشتر باز باشند و وزن بدن روي هر دو پا تقسيم شود. در شرايط حمله يا دفاع ، يكي از پاها جلو و ديگري عقب قرار مي گيرد.
وضعيت كمر : حالت كمر و پشت بايد تا حد ممكن صاف باشد و زانوها كمي خم شوند و باسن به زمين نزديكتر شود.
شيوه نگهداري توپ
براي نگهداشتن توپ بين دو دست ، بهتر است كه بند اول انگشت انگشتري ، در دو طرف توپ واقع شود و ساير انگشتان در حالت نيمه باز در اطراف توپ قرار گيرند ، بطوريكه امتداد جهت دو شست زاويه 90 درجه بسازد. توپ هنگاميكه نزديك حريف قرار داريم ، نزديك بدن و در بالاي كمر نگاه داشته شود تا از آن محافظت بيشتري بعمل آيد. توپ نبايد با فشار كنترل شود ، بلكه بايد براي حفظ توپ ، شرايط متعادلي بوجود آورد. توپ بهتر است كه با انگشتها كنترل شود و كمتر با كف دست در تماس باشد. از اين رو همواره پرتاب توپ با مچ دست و انگشتان مورد تاكيد است. انگشتان بايد در حالت راحت باشند و زياد به هم نچسبند. صورت و چانه بمنظور افزايش وسعت ميدان ديد ، بالا نگه داشته مي شوند.
پاس دادن و دريافت پاس
يكي از مهمترين مهارتها در بسكتبال پاس دادن و دريافت كردن پاس مي باشد. بطوريكه حتي شوت كردن امروزه يك نوع پاس محسوب مي شود. بنابراين افرادي كه در پاس دادن صحيح موفق باشند ، در ساير زمينه ها نيز از موفقيت برخوردار خواهند بود.
پاس بايد همراه با سرعت باشد و بوسيله انگشتان و مچ دستها صورت گيرد و با چرخش بيش از اندازه همراه نباشد تا دريافت و كنترل آن آسانتر باشد. بديهي است كه ارائه يك بازي خوب و زيبا در بسكتبال ، مستلزم تسلط بر مجموعه مهارتهاي اساسي است. بنابراين بازيكنان و مربيان كوشش مي نمايند كه مهارتهاي اساسي را بخوبي فرا گرفته ، به تدريج بر آنها مسلط شوند.
پاس به صورتهاي مختلف انجام مي شود :
1-پاس سينه اي مستقيم دو دست : رايج ترين پاس در بسكتبال ، پاس سينه اي دو دستي است. براي انجام اين عمل ، ابتدا بايد توپ را با شيوه صحيح همانگونه كه قبلا گفته شد نگه داشت. انگشتها نسبتا باز و در دو طرف توپ قرار مي گيرند و آرنجها نزديك بدن واقع مي شوند و انگشت هاي شست پشت توپ كمي متمايل به بالا قرار مي گيرند. بدن تا حدودي بطرف جلو متمايل مي شود. دستها بايد بعد از رها شدن توپ كاملا كشيده باشند. انگشتهاي شست تقريبا در جهت زمين و انگشتان سبابه بطرف جلو قرار مي گيرند. بطوريكه آخرين انگشتي كه از توپ جدا مي شود ، همان انگشت سبابه دو دست است. براي تمركز قدرت و پرتاب بهتر ، يكي از دو پا به آرامي جلوتر از پاي ديگر قرار مي گيرد.
2-پاس زميني با دو دست : در مواقعي كه مي خواهيم احتمال از دست رفتن توپ كاهش يابد ، از پاس زميني استفاده مي كنيم. شرايط اين نوع پاس ، تقريبا مشابه پاس قبلي است. با اين تفاوت كه حركت توپ و دست در جهت زمين است و توپ در نقطه اي كه از پرتاب كننده حدود دو سوم مسافت بين مبدا و مقصد پاس فاصله دارد ، به زمين اصابت كرده ، در منطقه اي بين زانو و كمر به دريافت كننده مي رسد. اين پاس در مواقعي كه مدافعين بلندقد با دستهاي خود مانع پاس سينه اي دو دست مي شوند ، بكارمي رود.
3-پاس بيسبالي : اين پاس مشابه پاس يكدستي مستقيم يا زميني است و در مواقع ضدحمله يا زمانيكه لازم است توپ مسافت هاي طولاني را طي نمايد بكار مي رود. در آغاز زاويه بين ساعد و بازو در حدود 90 درجه خواهد بود و دستي كه موافق با جهت بدن است توپ را پرتاب مي نمايد و توپ تا انتها با هر دو دست حمل و كنترل مي شود. زمانيكه دست پرتاب كننده از بالاي شانه بطرف جلو مي آيد و آرنج باز مي شود ، توپ رها مي گردد و دست ديگر به منزله دست راهنما عمل مي كند. در اين پاس يك پا جلو و يك پا عقب تر قرار دارد. در اين پاس ، بايد از قوس دادن به مسير توپ خودداري كرد.
4-پاس دست به دست : در پاس دست به دست ، توپ نبايد هيچ گونه چرخشي داشته باشد و در ارتفاعي هم سطح كمر به دريافت كننده برسد. توپ نبايد بطرف دريافت كننده پرتاب شود و يا به پاي وي بخورد. پاس دهنده بايد توپ را به سرعت دست به دست كند و در دست گيرنده بگذارد. پاس دهنده بايد توپ را در دستان پاس گيرنده قرار دهد ، نه اينكه پاس گيرنده خود اقدام به گرفتن نمايد.
5-پاس دو دست از بالاي سر : اين پاس نيز شبيه پاس مستقيم دو دستي است. با اين تفاوت كه در اين حالت دستها كاملا كشيده و مستقيم در بالاي سر قرار مي گيرند. سپس دستها كمي عقب مي روند و در برگشت بطرف جلو ، توپ رها مي شود. بازيكنان بلندقد ، در زمان برگشتهاي سريع توپ ، اين پاس را بكار مي برند. براي اجراي پاس ، بايد دستها را مستقيما بالا برد ، درحاليكه انگشتها در قسمت عقب توپ و شست ها در عقب بطرف يكديگر هستند و آرنج ها مختصري خميده اند. در اين حالت توپ با يك حركت ناگهاني در مچ و انگشتان ، بسمت دريافت كننده پرتاب مي شود.
6-پاس يك دستي مستقيم يا زميني : اين پاس دقيقا مشابه پاسهاي سينه اي يا پاس زميني است. با اين تفاوت كه توپ با يك دست پاس داده مي شود. به اين ترتيب ، برد توپ بيشتر مي شود و مي توان از آن براي فواصل دورتر استفاده كرد.
7-پاس هوك : اين پاس هنگامي بكار مي رود كه مي خواهيم شوت هوك را انجام دهيم يا توپ را به ياري كه موقعيت خوبي در زير سبد دارد برسانيم. در اين حالت بهتر است دست مخالف دست پرتاب كننده در سمت ديگر بدن بصورت افقي قرار گيرد. اين كار از دسترسي مدافعين حريف به توپ جلوگيري مي كند ، همچنين تعادل و توازن بدن را حفظ مي كند. شكل صفحه بعد قسمت ابتدايي پاس هوك را نمايش مي دهد و در ضمن وضعيت دست و توپ و بدن را هنگام اجراي اين پاس نشان مي دهد.
نكاتي كه در پاس دادن بايد به آنها توجه داشته باشيد :
• آسان پاس دهيد. لازم نيست پاس حتما منجر به گل بشود. • به بازيكن بدون دفاع پاس دهيد. • از فريب هاي پاس براي باز كردن خطوط پاس استفاده كنيد. • در موقع ضدحمله ، از پاس هوايي بجاي پاس زميني استفاده كنيد. • از دريبل براي بوجود آوردن زواياي بهتر پاس استفاده كنيد. • سانترها را با يك پاس زميني تغذيه كنيد. • در موقع پاس بطرف مدافع گام برداريد. • بازيكنان پست را از پايين خط پرتاب آزاد كنيد. • پاس را تا آخر دنبال كنيد. اجازه ندهيد توپ در هوا بلاتكليف باشد. • پاس را با دو دست پرتاب كنيد. پاسهاي با يك دست را به سختي مي توان اصلاح كرد و غالبا به حريف واگذار مي شوند. • پاس را به دور از مدافع پرتاب كنيد. • براي ديدن تمامي زمين به سبد نگاه كنيد. • پاس را بطرف صدا پرتاب نكنيد. • براي پاس دادن به هوا نپريد. • به بازيكن درگير پاس ندهيد. • از نيمه زمين پاس ندهيد. • به هنگام ضدحمله بيش از حد پاس ندهيد. • به بازيكني كه در شرف گرفتاري است پاس ندهيد. • بهترين محل دريافت توپ براي پاسهاي هوايي ، حدود سينه و در پاسهاي زميني بين سينه و شكم است. بايد توجه داشت كه پاسها دور از دسترس مدافعين به فرد موردنظر برسند. مثلا مي توانيد با حركت هاي سر و شانه ، حريف را گمراه نماييد. در پاس دادن هرگز ترديد نداشته باشيد. در عين اينكه بايد سريع و بدون ترديد عمل كنيم ، بايد از پاسهاي بيهوده و بيجا نيز بپرهيزيم.
هنگام دريافت پاس نيز بايد بدن پاس گيرنده كاملا آماده باشد. پاس گيرنده بايد با برداشتن يك گام بطرف توپ ، راه دسترسي مدافع به توپ را سد نمايد. دستهاي پاس گيرنده با انگشتاني به حالت نيمه خميده به استقبال توپ مي روند و بهتر است براي افزايش ديد ، سر بالا قرار گيرد. پس از دريافت توپ ، آن را بوسيله بازوها و بدن نگهداري مي كنيم و در همين حال مي كوشيم تعادل و توازن بدن را حفظ كنيم.
دريبل
دريبل براي حركت دادن قانوني توپ در زمين بسكتبال بكار مي رود. هنگام دريبل مالكيت قانوني توپ حفظ مي شود. توپ با فشار و به نرمي با انگشتان يك دست هدايت مي شود و در امتداد حركت بازيكن به كف زمين مي خورد و تا ارتفاعي معادل انتهاي ران بر مي گردد.
دريبل تنها راه حركت همزمان توپ و بازيكن در زمين است و پاس دادن و دريبل كردن مكمل يكديگرند. دريبل نسبت به ساير مهارتها نيازمند تمركز و تمرين بيشتر است. در دريبل نبايد به توپ ضربه زده شود ، بلكه دست توپ را هدايت مي نمايد و انگشتان به حالت نيمه باز قرار دارند. حركت مچ در دريبل فوق العاده مهم است و بهمراه ساير عوامل ، دريبل را ممكن مي سازد. در هنگام دريبل ، زاويه آرنج مرتبا تغيير مي كند يعني ساعد بسمت بازو حركت كرده سپس به حالت اوليه بر مي گردد. از دريبل مي توان براي نفوذ به سبد استفاده كرد. زمانيكه پاس دادن ممكن نيست ، بايد با دريبل در جستجوي موقعيت پاس باشيم. دريبل مهارتي بسيار باارزش است و چرخش هاي مختلف و تركيب گول زدن همراه با چرخش و بسياري از مهارتهاي اوليه بدون دريبل قوي امكان پذير نخواهد بود.
اجراي اين مهارت موجب مي شود كه توپ بيش از اندازه نزديك به بازيكن مدافع نباشد و بازيكن مهاجم بتواند به راحتي عبور كند ، اگرچه فاصله زياد نيز خطر شوت و سرعت گرفتن بازيكن مهاجم را در پي دارد و دفاع مانع از اين عمل مي شود. از طرفي در دفاع فشرده ، دريبل قوي براي عبور دادن توپ از يك نيمه زمين به نيمه ديگر و يا از يك منطقه زمين به منطقه ديگر چاره ساز است.
1-دريبل كوتاه يا كنترلي : هنگاميكه بخواهيم توپ را در كنترل كامل خود داشته باشيم و همچنين در مواقعي كه لازم است از ميان بازيكنان حريف خارج شويم و يا وقتي كه بخواهيم مدافعين را پشت سر بگذاريم و خودمان را زير سبد برسانيم از دريبل كوتاه استفاده مي كنيم. در اين دريبل ، زانوها خم مي شوند و فاصله بين دست و زمين كمتر از دريبل بلند مي شود. در دريبل كوتاه ، دست معمولا قسمت بالايي توپ را لمس مي كند. بهترين راه كنترل و حفظ توپ در دريبل كوتاه اين است كه مهاجم خود را بين توپ و مدافع قرار دهد تا از رسيدن مدافع به توپ جلوگيري كند.
2-دريبل بلند يا سرعتي :
هنگام اجراي اين دريبل ، بدن به حالت مستقيم قرار مي گيرد و دريبل كننده براي پاس دادن سريع آماده است. از اين نوع دريبل در ضدحمله ها استفاده مي شود. هنگاميكه بازيكن مهاجم به مدافع نزديك مي شود ، اين دريبل بايد به دريبل كوتاه يا كنترلي تبديل شود. اصولا براي طي مسافت هاي زياد يا بلند از اين نوع دريبل استفاده مي شود. زاويه رها كردن توپ در دريبل كوتاه حدود 90 درجه نسبت به زمين و در دريبل بلند حدود 80 درجه مي باشد. در ضمن سرعت حركت بازيكن در زمين بايد به حدي باشد كه امكان كنترل توپ را در وضعيت دريبل بلند از دست ندهد.
3-دريبل عرضي : هنگاميكه مجبور شويم دريبل زدن را از يك دست به دست ديگر منتقل كنيم ، اين گونه دريبل را بكار مي بريم. اين دريبل در واقع واسطه بين دريبل بلند و كوتاه است. معمولا موقعي كه در حالت عادي دريبل بلند مي زنيم و ناگهان با مدافعي مواجه مي شويم ، لازم است براي حفظ كنترل توپ از اين نوع دريبل استفاده كنيم.
4-دريبل از پشت : اين دريبل در مقايسه با ساير دريبل ها كاربرد كمتري دارد و در مواقع استثنائي با توجه به موقعيت هاي خاص ، مورد استفاده قرار مي گيرد ، ولي اثر رواني فوق العاده اي دارد و لذت بخش است. بهتر است دريبل از پشت را بعد از دريبل بلند انجام دهيد ، زيرا بين اين دو شباهتهاي زيادي وجود دارد. براي انجام دريبل ، ابتدا بدن و دست دريبل كننده بطور همزمان از يكديگر فاصله گرفته ، دست كاملا پشت توپ قرار مي گيرد. سپس توپ بسمت ديگر بدن هدايت مي گردد و بلافاصله بعد از اصابت توپ به زمين ، دست مخالف ، عمل دريبل را انجام مي دهد.
نكاتي كه در دريبل بايد به آنها توجه داشته باشيد :
• هرگز به توپ نگاه نكنيد ، چشم ها و چانه را بالا نگه داريد. • سعي كنيد با هر دو دست دريبل كنيد تا از همه توانايي هاي خود استفاده كنيد. • با بدن و دست مخالف از دريبل خود محافظت كنيد. • كنترل توپ بايد با قدرت زياد و بوسيله مچ ها و انگشتان انجام شود. • با قدرت دريبل بزنيد تا ديگران نتوانند به راحتي روي دريبل شما اثر بگذارند. • دريبل بيش از حد ، به تيم و روحيه آن آسيب مي زند و با كار تيمي منافات دارد. • اول به پاس فكر كنيد سپس به شوت بينديشيد. • بدون هدف دريبل نزنيد ، دريبل بايد با هدف و منظور مشخص انجام يابد. • با استفاده از مهارتهاي چرخش و تعويض مسير ، از خطوط انتهايي و كناري فاصله بگيريد. • هميشه دريبل خود را به يك پاس خوب يا يك شوت مناسب ختم كنيد. • سعي كنيد از خطوط زمين دوري كنيد. در غير اينصورت فضاي خود را محدود مي كنيد و به مدافع فرصت مي دهيد كه راحت تر وظايف دفاعي خود را انجام دهد.
حالات بدن در شروع و توقف ناگهاني
در مواقعي كه بازيكن مي خواهد پس از يك دويدن سريع توقف نمايد ، بدن بايد تدريجا مراحلي را طي نمايد تا مركز ثقل بدن در مكان مناسب قرار گيرد و فرد قادر به ايستادن و تثبيت فرم دلخواه گردد. برعكس ، زمانيكه بازيكن از يك حالت ساكن ، سرعت خود را افزايش مي دهد نيز همين موضوع صادق است.
شوت
شوت كردن بسمت سبد ، هدف نهايي تمام حركات و مهارتهاي بازي است. يك بازيكن بدون تسلط بر مهارت شوت ، يك بازيكن كامل نيست زيرا قادر به امتياز آوردن نخواهد بود. بنابراين بازيكن بايد تمرينات وسيع و گسترده اي در مورد شوت داشته باشد تا بتواند تعداد شوتهايي را كه منتهي به گل مي شوند ، افزايش دهد. شوت كردن به عواملي مانند عمكس العمل ، تعادل ، اعتماد به نفس ، كنترل اعصاب ، قدرت عضلات ، تمركز فكر ، روحيه قوي و انضباط كامل نياز دارد ، زيرا در شرايط شور و هيجان و التهاب مسابقه و در برابر دفاع شديد ، اين نكات اهميت فوق العاده اي دارند.
انواع شورت عبارتند از : 1- شوت ثابت 2- شوت جفت 3- شوت از زير سبد 4- شوت واليبالي 5- شوت پنالتي
1- شوت ثابت : از آنجا كه دفاع از اين شوت ساده تر است ، بيشتر در مواقع پرتاب آزاد يا پنالتي از آن استفاده مي شود و خود انواع مختلفي دارد كه عبارتند از : الف-شوت دو دستي از سينه (Two-handed set shot from chest) ب-شوت دو دستي از بالاي سر (Two-handed set shot from over head) ج-شوت يك دست (One handed set shot)
الف-شوت دو دستي از سينه : اين شوت در قديم رايج بوده ولي امروزه تقريبا منسوخ شده است. شرايط توپ در اين شوت شبيه پاس دو دستي از سينه است. دست در پهلوهاي توپ طوري قرار مي گيرد كه انگشتان شست كمي متمايل به قسمت عقب توپ باشند. پاها به اندازه عرض شانه باز و بصورت موازي هستند. البته مي توان يك پا را جلوتر از ديگري قرار داد. پرتاب بوسيله حركت سريع آرنج ها ، مچ و انگشتان صورت مي گيرد. بطوريكه انگشت شست و سبابه در آخرين مرحله از توپ جدا مي شوند. ب-شوت دو دستي از بالاي سر : استفاده از اين شوت نيز امروزه منسوخ شده است. روش اين شوت مشابه پاس دو دستي از بالاي سر است. با اين تفاوت كه توپ با قوس بطرف حلقه پرتاب مي گردد.
ج-شوت يك دست : از سال 1930 كه شوت دو دستي منسوخ گرديد ، شوت يك دست محبوبيت خاصي پيدا كرد. نكاتي كه بايد در هنگام شوت يك دست به آنها توجه كرد ، بشرح زير است : • زاويه بين ساعد و بازو بايد حدود 90 درجه باشد كه با توجه به عوامل مختلف كم و زياد مي گردد. • بازوي پرتاب كننده بايد موازي خط افقي باشد. • آرنج ها بهنگام شوت بايد در جهت سبد واقع شوند. بنابراين بهتر است زاويه بين بازو و تنه در حدود 90 درجه باشد. • دست چپ در عمل شوت دخيل نيست و تنها نقش حفظ ، هدايت و انتقال توپ به مرحله پرتاب را بعهده دارد. • انگشتهاي دستي كه پرتاب كننده است ، به حالت نيمه استراحت در زير توپ قرار مي گيرد و هيچ گونه گرفتگي و انقباضي نبايد وجود داشته باشد. • زاويه بين پشت دست و ساعد در ناحيه مچ 90 الي 100 درجه است و معمولا از 90 درجه كمتر نمي شود. • بهتر است زاويه بين انگشت شست و سبابه ، حدود 45 درجه باشد. انگشتها بايد با فاصله مناسب و به حالت استراحت قرار گيرند. • توپ نبايد با كف دست تماس داشته باشد. بنابراين ، نيرو بايد در نوك انگشتان متمركز گردد. • توپ بايد تا لحظه پرتاب بوسيله هر دو دست حمل شود تا دست راهنما وظيفه نگهداري و جهت دادن را بخوبي انجام دهد. • شوت كردن با باز شدن مفاصل مچ پا ، زانو و ران شروع مي شود و بصورت يك حركت مداوم و پياپي با بالا رفتن دست و باز شدن زاويه كتف و آرنج ادامه مي يابد و دست راهنما كم كم با توپ فاصله ميگيرد. • مچ دست حركتي بسمت جلو دارد يا به عبارت بهتر ، مچ دست در جهت بالا و جلو خم مي شود. • توپ از نوك انگشتان با مختصر چرخشي رها مي شود.
2- شوت جفت : امروزه شوت جفت رايج ترين شوت در بسكتبال است. انجام اين پرتاب شبه به شوت ايستاده يك دستي است ، با اين تفاوت كه در اين شوت معمولا بعد از دويدن سريع مي ايستند و با يك حركت تند عمل پرش را انجام مي دهند. هنگام پرش بسمت بالا ، بايد توجه شود كه زانوها كمي بطرف جلو خم شوند تا پرش بطرف بالا بخوبي صورت گيرد. پرش نبايد براي رسيدن به حداكثر ارتفاع انجام شود ، بلكه بايد با نرمي صورت پذيرد ، چون پرش با فشار ، بدليل برهم خوردن تعادل ، احتمال موفقيت را كاهش مي دهد. فرود بايد كاملا متعادل باشد و تقريبا در همان نقطه اي كه پرش صورت گرفته است ، انجام شود.
3- شوت از زير سبد : اين شوت شامل انواع مختلفي است كه به ترتيب توضيح داده مي شود.
الف-شوت سه گام : براي بيشتر بازيكنان ، مطمئن ترين شوت ، شوت سه گام است و امتياز آن بسيار بالاست. در انتهاي ضدحمله ها از اين نوع شوت استفاده مي شود. مراحل اين شوت بشرح زير است : 1- پرش نهايي بايد روي پاي مخالف دستي كه توپ را رها مي كند ، انجام شود. براي مثال ، اگر با دست راست شوت مي كنيم ، پرش نهايي بايد روي پاي چپ باشد. 2- در پرش شوت سه گام ، كسب ارتفاع اهميت دارد ، بنابراين سعي كنيد آخرين گام نصف گام قبلي باشد. 3- هر دو دست تا آخرين لحظات توپ را نگه مي دارند و بدن مهاجم از توپ حفاظت مي كند. 4- وقتي به بيشترين ارتفاع رسيديد ، توپ را بسوي سبد رها كنيد. بهتر است در لحظات آخر تمام توجه خود را به سبد و تخته معطوف كنيد. 5- تلاش كنيد روي دو پا فرود بياييد ، در اينصورت از صدمات احتمالي جلوگيري مي شود.
بطور خلاصه در شوت سه گام ، بازيكن در حال دريبل يك نقطه را در حوالي سبد درنظر مي گيرد و پاي چپ خود را (براي افرادي كه با دست راست شوت مي كنند) روي علامت تعيين شده قرار داده ، شروع به دريبل مي كند. سپس پاي راست را روي زمين گذاشته ، توپ را مي گيرد و پاي راست را روي زمين قرار مي دهد. آنگاه پاي چپ را در جلوي پاي راست گذاشته ، عمل پرش را روي آن انجام مي دهد و اقدام به شوت بطرف سبد مي كند.
ب-شوت هوك : معمولا در شرايطي كه انجام شوت سه گام به راحتي ميسر نيست و در محدوده شوت سه گام قرار نداريم ، هنگام حركت بطور عرضي در محوطه جريمه از اين نوع شوت استفاده مي شود. مزيت اين شوت ، آن است كه دفاع از آن مشكل تر است و عيب آن ، اين است كه احتمال كسب امتياز با اين روش بسيار كم است و نياز به تمرينات بسيار زياد دارد.
4- شوت واليبالي : موقعيت مناسب براي اجراي اين شوت ، زماني است كه توپ در محدوده اي به فاصله يك متري سبد در حال نوسان است. براي اجراي اين شوت بايد پريد و به بالاترين ارتفاع دست يافت ، زيرا كنترل شوت واليبالي در زمان فرود بازيكن بسيار مشكل است. مچ دست و انگشتها در شوت واليبالي بسيار موثرند. زود پريدن يا دير پريدن موجب از دست رفتن توپ خواهد شد. اگر فاصله توپ و سبد بيش از يك متر باشد ، نبايد از شوت واليبالي استفاده كرد.
5- شوت پنالتي : اين پرتاب در شرايطي صورت مي گيرد كه هيچ گونه مزاحمت دفاعي وجود ندارد و فضاي جلوي بازيكن تا سبد كاملا باز و بدون مانع است. پرتاب از فاصله ثابتي انجام مي شود و هيجانات و التهابها مقداري كاهش مي يابد. اين شوت از اهميت خاصي در مسابقات برخوردار است بطوريكه در بعضي مواقع سرنوشت مسابقات را پرتاب هاي پنالتي تعيين مي كند. تمرين بر روي اين شوت بايد بسيار زياد و جدي باشد ، بگونه اي كه بازيكن بتواند براحتي اين شوت را انجام دهد. اين شوت چنان كه قبلا گفته شد ، به سه روش انجام مي شود. 1-يك دستي 2-دو دستي از سينه 3-دو دست از زير كه رايج ترين آن ، همان شوت يك دستي يا (One handed shot) است كه قبلا توضيح داده شده است.
نكاتي كه در شوت بايد به آنها توجه داشته باشيد :
• حيطه و محدوده كار خود را بشناسيد. • از چگونگي شوت خوب آگاه شويد. • بهنگام دريافت پاس براي شوت ، بطرف پاس گام برداريد تا سريعتر شوت كنيد. • هنگام تقابل با سبد ، براي انجام شوت پاي داخلي خود را ثابت كنيد. • بعنوان دريافت كننده ، براي پاس دهنده يك هدف مشخص فراهم كنيد. • براي عبور از دفاع از فريب هاي شوت استفاده كنيد. • براي شوت از پاها نيرو بگيريد. • بگونه اي شوت را تمرين كنيد كه گويي در يك مسابقه هستيد. • گامهاي بلند برنداريد. • دست آزاد را مدت زيادي روي توپ نگذاريد ، زيرا اثر بدي روي شوت خواهد گذاشت. • در موقع شوت سست نشويد. • پرواز توپ را دنبال نكنيد ، چشمهاي خود را روي هدف نگه نداريد. • بعد از دريافت توپ ، تصميم نگيريد كه حتما آن را به منطقه شوت ببريد و شوت كنيد.
چرخش
از دیگر حرکات اساسی در بسکتبال ، عمل چرخش یا Pivot است که عبارت است از عمل گردش بر روی یک پا . این عمل میتواند همراه با توپ و یا بدون توپ ، صورت گیرد . هرگاه توپ در اختیار ما باشد ، میتوانیم یک پای خود را مانند بازوی ثابت پرگار ، روی زمین قرار دهیم و پای دیگر را حول محور آن به گردش در می آوریم . چرخش موجب می شود که فرد مهاجم بدون صرف انرژی بسیار ، فضا و محل مناسبتر و بهتری برای عبور از بازیکن می تواند چرخش موفقیت آمیزی انجام دهد ، باید توقف خوبی داشته باشد .بنابراین ، بهتر است این توقف بر روی دو پا و بعد از پرش صورت گیرد . فاصله بین دو پا باید به اندازه عرض شانه یا بیشتر باشد و به منظور ایجاد هماهنگی بیشتر ، پاها بایکدیگر موازی باشند . ( در این وضعیت میتوانید دست دریبل را عوض کرده ، به حرکت خود ادامه دهید . ) هنگامی فرود با دو پا باشد ، میتوان هر یک از پاها را محور قرار داده عمل چرخش را انجام داد . در مواقعی که فرود با یک پا انجام می شود ، باید در موقع چرخش ، پایی که ابتدا با زمین تماس پیدا کرده است پای محور قرار داد . بدیهی است که هر چه سطح اتکاء کمتر باشد چرخش آسانتر و سریعتر است ، ولی نباید سطح اتکاء آنقدر کم باشد که به کنترل و تعادل آسیب برساند .
نکات مهم در چرخش
1 – گاهی چرخش بعد از دریبل و برای ایجاد فضای مناسب جهت نفوذ و یا شوت جفت مورد استفاده قرار میگیرد . 2- از چرخش برای تعویض مسیر ، دور شدن از خطوط کناری و حفظ توپ استفاده می شود . 3 -همچنین چرخش در مراحل آخر نفوذ به سبد و نیز هنگامی که با استفاده از آن بتوانید خود را در موقعیت شوت قرار دهید ، صورت می گیرد . برای آموزش چرخش بهتر است ابتدا بدون توپ و در حال ایستادن تمرین انجام شود . سپس باید در حال ایستادن تمرین انجام شود .سپس باید در حال حرکت و در نهایت با ایجاد مانعهایی در مسیر حرکت به تمرین پرداخت به تمرین پرداخت و سپس همین مراحل را با توپ انجام داد .
توپگیری از روی سبد گرفتن توپ از روی سبد یا " ریباند " نقش فوق العاده در بازی ایفا می کند و گاهی یک تیم به خاطر موفقیت در اجرای این مهارت نتیجه بازی را تغییر می دهد . یکی از عوامل مهمی که در توپگیری نقش دارد ، پرش است . پرش خوب باعث می شود ، بازیکن زودتر به توپ برسد . از عوامل دیگر ، قدرت بدنی کافی است . بازیکن بعد از اینکه به توپ رسید باید بتواند در مبارزه با سایر حریفان ، توپ را حفظ کند . همچنین تشخیص زمان مناسب حرکت ، برای توپگیری لازم است . بازیکن باید بتواند مسیر حرکت توپ را تخمین بزند و با توجه به این توانایی ، زمان پرش خود را انتخاب کند . اصولی که در موقع توپگیری از سبد باید به آنها توجه داشت به شرح زیر است : 1 – سر رابالا بگیرید ، به طوری که محل برخورد و برگشت توپ در زاویه دید شما قرار داشته باشد .
2 – دستها باید بالای منطقه کمر باشند تا بتوان از آنها به راحتی برای تصاحب توپ استفاده کرد .
3 – باید زانوها راحت و خمیده قرار گیرند و پاها با هم موازی باشند .
4 – در هنگام پرش باید وزن بدن روی هر دو پا تقسیم شود .
5- در زمان پرش باید بدن و دستها در راستای توپ و به طرف توپ کشیده شوند .
6 – در لظه فرود ، توپ باید بین سینه و انگشتان دو دست محکم نگه داشته شود و پاها بیشتر از عرض شانه ها باز باشند تا در یک شرایط متعادل گیرند .
فریب دادن و کار پا
مدافع را طوری فریب دهید که فکر کند شما قصد انجام حرکت خاصی دارید ، ولی از شما عمل دیگری سربزند فریب از مهمترین مهارتهای مورد نیاز در بسکتبال است . از آنجا که بسکتبال به واکنشهای سریع نیاز دارد ، بازیکنانی که برای انجام یک عکس العمل بجا و مطلوب محتاج تاًمل هستند ، افراد مفیدی برای تیم نخواهند بود و فرصتها را از دست خواهند داد . سعی کنید به جای اینکه فقط با توپ کار کنید ، از قسمتهای بدن مثل سر ، تنه ، شانه ها ، پاها و چشمها برای گول زدن استفاده کنید . برای کلیهً بازیکنان لازم است که در استفاده از حرکات پا و گول زدن از مهارت برخوردار باشند . مربیان باید در تمرینات به این عوامل توجه نمایند تا انجام دادن آن به صورت غیر ارادی در آید . عواملی که بازیکنان باید در موقعیتهای حاصل از گول زدن و کار پا ، به آنها توجه کنند :
1 – ایجاد فضای مطلوب بدای انواع شوتها
2 – ایجاد فضای مناسب برای دریافت توپ و در صورت امکان پاس برگشتی .
3 – منتقل کردن توپ به سایر بازیکنان در هر موقعیت مناسب .
4 – ایجاد سد در طرفین ضعیف و قوی و یک فرار مناسب به دنبال آن .
5 – سر گرم کردن مهاجمان و ممانعت از کمک رساندن آنها به یکدیگر .
6 – ایجاد سد دو نفری در هنگام دفاع یا حمله .
7 – دور نگهداشتن مهاجم از سبد و نزدیک شدن به سبد در هنگام حمله .
8 –ایجاد موقعیت مناسب برای انجام دادن تمام مهارتها . تغییر مسیر و سرعت
در هنگام حمله لازم است مهاجمین برای نزدیک شدن به سبد و کسب امتیاز ، از مدافع مستقیم خود عبور کنند . یکی از راههای عبور ، تغییر مسیر و نوعی گول زدن است . در تغییر مسیر ، پاها وظیفه ٌ اصلی رابر عهده دارند . تعویض یا تغییر مسیر ممکن است همراه توپ یا بدون توپ باشد . در هنگام عبور از یک مدافع دو راه وجود دارد : عبور از طرف راست و عبور از طرف چپ . اگر مهاجم بخواهد از سمت راست مدافع عبور کند ، برای بر هم زدن تعادل و یا فریب مدافع ، باید اولین گام را با پای چپ در کنار پای راست مدافع بگذارد و دومین پا را که پای راست است سمت چپ مدافع بگذارد . سپس با قرار دادن پای چپ در جهتی خلاف جهت نشان داه شده ، مسیر خود را ادامه دهد . در این صورت مدافع فریب میخورد و تغییر مسیر صورت می گیرد . همین ترتیب برای عبور از طرف دیگر مدافع نیز صادق است . به همین ترتیب ، امکان تغییر مسیر برای مدافع نیز وجود دارد البته در این حالت ، مدافع به دلیل نزدیکی مرکز ثقل بدنش به زمین ، از نظر سرعت عکس العمل ، نسبت به مهاجم ضعیفتر است . در اینجا می توان از عمل چرخش استفاده نمود که این کار به دلیل نیازمندی به سرعت عمل فوق العاده ، کار مشکلی است ولی در صورت انجام شدن ، مهاجم را از قصد نفوذ منصرف می سازد .
سد کردن
برای اینکه یک یار خودی ، موقعیت مناسبی کسب نماید ، گاهی لازم است مسیر حریف مهاجم را سد کنیم . سدکردن معمولاً بازیکنان را قادر می سازد که بیشترین استفاده را از شوت بنمایند . این عمل در یورشها و فرصتهای مناسب ، بسیار مفید و موثر خواهد بود . بازیکنان باید از وظایف خود آگاه باشند و عمل سد کردن به راحتی صورت صورت گیرد . پاها تقریبا در هنگام سد کردن به اندازه عرض شانه ها باز می شوند و دستها نزدیک شانه ها قرار میگیرند . در آن وضعیت ، سینه به پهلوی راست یا چپ مدافع می چسبد . به طوری که حلقه دیده شود . خلاصه ، به هر نحوی که بتوانید حریف را دردام بیندازید و یار خودی را برای یک لحظه آزاد کنید ، عمل سد کردن را انجام دادهاید .
تاکتیک ها
|
|
|
|
|
|
|
|
اصول بازي " تاكتيكها"
فصل 5
اصول بازی ( تاکتیکها )
1 – تلاش کنید از نفوذ مدافع مستقیم خود رها شوید و در جایی که امکان شوت ، دریبل یا پاس دارید توپ را تصاحب کنید . 2 – سعی کنید به همبازی خود این فرصت را بدهید تا از دفاع تیم مقابل فرار کرده ، پاس را در یک نقطهٌ مناسب تصاحب کند . 3- در زماني كه موقعيت ايجاب مي كند با حركات و حمله هاي كاذب، امكان حمله را براي خود و همبازي هايتان فراهم كنيد. 4- مواظب حركات بازيكن توپ دارباشيد، زيرا عكس العملهاي شما تابع بازيكن صاحب توپ و يا بازيكن پاس دهنده است. 5- در صورت از دست دادن توپ، سعي كنيد به سرعت از حالت حمله به حالت دفاع تغيير وضعيت دهيد. 6- براي ريباند كردن همواره آماده باشيد و حالت تهاجمي خود را هيچگاه از دست ندهيد. 7- هميشه حركات بازيكنان هم تيم و تيم مقابل را كاملا زير نظر بگيريد تا بتوانيد بموقع مدافعين را به دام بيندازيد و يا خود را با همبازيتان هماهنگ كنيد. 8- همواره آماده باشيد تا بهترين مسير را براي پرش انتخاب كنيد. 9- به خاطر داشته باشيد ، در حالي كه يك وظيفه تيمي به عهده داريد، مسوول رشد و ترقي خود نيز هستيد.
دفاع فردي
دفاع فردي اساس دفاع موثر تيمي است. ما سعي مي كنيم اين تصور غرورآميز را در بازيكنان تقويت كنيم كه قادر به كنترل حريف خود هستند. ما مي خواهيم به آنها بقبولانيم كه حريفشان را متوقف كنند يا قدرت كسب امتياز وي را از حد ميانگين هميشگي اش پايين تر آورند. بر اثر اين كوشش، احساس رضايت عميقي حاصل مي گردد. نمي خواهيم نتيجه گيري كنيم كه دفاع تيمي اهميت كمتري دارد، بلكه مي گوييم يك دفاع تيمي قوي بايد با دفاع استوار فردي پايه ريزي شود. از لحاظ تحرك، دفاع مي تواند بسيار مشكلتر از حمله باشد. اما بيشتر اوقات، بازيكنان علي رغم مقاصد دفاعي شان حالت تهاجمي به خود مي گيرند. اين حالت تا حدي طبيعي است و ما به عنوان مربي بايد سعي كنيم بين اين دو حالت، تعادل برقرار كنيم تا بتوانيم از يك جوان يك بازيكن كامل بسازيم. شايد بتوان" تمركز ذهن" را اولين گام حياتي در تكامل روش دفاعي دانست. ما به دقت بازيكنان خود را مورد مطالعه قرار داده و با آنها در مورد ميزان تمركز ذهنشان در انتهاي دفاعي زمين بحث نموده ايم . بازيكناني كه اشتباهات دفاعي بزرگي مرتكب مي شدند، آنهايي بودند كه دچار كمبود تمركز ذهن در دفاع بودند.
در واقع آنها در هنگام دفاع، به حمله بعدي خود در زمين حريف فكر مي كردند و طبيعتا اين حالت، منجر به اشتباه در كار دفاع مي شود. بايد به بازيكنان فهماند كه دفاع فردي آنها، در تعيين نتيجه بازي نقش مهمي دارد.
مقايسه مجموع امتيازات با هم، در تفهيم اين نكته بسيار موثر خواهد بود. براي مثال، اگر يكي از بازيكنان ما 18 امتياز كسب كرده باشد اما اجازه داده باشد كه حريفش 26 امتياز كسب نمايد، دچار زيان شده است. برعكس اگر بازيكني فقط 6 امتياز به دست آورده باشد، ولي حريفش را از كسب امتياز محروم كرده باشد، قطعا موفق بوده است.
در تدارك براي مسابقه بايد هر يك از بازيكنان را از معدل گل حريف مستقيم آنها مطلع كنيم. هدف آن است كه جمع امتيازات كسب شده توسط بازيكن حريف از معدل گل هميشگي وي كمتر گردد. اگر بهترين بازيكن حريف داراي معدل گل 25 امتياز در هر مسابقه باشد و يار ما او را در 15 متوقف نمايد، بديهي است كه از نظر دفاعي، كار ارزنده اي صورت پذيرفته است.
عامل ديگري كه بازيكنان بايد بدانند، اين است كه دفاع ذاتا نسبت به حمله سلاحي قوي تر است. به ناچار مواقعي پيش مي آيد كه بازيكن در موضع تهاجمي، خارج از كيفيت مطلوب باشد يا به اصطلاح سر فرم نباشد. اما در موضع دفاعي، فقط وقتي اين حالت پيش مي آيد كه تمركز كافي يا فعاليت كافي وجود نداشته باشد. دفاع بيش از آنكه مقوله اي فيزيكي باشد، مقوله اي ذهني است و بيشتر نياز به قدرت ذهني دارد تا استعداد بدني. ما به بازيكنان مي فهمانيم كه دفاع در حقيقت يك "حالت" است. حالتي كه مدافع به وسيله آن به حريفش چنين مي گويد؛" نمي تواني بر من غالب شوي. من به تو اجازه اين كار را نمي دهم. تو ممكن است استعداد بيشتري داشته باشي، اما من بيشتر از تو تمرين كرده ام و الان هم نتيجه تمرينات سخت خود را خواهم ديد. "
البته هميشه نتيجه مثبت حاصل نمي شود. ممكن است در تيم مقابل بازيكناني با استعداد استثنايي وجود داشته باشند كه پس از تمرينات سخت به ميدان آمده باشند و در مصاف تن به تن موفقيتهاي زيادي به دست آورند. اما با وجود چنين شرايطي هم نبايد آن حالت دفاعي از بين برود، بلكه فقط شكل جديدي به خود مي گيرد حاكي از اينكه " دفعه بعد من خودم را بهتر آماده خواهم كرد. شديدتر تمرين خواهم كرد. دفعه بعد شكست نخواهم خورد. "
دفاع كردن در مقابل بازيكني كه تسليم نمي شود، كاري دشوار است. ما مي خواهيم، بازيكنانمان درست چنين حالتي داشته باشند؛ مخصوصا در دفاع فردي، ما بازيكناني مي خواهيم كه روحيه رقابت داشته باشند. بازيكناني كه در هيچ شرايطي تسليم نشوند. مهم نيست مقدار اختلافشان با حريف چقدر است. اينها بازيكناني هستند كه سرانجام به سطوح عالي دست مي يابند.
نكاتي پيرامون دفاع
1-تلاش كنيد براي حريف مزاحمت ايجاد كنيد تا او نتواند موقعيت مناسب براي دريافت توپ به دست آورد. 2- تلاش كنيد با حركات فريب دهنده دفاعي، حمله حريف را دچار تزلزل كنيد. 3- يكي از اصولي كه مدافع بايد به آن توجه كند، هوشياري است؛ پس مدافع بايد سعي كند كه يك بازيگر هوشيار باشد و حركات مهاجم را به خوبي زير نظر داشته باشد و بموقع عكس العمل نشان دهد تا غافلگير نشود. 4- سعي كنيد بعد از اصابت توپ به تخته يا حلقه، علاوه بر اينكه موقعيت حريف را براي تصاحب توپ خراب مي كنيد، يك موقعيت مناسب براي خودتان فراهم كنيد و توپ را كسب نماييد. 5- سعي كنيد زودتر از مهاجم به هوا نپريد؛ به عبارت ديگر فريب نخوريد. 6- در حين دفاع، صحبت كنيد و افراد تيم را از خطر حمله آگاه نماييد. 7- كنترل اعصاب و تعادل روحي براي كسب نتايج مثبت، بسيار با اهميت است. سعي كنيد آرامش خود را حفظ كرده، بر اعصاب خود مسلط باشيد تا بتوانيد به راحتي دفاع كنيد. 8- با بلند كردن دستها در مقابل حريف، امكان تمركز را براي انجام دادن يك شوت خوب از او سلب كنيد. 9- در زماني كه حريف صاحب توپ است، سعي كنيد بين او و حلقه واقع شويد. بخصوص وقتي كه توپ نزديك سبد است و احتمال گل زدن بيشتر است.
موقعيتهاي اصلي حمله اي و مهارتهاي مربوط به هر پست
علاوه بر مهارتهاي عمومي، هر پنج بازيكن بايد در موقعيتهاي حمله اي، مهارتهاي ثانويه مختلف و ويژگيهاي متفاوتي داشته باشند. ذيلا شرح مختصري از پنج موقعيت حمله اي ذكر مي گردد:
1- گارد راس (Point Guard) 2- گارد شوت زن (Shooting Guard) 3- فوروارد كوچك (Small Forward) 4- فوروارد قدرتي (Power Forward) 5- سانتر (Center)
1- گارد راس: اكثر سيستمها براي حمله و تاختن بازيكن طراحي شده است. اغلب به گارد راس، به عنوان بازيكن «1» اشاره مي شود. اين بازيكن معمولا بهترين كاركننده با توپ در گروه است. او بايد قادر باشد ضدحمله را رهبري كند. زيرا ضد حمله ممكن است در هر موقعيتي اعم از توپ ربايي،ريباند يا تهاجم به سبد، توسط يك مهاجم اتفاق بيفتد. اگر ضد حمله اي در ميان نباشد او بايد بتواند توپ را به زمين حريف بياورد و يك حمله نيمه زمين را عليه دفاع فشاري سازماندهي كند. گارد راس مجبور نيست يك امتيازآور بزرگ باشد. اما بايد قادر باشد كه خوب شوت كند. اين امر دفاع مقابل را مجبور مي كند تا از جاي خود حركت كند و براي پوشش دادن او اصطلاحا بيرون بيايد و او را در محيط اطراف كنترل كند و اجازه ندهد كه گارد راس آزادانه در ميدان جولان بدهد.گارد راس بايد يك پاس دهنده عالي باشد . توانايي او براي تبديل به يك بازيكن آزاد، بي دفاع و باز خيلي مهم است. همچنين قابليت او براي تخمين پيشبرد و روند بازي مهم است و بالاخره براي ساختن پاسهاي كمكي اهميت دارد. او بايد افراد هوشمند تيم را وادار كند به طرف بازيگر چيره دست حريف بروند و توانايي مشاركت دادن همه بازيكنان در تهاجم را داشته باشد. وي بايد قادر باشد نفوذ كند، دفاع را جلب كند و تمام كننده خوبي باشد. منظورم از تمام كردن اين است كه او بايد اطمينان حاصل كند كه تهاجم، چه بوسيله ضد حمله و چه نفوذ، يك ضربه قابل توجه را در بر خواهد داشت. بازيكن «1» بايد ذكاوت خواندن دفاع و تنظيم متقابل حمله را داشته باشد. گارد راس نمونه كسي است كه از جهات فراوان در زمين، خود يك مربي باشد.
2- گارد شوت زن: بازيكن «2» يا گارد شوت زن از نظر جثه بزرگتر از ساير گاردهاست . بازيكن «2» معمولا از بهترين شوت زنهاي پيراموني و دومين كاركننده با توپ به نحو مطلوب مي باشد. او بايد يك دريافت كننده خوب باشد. چون غالبا پاس اول را براي آغاز حمله دريافت مي كند. بنابراين، بايد يك پاس دهنده خوب نيز باشد تا بتواند تهاجم را تداوم و گسترش بخشد و از فرصتها براي رساندن توپ به محدوده داخلي و به بازيكنان « پست » استفاده نمايد. بازيكن « 2 » مشابه گارد راس بايد قادر باشد يا در ضد حمله و يا به وسيله ارسال توپ به منطقه بيروني و به همبازيهاي حاشيه اي ، بازي را شكل داده، يا به پايان برساند. به علاوه،بازيكن در موقعيت «2» مي تواند از راه دنبال كردن شوت و يا نفوذ از سمت ضعيف دفاعي حريف، موقعيتهاي مناسب ريباند را كسب كند و ريباندها ي تهاجمي خوبي به چنگ آورد.
3- فوروارد كوچكتر: معمولا اين بازيكن بزرگتر از گاردها خواهد بود،اما شايد از نظر سرعت و كار با توپ، قدري تفاوت داشته باشد. بازيكن «3» بايد بسياري از مهارتهاي گارد راس را دارا باشد و بتواند توپ را خوب حفظ كند. از وي خواسته مي شود تا بعضي اوقات به گاردها كمك كند تا دفاع را بشكند. بازيكنان «3» بايستي بتوانند به خوبي پاس بدهند. بعضي اوقات اين بازيكن بهترين پاس دهنده تيم است، زيرا مزيت قد بلند او نسبت به گاردها، راه را بيشتر باز مي كند تا توپ را پاس بدهد. او بايد قادر باشد از بيرون شوت كند تا به بازيكنان «1» و «2» كمك نمايد تا يك دفاع منطقه اي را در ناحيه مشخصي از زمين پايه ريزي كنند. منطقه تمايز بازيكن «3» از ساير گاردها، ناحيه ريباند حمله اي است. فوروارد كوچكتر بايد ريباند كننده حمله اي خوبي باشد. از «3» موقعيت حمله اي ، بازيكن شماره «3» غالبا امكان انجام بهترين شوت را به دنبال يك ريباند حمله اي دارد؛ زيرا حريفان روي بلوك كردن سانتر و فوروارد قدرتي متمركز مي شوند.
4- فوروارد قدرتي: اين فرد بايد يكي از درشت ترين و قويترين بازيكنان تيم باشد. بنابراين، يكي از مسلط ترين ريباندكننده ها در دفاع و حمله نيز هست. فوروارد قدرتي بايد يك بازيكن فيزيكي باشد. هر تيم به اين حضور فيزيكي نياز دارد و به خاطر اندازه و قدرت بازيكن «4» است كه وي مي تواند غالبا اين حضور را تامين كند. مانند گاردها و بازيكن «3»، فوروارد قدرتي بايد بتواند توپ را به نحو مطلوب حفظ و نگهداري كند و يك پاس دهنده و دريافت كننده خوب باشد.اين اندازه و قدرت بايد او را قادر سازد تا در داخل « منطقه بلوك » توپ را تصاحب ( پست آپ ) كند و توپ را به طرف سبد رانده، يك شوت راحت انجام دهد و يا يك خطا از حريف بگيرد.
5- سانتر: در اكثر مواقع، سانتر قلب تيم خواهد بود. به خاطر داشته باشيد كه بازيكن«5» بايد مانند فوروارد قدرتي، بهترين ريباند كننده و يا دومين ريباند كننده خوب تيم باشد. برخلاف بازيكنان پيراموني، سانتر بايد قادر باشد به سبد بازي پشت كند و در داخل ( منطقه تهديد به گل ) استوار و محكم باشد. لذا بايستي با سانتر خود كاركنيد تا او فرصت يابد به طور پيوسته با حركات اساسي در داخل منطقه خود كسب امتياز كند. بدين علت بازيكن «5» غالبا در بين شلوغي و رفت و آمد، شوت مي كند و معمولا بيشترين خطاها بر روي او انجام خواهد شد. لذا سانتر بايد يك شوت كننده خوب از منطقه پرتاب آزاد پنالتي باشد (همانگونه كه همه بازيكنان بايد شوت زنهاي خوب از ناحيه پرتاب آزاد پنالتي باشند.) شوتهايي كه نزديك سبد انجام مي شوند، بالاترين ميزان شوتها هستند. بنابراين، قسمت اعظم حمله بايد به گونه اي طراحي شود كه توپ در ناحيه داخلي به سانتر برسد.
بازيكنان پست (دروني) و پيراموني (Perimeter, Post)
در مجموع بازيكنان را به دو گروه پست و پيراموني تقسيم مي كنيم: بازيكنان پيراموني به افرادي اطلاق مي شود كه قادرند رو به سبد به طور موثر بازي كنند. بازيكنان پست به كساني گفته مي شود كه قابليت نفوذ به داخل را دارند و پشت به سبد بازي مي كنند. همان گونه كه مي دانيم، امروزه مهارت بازيكنان روز به روز افزايش مي يابد و شما ورزشكاران بسياري را خوهيد يافت كه قابليت بازي در محدوده پيراموني و نيز در نقش پست را دارند. امروزه بازيكنان چند منظوره بي نهايت ارزشمند هستند.
عوامل موثر در ارزيابي بازيكنان و تيم در مسابقات بسكتبال
تعداد بازي انجام داده (Games Played) دقيقه كل بازي انجام داده (Minutes Played) امتياز كل كسب شده (Total Points) امتياز كسب شده در هر بازي(Points Per Game) گلهاي منطقه اي به ثمر نشسته (Total Field Goals Made) شوتهاي 2 امتيازي به ثمر نشسته (2Points Field Goals Made) شوتهاي 3 امتيازي به ثمر نشسته (3Points Field Goals Made) پرتابهاي آزاد به ثمر نشسته (Free throws Made) ريباندهاي حمله اي (Offensive Rebounds) ريباندهاي دفاعي (Defensive Rebounds) مجموع ريباندها (Total Rebounds) پاس منجر به گل (Assists) توپ ربايي(Steals) توپ از دست رفته (Turn overs) بلاك شوت ( برگرداندن توپ شوت شده به سمت سبد ) (Blocked Shots) خطا (Fouls) امتياز حاصل از ضد حمله (Fast break poin
مطالب مشابه :
جزوه دانش افزایی بسکتبالگروه تربیت بدنی شهرستان راز - جزوه دانش افزایی بسکتبال مقررات و قوانين بسكتبال. 1- تعريف:
آموزش مهارتهای پایه بسکتبالبديهي است كه ارائه يك بازي خوب و زيبا در بسكتبال ، مستلزم تسلط بر مجموعه جزوه درس آسیب
جزوه تربیت بدنی سوم دبیرستانبراي مثال بازي بسكتبال را در واقع شما نمي بينيد و در جزوه سال اول ودوم به بررسي پشت گرد
جزوه تربیت بدنی اول دبیرستانجزوه تربیت بدنی اول اين آسيب درميان افرادي كه فوتبال، هاكي،بسكتبال و واليبال بازي مي
جزوه سال اولجزوه سال اول. جزوه اين آسيب درميان افرادي كه فوتبال، هاكي،بسكتبال و واليبال بازي مي كنند
جزوه درس زبان مقدماتیوبلاگ زمان دانشگاه که تعطیلش نکردم - جزوه درس زبان مقدماتی نمي توانم خوب بسكتبال بازي
دروس اول دبیرستانجزوه فصل اول درس مثال1: 10 دقيقه بازي بسكتبال چه مقدار انرژي نياز دارد؟
بررسی سیستم های قدرتبسكتبال*اخبار روز*دانلود كليپ* جزوه دینامیک سیستم های قدرت . فایلهای امتحانی مباحث ویژه .
پاس بیسبالیتاريخچه بسكتبال. ابعاد زمین و توپ جزوه آموزش گام به گام
برچسب : جزوه بسكتبال
|
|
|
|