صحیفه‌ی سجادیه معجزه‌ی اهل البیت (علیهم السلام)

4707-j.jpg 

 

صحیفه‌ی سجادیه

معجزه‌ی اهل البیت (علیهم السلام)

 

 

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين
و صلّي الله علي سيّدنا و نبيّنا حبيب قلوبنا و طبيب نفوسنا
أبي القاسم المصطفي محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم و علي أهل بيته الطّيّبين الطّاهرين
صلاةً ترغمُ انوفَ الجاهدين الّلهمّ وفّقنا للعلم و العمل به
 

 

... امروز این ربع ساعتی که باقی هست به علّت این که فاضل ارجمند جناب حجّت الاسلام و المسلمین حاج شیخ غلام علی از تایلند آمده‌اند و در مجلس درسمان هم حضور دارند و یک کار بسیار عالی هم ایشان انجام داده‌اند، یک تُراث ماندنی برای مکتب اهل بیت که بسیار ارزشمند است این یک ربع را اجازه بدهید من یک نکته‌ای را عرض بکنم که انشاءالله برای همه‌مان مفید باشد و استفاده ببریم.

 

کار ماندنی ایشان که از نیروهای فاضل شیعه‌ی تایلند هستند با زحمت زیاد برگردان و ترجمه‌ی صحیفه‌ی سجّادیه‌ است به زبان تایی که باعث شده این تُراث بزرگ اهل بیت عصمت و طهارت انشاءالله به دست دیگران برسد و استفاده‌ی فراوانی از این منبع معارفی اهل بیت برده باشند.

دو خصوصیّت از خصوصیّات ادعیه‌ی اهل بیت

بدین مناسبت اجازه دهید دو خصوصیّت از خصوصیّات ادعیه‌ی اهل بیت را عرض کنم و از کار ایشان هم که حضور دارند تقدیر کنم و جلسه را خاتمه دهیم.

 

حضرت امیر (علیه الصلاة و السلام) در روایتی دو خصوصیّت مهم برای دعا برمی‌شمارند که این دو خصوصیّت دقیقاً محتوای ادعیه‌ی اهل بیت را ترسیم می‌کند.

 

خصوصیّت اوّل: الدعا مفتاحُ الرَّحمة

اوّلاً عرض کنم کلمه‌ی «دعا» در روایات ما یا در آیات قرآن که به کار می‌رود گاهی به معنای مصدری است؛ یعنی «دعا کردن». گاهی به معنای اسم مصدری است یعنی «آن دعایی که از اهل بیت صادر شده است». باید به حکم قرائن چه قرینه‌ی لُبّیّه چه قرینه‌ی لفظیّه فهمید که این دعا در روایت به معنای مصدری است یا اسم مصدری.

 

حضرت امیر یک حدیثی دارند که به اعتقاد من از این بهتر نمی‌شود خصوصیّات دعا را بیان کرد.

حضرت می‌فرمایند:

«الدُّعاءُ مفتاحُ الرَّحمَة.».

(دعا کلید رحمت است.)

 

یعنی در نگاه عرفانی هر رحمت رحیمیّه‌ای که از ذات مقدّس حقّ بخواهد به بندگان برسد و بندگان بخواهند این رحمت را بگیرند یک کلید بیشتر ندارد؛ کلیدش دعاست.

 

آیه‌ی قرآن هم دقیقا این خصوصیّت را بیان می‌کند:

«قُل ما یَعبَاء بِکُم ربّی لولا دُعائُکُم»

اصلاً اگر خدا توجّهی به شما دارد به‌خاطر دعاست.

این خصوصیّت اوّل که دعا مفتاحُ الرَّحمة هست.

پس انسان هر رحمتی که از خدا می‌خواهد باید از کانال دعا باشد.

 

خصوصیّت دوم: الدعا مصباحُ الظُّلمة

این خوب است ولی خصوصیّت دوم مهم است.

حضرت امیر می‌فرمایند:

«الدُّعاءُ مفتاحُ الرَّحمة و مصباحُ الظُّلمة.».

«الظُلمة» اطلاق دارد. حضرت می‌خواهند بفرمایند تاریکی‌های مختلف به سراغ انسان می‌آید؛ تاریکی فکری، تاریکی اعتقادی، تاریکی تربیتی، ظلمت اخلاقی، ظلمت اجتماعی همه‌ی این ظلمت‌ها را اگر کسی می‌خواهد تبدیل به نور کند «الدُّعا مصباحُ الظُّلمة» چراغیست که به کمک این چراغ همه‌ی تاریکی‌های انسان تبدیل به نور می‌شود.

 

شما تعریفی بهتر و جامع‌تر و شامل‌تر از ادعیه‌ی اهل بیت از این جمله پیدا نمی‌کنید.

اگر کسی در ادعیه‌ی شیعه دقّت کند تمام بن‌بست‌های اعتقادی، اخلاقی، تربیتی، علمی، اجتماعی انسان با دقّت در دعاهای اهل بیت تبدیل به نور می‌شود.


آن وقت علّت هم دارد. ببینید مخاطب به روایات اهل بیت مردم‌اند. در خطاب به مردم یک قانون عقلی، عقلایی و عرفی هست که «کَلِّمِ الناس علی قَدرِ عُقولِهِم» با مردم باید جوری صحبت کرد که بفهمند. لذا در غیر از روایات احکام که شامل و عام برای همه‌ی مردم است در سایر روایات که آموزه‌های اخلاقی، عقائدی، تربیتی، اجتماعی بیان شده است چون مخاطب به خطاب خاص بوده ائمّه عقل مخاطب را در نظر می‌گرفتند.

لذا حتّی در روایات اعتقادی بعضی وقت‌ها می‌بینید جواب‌ها یک کم مختلف است.

اختلاف در جواب‌ها را در آن‌جا حمل بر تعارض نکنید به خلاف فقه که حمل بر تعارض می‌شود.

آن‌جا حمل بر عدم بضاعت مخاطب باید کرد.

در اصول کافی راوی از امام سؤال می‌کند آقا آیا خدا می‌تواند این جهان را در یک تخم مرغ قرار بدهد که نه دنیا کوچک بشود نه تخم مرغ بزرگ بشود؟

همان شبهه‌ای که زنادقه از اوّل این شبهه را درانداخته بودند تا قدرت خدا را مضیّق کنند.

در اصول کافی می‌بینید امام صادق یک جور جواب می‌دهد. به طرف می‌فرماید: شما به چشمت نگاه کن. چشم تو خاصیّتش چیست؟ وقتی نگاه می‌کنی همه‌ی دنیا را می‌بینی نه عدسی چشمت بزرگ شده و نه دنیا کوچک. طرف می‌گوید: به به.

همین سؤال را از امام صادق در کتاب توحید صدوق ببینید.

یک کس دیگر سؤال می‌کند.

امام چه جوری به او جواب می‌دهند؟

می‌فرمایند: آقا این که تو گفتی محال است. محال لاشیئ است. قدرت خدا به لاشیئ تعلّق نمی‌گیرد.

این جواب دقّی علمی فلسفی را یک جا می‌دهند آن جواب عرفی‌ای که آدمی که بحث فلسفه نخوانده به شکل دیگر.

در روایات مخاطب در نظر گرفته می‌شود لذا روایات سعه و ضیق دارد، اُفت و خیز دارد.

 

امّا در دعاها مخاطب ادعیّه خداست،

اهل بیت با او کار دارند،

با کسی که می‌دانند هنوز به ذهنشان خطور نکرده او می‌داند،

علّامُ الغیوب است،

به علم حضوری همه‌ی اشیاء در نفس او حاضر است،

چون در دعا این‌جوریست وقتی اهل بیت با خدا حرف می‌زنند اوج همه‌ی معارف اهل بیت است.

لذا اوج عرفان را که همه‌ی عرفای عالم باید آن‌جا پای برهنه بیایند بنشینند در دعای عرفه‌ی امام حسین (علیه السلام)، دعاهای امام سجّاد (علیه السلام) می‌بینید.

دیگر این‌جا با مردم حرف نمی‌زنند که «کَلِّمِ الناس علی قَدرِ عُقُولِهِم» باشد، این‌جا با او حرف می‌زنند. لذا اوج استدلال‌های فلسفی و عرفانی را در یک لَمحه به کار می‌برند.

«بِکَ عَرَفتُکَ وَ انتَ دَلَلتنی علیک و لولا انت لم اعرِف ما انت»

یک دنیا مطالب عرفانی را در دو کلمه جای می دهند؛ چون مخاطب اوست.

لذا واقعاً ادعیه‌ی اهل بیت مصباحُ الظلمة هست.

یعنی هر تاریکی‌ای را که انسان احتمال بدهد، هر شبهه‌ای که به انسان هجوم کند اگر به ادعیه‌ی اهل بیت توجه کند جوابش را از ادعیه‌ی اهل بیت می‌تواند بگیرد.

 

و دقّت کنید خصوصیّات زیبای مکتب اهل بیت را که این‌قدر تأکید می‌شود بر دعای مأثور.

شما فرق بین عرفان اهل بیت را با عرفان پوچی که برخی از متصوّفه ادّعا می‌کنند ببینید.

آن‌ها دستشان منقطع از این مطالب بلند است لذا عرفای مکتب خلفا هم دعاهایی اختراع می‌کنند که یَضحَکُ به الثکلی [مادر بچه مرده هم به او می‌خندد.]. مَنهَلُ الواردین، الازکار نووی، کتب دیگرشان را ببینید یک دعاهایی اختراع می‌کنند که من در سودان برای یکی از عرفای آن‌جا یک متنی از این دعاها را خواندم گفتم تو واقعاً این‌جا را بخوانی می‌خندی یا ارتباط با خدا پیدا می‌کنی؟ این عبارت‌ها چیه این‌ها گفته‌اند.

در ادعیه‌ی اهل بیت دقّت کنید مرتّب تأکید می‌شود به این که «الدّعاءُ بالمأثور» دعا از پیش خودتان اختراع نکنید.

در وسائلُ الشیعة ببینید راوی عبد الرحمن است می‌آید خدمت امام صادق (علیه الصلاة و السلام) عرض می‌کند آقا دعایی اختراع کرده‌ام.

امام می‌فرمایند: «دَع مِن اِختِراعِک.» اختراعت را رها کن، او را بگذار کنار. بیا این‌جا «نحن اسماءُ اللهِ الحُسنی.» ما مظهر اسماءُ الله هستیم. «عیشُ العلم و موتُ الجهل اُمراءُ الکلام» دعا می‌خواهی بیا این‌جا «دَع مِن اِختراعِک» اختراعت را بگذار کنار. بیا این‌جا یاد بگیر.

برای چی؟

برای این‌که این مطالب بماند. تا آن‌گاه که عقول بشر تکمیل شد نگاه به این مطالب کند انواع معلومات را از این‌ها استخراج کند، درست مثل قرآن.

مگر روایت از امام سجّاد (علیه الصلاة و السلام) نداریم که حضرت می‌فرمایند: خداوند می‌داند که در آخرُ الزمان عدّه‌ای می‌آیند عقولشان تکمیل شده است. لذا سوره‌ی قل هو الله احد الله الصمد و سوره‌ی حدید آورده است. خطاب به آن مردم می‌کند نه برای شما. این‌ها برای عقولی است که در آخرُ الزمان می‌آید که خود این معجزه است که آن زمان امام سجّاد (علیه الصلاة و السلام) ‌فرموده است روزی می‌رسد آخر الزمان عقل بشر تکمیل می‌شود. لذا خدا سوره ی قُل هو الله احد و سوره‌ی حدید را آورده است که آن روز بشر به این مطالب علمی نگاه کند، لذّت ببرد و استفاده کند.

در ادعیه‌ی اهل بیت (علیهم السلام) اگر دقیقاً روی دعای به مأثور توجّه می‌شود به این خاطر است که همه‌ی حقائق بلندی که اهل بیت تحت عنوان مصباحُ الظلمة در ادعیه بیان کرده‌اند این‌ها یک روزی بیاید یک عدّه این‌ها را کنار هم بگذارند استفاده کنند.

 

عظمت صحیفه‌ی سجّادیّه

و آن وقت در عظمت صحیفه‌ی سجّادیّه همین بس که الفضلُ ما شَهِدَت به الاعداءُ.

شیخ جوهر طنطاوی با آن سعه‌ی علمیش اواخر عمرش صحیفه را می‌بیند نامه می‌نویسد به علماء شیعه:

 

«مِن الشقاء انّنی الی الآن لم اَقِف علی

هذا الأثرِ القیّمِ الخالدِ مِن مواریث اهل

بیت النبوّة و کلّما تأمَّلتُ فیه رأیتُهُ فوق

کلام المخلوق و دون الکلام الخالق».

 

می‌گوید از بدبختی من است که این همه سال از عمرم گذشته است به این اثر قیّمِ خالد و ارزشمند از اهل بیت پیغمبر دست نیافته‌ام. هر چه نگاه می‌کنم در صحیفه می‌بینم مخلوق که نمی‌تواند این‌جور حرف بزند، اگر بگویم خالق است این مرد که غلو کردم همین قدر باید بگویم این کلام از کلام مخلوق بالاتر و از کلام خالق پایین‌تر است.

 

او گفته مِن الشقاء چون صحیفه را نمی‌شناخته دوستان ما چند تا شقاء باید برای خودمان بگوییم که می‌دانیم صحیفه را، می‌شناسیم امام سجّاد را ولی هیچ‌گاه توجّه به این ادعیه‌ی بلند نمی‌کنیم تا یک مصباحُ الظلمة به دستمان باشد و این چراغ را بگیریم و در تاریکی‌ها مسیر راهمان باشد.

 

عبد المنعم حسن یک خِرّیجِ کُلّیّةُ الحقوقِ دانشگاه سودان هست. شیعه شده. یک کتابی نوشته عنوان کتابش این است «بنور فاطمةَ اهتدینا» (به نور فاطمه هدایت شدیم.)

در یک فصلی از این کتاب عبد المنعم حسن بحثی را باز می‌کند می‌گوید یکی از معجزات بزرگ اهل بیت صحیفه‌ی سجّادیّه است، چنان‌چه قرآن معجزةُ النبیست صحیفه‌ی سجّادّیة معجزه‌ی اهل بیت است.

آن وقت فصلی را باز می‌کند که

چرا اندیشمندان ما چون این تُراث از اهل بیت است

و حِقدِ نسبت به اهل بیت دارند سعی نمی‌کنند

صحیفه‌ی سجّادیّه در بین مسلمان‌ها و مردم جا پیدا کند.

 

چرا دکتر غِفاریِ سلفیِ ضدِّ شیعه یکی از همّتهایش و آخرین کارهایش این است که کتاب بر علیه صحیفه‌ی سجّادیّه بنویسد.

برای چی؟

می‌داند تأثیر صحیفه‌ی سجّادیّه را در نفوس دیگران.

لذا دکتر غِفاری کتاب می‌نویسد که آقا کی گفته صحیفه‌ی سجّادیّه از امام سجّاد است؟

شروع می‌کند شبهه پراکنی نسبت به صحیفه‌ی سجّادیّه.

لذا می‌طلبد توجّه به این مصباحُ الظلمة داشته باشیم.

 از آقای حاج شیخ غلام علی تشکر می‌کنیم که این زحمت را کشیدند.

من می‌دانم در جنوب شرق آسیا عرفان‌های مختلف بی‌داد می‌کند و اگر در منطقه‌ای که از مراکز عرفان بوداییست عرفان صحیح اهل بیت به دست مردم برسد قلوب بسیار زیادی جذب این معارف اهل بیت می‌شوند.

زحمت زیادی کشیدند در ترجمه‌ی صحیفه‌ی سجّادیّه.

من خواهشم این است که در تبویب و تبیین صحیفه تلاش‌های عمده‌ای را ساماندهی کنند، موضوعات مختلفی از مباحث اجتماعی، تربیتی، اخلاقی، عرفانی را بگیرند. انظار دیگران را مطرح کنند بعد یک مقطع از صحیفه‌ی سجّادیّه را بیاورند، مقارنه کنند تا عمق عرفان شیعی و عمق عظمت اهل بیت (علیهم السلام) برای دیگران روشن بشود.

صدقه‌ی جاریه‌ی بزرگی داشته‌اند ایشان و تا روزی که این کتاب و این باز گردان دست افراد باشد و از این ترجمه استفاده کنند انشاءالله اجر و ثواب صدقه‌ی جاریه را می‌برند.

امیدواریم ایشان و سایر علماء تایلند هم توفیق در راه بسط و گسترش مکتب تشیّع داشته باشند و از ایشان و از همه‌ی دوستان عذرخواهی می‌کنم که وقتتان را گرفتم.

والسلام علیکم و رحمة الله.        

 منبع : http://ostazona.blogfa.com/


مطالب مشابه :


می خواهم روضه فرهنگی بخوانم .....

شان است حرکت می کنند انها چقدر سه ساله جوان می ناممتان که جوانید اما معجزه حضرت عشق




دعانویس

«نوشتن دعاهایی که از حضرات غالب کتاب‌هایی که به آن استناد میکنند، اعتباری معجزه قران




دعانویس

«نوشتن دعاهایی که صحیح نیست و غالب کتاب‌هایی که به آن استناد میکنند دعاهای معجزه




صحیفه‌ی سجادیه معجزه‌ی اهل البیت (علیهم السلام)

اختراع میکنند که یک دعاهایی اختراع میکنند که من این معجزه است که آن




دعاهایی که اجابت نمی‌شوند!

دعاهایی که اجابت معجزه قرآن و خداوند را نسبت به خود تلقی میکنند و از دعا مأیوس می




اقسام دعا

مؤمنین از چه قسم دعاهایی استفاده می کنند ادعیه منسوبه که منسوب به رسول خدا و معجزه قرآن




حدیث کسا

یکی از دعاهایی که برای موشک باران می کنند و مردم شهر است که می




مضطر کیست که دعایش مستجاب است؟!

باغ معجزه - مضطر کیست که اعتراض می کنند و می گویند چرا دعاهایی را مستجاب می




دعاهایی که سریع اجابت می شوند

دعاهایی که سریع اجابت می آن را در جای دیگری جستجو می کنند فواید و آثار معجزه




برچسب :