حسابداری و زکات


 مقدمه:مباحث مربوط به حسابداري اسلامي چندي است كه در بين كشورهاي اسلامي رواج يافته وعلي الخصوص ريشه هاي آنرا بايد در مباحث بانكداري اسلامي وعقود اسلامي جست .علي ايحال اينكه رسيدن به اين مقصود توهم است يا يك واقعيت آينده بيان واقع بينانه اي است از انچه كه بر سر اين مباحث خواهد امد.به هر حال كشورهاي اسلامي بدشان نمي آيد كه موضوعات گوناگون را اسلاميزه كنند تا مگر كور سوئي براي عرض اندام در قبال كشورهاي غربي يافته باشند.از اين گونه مفاهيم مي توان به بانكداري اسلامي، اقتصاد اسلامي، حسابداري اسلامي و اخيرا نيز در گفته ها از خودرو اسلامي سخن به ميان آورد .اين گونه سخن گفتن وارزشي كردن چيزها معلوم نيست چه بر سر اسلام ومسلمين آورد و يا چگونه گفتمان تمدنها را به كوفتمان تمدنها ونظام هاي ارزشي بدل خواهد كرد اما فعلا براي تقويت پوشالي اينكه ما هم چيزي در بساط داريم شايد كاربرد پيدا كند .هر چند ذكر اين نكته ضروري است كه آوردن پسوند اسلامي به خودي خود علم حسابداري نيست ولي مي تواند به مفهوم شاخه اي از اين علم به منظور اشتباه نشدن با ساير تخصص هاي موجود در اين علم كه گزاره هاي منحصر به فرد خود را دارد، تلقي شود.حسابداری اسلامی را می توان اینگونه تعریف کرد که : عبارت است از فرایند شناسایی، اندازه‌گیری و گزارشگری مشروعیت فعالیتهای مالی که برای تصمیم‌گیری، محاسبـه زکات و محاسبه سود واقعی عملیات سرمایه‌گذاری اسلامی براساس دستورات اسلام، مفید باشد.در محافل دانشگاهي و مراجع حرفه‌اي كشورهاي مسلمان مدتي است كه بحث حسابداري اسلامي مطرح کرده و در اين زمينه سمينارهايي نيز برگزار شده است. گروهي از حسابداران مسلمان معتقدند بنابه ملاحظات جهان بيني اسلامي و غربي، حسابداري سنتي كه مبتني‌بر جهان‌بيني غربي است نمي‌تواند پاسخگوي تأمين نيازهاي گزارشگري مالي در كشورهاي اسلامي باشد. لذا حسابداران مسلمان بايد در كشورهاي اسلامي تعريفی از حسابداري اسلامي ارائه كنند و با تبيين اهداف و خصوصيات حسابداري اسلامي، الزامات گزارشگري را روشن كنند. در اين زمينه تحقيقاتي انجام شده است كه نتايج آنها همه در يك جهت نمي‌باشد.گروه ديگري از حسابداران مسلمان اصرار دارند كه حسابداري اسلامي يا غربي ندارد، اگر حسابداري اسلامي مطرح شود قاعدتاً حسابداري مسيحي يا حسابداري يهودي هم مي‌تواند مصداق داشته باشد. جان‌كلام مخالفان حسابداري اسلامي اين است كه حسابداري، حسابداري است. در اين تحقیق تلاش بر اين است كه اين ديدگاهها در چارچوب شرايط محيطي ايران بررسي شود و نهايتاً تحليلي از ديد نگارنده ارائه گردد.حسابداری از دیدگاه قرآن کریم :قرآن مجید که کلام الهی و راهنمای بشر و معجزه پیامبر اعظم (ص) است و از آنجا که این کتاب به اعصار خاصی تعلق ندارد و با وجود آنکه خداوند متعال آن را در برابر تحریف محافظت می نماید و در رابطه با تمام موضوع های اصلی و حیاتی دنیا از جمله حساب و غیرحساب در این دنیا و آخرت سخن به میان  آورده است. در کل قرآن مجید که دارای 114 سوره و 6236 آیه در حدود 604 صفحه می باشد. 38 باراز کلمه حساب و مشتقات آن در رابطه با موضوع های گوناگون و در سوره های مختلف بالغ بر 37 سوره که شامل 22 سوره مکی و 15 سوره مدنی می باشد از این عبارات استفاده شده است و با وجود اینکه ما در کشوری مسلمان و معتقد به روز حساب هستیم در مقولاتی همچون حساب‌دهی و حساب‌کشی با توجه به اهمیتی که خداوندبه حساب و غیر حساب می دهد و در قرآن برای بشر یادآوری کرده است باید به دقت به حساب و کتاب در زندگی توجه نموده و علی الخصوص شاغلین در حرفه حسابرسی و حسابداری تذکرات قرآنی را در حرفه خود لحاظ کنند. مرحله حسابرسی در قیامت از نظر قرآن :یکی از مراحلی که در قیامت داریم، مرحله حساب است، این یکی از مواقف و منازل قیامت است، یعنی ازاعمال و رفتاری که انسان در دنیا نموده است حساب می کشند، و بدانها رسیدگی می کنند. آیاتی که در قرآن مجید راجع به حساب آمده است بسیار است؛به لَحْن های مختلف و مضامین متفاوت.وَ الَّذِینَ کَفَرُو´اأَعْمَـ"لَهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْـَانُ مَآءً حَتَّی إذَاجَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَ وَجَدَ اللَهُ عِنْدَهُ فوفّیه حِسَابَهُوَاللَهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ؛)) آن کسانی که کافر شده اند، اعمالشان همچون سراب است که شخص تشنه آن را آب می پندارد. و آن سراب در زمینی خشک واقع است، بطوریکه چون تشنه کام خود را بدانجا رساند هیچ آبی نیابد؛ و خداوند را آنجا می یابد، و خداوند بطور کامل از او حساب می کشد؛ و خدا بسرعت به حساب ها رسیدگی میکند))  (آیه 39 سوره نور(.یعنی افرادی که کافرند، کردارشان أصالت و واقعیّتی ندارد، و همچون آب سیراب کننده نیست، و مُنتج نتیجه و مُثمر ثمر نیست؛ بلکه همچون سراب آب نماست، که هر چه در آن سرزمین بیشتربه دنبال آب بگردند کمتر می یابند. عمرشان سپری میگردد و چیزی دست آنها را نمیگیرد، و این عالم تشنه کام با جگری سوخته و عطشان آهنگ رحیل می نمایند. و عمر و سرمایه حیات هم از دست رفته و خدا حاضر است، و در آنجابه  حساب میرسد. چه کردی؟ چرا دنبال باطل رفتی؟ چرا از اب حقیقت خود را سیراب نکردی؟نحوه حسابرسی و حسابداری اعمال در قیامت :((اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَ هُمْ فِی غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ؛حساب مردم به انها خیلی نزدیک شده است؛ ولی آنها پیوسته در حال غفلت بسر میبرند و اعراض میکنند)) (ابراهیم/1).حساب بسیار نزدیک است، چون بین مردم و بین حساب آنها هیچ فاصله ای نیست. بین انسان و مردن او هم فاصله ای نیست. حالا بفرمائید فاصله باشد؛ هر چه باشد باز هم کوتاه است، چون ما به سمت حساب نزدیک میشویم، هر چه هم دور باشد. چون هر لحظه ای که میگذرد نزدیک میشویم، پس نزدیک است؛ دور چیزی است که گذشته و رفته و دیگر انسان به چیز دسترسی ندارد. این سالهای عمر ما که گذشته است بسیار دور است، چون طیّ شده و دوره ها گذشته است و قابل بازگشت نیست؛ پس بسیار دور است. حتّی همین یک ساعتی که الان از ما گذشته است با آنکه یک ساعت بیشتر طول نکشیده امّا خیلی دور است؛از این جهت که گذشته و دیگر پیدا نمیشود. آیا کسی میتواند این ساعتی را که گذشته است پیدا کند؟ آیا میتواند چرخ زمان را برگرداند و آن ساعت را مشهود خود ببیند؟ این محال است. چرا؟ چون اگر بخواهد برگردد باید عالم برگردد. این یک ساعت ازهمه موجودات طبیعی و مادّی گذشته و اگر بخواهد برگردد، تمام آن سلسله علل و معلولاتی که دست به دست یکدیگر داده اند تا این زمان را از این ساعت به این ساعت آورده اند همه باید برگردند، و مشیّت الهیّه درباره آنها باید تغییر کند، و این محال است؛ پس محال است کسی بتواند یک دقیقه قبل را برگرداند.بنابراین همین یک دقیقه قبل با اینکه یک دقیقه بیشتر نیست ولی خیلی دور است، چون دسترسی بدان نیست. امّا حساب بسیار نزدیک است. چون پیوسته ما بسوی حساب میرویم، گر چه عمر ما بقدر عمر حضرت نوح باشد که نهصد و پنجاه سال در میان قوم خود زندگی نمود. بالاخره امری است شدنی که باید تحقّق پذیرد. خود حضرت نوح هم که این مقدار را در بین قوم زیست نمود، هر لحظه بسوی نقطه أجل نزدیک میشد  و به حساب میرسید. ما هم عمرما به اندازه ای باشد که فرضاً از ان مقدار هم زیاده باشد بالاخره یک مُهری بر پیشانی ما زده شده است که باید بمیریم، واز حساب برسیم.کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ وَ یَبْقَی " وَجْهُ رَبِّکَ ذُوالْجَلَـالِ وَ الاْءِکْرَامِ؛ هر چیزی که روی زمین است دستخوش بوار و فنا و هلاکت است، و فقط وجه الله که صاحب جلالت و کرامت است باقی میماند» (آیه 26 و 27 سوره رحمن).پس فنا برای ما هم هست، ما هم باید بسوی خدا و بسوی حساب برویم؛ هر چه دور باشد نزدیک است . امّا آنان در غفلت بسر میبرند، و پیوسته در حال اعراض میباشند.پیوسته میگویند: فلان کس مُرد، فلان کس چه شد؟ امّا خودشان هیچ تکانی نمی خورند که شاید آن حسابها برای ما هم باشد، و آن مرگ و میر به سراغ ما هم بیاید؛ اگر بیاید طبعاً آن حسابهائی را که انها دارند ما هم خواهیم داشت.حسابداري اسلامي در سطح نظري :شايد آنچه كه به‌عنوان تفاوت بنيادي محيطي قابل طرح است حضور دين در زندگي فردي و تجزيه آناز مسائل اجتماعي است. در كشورهاي اسلامي نقش تعاليم اسلامي در زندگي جمعي پر‌رنگ مي‌باشد و در قوانين و مقررات حكومت‌داري، قرآن و سنت درنظر گرفته مي‌شود.بعضي از صاحبنظران مبانـي اقتصـاد اسلامي را بـا اقتصـاد غـربـي كـامـلاً متفاوت مي‌داننـد. در اسـلام انسـان امانـت‌دار است. درصورتي كه در غرب، انسان مالك نهايي شناخته مي‌شود. لذا پاسخگويي نهايي مسلمان از مسائل مالي در برابر خداوند است و چنين پاسخگويي از طريق زكات و خمس در عمل پياده مي‌شود. در غرب حداكثرسازي سود، فردگرايي، منافع شخصي زيربناي حركتهاي اقتصادي است اما يك‌مسلمان پایبند به ارزشهاي اسلامي در پي سود معقول، منافع جمعي و انصاف و عدالت است.در اسلام بعضي از معاملات رايج در غرب مانند ربا، قمار، تجارت مشروبات الكلي عملي حرام است و ممنوع است. بعضي از رهبران ديني معتقدند، فعاليتهاي اقتصادي در اسلام بر دو ستون اخلاقي عدالت و احسان استوار است. بنابراين تجارت اسلامي بايد برپايه اين ارزشها انجام شود.
اين تفاوتها محرك اصلي حسابداران مسلمان براي ارائه يك تعريف و الگو براي حسابداري اسلامي مي‌باشد.حسابداري اسلامي از دیدگاه صاحبنظران :زيد  حسابداري اسلامي را به‌شرح زير تعريف كرده است :حسابداري فرايند منظم ثبت معاملات مشروع در دفاتر و اندازه‌گيري نتايج مالي برمبناي اين معاملات به‌منظور استفاده در تصميم‌گيري است.در اينجا تنها تفاوت اصلي آن با تعريف حسابداري سنتي اضافه كردن واژه ” مشروع“ است. به نظر نمي‌رسد با اضافه‌كردن اين واژه بتوان حسابداري سنتي رابه حسابداری اسلامي تغيير داد. اين موضوع در كشور ما كه تمام قوانين ازجمله قوانين حاكم‌بر تجارت توسط شوراي نگهبان از نظر انطباق با شرع بررسي مي‌شود بيشتر زير سؤال مي‌رود، زيرا بنابر مشروع بودن معاملات است.افزون بر اين، حسابداري بايد تمام معاملات را ثبت و گزارش كند. حتي اگر برخلاف شرع، معامله غيرمشروع انجام شود حسابداري ناگزيربه ثبت واقعيت است و نمي‌توان به‌دليل غيرمشروع بودن ازگزارش آن خودداري كرد.حسابداری اسلامی و زکات از دیدگاه الخدش :الخدش عـلاوه ‌بر مشروعيت، مسئـله زكـات را در تعريف حسابـداري اسلامي گنجـانـده استحسابداري اسلامي عبارت است از  فرايند شناسايي، اندازه‌گيري و گزارشگري مشروعيت فعاليتهاي مالي كه براي تصميم‌گيري، محاسبـه زكات و محاسبه سود واقعي عمليات سرمايه‌گذاري اسلامي براساس دستورات اسلام، مفيد باشد.تعاريف ديگري نيز غيراز اين وجود دارد. در اينجا به‌جز بحث مشروعيت، مسئله زكات اضافه شده است. يكي از مسائلي كه در كشورهاي اسلامي در مذهب سني مورد توجه جدي است اندازه‌گيري عناصر صورتهاي مالي براي محاسبه زكات است. اين موضوع در حوزه بانكداري اسلامي بعضاً نيز پياده شده است.  يعني زكات به‌عنوان آخرين رقم سود و زيان گزارش مي‌شود. محاسبه زكات بايد مبتني‌بر ارزشهاي جاري داراييها باشد.در مذهب شيعه زكات به كالاهاي معدودي (شتر، گاو، گوسفند، خرما، جو، كشمش، طلا و نقره) تعلق مي‌گيرد، اما به منفعت كسب به‌طور عام تعلق نمي‌گيرد. لذا نمي‌توان در ايران مسئله زكات را به‌عنوان يك‌عامل مهم در تعريف حسابداري اسلامي بيان كرد. حوزه گزارشگري مالي اساساً مربوط به شرکتها و ديگر شخصيتهايي است كه محاسبه زكات براي آنها مورد ندارد. در مذهب شيعه خمس به منفعت كسب تعلق مي‌گيرد اما خمس هم اساساً در حوزه فردي است و انتقال آن يا پرداخت آن توسط شخصيت حقوقي يا شركت تاكنون مطرح نشده است.اهداف حسابداري اسلامي در محاسبه زكات :بعضي از محققين محاسبه زكات را به‌عنوان هدف اصلي در حسابداري اسلامي بيان كرده‌اند اگر زكات به‌عنوان هدف اصلي قرار گيرد هر شخص از فريبكاري يا ظاهرآرايي ناخواسته پرهيز مي‌كند زيرا هميشه خدا را ناظر بر‌ اعمال خود مي‌بيند.درنتيجه اطلاعات حسابداري به‌طور غيرمستقيم هم پاسخگوي نيازهاي استفاده‌كنندگان است و هم پاسخگوي مسئوليت اجتماعي .طرفداران اين رويكرد معتقدند حداكثرسازي زكات بايد جايگزين حداكثرسازي سود شود. چنين روشي افراد را در تعقيب حداكثرسازي سود به‌نفع توجه به مسائل اجتماعي و انساني تعديل مي‌كند.نارسايي اين ديدگاه اين است كه تمركز بر زكات، موجب محدود شدن حوزه گزارشگري مالي مي‌شود و لازم است اهداف گسترده‌تري درنظر گرفته شود. همان‌گونه كه قبلاً عنوان شد، محدوديت موارد مشمول زكات در مذهب شيعه عملاً ناقض قرار دادن محاسبه زكات به‌عنوان يك هدف اصلي در گزارشگري مالي است.نكته ديگري كه در‌مورد زكات وجود دارد اين است كه مفاهيم نظري در حسابداري براي گزارشگري مالي با مقاصد عمومي است. اگر هدف را به زكات محدود كنيم مثل اين است كه در حسابداري كنوني هدف را محاسبه ماليات بدانيم. چنين رويكردي در حسابداري مالي مردود است.تضاد ديگري كه اين رويكرد گرفتار آن است بحث جايگزيني حداكثرسازي زكات به‌جاي حداكثرسازي سود است. معمولاً زكات در كشورهاي اسلامي ذيربط تابعي از افزایش داراييها (شامل درآمد و سود) است و نرخ آن درحدود 5/2 درصد خالص داراييهاست. در استاندارد حسابداري سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي نحوه محاسبه زكات تشريح شده است (جدول شماره 1).لذا زكات زماني حداكثر مي‌شود كه سود حداكثر شود. ضمن اينكه اگر حداكثرسازي سوددر چارچوب شرع باشد چه ايرادي دارد؟ حداكثرسازي سود خود انگيزه‌اي براي افزايش كارايي است و در جوامع مسلمان بايد افزايش كارايي براي استفاده بهتر از منابع اقتصادي محدود تشويق شود تا جامعه اسلامي از دام فقر رها شود.پاسخگويي اسلاميهدف پاسخگويي اسلامي متكي به مفهوم خلافت است. انسان خليفه‌ا­­­­لله است و امانت بزرگي به او سپرده شده است كه هيچ مخلوقي ياراي پذيرش آن را نداشته است. همانگونه که قبلا گفته شد انسان نهايتاً در برابر پروردگار بايد پاسخگو باشد، که همان حسابرسی است . لذا هم بايد به حق الله و هم به حق‌الناس توجه داشته باشد. نحوه پاسخگويي انسان در برابر خدا در قرآن و سنت مشخص شده است. پاسخگويي ثانويه از قرارداد بين سرمايه‌گذار و مدير ايجاد مي‌شود.يك شركت براي ايفاي مسئوليت پاسخگويي اوليه و ثانويه، بايد فعاليتهاي مربوط به موضوعات اسلامي، اجتماعي، اقتصادي و محيطي را شناسايي، اندازه‌گيري و گزارش كند. در اين نوع پاسخگويي اهداف ثانويه ديگري مانند رعايت شريعت، محاسبه و توزيع زكات، توزيع عادلانه ثروت را نيز تعريف شده است و شركتها تشويق مي‌شوند در حل مشكلات امت اسلامي مشاركت كننداين نگاه به اهداف حسابداري اسلامي حوزه‌اي گسترده‌تر را دربر مي‌گيرد و نكته اساسي كه در آن نمايان مي‌شود توجه بيشتر به  مسائل اجتماعي و حسابداري اجتماعي است.اما بايد توجه داشت در بعضي از كشورهاي غيرمسلمان نيز چنين مسائلي البته نه از ديد خليفه‌الله بودن انسان ولي از نگاههاي ديگر مطرح مي‌شود.اگر در كشورهاي مسلمان، صاحبان سرمايه عملاً پايبند به شرع باشند و خواستار افشاي موارد مغاير شرع باشند، چنين خواستي بدون نياز به اضافه كردن واژه ” اسلامي“ ميسر است.نحوه اجرای زكات :جوامع اسلامی ، تنها جوامعی هستند كه پرداخت زكات شخصی و تجاریی افراد ازمسئولیت های سنگین آنها محسوب میشود زكات نوعی مالیات برثروت است كه متفاوت با وضع مالیات در سیستم اقتصادغربی می باشد.  میزان زكات 5/2درصد كل ثروت اندوخته شده است وبه صورت سالانه قابل پرداخت می باشد. سال مالی ممكن است درهر زمانی در طول سال اتفاق بیفتد ، ولی در عمل اكثر افراد ،آخر سال مالی را قبل از فرا رسیدن  ماه رمضان یعنی نهمین ماه از سال اسلامی در نظر می گیرند .زكات را می توان به دو صورت نقدی و غیر نقدی (کالا)پرداخت كرد که به صورت پول نقد به صورت چك بانكی، سهام شركت ها ،كالا، بخشی از سود فروش یا خرید زمین است . كالاهای دولتی كه به منظور استفاده خریداری شده اند و نه برای فروش،از مالیات معاف می باشند . هم چنین كالاها فاسد شدنی از پرداخت زكات معاف می باشند .تعيين مبناي محاسبه زكات ( براساس استانداردهای حسابداري مالي )     ( ش 1)روش خالص داراييها  مشمول زكاتريالوجه نقد و معادل وجه نقد392، 554، 204حسابهاي دريافتني (خالص)216، 234، 428تأمين مالي مضاربه000، 000، 20تأمين مالي مشاركت000ر000ر30استثنـا000ر000ر20موجودي كالا130، 814، 15اوراق بهادار قابل خريد و فروش229، 542، 180املاك تجاري659، 330، 16ساير سرمايه‌گذاريهاي تجاري000ر000ر45جمع626، 475، 960كسر مي‌شود : بدهيها حسابهاي جاري727، 130، 21حسابهاي پرداختني094، 561، 49ساير بدهيها054، 185، 53حقوق متعلق به دولت و اوقاف000، 000، 4حقوق اقليت000، 000، 20حقوق دارندگان حسابهاي سرمايه‌گذاري محدود نشده716، 504، 684جمع    بدهيها وحقوق صاحبان(591، 381، 832)مبناي زكات(خالص داراييها  مشمول زكات     )035، 094، 128محاسبات ذكات:زكات دوره مالي 624، 301، 3=    5775/2%   × 035، 094، 128            624، 301، 3 هيئت استانداردهاي حسابداري آمريكا (FASB) : FASB به‌عنوان پيشرو تدوين مفاهيم نظري اقرار كرده است كه اين مفاهيم براي محيط اقتصادي، سياسي و اجتماعي آمريكا تدوين شده است. بنابراين شرايط محيطي بر حسابداري مؤثر است. در يك كشور مسلمان اگر محيط اقتصادي مبتني‌بر رعايت ارزشهاي اسلامي باشد قاعدتاً چنين محيطي برگزارشگري مالي مؤثر خواهد بود. اما نيازي نيست كه براي انعكاس اين نياز واژه ” اسلامي“ را به حسابداري بيفزاييم. زيرا كار حسابداري مالي ارائه اطلاعات است و اين اطلاعات براساس نيازهاي استفاده‌كنندگان تعريف مي‌شود. سودمندي براي تصميم‌گيري:سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي در بيانيه شماره 1، اهداف حسابداري مالي بانكها و مؤسسات مالي اسلامي، هدف اصلي حسابداري مالي را ارائه اطلاعات براي كمك بهتصميم‌گيريهاي استفاده‌كنندگان تعريف كرده است.در اين بيانيه آمده است آنهايي كه با بانكهاي اسلامي سر و كار دارند در درجه اول به اطاعت و رضايت خدا در معاملات اهميت مي‌دهند.اهداف حسابداري مالي براي ساير بانك ها: اكثراً در كشورهاي غيراسلامي تعريف شده است. بنابراين طبيعي است كه تفاوتهايي بين اهداف تعيين شده براي بانكهاي اسلامي با اهداف تعيين شده براي ساير بانكها وجود داشته باشدتعيين اهداف سازمان :الف.    تعيين اهداف برمبناي اصول و روشهاي اسلام و سپس بررسي اين اهداف باتوجه به مباني نظري موجود.ب .  شروع كاراز مباني نظري موجود و تطبيق آن با شريعت اسلام.رويكرد اول را يكي از علماي شريعت انجام داده است و رويكرد دوم توسط يك متخصص حسابداري. نهايتاً تعريف اهداف براساس رويكرد دوم پذيرفته شد.طبق اين بيانيه‌، هدف گزارشگري مالي ارائه اطلاعات زير است :1 )     اطلاعات مربوط به رعايت شريعت توسط بانكها،2 )     اطلاعات مربوط به منابع اقتصادي و تعهدات و آثار رويدادها،3 )     اطلاعات لازم براي تعيين زكات،4 )     اطلاعات لازم براي برآورد جريانهاي نقدي، زمان و خطرات تحقق آن.5 )     اطـلاعات لازم بـراي ارزيـابـي مسئوليتهـاي امانـي بانكهـا بـراي حفاظت منـابـع و سرمايه‌گذاريهاي آن،6 )     اطلاعات مربوط به ايفاي مسئوليت اجتماعي توسط بانك. بعضي از صاحبنظران معتقدند چارچوب نظري سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي بيشتر هم‌جهت با حسابداري سنتي است، اگرچه در اهداف آن جوهره اسلامي مشاهده مي‌شود. در ديدگاه سنتي، اطلاعات مربوط براي استفاده‌كنندگان، اطلاعات راجع به وضعيت مالي و عملكرد مالي است. عملكرد مالي هم در قالب سود اندازه‌گيري مي‌شود. سود بيشتر معياري ازموفقيت بيشتر استشايد از اين جهت بعضي از صاحبنظران، اهداف حسابداري سنتي را براي حسابداري اسلامي نامناسب بدانند، چون معتقدند در اسلام بايد در پي سود معقول بود.تمام اهدافي كه در اينجا بررسي شد به نوعي از حسابداري معاصر گرفته شده است.ماهيت اصلي بحث اين است كه در كشورهاي مسلمان، اطلاعات مورد نياز استفاده‌كنندگان متفاوت است و استفاده‌كنندگان در‌مورد مسائلي مانند رعايت شريعت و محاسبه زكات خواهان اطلاعات هستند.چالشهای حسابداري اسلامي در مقایسه با حسابداري مالی :  1 )     هدف حسابداري مالي تأمين نيازهاي اطلاعاتي افراد برون سازماني است و اين نيازها تا حدودي تابع محيط است. بنابراين مسائل محيطي بر حسابداري مؤثر است و اگر درجايي علاوه‌بر اطلاعات معمول در سطح بين‌الملل، اطلاعات ديگري هم مورد نياز باشد، مي‌توان آن را ارائه كرد.2 )     در اكثر كشورهاي اسلامي بنگاه‌داري و تجارت همانند ديگر كشورها انجام مي‌شود و در‌موارد زيادي اصول تجارت باهم يكسان مي‌باشد. اهداف حسابداري هم بايد همه بنگاهها را پوشش دهد.3 )     دنبال كردن هدف سود حداكثر اگر درچارچوب شرع باشد براي يك مسلمان امر نامشروعي نيست. در عمل هم به نظر نمي‌رسد انگيزه كسب سود يك مسلمان با غيرمسلمان متفاوت باشد.4 )     در‌مورد معاملاتي كه ويژه مسلمانان است مي‌تواند استاندارد خاص براي تكميل استانداردهاي رايج تدوين كرد، مانند استانداردهاي مربوط به عقود اسلامي.5 )     تأكيـد بر زكات اولاً دامنه كاربـرد را محـدود مي‌كنـد و ثانيـاً در كشـور ما به‌دليـل محدود‌ بودن موارد مشمول زكات، مناسب نيست.6 )     اهداف حسابداري را هم مي‌توان برپايه سودمندي براي تصميم‌گيري و‌ هم براساس پاسخگويي تدوين كرد. در موارد زيادي ممكن است اطلاعات مورد نياز براي تصميم‌گيري براي پاسخگويي هم مناسب باشد. چون اطلاعات هم براي تصميم‌گيري مورد نياز است و هم پاسخگويي، در مفاهيم نظري بايد هر دو پوشش داده شود. لذا تأكيد صرف بر‌پاسخگويي يا پاسخگويي اسلامي در محيط تجارت كنوني جوابگو نيست.لذا حسابداري بايد همان حسابداري بماند و نيازي نيست واژه ” اسلامي“ را به آن اضافه كنيم. اما باید به مسائل محيطي در كشورهاي مسلمان توجه شود. مثلاً حسابداري معاملات اسلامي مي‌تواند مطرح شود. سازمان حسابداري و حسابرسي، براي عقود اسلامي، استاندارد حسابداري تدوين كرده است. زيرا استانداردهاي بين‌المللي در اين زمينه كافي نيست. دبيركل پيشين اين سازمان اعتقاد دارد كه اين استانداردها مكمل استانداردهاي بين‌المللي است، نه‌اينكه تافته جدا بافته.مباني اندازه‌گيري :هم‌اكنون در گزارشگري مالي عملاً از نظام مركب اندازه‌گيري استفاده مي‌شود. در بعضي موارد اندازه‌گيريها مبتني ‌بر بهاي تمام شده تاريخي و در موارد ديگر مبتني‌بر ارزشهاي جاري است.انتخاب از ميان نظام بهاي تمام شده تاريخي و ارزشهاي جاري نوعي مصالحه بين خصوصيات كيفي مربوط بودن و قابل اتكا بودن است. در اين انتخاب يكي از اين دو باتوجه به شرايط موجود و بويژه فراهم بودن ارزشهاي جاري قابل اتكا ترجيح داده مي‌شود. علاوه‌بر اين، در اين تصميم‌گيري هزينه دستيابي به ارزشهاي جاري بايد با منافع آن مقايسه گردد در مفاهيم نظري گزارشگري مالي نتيجه‌گيري شده است كه در اندازه‌گيري عناصر صورتهاي مالي، نظام مبتني‌بر بهاي تمام شده تاريخي ملاك عمل قرار خواهد گرفت واز ارزشهاي جاري نيز تا ميزاني كه با خصوصيات اتكاپذيري و ملاحظات منفعت و هزينه سازگار است، در تعديل اين نظام استفاده خواهد شد.بعضي از پيروان ديدگاه حسابداري اسلامي براي جهت‌گيري در زمينه تعيين مباني اندازه‌گيري، زكات را به‌عنوان راهنماي اصلي انتخاب كرده است. نقض عدم انتخاب زكات براي تعيين مباني اندازه‌گيري به‌شرح زير است: 1 )     در اسلام زكات مفهومي است كه مستقيماً با اندازه‌گيري داراييها سر و كار دارد. در قرآن و سنت رهنمودهايي در‌مورد زمان و روش محاسبه زكات وجود دارد.2 )     در بسياري از آيات قرآن، بلافاصله پس از دستور نماز، زكات بر مسلمانان واجب شده است و زكات يكي از ستونهاي اصلي اسلام است. بنابراين مسلمانان براي ايفاي اين تكليف بايد ابزارهاي لازم (شامل حسابداري) را بكار گيرند.3 )     توسعه حسابداري در دولتهاي اوليه اسلامي با زكات رابطه مستقيم دارد. در آن زمان، دولت اسلامي دفاتر و گزارشهاي حسابداري را براي تعيين زكات و پاسخگويي در‌مورد آن، تهيه كرده است.ديدگاه غالب در تعيين زكات، استفاده از قيمت فروش در زمان ايجاد تعهد زكات است.لذا سازمانهاي تجاري اسلامي بايد از بهاي جاري نه بهاي تمام شده تاريخي استفاده‌كنند بهاي تمام شده تاريخي برخلاف روش ارزش جاري هيچ پايه قابل دفاعي در شريعت ندارد. بنابراين در اندازه‌گيري بايد از ارزشهاي جاري استفاده شود. استفاده از بهاي تمام شده تاريخي مي‌تواند موجب تحريف اصل افشاي واقعيت شود. واقعيت، ارزش جاري است و بايد افشا شود. در شرايط تورمي، بكارگيري بهاي تمام شده تاريخي موجب دوري از واقعيت مي‌شوددر كشور ما به‌دليل تورم شديد در سالهاي گذشته ارقام بهاي تمام شده تاريخي با ارزشهاي جاري فاصله زيادي گرفته است و مربوط بودن صورتهاي مالي را زير‌ سؤال برده است. به‌همين دليل در استانداردهايي مانند استاندارد حسابداري تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود مجاز شده است. شرايط تورمي در هر كشوري كه باشد اعم از مسلمان يا غيرمسلمان، ارقام مبتني‌بر بهاي تمام شده تاريخي را از مفهوم اقتصادي تهي مي‌سازد. افزون‌براين، همان گونه كه قبلاً ذكر شد موارد مشمول زكات در مذهب شيعه محدود است و نمي‌تواند به‌عنوان پايه‌اي براي اندازه‌گيري در گزارشگري باشد كه دامنه آن بسيار گسترده‌ است. بنابراين، در كشور ما نمي‌توان برپايه زكات، نظام اندازه‌گيري ارزشهاي جاري را برنظام بهاي تمام شده تاريخي ترجيح داد.هودبوی با بیان جمله‏ای از محمد عبدالسلام (برنده جایزه نوبل)اظهار می‏دارد:"فقط یک علم جهانی وجود دارد.مسائل و موضوعات،بین المللی‏ هستند و چیزی به نام علم اسلامی وجود ندارد،همان‏طور که علم‏ هندو،علم یهودی و مانند آنها وجود ندارند."به همین ترتیب، می‏توان گفت که حسابداری غربی و حسابداری اسلامی وجود ندارد اما حسابداری وجود دارد.نحوه عمل حسابداری در مناطق‏ مختلف به واسطه عوامل تاریخی،قانونی،دینی و فرهنگی تفاوت‏ دارد،درست نظیر تفاوت در نوآوریهای علمی که در کشورهای‏ مختلف باتوجه به دلایل فرهنگی و تاریخی متفاوت‏اند.توسعه حسابداری را نمی‏توان به یک منطقه یا فرهنگ مشخص‏ نسبت داد،بلکه فرایندی جمع‏شونده است که به وسیله فرهنگهای‏ مختلف در دوره‏های مختلف تاریخ تاثیر پذیرفته است،همان‏طور که جوامع اسلامی در طول تاریخ،در آنچه که به‏طور مکرر به‏عنوان‏ ابداعات علمی غربی امروز نامیده می‏شود،سهم عمده‏ای‏ داشته‏اند؛«چرخه‏های کنترل کیفیت»و«مدیریت موجودی بموقع» به وسیله ژاپنیها ابداع شده‏اند اما امروزه بخشی از حسابداری شمرده‏ می‏شوند نه«حسابداری ژاپنی».به همین‏ترتیب،شک نیست که‏ پژوهشگران والامقام حسابداری اسلامی مانند راشد عبد الخلیق ، ویراستار سابق مجله بررسیهای حسابداری با سهم قابل ملاحظه‏ای‏ که در توسعه پژوهشهای حسابداری اثباتی داشته‏اند فکر کنند که‏ در توسعه«حسابداری غربی»به جای حسابداران که همه ازآن سود می‏برند،سهیم بوده‏اند.گزارش توسعه انسانی عرب UNDP2002 بیان می‏کند که‏ شکاف دانش بین کشورهای عرب و بقیه دنیا بیشتر شده است.این‏ موضوع را می‏توان با این حقیقت توضیح داد که به‏همان‏اندازه که‏ در هزار سال گذشته کتاب به زبان عربی ترجمه شده است،در کشور اسپانیا هر سال کتاب ترجمه می‏شود.تقسیم حسابداری به‏ حسابداری اسلامی و حسابداری غربی ممکن است موقعیت بدتری‏ به  وجود آورد.


مطالب مشابه :


اصول 1

انجمن حسابداري ايران ; راهنماي جامع آزمون كميته استانداردهاى حسابدارى ايران با




حسابداري موجودي كالا

طبق بيانيه شماره 8 استانداردهاي حسابداري ايران جامع مديريت حسابداري دانلود




تعامل استانداردهاي حسابداري با قوانين مالياتي

تعامل استانداردهاي حسابداري با تحقيق جامع و مناسبي ايران و حسابداران




حسابرسی

پايگاه علمي حسابداري ايران ; راهنماي راهنماي جامع موسوم به استانداردهاي اجراي




چالشهاي حسابداري اسلامي در ايران

چالشهاي حسابداري اسلامي در ايران. هيئت استانداردهاي حسابداري بكارگيري بهاي




درباره دکتر محمد نمازی استاد تمام حسابداری دانشگاه شیراز

شيراز، و كتاب "بررسي عملكرد اقتصادي بازار بورس اوراق بهادار در ايران حسابداري و




حسابداري سرمايه گذاري ها

مقدمه‌اي‌ بر استانداردهايحسابداري بكارگيري‌ روش‌ ارزش جامع‌ تلفيقي




حسابرسی واحدهای اقتصادی کوچک

اطمينان‌ از حفاظت‌ داراييها و استقرار سيستم‌ مناسب‌ حسابداري بكارگيري استانداردهاي




حسابداری و زکات

301، 3 هيئت استانداردهاي حسابداري به‌عنوان راهنماي بكارگيري بهاي




برچسب :