طنز دانشگاهی امروز...
هر دانشجویی بلااستثناء بعد از فارغ التحصیلی به تمامی مبانی کامپیوتر مسلط خواهد شد. می پرسید چرا؟!
چون...
*تفریحات و یللّی تللّی هاش به محض قبولی در کنکور خودبخود cancel میشه!
*دوستانی اعم از مذکر و مؤنث مثلvirus دور و برش تکثیر می شن و اون بیچاره هر روز ناچاره update شه!!
*معمولاً یک هفته مونده به امتحانات (یعنی زمان فرجه) در حال search جزوه از این و اونه!!
*در زمان کارآموزی ها دنبال یک shortcut می گرده تا از سختی و مخمسه رها شه!
*به طور خودکار ارتباطش با دوستان پشت کنکورش cut میشه!
*تمام ریز ودرشت حرکاتش توسط کمیته ا ن ض ب ا ط ی scan میشه!!
*پول های اندک جیبش توسط سارقین ناشناس خوابگاه delete میشه!
*روزانه صدها صفحه ی جدید از عرائض استاد مربوطه توی دفترش paste می کنه!
*نیم ساعت آخر هر کلاسی هم هی مغزش هنگ می کنه!!!
جـــزوه (the jozveh): ۱- وسیله ای که زیــر کتـری و فـرش، پشـت شیشـه هـای شکسـته و دیگـر گوشــه و کنـارهـای اتـاق دانشجو جماعت خصوصـاً سال بالایی ها به وفــور مشاهـده می شود. 2- کلکســیـونی از چنـد ورق 4A به هــم ور شـده! 2- رفرنــس اســاتیـد تـازه کار! 3- گاهـی ایـن وسیــله میــان دانشجویـان مـؤنث و مذکـر مورد تـبــادل قـرار گرفتـه و مـوجب تـشکیـل پـروســه ای پـوچ به نام «عشـق» می شود. 4- بعـد از امتـحان از ابــزار مهـم شیشه پاک کــن ها و سبــزی فـروشان به شمـار می رود! 5- ابـزاری ضــروری جهــت ترسیـم کاریکاتــور اساتیـد در پـاورقی و حاشیه برای سـر نرفتــن حوصلـه در کلاس! 6- هسـتـه ی اصـلی بازیـافت کاغـذ در ایــران! <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
عمـه خانــم (the amme khanom): ۱- نگهــبـان مسـن خوابگاه خواهــران که همه بـه وی ارادت عجیـبی دارند! 2- دانشجوی دختــر و مجـرد سال هفتــم پزشـکی!! 3- عضـوی از هیئـت علمی دانـشگاه که خیـال بازنـشستگـی ندارد و هنـوز امور تحقیــقاتی انجـام می دهـد!
سالن مطالعــه (the salone motalee): ۱- اتـاقـکی در دانشکده که برای انجـام امـور مختلفی از جمله بلوتوث بـازی، میز گردهای تفننّـی، گفـت و شنــود درد دل هــای دوستـانه و از ایــن قبیــل پـروسیجـرها مـورد استفـاده ی دانشجویان قـرار می گیــرد. 2- مکانی که در عهـــد ایــران باستان، گاهاً مشاهده می شد که در آن اشخاصی به اعمــال ننگ آوری همچـون «درس خوانـدن» نیـز مشغولنــد! 3- مکـانی که معمـولاً نیـم ساعت قبل از شروع امتحـان در آن جای سوزن انـداختن نیـست!
آبگرمــکن (the abgarmkon): ۱- وسیله ای کـه به منـظور حرارت بخـشی به آب بــه کـار می رود. 2- دستـگـاهی مثل آبسـرد کـن دانشــگاه! 3- یـکی از اجـزای موجـود در کــولر دانشـگاه!
آبســرد کـن (the absardkon):1- وسیلــه ای بــرای سـرد کردن مطلوب آب که اغـلب در تابستــان مورد استفاده قرار می گیرد. 2- دستگاهی شبـیـه به آبگرمـکن خوابگاه دانشجویی!
تلفــن همــراه ( the telephone hamrah): ۱- متــاعی برای «کلاس گذاری» در مقــابل دوستــان و آشنایـان. (هرچـند، به ایـن خـاطر کــه امـروزه هر ننه قمــری این متـاع را دارد، این کاربرد کاهش یافته است!!) 2-نوعـی دیکشــنـری و دایــرة المعــارف جیـبی. 3- دستگـاهی بـرای تـک زنـگ زدن بــرای این و آن بـا اهـداف مختـلف! 4- از ابــزار تـقــلب دانشـجویـان حـرفه ای! 4- محـلی بـرای نصـب سیـم کارت ایـرانســل!
پـیامــک ( the payamak): نوعی پیغــام، که دانشجــو از طریق سیستم تلفن همــراه با این متــن که «فـردا صبح کلاس نــداریم» می فرستد و دو روز بعــد، نصف و نیـمه به دست مخاطب بیــچاره می رسد!
کمیتــه ا ن ض ب ا ط ی ( the komite enzebati): ۱- عادلانـه تـرین دادگــاه موجـود در دانشـگاه منتـها بدون حضــور وکیــل مدافـع دانشجـو. 2- محلی که اگـر کسی برود، (البتــه به زعـم مسـئولیـن) دیگر مـوفــق به کار یـابی در آبــدارخـانه های دارقـوز آباد هم نخــواهد شد! 3-محلی که موظفــیم از آن وحـشت داشــته باشـیم چه خـاطی بـاشیم و چه نبـاشیـم. 4- محلی که نـویســنده ی ایـن مطلب به جرمی که بـر خودش نیـز پـوشیـده اسـت به زودی قرار است به آنجا بــرود!
دختــر فراری ( the farari dokhtar): ۱- دانـشجـویی که بنـا بـر پـاره ای از مشکلات اجتمـاعی فرار را بر قرار در خـوابگـاه دانشجویی ترجیـح می دهـد! 2- دانشجـوی دختری که در بــه در دنبال گرفـتن انتـقـالی در دانشگاه دیگری است!
فرجـــه (the forgeh): ۱- به یک هفته (حداقل!) قبل از شروع امتحــانـات تـرم گفته می شود که گاهی مسـئولین دانشگاه را تعطیل می کنند و گاهی نیـز خـود دانشجـویان به بهانــه ی درس خواندن. (به طور کلی تاکنــون رؤیت نشده است که دانشجو جماعت در این زمان به دانشگاه بیایند!) 2- فرصـتی منـاسب بـرای بـازگشـت خوابگاهی ها به شهر و دیـار خـود! 3- زمـانی بـرای شروع یلّلـی تلّلــی های دانشجویــان بـومــی!
«دانشگاه به بیان ترانه!»
*افزایش اتباع خارجه در دانشکده ی پرستاری:
از اون بالا کفتر می آیه یکدانه دختر می آیه
سیا کجک جان جان تو منو دیوانه کردی! (شهاب تیام)
*التماس نمره از استاد:
دیگه گریه نکن آخه اشک تو باعث شادی اونه
دیگه به پاش نیافت آخه واسه تو دیگه دل نمی سوزونه (محسن یگانه)
*غربت بچه های خوابگاه:
واسه بوی کوچه مون تنگه دلم واسه ی محلمون تنگه دلم (اندی)
**تقدیم به دانشجویی به نام نیلوفر:
آهای تو که این همه دوری از من این روزا در حال عبوری ازمن
فکر نکنم بشه با صد تا دریا این همه نفرت رو بشوری از من!
(محسن چاوشی)
*انصراف از تحصیل:
نمی خوام دربدر پیچ و خم این جاده شم واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم (رضا صادقی)
*صندلی های قرازه ی دانشکده!:
من ازاین دنیا چی میخوام دوتا صندلی چوبی
که من وتو رو بنشونه واسه ی صحبت خوبی (معین)
*قبولی در یک رشته ی آب دوغ خیار(!) پس از انتخاب رشته:
یه دل میگه برم برم یه دل هم میگه نرم نرم
طاقت نداره دلم دلم خدایا چه کنم؟! (عارف)
*بعد از فارغ التحصیلی...
رو می کنم به آینه رو به خودم داد می زنم
ببین چقدرحقیر شده اوج بلند بودنم!! (داریوش)
مطالب مشابه :
طنز دانشگاهی امروز...
دانشـگاه در گـنجـه ی خاطرات - طنز دانشگاهی امروز - خاطرات میثــاق، دانشجوی دیروز پرستــاری
طنز دانشگاهی (شعر دو بیتی)
ساوالان - طنز دانشگاهی (شعر دو بیتی) - خوشحالم که از وبسایت من دیدن میکنید استفاده از مطالب
دانستنیهای علمی ! (طنز)
دانشگاه پیام نور - دانستنیهای علمی ! (طنز) - از آخرین اخبار دانشگاه پیام نور با خبر باشید !!!
طنز ۶ : دانشجويي
پیام نور کبودراهنگ - سلام هم دانشگاهی - طنز ۶ : دانشجويي - وبلاگ فرهنگی اطلاع رسانی ویژه
برچسب :
طنز دانشگاهی