صلح عمری املاک - صلح به شرط عمری -صلح عمرا
صلح عمری یا مصالحه به شرط عمری همان است که اگر شخصی بخواهد بخشی ازاملاک و مستغلات و دارائی خویش را به فرزند خود یا کسی بدهد اما کاملا اختیار مال و یا املاک مورد نظر و همچنین سود دریافتی از ماحصل اجاره به طرف مقابل منتقل نشود و مالک اولی در مواقع بخصوصی که مد نظر او می باشد دوباره آن مال به تملک خود در بیاورد
در مورد صلح عمری خوشبختانه قانون گذار شرع اسلامی در این ارتباط عقودی را پیش بینی و آن را مد نظر قرار داده است ، که میتوان به عقود صلح اشاره نمود که دارای انواع مختلفی می باشند
از جمله یکی از انها مصالحه به شرط عمری است یا همان صلح به طریق عمری و شرط ضمن آن که در انواع مختلف از جمله صلح مغابنه ای و محاباتی تقسیم می گردد در عقد مورد نظر ما –مصالحه به شرط عمری- معمولا شخصی میخواهد مال خویش را به شخصی منتقل و در عوض شخص دوم نیز تعهداتی در مقابل شخص اول قبول نماید ، و اگر شخص دوم که متصالح نام دارد از انجام تعهدات خود داری نماید مصالح یا شخص منتقل کننده مال می تواند با فسخ عقد آن رادوباره به تملک خود در بیاورد به عنوان مثال پدری می خواهد یک آپارتمان یا خانه ای را به یکی از فرزندان خود منتقل نماید ولی خود تا آخر عمر در آنجا سکونت نموده و از منافعش استفاده نماید و فرزند نیز تعهد نماید از پدر خویش مواظبت نموده و هزینه زندگی اورا تامین نماید . در این صورت طرفین به دفتر اسناد رسمی مراجعه و سند مصالحه به شرط عمری میان ایشان بعد از انجام تشریفات قانونی تنظیم می گردد و عین مال بصورت مشروط به فرزند منتقل و منافع در دست پدر باقی می ماند در مورد چنین صلحی در طول استمرار عقد اگر پدر فوت نماید مال مورد نظر به فرزند انتقال قطعی شده و به دیگر وراث چیزی از این بابت منتقل نمی شود . و اگر در این مدت فرزند به تعهدات خود عمل ننماید پدر با مراجعه به دفترخانه محل ثبت سند آن را فسخ و مال مورد نظر را به تملیک خود در بیاورد
به بیان صحیح صلح به شرط عمری، در قانون مدنی در خصوص صلح عمری یا صلح به شرط عمری بحثی به میان نیامده فقط در ماده 41 قانون مدنی آمده است که عمری حق انتفاعی است که به موجب عقدی از طرف مالک برای شخص به مدت عمر خود یا عمر منتفع یا عمر شخص ثالثی برقرار شده باشد
حال سئوال پیش می آید که مورد مصالحه را بدون منافع میتواند به متصالح صلح کند و منافع را برای خود نگه دارد و اینکه چنین عقدی صحیح است
آیا میتوان مالی را مسلوبالمنفعه به دیگری منتقل نمود و آیا این شرط خلاف مقتضای عقد نمیباشد که مشمول بند 1 ماده 233 قانون مدنی باشد و موجب بطلان عقد گردد؟
عین و منفعت دو امر جداگانه میباشند همچنانکه در عقد اجاره مالک عین را در مالکیت خود نگه میدارد فقط منافع را به مدتی معین به دیگری تملیک میکند و نیز در مدت اجاره میتواند عین را با حفظ حقوق مستأجر به دیگری واگذار نماید. و برعکس نیز میتوان عمل کرد یعنی منافع را مالک با توجه به شرایط مندرج در عقد به مدتی برای خود نگه دارد و عین را به دیگری منتقل نماید
آیا حفظ منافع مادامالعمر بر مصالح که مدت عمر معلوم و معین نیست و مجهول است مشمول بند 2 ماده 233 قانون مدنی بوده و موجب بطلان عقد میگردد؟
باید گفت در صلح محاباتی ارزش عوض (مالالصلح) در قبال مورد صلح قابل ملاحظه نبوده و قصد طرفین احسان میباشد. و شرط مجهول موضوع بند فوق شرطی است که تأثیر آن به عوضین تسری پیدا میکند که موجب بطلان عقد میگردد، هرچند که طول عمر افراد کاملاً معلوم نیست اما در این نوع از عقود برای طرفین جهل به عوضین را به همراه ندارد که موجب بطلان عقد باشد و افراد با اتکا به اصل آزادی اراده که از اصول پذیرفته شده، جهانی است اقدام به انعقاد چنین عقدی مینمایند. و به نظر جهل به آن موجب بطلان عقد نیست او نیز در صلح محاباتی، طرفین ارزش عوضین را به طور بارز و قابل ملاحظه به قصد احسان به هم میزنند که این صلح از عقود احسان (یا عقد ارفاق) است و صلح مسامحه نیز گفته میشود لازم نیست موضوع صلح معین و معلوم باشد، لذا جهل به مدت عمر را مبطل عقد نمیدانند
مطلب دیگری که مورد بررسی و ایراد برخی از حقوقدانان است، ضمن اینکه مدت عمر مجهول است و شرط مجهول میباشد، چنانچه منافع را مصالح ضمن عقد صلح برای خود نگه دارد، پس از مرگ وی منافع را چه کسی باید به متصالح واگذار نماید و این به ورثه منتقل میشود
به نظر، این برداشت مورد ایراد است. مالکیت منافع و حق انتفاع به تبع عین از آن مالک است و واگذاری آنها به دیگری به وسیله عقد صورت میپذیرد و طرفین عقد حق دارند هر شرطی را به استثنای شروط مندرج در مواد 232 و 233 قانون مدنی را فیمابین خود قرار دهند و سران دفاتر اسناد رسمی طبق ماده 30 قانون دفاتر اسناد رسمی «موظفند نسبت به تنظیم و ثبت اسناد مراجعین اقدام نمایند مگر آنکه مفاد مدلول سند مخالف با قوانین و مقررات موضوعه و نظم عمومی یا اخلاق حسنه باشد...» و چنانکه بیان شد شروط مندرج در سند صلح مخالفتی با قوانین و مقررات و نظم عمومی یا اخلاق حسنه ندارند و علتی برای امتناع از تنظیم این اسناد نیست
و این که منافع مورد صلح مادام العمر مصالح در ضمن عقد شرط شود که از آن وی باشد در حقیقت، قصد طرفین این است که عقد صلح تحقق پیدا کرده ولی منافع مورد مصالحه تا حیات مصالح در اختیار وی میباشد پس از حیات مصالح منافع به تبع عین جزء مورد مصالحه میباشد. و به ورثه وی منتقل نمیشود حتی اگر قید مباشرت برای استفاده از منافع مورد صلح در ضمن عقد نشده باشد. مصالح میتواند منافع را به دیگری تا زمان حیات خود به دیگری واگذار نماید. ولی بعد از مرگ وی چون حقی از منافع بر وی نبوده به تبع آن واگذار شوند نیز حقی بر منافع نخواهد داشت و منافع به تبع عین در مالکیت متصالح مستقر میشود
وظایف و تکالیف مالک و منتفع در قبال مورد انتفاع
طبق ماده 49 قانون مدنی مخارج لازم برای نگاهداری مالی که موضوع انتفاع است بر عهده منتفع نیست مگر اینکه خلاف آن شرط شده باشد
با عنایت به ماده فوق هزینههای لازم جهت حفظ و بقای مال به عهده مالک خواهد بود مگر اینکه هزینه بقای مال به عهده منتفع شرط گردد. ولی در هر حال هزینههای مصرفی مثلاً هزینه شارژ و مصرف برق و تلفن و یا نظافت و امثال آن به عهده منتفع است و طبق ماده 48 قانون مدنی ,منتفع باید از مالی که موضوع حق انتفاع است، سوءاستفاده نکرده و در حفاظت آن تعدی یا تفریط ننماید
قانون مدنی مسؤولیت منتفع را همانند مسؤولیت امین قرار داده است و مال در دست منتفع امانت خواهد بود و در صورت تعدی و تفریط مسؤول جبران خسارات وارده خواهد بود، در غیر این صورت منتفع مسؤولیتی نخواهد داشت.
انتقال حق انتفاع توسط منتفع به دیگری
سؤالی که مطرح است، اینکه آیا منتفع حق دارد حقوق خود (حق انتفاع) را به ثالثی منتقل نماید، از آنجائی که حق انتفاع از حقوق مالی است و هر مالکی حق هرگونه تصرف در ملک و حق خود دارد حق انتفاع نیز ملک منتفع است مگر اینکه قید مباشرت شده بود همچنانکه بیان شد حق انتفاع میتواند به صورت عمری، رقبی و سکنی از طرف مالک در حق منتفع برقرار گردد
در سکنی میتوان استظهار نمود که سکونت منتفع مورد نظر در عقد میباشد و مانند آن است که در عقد قید شده باشد که منتفع فقط میتواند خود سکونت کند. بدین جهت است که بسیاری از فقها واگذاری حق انتفاع را در سکنی تجویز نمینمایند. ولی به نظر میرسد که هرگاه قرینه بر این امر نباشد سکونت به خودی خود مباشرت ساکن را ایجاب نمینماید و بر فرض چنین باشد واگذاری حق سکنی از طرف منتفع با شرط مباشرت خود اشکالی ندارد
بنابر آنچه در تعریف حق انتفاع ذکر شد، اجاره دادن حق انتفاع از طرف منتفع به معنای اصطلاحی ممکن نخواهد بود، زیرا اجاره تملیک منفعت است و منتفع مالک منافع نمیباشد تا آن را بتواند به دیگری انتقال دهد، بلکه او دارای حقی است که در اثر آن از منافع مال موضوع حق انتفاع بهرهمند میگردد و میتواند این حق را مانند حقوق مالی دیگر به کسی بخواهد واگذار نماید. بنابراین اجاره از طرف منتفع، مسامحه در تعبیر است
به هر حال طرفین عقد با توجه به نیازها و نیات خود میتوانند شروطی را فیمابین خود چنانچه مخالف قوانین و نظم عمومی و اخلاق حسنه نباشد قرار دهند
منبع :http://www.estate-lawyer.ir
مطالب مشابه :
چگونه قرارداد مناسبی برای مشارکت در ساخت داشته باشیم ؟
املاک ساری - مشاوراملاک البرز کد 380 - چگونه قرارداد مناسبی برای مشارکت در ساخت داشته باشیم ؟
پیشنهاد هایی در مورد اجاره آپارتمان
قوانین و مقررات در خرید و فروش
مبایعه نامه - قولنامه - مبایه نامه املاک و مستغلات
املاک ساری - مشاوراملاک البرز کد 380 - مبایعه نامه - قولنامه - مبایه نامه املاک و مستغلات - خرید
تعرفه کار مزد مشاورین املاک
ودر اجرای قوانین املاک و ثبت کد رهگیری واعتماد سازی مردم کوشا است.ودر تنظیم و نگارش کلیه
صلح عمری املاک - صلح به شرط عمری -صلح عمرا
املاک ساری - مشاوراملاک البرز کد 380 - صلح عمری املاک - صلح به شرط عمری -صلح عمرا - خرید وفروش
نقش کدرهگیری مسکن و مستغلات در بهبود بازار مسکن
غبن باشد- امضای قرارداد توسط شهود با مشخصات مشخص وگواهی آن توسط مشاوراملاک قوانین ثبتی
آخرین قیمت اوراق امتیاز تسهیلات مسکن (تسه)
املاک ساری - مشاوراملاک البرز کد 380 - آخرین قیمت اوراق امتیاز تسهیلات مسکن (تسه) - خرید وفروش
رئیس اتحادیه مشاوران املاك نرخ تعرفه مسکن را اعلام کرد
ودر اجرای قوانین املاک و ثبت کد رهگیری واعتماد سازی مردم کوشا است.ودر تنظیم و نگارش کلیه
برچسب :
قوانین مشاوراملاک