بسترسازى قرآن در مدیریت اعتدال‏‌گرایانه غم و شادى

در این آیات، «گرفتار ساختن به غم و ناراحتى» به خدا نسبت داده شده است که تأکیدى است بر توحید افعالى و ربوبیت تکوینى خدا.

 2. «لنبلونکم» از ماده «ب. ل. ى» به معناى آزمایش و اختبار مشتق شده است (راغب اصفهانى، 1412ق، ص 145). به کار بردن این ماده براى غم نشانگر این واقعیت است که غم و ناراحتى آزمایش خداست.

 3. توجه به «اللّه» که مبدأ و معاد آفرینش است، هدف این آزمایش معرفى شده است.

 4. انسانى که در غم و اندوهش خدا را یاد مى کند و غم و اندوهش را در جهتى توحیدى قرار مى دهد، صلوات و رحمتى از سوى خدا بر او فرستاده مى شود که ثمره اش میوه شیرین هدایت یافتگى است.

 5. غمى که توحیدمحور است به همراه صبر و شکیبایى است؛ در نتیجه، آنهایى که در غم و ناراحتى صبر و شکیبایى خویش را از دست مى دهند، ناراحتى شان توحیدمحور نیست. به عبارت دیگر، کسانى که در ناراحتى ها بى شکیب اند، از محضر حق تعالى محروم اند!

2ـ1ـ2. مدیریت توحیدمحور شادى: شادى نیز مانند غم باید بر اساس توحید مدیریت شود. قرآن نوعى از شادى را که منشأ معنوى و توحیدى دارد، توصیف کرده و به کنار هم قرار دادن معنویت و شادى دستور مى دهد: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُون» (یونس: 58)؛ بگو: به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هرچه گرد مى آورند بهتر است.

 مرحوم طبرسى آیه را این گونه معنا کرده است:

اى محمد! به این مردمانى که به دنیا دل خوش کرده و شادمان هستند، و بدان تکیه کرده و جمع آورى مى کنند، به اینها بگو: اگر خواستید به چیزى دلخوش شویدوشادمان گردید به فضل ورحمت خدا دلخوش شوید که قرآن رابر شمانازل فرموده و محمد را به سوى شما فرستاده است؛ زیرا شما به وسیله آن دو مى توانید نعمت دایمى و جاویدانى را براى خود تحصیل کنید که بهتر از این دنیاى ناپایدار است (طبرسى، 1360، ج11، ص 315ـ316).

اسلام مسیر دستیابى به شادى را مهم شمرده است. انسان از چه راهى شاد شود و به چه چیزى دلخوش باشد؟ از نظر قرآن، شادى معتدل و مدیریت شده نوعى از شادى است که منشأ آن توحیدى باشد.

 اسلام هرگز نگفته است در دنیا باید غمگین باشید تا در آخرت شاد باشید؛ گفته است شادى را باید از مسیر صحیح به دست بیاورید. اگر شادى از مسیر صحیح به دست بیاید، هم در دنیا مطلوب است، هم در آخرت؛ هیچ مذمتى هم ندارد، نعمتى است از جانب خدا، به واسطه آن منت مى گذارد که من به شما چنین شادى دادم، چشم روشنى دادم و شما را از اندوه و غم رها کردم. در بعضى از آیات، قرآن از کسانى یاد مى کند که در روز قیامت به آنها گفته مى شود: وارد جهنم شوید و الى الابد در آنجا خواهید ماند؛ مى فرماید: «ذَلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ» (غافر: 75) این عذاب ابدى شما مال آن شادى هاى ناحقى است که در  دنیا داشتید (مصباح، 1383).

 2ـ2. کنترل غم و شادى

کنترل غم و شادى، دومین برنامه قرآن در مدیریت غم و شادى است. قرآن در این زمینه، به تعدیل غم و شادى تأکید و گذر از حد اعتدال را مذمّت کرده است.

 نکته شایان توجه این است که «کنترل غم و شادى» ثمره «مدیریت توحیدمحور غم و شادى» است. به عبارت دیگر، آنهایى که در غم و شادى شان خدا را فراموش نمى کنند، غم وشادى شان را به اندازه و بجا آشکار مى سازند.

 آیات 22 و 23 سوره «حدید» به خوبى نشانگر این واقعیت است: «مَا أَصَابَ مِن مُصِیبَةٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فىِ أَنفُسِکُمْ إِلَّا فىِ کِتَابٍ مِن قَبْلِ أَن نَّبرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلىَ اللَّهِ یسِیرٌ لِکَیلَا تَأْسَوْاْ عَلىَ مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَئکُمْ وَ اللَّهُ لَا یحِبُّ کلَّ مخْتَالٍ فَخُورٍ»؛ هیچ مصیبتى نه در زمین و نه در نفس هاى شما [به شما] نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابى است. این [کار] بر خدا آسان است. تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانى نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد.

 از این آیات نمى توان استفاده نمود که قرآن اصل غم و شادى را مورد نهى قرار داده است؛ چراکه اصل غم و شادى امرى قهرى و طبیعى است. آنچه در این آیات مدنظر خداوند متعال است، تأثیر توجه به علم الهى در کنترل غم و شادى است، بخصوص تعبیر «مختال فخور» به این واقعیت اشاره دارد که شادى مورد مذمّت قرآن شادى غرورآفرین و غفلت زاست، نه شادى معتدل. علّامه طباطبائى در تفسیر آیه شریفه مى فرماید:

اینکه ما به شما خبر مى دهیم که حوادث را قبل از اینکه حادث شود نوشته ایم، براى این خبر مى دهیم که از این به بعد دیگر به خاطر نعمتى که از دستتان مى رود اندوه مخورید، و به خاطر نعمتى که خدا به شما مى دهد خوشحالى مکنید. براى اینکه انسان اگر یقین کند که آنچه فوت شده باید مى شد، و ممکن نبود که فوت نشود، و آنچه عایدش گشت باید مى شد و ممکن نبود که نشود، ودیعه اى است که خدا به او سپرده. چنین کسى نه در هنگام فوت نعمت خیلى غصه مى خورد، و نه در هنگام فرج و آمدن نعمت، شادمان مى شود (طباطبائى، 1374، ج 19، ص 294).

دو آیه پیش گفته هم به کنترل غم مربوط مى شود، و هم به کنترل شادى. آیات دیگرى در این زمینه وجود دارد که به صورت جداگانه این مسئله را مطرح کرده است. ما ابتدا آیاتى را که کنترل غم را مطرح کرده اند ذکر مى کنیم و در وهله بعد به آیات مربوط به کنترل شادى مى پردازیم:

1ـ2ـ2. کنترل غم: اگر انسان غم و ناراحتى خود را کنترل نکند، نتیجه اى جز ناامیدى و یأس به دنبال نخواهد داشت. قرآن ریشه ناامیدى را غفلت از خدا دانسته و آن را از ویژگى هاى کافران تلقى مى کند. قرآن در نقل ماجراى حضرت یوسف، فرمایش حضرت یعقوب را براى یافتن یوسف چنین نقل مى کند: «یَا بَنِیَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ» (یوسف: 87)؛ اى پسران من، بروید و از یوسف و برادرش جست وجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشید؛ زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمى شود.

 در مجمع البیان چنین آمده است: ابن عباس گفته: یعنى مؤمن هرچه را از خدا مى بیند خیر و خوبى خود مى داند، در سختى ها و بلا بدو امیدوار است، و در فراخى و آسایش او را ستایش کرده و سپاس مى دارد، ولى کافر  این گونه نیست (طبرسى، 1360، ج 12، ص 283).

 بدون شک، یعقوب از گم شدن یوسف و بلایى که پسرانش بر سر او آورده بودند، ناراحت و غمگین بوده است. قرآن کریم درباره غم یعقوب مى فرماید: «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ یا أَسَفى عَلى یوسُفَ وَ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ» (یوسف: 84)؛ و از آنان روى گردانید و گفت: اى دریغ بر یوسف! و درحالى که اندوه خود را فرو مى خورد، چشمانش از اندوه سپید شد.

 مرحوم طبرسى تعبیر «فَهُوَ کَظِیمٌ» را این گونه تفسیر کرده است: «یعنى یعقوب آکنده از غم و اندوه شده بود، جورى که غصه خود را فرو مى برد و به کسى اظهار نکرده، و به زبان نمى آورد» (همان، ص 281).

 اما در کنار این غم جانکاه که به نابینایى یعقوب انجامید، هرگز ناامیدى او را فرانگرفت، و ازاین رو بود که به فرزندانش دستور داد که درپى جست وجوى یوسف برآیند.

 علّامه طباطبائى ذیل آیه «قَالَ إِنَّمَا أَشْکُواْ بَثىِّ وَ حُزْنىِ إِلىَ اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُون» (یوسف: 86) چنین فرموده است:

من تنها و تنها اندوه و حزنم را به خداى سبحان شکایت مى کنم، که از شنیدن ناله و شکایتم هرگز خسته و ناتوان نمى شود، نه شکایت من او را خسته مى کند و نه اصرار نیازمندان. من از خداوند چیزهایى سراغ دارم که شما نمى دانید، و ازاین رو، به هیچ وجه از روح او مأیوس و از رحمتش ناامید نمى شوم (طباطبائى، 1374، ج 11، ص 319).

از نظر قرآن، غمى که باعث تعطیل شدن فعالیت انسان گردد، و انسان را به سستى و تنبلى بیندازد، مورد تأیید نیست. قرآن رسیدن به لطف الهى راباتنبلى سازگار نمى داند.

 چنین مى توان نتیجه گیرى کرد که کنترل غم از ثمرات نگاه توحیدى به غم و ناراحتى است. آنهایى که در ناراحتى ها خدا را فراموش نمى کنند، طبیعتا قدرت فائق آمدن بر خود را داشته و مى توانند غم و اندوه خود را مدیریت و کنترل کنند.

2ـ2ـ2. کنترل شادى: قرآن در مقابل «شادى توحیدمحور» که مورد تأییدش است، «شادى غفلت زا» را نیز مطرح کرده و آن را مذمّت مى کند: «اِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَیهِمْ وَ آتَیناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِى الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَ اللَّهَ لا یحِبُّ الْفَرِحینَ» (قصص: 76)؛ قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم کرد، و از گنجینه ها آن قدر به او داده بودیم که کلیدهاى آنها بر گروه نیرومندى سنگین مى آمد، آن گاه که قوم وى بدو گفتند: شادى مکن که خدا شادى کنندگان را دوست نمى دارد.

 فرح مطرح شده در این آیه، خوشحالى مفرط و خارج از اندازه اى است که انسان را از آخرت غافل مى کند (همان، ج 16، ص 111).

 قرآن، شادى غفلت زا را که جز سرمستى و غرور نتیجه اى ندارد، به شدت نکوهش کرده و قرین این شادى غفلت آفرین را غمى امیدسوز مى داند و مى فرماید: «وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیدیهِمْ إِذا هُمْ یقْنَطُونَ» (مریم: 36)؛ و چون مردم را رحمتى بچشانیم، بدان شاد مى گردند و چون به [سزاى] آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمه اى به ایشان برسد، به ناگاه نومید مى شوند.

 این آیه به خوبى نشان مى دهد که اگر در جهت شادى اعتدال رعایت نشود، در جانب غم نیز اعتدال رعایت نخواهد شد. پیام این آیه چنین است: کسانى که در شادى ها خدا را در نظر نمى گیرند و سرمستانه و غافلانه شاد مى شوند، در غم ها نیز خدا را فراموش کرده و به  منجلاب ناامیدى مى افتند.

شادى مدیریت نیافته

«لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ» (قصص: 76)؛ شادى مکن که خدا شادى کنندگان را دوست نمى دارد.

شادى مدیریت یافته

«قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ» (یونس: 58)؛ به فضل و رحمت خداست که (مؤمنان) باید شاد شوند.

غم مدیریت نیافته

«وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ» (یوسف: 87)؛ اى پسران من! بروید و از یوسف و برادرش جست وجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشد؛ زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمى شود.

غم مدیریت یافته

«وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا اِءلَیْهِ رَاجِعونَ» (بقره: 155ـ156)؛ و مژده ده شکیبایان را (همان) کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد، مى گویند: ما از آنِ خدا هستیم و به سوى او بازمى گردیم.

3. نتایج مدیریت اعتدال گرایانه غم و شادى

اگر غم و شادى خود را بر اساس برنامه هاى قرآنى مدیریت کنیم، به نتایج ارزشمندى دست مى یابیم. توجه به مبدأ توحیدى و کنترل معتدلانه، شادى را با شکرگزارى از درگاه ربوبى مقرون مى گرداند. در قرآن شکرگزارى مزبور اگرچه با تعبیر «شکر» در کنار شادى مدیریت یافته بیان نشده، اما «توجه به تفضل الهى» احیاگر حس شکرگزارى است: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ» (یونس: 58)؛ بگو: به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هرچه گرد مى آورند بهتر است.

 نیز مى فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یشْکُرُونَ» (بقره: 243)؛ آرى، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است، ولى بیشتر مردم سپاس گزارى نمى کنند.

 آیه 243 سوره «بقره» را مى توان مکمل آیه 58 سوره «یونس» دانست. در این صورت، آیه سوره «یونس» چنین خواهد بود: «بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند و خدا را به خاطر تفضلى که بر بندگانش دارد، شکرگزارند.»

 درباره غم نیز همین گونه است؛ توجه به مبدأ متعال و کنترل معتدلانه، غم ها را با صبر و شکیبایى همراه مى سازد: «وَ جاؤُ عَلى قَمیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرا فَصَبْرٌ جَمیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ» (یوسف: 18)؛ و پیراهنش را [آغشته] به خونى دروغین آوردند. [یعقوب] گفت: [نه] بلکه نَفْس شما کارى [بد] را براى شما آراسته است. اینک صبرى نیکو [براى من بهتر است ]و بر آنچه توصیف مى کنید، خدا یارى ده است.

 در مقابل، نادیده گرفتن مدیریت توحیدمحور و معتدلانه قرآنى، غیر از غرور و غفلت در شادى، و یأس و ناامیدى در غم، چیز دیگرى را نتیجه نمى دهد: «وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ کانَ یؤُسا» (اسراء: 83)؛ و چون به انسان نعمت ارزانى داریم، روى مى گرداند و پهلو تهى مى کند، و چون آسیبى به وى رسد نومید مى گردد.

 ازاین رو، مى توان چنین نتیجه گیرى کردکه فضایل اخلاقى و صفات نیکى مثل شکر و صبر، نتیجه مدیریت  قرآنى غم و شادى است و رذایل اخلاقى و صفات زشتى مثل غرور و یأس، از کنار گذاشتن این برنامه آسمانى نشئت مى گیرد.

نتیجه گیرى

اهمّ نتایجى که ازپژوهش حاضربه دست آمد، به قرار زیر است:

 1. اصل غم و شادى در انسان امرى طبیعى و قهرى است، اما انسان مى تواند با اراده خود احساسات مزبور را به نحو شایسته اى مدیریت کند. قرآن در جهت دهى و کنترل غم و شادى روش هایى را فراروى انسان ها نهاده و زمینه مدیریت غم و شادى را فراهم کرده است.

 2. بهترین منبع براى یافتن راه اعتدال، قرآن است. قرآن راه اعتدال را در مکتب مقدس اسلام دانسته و آن را با واژه «امت وسط» تعبیر کرده است.

 3. مدیریت قرآن در غم و شادى بر دو ساحت غیرمجزا، یعنى مدیریت توحیدمحور و مدیریت کنترل کننده استوار است.

 4. اعتقاد به توحید افعالى منافاتى با وساطت اسباب طبیعى ندارد.

 5. مدیریت توحیدمحور در قرآن اختصاصى به عرصه غم وشادى نداشته، بلکه تمامى شئون انسان را دربر مى گیرد.

 6. یاد خدا در بزنگاه تهییج هیجانات و احساسات از ارزش فراوانى برخوردار بوده، در مدیریت اعتدال گرایانه احساسات و هیجانات نقش بسزایى دارد.

 7. مدیریت توحیدمحور غم و شادى یعنى: انسان غم ها و شادى هاى خود را مستند به خدا بداند. این استناد در ایجاد اعتدال بسیار مؤثر است.

 8. قرآن شادمانى هنگام فراخى نعمت، و ناامیدى هنگام سختى ها را نشانه غفلت انسان برمى شمرد.

 9. قرآن در مهم ترین آیه اى که در رابطه با مصیبت زدگان است، توجه به محوریت توحید را نشانه بارز شکیبایان معرفى مى کند.

 10. طبق آیات قرآن، ناراحتى هایى که صبر و شکیبایى را در پى ندارد، توأم با غفلت از محوریت توحیدى است.

 11. شادى هایى که در قرآن مذمت شده، همگى مواردى هستند که با غفلت و غرور و تکبر همراه هستند.

 12. کنترل غم و شادى شیوه دیگرى از مدیریت قرآنى در موضوع بحث است.

 13. در داستان حضرت یوسف، عکس العمل حضرت یعقوب در فراق یوسف پیام هاى ارزنده اى دارد؛ از جمله اینکه: اگر چشمان کسى از فرط گریه و زارى نابینا شود، عیبى ندارد؛ مهم این است که از رحمت الهى مأیوس نشود.

 14. قرآن، قارون را به عنوان کسى که شادى هایش غرورآفرین و تکبرزاست، معرفى کرده است.

 15. طبق آیات قرآن، اگر انسان در جهت شادى اعتدال را رعایت نکند، در جانب غم نیز اعتدال را از دست خواهد داد. کسانى که در شادى ها خدا را در نظر نمى گیرند و سرمستانه و غافلانه شاد مى شوند، در غم ها نیز خدا را فراموش کرده و به منجلاب ناامیدى مى افتند.

 16. حاصل مدیریت اعتدال گرایانه، دستیابى به فضایل اخلاقى است؛ حاصل مدیریت اعتدال گرایانه شادى حصول روحیه شکرگزارى در نفس انسان است و نتیجه مدیریت اعتدال گرایانه غم ایجاد صبر و امیدوارى است.

 17. عاقبت کنار نهادن مدیریت اعتدال گرایانه، افتادن در ورطه رذایل اخلاقى است؛ در جنبه غم حصول ناامیدى و یأس، و در جنبه شادى، غرور و تکبر نتیجه  شوم ترک مدیریت اعتدال گرایانه است.

 منابع

بخشایش، علیرضا و همکاران، «بررسى تطبیقى مفهوم شادى و نشاط از دیدگاه اسلام و روان شناسى» (زمستان 1390)، فرهنگ در دانشگاه اسلامى، ش 1، ص 84ـ101.

حسینى، سیده طیبه و طاهره کمالى زاده، «مفهوم شادى و نشاط در قرآن و حدیث» (زمستان 1390)، فرهنگ در دانشگاه اسلامى، ش 1، ص 117ـ137.

خالدیان، محمدعلى، «شادمانى در قرآن» (بى تا)، ادبیات فارسى دانشگاه آزاد اسلامى مشهد، ص 113ـ126.

راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فى غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودى، بیروت، دارالعلم الدارالشامیة.

سبحانى، جعفر (1366)، منشور جاوید، قم، انتشارات اسلامى.

صادقى نیرى، رقیه، «مفهوم شادى و نشاط از دیدگاه قرآن، مبانى اسلامى، و سیره و کلام ائمه معصومین» (زمستان 1390)، فرهنگ در دانشگاه اسلامى، ش 1، ص 15ـ29.

صیفورى، ویدا و على فلاحتى، «بررسى اهمیت و ضرورت شادى و نشاط از دیدگاه قرآن، روایات و تعالیم دینى» (تابستان 1390)، فرهنگ در دانشگاه اسلامى، ش 2، ص 84ـ110.

طباطبائى، سیدمحمدحسین (1374)، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوى همدانى، قم، انتشارات اسلامى.

طبرسى، فضل بن حسن (1360)، مجمع البیان فى تفسیرالقرآن، تحقیق رضا ستوده، تهران، فراهانى.

طیبى، ناهید، «قرآن نشاط و شادى» (تابستان 1382)، کوثر، ش 9، ص 29ـ33.

عباس نژاد، محسن (1384)، قرآن، مدیریت و علوم سیاسى، مشهد، بنیاد پژوهش هاى قرآنى حوزه و دانشگاه.

مصباح، محمدتقى، «شادى و غم در قرآن» (آذر 1383)، معرفت، ش 84، ص 10ـ15.

منصورى، خلیل، «شادى و سرور در قرآن» (فروردین 1383)، گلستان قرآن، ش 172، ص 12ـ15.

منبع: فصلنامه معرفت – شماره 186


مطالب مشابه :


"غــم و شـــادي" از منظر دين (sorrow and happiness)

"غــم و شـــادي" از منظر دين sorrow and happiness. غم‌ و شادی‌ از انفعالات‌ و کیفیات‌ نفسانی




بسترسازى قرآن در مدیریت اعتدال‏‌گرایانه غم و شادى

نوای نینوا - بسترسازى قرآن در مدیریت اعتدال‏‌گرایانه غم و شادى - آموزشگاه تخصصی مداحی




بسترسازى قرآن در مدیریت اعتدال‏‌گرایانه غم و شادى

بخش اول. چکیده. غم و شادى از مهم ترین احساسات طبیعى انسان است که باید با مدیریت صحیح، بجا و به




رازهای پنهان مدیریت

مدیریت - رازهای پنهان مدیریت - - در شادی و غم کارمندان خود شریک




چگونه رفتار و احساسات خويش را مديريت كنيم!؟

کشکول بی‌غم - چگونه رفتار و احساسات خويش را مديريت كنيم!؟ -




مدیریت شادی

مدیریت شادی. شادی در مقابل غم وافسرگی یکی از حالات روحی ما انسانها است که برای سلامتی جسم




یادداشتی بر مصاحبه شاعری كه شعرش بوی غم دارد

بهبود مدیریت - یادداشتی بر مصاحبه شاعری كه شعرش بوی غم دارد - مدیریت ومدیریت زمان - بهبود




برچسب :