تحقیق در مورد آراستگی و مدگرایی (1)
چکیده:
اين پژوهش عهده دار بررسي آراستگي و مدگرایی و در پي بيان و تشريح علل و عوامل مد گرایی بوده است، مدگرایی وآراستگی از دیدگاه قران و روایات و راهکارهای متعادل کردن مدگرایی است.
با توجه به اين که بیشتر
جمعيت جامعه را نوجوانان و جوانان تشکيل مي دهند و درحفظ جامعه ای پرشور ،
بانشاط و فعال نقش دارند بررسي اين
موضوع از اهميت ويژه اي برخوردار است. اسلام به زينت و آراستگي ظاهري و باطني نوجوانان
و جوانان اهميت فراواني قائل است و آن را عامل مؤثري براي صعود نوجوانان و جوانان
به مراتب والاي اخلاقي معرفي مي نمايد با اين حال، به شدت با خود نمايي در اجتماع مخالف است.
در فصل اول، به طرح تحقيق و مفهوم
شناسي واژه هاي مورد بحث، پرداخته شده است.
در فصل دوم روشن مي شود كه اصل نياز به آراستگي، خواسته دروني و فطري هر شخص است كه اسلام نيز به آن دستور داده است و آيات قرآن نيز همه انسان ها را به آراستگي توصيه مي كند ولي از خود نمایی به شدت منع می دارد. در فصل سوم پس از اشاره به انواع آراستگي و مدگرایی به علل و عوامل مدگرایی پرداخته ايم. در فصل چهارم نيز به راهکارهای جلوگیری یا متعادل کردن مدگرایی در جامعه پرداخته شده است. در پايان نيز نتيجه گيري شده است.
اين تحقيق به صورت توصيفي و تبيیني انجام گرفته و روش گردآوري آن كتابخانه اي است.
مقدمه:
انسان به اقتضای فطرت خویش، میل به زیبایی و جمال دارد و جویای پاکیزگی، زیبایی و آراستگی است و نشان دهنده ی هویت اوست و از ژولیدگی، پلیدی و پریشانی نفرت دارد. در عصر ما با وجود پیشرفت بسیار علم و تمدن، هنوز زوایایی از دینمان برای پیروانش ناشناخته است و افرادی از روی ناآگاهی و به گمان این که در دین اسلام دستوراتی در زمینه آراستگی ظاهر وجود ندارد به دنبال الگوهای فاسد و مدهای عجیب و غریب می روند و دشمن نیز از این میل الهی و فطرت پاک سو استفاده می کند تا باور ها و نظرات خود را القا یا باورهای افراد را سست کند . از آن جا که دین مقدس اسلام بر مبنای فطرت الهی است و بر آراستگی بسیار ارج می نهد، همواره پیروانش را به پاکیزگی به ویژه در برخورد با دیگران سفارش می کند.
فصل اول:
مفهموم شناسی: تعریف آراستگی: آراستگی یعنی آراسته بودن و عمل آراسته از نظر لغوی به معنای زینت دادن و تزیین كردن است . اما معانی دیگر مانند نظم و مرتب بودن ، هماهنگ بودن و آماده و مهیا بودن نیز برای آن گفته شده است[1]. که معنای دوم کاملاً مرتبط با معنای نخست است؛ زیرا تزئین کردن به نوعی با نظم، تقارن و نیز هماهنگی همراه است و نشان دهنده آ ماده و مهیا بودن برای مقصود مورد نظر ( دیدار با دوست ) است. در برابر آراستن که معمولاً با افزایشهمراه است، پیراستن قرار می گیرد که ویژگی آن کاستن و زدودن شاخ و برگ است. آراستگی لبخند روح ماست و به بینندگان، همراهان و هم به برقراری روابط اجتماعی و استحكام آن، ما را یاری می رساند. جایگاه آراستگی: اگر در تک تک مخلوقات خداوند دقت کنیم مشاهده می کنیم که همه با نظم و زیبایی توأم است که نشان دهنده آراستگی و زینت دادن به این مخلوقات است، می دانیم اگر چیزی آراسته باشد زیبایی هم همراهش خواهد بود پس خداوند هم به زیبایی و زینت دادن اهمیت می دهد که خدا در قران می فرماید: «إِنَّا زَینَّا السَّمَاءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِب»[2]ما آسمان نزدیک (پایین) را با ستارگان آراستیم.لذا خداوند در خلقت آسمانها و زمین از زینت استفاده نموده است. همچنین بهره گیری از زینت را برای مسلمانان مجاز دانسته و آنها را به آراستگی فرا میخواند و نظر کسانی را که به غلط، آراستگی و زینت را با دین و آموزههای ناب آن در تضاد میپندارند، مردود میشمارد: «قُل مَنْ حَرَّمَ زینةَ اللّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مَنِ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ امَنُوا»[3] ای رسول! بگو چه کسی زینت خدا را که برای بندگان خود بیرون آورده و نیز روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو این برای کسانی است که ایمان آوردهاند. در سیره پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است که هرگاه ایشان قصد خروج از خانه یا پذیرفتن کسی را داشت، موی سر خود را شانه میزد، سر و وضع خود را مرتب میکرد، خویشتن را میآراست و برای آنکه تصویر خود را ببیند، در ظرف آبی مینگریست. وقتی سبب این کار را میپرسیدند، میفرمود: «اِنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذا خَرَجَ إِلی إخْوانِهِ أَنْ یَتَهَیّاَ لَهُمْ وَ یَتَجَمَّلَ»[4]خداوند متعال دوست دارد که بندهاش چون به سوی برادران خود بیرون میرود خود را برایآنها منظم کند و خود را بیاراید و زیبا سازد. اما باید گفت که هر چیزی از حد اعتدال گذشت، به افراط یا تفریط کشیده شد؛ از اینرو، مرزهایی برای آن بیان شده است؛ مثلا در فقه پوشیدن لباس شهرت، خود را در پوشش، شبیه کافران در آوردن و پوشش، با هدف فتنه انگیزی و... جایز دانسته نشده است در آن صورت موجب مفسده برای فرد و جامعه میشود. تعریف مد و مدگرایی: تعاریف گوناگونی برای مد و مد گرایی ارائه شده است؛ مانند: ۱.«مد» روش و طریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره تنظیم کند[5]. مدها الگوهایی فرهنگی هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته میشوند و دارای یک دوره زمانی نسبتاً کوتاهاند، سپس فراموش میشوند.. ۲.«مد» رایج شدن شیوهای از زینت در ابعاد مختلف زندگی است. مانند طرز لباس پوشیدن، طرز آرایش، روش چیدمان دکور خانه، شیوه نما سازی ساختمان و مدل ماشین. با اندکی دقت پی میبریم که مد به جنبه زینت و تجمّل زندگی یا به عبارت دیگر به جنبه زیباشناختی زندگی انسان مربوط میشود. برای مثال لباس کارکردهای گوناگون دارد از جمله حفظ از سرما، گرما و … که یکی از آنها جنبه زینت بودن آن است. مد دقیقاً به این بُعد مربوط میشود و یا نما سازی برای ساختمان جنبه حفاظتی هم دارد اما مد به جنبه زیباشناختی آن مربوط میشود. 3 .«مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن، طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید. "جورج سیمل" معتقد است که "مد" عبارت است از تغییر غیر متمرکز جنبههای فرهنگی زندگی انسان که از یک تنش اساسی و پایهای در وضعیت اجتماعی انسانها ناشی میشود. اهمیت وضرورت بحث: اهمیت و ضرورت بحث مد گرایی به لحاظ گستره تاثیر آن در جامعه است؛ زیرا اولا: صنایع تولیدی به جای این که به امور زیر بنایی و مولد بپردازند توان خود را صرف تولید اجناس بی اهمیت مصرفی می سازند. ثانیا: مردم به جای آن که به کارهای مفید و ضروری مشغول شوند سرمایه و توان خود را در راه خرید اجناس لوکس صرف می نمایند. به همین جهت مد گرایی می تواند با ایجاد چرخه معیوب در اجتماع، پیشرفت و پویایی جامعه را مختل کند. با وجود این که کشورهای زیادی به ویژه کشور ما که بیشترین قشر آن را نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند و بخش مهم ، ارزشمند و تاثیر گذار می باشد و باید توجه خاصی به فرهنگ آنها داشته باشیم؛ چون دشمن برای دست یابی به اهداف خود و تسلط بر یک جامعه، ابتدا فرهنگ جوانان را مورد هدف قرار می دهد و با طراحی نقشه هایی بر اعتقادات آنها رسوخ می کند تا مایه پیشرفت و شادابی جامعه که موجب آن جوانان هستند را در اختیار گیرد، برای همین است که ائمه اطهار «علیهم السّلام » توجه خاصی به جوانان داشتندکه: «يكي از دوستان امام صادق علیه السلام به نام « ابي جعفر احول» مدّتي به تبليغ مذهب تشيّع و نشر تعاليم اهل بيت عليهم السّلام اشتغال داشت. روزي به محضر آن حضرت شرفياب شد. حضرت صادق علیه السّلام از او پرسیدند : «كيف رأيت مسارعة الناس الي هذا الامر و دخولهم فيه؟ ؛ يعني مردم بصره را در قبول روش اهل بيت و سرعت پذيرش آيين تشيّع چگونه يافتي؟» عرض كرد: عدّه ي كمي تعاليم اهل بيت را پذيرفتند «قال و الله انهم لقليل» فقال عليه السّلام: «عليك بالأحداث فانهم اسرع الي كل خير»، فرمود: توجّه تبليغي خود را به نسل جوان معطوف دار و نيروي خويش را در راه هدايت آنان به كار انداز؛ زيرا جوانان زودتر حق را مي پذيرند و سريع تر به هر خير و صلاحي مي گرايند[6]. استاد آيت الله مصباح مي فرمايند : يكي از افراد مطلع مي گفت كه وقتي ميسيونرهاي مسيحي به كشورهاي عربي آمده بودند و فعاليت فراواني مي كردند ، با يكی از آنها دوست شده بودم . از او پرسيدم : شما كه اين همه پول صرف تبليغات مسيحيت در كشورهاي عربي مي كنيد تاكنون چند مسلمان را مسيحي كرده ايد؟ گفت : خيلي كم ؛ اما ما تبليغ نمي كنيم كه اينها مسيحي شوند ، بلكه تبليغ مي كنيم كه در دين خود ضعيف شوند . آنچه ما مي خواهيم اين است كه آنها نسبت به اسلام شان سست شوند وگرنه ما علاقه زيادي نداريم كه آنها مسيحي شوند و مي دانيم كه مسيحي نمي شوند ؛ چون تجربه اين را نشان داده است كه ما چيزي نداريم كه بتواند جاي اسلام را بگيرد . بزرگترين كار ما اين است كه سعي كنيم جوانان مسلمان نسبت به دين خود سست گردند و در ذهن شان شبهه به وجود بيايد تا به احكام و قوانين اسلام پاي بند نباشند.[7] تقليد فرهنگى خطر بسيار بزرگى است، اما اين حرف اشتباه نشود با اينكه بنده با مد و تنوع و تحول در روش هاى زندگى مخالفم، نه، مدگرايى و نوگرايى اگر افراطى و روى چشم و هم چشمى نباشد عيبى ندارد. لباس، رفتار و آرايش تغيير پيدا مىكند. مانعى هم ندارد، اما مواظب باشيد قبله نماى اين مدگرايى به سمت اروپا نباشد. اين بد است. مردم خودشان طراحى كنند و بسازند[8]. البته تنوع و تحول در ظاهر حق جوانان است امّا آنچه از بيانات مقام معظم رهبرى نيز استفاده مىشود اين است كه نبايد نياز به تحول و تنوع تبديل به مدگرايى افراطى و تقليد كوركورانه از مدلهاى كشورهاى غربى و اروپايى و ترويج فرهنگ مبتذل آنان گردد و در فرهنگ و ارزش هاى اسلامى و الهى رسوخ كرده و خانوادههاى ايرانى را دچار تزلزل و آسيب نماید. پس باید در نظر داشته باشیم که ترویج مد در یک جامعه توسط دشمن برای انحراف و دور شدن از اصل راه و دل مشغولی به فرعیات است و این اصل چیزی نیست جز رسیدن به کمال و قرب الهی که دشمن با این وسیله اصل را هدف گرفته و تلاش دارد به منافع خود برسد. اگر می بینیم که در بسیاری از اهداف مان دور مانده ایم به سبب این است که به نوعی ما در زمین دشمن بازی می کنیم و آب توی آسیاب دشمن می ریزیم و خودمان خبر نداریم یا مغرض هستیم و برای رسیدن به کمال باید سختی های زیادی را تحمل کنیم که حافظ شیرازی می گوید: در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی[9] فصل دوم انواع آراستگی : آراستگی به دو نوع است: آراستگی باطنی(روحی) و ظاهری. 1.آراستگی باطنی(روحی): قبل از پرداختن به آراستگی جسمی و ظاهری از منظر معصومان، به پاکیزگی روح و آراستن باطن در کلام آن بزرگواران میپردازیم. آراستگی روح را به سه بخش میتوان تقسیم کرد: الف» آراستگی اندیشه: این آراستگی را میتوان به سه زینت اساسی خلاصه کرد: علم، حکمت و ادب. 1.علم: امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «الْعِلْمُ زَینُ الْأَغْنِیاءِ وَ غِنَی الْفُقَرَاء »؛[10]دانش، زینت دهنده ثروتمندان است ( منظور از ثروتمندان یعنی کسانی که علم دارند) و بینیاز کننده فقرا (منظور از فقرا یعنی کسانی که علم ندارند و جاهل هستند). در حدیثی دیگر فرمود: «الْعِلْمُ أَشْرَفُ حِلْیةٍ وَ عَطِیة »؛[11] دانش والاترین و بلندترین زیور و هدیه(بخشیده شده) است. 2.حکمت: « عَلَیکَ بِالْحِکْمَةِ فَإِنَّهَا الْحِلْیةُ الْفَاخِرَة »؛[12] حکمت را فراگیر، پس بدرستی که آن زیوری است فاخر. مراد از حکمت، علم راست وکردار درست است و فاخر، هر چیز نفیس و نیکوییست. 3.ادب: امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: « حُسْنُ الْأَدَبِ زِینَةُ الْعَقْل»؛[13] ادب نیکو، زیور و زینت خرد و عقل است. ب»آراستگی گفتار: در این باره بحث فراوانی وجود دارد، اما خلاصهای از آن را بیان میکنیم. منظور از آراستگی در گفتار، دروغ نگفتن، ناسزا نگفتن، دشنام ندادن، غیبت نکردن، تهمت نزدن، آبرو نریختن و غیر این هاست. چاره همه این گناهان سکوت است. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «الصَّمْتُ کَنْزٌ وَافِرٌ وَ زَینُ الْحَلِیمِ وَ سَتْرُ الْجَاهِل»؛[14]سکوت گنجی است فراوان و زینت شخصِ حلیم و بردبار و پوششی است برای جاهل و نادان. ج» آراستگی رفتار: منظور از آراستگی در رفتار، انصاف، وفا، بردباری، سخاوت و... است. در این زمینه روایات فراوانی هست. امام صادق (علیه السلام) میفرماید:«رَأَیتُ الْوَفَاءَ یزَینُ الرِّجَال»؛[15]چنین است که وفا، مردان را زینت میدهد. امام علی (علیه السلام) میفرماید: «زَینُ الْمُصَاحَبَةِ الِاحْتِمَال«؛[16]زینت مصاحبت، تحمل کردن است؛یعنی تحمل کردن و تغافل نسبت به بی ادبی هایی که در هر زمانی انجام می شود؛ یعنی برگرداندن بی ادبیش به طور غیر مستقیم. همچنین امیرمؤمنان(علیه السلام) میفرماید: «السَّخَاءُ یکْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ یزَینُ الْأَخْلَاق»؛[17]سخاوت دوستی را کسب میکند؛ یعنی باعث میشود که مردم با او دوست شوند و خوبی ها و خصلت ها را زینت و آرایش میدهد. 2. آراستگی ظاهری: الف» پاکیزگی عمومی: پاکیزگی گذشته از تأثیر بسزایی که در سلامت شخصی و اجتماعی انسان دارد، موجب دلپذیری و جلب نظر بیننده میشود، بلکه یکی از خواستههای فطری انسان است و با سرشت انسان آمیخته شده است. پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) میفرماید: « النَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَان«؛[18] پاکیزگی جزئی از ایمان است. یعنی یکی از نشانههای مؤمن، پاکیزگی و آراستگی است. امام رضا (علیه السلام) میفرماید:«مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیاءِ التَّنَظُّف«؛[19] پاکیزگی از اخلاق انبیاست. در بعضی از روایات به موارد خاص نظافت اشاره شده است: . امام صادق(علیه السلام) در قسمتی از حدیث خود میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یکْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً- أَحَبَّ أَنْ یرَی عَلَیهِ أَثَرَهَا- قِیلَ وَ کَیفَ ذَلِکَ قَالَ: ینَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یطَیبُ رِیحَهُ- وَ یحَسِّنُ دَارَهُ وَ یکْنُسُ أَفْنِیتَهُ- حَتَّی إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِربِ الشَّمْسِ ینْفِی الْفَقْرَ- وَ یزِیدُ فِی الرِّزْقِ »؛[20]همانا خدا دوست دارد زیبایی و زیبا نمایی را و زشت میدارد بدحالی و بدنمایی را ؛ زیرا خداوند عزوجل چون نعمتی به بنده دهد دوست دارد اثرش را در او بیند، گفته شد چگونه؟ فرمود : جامه اش نظیف و پاکیزه باشد و بوی خوش بزند و خانه اش را نیکو دارد و گرد و غبار خانه را جاروب کند، تا این که چراغ را پیش از غروب خورشید روشن کند که فقر را ببرد و روزی را بیفزاید. در حدیثی از قول پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) در مورد شخصی آلوده چنین آمده است: «اِنّ اللهَ تَعالی یبغِضُ الوَسِخَ و الشَعِثَ»؛[21] خداوند متعال شخص آلوده و ژولیده را دشمن میدارد. ب» رسیدگی به موی سر: موی سر یكی از جلوهگرترین اجزای بدن است. زیبایی رو و صورت با موی سر جلوه پیدا میكند به ویژه در نزد بانوان. اگر فردی صورت، ابرو، چشم، لب و بینی زیبا داشته باشد ولی موی سر نداشته باشد، آن زیبایی جلوه نمیكند و چه بسا آن فرد را زشت نشان دهد. به همین دلیل، امامان معصوم(ع) سفارشهایی درباره موی سر بیان كردهاند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ مِنْ أَجْمَلِ الْجَمَالِ الشَّعْرَ الْحَسَن»[22]. از زیباترین زیباییها، موی نیكو و قشنگ است. در جای دیگر میفرماید:« الشَّعْرُ الْحَسَنُ مِنْ كِسْوَةِ اللَّهِ فَأَكْرِمُوه»[23] موى خوب و زیبا یك پوشاك خداییست پس آن را گرامى دارید. امام رضا (علیه السلام) فرمود:« ثَلَاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْعِطْرُ وَ إِحْفَاءُ الشَّعْرِ وَ كَثْرَةُ الطَّرُوقَة »[24]. سه چیز از آداب و سنن پیامبران است؛ عطر زدن، مو گذاشتن و بسیار همبستر شدن (فزونى همسر) به طور کلی آراستگی فردی یک شخص در چهار زمینه یا حوزه می تواند بروز و ظهور یابد؛ از جمله ی آنها : 1. حالات چهره و قیافه ظاهری 2. از راه چشم و نگاه 3. لباس و حرکات بدن 4. لحن کلام و سخن گفتن که ما به طور اجمال در مورد هر زمینه ، شواهد قرآنی و روایی را در این مجال عرضه می داریم : 1. حالات چهره و قیافه ظاهری : سیسرون، سخنور رومی،گفته :«چهره، تصویر روح است»؛ یعنی احساسات و هیجانات انسان، غالباً در چهره ی وی منعکس است .[25] چهره هم شامل اجزای متفاوتی است که به هر یک به طور جداگانه خواهیم پرداخت: الف) موی سر: موی سر ، یکی از عناصر اصلی در شکل ظاهری هر فرد است . زیبایی رو و صورت آدمی ، در کنار موی سر جلوه می کند که این تقارن و ملازمت صورت زیبا با موی سر ، نزد بانوان، خود بیشتر می نمایاند. اگر فرد زیبایی را در نظر بگیرید که تمام اجزای صورت او یعنی چشم ، ابرو ، لب ها ، بینی و... متناسب و زیبا باشند امٌا موی سر نداشته باشد ، خواهید دید که نه تنها آن زیبایی جلوه نمی کند ، بلکه ممکن است آن فرد زشت هم به نظر برسد. در همین باره حدیثی از نبی اکرم نقل شده که اهمیت موی سر را در زیبایی نشان می دهد: "وردفی الحدیث انٌ رسول الله (صلی الله علیه وآله) نهی المرأة الٌتی وصلت الی حدٌ البلوغ ان تتشبٌه بالرٌجال فی قصٌ شعرهامن الخلف،اومن الوسط اومن الامام"[26]. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) : نهی فرمود از آن که زنی (دختری)به حدٌ بلوغ رسیده باشد و مانند مردان موی خود را از پشت سر ، یا از میان ، یا از جلوی سر کوتاه نماید. امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود: "لشعرالحسن من کشوة الله فأکرموه"[27]«موی زیبا ، از پوشش های خدا است ، پس آن را گرامی بدارید». در مورد نگهداری از مو نیز روایاتی آمده است ، از جمله پیامبر اکرم فرمود: "من اتٌخذ شعراً فلیحسن ولایته اولیجزه"[28]. «هر کس موی سرش را بلند می گذارد ، خوب نگهداری کند یا آن که کوتاهش نماید». امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده است : "استأصل شعرک یقلٌ دونه ودوابه ووسخه وتغلظ رقبتک وبحلوبصرک"[29]. «موی سر را کوتاه کن ، چرا که [با کوتاه شدن مو] آلودگی ها و انگل های آن کم ، گردنت استوار و نور دیده ات افزون می شود». درباره ی شانه زدن و روغن مالیدن به مو ، در فصل قبل احادیثی آورده شد، اما برای تکمیل بحث به دوحدیث دیگر اشاره می کنیم. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر کلمه ی «زینت» ذیل آیه «خذوا زینتکم عندکل مسجد» فرموده است: "المشط ،فانٌ المشط یجلب الرزق و یحسن الشعر و ینجزٌ الحاجة و یقطع البلغم"[30] «[منظور از زینت] شانه است ، زیرا (شانه زدن) باعث جلب روزی است و مو را زیبا می کند ، حاجت را برآورده می سازد و بلغم را از بین می برد. درباره روغن زدن مو نیز امام صادق (علیه السلام) ، می فرماید"اذا اخذت الدٌهن علی راحتک فقل:اللهم
انی اشألک الزٌین والزینه"[31]
«موقع روغن زدن موی
سر بگو: خدایا از تو درخواست زیبایی و زینت دارم».
این قسمت
مخصوص آقایان محترم است:
اسلام ، به نگه داشتن ریش و
شانه زدن آن توصیه های فراوانی دارد. درباره ی پیامبر گرامی اسلام نقل شده :
"و کان صلی علیه و آله سرٌح تحت لحیته اربعین مرٌة ومن فوقها
سبع مرٌات و یقول:انٌه یزید فی الذٌهن و یقطع البلغم"[32].
پیامبر اکرم ، ریش خود را
چهل بار از زیر چانه و هفت بار از بالای آن شانه می زد و می فرمود: این کار ذهن را
زیاد و بلغم را قطع می کند.
در روایتی دیگر از ایشان
آمده است :
"لا یطوٌلنٌ احدکم شاربه قان الشیطان یتخذه مخبأ یستتربه" [33].
«هیچ کس موی بالای
لب خود را بلند نگذارد ، چون شیطان آن را پناهگاه خود قرار می دهد».
کنایه از این که جایگاه
آلودگی ها و میکروب های مضرّ خواهد شد.
ب) پوست صورت :
از دیگر عناصر مهم در شکل
ظاهری افراد ، به ویژه در بانوان ، داشتن پوستی سالم ، روشن و لطیف است . از
دیر باز ، استفاده از مواد گیاهی و روغن های مفید برای حفظ زیبایی و سلامت پوست امری رایج بوده است که آموزه های پیشوایان معصوم نیز نشان دهنده ی اهمیت آن برای کلیه ی افراد جامعه (چه زنان و چه مردان) است .
امیرالمؤمنین
(علیه السلام) فرموده است :
"الدهن یلین البشره و یزید فی الدماغ و یذهب الفشف و یسفراللون[34]
«روغن زدن ، پوست
را نرم و نیروی عقل را زیاد می کند و آلودگی پوست را بر طرف می سازد و به آن ،
روشنی می بخشد».
همچنین امام باقر(علیه
السلام) می فرماید :
"دهن الیل یجری فی العروق و یروی البشرة و یبیض الوجه" [35].
«روغن زدن(پوست) به
هنگام شب ، باعث رسیدن آن به رگ ها شده پوست را سیراب و صورت را سفید می کند» .
ج) پاکیزگی دهان:
بی شک داشتن
دندان های تمیز و سفید خواسته ی هر فرد آراسته است ؛ زیرا به جز تأثیر به سزا در
سلامت جسمی افراد ، در زیبایی ظاهری آنها نیز مؤثر است . از آن گذشته ، بوی مطبوع
دهان هنگام صحبت با دیگران ، الزاماً وابستگی مستقیم به رعایت بهداشت دندان ها و
رسیدگی به آنها و در نتیجه سالم بودن آنها دارد. در همین زمینه امام صادق (علیه
السلام) فرموده است :
"لکل شیء طهور، وطهورالغم المسّواک" [36].
هر چیزی را پاک کننده ای است
و پاک کننده دهان مسواک زدن است.
به احتمال زیاد ، بشر شستن و
یا تمیز کردن دندان را برای رسیدن به زیبایی آغاز کرده است ؛ زیرا به گفته یکی از
صاحب نظران ، کشش به سوی زیبایی در سرشت بشر ، نیرومندتر از کشش به سمت بهداشت است
. به هر حال ، رعایت بهداشت دندان نیز همچون میل به زیبایی ، به ظهور پیامبران و
تأکید آنان به صورت سنّت در آمده که روایت بسیاری مؤید این مدّعاست[37].
امام صادق (علیه السلام) فرموده است :"المسواک من سنن المرسلین"[38]
«مسواک زدن از سنت
های پیامبران است».
پیامبر گرامی اسلام نیز در
سفارش به مسواک زدن فرموده است :
"مازال جبرئیل یوصفی بالمسواک ، حتی ظنت انه سیجعله فریضة"[39]
«آنچنان جبرئیل مرا
به مسواک زدن سفارش کرد که گمان بردم آن را واجب خواهد نمود».
در حدیثی دیگر از ایشان آمده
است:
"لا ان اشقّ علی امتی لامرتهم بالمسواک مع کل صلاة"[40]
«اگر نمی
ترسیدم که امتم به زحمت و مشقت بیفتد ، به آنها دستور می دادم برای هر نماز ،
مسواک بزنند
در آثار و فواید جسمی مسواک
زدن و همچنین ثواب آن و افزایش ثواب بسیاری از عبادت ها (چنانجه با مسواک زدن
همراه شوند)».
امام صادق
(علیه السلام) می فرماید
:
"فی المسواک اثفتا عشرة خصلة هومن السنة ومطهرة للفم ومجلاة
للبصر ، ویرضی الرحمان ، یبیض الامنان ویذهب بالحفر ویشد اللثه ویشهی الطعام ،
ویذهب بالبلغم ، و یزید فی الحفظ ویضاعف به الحسنات وتفرح به الملائکه" [41].
«در مسواک زدن
دوازده ویژگی است ؛ از سنت [پیامبر اکرم] است ، موجب پاکی دهان است ، نور دیده را
جلوه گر می نماید ، لثه را محکم می سازد ، اشتهای به غذا را زیاد می کند ، بلغم را
از بین می برد ، حافظه را افزایش می دهد ، ثواب ها را چند برابر می کند ، و ملائکه
را شاد می گرداند».
د) رسیدگی
به ناخن ها:
دیگر از نعمت های خدایی و
نمودهای زیبایی انسان که در نگاه اول به نظر نمی آید ، وجود ناخن در دست و پای
آدمی است ؛ اما هنگامی این نعمت اهمیت خود را بیشتر نمایان می سازد که خدای
ناخواسته ، بر اثر بیماری یا حادثه ای یکی از ناخن ها ی خود را از دست بدهید ،
خواهید دید که شکل ظاهری دست و پا ، نمایی نا زیبا خواهند گرفت[42]
.
درباره توجه به این جز از
بدن و تمیز نگاه داشتن آن ، امام باقر(علیه السلام) می فرماید :
"انما قصت الاظفار ، لانها مقیل الشیطان ، وفیه یکون النسیان"[43].
به این دلیل ناخن ها را
کوتاه می کنید چون محل استقرار شیطان است و از[آلودگی] آن ، فراموشی به وجود می
آید.
همچنین امیرالمؤمنین (علیه
السلام) می فرماید:"تقلیم
الاظفار، یمنع الداء الاعظم ویدرّالرزق"[44].
«کوتاه نمودن ناخن
ها از بیماری عظیم جلوگیری می کند و باعث سرازیر شدن روزی می گردد».
در برخی روایات ، حتی به جنبه
ی ظاهری و زیبایی ناخن برای زنان نیز توجه شده است .
درباره امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که :
"قال للرجال :«قصوا ظافیرکم»:وللنساء:«اترکن فانه ازین لکن»"[45].
«به مردان فرمود : ناخن های خود را کوتاه کنید و به زنان فرمود: ناخن های خود را بلند نگه دارید که برای شما زیباتر است».
2.چشم و نگاه:
برخی از شعرای قدیم ، چشم را
«پنجره ی روح» توصیف کرده اند ؛ زیرا غالباً از دریچه ی چشمان دیگران ، چیزهای
زیادی درباره ی حالات و احساسات آنها برداشت می شود، مثلاً : نگاه معمولی و مداوم
را نشانه محبت و دوستی ، اجتناب از تماس چشمی را نشانه ی خجالتی بودن یا دوست
نداشتن و خیره شدن را علامت خشم یا خصومت تفسیر می کنیم[46].
نگاه از سر مهر، در روابط با
دوستان و نزدیکان ، به ویژه نسبت به پدر و مادر، مورد تأکید در احادیث ما بوده است :
امام صادق (علیه السلام) :
«کسی که به پدر و مادرش نامهربان نگاه کند، [حتی اگر] او را مورد ستم قرار داده
باشند ، خداوند نماز او را قبول نمی کند[47].»
کلام مولا امام صادق «علیه
السلام» دلالت بر ننگ و عار بودن این گونه نگاه دارد، که از زینت نگاه به دور است و باید اصلاح شود .
برق نگاه به ویژه نگاه های
خیره و مداوم ، اگر از روی امیال پست و شهوانی باشد(خصوصاً در روابط با غیر هم
جنسی) می تواند خطر آفرین باشد و مفاسد بعدی را نیز به دنبال آورد. قرآن با نگاه
پیشگیرانه و مشفقانه ، این امر را متذکر می شود: «به مردان با ایمان بگو دیده ها
فرو بندند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیزه تر است ؛ زیرا خداوند بر آنچه
می کنند ، آگاه است و به زنان با ایمان بگو دیده گان خود را [ازهرنامحرمی] فرو
بندند و پاکدامنی ورزند[48].»
3. لباس عامل زیبایی :
از الطافی که خداوند به
انسان عطا فرموده و او را از سایر جانداران متمایز ساخته است ، نعمت حجب و حیا است
که در فطرت او نهاده شده و روشن ترین شکل بروز این گرایش فطری ، احساس نیاز به
پوشش زیبا، تمیز و شایسته ی شأن انسانی و منزلت اجتماعی فرد باشد تا آدمی را در منظر
دیگران خوشایند سازد[49].
لباس زیبا برای هرکاری خوب و مایه شادمانی و نشاط است ولی در نظر داشته باشیم اصل، لباس نشود بلکه اصل، کمال انسانی است نه اینکه تن خودمان را با لباس آزین کنیم به قول سعدی که می گوید:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیبا ست نشان آدمیت[50]
در باره
زیبا بودن لباس ، امام صادق (علیه السلام) چنین می فرماید :
"البس و تجمل فان الله جمیل ، یحب الجمال ، ولیکن من حلال"[51].
«لباس را زیبا بپوش ؛ زیرا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد ، اما باید از حلال باشد».
پیامبر
اکرم در مورد تمیز بودن لباس فرموده است:
«مناتخذ ثوباً ، فلینظفه»[52].
«هر کس لباسی می
پوشد ، باید آن را پاکیزه نگه دارد».
همچنین امیرالمؤمنین می
فرماید:
"غسل الثیاب یذهب الهمٌ و الحزن و هو طهور للصلاة"[53].
«شستن لباس ها غم و
اندوه را دور می سازد و از جمله پاکیزگی برای نماز شمرده می شود».
همان طور که مشاهده کردید ،
نظافت و پاکیزگی در روایت تأکید فراوانی شده و بی شک از عوامل زیبایی ظاهری نظافت
و پاکیزگی است ، خواه برای لباس باشد و خواه برای بدن ، به همین مناسبت به چند
روایت ، در مورد اصل پاکیزگی و نظافت ، اشاره می کنیم :
امام رضا (علیه السلام) می
فرماید :" من اخلاق الانبیا التنظف"[54]؛«پاکیزگی از اخلاق انبیاست».
در حدیثی از قول پیامبر در
مورد شخصی آلوده ، چنین آمده است :
"انٌ الله تعالی ، یبغض الوسخ والشعث"[55] .
«خدای تعالی شخص
آلوده و ژولیده را دشمن می دارد».
اسلام به پاکیزگی تنها کفایت
نمی کند ، و پا را فراتر نهاده و امر به خوشبو بودن نیز می کند ، که این یک مرحله بالاتر است .
اکنون به چند روایت دقت نمائید :
سخن مشهوری بر سر زبان
مسلمانان رایج است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) بیشتر اموال خود را برای استفاده
از بوی خوش هزینه می کرد، که احتمالاً از این روایت امام صادق (علیه السلام)
برگرفته شده است
:
"کان رسول الله (صلی الله علیه وآله) ینفق علی الطیب اکثرمما
ینفق علی الطعام"[56]
. «پیامبر اکرم برای بوی خوش ، بیشتر از
غذای خود هزینه می کرد».
حدیث معروف دیگری از پیامبر(صلی
الله علیه وآله) نقل شده که فرمود :
"حبب الی من الدنیا ثلاث: النساء و الطیب وقرة عینی فی الصلاة"[57].
«از دنیا سه چیز را
دوست دارم ؛ زنان ، بوی خوش و نماز را که نور چشم من است».
امام رضا (عایه السلام)
نیزمی فرماید:
"لاینبغی للرجل ان یدع الطیٌب فی کل یوم ؛ فان لم یقدر علیه
فیوم ویوم ، فان لم یقدر ، تعی کل جمعه ؛ ولا یدع ذلک" [58].
«سزاوار نیست برای
مرد که استفاده ی هر روزه از بوی خوش را ترک کند . اگر نتوانست ، یک روز در میان و
باز اگر نتوانست ، در هر جمعه خود را خوشبو کند وهیچ گاه این کار را رها نکند».
همچنین امام صادق (علیه
السلام) می فرماید :
"رکعتان یصلیها المتعطر افضل من سبعین رکعة یصلیها غیرمتعطر"[59].
«دو رکعت نماز که
با بوی خوش گزارده شود ، بهتر است از هفتاد رکعت که بدون بوی خوش بگزارند».
4.
لحن کلام و سخن گفتن:
برای زیبا شدن لحن کلام و در
نتیجه آراستگی کلام نکاتی در آموزه های اسلامی قابل توجه است :
الف) مراعات میانه روی در بلندی و کوتاهی
صدا و اجتناب از فریاد زدن است که لقمان هنگامی که فرزندش را راهنمایی می کند ، می
گوید...و صدایت را آهسته کن [60].
حتی در مورد خندیدن ، امام
علی(علیه السلام) می فرماید : «مؤمن...هرگاه می خندد ، صوتش گوش ها را نمی آزارد»[61].
ب) دیگر آن که حالات پرخاشگرانه در
گفتار نداشته باشیم ؛ بلکه نرم خو و نرم گفتار باشیم.
خداوند حتی هنگامی که حضرت
موسی (علیه السلام) و برادرش را به سوی فرعون روانه می کند می فرماید : «پس با او
به زبانی نرم سخن بگویید»[62].
بنابراین برای زیبا ساختن
روابط اجتماعی و مزیٌن کردن ظاهر کلام باید
این مسئله مورد توجه قرار بگیرد .
امام علی (علیه السلام) : مؤمن [با جنگ و دعوا] به دیگران پرخاش نمی کند ، دشنام نمی دهد ، عیب جویی
و غیبت نمی کند[63].
امام علی (علیه السلام) : مؤمن [با جنگ و دعوا] به دیگران پرخاش نمی کند ، دشنام نمی دهد ، عیب جویی و غیبت نمی کند[64].
ج» کیفیت سخن گفتن (به ویژه در ارتباط با غیر همجنس) نباید تحریک آمیز باشد و با چشم پوشی از
مرزهای حیات و عفٌت ، روابط بین فردی را به خطر اندا
مطالب مشابه :
تحقیق درباره مد گرايي از منظر اسلام تحقیق اینترنتی آماده پرینت (یاهو)
yahoo - تحقیق درباره مد گرايي از منظر اسلام تحقیق اینترنتی آماده پرینت (یاهو) -
مدگرایی
مقلات جامعه شناسی - مدگرایی - مقلات جامعه شناسی درباره هئیت
مد و مدگرایی
جامعه شناسان س و ب - مد و مدگرایی - در طول تاریخ بشری مد هماره وجود داشته و منحصر به عصر حاضر
تحقیق در مورد آراستگی و مدگرایی (1)
یا حضرت معصومه - تحقیق در مورد آراستگی و مدگرایی (1) - - یا حضرت معصومه
تاثیر اشتغال مادران بر عزت نفس فرزندان دختر (روش تحقیق)
در این تحقیق آل بیان کرد .خود اراک شده همان خود پنداره است یعنی یک دیدگاه عینی درباره ی
بررسی پدیده مد و مدگرایی
قشر فرهیخته غرب، اهل علم، اهل مطالعه، اهل تحقیق و درباره مد و مدگرایی بایستی
گرایش به مد و مدگرایی چه اشکالاتی دارد ؟
آیا مدگرایی ، پیشرفت و پویایی و بهره درباره «ایجاد تنوّع و تازگی» نیز باید تحقیق آماده
مد و مدگرایی
موضوع تحقیق. مد و مدگرایی. استاد: دکتر علیرضا مومنی. دانشجو : بهزاد علی نیا. مد و مدگرایی
برچسب :
تحقیق درباره مدگرایی