حق ، تکليف در دولت مهدوی:

حق ، تکليف  در دولت مهدوی:
ضامن علی حبیبی

 چکيده:

 نوشتار حاضر،  د ر پي د ر يا فت پاسخ به اين پرسش  است که هر نظام سياسي  براي تبين رابطه حق وتکليف، معيارها ومرزهاي مشخصی دارد که در پر توي آ ن حقوق وتکليف دولت وشهر وندان تبين مي شود

 آ يا د ر دولت مهدوي نيز بحث حق وتکليف مطرح است نظام سياسي مهدوي براي شهر وندان حقوق قايل است؟ يا اينکه  دولت مهدوي صر فا دولت اقتدار گرا وتکليف محور است   وشهر وندان فقط مکلف اند که از نظام حاکم اطاعت نمايند؟

 براي د ر يا فت پا سخ، بدون پيش داوري وتحميل يافته هاي ذهني خود بر  تفکر مهدويت، به ا دله وروايات وبرخي آ يا ت قرآن کريم بايد متمسک شد که آ نچه ا ز روايا ت  وآموزهاي د يني بر مي آ يد اين  است که رابطه حق وتکليف دو طرف است يک سري حقوق دولت بر مردم دارد که مردم ملزم ا ند  آن را رعا يت کنند تا دولت با همکاري وهمراي وهم دلي مردم بتواند اهداف وبر نامه هاي اصلاحي را که دارد به انجا م برساند حقوقي مانند حق اطاعت، حق بيعت  ووفاء به بيعت  وحق اجا بت در فراخوان هاي عمومي ودعوت به همکاري...  از زمره حقوق ا ست که دولت بر مردم دارد.

ولي متقا بلا، مرد م حقوقی بر دولت مهدوي دارند که دولت مکلف است آن را بر آورده نمايند مانند بر قراري عدالت، امنيت و  فراهم سازي بستر مناسب براي آموزش وتربيت  وايجاد رفاه وآسايش ومبازره با فقر اقتصادي ، فر هنگي وتبعيضات نارواي اجتماعي ورشد عقلانيت واخلاق وپرورش فضايل انساني...

الف) مقدمه: واژگان کليدي:حق، تکليف، دولت ومهدويت عدالت، امنیت واطاعت ،بیعت

 مقدمه:

 

از گذ شته دور، وقتي که بشر بر اساس در ک عقلاني، ضرورت زند گي جمعي وجامعه سياسي سازمان يافته را پذيرفتند ، مرد م به د و گروه حاکم ورعيت، فرمان روا وفرمان بر دار تقسيم شدن،از اين جا مسا له اي، حق وتکليف مطرح ‘گرد يد از  طرفي حکومت براي اعمال حاکميت، سلطه واقتدار نياز مند بسط يد وقدرت سياسي مي باشد که از لازمه آن پزيرش مردم است که اين حق را براي حکومت قايل شوند وخود را د ر مقابل حکومت مکلف احساس نمايند واز طرفي ديگر چون خا صيت قدرت، طغيان گري وفساد است ومردم درخطري طعمه اي قدرت طلبان قرارداردحس بر تري جوي وقدرت طلبي حاکمان ممکن است مردم را به عنوان برده وبنده در اختيار حاکم قراردهند.

 ا ين جاست که مساله حقوق عمومي وآ زاد يهاي فردي مطرح مي شود  ودولت ها مکلف وملزم  مي گردند که حدود وحريم آزادي هاي  فردی را رعايت نمايند وخود را  مطلق العنا ن احساس نکنند واز طرفي د يگر شهر وندان نيز بايد مرافب باشند به بهانه اي آزاد يهاي  فردي، هنجار شکني نکرده به حقوق عمومي تجاوز ننمايند

 در اين صورت بحث حق وتکليف مطرح است  چون حق از مفاهيم «ذات الاضافه» است که قوام اش به د و طرف است ذي حق« ومن له الحق» ومکلف « من عليه الحق» کسيکه  مکلف است حق را رعايت کند

 هر نظام سيا سي با اين پرسش مواجه است که چگونه رابطه حق وتکليف را تبين کند ، پاسخي در خور شا ن ومناسب بدهند نظام سياسي اسلام، با گرايش مهد ويت نيز  در زمينه حفظ حقوق وتکا ليف دولت وشهروندان راهکاري مناسبي را فرا، روي علاقمندان قرار داده ا ست  که لازم به نظر مي رسد با استناد به منابع متقن ومعتبر د يني، رابطه حق وتکليف در دولت مهد وي وا کا وي گردد تا روشن شود که رابطه حق وتکليف در د ولت مهدوي چگونه ترسيم مي شود وبا کدام مد ل، از نظام هاي سياسي که تا هنوز بشریت تجربه نموده اند سنخيت دارد يا مد ل جد يد ي از رابطه حق وتکليف را ترسيم مي نما يد.

 پرسشي را که بايد پاسخ دهيم اين است. که آيا د ر د ولت مهدوي شهروندان حق دارند. ود ولت خود را مکلف در برابر شهروندان مي داند؟ تا به مطالبات ونيازمندي هاي آنان رسيد گي نمايد يا اينکه دولت اقتدار گرا وتکليف محورا ست  ومرد م فقط مکلف اند. نه ذي حق؟

ب) واژه شناسي وتبين مفاهيم:

1- حق د ر لغت:

حق ريشه اي عربي دارد که  در لغت عرب به  صورت مصدر يا صفت مشبه در معاني مختلفي چون خلاف باطل، ضد باطل  وبه معناي صحيح وثابت آمده است[1] وبه معناي ثبوت، صحت، وصدق آمده است[2] عدل، موجود و ثابت   در معناي  آن است ودر فارسي نيز به معا ني بسياري ما نند راستي، درستي عدل وداد ، نصيب  وبهره، سزاواري وشايستگي به کارفته است [3]

 براي حق يک معنايي جامع وجود  دارد  وچند معنايي خاص ودر قرآن مجيد واژه حق به معاني متفاوت به کار رفته است.

 يکي از نويسندگان در  باره تبين مفهوم حق چنين مي نويسد: حق يک معنايي جامع دارد وچند معناي خاص ؛ معناي جامع آن مشترک ميان همه معاني است ، حق معناي جامعي دارد که اگر به شکل مصدر ي استعمال شود، به معنايي« ثبوت»است واگر به صورت وصفي به کار رود به معناي ثابت» است. ومعاني خاص وجزيء آن، که ا ز راه تقابل فهميده مي شود بدين قرارا است [4]که گاهی حق در برابر باطل قرار می گیرد مثل جاء الحق وذهق الباطل[5]» وقل جاء الحق وما یبدوء الباطل وما یعید[6] وگاهی در برابر ضلال وگمراهی قرار می گیردمثل: ما بعد الحق الا الضلال[7] وگاهی در  مقابل سحر وجادو می آیدکه مصداق باطل اند مثل ماء جتم به السحر ان الله سیبطله[8] وگاهی در مقابل هوای است مثل ولو اتبع الحق اهواهم لفسدت السموات والارض[9]

 حقوق در اصطلاح:

 

 در اصطلا ح عبارت است از تواناي که شخص بر چيزي يا بر کسي داشته باشد اصل اين است که هر حق قابل انتقال به غير ونيز قابل اسقاط است ممکن است حقي مشاع باشد[10]

 در نظا م حقوقي، واژه حقوق که جمع حق است کار برد هاي متفاوت وگوناگون دارد:

1=«حقوق» به مجموع قواعد ومقررات الزامي گفته مي شود که حاکم بر روابط افراد جامعه وتنظيم کننده روابط اجتماعي است. حقوق را در اين معنا به عنوان حقوقي ذاتي نيز مي نامند چون روابط اجتماعي، چهر ه هاي گوناگون ومتنوعي دارد، حقوق يعني قواعد ومقررات حاکم بر روابط اجتماعي نيز قلمرو گسترده اي پيدا مي کند... واژه حقوق در اين معنا هميشه به صورت جمع به کار مي رود ومفرد ندارد[11]

2- واژه در کاربرد ديگر، به امتيازات واختياراتي گفته مي شود که افراد جامعه ازآن برخور دارند، ما نند حق مالکيت،آزادي، حق رئ وما نند آن حقوق د ر  اين مفهوم هم به صورت جمع وهم به صورت مفرد(حق) به کار مي رود[12] وگاهي ازآن به حقوق فردي تعبير مي شود واژه حقوق در تعابير حقوق وآزاديهاي عمومي، حقوق ملت حقوق وتکاليف  مردم ومانند آن به همين معناست.[13]

 1- تکليف در لغت:

   عبارت از امری است که موجب ثواب وعقاب باشد در عرف متکلمین ، عبارت است از بعث کسیکه اطاعت اوواجب است به چیزیکه مشقت دارد ابتدا بشرط اعلام[14] دیگری می نویسد: تکلیف عبارت است از وادار کردن به امریکه مشقت دارد[15] لغت شناسان فارسی نیز قریب به همین مضمون معنا  تکلیف را  معنا نموده اند در فر هنگ لغت فارسی(لغت نامه دهخدا) می نویسد: فرمان به کاری دادن وحکم باجرایی امری کردن وزحمت دادن[16] همان گونه که از تصریح لغت شناسان عربی وفارسی استفاده می شود در معنای تکلیف دو عنصر نهفته است یکی بعث وادارد نمودن ودیگری مشقت وزحمت، وادار نمودن به هر کاری مشقت بار وبازحمت را تکلیف گویند

 

2- تکليف در اصطلاح:

 تکليف عبارت از انجام فعل يا ترک فعلي است که قانون گذار فرد  را ملزم کرده است وهر گاه بر خلاف آن رفتار نمايد به جزايي که در خور آن است. دچار مي گردد[17] به بيان ديگر کليه الزامات قانون را مي توان تکليف ناميد[18] والزامات قانون گاهي در قالب امر است مثلا خداوند امر فرموده است که  بايد مرد نفقه زن وهمسرش رابدهد اين يک تکليف قانوني به عهده شوهر  ويک حق قانوني براي زن است که در صورت خود داري از پر داخت مي تواند شکايت نمايد يا تکليف در قالب نهي است مثلا خداوند فرموده است که نبايد سرقت  ياخيا نت در امانت ويا کلاهبرداري کرد اگر چنانچه کسي مر تکب اين قانون شکني گردد  مجازات مي گردد اين نهي ايجاد تکليف مي کند براي تحقق هر تکليف، دست کم سه رکن اساسي لازم است.

اول: مکلف يعني کسي که ملزم به انجام يا تر ک امر معيني شده است.

 دوم: مورد تکليف وآن امري است که بايد شخص مکلف به جا آورد يا تر ک  نمايد

 سوم: رابطه حقوقي يعني رابطه  تصوري واعتباري که بين مکلف ومورد تکليف وجود دارد. محتواي اين رابطه اعتباري ، همان الزام واجبار است علاوه بر اين سه رکن برخي حقوق دانان ضمانت اجراء وجزاي مناسب  براي تخلف از تکليف را نيز  از  ا رکا ن تکليف دانسته است[19]

دولت:

1- دولت در لغت:  وجمع آ ن  د ول به معنايي استيلاء است« کانت عليهم دولت» يعني ما بر آنها  غلبه وتسلط داريم وبه شهري که داراي حاکميت، استقلال سياسي باشند مي گويند دولت دارد[20]

2- دولت در اصطلاح:

 دولت وحکومت از قديمي ترين مفاهيم سياسي است که در معاني متفاوت کار برد دارد:

الف)   دولت به معنايي  کشور که عبارت است از اجتماع  انسان  ها در سر زميني مشخص با حکومتي سازمان يافته که بر آنها اعمال حاکميت مي کند

 ب)- دولت به معنايي حکومت، شامل مجموعه اي  هيات  حاکمه وسازمان حکومت ونهادهاي حکومتي؛

ج) دولت به معناي بخش اجرايي وهيات وزيران در يک کشورودر درون يک حکومت است [21]

ج) ماهيت دولت مهدوي:

 نظام هاي  سياسي مختلف ود و لت هاي گوناگون با شعار هاي مختلف وفلسفه های سياسي متفاوتي، که تا هنوز  در جامعه بشري ظهور نموده اند از دولت هاي اقتدار گرا وتو تا ليتر گرفته تا نظا م ها  ودولت هاي  مرد مي وانتخابي وبه تعبير ديگر د موکراسي ومردم سالاري  ودولت های کودتایی نتوانسته  اند آرمان واقعي بشريت را که همان عدالت وامنيت فرا گير باشد برآورده نمايند.

 ولي دولت مهدوي نه ماهيت اقتدار گرایي دارد که جريان قدرت از با لا به پاين با شد و براي مرد م هيچ نقش وسهم د ر نظر نگيرد وحقوق مطالبات آنان بازيجه هوس بازي دولت مردان  قرار گيرد ونه د موکراسي است که مبناي مشروعيت وحاکميت را از مرد م  بر اساس قرار داد اجتماعي بد ست آورند ونه کودتایی است که متکی به شمشیر واسلحه ونیروی نظامی باشد.

 بلکه دولت مهد وي مبتني بر د و رکن اساسي است  که بر اساس آن دو ،رکن رکين مي تواند قابليت الگو گيري براي جوامع امروز بشري باشد و جوامع بشري را درسطح کلان رهبري ،هدایت نمايد  وآن د و رکن عبارت اند:

الف) از مشروعيت الاهي ؛چون امام معصوم خليفه خداوند د ر زمين است وبراي اجراي احکام الاهي ولايت دارد ومشروعيت حکومت را ازنصب الاهي مي گيرد. دولت مهدوی نظام ولایی است که مشروعیت خود را از خداوند می گیرد چون در تفکر اسلامی اصل ولایت وحکومت از آن خدواند متعال است  وکسانیکه بر گزیده خداوند است به بنیابت وخلافت می توانند با اذن  ونصب الاهی متصدی امور  حکومتی واجرای جامعه اسلامی شوند چنانچه خداوند متعال می فرماید:انما ولیکم الله ورسوله  والذین امنوا الذین یقیمون الصلوة ویوتون الز کاة وهم  راکعون[22] که بر اساس این آیه شریفه اصل ولایت  از خداوند است   ولایت رسول وامام در طول ولایت خداوند است.

ب) مقبوليت وهمراي مردم، که نظام سياسي با همراي وهمد لي مردم به فعليت رسيده وکاراي لازم  را خواهد داشت  که اين د و عنصر در د ولت نبوي نيز کاملا هويدا وآ شکار  بوده است که حضرت رسول علاوه بر اينکه  رسول منصوب ومجعول الاهي بود با همراي مردم مد ينه ومهاجران مکه ،توانست نظام سياسي اسلام را د ر مد ينه مستقر نمايد ،نظام سياسي مهد وي که د ر استمرار نظام سياسي نبوي است ازاين دوحيث کار آمدي دارد ودر  مد يريت سياسي کلان جوامع انساني قابلیت الگو گيري را دارا می باشد.

«بنا بر اين نظام سياسي، د يني- مد ني مهدوي بسان نظام سياسي ديني-مدني نبوي ماهيتا نظامي انقلابي، الاهي-مردمي است هم ديني اسلامي است  يعني خدا محور است و بر اساس د ين ، بر عکس، ضد استبدادي به معناي ضد خود رائ وضد خود کامگي وضد خود محوري است.

 وهم مرد مي است که با طلب وتلاش مردم همراه با توفيق الاهي تحقق وچه بسا تد اوم وپيش مي رود[23] ان الذين يبايعونک انما يبايعون الله[24]  این همکاری وهمدلی مردم در دولت مهدوی به شکل مطلوب تحقق عینی خواهد یافت ومردم پروانه وار ،اطراف شمع وجود امام زمان خواهند چر خید

 در هر نظام سياسي کوشش  اصلي، بر اين است که حکومت دوام واستمرار پيدا کند وبراي سا ليان د راز حکمراني نمايد حکومت زماني مي توانند به اين هد ف نا يل شود که از پشتباني انبوه مرد م بر خوردار باشند؛ زيرا اگر اعمال قدرت سياسي از بالا به  پا ين است ماندگاري نظام سياسي ناشي از پزيرش پايني ها از بالاييها است حيات يک نظام، مرهون اعتناء به حمايت دائمي کساني است که بر آنها اعمال قدرت صورت گيرد[25]

 دولت مهدوي با اين د و خصوصيت: مشروعيت الاهي – ومقبوليت کار آمدي مردمي_ مي تواند به آرمان د يرينه بشري جامه عمل بي پوشاند در روايتي از اما معصوم نقل شده است که ايشان فرمودند:« ان دولتنا آخر الدول ولم يبق اهل بيت لهم دولة الا ملکوا قبلنا للاء يقو لوا  اذا راوا سيرتنا اذا ملکنا سرنا بمثل هو ءلاء وهو قو ل الله تعالي» والعاقبة للمتقين[26] دولت مهدوي پايان دولت ها است همه کساني که بخواهند به دولت وحکومت برسند مي رسند تا اينکه وقتي حکومت ما را د يد ن نگويند اگر ما به دولت مي رسيد يم چنين رفتار مي کرديم.

د)  حقوق د ولت وتکليف شهر وندان:

  در اند يشه سياسي اسلام، حکومت وامامت از جايگاه رفيع وبلندي بر خور دار است چون سا زماندهي وقوام جامعه منوط بوجود اما م است  وامام محوري جامعه محسوب ميشود ودولت جهانی مهدوی طبق روایات توسط آخرین امام که ذخیره الاهی در زمین است تشکیل وتحقق خواهد یافت.براي اينکه امام بتواند در جايگاه واقعي خود قرار گيرد به نظم ونسق امور جامعه بي پر دازد از لازمه آن وجود يک سري قواعد حقوقي الزام آور  است که رابطه امام وامت را تبين  کند  وقلمرو حق وتکليف امام وامت در  آن روشن  نماید نظام سياسي با گرايش مهدويت، که از زير مجموعه نظام سياسي اسلام است در حقيقت همان شکل آرماني ، نظام مطلوبي است که پيامبر گرامي اسلام بنيان گذار آن بود وتحقق آن را  در فرجام سير تکاملي جامعه انساني وعده داده است و درقرآن کریم فرموده است « لقد کتبنا فی الزبور من بعد  الذکر ان الارض لله یر ثها عبادی الصالحون[27]  وبر اساس این آیه شریفه فرجام تاریخ حکومت صالحان خواهد بود.

 براي اين نظام سياسي آرماني، يک سري حقوق وتکاليف تعريف شده است که در نوشتار حاضر بررسي مي گرد د.

 حقوق سياسي دولت مهدوي:

  در هر نظام  سياسي يکي از مسا يل اسا سي اعمال اقتدار  وتوجيه  معقول اعمال حاکميت است. وقتي نظام حاکم به صدور فرمان ودستور اقدام  مي کند بايد جامعه  خود را در قبا ل آن مکلف بيداند واطاعت نمايد ودر مقابل تعهدات که نسبت  به امام وحاکم دارند متعهد باشند بین حق وتکلیف دو نوع رابطه وجودارد؛ یکی از آنها این است که بین حق وتکلیف رابطه « تضایف» وجود دارد وقتی می گویم: حکومت برمردم حق دارد؛ بدین معنا است که مردم در مقابل حکومت دارای تکلیف ووظیفه می باشند نیز وقتی گفته می شود: مردم بر حکومت دارای حق هستند بدین معنا است که حکومت در مقابل مردم دارای تکلیف می باشد در این حالت حق حکومت بر مردم ملازم با وظیفه ای مردم نسبت به حکومت است ونیز حق مردم بر حکومت ضرورتا به معنای وظیفه حکومت نسبت بهمردم می باشد به چنین رابطه  ای که بین حق وتکلیف  وجو دارد رابطه تضایف می گویند[28]  حقوق که دولت بر مردم دارند عمدتا حقوق سیاسی-نظامی است که به چند مورد بطور نمونه اشاره می شود:

1- حق اطاعت وفر مان بري:

 اولين حق دولت مهدوي حق  اطاعت وفر مانبري است   امام باقر (ع) مي فرمايد: فمن اطاعه فقد اطاع الله ومن عصاه فقد عصي  الله[29]  امام باقر مي فر مايد : کسي   که اما م مهدي را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است وکسي اگر از فر مان امام معصوم سر پيچي نما يد از فر مان خداوند سر پيچي نموده است اينکه حق  حا کميت وفر مانر واي اما م معصوم به عنوان يک حق  بر مردم واجب دانسته شده است  در بیانی، امام علي(ع) مي فرمايد: والطاعة حين امرکم»[30]  به  خاطر اين است که امام مشروعيت حکومت خود را از خداوند مي گيرد وخداوند بر اساس حکمت بالغه خود امام معصوم را به عنوان  خليفه وجانشين  خود در روي زمين بر گزيده است وهمگان را مکلف نموده است تا از امام معصوم اطاعت نمايند  خداوند مي فرمايد: يا ايها الذين  امنوا اطعيوا   الله واطعيو الرسول واولي الامر منکم»[31] «جابر  بن عبد الله انصاری، می گوید: پس از نزول این آیه خدمت رسول اکرم(ص) عرض کردم ای رسول خدا، خداوند وپیامبرش را می شناسیم، اما اولی الامر کیانند که خداوند اطاعت  آنهارا در کنار اطاعت خود ذکر کرده است؟ پیامبر فرمودند ای جابر ،آنان  جانیشنان من وپیشوایان مسلمانان پس از من هستند. بعد پیامر(ص) یک یک ائمه را نام برد تا رسیدند  به نام مقدس امام زمان(عج) پس آن گاه فرمودند:(دوازدهمین آنها) هم نام وهم کنیه من حجت خداوند بر زمین وباقیمانده ورحمت الاهی در میان بندگان فر زند حسین بن علی(ع) است همان کسی که می  خداوند به دست او شرق تا غرب رافتح کند»[32]  حکومت ولایی امام زمان مشروعیت الاهی دارد واطاعت از چنین حکومتی اطاعت خداوند محسوب می شود

 از طرف ديگر کار آمدي  وتحقق وعده اي  الاهي  در پر توي نظام سياسي مهدوي بستگي به ميزان مشارکت وهمراي مردم دارد   واين مردم اند  که با اطاعت از امام معصوم وولي خدا زمينه  بر پايي نظام ولاي را مساعد مي سازند این اطاعت یک حق است که  امام بر مردم دارد  « دولت نيز بر مردم حقوقي دارد مي بايد رعايت شود  و گرنه در نهايت، خود  مردم زيان مي بيند؛ زيرا توان دولت در انجام وظايف وبرآوردن نياز هاي جامعه به همکاري وهمدلي مردم بستگي دارد هر اندازه مردم در همکاري در انجام وظايف کوتاهي کنند به همان ميزان ازتوان دولت در انجام وظايف کاسته مي شود:

2--- وفا  داري در بيعت:

 

 مرد م مي بايد  به پيماني که با رهبر بسته اند وفادار باشند؛ زيرا با بيعت خود متعهد شده اند که تمامي امکانات خود را در اختيار دولت قرار دهند واورا در تمامي ابعاد  کشور داري ياري ،رسانند  دولت زماني قدرت مند است که پشتباني نيرومند مردم تکيه گاه او باشدآيه انفقوا  في سبيل الله ولا تلقوا بايديکم الي التهلکه به همين حقيقت اشاره دارد[33]  امام علي(ع)  در اين زمينه مي فر مايد : واما حقي عليکم فا لو فاء با البيعة، حق من بر عهده شما اين است که نبست بيعت تان وفا دار باشيد وفا داري يکي از حقوق است که امام بر امت دارد در  دولت مهدوي نيز نبست به وفاداري در بيعت اشاره شده است واين حق است که دولت مهدوي بر مردم دارد امام صا دق (ع) مي فرمايد: اذا اذن الله تعالي للقايم في الخروج صعد المنبر، فد عا الناس الي نفسه ونا شدهم الله  ودعاهم الي حقه وان يسير فهم سنة الرسول الله يعمل فيهم بعلمه فيبعث الله حبريل حتي ياتيه فنزل الحطيم  يقول الي  اي شي تد عوا فيخبره القايم فيقول جبريل انا اول من يبا يعک ابسط يد ک[34] وقتي  خدا وند به حضرت مهدي اذن ظهور بدهد ومصلحت وحکمت الاهي بر اين قرار گير که حضرت مهدي دعوت خود را  آغاز نمايد  بر فراز منبر قرار مي گيرد ومردم رابه سوي خود دعوت مي نمايد ومرد م را سوگند مي دهد  ونبست به حق که بر عهده مردم دارد آنان را دعوت مي نمايد واز مردم مي خواهد به که به سيره رسول خدا عمل نمايد، خدا وند جبريل را مامور مي کند خدمت حضرت مي رسد  وايشان مساله دعوت وبيعت را با جبريل در ميان مي گذارد وجبريل اولين کسي است که با حضرت مهدي بيعت مي کند دومین کسی که با حضرت مهدی بیعت می کند ودر واقع از کار گزاران دولت مهدوی محسوب می شود حضرت عیسی(ع) است پیامبر اکرم براساسی روایتی می فرماید: فیصلی عیسی خلف رجل من ولدی فاذاصلیت قام عیسی حتی جلس فی المقام فیبایعه[35]

 تفاوت بيعت با حضرت مهدي با بيعت با حکام جور  وسلاطين خود کامه در اين است  که

 اولا: در بيعت با حضرت مهدي همه اهل زمين واسمان مشارکت دارد يک دعوت فراگير وعمومي است 

 وثانيا :بيعت جبريل زودتر از مردم دلالت بر مشروعيت الاهي وآسماني اين بيعت مبارک وميمون دارد.

 وثا لثا: خيرات وبرکات اين بيعت آسماني تمام هستي را فرا مي گيرد وقتي امام از مردم در خواست بيعت مي کند مطالبات وخواسته هاي دارد که بايد مردم به آن ملتزم شوند  وآن مطالبات همان  انجام  واجبات وترک ومحرمات است که در کتاب  خدا بيان شده است که نهي از محرمات مانند سرقت، زناو خوردن مال يتيم... وبر انجام واجبات دستور مي دهد  مانند امر به ونهي از منکر...  ورعايت فضايل  اخلاقي  مانند زهد ورع.

 با بيعت نمودن رعايت تکاليف شرعي دوبرابر مي شود چون اولا حکم خدا است بايد به آن ملتزم بود وثانيا با امام معصوم بر رعايت آن تعهد بسته اند که اين بيعت وتعهد شرعي تکليف مضاعفي است  بر مردم.[36] بنا براین اصل وفا داری  وپای بندی در بیعت یکی از حقوقی است که امام بر امت دارد ولی در نظام مهدوی این وفا داری به عالی ترین سطح ار تقا می یابد.

3--  سومین حق خير خواهي دولت:

  سومین حق دولت  مهدوی  بر مردم خير خواهي همگان  براي دولت مردان است.چه در حضورآنان وچه در غيابشان، آحاد ملت بايد همواره خير خواه دولت مردان خدمت گزار باشد والنصيحة في المشهد والمغيب [37]  امام علي (ع) مي فرمايد مردم بايد خير خواه امام باشد در حضور وغياب  از خیر خواهی دریغ نورزند دولت مهدوی با خیر خواهی کارگزاران ومردم شکل می گیرد وبر پهنای زمین  گسترش می یابد

4—اجابت  فراخوان دولت:

چهارمین حق دولت بر  ملت اجابت بدون تعلل است هر گاه دولت براي رفع نيازها وبه ويژه مشکلات خود مرد م را به همکاري فرا خواند هر کس بايد به اندازه وسع وتوانايي خود، اين دعوت را پاسخ گويد دولت به تنهايي وبدون کمک مردم نمي تواند به مشکلات فائق آيد تازماني آحاد  وگروهاي مرد مي با تما مي توان ا ورا يا ري رساند[38]  «والا جابة حين  ا د عوکم»[39] امام مهدي وقتي از مردم بيعت گرفت ومردم باايشان بيعت نمود آن و قت فرا خوان عمومي ،د عوت را شروع مي کند ملايکه ومردم تحت پر چم دولت مهدوي گيرد هم مي  آ يند جهت انجام اصلاحات وانجام آن ماموريت الاهي اقدام مي کند  با گيرد آوري سپاه عظيم از مردمان مخلص وتربيت يافته اصلاحات آغا ز مي شود در آغا ز ا ين انقلاب وخيزش عظيم جهاني، سفياني که مهمترين سد ومانع  در مسیر،بر قراري امنيت ،عدالت  واصلاحات دولت مهدوي است بر چيده مي شود  اما م باقر(ع) مي فر مايد: کاءني با القايم  علي نجف وقد سار اليها من مکة في خمسة الاف من الملايکة جبريل عن يمينيه  ومکايل  عن شماله والموءمنون بين يديه وهو يفرق الجنود في الامصار[40]   سپا هيان حضرت در سراسر زمين پر ا کنده مي شوند  وبر اساس ماموريت که از طرف امام معصوم دارند انجام وظيفه مي کنند اين دعوت به فرا خوان  وهمکاري وهمراي با امام معصوم حقي است که امام بر ا مت دارد ومردم نیز حق امام ودولت مهدوی را رعایت می کنند در  دعوت ها حضور دائمی دارند.

ه) حقوق مرد م وتکليف دولت مهدوي:

  وقتي صحبت از حقوق وتکاليف دولت مهدوي  مي شود لازم است مستند به منابع  ومتون د يني باشد نه اينکه يافته هاي خود مان را بر دولت مهدوي تحميل نمايم ود ر حقيقت بر اسا س پيش داوري خود بخواهيم وظيفه براي امام معصوم تعين نمايم آ نچه از روايات استفاده مي شود دولت مهدوي يک سري اهداف را د نبا ل مي کند  که در حقيقت کار ويژه ي دولت مهدوي محسوب  مي شود ودولت  مهدوي نسبت به آن ا مور خود را مکلف مي داند:

1عدالت گستري ورفع ستم:

 وقتي امام قيام  نمايد يکي از و ظايف ومکلفيت هاي اصلي ايشان برقراري عدالت ورفع ستم از جامعه بشري است  تمام نظام هاي سياسي  که روي کار مي آيند  با شعا ر عدالت محوري وارد ميدان مي شوند اما سر انجام ديده مي شود که  اولين قرباني عدالت است. وستم گري های مدرن با شيوه هاي گو ناگون جاي آن را مي گيرد تا هنوز آن عدالت که خواست همگانی است محقق نشسده است

عدالت  يک امري مطلوبي است که بشريت براي تحقق آن لحظه شماري مي کند وآن عدالت مطلوب وموعود روزي محقق خواهد شد « اذا قام القا ئم حکم با لعد ل وارتفع في ايامه الجور »[41] قدرت سياسي ونظام حا کم وقتي کا ر آمدي لازم را دارد که د ر اجرايي عدالت توانمند وقوي باشد وبتواند در تامين عدالت فراگير،  مقتدرانه عمل نمايد  مهمترين کار ويژه اي که در صد ر فهرست مکلفيت هاي دولت مهدوي قرار دارد وخود را د ر قبا ل آن مکلف مي داند مسا له تامين عدالت ورفع ستم وستمگري از جامعه انساني است مساله عد ل گستري در نظام سياسي اسلام به قد ر با اهميت است.که علاوه بر اينکه جز اهدا ف استراتژيک دولت مهدوي محسوب مي شود در متون د يني وسيره سياسي امام علي (ع) نيز تاکيد فروان شده است امام علي  در يکي از نامه هاي  اش مي نويسد:« وليکن احب الامور اليک اوسطها في الحق واعمها في العد ل وا جمعها لرضي الرعية» اي مالک بهترين کار ها در نظرت بايد عملي باشد که به حق نزديکتر وبراي گسترش عدل مفيد تر وبراي جلب خشنودي مردم جامع تر باشد[42]   در سيره حکومتي امام علي عدالت گستري در  را س امور مطرح است د ر اين بخش نامه حکومتي روي مساله اساسي که جزء مکلفيت هاي دولت د يني است اشاره مي شود   حق مداري يعني محور ومدار کار واعمال انساني حق باشد هر عملي که به حق نزد يک است با يد انجام شود ودوم براي گسترش عدالت مفيد باشد حاکم وزمامدار جامعه اسلامي مکلف است راهکارهاي را ارائه بدهد که براي برقراري عدالت مفيد باشد .

 وسومين: کار ا ين  ا ست که  براي فراهم سازي رضا يت عمومي تلاش نمايد اعمال که در فراهم سازي رضايت عمومي  جامعيت دارد بر گزيده شود.

از ديد گاه امام علي که،  يک حا کم معصوم است  دولت تکليف دارد به اين اموراقدام  نمايد که منجر به برقراري عدالت  وايجاد اعتماد مردم به دولت گردد مرد م داري ، د ر سياسي امام علي جايگاه برجسته دارد « وان افضل قرة عين الولاة استقامة العد ل  في البلاد وظهور مودة الرعية»[43]اين مساله عدالت گستري وحق مداري و رضايت مندي عمومي مخصو ص دولت علوي نمي باشد  دولت مهدوي چون در ادامه واستمرار دولت نبوي ، علوي است نيز  براي برقراري عدل وداد گري تلا ش مي نمايد وآن را بر قرار مي کند. بناء براين  همه معصو مين (ع)استراتژي واحد را د نبا ل مي نمايند بهترين چشم روشني زمامداران معصوم اين است که در قلمرو حکومت او داد گري بر قرار با شد ورابطه حاکم ومردم رابطه عاشقانه باشد  ومرد م با د ل گرمي، دنبا ل حاکم برود واطاعت از حاکم مبتني برعشق واخلاص باشداز امام باقر (ع) در حد يثي نقل شده است« فرمودند: اذا قام قائم اهل البيت قسم با السويه وعدل في الرعية فمن ا طاعه فقد اطاع الله ومن عصاه فقد عصي الله[44]  هر گاه قايم اهل بيت قيام کند، اموال رابه مساوات  تقسيم مي کند ، ودر ميان  شهروندان عدالت را اجرا مي کند پس هر کس او را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است هر که او را معصيت کند خدا معصيت کرده است. از اين حديث شريف  به حق  وتکليف اشاره نموده است.

 حق مردم بر عهده امام وتکليف امام نسبت به مرد م که همان بر قراري عدالت باشد در منابع ومتون د يني امام مهدي با عد ل وعدالت گستري معرفي شده است مانند الباسط  للعدل؛, گسترش دهنده عدالت القائد العادل امام وپيشوايي عادل  قائم به  حق وعادل  وعد ل موعود ومنتنظر گسترش دهنده  عدل در پهناي زمين ،القانم با الحق والعدل قيام کنينده به حق وعدل  والعدل المنتظر ، ناشر العدل  في طول والعرض[45] 

 مساله عدل گستري در دولت مهدوي يکي از فلسفه هاي اصلي تاخير ظهور آن حضرت است تا بشريت همه دولت هاي مدعي عدالت گستري را تجربه نمايند تا بهانه اي نماند که اگر دولت وحکومت در اختيار ما بود چنا ن عدالت بر قرار مي کرد يم امام صادق(ع) مي فرمايد: « ما يکون  هذا الا مر حتي لا يبقي صنف من الناس الا ولو علي الناس حتي لا يقول انا لو ولينا ثم يقوم با الحق  والعدل»[46] امام در مورد فلسفه انتظار وتاخير عصر ظهور  مي فرمايد : ظهور امام عصر تحقق نخواهد يافت تا اينکه همه گروها واصناف به حکومت برسند ومردم حکومت آنان را تجربه نمايند تا اينکه نگويند اگر حکومت به ما مي رسيد مي توانيستم حکومت عدل را بر قرار نمايم

2- اصلاح وتصفيه کار گزاران:

 يکي از ا قدامات اما م د ر عصر ظهور جهت گسترش عد ل د ر پهناي زمين ا ين است که ايشان کاگزاران ظا لم را از تما م زيست گاه زمين بر کنا ر مي کند  وزمين را از گمراه کنيند گان ونيرنگ بازان پاک مي کند به عدالت حکومت  نموده ترازوي عدل را در جامعه انساني  برقرارميکند با چنين وضعيت زندگان آرزوي بازش

گشت مر دگان را مي نمايد« امام علي (ع) مي فرمايد: ليعزلن عنکم امراء الجور وليطهرن الارض من کل عاش وليعلمن باالعدل وليقومن فيکم با ا لقسط وليتمنن احياءکم رجعة الکرة[47]

 مهدويت وعدالت دو روي  يک سکه اند وقرين وهم نشين يکد يگر اند وقتي از عد ل، عدالت همه جانبه وفراگير صحبت مي شود ا ز آ ن حکومت ود ولت مهدوي به ذهن تبادر مي کند وقتي ازدولت مهدوي صحبت کنيم با ز عدالت جهان شمول مهدوي درخاطره  ها زنده مي شود حکومت مهد وي يعني حکومت امام عادل ومعصوم که  تمام زيست گاه زمين را از مفسدان وظا لمان پاک مي کند دولت مهدوي آخرين پناه بشريت است که براي  تحقق آرزوي د يرينه  ي  شان که همان عدالت باشد به آن پناه مي برد بنا بر اين تا تصفيه در کار گذاران حکومتي صورت نگيرد افراد صا لح وشايسته جاي گزين افراد ظالم وستم پيشه نگردد  عدل ومساوات بر قرار نخواهد شد.

3-امنيت وآسايش  عمومي:

 يکي از وظايف اصلي تمامي نظا م هاي سياسي حراست وپاسداري از حقوق عمومي است  ودر زمره حقوق عمومي امنيت وآسايش عمومي قرار دارد که دولت ها مکلف اند نبست به بر قراري امنيت در قلمرو دولت وحيطه حاکميت خود تلاش ورزند وامنيت را بر قرار نمايند  ودولت مهدوي نيز در اين زمينه راهکارهاي مناسب را  سنجيده است

   سومين: محور رسالت وهدف مندي دولت مهدوي را بر قراري امنيت عمومي مي داند ومي فرمايد: آمنت به السبل واخر جت الارض برکاتها ورد کل حق  الي اهله[48] در زمان قيام حضرت قائم امنيت عمومي بر قرار مي گرد د ودشمني عداوت از بين مردم بر داشته مي شود بر کات زمين بر مردم، سرا زير مي گردد وهر حق به صاحب حق باز گردانده مي شود در حد يثي ديگري جابر از امام با قر (ع) نقل مي کند: که حضرت فرمودند: کاءني با صحاب القائم وقد احاطوا بما بين الخافقين، ليس مکا ن شيء الا وهو  مطيع لهم، حتي سباع الارض وسباع الطير  تطلب  رضاهم في کل شيئ حتي يفخر الارض علي الارض وتقو ل مربي  اليوم اصحاب القائم[49] گويا  که من اصحاب قائم را مي بينم که بر آنچه در شرق وغرب عالم است احاطه نموده اند، وچيزي از اشياء نيست مگر اينکه مطيع ايشان است حتي د رند گان زمين وپرند گان وحشي، خشنودي ايشان را مي طلبد تا اين که زميني بر زمين ديگر مبا ها ت مي کند که مردي از اصحاب قايم برمن عبور کرد در حديث ديگر است« امام علي(ع) مي فر مايد: ولو قد قام قائمنا... لذهبت الشحناء من قلوب العباد، واصطلحت السباع  والبهايم، تمشي المرءة بين العرق الي الشام لا تضع قدمها الا علي النبات والي راسها زيبلها لا يهجها سبع ولا تخافه»[50]    اگر قايم ما قيام کند... کينه ها از دل بند گان خدا زايل مي شود درندگان وحيوانات اهلي با هم صلح مي کنند زني که  مي خواهد راه عراق وشام را بي پيمايد همه جا قدم بر روي سبزه وگياهان مي گذارد ودر حاليکه زيتنهاي خود را  بر سر دارد کسي طمع آن را نمي کند ونه درنده اي به او حمله مي کند ونه د ر ند گان اورا به وحشت مي اندازد.  

 در اين حديث شريف که وضعيت امنيتي عصر ظهور تبين شده است از دوجهت قابل تامل ودقت است اولا حضرت (ع) کلمه زن را به عنوان مثا ل بيا ن مي کند يعني امنيت چنان فرا گير وگسترده است که زنان با امنيت وآرامش کامل مي توانند به مسافرت خود ادامه بدهد بدون کدام ترس ودلهره  وثانيا حضرت مسافرت بين شام وعراق را به عنوان مثا ل بيان نموده است چون در زمان حضرت امير نا امن ترين منطقه بين شام وعراق بود که سارقان مسلح وافراد قطاع الطريق که از طرف حکومت معاويه وحزب اموي تقويت مي شدن به نا امني وچپاول اموال مرد م مي پر داخت امام در بيان زبياي خود وضعيت  امنيتي عصر ظهوررا آن گونه تبين مي کند که د رنا امن ترين منطقه، لطيف ترين موجود وحساس ترين موجود د ر مسا يل امنيتي که زنان باشد با تمام جواهرات وزينت آلات خود مسافرت مي کند کدام واضطراب وتشويش ندارد در حدیث دیگر آمده است حتی تخرج العجوز الضعیفه من المشرق ترید المغرب فلا ینهتها احدا[51] امنیت عصر ظهور چنان گسترده وفراگیر است که اگر یک پیر زن بخواهد خاور وباختر زمین را گردش نماید خوف وهراس ندارد« والقي في تلک الزمان الا مانة علي الارض، فلا يضر شي شياء ولا يخاف شيء  من شيء، ثم تکون الهوام والمواشي بين الناس فلا يوءدي بعضهم بعضا[52] در آن زمان اما نتد اري را در روي زمين بر قرار سازم که هرگز چيزي چيزي را تلف نکند وکسي از چيزي نترسد سپس جانوران وچهار پايان در ميان مردم مي گردند ولي هيچ يک به ديگري زيان وضرر نمي رساند

 « امنيت وصلح واقعي وآرامش از ويژگيهاي دولت آقا امام زمان(عج) است ، خوف زايل مي شود وجان مال وآبروي اشخاص در ضمان قرار مي گيرد ودر سراسر جهان  امنیت عمومي حاکم مي شود واختناق واستبداد واستکبار واستضعاف که همه از آثار حکومتهاي غير الاهي است از جهان ريشه کن مي گردد وحکومتهاي طواغيت به هر شکل وعنوان بر چيده مي  شود[53] فلسفه تشکيل دولت استقرار امنيت واجرايي عدالت وبر خور داري از معيشت وامکانات  شايسته بوده است امنيت نقش ويژه اي  د ر موجوديت  وتداوم جامعه وحکومت دارد به عبارت ديگر امنيت اساس حکومت وحاکميت وحياتي ترين خواسته بشر است[54] اين خواسته واقعي بشر در پرتوي حکومت مهدوي محقق خواهد شد چنانچه خداوند مي فرمايد: وعد الله الذين امنوا وعملوا الصا لحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين  من قبلهم وليمکنن لهم  دينهم  الذي ارتضي لهم وليبدلنهم من بعد خو فهم امنا[55] خداوند به مومنان وکساني که کار شايسته انجام مي د هند وعد داده که چنين حکومتي را نصيب آنان گرداند حکومتي که در آن، رفاه مادي  وامنيت وجود دارد وترس ونگراني ها به امنيت وآسايش تبديل مي گردد[56]

 

  

 

4-            سازندگي وعمران در دولت مهدوي:

 سازندگي وآباداني کشوري که، به پهناي کل زمين وسعت دارد از تکاليف دولت  مهدوي است که به آباداني آن اقدام مي کند

 کار گزاران ودولت مردان دولت مهدوي که افراد صالح وشايسته ي اند از ميان مردم رنجديده بر مي خيزد وبراي آباداني وساز ندگي بلاد وزيستگاه زمين  در پهناي گيتي پخش وپرا کنده مي شوند به بر قراري عدل واحسان وسازندگي زمين مي پر دازند امام صادق (ع) مي فر مايد: يفرق المهدي اصحابه في جميع البلدان ويامرهم  بالعدل  والا حسان ويجعلهم حکاما في الا قاليم ويا مرهم بعمران المدن[57] ياران حضرت مهدي به دستور آن حضرت در همه شهرها پر ا کنده ميشوند  وبه آنها دستور داده مي شود که در شيوه زمامداري عدل، احسان را پيشه  ي خود کرده  به آباداني شهرها بي پر دازند

 وقتي ياران ود ولت مردان د ولت مهدوي به آباداني زمين پر داختند تمام خرابه  هاي زمين را آباد مي نمايد وسازندگي  وآباداني کامل سراسر زيست گاه زمين را فرا مي گيرد « وتظهر له الکنوز ولا يبقي في الا رض خراب الا  يعمره[58] گنجينه هاي که تا هنوز دست نخورده باقي مانده است  استخراج مي شود  وتمام خرابه هاي که از اثر حکومت هاي جور بر زمين باقي مانده است   آبا د مي گرد د.

 

5-- شکوفايي علم ودانش در دولت مهدوي:

 در نظام هاي سياسي- حقوقي، مختلف جايگاه آموزش عمومي ورشد علمي وآموزشي در دستور کار قرار دارد وهر دولتي تلاش مي کند که براي ريشه کند نمودن جهل  و با مظهر جهل، بي سوادي مبارزه نمايند ويکي از علل وعواملي عقب ماندگي وجرم زايي در جوامع را فقر فرهنگي وبي سوادي دانسته  اند  سيستيم هاي مختلف سياسي، راهکاري را براي  تفوق وبر تري بر پديده جهل وبي سوادي در دستور کار دارند وبه آن عمل مي کنند

ولی گذ شت ايام  وتجارب تلخ وشرين ملل وا قوام ساکن د ر گستره زمين، مايه شکوفايي عقل انساني  شده است  وبشريت براي حل مشکلات سياسي ، اجتماعي  واقتصادي وتنظيم روابط سياسي  خود سر انجام به اين نتيجه  خواهند  رسيد  که قادر به حل مشلات وتضاد هاي موجود نمي باشند  واز اين جهت بدون تامل به سروش ملکوتي  ونداي حضرت قائم تسليم مي شوند ودر پرتوي تعاليم الاهي وراهکار هاي مناسب دولت مهدوي به مر حله بالاي از شکوفاي عقل ودانش مي رسند«امام باقر (ع) مي فرمايد: اذا قام قائمنا وضع الله يثده علي روئس  العباد فجمع بها عقو لهم وکملت به احلامهم»[59] آنگاه که قايم قيام کند، خداوند دست ورحمت خودرا  بر سر بندگان خود مي گذارد واز اين طريق، به عقول آنان وحدت مي بخشد وبه وسيله او  خردهاي آنان تکامل پيدا مي کند

 در پر توي شکوفايي علم ، دانش زمينه انقلاب جهاني آن حضرت مساعد مي گردد وصداي آن به اطراف عالم مي رسد« انقلاب جهاني، بدون تکامل صنايع امکان پذير نيست رهبر انقلابي که، مي خواهد صداي خود را به آخرين نقطه جهان برساند، بدون تکامل تاکنيک، امکان پذير نمي باشد، از اين جهت احاديث اسلامي نويد مي دهد که در عصر ظهور امام صنايع به حدي تکامل پيدا مي کند که جهان حکم يک شهر را پيدا مي کند وافرادي که در خاور زندگي مي کنند کساني را که در باختر زندگي مي نمايند مي بيند وسخنان آنان را مي شنوند د ر اثر فن آوري اطلاعات در دولت مهدوي ار تباطات واتصالات آسان مي گردد. قدرت بيناي وشينوايي افزايش مي يابد[60] چنانچه امام صادق در اين مورد مي فر مايد: ان المومن في زمان القايم وهو با المشرق ليري اخاه با لمغرب وکذا الذي في المغرب يري اخاه الذي باالمشرق[61]  ودر حديث ديگر از امام صادق (ع)  مي فرمايد: «ان قائمنااذا قام مد الله لشيعتنا في اسماعهم وابصارهم حتي لايکون بينهم وبين القايم  بريد يکلمهم فيسمعون وينظرون اليه وهو في مکانه»[62]   در حديث سوم از امام صادق روايت شده است که علم  ودانش 27 قسمت شده است اما تا کنون بيش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار نگرفته است ، ليکن هنگامي که قايم قيام کند بيست پنچ قسمت ديگر را آشکار مي نمايد ودر ميان مردم پخش مي کند[63] «از اين روايات استفاده مي شود که در دوران حکومت قائم آل محمد(ص) تحولات شگرف وعميقي در جهان  به وقوع خواهد پيوست.

 «هر گاه اين نوع مطالب در زمانهاي قديم  جاي شگفتي بود، ولي در عصر کنوني که وسايل مخابرات وارتباطات سريع وشگفت انگيز اختراع شده، صدا وتصاوير به وسيله اي امواج به نقاط دور دست فرستاده  مي شود جاي شگفتي نيست.

 امروزه دستگاهي اختراع شده که در سازمانهاي بين المللي وکنفرانسهاي مهم  مورد استفاده است، واين دستگاه سخنان گويند گان را به زبانهاي مختلف تر جمه مي کند بنابر اين چه جاي استبعاد است که سخنان منادي قيام منجي بشريت را هر کس به زبان خود بشنود[64] امروزه  با استفاده از فن آوري اطلا عات مي توانيم پيام خود را در سراسر جهان هم زمان برسانيم چه استبعاد دارد که  در پر توي دولت مهدوي وآموزها  وراهکار هاي مناسب آن، رشد فکري وعقلاني مردم به حدي برسد که قدرت شينوايي وبينايي آنان فرا، زماني وفرا مکاني گردد وبدون استفاده از صنعت وتکنولوژي بتوانند پيام همد يگر را دريافت نمايند. مبارزه با جهل وبي سوادي يکي از وظايفي است که دولت مهدوي عهده دارآن است چنانچه امير المومنين علي(ع) مي فرمايد: وتعليمکم کيلا تجهلوا وتاديبکم کيما تعلموا[65]  تعلیم وتربیت از وظایف دولت  دینی است وفرق نمی کند امام معصوم که  ریس دولت است امام علی باشد یا امام  مهدی.

 

ه از فضل الاهي ثروت مند هستند ونياز به صدقه ندا رند. ا حا د يثي  د يگر نيز د ر اين زمينه وجود دا

6 رفاه وآسايش همگاني:

 يکي از مکلفيت هاي را که دولت ها در کا ر نامه سياسي وتبليغاتي خود قرار مي دهند رفاه وآسايش همگا ني است وتلاش دا رند  مرد م را با وعدهاي تامين رفاه عمومي ، به سمت سوي جلب خود نما يند د ر ميزان مقبوليت وکا ر آمدي خود افزوده واز تبليغات گروه رقيب بي کاهند د ر د ولت مهد وي بحث رفاه وآسا  يش عمومي به جاي  ا ينکه جنبه تبليغاتي داشته باشد صورت واقعي به خود مي گيرد وحد اکثر رفاه  وآسا يش وجود دارد طوريکه د ر سرا تا سر قلمروي حکومت مهدي که همه پهناي زمين است. يک نفر فقير يافت نمي شود  ابو سعيد خدري در روايتي از پيامبر گرامي اسلام نقل مي کند که ايشان فرمودند:« تتنعم امتي في زمن المهدي نعمة لم يتنعم مثلها قط يرسل السماء مدرارا ولا تدع الارض شياء من نباتها الا   اخرجته»[66] در زمان حکومت حضرت مهدي نعمت الاهي روز افزون از آسمان مي بارد وزمين نعمت هاي خود را بيرون مي دهد نباتات بهترين ميوه  ها را مي دهد  رفاه  واسايش امت اسلام در پر توي حکومت مهدوي تامين مي شود برکات اسماني  وزميني بر مردم سرا زير مي شود«  فحنيذ تظهر الا رض کنوزها وتبدي بر کاتها ولا يجد الرجل منکم موضعا لصدقته ولا لبره  شمول الغني  جميع المومنين[67] در دولت مهدوي  ثروت مندي وغني سازي چنان فراگير مي گرد د که اگر کسي بخواهد صد قات خود را به مصرف برساند مورد مصرف پيدا نمي تواند مفضل بن عمر از امام صادق (ع) روايت مي کند که ايشان فرمودند: ان قا ئمنا اذا قام اشرقت الارض بنور ربها و... يطلب الرجل منکم من يصله بما له وياءخذ من زکا ته لا يوجد احد يقبل منه ذلک، استغني الناس بما رزقهم الله من فضله[68] هنگا ميکه قائم ال محمد قيام کند زمين با نور پر ورد گار روشن مي گرد د مردي از شما د نبا ل مستمندي مي گرد د تا زکات وصد قا ت خود را پر داخت کند ولي کسي را پيدا نمي تواند چون هم د ،که از نقل آن خود داري مي شود  بنابر اين  طبق ا حا د يث فوق يکي از کا ر  ويژه اصلي د ولت مهدوي فراهم سازي بستر مناسب براي  رفاه وآسا يش همگا ني است که د ر ا ين را ستا قد م بر مي دارد وبا موفقيت انجام مي شود امام علي (ع) نيز مي فر مايد: وتو فير فييکم عليکم[69] اما م علي در طرح بر نامه حکومتي خود يکي از وظا يف را که براي حکومت د يني تعريف مي کند هما ن بحث رفاه عمومي است مي فرمايد وظيف من به عنوان حاکم اين است که در مورد رفاه وآسايش مادي تلاش نمايم
 استنتاج مطالب پيش گفته:

 از مطالب تاکنون بيان شد به اين نتيجه مي رسيم که رابطه حق وتکليف در دولت مهدوي دوطرفه است وهر جا بحث حق دولت وحاکميت در ميان است  تکليف شهر وندان است .وهر جا که حق ملت به ميان آيد تکلف دولت خواهدبود  هر جامعه اي که اگر اين دو حق را عزيز ومحترم بيشمارد به کمال وسعادت نزديک مي شوددر دولت مهدوي که اوج ترقي وتکامل انسانيت است  اين دو حق از طرف دولت وشهر وندان به خوبي رعايت مي شود وآن دولت آرماني که بشريت در انتظار تحقق آن است سر انجام محقق مي گردد د چنا نچه در تبين حق وتکليف امير المومنين علي(ع) مي فرمايد: فليست تصلح الرعية الا بصلاح  الولاة ولا تصلح الولاة الا باستقامة الرعية فاذا ادت الرعية الي الوالي حقه وادي الوالي اليها حقها عز الحق بينهم وقامت مناهج الدين واعتد لت معالم العدل وجرت علي اذلا لها السنن ، فصلح بذلک الزمان وطمع في بقا ء الدولة ويئست مطامع الا عدا[70] بنا بر اين ، وقتي وضع ملت خوب مي شود که وضع مامورين دولت خوب باشد وضع زمامداران وقتي خوب خواهد بود  که وضع ملت محفوظ ومنظم باشد وقتي مردم حقوق مالي را به دولت پر داخت کردن وزمامدار هم حق مردم را در نظر گرفت وآن را ادا کرد حق در ميان همه عزيز مي شود امور ديني استوار مي گردد نشانه هاي عدالت روي پاي خود مي  ايستد ودستورهاي الاهي در سايه عدالت اجر ا مي گردد در نتيجه روز گار اصلاح مي گردد وانتظار بر قرار ماندن دولت صحيح است دوشمنان  ما يوس  مي گردند

  ا ين تبين زيباي امام علي(ع) از رابطه حق وتکليف  ترسيم از رابطه حق وتکليف در د ولت مهدوي است که  هم زمامداران به حقوق ملت توجه دارند وهم ملت به حقوق دولت  وآثار پي آمد هاي آن در عرصه سياسي ، اجتماعي ظاهر مي شود در د ولت نبوي  وعلوي گرچه زمامدار معصوم، د ر  راءس هرم قدرت قرارداشت ولي به دليل نا آگاهي مردم وکار شکني افراد مغرض نتوانيستند وضعيت مطلوب وآرماني را بر قرارنمايند بلکه به دلیل  ضرورت  هاي  اوضاع وشرايط به وضعيت موجود قناعت ورزيد ند ونشانه ها وعلايم دولت موعود


مطالب مشابه :


برنامه پروازهای پگاسوس از استانبول به تهران

برنامه پروازهای پگاسوس از استانبول به تهران وخارجی اخذ ویزا و فروش بلیط قطار




نرخ جدید پرواز تبریز -استانبول

سیستم خرید بلیط اینترنتی قطار. بانک نرخ بلیط اتوبوس خارجی




تقویم مناسبتهای راه اهن جمهوری اسلامی ایران

دمشق و تهراناستامبول . 10 . راه اندازي قطار تهران - سیستم فروش اینترنتی بلیط قطار




پهنه های کلانشهری : استانبول

بخش قدیمی که به استامبول فوق لیسانس حسابداری دانشگاه تهران خرید بلیط قطار آنلاین در




اعلام اسامي برندگان جشنواره فيلم استانبول

به گزارش ايراس ، سی و سومین جشنواره فیلم استامبول با فوق لیسانس حسابداری دانشگاه تهران




گفت وگويي با «مهيار شادروان» خواننده و مدرس آواز به بهانه انتشار آلبومش در تركيه

يعني شرط لازم براي خواننده شدن نت دانستن نيست، كما اينكه بزرگ ترين استادان آواز ما هيچ كدام




خاطرات مستر همفر

مستر همفر (جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی): دولت بریتانیای کبیر از مدتها پیش در این فکر بود




تاریخچه راه اهن ایران

اولین امتیاز رویتر از ناصرالدین شاه کشیدن خط آهن از رشت به تهران قطار مسافر بری بلیط




حق ، تکليف در دولت مهدوی:

رزرو بلیط قطار; انتشارات اسلاميه ، تهران المعجم الوسيط، دار الدعوة، استامبول




راه آهن حمل و نقل

اولین امتیاز رویتر از ناصرالدین شاه کشیدن خط آهن از رشت به تهران قطار مسافر بری بلیط




برچسب :