شعر شب یلدا
( یلدا )
شد زمستان و شب یلدا رسید
برف و سرما در هوا گشته پدید
می وزد سرما و برف از آسمان
رحمت یزدان بود شادی کنید
سفره ی مادر بزرگ آماده شد
بچه ها در گرد آن با صد امید
بر پذیرایی ز مهمانان خود
هندوانه، سیب را در سفره چید
از زمان حال و دوران قدیم
گوید از یلدا و این جشن حمید
قصه مادربزرگ و حرف او
به چه شیرین قصه گوید با نوید
خاطراتش را بگوید یک به یک
از بهار و از زمستان سفید
شادی و شور وشعف در خانه اش
گل کنار سفره اش باشد چو عید
دوستان یلدایتان نوروز باد
روزتان خوش شام تان باشد سپید
شادی ما ز شادی شماست شادمان باشید و پیروز و سعید
مطالب مشابه :
اردیبهشت و اهداف واحد کار جانوران
دانشگاه صنعتی اصفهان. پیش دبستانی مستقل(پسرانه و دخترانه)نوید.
واحدکار اسفند (آب)-داستان قطره آب
دانشگاه صنعتی اصفهان. پیش دبستانی مستقل(پسرانه و دخترانه)نوید.
شعر شب یلدا
"دبستان و پیش دبستانی دخترانه فکرنو" مدرسه ی زندگی در ناحیه2 اصفهان. ( مربی پیش دبستان)
برچسب :
پیش دبستانی نوید اصفهان