سفارتخانه ها و قنسولگری ها از آغاز قاجار تا پایان دورة ناصری
عنوان: سفارتخانهها و قنسولگریها از آغاز قاجار تا پایان دورة ناصری
صباح خسرویزاده
محمدرضا معلمان
چکیده
عنوان پژوهش حاضر بررسی سفارتخانهها و قنسولگریها از آغاز قاجار تا پایان دورهی ناصری است. با شکلگیری وزارت خارجه در دورهی فتحعلی شاه مناسبات سیاسی ایران با دیگر دول وارد فاز جدیدی گردید اما به دلیل فقدان تشکیلاتی شدن و ابتدایی بودن وزارت خارجه نمودهای آن نیز تجلی پیدا نکرد و این امر تا انسجام در وزارت خارجه به تعویق افتاد. سفارتخانهها و قنسولگریها به عنوان بخشی از وزارت خارجه چنین وضعیتی داشتند. روند شکلگیری و تحول در سفارتخانهها و قنسولگریها مسألهی این تحقیق است. با توجه به نبود پژوهش جدی در این زمینه نوع پژوهش توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانهای میباشد و در حد توان از اسناد و نسخ خطی نیز بهره گرفته شده است. نتیجهی به دست آمده نشان میدهد عدم مدون شدن وزارت خارجه در دوران ماقبل ناصری باعث نبود سفارتخانهها و انسجام و تشکیلاتی شدن وزارت خارجه در دورهی ناصری باعث پویایی و گسترش سفارتخانهها و قنسولگریها گردید.
کلید واژه: سفارتخانه، قنسولگری، وزارت دول خارجه، قاجاریه، ایران، انگلیس، روسیه، فتحعلی شاه، محمدشاه، ناصرالدین شاه
مقدمه
دورهی قاجار را میتوان آغازگر مناسبات رسمی خارجی در تاریخ سیاسی ایران قلمداد کرد. این دوره که به دنبال تحولات بعد از فروپاشی قدرت صفوی و دوران گذار دو سلسلهی افشاریه و زندیه بر صحنهی تاریخ ایران پدیدار گردید آبستن تحولات شگرفی در روابط و مناسبات سیاسی ایران با دول خارجی است. چیرگی دو قدرت روس و انگلیس در شمال و جنوب و ورود فرانسه به رهبری ناپلئون بناپارت بر حساسیت اوضاع سیاسی این دوران افزود. ایران در گیرودار حوادث مذکور جهت ارتباط با دول قدرتمند وزارتخانهای تشکیل داد که مسئولیت رسیدگی به امور خارجی را بر عهده داشت. به واقع وزارتخانهی جدید که موسوم به وزارت دول خارجه بود در وجود وزیر خارجه و اطرافیان اندک وی متجلی میگشت این امر -یعنی نداشتن تشکیلات مدون- باعث به وجود نیامدن بسیاری از اجزاء وزارت خارجه گردید. افزایش روز افزون مناسبات سیاسی بعد از فتحعلی شاه و در دوران محمد شاه جایگاه وزارت خارجه را به ثباتی نسبی رساند اما موجد دوایر وادارات منظمی برای وزارت خارجه نگشت. روند مزبور با بر تخت نشستن ناصرالدین شاه تحول چشمگیری یافت و ادارات و قوانینی جهت انتظام وزارتخانهها از جمله وزارت خارجه تهیه شد.
سفارتخانهها در همین راستا به وجود آمدند و قنسولگریها نیز که بر اساس معاهدات و قرادادها در ایران به وجود آمده بودند متحول شدند. حساسیت این دو رکن وزارت خارجه –سفارتخانه و قنسولگری- که نمودهای خارجی وزارتخانهی فوق به حساب می آیند بر اهمیت موضوع میافزاید. در ادامه به بحث پیرامون نحوهی شکلگیری و مکانهای استقرار سفارتخانهها و قنسولگریها در دورهی قاجار میپردازیم.
سفارتخانهها و قنسولگریها از آغاز قاجاریه تا پایان حکوت محمدشاه
الف: سفارتخانهها
از بخشهای با اهمیت تشکیلات دیپلماتیک، سفارتخانهها و قنسولگریها هستند. این دو را میتوان ستونهای دیپلماسی حکومتها در خارج از پایتختشان به حساب آورد.استقرار سفارتخانهها و قنسولگریها بر عهدهی ادارهی خارجه است.[1] بحث از تاریخ شکلگیری سفارتخانهها در دورهی قاجار را باید از عصر ناصری پی گرفت. تا قبل از دورهی مذکور در منابع نامی از سفارتخانه به معنای مکان و یا ساختمانی که در آن هیأت سفارت به اجرای امور سیاسی مربوط به کشور خویش مشغول گردند ذکر نشده است.
آغاز روابط جدید غرب با شرق و اهمیت هندوستان به مثابهی بزرگترین مستعمرهی بریتانیا معادلات جدیدی را رقم زد. ایران که در مسیر هند قرار داشت از موقعیت استراتژیک و سوقالجیشی خاصی برای مقامات انگلیسی برخوردار گردید. روسیه و فرانسه بارها از طریق ایران درصدد ایجاد تنگنا برای بریتانیا به واسطهی هند برآمدند. از این رو مقامات انگلیسی در تکاپو برای حفظ این مستعمره ارتباط با دول همجوار هند را فزونی بخشیدند. فرستادن سرگوراوزلی به جای سرهارفورد جونز به دربار ایران حاکی از اهمیت برقراری روابط مذکور است. اعزام اوزلی به عنوان سفیر فوقالعاده و تامالاختیار دربار لندن گامی بلندتر در ایجاد مناسبات سیاسی منسجم با ایران قلمداد میگردید. در حالی که سفرای پیش از وی نیز به مانند جونز، عنوان سفیر داشتهاند اما اوزلی سفیر فوقالعاده تلقی میگشت. در سفارت اوزلی برای اولین بار است که او به عنوان سفیر دولتی خارجی از طرف دولت متبوع خود ماموریت مییابد از پادشاه ایران زمینی بگیرد تا برای اقامت سفرای انگلیس مقری در آن ساخته شود.[2] اما همچنان انگلیس تا (1236ق) قنسولگری در ایران نداشت.[3] روسیه نخستین کشوری است که در دورهی قاجار توانست در ایران قنسولگری داشته باشد. اعطای این امتیاز براساس قرارداد گلستان به آنها رسید و بعدها در معاهدهی ترکمنچایاجازه یافتند هرگاه منافع تجاری ایجاب کند، نمایندهی بازرگانی بگمارند. متن قرارداد از این قرار است:
«فصل دهم: در باب امر تجارت هردو پادشاه والاجاه موافق معاهده جداگانه که به این عهدنامه ملحق میگردد، تصدیق نمودند و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران درباب کنسولها و حامیان تجارتی که از دولت روس کما فیالسابق در هرجا که مصلحت اقتضا کند معین شود تعهد میکند که این کونسولها و حامیان را زیاده از ده (10) نفر اتباع نخواهد داشت حمایت و احترام نماید. امپراطور روسیه نیز درباب کونسولها و حامیان تجارت ایران وعده میکند که به همین نحو مساوات منظور دارد هرگاه از دولت ایران محققا شکایتی از کونسولها و حامیان تجارت روس واقع شود وکیل یا کارگزار دولت روس که در دربار دولت ایران متوقف است و اختیار کونسولها و حامیان تجارت با اوست اذن دارد که امر مزبور را به عنوان جاریه به دیگری رجوع نماید.»[4]
در دورهی فتحعلیشاه که ایران در آغاز مناسبات رسمی دیپلماتیک بود، سفارتخانههای دائمی در مرکز حکومت وجود نداشت. سفرای دائمی در پایتخت به طور دائم مقیم نبودند و معمولا سفیران و نمایندگان خارجی پس از ورود به پایتخت و تقدیم هدایا و نامههای پادشاهان و گرفتن جواب نامهها با تشریفاتی مرخص میشدند.[5] همچنین گاهگاهی در موارد خاص همچون مذاکرات صلح، تسلیت مرگ پادشاه و اعلام جلوس پادشاهی دیگر و تبریک به او، هیأتهایی فرستاده میشد. این هیأتها از افراد زیادی تشکیل میگردید و هزینهی پذیرایی از آنها از زمان ورود به مرز تا خروج از کشور بر عهدهی کشور میزبان بود. در تهران دورهی قاجاری که تازه پایتخت شده بود، بنای خاصی برای اقامت سفرا یا حتی مهمانخانهای وجود نداشت و از سفیر در خانهی رجال پذیرایی میکردند. فتحعلیشاه برای بهبود اوضاع سفرا دست به اقداماتی زد. درخلال سفارت میرزا ابوالحسنخان ایلچی به لندن و بازگشت او با سرگور اوزلی، میرزا فضلالله خاوری شیرازی در کتاب "تاریخ ذوالقرنین" جهت اشاره به اقدامات مذکور درباب سفرا مینویسد:
«برحسب امر اعلی در حوالی دروازه عراق که از محله مشهوره به بازار است عمارت و باغی به طرز و آئین فرنگ برپا کرد و اوضاع سفرای متوقفین را در آن ع[6]مارت دلکش به آئین شایسته مهیا آورد.»[7]
اما چنانکه شواهد و قراین به دست میدهد، این عمارت ظاهراً نتوانسته است جوابگوی سفرای خارجه باشد و کارکردش را در طول زمان حفظ کند چرا که در منابع دورهی بعد نیز به چنین عمارتی اشارهای نشده است. اعتمادالسلطنه مورخ پرکار عصر ناصری درکتاب "صدرالتواریخ" راجع به دورهی فتحعلیشاه مینویسد:
«سفیر دائمی در ایران توقف نداشته گاهی سفرای موقتی که به ایران میآمدند سابقا رسم بر این بوده است که باید درخانه صدراعظم [ویا رجال بزرگ آن زمان] منزل کنند و پس از انجام کار به مقر خود مراجعت نمایند.»[8]
گاهی غیر از صدراعظم، رجال دیگری نیز میزبان مهمانان خارجی میگردیدند. انتخاب این افراد بستگی به رای و نظر شاه داشت. خانههایی که برای سفرا در نظر میگرفتند، حکم سفارتخانه را برای دول خارجه داشته است. مخارج سفرای مهمان را حکومت پرداخت میکرد.[9] درسفارت حاجی خلیلخان به هند، میرزا ابوالحسنخان ایلچی به لندن و میرزا رضا قزوینی به فینکنشتاین، هیچ یک در سفارتخانههایی به اسم ایران نبودهاند بلکه دولت میزبان برای آنها مکانهایی جهت استقرار تهیه میکرد.
این روند مهمانداری در دورهی بعد -محمدشاه- نیز مرسوم بوده است. سفارتهایی که در این دوره به کشورهای دیگر فرستاده میشد براساس عادت مألوف، خارج از قاعدهی مذکور نبود. کنت دوسرسی که در دورهی محمد شاه به ایران آمد چون فرانسه در ایران سفارتخانهای نداشت راجع به استقرار سفارتش مینویسد:
«خانهای که برای اقامت سفارت مشخص شده بود آن قدر غیر قابل سکونت بود که ناچار شدیم بیشتر همراهان در خانههای دیگری که بیش یا کم با ما فاصله داشت منزل دهیم.»[10]
هر چند در مدت چهارده سال سلطنت محمدشاه قاجار، ارتباطات خارجی روبه فزونی نهاد و به تبع آن قرارها و دیدارهای سفرا نیز افزایش یافت اما تغییرات مزبور منجر به تاسیس سفارتخانه نگردید.
ب: قنسولگریها
در باب تاسیس قنسولگری نیز محتاطانه عمل میشد. سندی که از این دوره در دست داریم نشان میدهد امرای ایران و در راس آنها شاه تا چه اندازه از دادن امتیاز حق داشتن قنسولگری به دول بیگانه اکراه داشتند. شاه در این نامه که به میرزا مسعودخان گرمرودی وزیر دول خارجه مینویسد تاکید میکند که نباید انگلیسیها بتوانند از طریق عهدنامهای که با ایران منعقد میکنند حق داشتن قنسولگری را به دست آورند.[11]
در دورهی محمدشاه نیز به مانند قبل قنسولگری و سفارتخانه برای ایران در کشورهای خارجی به وجود نیامد. نمونهی این امر حضور میرزا جعفرخان مشیرالدوله در استانبول است. وی در این زمان به منظور حل اختلافات مرزی در عثمانی اقامت داشت اما در این زمان نیز سفارتخانه یا قنسولگری با نام ایران در استانبول وجود نداشت. این مساله در مورد سفارتهای خارجی حاضر در ایران نیز مصداق داشت. از اینرو کشورهایی مانند بلژیک و اسپانیا که در این دوره مناسبات سیاسی با ایران پیدا کردند، در معاهدات خود با ایران کوشیدند که در این کشور تجار و تجارتخانههایی داشته باشند که کار تبعهی هر دو مملکت را تسریع کنند. از این تجارتخانهها باید با نام قنسولگری یاد کرد زیرا قنسولگریها نیز چنین کارکردی داشتند. قنسولگریها موظف بودند به امور زیر همت گمارند: تصدیق اسناد، دادن گزارش، حفظ اموال و میراث، احقاق حقوق، دادن تذکره و حفظ و سرپرستی کشتیهای وطنی.[12] مخلص کلام اینکه مروج تجارت هر مملکتی قنسولهای زیرک و کاردانند و نهایت مقصود از مراوده و مذاکره با دول خارجی نیز همین است.[13]
معاهدهی ارزنهالروم که بعد از کشمکشهای طولانی مدت چهار ساله بین ایران و عثمانی در دورهی محمدشاه منعقد شد، در خصوص ایجاد قنسولگری دولتین موادی را در بر دارد. در فقرهی هفتم معاهدهی مذکور آمده است:
«...بالیوزهایی که از طرف دولت ایران برای منافع تجارت و حمایت تبعه و تجار ایرانیه بجمیع محلهای ممالک عثمانیه که لازم باشد نصب و تعیین شود بغیر از مکه مکرمه و مدینه منوره دولت عثمانیه قبول مینماید و وعده میکند که کافه امتیازاتی که شایسته منصب و ماموریت بالیوزهای مذکوره باشد در حق قنسولهای سایر دول متحابه جاری میشود در حق آنها نیز جاری میشود و نیز دولت ایران تعهد میکند که بالیوزهایی که از طرف دولت عثمانیه به جمیع محلهای ممالک ایرانیه که لازم باشد نصب وتعیین شود در حق آنها و در حق تبعه و تجار دولت عثمانیه که در ممالک ایران آمد و شد میکنند معامله متقابله را کاملا اجری میدارد.»[14]
تاسیس و گسترش سفارتخانهها و قنسولگریها از آغاز تا پایان حکومت ناصری
با انعقاد قراردادهای بین کشورهای دیگر همچون عثمانی، اسپانیا و بلژیک... بستر مناسبی برای شکلگیری قنسولگریهای بیشتر و سفارتخانهها در زمان ناصری به وجود آمد، به طوری که تا پایان این دورهی پنجاه ساله در اکثر کشورهای بزرگ آن روز سفارتخانه و در شهرهای مهم آن دول قنسولگریهای ایران تاسیس شدند. محمد امین ریاحی در کتاب سفارتنامههای ایران مینویسد: «در ایران همچنانکه همه اصلاحات اساسی با نام اميرکبير آغاز ميشود نخستين سفارتخانههاي دائمي ايران را او در آخرين سال صدارت خود در (1267ق) در لندن[15] و پطرزبورغ تأسيس کرد.»[16] همچنین سفارتخانهی ایران در عثمانی در سال (1851م) در زمان ناصرالدین شاه و صدارت امیرکبیر دایر گردید.[17]در این دوره سفرای دائمی ایران در شهرهای زیر مقیم بودند: در پاریس برای انجام امور مربوط به فرانسه و انگلستان – که تحت زعامت حسنخان گروسی بود- در قسطنطنیه که حسینخان مشیرالدوله عهدهدار آن بودو در سن پطرزبورگ.[18]این امر - گشایش سفارتخانهها- پس از قتل امیر متوقف نشد و در پایتخت دیگر کشورهای اروپایی نیز دنبال شد.[19] اميرکبير همچنانکه در انسجام وزارت دول خارجه تغييراتي به وجود آورد، در شکل دهي به سيماي بيروني آن وزارتخانه که همان سفارتخانهها و قنسولگريها بودند نيز اهتمام ورزيد. امیر روابط سیاسی دولت را از مرز مناسبات با روس و انگلیس خارج کرد و علیرغم نظر هر دو توجه خویش را به آمریکا و اتریش و پروس معطوف گردانید.[20] وي سفارتخانهها وقنسولگريها را موظف به ارسال اخبار و واقعات رويداده در ممالک ديگر نمود. امير در مسائل خارجه که عظمت و شوکت حکومت در چشم بيگانگان در آن جلوه مي نمود بسيار حساس بود.
در اين دوره رسم بر آن بوده است که ايلچيان دولتهاي دوست و همپيمان و سفراي آنان در کشورهاي متحد در هر خانهاي که اسکان داده شوند چه سفارتخانه باشد و چه خانهاي استيجاري، پرچمي به عنوان نشان دولت متبوع خود بر بالاي بام آن خانه برافرازند. در اين زمان در تهران به عنوان پايتخت قاجارها، رسم مذکور مرعي و سفراي روس، انگليس و فرانسه پرچم دولت خود را در سفارتخانههايشان نصب میکردند امّا هيچ دولتي نتوانسته بود در استانبول -پايتخت عثماني- پرچمي برافرازد؛ زيرا بزرگان و امراي عثماني به بهانهی حفظ حشمت شريعت اسلام از اين کار ابا ميکردند. ايران نيز از اين امر مستثني نبود و در حق آن نيز همان رفتار که با دول ديگر انجام ميشد مرعي ميگرديد. تا اينکه در سال (1269ق) با آمدن احمد وفيق افندي -سفير عثماني- به تهران و با وساطت وزراي مختار روس و انگليس اين قاعده برداشته و بيرق ايران در عثماني و عثماني در ايران افراشته گرديد.[21]
در ايران دورهی ناصري سه نقطه به لحاظ وجود قنسولگريهاي زياد، از اهميت به سزايي برخوردار بودند. اين سه نقطه از سرزمين ايران عبارتند از: تهران، تبريز و بوشهر. در اين سه شهر اکثر کشورهايي که با ايران پيماني ميبستند، قنسولگري خود را در يکي از شهرهاي مذکور بنا مينهادند. تبريز به لحاظ موقعيتي چون در شمال واقع شده است، رابط ايران با عثماني، روسيه و به نوعي اروپا بوده است. تهران مرکز دارالخلافه و پايتخت اداري-سياسي قاجارها نيز در مرکز ايران از موقعيت مناسبي برخوردار بود و ديگري بوشهر در جنوب و نزديک به خليج فارس و درياي عمان، گذرگاه هندوستان و سفراي انگليس بود هرچند احداث قنسولگری محدود به شهرهای مذکور نمیگردید و در جاهای دیگر مثل کرمان و سیستان، اصفهان[22] و... به تناسب وسعت ارتباط نیز برقرار بودند. قنسولهای روسیه در ایران از ادارهی کل قسمت آسیایی روسیه و انگلیسیها که قنسولهای آنها در سرتاسر ایران مشغول فعالیت بودند از ادارهی کل سیاسی هندوستان دستور میگرفتند.[23] این ماموران غالباً مقام سرقنسولی داشتند و برای حفظ احترام مقام و جایگاهشان اونیفورم نظامی در بر میکردند.[24]
در شهرهاي ديگر نيز همچون مشهد، گيلان و کرمانشاه نيز قونسولگريهای دول خارجي فعال بودند امّا اهميت سه شهر قبلي به مراتب بيشتر از ديگر شهرهاي کشور بود. به عنوان نمونه در فصل هفتم عهدنامهاي که بين ايران و فرانسه در (1271ق) -بعد از دورهی فترتي که در مناسبات ديپلماتيک دو کشور حائل گرديد و کنت دوسارتيژ ايران را ترک کرد- آمده است:
«دولتين از جانب خود هر يک سه قنسول به دولت طرف خود خواهند فرستاد. قنسولهاي دولت فرانسه در تهران، تبريز و بوشهر مستقر مي شوند و قنسولهاي ايران در پاريس، مرسليا و جزيره بوريان توقف ميکنند. اين قنسولهاي دولتين معاهدتین به سويه در محل متوقفه مسکونه مملکتين محروستين از اعزازات و امتيازات و معاوناتي که قنسولهاي دول کاملهالوداد در ممالک محروسه جانبين برخوردارند محفوظ و بهرهياب خواهند گرديد.»[25]
محمد جعفر خورموجي نيز در ذیل وقايع سال (1272ق) به کارپردازيهاي انگليس اشاره ميکند و طبق قوانين مقرر بوشهر، تبريز و تهران را جهت استقرار قنسولگريهاي انگليس قانوني ميداند و لا غیر.[26]
همچنین افضلالملک در کتاب "کراسهالمعی" دربارهی افزایش تعداد سفارتخانهها و قنسولگریها در ایران مینویسد:
«بحمدالله تعالی شئونات و ترقیات دولت علیه ایران در ظل مرحمت و سلطنت بندهگان اعلیحضرت قدر قدرت شهریاری روحنا فداه بدرجهای رسیده که الحال شش سفارتخانه در پایتخت دولت علیه بعلاوه چند قنسلخانه موجود است و عنقریب از طرف دولت آلمان نیز ایلچی به دارالخلافه وارد خواهد گشت و مسلما یکسال بیش طول نخواهد کشید که از طرف دولت ایتالیا که خود را در ردیف دول معظمه میشمارد نیز سفیری بدربار دولت علیه خواهد فرستاد پس در یکسال دیگر هشت سفارتخانه در دارالخلافه دایر خواهد بود.»[27] مطلب فوق را افضلالملک سال (1301ق) به عنوان مقدمهی برای بحثی مفصلتر در خصوص "تعیین حدود در احترامات سفیر در ایران" آورده است.
به طور کلي در دورهي ناصري به علّت گسترش چشمگير روابط خارجي، شاهد ظهور قنسولگريها و سفارتخانههاي دول خارجه در ايران و بالعکس ايران در کشورهاي خارجه هستيم و چون در اين دوره به واسطهی پيوند با مرکز، در تصميمگيري سياست خارجي - وزارت دول خارجه - نظمي نسبتاً منطقي بين اجزاء وزارت برقرار گرديد و با سفرا و قنسولها به عنوان نمايندگان برون مرزي وزارت دول خارجه پيوندي ناگسستني ايجاد شده بود از اين رو شاهد سفارتخانهها و قنسولگريهاي ايران در کشورهاي خارجه هستيم. در مراکز کشورها يعني پايتخت دول ديگر سفارتخانه و در شهرهاي مهم آنها قنسولگري يا همان کارپردازي را شاهديم. کارلا سرنا که زمان ناصری (1295ق) به ایران سفر کرده است، مقر سفارتخانههای خارجی در ایران را مشخص میکند. بر اساس مشاهدات او سفارتخانهی انگلستان روبه روی سفارت عثمانی است و سفارت اتریش و فرانسه در کنار هم هستند و سفارت روسیه در یک محلهی ایرانی قرار دارد.[28] از بین سفارتخانههای واقع در تهران آنهایی موفقند که پول بیشتری خرج خرید هدایا و پرداخت رشوه میکردند.[29]
دورهی ناصري در ولايت عثماني سفارتخانهی ايران در اسلامبول واقع و قنسولگريهاي آن در ارزنهالروم، طرابوزان، مصر، شام، وان، حلب، بغداد، بصره، کربلا، نجف، خانقين، سليمانيه، کرکوک، کاظمين، مندلیج، دياربکر، مسيب، عماره، سماوات، بيتالمقدس، جده، ازمير، يعقوبيه، حله و قزلرباط برقرار بودهاند. سفارتخانهها در انگلستان (لندن) و پروس و هلند و قنسولگريها در بمبئي، کلکته و بيرمان واقع بودند. در روسيه سفارتخانه در پطرزبورغ قرار داشت و قنسولهاي ايران در تفليس و حاجي ترخان بودند. در وينه پايتخت اتريش سفارتخانهی ايران وجود داشته است.[30]
همچنين مکان سفرا و قنسولهاي دول خارجه در ايران عبارتند از:
سفارتخانه عثماني در تهران و قنسولگريهای آن در تبريز، کرمانشاهان، کردستان، شيراز و همدان فعالیت میکردند. سفارتخانه دولت روس در تهران و قنسولگريهای روسها در تبريز، رشت و استرآباد برقرار بود. سفارتخانه انگليسيها در تهران واقع و قنسولگريهاي آن دولت در تبريز، گيلان و مازندران و استرآباد، بوشهر، مشهد، اصفهان، شيراز، همدان، کرمانشاهان مشغول بودند. سفارتخانه فرانسه در تهران قرار داشت و در تبريز نيز قنسولگري اين کشور فعال بود.[31]
نتیجهگیری
بررسی سفارتخانهها و قنسولگریها از آغاز قاجار تا پایان دورهی ناصری عنوان این جستار است. دورهی قاجار به واسطهی افزایش حجم ارتباطات خارجی مناسبات سیاسی بین دول را نیز دستخوش تغییرات اساسی کردد. تاسیس وزارت دول خارجه از دست آوردهای این برهه از تاریخ ایران است اما عدم داشتن تشکیلات منسجم دیپلماتیکی بسیاری از پتانسیلهای این ارگان را مغفول گذاشت. سفارتخانهها و قنسولگریها نیز در این زمره جای میگیرند. سفرا و مامورین خارجی در هنگام آمدن به ایران تا دورهی ناصری فاقد مکان مستقلی برای خود و اتباعشان بودند. تجارتخانهها تا حدودی نبود این نقیصه را جبران میکردند. با تشکیل وزارت خارجه تکاپو برای امتیاز احداث قنسولگری افزون گشت و این امر باعث تقدم در شکلگیری قنسولگریها قبل از سفارتخانهها گردید. دوران قبل از ناصرالدین شاه سفارتخانههای خارجی در ایران و ایران در کشورهای خارجی وجود نداشت اما این قضیه در خصوص قنسولها سندیت ندارد و هچنانکه پرداختیم بر اساس معاهدات انعقادی قنسولگریها در دورهی فتحعلیشاه و محمدشاه شکل گرفتند و در ایران وجود داشتند. دورهی ناصری زمان تشکیلاتی شدن وزارت خارجه است از این رو سفارتخانهها و قنسولگریها به عنوان نمود بیرونی این تشکیلات از اهمیت بسزایی برخوردار شدند و اولین سفارتخانه های ایران در دول دیگر و به تبع آن دول دیگر در ایران تشکیل گردید.
منابع
آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، تهران، انتشارات خوارزمی، 1362.
اعتماد السلطنه، محمد حسنخان،صدرالتواریخ ، به اهتمام محمد مشیری، تهران، انتشارات وحید، 1349.
---------------------------، تاريخ منتظم ناصري، به تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، تهران، انتشارات دنیای کتاب، 1376.
افضلالملک، کراسهالمعی، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، نسخه خطی شماره 9450.
اوژن اوبن، ایران امروز1907-1906، ترجمه و حواشی و توضیحات علی اصغر سعیدی، تهران، کتابفروشی زوار، 1362.
پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه پولاک «ایران و ایرانیان»، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1361.
تهران، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، نامه محمد شاه به میرزا مسعود خان گرمرودی وزیر دول خارجه، سال 1252 ق، کارتن 3، برگ 24.
تیموری، ابراهیم، ورقی از تاریخ دیپلماسی ایران، تهران، نشریه وزارت امور خارجه، شماره اول، دوره سوم، 1344.
خاوری شیرازی، میرزا فضلالله، تاریخ ذوالقرنین، تصحیح و تحقیق ناصر افشارفر، تهران، سازمان چاپ انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380.
خرازی، سعید، روابط با آتاتورک و جانشینانش: تاریخچه روابط ایران و ترکیه در دورهی پهلوی، ماهنامه اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر، سال چهارم، شماره 40، 1384.
خورموجي، محمد جعفر، حقايق الاخبار ناصري، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، نشر نی، 1363.
رایت، دنیس، انگلسیان در ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، نشر اختران، 1383.
رسایل سیاسی عصر قاجار، تصحیح و تحشیه غلامحسین زرگرینژاد، تهران، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1379.
ریاحی، محمد امین، سفارتنامه هاي ايران ( گزارشهای مسافرت و ماموریت سفیران عثمانی در ایران)، تهران، انتشارات توس، 1368.
سرپرسی سایکس، سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس یا دههزار میل در ایران، ترجمه حسین سعادت نوری، چاپخانه آسمان، 1363.
صفینیا، رضا، تاریخچه تشکیل وزارت امور خارجه ایران، تهران، سالنامه کشور ایران، سال چهارم، 1328.
کارلاسرنا، مردم و دیدنیهای ایران«سفرنامه کارلاسرنا»، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران، نشرنو، 1363.
کنت دوسرسی، ایران در 1840-1839م ( 1256-1255ه.ق) سفرت فوقالعاده کنت دوسرسی، ترجمه احسان اشراقی، تهران، نشر دانشگاهی، 1362.
لسانالملک سپهر، میرزا محمد تقی، ناسخالتواریخ، باهتمام و تصحیح جهانگیر قائم مقامی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1337.
مهدوی، عبدالرضا هوشنگ، دیپلوماتهای ارمنی در دوره قاجار، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 230-227.
[1]. رسایل سیاسی عصر قاجار، تصحیح و تحشیه غلامحسین زرگرینژاد، تهران، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1379، ص 528.
.[2]رایت، دنیس، انگلسیان در ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، نشر اختران، 1383، ص 25.
.[3] همان، ص 107.
.[4] هدایت، رضاقلیخان، تاریخ روضهالصفای ناصری، تصحیح و تحشیه جمشید کیانفر، تهران، انتشارات اساطیر، 1380.، ج 14، صص 7885- 7884.
[5]. صفینیا، رضا، تاریخچه تشکیل وزارت امور خارجه ایران، تهران، سالنامه کشور ایران، سال چهارم، 1328، ص 61.
.[7] خاوری شیرازی، میرزا فضلالله، تاریخ ذوالقرنین، تصحیح و تحقیق ناصر افشارفر، تهران، سازمان چاپ انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380، ج 1، ص 334.
.[8]اعتماد السلطنه، محمد حسنخان،صدرالتواریخ، به اهتمام محمد مشیری، تهران، انتشارات وحید، 1349، ص 81.
.[9] همان، صص 82-81
.[10]کنت دوسرسی، ایران در 1840-1839م ( 1256-1255ه.ق) سفرت فوقالعاده کنت دوسرسی، ترجمه احسان اشراقی، تهران، نشر دانشگاهی، 1362،ص 143.
.[11] تهران، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، نامه محمد شاه به میرزا مسعود خان گرمرودی وزیر دول خارجه، سال 1252 ق، کارتن 3، برگ 24.
سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت در ایران (سند خانه یا به کار یا سابقه شغلی در
فرانسه FRANCE
سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت (در مورد خانمهای خانهدار گواهی اشتغال به کار کار آزاد
ژاپن JAPAN
سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت میتواند جهت اخذ روادید کار به سفارت ژاپن در تهران
کانادا CANADA
مربوط به سفر و نحوه اخذ روادید ، آدرس و شماره تلفن سفارتخانه ها ویزا وقت سفارت کار در
صدور حکم تخلیه سفارتخانهها در کره شمالی
صدور حکم تخلیه سفارتخانهها در در صورت حمله زميني توافق و لغو تحریمها/ نطنز
نامه به سفارت خانه ها برای ویزای بازدید
بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در بسیجی کار سفارت خانه ها
دانمارک DENMARK
سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت به کار، فرمهای سفارت، شماره وقت سفارت در
سفارتخانه ها و قنسولگری ها از آغاز قاجار تا پایان دورة ناصری
سفارتخانهها در همین کوشیدند که در این کشور تجار و تجارتخانههایی داشته باشند که کار
سفارت اتریش در تهران
طالع بینی شخصیت متولدین تمام ماه ها سفارت ایران در خانه اجاره ای در ویزای کار در
برچسب :
کار در سفارت خانه ها