سفارت­خانه ­ها و قنسول­گری­ ها از آغاز قاجار تا پایان دورة ناصری

عنوان: سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها از آغاز قاجار تا پایان دورة ناصری

صباح خسروی­زاده

محمدرضا معلمان

چکیده

عنوان پژوهش حاضر بررسی سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها از آغاز قاجار تا پایان دوره­ی ناصری است. با شکل­گیری وزارت خارجه در دوره­ی فتحعلی شاه مناسبات سیاسی ایران با دیگر دول وارد فاز جدیدی گردید اما به دلیل فقدان تشکیلاتی شدن و ابتدایی بودن وزارت خارجه نمودهای آن نیز تجلی پیدا نکرد و این امر تا انسجام در وزارت خارجه به تعویق افتاد. سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها به عنوان بخشی از وزارت خارجه چنین وضعیتی داشتند. روند شکل­گیری و تحول در سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها مسأله­ی این تحقیق است. با توجه به نبود پژوهش جدی در این زمینه نوع پژوهش توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه­ای می­باشد و در حد توان از اسناد و نسخ خطی نیز بهره گرفته شده است. نتیجه­ی به دست آمده نشان می­دهد عدم مدون شدن وزارت خارجه در دوران ماقبل ناصری باعث نبود سفارت­خانه­ها و انسجام و تشکیلاتی شدن وزارت خارجه در دوره­ی ناصری باعث پویایی و گسترش سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها گردید.

کلید واژه: سفارت­خانه، قنسول­گری، وزارت دول خارجه، قاجاریه، ایران، انگلیس، روسیه، فتحعلی شاه، محمدشاه، ناصرالدین شاه

مقدمه

دوره­ی قاجار را می­توان آغازگر مناسبات رسمی خارجی در تاریخ سیاسی ایران قلمداد کرد. این دوره که به دنبال تحولات بعد از فروپاشی قدرت صفوی و دوران گذار دو سلسله­ی افشاریه و زندیه بر صحنه­ی تاریخ ایران پدیدار گردید آبستن تحولات شگرفی در روابط و مناسبات سیاسی ایران با دول خارجی است. چیرگی دو قدرت روس و انگلیس در شمال و جنوب و ورود فرانسه به رهبری ناپلئون بناپارت بر حساسیت اوضاع سیاسی این دوران افزود. ایران در گیرودار حوادث مذکور جهت ارتباط با دول قدرتمند وزارت­خانه­ای تشکیل داد که مسئولیت رسیدگی به امور خارجی را بر عهده داشت. به واقع وزارت­خانه­ی جدید که موسوم به وزارت دول خارجه بود در وجود وزیر خارجه و اطرافیان اندک وی متجلی می­گشت این امر -یعنی نداشتن تشکیلات مدون- باعث به وجود نیامدن بسیاری از اجزاء وزارت خارجه گردید. افزایش روز افزون مناسبات سیاسی بعد از فتحعلی شاه و در دوران محمد شاه جایگاه وزارت خارجه را به ثباتی نسبی رساند اما موجد دوایر وادارات منظمی برای وزارت خارجه نگشت. روند مزبور با بر تخت نشستن ناصرالدین شاه تحول چشمگیری یافت و ادارات و قوانینی جهت انتظام وزارت­خانه­ها از جمله وزارت خارجه تهیه شد.

سفارت­خانه­ها در همین راستا به وجود آمدند و قنسول­گری­ها نیز که بر اساس معاهدات و قرادادها در ایران به وجود آمده بودند متحول شدند. حساسیت این دو رکن وزارت خارجه –سفارت­خانه و قنسول­گری- که نمودهای خارجی وزارت­خانه­ی فوق به حساب می آیند بر اهمیت موضوع می­افزاید. در ادامه به بحث پیرامون نحوه­ی شکل­گیری و مکان­های استقرار سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها در دوره­ی قاجار می­پردازیم.


 

سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها از آغاز قاجاریه تا پایان حکوت محمدشاه

الف: سفارت­خانه­ها

   از بخش­های با اهمیت تشکیلات دیپلماتیک، سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها هستند. این دو را می­توان ستون­های دیپلماسی حکومت­ها در خارج از پایتخت­شان به حساب آورد.استقرار سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها بر عهده­ی اداره­ی خارجه است.[1] بحث از تاریخ شکل­گیری سفارت­خانه­ها در دوره­ی قاجار را باید از عصر ناصری پی گرفت. تا قبل از دوره­ی مذکور در منابع نامی از سفارت­خانه به معنای مکان و یا ساختمانی که در آن هیأت سفارت به اجرای امور سیاسی مربوط به کشور خویش مشغول گردند ذکر نشده است.

   آغاز روابط جدید غرب با شرق و اهمیت هندوستان به مثابه­ی بزرگ­ترین مستعمره­ی بریتانیا معادلات جدیدی را رقم زد. ایران که در مسیر هند قرار داشت از موقعیت استراتژیک و سوق­الجیشی خاصی برای مقامات انگلیسی برخوردار گردید. روسیه و فرانسه بارها از طریق ایران درصدد ایجاد تنگنا برای بریتانیا به واسطه­ی هند برآمدند. از این رو مقامات انگلیسی در تکاپو برای حفظ این مستعمره ارتباط با دول همجوار هند را فزونی بخشیدند. فرستادن سرگوراوزلی به جای سرهارفورد جونز به دربار ایران حاکی از اهمیت برقراری روابط مذکور است. اعزام اوزلی به عنوان سفیر فوق­العاده و تام­الاختیار دربار لندن گامی بلندتر در ایجاد مناسبات سیاسی منسجم با ایران قلمداد می­گردید. در حالی که سفرای پیش از وی نیز به مانند جونز، عنوان سفیر داشته­اند اما اوزلی سفیر فوق­العاده تلقی می­گشت. در سفارت اوزلی برای اولین بار است که او به عنوان سفیر دولتی خارجی از طرف دولت متبوع خود ماموریت می­یابد از پادشاه ایران زمینی بگیرد تا برای اقامت سفرای انگلیس مقری در آن ساخته شود.[2] اما همچنان انگلیس تا (1236ق) قنسول­گری در ایران نداشت.[3] روسیه نخستین کشوری است که در دوره­ی قاجار توانست در ایران قنسول­گری داشته باشد. اعطای این امتیاز براساس قرارداد گلستان به آن­ها رسید و بعدها در معاهده­ی ترکمن­چایاجازه یافتند هرگاه منافع تجاری ایجاب کند، نماینده­ی بازرگانی بگمارند. متن قرارداد از این قرار است:

 «فصل دهم: در باب امر تجارت هردو پادشاه والاجاه موافق معاهده جداگانه که به این عهدنامه ملحق می­گردد، تصدیق نمودند و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران درباب کنسول­ها و حامیان تجارتی که از دولت روس کما فی­السابق در هرجا که مصلحت اقتضا کند معین شود تعهد می­کند که این کونسول­ها و حامیان را زیاده از ده (10) نفر اتباع نخواهد داشت حمایت و احترام نماید. امپراطور روسیه نیز درباب کونسولها و حامیان تجارت ایران وعده می­کند که به همین نحو مساوات منظور دارد هرگاه از دولت ایران  محققا شکایتی از کونسول­ها و حامیان تجارت روس واقع شود وکیل یا کارگزار دولت روس که در دربار دولت ایران متوقف است و اختیار کونسول­ها و حامیان تجارت با اوست اذن دارد که امر مزبور را به عنوان جاریه به دیگری رجوع نماید.»[4]

   در دوره­ی فتحعلی­شاه که ایران در آغاز مناسبات رسمی دیپلماتیک بود، سفارت­خانه­های دائمی در مرکز حکومت وجود نداشت. سفرای دائمی در پایتخت به طور دائم مقیم نبود­ند و معمولا سفیران و نمایندگان خارجی پس از ورود به پایتخت و تقدیم هدایا و نامه­های پادشاهان و گرفتن جواب نامه­ها با تشریفاتی مرخص می­شدند.[5] همچنین گاه­گاهی در موارد خاص همچون مذاکرات صلح، تسلیت مرگ پادشاه و اعلام جلوس پادشاهی دیگر و تبریک به او، هیأت­هایی فرستاده می­شد. این هیأت­ها از افراد زیادی تشکیل می­گردید و هزینه­ی پذیرایی از آن­ها از زمان ورود به مرز تا خروج از کشور بر عهده­ی کشور میزبان بود. در تهران دوره­ی قاجاری که تازه پایتخت شده بود، بنای خاصی برای اقامت سفرا یا حتی مهمان­خانه­ای وجود نداشت و از سفیر در خانه­ی رجال پذیرایی می­کردند. فتحعلی­شاه برای بهبود اوضاع سفرا دست به اقداماتی زد. درخلال سفارت میرزا ابوالحسن­خان ایلچی به لندن و بازگشت او با سرگور اوزلی، میرزا فضل­الله خاوری شیرازی در کتاب "تاریخ ذوالقرنین" جهت اشاره به اقدامات مذکور درباب سفرا می­نویسد:

 «برحسب امر اعلی در حوالی دروازه­ عراق که از محله مشهوره به بازار است عمارت و باغی به طرز و آئین فرنگ برپا کرد و اوضاع سفرای متوقفین را در آن ع[6]مارت دلکش به آئین شایسته مهیا آورد.»[7]

اما چنان­که شواهد و قراین به دست  می­دهد، این عمارت ظاهراً نتوانسته است جواب­گوی سفرای خارجه باشد و کارکردش را در طول زمان حفظ کند چرا که در منابع دوره­ی بعد نیز به چنین عمارتی اشاره­ای نشده است. اعتمادالسلطنه مورخ پرکار عصر ناصری درکتاب "صدرالتواریخ" راجع به دوره­ی فتحعلی­شاه می­نویسد:

 «سفیر دائمی در ایران توقف نداشته گاهی سفرای موقتی که به ایران می­آمدند سابقا رسم بر این بوده است که باید درخانه صدراعظم [ویا رجال بزرگ آن زمان] منزل کنند و پس از انجام کار به مقر خود مراجعت نمایند.»[8]

   گاهی غیر از صدراعظم، رجال دیگری نیز میزبان مهمانان خارجی می­گردیدند. انتخاب این افراد بستگی به رای و نظر شاه داشت. خانه­هایی که برای سفرا در نظر می­گرفتند، حکم سفارت­خانه را برای دول خارجه داشته است. مخارج سفرای مهمان را حکومت پرداخت می­کرد.[9] درسفارت حاجی خلیل­خان به هند، میرزا ابوالحسن­خان ایلچی به لندن و میرزا رضا قزوینی به فین­کنشتاین، هیچ یک در سفارت­خانه­هایی به اسم ایران نبوده­اند بلکه دولت میزبان برای آنها مکان­هایی جهت استقرار تهیه می­کرد.

    این روند مهمان­داری در دوره­ی بعد -محمدشاه- نیز مرسوم بوده است. سفارت­هایی که در این دوره به کشورهای دیگر فرستاده می­شد براساس عادت مألوف، خارج از قاعده­ی مذکور نبود. کنت دوسرسی که در دوره­ی محمد شاه به ایران آمد چون فرانسه در ایران سفارت­خانه­ای نداشت راجع به استقرار سفارتش می­نویسد:

«خانه­ای که برای اقامت سفارت مشخص شده بود آن قدر غیر قابل سکونت بود که ناچار شدیم بیشتر همراهان در خانه­های دیگری که بیش یا کم با ما فاصله داشت منزل دهیم.»[10]

  هر چند در مدت چهارده سال سلطنت محمد­شاه قاجار، ارتباطات خارجی روبه فزونی نهاد و به تبع آن قرارها و دیدارهای سفرا نیز افزایش یافت اما تغییرات مزبور منجر به تاسیس سفارت­خانه نگردید.

 ب: قنسول­گری­ها

در باب تاسیس قنسول­گری نیز محتاطانه عمل می­شد. سندی که از این دوره در دست داریم نشان می­دهد امرای ایران و در راس آن­ها شاه تا چه اندازه از دادن امتیاز حق داشتن قنسول­گری به دول بیگانه اکراه داشتند. شاه در این نامه که به میرزا مسعود­خان گرمرودی وزیر دول خارجه می­نویسد تاکید می­کند که نباید انگلیسی­ها بتوانند از طریق عهدنامه­ای که با ایران منعقد می­کنند حق داشتن قنسول­گری را به دست آورند.[11]

   در دوره­ی محمد­شاه نیز به مانند قبل قنسول­گری و سفارت­خانه برای ایران در کشورهای خارجی به وجود نیامد. نمونه­ی این امر حضور میرزا جعفرخان مشیرالدوله در استانبول است. وی در این زمان به منظور حل اختلافات مرزی در عثمانی اقامت داشت اما در این زمان نیز سفارت­خانه یا قنسول­گری با نام ایران در استانبول وجود نداشت. این مساله در مورد سفارت­های خارجی حاضر در ایران نیز مصداق داشت.  از این­رو کشورهایی مانند بلژیک و اسپانیا که در این دوره مناسبات سیاسی با ایران پیدا کردند، در معاهدات خود با ایران کوشیدند که در این کشور تجار و تجارت­خانه­هایی داشته باشند که کار تبعه­ی هر دو مملکت را تسریع کنند. از این تجارت­خانه­ها باید با نام قنسول­گری یاد کرد زیرا قنسول­گری­ها نیز چنین کارکردی داشتند. قنسول­گری­ها موظف بودند به امور زیر همت گمارند: تصدیق اسناد، دادن گزارش، حفظ اموال و میراث، احقاق حقوق، دادن تذکره و حفظ و سرپرستی کشتی­های وطنی.[12] مخلص کلام اینکه مروج تجارت هر مملکتی قنسول­های زیرک و کاردانند و نهایت مقصود از مراوده و مذاکره با دول خارجی نیز همین است.[13]

  معاهده­ی ارزنه­الروم که بعد از کشمکش­های طولانی مدت چهار ساله بین ایران و عثمانی در  دوره­ی محمد­شاه منعقد شد، در خصوص ایجاد قنسول­گری دولتین موادی را در بر دارد. در فقره­ی هفتم معاهده­ی مذکور آمده است:

 «...بالیوزهایی که از طرف دولت ایران برای منافع تجارت و حمایت تبعه و تجار ایرانیه بجمیع محل­های ممالک عثمانیه که لازم باشد نصب و تعیین شود بغیر از مکه مکرمه و مدینه منوره دولت عثمانیه قبول می­نماید و وعده می­کند که کافه امتیازاتی که شایسته منصب و ماموریت بالیوزهای مذکوره باشد در حق قنسولهای سایر دول متحابه جاری می­شود در حق آن­ها نیز جاری می­شود و نیز دولت ایران تعهد می­کند که بالیوزهایی که از طرف دولت عثمانیه به جمیع محل­های ممالک ایرانیه که لازم باشد نصب وتعیین شود در حق آن­ها و در حق تبعه و تجار دولت عثمانیه که در ممالک ایران آمد و شد می­کنند معامله متقابله را کاملا اجری می­دارد.»[14]


 

تاسیس و گسترش سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها از آغاز تا پایان حکومت ناصری

   با انعقاد قراردادهای بین کشورهای دیگر همچون عثمانی، اسپانیا و بلژیک... بستر مناسبی برای شکل­گیری قنسول­گری­های بیشتر و سفارت­خانه­ها در زمان ناصری به وجود آمد، به طوری که تا پایان این دوره­ی پنجاه ساله در اکثر کشورهای بزرگ آن روز سفارت­خانه و در شهرهای مهم آن دول قنسول­گری­های ایران تاسیس شدند. محمد امین ریاحی در کتاب سفارت­نامه­های ایران می­نویسد: «در ایران همچنان­که همه اصلاحات اساسی با نام اميرکبير آغاز مي­شود نخستين سفارت­خانه­هاي دائمي ايران را او در آخرين سال صدارت خود در (1267ق) در لندن[15] و پطرزبورغ تأسيس کرد.»[16] همچنین سفارت­خانه­ی ایران در عثمانی در سال (1851م) در زمان ناصرالدین شاه و صدارت امیرکبیر دایر گردید.[17]در این دوره سفرای دائمی ایران در شهرهای زیر مقیم بودند: در پاریس برای انجام امور مربوط به فرانسه و انگلستان – که تحت زعامت حسن­خان گروسی بود- در قسطنطنیه که حسین­خان مشیرالدوله عهده­دار آن بودو در سن پطرزبورگ.[18]این امر - گشایش سفارت­خانه­ها- پس از قتل امیر متوقف نشد و در پایتخت دیگر کشورهای اروپایی نیز دنبال شد.[19] اميرکبير همچنان­که در انسجام وزارت دول خارجه تغييراتي به وجود آورد، در شکل دهي به سيماي بيروني آن وزارت­خانه که همان سفارت­خانه­ها و قنسول­گري­ها بودند نيز اهتمام ورزيد. امیر روابط سیاسی دولت را از مرز مناسبات با روس و انگلیس خارج کرد و علی­رغم نظر هر دو توجه خویش را به آمریکا و اتریش و پروس معطوف گردانید.[20] وي سفارت­خانه­ها وقنسول­گري­ها را موظف به ارسال اخبار و واقعات رويداده در ممالک ديگر نمود. امير در مسائل خارجه که عظمت و شوکت حکومت در چشم بيگانگان در آن جلوه مي نمود بسيار حساس بود.

   در اين دوره رسم بر آن بوده است که ايلچيان دولت­هاي دوست و هم­پيمان و سفراي آنان در کشورهاي متحد در هر خانه­اي که اسکان داده شوند چه سفارت­خانه باشد و چه خانه­اي استيجاري، پرچمي به عنوان نشان دولت متبوع خود بر بالاي بام آن خانه برافرازند. در اين زمان در تهران به عنوان پايتخت قاجارها، رسم مذکور مرعي و سفراي روس، انگليس و فرانسه پرچم دولت خود را در سفارت­خانه­هايشان نصب می­کردند امّا هيچ دولتي نتوانسته بود در استانبول -پايتخت عثماني- پرچمي برافرازد؛ زيرا بزرگان و امراي عثماني به بهانه­ی حفظ حشمت شريعت اسلام از اين کار ابا مي­کردند. ايران نيز از اين امر مستثني نبود و در حق آن نيز همان رفتار که با دول ديگر انجام مي­شد مرعي مي­گرديد. تا اين­که در سال (1269ق) با آمدن احمد وفيق افندي -سفير عثماني- به تهران و با وساطت وزراي مختار روس و انگليس اين قاعده برداشته و بيرق ايران در عثماني و عثماني در ايران افراشته گرديد.[21]

   در ايران دوره­ی ناصري سه نقطه به لحاظ وجود قنسول­گري­هاي زياد، از اهميت به سزايي برخوردار بودند. اين سه نقطه از سرزمين ايران عبارتند از: تهران، تبريز و بوشهر. در اين سه شهر اکثر کشورهايي که با ايران پيماني مي­بستند، قنسول­گري خود را در يکي از شهرهاي مذکور بنا مي­نهادند. تبريز به لحاظ موقعيتي چون در شمال واقع شده است، رابط ايران با عثماني، روسيه و به نوعي اروپا بوده است. تهران مرکز دارالخلافه و پايتخت اداري-سياسي قاجارها نيز در مرکز ايران از موقعيت مناسبي برخوردار بود و ديگري بوشهر در جنوب و نزديک به خليج فارس و درياي عمان، گذرگاه هندوستان و سفراي انگليس بود هرچند احداث قنسول­گری محدود به شهرهای مذکور نمی­گردید و در جاهای دیگر مثل کرمان و سیستان، اصفهان[22] و... به تناسب وسعت ارتباط نیز برقرار بودند. قنسول­های روسیه در ایران از اداره­ی کل قسمت آسیایی روسیه و انگلیسی­ها که قنسول­های آنها در سرتاسر ایران مشغول فعالیت بودند از اداره­ی کل سیاسی هندوستان دستور می­گرفتند.[23] این ماموران غالباً مقام سرقنسولی داشتند و برای حفظ احترام مقام و جایگاهشان اونیفورم نظامی در بر می­کردند.[24]

   در شهرهاي ديگر نيز همچون مشهد، گيلان و کرمانشاه نيز قونسول­گري­های دول خارجي فعال بودند امّا اهميت سه شهر قبلي به مراتب بيشتر از ديگر شهرهاي کشور بود. به عنوان نمونه در فصل هفتم عهدنامه­اي که بين ايران و فرانسه در (1271ق) -بعد از دوره­ی فترتي که در مناسبات ديپلماتيک دو کشور حائل گرديد و کنت دوسارتيژ ايران را ترک کرد-  آمده است:

«دولتين از جانب خود هر يک سه قنسول به دولت طرف خود خواهند فرستاد. قنسول­هاي دولت فرانسه در تهران، تبريز و بوشهر مستقر مي شوند و قنسول­هاي ايران در پاريس، مرسليا و جزيره بوريان توقف مي­کنند. اين قنسول­هاي دولتين معاهدتین به سويه در محل متوقفه مسکونه مملکتين محروستين از اعزازات و امتيازات و معاوناتي که قنسول­هاي دول کامله­الوداد در ممالک محروسه جانبين برخوردارند محفوظ و بهره­ياب خواهند گرديد.»[25]

محمد جعفر خورموجي نيز در ذیل وقايع سال (1272ق) به کارپردازي­هاي انگليس اشاره مي­کند و طبق قوانين مقرر بوشهر، تبريز و تهران را جهت استقرار قنسول­گري­هاي انگليس قانوني مي­داند و لا غیر.[26]

  همچنین افضل­الملک در کتاب "کراسه­المعی" درباره­ی افزایش تعداد سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها در ایران می­نویسد:

 «بحمدالله تعالی شئونات و ترقیات دولت علیه ایران در ظل مرحمت و سلطنت بنده­گان اعلیحضرت قدر قدرت شهریاری روحنا فداه بدرجه­ای رسیده که الحال شش سفارتخانه در پایتخت دولت علیه بعلاوه چند قنسلخانه موجود است و عنقریب از طرف دولت آلمان نیز ایلچی به دارالخلافه وارد خواهد گشت و مسلما یکسال بیش طول نخواهد کشید که از طرف دولت ایتالیا که خود را در ردیف دول معظمه میشمارد نیز سفیری بدربار دولت علیه خواهد فرستاد پس در یکسال دیگر هشت سفارتخانه در دارالخلافه دایر خواهد بود.»[27] مطلب فوق را افضل­الملک سال (1301ق)  به عنوان مقدمه­ی برای بحثی مفصل­تر در خصوص "تعیین حدود در احترامات سفیر در ایران" آورده است.

   به طور کلي در دوره­ي ناصري به علّت گسترش چشمگير روابط خارجي، شاهد ظهور قنسول­گري­ها و سفارت­خانه­هاي دول خارجه در ايران و بالعکس ايران در کشورهاي خارجه هستيم و چون در اين دوره به واسطه­ی پيوند با مرکز، در تصميم­گيري سياست خارجي - وزارت دول خارجه - نظمي نسبتاً منطقي بين اجزاء وزارت برقرار گرديد و با سفرا و قنسول­ها به عنوان نمايندگان برون مرزي وزارت دول خارجه پيوندي ناگسستني ايجاد شده بود از اين رو شاهد سفارت­خانه­ها و قنسول­گري­هاي ايران در کشورهاي خارجه هستيم. در مراکز کشورها يعني پايتخت دول ديگر سفارت­خانه و در شهرهاي مهم آن­ها قنسول­گري يا همان کارپردازي را شاهديم. کارلا سرنا که زمان ناصری (1295ق) به ایران سفر کرده است، مقر سفارت­خانه­های خارجی در ایران را مشخص می­کند. بر اساس مشاهدات او سفارت­خانه­ی انگلستان روبه روی سفارت عثمانی است و سفارت اتریش و فرانسه در کنار هم هستند و سفارت روسیه در یک محله­ی ایرانی قرار دارد.[28] از بین سفارت­خانه­های واقع در تهران آن­هایی موفقند که پول بیشتری خرج خرید هدایا و پرداخت رشوه می­کردند.[29]

   دوره­ی ناصري در ولايت عثماني سفارت­خانه­ی ايران در اسلامبول واقع و قنسول­گري­هاي آن در ارزنه­الروم، طرابوزان، مصر، شام، وان، حلب، بغداد، بصره، کربلا، نجف، خانقين، سليمانيه، کرکوک، کاظمين، مندلیج، دياربکر، مسيب، عماره، سماوات، بيت­المقدس، جده، ازمير، يعقوبيه، حله و قزل­رباط برقرار بوده­اند. سفارت­خانه­ها در انگلستان (لندن) و پروس و هلند و قنسول­گري­ها در بمبئي، کلکته و بيرمان واقع بودند. در روسيه سفارت­خانه در پطرزبورغ قرار داشت و قنسول­هاي ايران در تفليس و حاجي ترخان بودند. در وينه پايتخت اتريش سفارت­خانه­ی ايران وجود داشته است.[30]

همچنين مکان سفرا و قنسول­هاي دول خارجه در ايران عبارتند از:

سفارت­خانه عثماني در تهران و قنسول­گري­های آن در تبريز، کرمانشاهان، کردستان، شيراز و همدان فعالیت می­کردند. سفارت­خانه دولت روس در تهران و قنسول­گري­های روس­ها در تبريز، رشت و استرآباد برقرار بود. سفارت­خانه انگليسي­ها در تهران واقع و قنسول­گري­هاي آن دولت در تبريز، گيلان و مازندران و استرآباد، بوشهر، مشهد، اصفهان، شيراز، همدان، کرمانشاهان مشغول بودند. سفارت­خانه فرانسه در تهران قرار داشت و در تبريز نيز قنسول­گري اين کشور فعال بود.[31]


 

نتیجه­گیری

بررسی سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها از آغاز قاجار تا پایان دوره­ی ناصری عنوان این جستار است. دوره­ی قاجار به واسطه­ی افزایش حجم ارتباطات خارجی مناسبات سیاسی بین دول را نیز دستخوش تغییرات اساسی کردد. تاسیس وزارت دول خارجه از دست آوردهای این برهه از تاریخ ایران است اما عدم داشتن تشکیلات منسجم دیپلماتیکی بسیاری از پتانسیل­های این ارگان را مغفول گذاشت. سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها نیز در این زمره جای می­گیرند. سفرا و مامورین خارجی در هنگام آمدن به ایران تا دوره­ی ناصری فاقد مکان مستقلی برای خود و اتباعشان بودند. تجارت­خانه­ها تا حدودی نبود این نقیصه را جبران می­کردند. با تشکیل وزارت خارجه تکاپو برای امتیاز احداث قنسول­گری افزون گشت و این امر باعث تقدم در شکل­گیری قنسول­گری­ها قبل از سفارت­خانه­ها گردید. دوران قبل از ناصرالدین شاه سفارت­خانه­های خارجی در ایران و ایران در کشورهای خارجی وجود نداشت اما این قضیه در خصوص قنسول­ها سندیت ندارد و هچنانکه پرداختیم بر اساس معاهدات انعقادی قنسول­گری­ها در دوره­ی فتحعلی­شاه و محمدشاه شکل گرفتند و در ایران وجود داشتند. دوره­ی ناصری زمان تشکیلاتی شدن وزارت خارجه است از این رو سفارت­خانه­ها و قنسول­گری­ها به عنوان نمود بیرونی این تشکیلات از اهمیت بسزایی برخوردار شدند و اولین سفارت­خانه های ایران در دول دیگر و به تبع آن دول دیگر در ایران تشکیل گردید.


 

منابع                       

آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، تهران، انتشارات خوارزمی، 1362.

اعتماد السلطنه، محمد حسن­خان،صدرالتواریخ ، به اهتمام محمد مشیری، تهران، انتشارات وحید، 1349.

---------------------------، تاريخ منتظم ناصري، به تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، تهران، انتشارات دنیای کتاب، 1376.

افضل­الملک، کراسه­المعی، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، نسخه خطی شماره 9450.

اوژن اوبن، ایران امروز1907-1906، ترجمه و حواشی و توضیحات علی اصغر سعیدی، تهران، کتابفروشی زوار، 1362.

پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه پولاک «ایران و ایرانیان»، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1361.

تهران، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، نامه محمد شاه به میرزا مسعود خان گرمرودی وزیر دول خارجه،  سال 1252 ق، کارتن 3، برگ 24.

تیموری، ابراهیم، ورقی از تاریخ دیپلماسی ایران، تهران، نشریه وزارت امور خارجه، شماره اول، دوره سوم، 1344.

خاوری شیرازی، میرزا فضل­الله، تاریخ ذوالقرنین، تصحیح و تحقیق ناصر افشارفر، تهران، سازمان چاپ انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380.

خرازی، سعید، روابط با آتاتورک و جانشینانش: تاریخچه­ روابط ایران و ترکیه در دوره­ی پهلوی، ماهنامه اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر، سال چهارم، شماره 40، 1384.

خورموجي، محمد جعفر، حقايق الاخبار ناصري، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، نشر نی، 1363.

رایت، دنیس، انگلسیان در ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، نشر اختران، 1383.

رسایل سیاسی عصر قاجار، تصحیح و تحشیه غلامحسین زرگری­نژاد، تهران، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1379.

ریاحی، محمد امین، سفارتنامه هاي ايران ( گزارشهای مسافرت و ماموریت سفیران عثمانی در ایران)، تهران، انتشارات توس، 1368.

سرپرسی سایکس، سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس یا ده­هزار میل در ایران، ترجمه حسین سعادت نوری، چاپخانه آسمان، 1363.

صفی­نیا، رضا، تاریخچه تشکیل وزارت امور خارجه ایران، تهران، سالنامه کشور ایران، سال چهارم، 1328.

کارلاسرنا، مردم و دیدنی­های ایران«سفرنامه کارلاسرنا»، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران، نشرنو، 1363.

کنت دوسرسی، ایران در 1840-1839م ( 1256-1255ه.ق) سفرت فوق­العاده کنت دوسرسی، ترجمه احسان اشراقی، تهران، نشر دانشگاهی، 1362.

لسان­الملک سپهر، میرزا محمد تقی، ناسخ­التواریخ، باهتمام و تصحیح جهانگیر قائم مقامی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1337.

مهدوی، عبدالرضا هوشنگ، دیپلومات­های ارمنی در دوره قاجار، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 230-227.

هدایت، رضاقلی­خان، تاریخ روضه­الصفای ناصری، تصحیح و تحشیه جمشید کیان­فر، تهران، انتشارات اساطیر، 1380.

 



[1]. رسایل سیاسی عصر قاجار، تصحیح و تحشیه غلامحسین زرگری­نژاد، تهران، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1379، ص 528.

.[2]رایت، دنیس، انگلسیان در ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، نشر اختران، 1383، ص 25.

.[3] همان، ص 107.

.[4] هدایت، رضاقلی­خان، تاریخ روضه­الصفای ناصری، تصحیح و تحشیه جمشید کیان­فر، تهران، انتشارات اساطیر، 1380.، ج 14، صص 7885- 7884.

[5]. صفی­نیا، رضا، تاریخچه تشکیل وزارت امور خارجه ایران، تهران، سالنامه کشور ایران، سال چهارم، 1328، ص 61.

 

.[7] خاوری شیرازی، میرزا فضل­الله، تاریخ ذوالقرنین، تصحیح و تحقیق ناصر افشارفر، تهران، سازمان چاپ انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380، ج 1، ص 334.

.[8]اعتماد السلطنه، محمد حسن­خان،صدرالتواریخ، به اهتمام محمد مشیری، تهران، انتشارات وحید، 1349، ص 81.

.[9] همان، صص 82-81

.[10]کنت دوسرسی، ایران در 1840-1839م ( 1256-1255ه.ق) سفرت فوق­العاده کنت دوسرسی، ترجمه احسان اشراقی، تهران، نشر دانشگاهی، 1362،ص 143.

.[11] تهران، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، نامه محمد شاه به میرزا مسعود خان گرمرودی وزیر دول خارجه،  سال 1252 ق، کارتن 3، برگ 24.

مطالب مشابه :

آلمان GERMANY

سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت در ایران (سند خانه یا به کار یا سابقه شغلی در




فرانسه FRANCE

سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت (در مورد خانم­های خانه­دار گواهی اشتغال به کار کار آزاد




ژاپن JAPAN

سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت می­تواند جهت اخذ روادید کار به سفارت ژاپن در تهران




کانادا CANADA

مربوط به سفر و نحوه اخذ روادید ، آدرس و شماره تلفن سفارتخانه ها ویزا وقت سفارت کار در




صدور حکم تخلیه سفارت‌خانه‌ها در کره شمالی

صدور حکم تخلیه سفارتخانهها در در صورت حمله زميني توافق و لغو تحریم‌ها/ نطنز




نامه به سفارت خانه ها برای ویزای بازدید

بعلت شغل پدر كه نظامي بود كودكي و نوجواني را در بسیجی کار سفارت خانه ها




دانمارک DENMARK

سفارتخانه ها, ویزا, وقت سفارت به کار، فرم­های سفارت، شماره وقت سفارت در




سفارت­خانه ­ها و قنسول­گری­ ها از آغاز قاجار تا پایان دورة ناصری

سفارت­خانه­ها در همین کوشیدند که در این کشور تجار و تجارت­خانه­هایی داشته باشند که کار




سفارت اتریش در تهران

طالع بینی شخصیت متولدین تمام ماه ها سفارت ایران در خانه اجاره ای در ویزای کار در




برچسب :