شغل طلبه ها چیست؟
فشارِ مشکلات مالى و زندگى است که باعث مىشود بعضى از طلبهها، مجبور شوند که به کارهایى به جز طلبگى، اشتغال ورزند که متأسفانه با اینکه بعضى از آنان بسیار با استعداد هستند، اما ضرباتِ جدى به پیشرفت تحصیلى و علمى آنان میزند.
به گزارش شفاف، روات حدیث نوشت:
براى کسانى که خارج از دنیاى طلبگى زندگى مىکنند، همیشه این سؤال وجود دارد که شغلِ طلبهها چیست؟ آنان براى گذرِ زندگى، چکار مىکنند؟ از چه طریقى هزینههاى زندگىشان را مىپردازد؟ طلبگى، یک شغلِ تمام وقت است. یک شغلِ سخت که با کار و تلاش و صبر و تحملِ بسیار زیاد همراه است. شغلى که بر روى همه زندگىِ شما تأثیر مىگذارد و آن را تحتِ تأثیر قرار مىدهد. شغلى که نیازى به اداره و میز ندارد، بلکه حتى هنگام قدم زدن در خیابان هم به دنبالِ شماست.
در این رویکرد شغلِ طلبهها، تحقیق و پژوهش در حوزه علومِ دینى است. طلبهها، متخصصان و پژوهشگرانِ حوزه علومِ دینى مىشوند. از همین طریق، آنان سؤالات و نیازها و مواردِ شرعىِ دیگران را حل و فصل مىکنند. پاسخ به سؤالاتِ دینى و مسائلِ شرعى، آدابِ تولدِ فرزند (مثل اذان گفتن در گوش) و از دنیا رفتن (مثل تلقین) بر طرف کردنِ شبهات، پیشنماز بودن و خواندنِ نماز، آموزشِ مسائلِ دینى و اعتقادى، راهنمایى در معرفىِ سبکِ زندگىِ اسلامى و…
این سطحِ اولِ این شغل است که ممکن است عدهاى از طلبهها، فقط در همین سطح باقى بمانند و به آن بپردازند. طبیعتا کسانى که در این سطح فعالیت مىکنند، نیاز به قدرت بیان، روانشناسى مخاطب، سرعت به یادآورىِ زیاد و… دارند. طلبههایى که در این سطح مشغول هستند، بدونِ آنکه هزینه یا پولى بگیرند، این کار را انجام مىدهند. ممکن است شما در قطار با آنان برخورد کنید، در صفِ نانوایى، در تاکسى، در یک مهمانى، و آن طلبه بدونِ آنکه از شما هزینهاى بخواهد، ممکن است ساعتى براى شما وقت بگذارد و به سؤالاتِ شما پاسخ بدهد.
اما سطحِ بعدى، منبر رفتن است. منبر هنوز هم یکى از مهمترین جایگاههاى دینى و حتى تاریخى را در میانِ طلبهها دارد که به نوعى، هویتِ آنان به شمار مىرود. آگاهى دادن درباره مسائلِ دینى و تاریخى و هشدار و تذکر درباره مسائلِ روز، یکى از مهمترین اهداف در این منابر به حساب مىآید.
تصور نکنید که همه طلبههایى که منبر مىروند، با رقمهاى بسیار بالا این کار را انجام مىدهند. چند نامِ مشهور را که کنار بگذارید، باقى طلبهها رقمهاى بسیار معمولى براى این کار مىگیرند. هر چند باید توجه داشته باشید که منبر رفتن، فقط بالا رفتن از پلههاى منبر نیست، بلکه به سالها و ساعتها وقت نیاز است. طبیعتا وقتى که طلبهاى کارش این باشد، نمیتواند به حرفه دیگرى بپردازد. او باید مدام تحقیق کند و به مسائلِ دینى و روز کاملاً مسلط باشد تا بتواند از عهده منبرهاى سنگین برآید.
همچون پزشکى که سالها وقت گذاشته و حتى براى نجاتِ جانِ انسانها، هزینه مىگیرد، چون زندگىاش از این طریق مىگذرد و براى اینکه به این درجه برسد، باید تمام وقت در این حرفه بماند، طلبهاى که منبرى مىشود هم چنین وضعى دارد. به نسبت، طلبههاى منبرى هزینههاى بسیار کمترى نسبت به پزشکان مىگیرند و معمولاً هم باعثِ مرگِ بیمارانشان (خصوصا در بیمارستانها بر اثرِ اشتباه) نمىشوند.
اضافه کنید به این لیست، انواع و اقسامِ مشاورههاى رایگانى را که طلبههاى منبرى، به کسانى که بعد یا قبل از منبر به نزدشان مىروند و آنان بدونِ هیچ هزینهاى، اختلاف و دعواهاى همه را حل مىکنند. مشاورهایى که حتى روزها و ماهها، وقت و بى وقت، ادامه دارند.
هر چند که طلبهها از همان سالهاى اولِ ورود به دروسِ حوزوى، تعلیم دادن را مىآموزند، اما تبدیل شدن به اساتیدِ مجرب، سطحِ کاملاً جدایى دارد. تدریس یکى از مهمترین کارهایى است که طلبهها انجام مىدهند. اساتیدِ بسیار توانایى که در حیطه علومِ عقلى و نقلى، در زمره بهترینها به حساب مىآیند. توجه داشته باشید که اساتید در حوزه، هیچ هزینهاى نمىگیرند و فقط براى رضاىِ خدا، بالاترین مفاهیمِ علمى را به شاگردانِ خود مىآموزند.
هر کسى مىتواند (از هر طبقه و شغل و نژادى که باشد) بر سَرِ دروسِ حوزه (حتى در بالاترین سطوح، همچون درس خارج) حضور یابد و تا هر زمان که بخواهد، آن را پیگیرى نماید. نه کسى از او مىپرسد که چرا به این درس مىآید و نه کسى مىخواهد که فرمى را پر کند و نه هزینهاى از او گرفته مىشود. این یکى از ویژگیهاى منحصر به فردِ دروسِ حوزوى است که در هیچ محیطِ دانشگاهى، دیده نمىشود.
محقق و پژوهشگر بودن، یکى دیگر از سطوحى است که طلبهها در آن مشغول مىشوند. یعنى طلبههایى که با انتخابِ یک رشته تخصصىِ نقلى یا عقلى، تبدیل به محقق و پژوهشگر مىشوند و در پژوهشگاههاى علومِ اسلامى، دست به پژوهش و نوآورى مىزنند. خوشبختانه امروزه با گسترشِ تعدادِ این پژوهشگاهها و راه افتادنِ کرسىهاى بحث و بررسى و مناظره، این سطح از رونق بسیار خوبى برخوردار است، هر چند که همیشه جا براى بهتر شدن و رسیدن به کیفیت بالاتر، وجود دارد.
فقط عدهاى از طلبهها مىتوانند به درجه اجتهاد برسند. همانطور که در سایرِ علوم هم عدهاى متخصص در یک رشته به خصوص مىشوند. (مثل نسبت پزشکانِ عمومى با متخصصانِ جراحى قلب) طبیعتا کسانى که به این درجه مىرسند، از احترامِ بسیار زیادى برخوردار هستند و به عنوان استاد و الگو براى دیگران مطرح مىشوند که نحوه زندگى و کارى که انجام مىدهند، همیشه مورد توجه دیگران است.
البته این ماجرا یک روى سکه دیگر هم دارد. اینکه هستند طلبههایى که در کنارِ درس و بحثى که دنبال مىکنند، به کارهایى خارج از حوزه مىپردازند. تقریبا دو دلیلِ اصلى، باعثِ این گرایش مىشود.
اول، انتخاب اشتباهِ کسانى است که دیدگاهِ نادرستى درباره درسِ حوزه داشتهاند. خواندنِ درسِ حوزه، بسیار مشکل و وقت گیر است و طبیعتا به ساعاتِ بسیار زیاد تحصیل و تحقیق نیاز دارد. طبیعتا این عده پس از مدتى، دچار یأسِ تحصیلى و علمى مىشوند و با اینکه هنوز از این لباس خارج نشدهاند، اما به کارهاى دیگرى به جز امورِ طلبگى مىپردازند.
دوم، فشارِ مشکلات مالى و زندگى است که باعث مىشود بعضى از طلبهها، مجبور شوند که به کارهایى به جز طلبگى، اشتغال ورزند که متأسفانه با اینکه بعضى از آنان بسیار با استعداد هستند، اما ضرباتِ جدى به پیشرفت تحصیلى و علمى آنان مىزند.
بر خلافِ تصورِ اشتباهى که مىگوید طلبهها بودجههاى به خصوصى از فروشِ نفت و دیگر کالاهاى مهمِ کشور دارند، طلبهها تقریبا به طورِ مستقل کار مىکنند. شهریهاى که به آنان پرداخته مىشود، نه از سهمِ نفت که سهمِ امام از پولِ مسلمانانى است که به عنوانِ وجهِ شرعى باید به امامِ معصوم پرداخته شود. در زمانِ غیبت، این پول صرفِ امورِ ترویج و تبلیغِ دروسِ دینى و علومِ آل محمد مىشود. هر کسى با میلِ خودش آن را مىپردازد و عدمِ پرداختِ آن، باعث زندانى شدن و دادگاهى شدن نمىشود.
توجه داشته باشید که این شهریه، فقط به طلبههایى داده مىشود که در حوزه هستند و شغلِ دیگرى نداشته باشند. پس اگر طلبهاى معلم شد و در دبیرستان یا دانشگاه به کار پرداخت یا شغلِ دیگرى را برگزید، طبیعتا شهریهاش هم قطع مىشود.
توجه داشته باشد که میزان این شهریه در یک ماه، به طورِ متوسط حتى هزینه اجاره یک منزل را هم فراهم نمىکند، چه برسد به یک زندگى مرفه و بدونِ مشکل.
آرى، اگر قصد دارید طلبه بشوید و به این دنیا قدم بگذارید، بهتر است خودتان را براى تلاش و کوشش آماده کنید. راهى که بر گزیدهاید، با سختىهاى فراوانى همراه است، اما لذت و شعفى که به دنبال دارد، بینهایت است و براى همیشه با شما خواهد ماند.
نظرات بینندگان:
باسلام فرمايش اين بزرگوارمتين است ولي اشتغال به مشاغل جانبي از جمله تدريس در دانشگاه ويا اموزش وپرورش وداشتن مخاطبان جوان ونوجوان وبالطبع انتقال مفاهيم ديني به ان عزيزان خود بزرگترين رسالت يك طلبه است البته اگر مبتني بر اطلاعات ديني ودانش روز باشدچرا نظر مرا درج نکردید. آیا این سانسور عقاید نیست. فقط برای سایت شما علیرغم علاقه ای که داشتم اظهار تاسف می کنم.
خداوند علمای اسلام را برای اسلام نگهدارد
به نظر شما تحصیل برای دکتری یه کار تمام وقت نیست؟
و یا برای هر چیز دیگه؟
کم دانش آموز و دانشجو داریم که به هرکاری تن میدن؟
البته خوب است كه در خصوص طلاب نوشتيد اما بايد توجه كرد كه اينها قرار است دنيا و آخرت مردم را بسازند پس نميتوانيد بگوئيد كه مثل پزشكان هستند اما مثل پزشكان بدليل اشتباهات باعث مرگ كسي نمي شوند اتفاقاً به عكس مرگي كه از طريق يك طلبه بر اثر اشتباهاتش ممكن است بر كسي اعمال شود جنبه روحي و اعتقادي داشته و علاوه بر دنيا دينش را هم به نابودي و مرگ ميكشاند وآخرتش را هم نابود ميكند پس بسيار حساس تر است.اما اينكه چرا فقط علوم حوزوي شامل شهريه ميشوند و علوم تجربي و دانشجويان آنها نميشوند؟ نه تنها از نظر مالي از نظر شان جامعه از منظر دولتي و حكومتي همواره بر قشر دانشجوي غير ديني تاخته ميشود و مقاله هايي در اعتياد و فساد اخلاقي و... به دانشجوها نوشته ميشود اما از معضلات گاهاً اخلاقي در حوزه كه اميدوارم اصلاً نباشد نوشته نميشود و اين يعني قداست دادن به طلبه!ما تحصيل كرده بيكار داريم اما طلبه بيكار نداريم راستي اگر دانش تجربي بي ارزش تر از علوم حوزوي است چرا همچنان سعي ميكنند معدل سازي در سطوح بوجو بياورند و هر رو ز بر تعداد حجت الاسلام دكتر ... افزوده ميشود بر اساس كدام منطق دروس حوزه را با ليسانس و فوق ليسانس و دكترا معادل سازي ميكنند نگوئيد قانون مجلس كه اصلاً ملاك خوبي نيست. لطفاً درج كنيد نترسيد سياسي نيست
سئوال اصلی اینجاست
آیا درس خواندن یک شغل است و باید مردم از بیت المال خرج یک طلبه را دهند و او بعد از درس خواندن و تبدیل شدن به خواص خرجی خود را از عوام بگیرد و بازنشسته شود
آیا بهتر نیست سقف معیشت از پایه های شریعت مثل اوایل اسلام برداشته شود
پیامبر اسلام و اصحاب ایشان و امام شیعیان همگی کار میکردند
اگر طلبه کار نکند و با عوام رابطه نداشته باشد نمیتواند با شکم سیر از بالا به آنها نفوذ کند
طلبه بودن يك وجهه است، نه يك شغل براي كسب درآمد؛ در صدر اسلام نيز خود حضرت رسول و ديگر بزرگان براي كسب درآمد به كشاورزي و تجارت و ... مي پرداختند.
در پاسخ به نظر دوستمان که گفته «آیا باید مردم از بیت المال خرج یک طلبه را دهند؟» باید عرض کنم که شهریه طلاب هیچ ارتباطی با پول مردم ندارد.
شهریه طلاب را مراجع تقلید از محل وجوهات شرعی می پردازند و آن هم مفدار قابل توجهی نیست که قابل بحث باشد.
این مطلب را من با اطلاع می گویم. بسیاری از دوستان من طلبه هستند و زندگی شان را با سختی می گذرانند.
شما به جای گیر دادن به 200 هزار تومان شهریه طلاب به فکر 3000 میلیاردها باشید.
مطالب مشابه :
شغل چیست؟
ثلث اول - شغل چیست؟ - و عشق با سوت هیچ پاسبانی نمی ایستد
تاحالا تنها شدی؟
ایمنی و بهداشت حرفه ای تبریز(وحید احمدی) - تاحالا تنها شدی؟ - دهکده ای در پس آیینه - ایمنی و
شغل مناسب من چیست
وبلاگ جامع روانشناسی صنعتی و سازمانی - شغل مناسب من چیست - وبلاگ شخصی حسام بذرافکن
شغل طلبه ها چیست؟
منبر سید - شغل طلبه ها چیست؟ - اطلاعات
شغل شما چیست؟
ویکی صالحین - شغل شما چیست؟ - اشتراک گذاری (تالیف و باز نشر) تجربیات تربیتی و فرهنگی
روانشناسی بالینی
عنوان شغل : روانشناسی بالینی 1 - شغل را تعریف کنید؟ علم مطالعهَ رفتار موجودات زنده را
بروشور شغلی(نجاری)
گزینه های استخدامی شغل چیست ؟ این شغل در چه سازمان ها ، موسسات و شرکت هایی اعم از خصوصی و
شغل همسران کاندیداها چیست
شغل همسران کاندیداها چیست. تعداد بازديد : تاريخ : دوشنبه بیستم خرداد 1392
برچسب :
شغل چیست؟