سفرنامه جزیره کیش با رایحه دوچرخه - بهمن 92
سفرنامه جزیره کیش با رایحه دوچرخه - بهمن 92
دو ماهی میشد که رنگ دوچرخه و تفریح و استراحت و خیلی چیزای دیگه رو ندیده
بودم!به قولی دچار روزمرگی شده بودم. تا اینکه یه مأموریت کاری پیش اومد که
برای شرکت در نمایشگاه به جزیره کیش برم.
از اونجایی که اکثر نمایشگاه ها صبح تا شب بودن، اصلاً فکر نمی کردم فرصت
بشه که حتی سری به لاین معروف دوچرخه که دور تا دور جزیره وجود داشت، بزنم؛
اما موقعیتی خوبی پیش اومد که بتونم یه کارایی کنم که در ادامه براتون
تعریف میکنم! سعی میکنم اطلاعات جزئی و کاملی از سفر به کیش براتون بگم که
اگر روزی مسیرتون به اونجا افتاد بدونید چکار باید کنید و کجاها برید.
روز اول
بعد از تهیه کارت پرواز و مشکلات بسیار در تحویل پایه استندهامون که برای
نمایشگاه میبردیم و در نهایت هم اجازه اینکار رو ندادن،رفتیم که سوار
هواپیما بشیم.هواپیمای خیلی خوبی بود (در ایران)، مدلش هم ایرباس A300 کلاس
600 بود که سومین هواپیمای خوب ماهان بود و ظرفیت 256 مسافر رو هم داشت.
سایر مشخصات فنی اش هم ردیف بود! دوربین هم داشت که هر چی خلبان میدید رو
شما هم میتونستین در نمایشگر ببینین و این باعث میشد که بیشتر از اونایی که
کنار پنجره بودن لذت ببریم.
پرواز ساعت 9 بود که با کمی تأخیر 9:30 پرید. بعد مجله هم باز کردیم همون اول مطلب سگ و گربه ای اومد که قوانین حمل و نقلشون چطوره و این حرفا! بله، این گربه ها چند صفحه از قوانین هوایی جهان رو به خودشون اختصاص دادن!
بعد از کمی برامون غذا آوردن، اونم "پیتزای پاستا"جاتون خالی خعلی خوشمزه بود! خوردیم و ماهان رو دعا کردیم.
بعد از یکساعت دیدیم از دور یه جزیره دیده میشه، آماده فرود بودم که دیدم رد و فهمیدم جزیره متفرقه بوده! بعد از چند لحظه یک جزیره بزرگتر اومد که توشم آثاری از حیات دیده میشد و مطمئن شدم مقصد همینه.
خلاصه نشستیم و از نشستن هم فیلم گرفتم که خیلی جالب شد، در که باز شد چشممون به جمال جزیره روشن شد.نقشه جزیره رو رو ازش عکس گرفتم که ببینید.
تا از فرودگاه دراومدیم دیدیم عاغا همه تاکسی ها تویوتا کمری شد. بعد یه چیز قرمز اومد از جلومون رد شد مشعوف شدیم. بعد هم یه خانومه باشخصیتی دیدم که اونور داشت پیاده میشد!
هوا هم گرم بود، ما شده بودیم عین اینایی که از قطب اومدن! دما در چله زمستون، آخر بهمن راحت 25 درجه میشد. لباس ها رو درآوردیم و توی تاکسی نشستیم.
کلاً محیط جدید و جالبی بود.
این دو نفر رو هم شکار زدم! برای اولین بار در ایران! عمراً کسی همچین صحنه ای دیده باشه!
توی کیش دو نوع تاکسی دارن، یکی همین سفیدها هستن که از هر جا سوار شی و هر جا بری 7 تومن فیکس میگیرن. یکی هم تاکسی خطی (شاتل)ها هستن که زرد رنگن که تویوتا کرولا هستن و بسته به مسافت پول میگیرن و ارزونترن. اتوبوس هم ندارن و بجاش مینی بوس هست که باز ارزونتر و اقتصادی تره.
اون تاکسی سفیدها امپراطوری جزیره رو در دست دارن و هر چی بخواین براتون جور میکنن، از هتل و سوئیت گرفته تا اجاره ماشین های آنچنانی و غیره!
خلاصه با راننده رفتیم تا چند جایی رو ببینیم. توصیه میکنم حتماً قبل از سفر جاتون رو رزور کنید چون اگر مثل ما همینجوری برید مخصوصاً در ماههای آخر سال یا تعطیلات بشدت به مشکل نبود جا و قیمت های کزای برمیخورید.
خلاصه چند جایی رفتیم و پسند نشد. یکی از اون خونه ها دو تا دوچرخه هم داشت که بدک نبودن ولی کلاً توی کیش روی دوچرخه سرمایه گذاری نشده.
چند جای دیگه هم رفتیم و راننده با بیسیمش از دوستاش آمار میگرفت تا برامون مکان پیدا کنه.
در نهایت یک هتل پیدا کردیم که پسند شد و قرار شد همونجا بمونیم. راننده هم ازمون ناقابل 200 تومن بابت کرایه خواست که با چک و چونه 50% آف گرفتیم ازش! بعد از ساکن شدن، برای ناهار بیرون اومدیم و همش ماشینهایی عجیب و غریبی که اسم خیلی هاشون رو هم نمیدونستم از جلومون رد میشدن. عاغا این یکی دیگه خعلی شاهکار بود. گفتیم یه دستی بزنیم شاید درش باز شه.
اجاره ماشین هم همین کمری پرایدی ها از 250 شروع میشد به بالا! شاسی بلندا و مدل بالاهاشم که خدا بده برکت.
کنار رستوران قدقد هم چشمم به تابلوی مسیر دوچرخه خورد و گفتم کاش فرصت بشه برم ببینمش. بعدش رفتیم مرکز تجاری و دیدیم عجب جایزه هایی میدن.
بعد از نهار پیاده برگشتیم و چندتا شات از خیابان های کیش گرفتم.
اینم از ماشین پلیس کیش! موتورشون هم هندا شونصد سیلندر بود که اینقدر تند میرفت نمیشد عکس گرفت ازش!
عصر دراومدیم بریم کنار دریا ببینیم میشه از غروب چنتا عکس گرفت ولی کمی دیر شده بود، اما یهو چشمم به یک مسیر سبز افتاد که دیدم به به همون مسیر دوچرخه سواری جزیره اس!
همچین که دو تا دوچرخه سوار هم دیدم کلی کیف کردم و خیلی خوشم اومد. خواهران دوچرخه سوار هم مثل شیر می تاختن. فقط نمیدونم چرا اینایی که دوچرخه کرایه میدن، یه کانفیگ اولیه نمیکنن که دوچرخه سوار بیچاره اذیت نشه و راحت بتونه سواری کنه.
عاغا قدم زنان توی مسیر میرفتیم که رسیدیم به یکی از ایستگاههای کرایه دوچرخه. سریع پریدم از مسئولش آمار بگیرم. قیمت هاشون واقعاً عالی بود. نرخش رو ساعتی 5 تومن گفت. فکر میکنم تنها چیزی که توی کیش قیمت واقعی داره همین دوچرخه اس، چون موتور برقی و اسکوتر و ایناشون خیلی گرون بود. اسکوتر رو میگفت 15 دقیقه 17 تومن!
ازشون ساعت کاری پرسیدم که گفت از 8 صبح هستن. بعد آمار مسیر رو سوال کردم گفت دور جزیره حدوداً 75 کیلومتره که حدود 3-4 ساعت طول میکشه. خلاصه اینو گذاشتم توی To Do لیست ببینیم چی میشه! دیگه هوا تاریک شده بود و رفتیم داخل شهر شام پیدا کنیم و قدمی بزنیم.
فردا صبح دو گروه شدیم و قرار شد من به یک هتل که قبلاً دیده بودیم سر بزنم و آمار قیمت و اتاق خالی رو بگیرم. بعد از رفتن، دست از پا درازتر برگشتم. در حین برگشت یک مسیر خاکی بود که مستقیم کنار دریا میرفت و بسیار مسیر جذابی بود. از اونجایی که وقت داشتم رفتم ببینم چه خبره.
هوا آفتابی بود و آب دریا بسیار زلال و صاف، دمای هوا هم فوق العاده بود. اتفاقاً مسیر دوچرخه از اونجا هم رد میشد و توی همون مسیر قدم زنان به سمت هتل رفتم.
در راه به یک ایستگاه دوچرخه بسیار فنی تر برخوردم که دوچرخه های خیلی تمیزتر و سالمتری نسبت به اون ایستگاه که دیشب ازش اطلاعات گرفتم داشت ولی کمی از هتل ما دور بود. در هر حال قیمتش با قبلی تفاوتی نداشت و تازه میگفت که 24 ساعته هستن!
بعد از خداحافظی، از دور یک اسکله زیبا نظرم رو جلب کرد و رفتم که چندتایی عکس بگیرم. عاغا مثل پاناما بود صحنه هاش! فقط دو مورد بودن که فتوشاپ میشدن دیگه مو لای درزش نمیرفت که جایی غیر از پاناما و هاواییه!
وروده دوچرخه هم روی اسکله ممنوعه و باید همونجا خیلی شیک و مجلسی در محل مربوطه پارکش کنین.
انتهای اسکله هم میشد عکسهای سه بعدی گرفت که جالب بود ولی بخاطر سایه یکم عکس خراب میشد که کوسه خوب درنیومد برای همین خالیشو گذاشتم ولی اون یکی بدک نشد ولی اگه سایه ام نبود خیلی تمیز و واقعی در میومد.
توی نخ همین شکل ها بود که یهو یه چیز افتاد جلوی پام!
نگاه کردم دیدم که عاغاهه داره ماهیگیری میکنه اونور.
جلوترم طناب قایق رو دادن چند لحظه نگه دارم نره!
به هتل که رسیدم ناهار رو خوردیم و با مینی بوس های مخصوص پدیده شاندیز بصورت رایگان (البته به قول یکی از همراهان اینجا نفس کشیدن هم رایگان نیس) استثنائأ این مورد رو رایگان رفتیم پدیده شاندیز! البته اونور موقع خرید کرایه مینی بوس رو هم مطمئنأ باهاتون حساب میکنن! فروشگاه پدیده واقعاً بزرگ و پر از اجناس رنگارنگ بود ولی در اون ساعتی که ما بودیم خلوت بود.
یه بخش کودکان هم داشت که اینورش فوتبال دستی فنی ای هم گذاشته بودن. رنگ آمیزی دیواراشم حرف نداشت.
بعد از اونجا برگشتیم و رفتیم نمایشگاه. خوشبختانه نمایشگاه ساعت 18 تا 22 بود و روز وقت داشتم که به کارای خودم برسم. با تیریپ پلوخوری رفتیم نمایشگاه و یه گشتی اونجا زدیم.
بعد از رفتیم شام با موزیک زنده که همش آهنگای غیرمجاز میزد و ملت رو خرکیف میکرد که بیشتر بمونن. بعد از شام برگشتیم و تصمیم گرفتم فردا برم دوچرخه سواری.
صبح ساعت 7:45 بیدار شدم، صبحانه ساعت 8 تا 9:30 بود که من سر ساعت 8 رفتم جلوی رستوران و اولین نفر رفتم تو و سریع یه چیزی خوردم که زودتر برم و مشکل زمانی پیدا نکنم. امروز سوسیس هم داشتن که یه ساندویچ هم درست کردم برای راه که گشنه نمونم. یه آب معدنی هم گرفتم به قیمت گزاف! زدم بیرون.
خواستم برم اون ایستگاه دیروزیه که فنی تر بود ولی دیدم وقت کمه و دیر میشه برای همین رفتم همونی که نزدیکتر بود. گفتم عاغا یه بایک فنی بده ما بریم سواری. اکثر دوچرخه هاش 24 بود، چنتا 26 داشت که اکثرشون مورد داشتن.یه رالی داشت که خوب بود اما شاخ گاوی مزاحم داشت. خلاصه یه ورساچ برداشتم که از بقیه بهتر بود، لااقل یه توپی کوانتو داشت که قبلاً شنیده بودم! با اینحال طبق عوض کنش مرخص بود و فقط 7تا عقب داشت، تازه میگفت اینو خودم سوار میشم! چون مسیر تقریباً کفی بود از خیر طبق جلو گذشتم. البته گفتم اگه بشه میخوام دور جزیره رو بزنم، پیشنهاد داد صبر کنم زنگ بزنه از یه ایستگاه فنی تر دوچرخه خوب بیارن، دیدم وقت کمه همونو برداشتم. عاغا هر چی بهش گفتم یه تلمبه ای، وصله ای، تیوپی، تایلیوری چیزی بده وسط راه نمونم، اصن چیزی نداشت که بده. اما فهمیدم که یه ایستگاه دارن که پشتیبانی خوبی داره و وقتی مشکلی برات پیش بیاد از هر جایی با امداد دوچرخه تماس بگیری میان دنبالت. نمیدونم کدوم ایستگاه بود ولی اگر خواستین مسافت برین حتماً پیگیر اون باشین. خلاصه ساعت 8:45 با یه دوچرخه نیمه داغون، با کفش و شلوار مجلسی و تیشرت راه افتادم! واقعاً هوا صاف و عالی بود و مناظر بکر و زیبا شوق آدم رو برای رکاب زدن دوچندان میکرد.
محا اقامت ما دقیقاً شرق جزیره بود و من حرکتم رو در جهت عقربه های ساعت به سمت جنوب شروع کردم. هر چند دقیقه دوچرخه سوار، و بیشتر موتور برقی سوار هایی دیده میشد تا اینکه به جنوب شرقی جزیره رسیدم و دیگه کسی اونورا نبود! نوار جنوبی جزیره کاملاً خالی و بصورت دشت بود. در مسیر هم هیچ احد الناسی وجود نداشت جز من! مثل اینکه در این موقع سال فقط من بودم که دور جزیره میرفتم.
مطالب مشابه :
کیت تبدیل دوچرخه تان به دوچرخه برقی
دوچرخه ی برقی به شکلی تحقق همان آرزوی کودکانه است. دوچرخه ی برقی (Electric bike)یا Ebike دوچرخه ای است
کیت تبدیل دوچرخه تان به دوچرخه برقی
دنیای دوچرخه سواری من - My Cycling World - کیت تبدیل دوچرخه تان به دوچرخه برقی - کاربردي ترين مطالب
كورس ساخت دوچرخه های برقی
سيد با دوچرخه كربلا - كورس ساخت دوچرخه های برقی - خوش اومدي دوست عزيز ، موضوعات مختص دوجرخه و
تبدیل دوچرخه تان به دوچرخه برقی
دوچرخه ی برقی (Electric bike)یا Ebike دوچرخه ای است که به یک مجموعه ی الکترومکانیکی پیشرانه ی کمکی
دوچرخه برقی تاشو مجهز به اینترنت هم از راه رسید + عکس
Inventor & Invents مخترع جوان + اختراع - دوچرخه برقی تاشو مجهز به اینترنت هم از راه رسید + عکس
دوچرخه بچه گانه
دوچرخه تردمیل ویلچر - دوچرخه بچه گانه - فروش ویژه تردمیل - دوچرخه - ویلچر - کفش پرفکت استپز
دوچرخه های شاخ دنیا
حدود قیمت cf8 17 هزار دلار است اما تهیه آن چندان این بار به ساخت دوچرخه برقی روی آورده است
دوچرخه های شاخ دنیا را سوار شوید
حدود قیمت cf8 17 هزار دلار است اما تهیه آن چندان این بار به ساخت دوچرخه برقی روی آورده است
سفرنامه جزیره کیش با رایحه دوچرخه - بهمن 92
دنیای دوچرخه سواری من - My Cycling World - سفرنامه جزیره کیش با رایحه دوچرخه - بهمن 92 - کاربردي ترين
تردمیل چند کاره تردمیل شیب برقی تردمیل باشگاهی تردمیل فلکسی فیت تردمیل ارزان تردمیل قسطی تردمیل تایو
تردمیل - تردمیل چند کاره تردمیل شیب برقی تردمیل باشگاهی تردمیل فلکسی فیت تردمیل ارزان
برچسب :
دوچرخه برقی قیمت