اهميت سفال در باستان شناسي

                                     

اصولا هدف از علم باستان شناسي شناسائي تمدنهاي باستاني و كهن از طريق كاوشهاي علمی در محوطه هاي استقراري مي باشد. مشخص كردن نوع معماري و مصالح مورد استفاده در ساخت بناء نوع تدفين موجود در محل، نوع اقتصاد معيشتي، مذهب و آداب و رسوم و بسياري موارد ديگر در نتيجه كاوشهاي باستان شناسي آشكار مي گردد.اما شناخت دوره اي كه اين استقرار در آن دوره صورت گرفته از راههاي گوناگوني چون بررسي و آزمايش با استفاده از روش كربن  (14 surveypottery ), بررسي سفال, بررسي مصالح و فرم بناها صورت مي پذيرد. بررسي علمي سفالها يكي از راههاي مهم شناخت دوره استقراری در هر محوطه باستاني به شمار مي رود.

مواد تشكيل دهنده سفال:

مواد تشكيل دهنده سفال شامل خاك و آب و ماده چسباننده يا شاموت ( shamoot ) مي باشد. بشر به تجربه دريافت در صورت تركيب مواد اوليه مذكور می تواند اشكال و ظروف متنوعي را بسازد كه از لحاظ عملكرد به مانند اشياء و ظروف سنگي بوده و گل را به هرشكلي كه مي خواست فرم مي داد. اما از چه زماني بشر موفق به ساخت و استفاده از سفال شد. در تقسيم بندي هاي انجام شده در عصر سنگ، دوره نوسنگی را با نام نوسنگی بدون سفال و نوسنگی باسفال تقسيم كرده اند.


آقاي دكتر ملك شهميرزادی در اين زمينه می نويسند:

((... از ويژگيهای تكنولوژی در اوائل مرحله استقرار دائم در يك مكان ساخت و استفاده از سفال است. ساختن سفال در مقايسه با ابزار و ادوات سنگي كه تماماً از تغيير شكل دادن به مواد اوليه صورت مي گرفت يك نوع صنعت تركيبي محسوب مي شود.حداقل اعمالي را كه براي ساختن سفال يك سفالگر بايد انجام دهد عبارت اند از مخلوط كردن آب و خاك و ماده چسباننده و سپس ورز دادن و سرانجام پخت آن ...))
فرم و شكل مورد نظر، طرحها و نقوش مختلف هنری، جانوری، گیاهی، موضوعات انسانی مرحله بعد از فرم دادن به شمار می روند. این نقوش ، زمانی که ظرف سفالین هنوز کاملاً خشک نشده بود بر روی ظرف به روشهای مختلف تثبیت می شد و در نهایت ظرف به کوره می رفت پس از پخت ظرف براساس فرم ساخت آن مورد استفاده قرار می گرفت. ظروف عمدتاً شامل خمره، کاسه های مختلف و بشقاب بودند. ظروف سفالین قبل از اینکه به کوره برده شوند در ابتدا با لعاب گلی پوشش داده می شدند که بعدها شاهد کشف لعاب در سفالگری و معماری هستیم. لعاب از ذوب مواد معدنی خاصی بدست می آید و خاصیت آن علاوه بر جلوگیری از نفوذ مایعات و تخریب زود هنگام ظرف به عنوان زیبائی هنری نیز بوده است.
اما سوالی که ممکن است برای خواننده محترم مطرح شود این است که آیا مراحل نامبرده در ساخت سفال تماماً در یک زمان صورت گرفته و بشر در همان مرحله اولیه ساخت و استفاده از سفال این موارد را به طور کامل به اجرا می گذاشته است؟

واضح که رسیدن به تکامل در هر رشته علمی نیاز به تجربه و آزمون دارد و اینگونه نیست که مثلاً معماران ایلامی به ناگاه در 1250 قبل از میلاد ناگهان تصمیم گرفتند معبد چغازنبیل را بسازند. بلکه تجربه قرنها لازم بود تا در نهایت در این زمان منجر به خلق پدیده ای با عنوان چغازنبیل شد. هنر سفالگری نیز چیزی جدا از این امر نمی باشد و تمامی مراحل ساخت سفال از جمله مرحله تلفیق آب و خاک، نوع شاموت و میزان آن، انواع فرمها و اشکال ظروف، کاربرد انواع نقوش، دمای لازم برای پخت سفال و کاربرد لعاب در ظروف سفالین به مرور با گذشت زمان به تکامل رسیده اند مثلاً اگر سفالهای اولیه ساده و خشن و بعضاً بدون نقش و یا نقوش ابتدای هنری بودند رفته رفته سفالها کاملتر و متنوعتر شدند و اگر در ابتدا کنترل زیادی بر دمای کوره نبود و کوره ها توانائی لازم برای پخت ظروف را بدلیل شکل ابتدایشان و یا عدم کنترل سفالگر بر دمای کوره نداشتند رفته رفته سفالگر توانست این نقیصه را برطرف نماید.( سفالهائی که پخت آنها کامل نبوده معمولاً مغز سفال به صورت قهوه ای و خاکستری متمایل به سیاه خود را نشان می دهد.) در مورد نقوش هم به همین صورت است.
نقوش مورد استفاده در ابتدا بیشتر هنری بود و شامل خطوط موازی یا منحنی بود که سفالگر با شیء نوک تیز و بعضاً با انگشت و ناخن دست این نقوش را بر بدنه ظرف تعبیه می کرد اما رفته رفته نقوش متنوع دیگری در کنار نقوش هنری مورد استفاده قرار گرفت که در بالا به آن اشاره گردید.

پیدایش چرخ سفالگری:

ظروف ساخته شده از گل که اصطلاحاً امروزه به سفال و یا آنچنانکه در میان مردم مصطلح است کوزه معروف است در ابتدا بوسیله دست فرم داده می شد. ساخت ظروف دستی بشر را به طور کامل از لحاظ هنری و عملکرد ظروف ارضا نمی کرد با اختراع چرخ سفالگری یک تحول عظیم در صنعت سفالگری بوجود آمد. چرخهای اولیه در ابتدا چرخش کامل نداشتند و اصطلاحاً بطئی(کند گردش,احتمالا دارای چرخش ناقص) بودند که بعدها چرخهائی ساخته شد که چرخش کامل را انجام می دادند و دست سفالگر را برای ساخت هر چه بهتر سفال بازگذاشتند چرخهای سفالگری اولیه از گل بودند که در آنها از شاموت نیز استفاده شده بود.
چرخ سفالگری عبارت است از صفحه مدور که بوسیله اهرمی به صفحه مدور دیگری در پائین متصل است که با به حرکت در آوردن صفحه پائين نیروی چرخشی از طریق اهرم به صفحه مدور بالائی منتقل شده و باعث به چرخش در آمدن صفحه می گردند. سفالگر گل آماده را بر روی همین صفحه مدور قرار داده و شروع به فرم دادن ظرف با دست می کند. سفالگر طرح را از قبیل در ذهن خویش آماده دارد در نیمه هنگام کار از قصد خویش برای ساختن ظرف خاص آگاه بود.

شناخت دوره استقراری:

با گسترش تولید سفال به مرور تاثیرات بومی و منطقه ای نیز در ساخت سفال تاثیر گذار شدند. این تاثیرات در فرم، نقوش، خمیر سفال خود را نشان دادند. به این ترتیب هر منطقه ای تولید سفالش با منطقه دیگر تفاوت پیدا کرد. امروزه باستان شناسان با استفاده از این اختلافها و تفاوتهای موجود به آسانی تعلق سفال را به منطقه خاص در می یابند. همچنین با استفاده از این تفاوتها دوره های مختلف تمدنی را که سفال در آن دوره خاص ساخته شده مثلاً در دوره تاریخی سفال مورد نظر متعلق به دوره ایلام، ماد، هخامنشی، پارت و ساسانی است و یا در دوره اسلامی سفال متعلق به قرون اولیه، میانی و یا متأخر است معرفی نمایند.
در بررسی تپه های باستانی نیز تنها سفال است که به باستان شناس کمک می کند تا دوره های استقراری سطحی را شناسائی نماید. در کاوشهای باستان شناسی نیز بهترین راه تشخیص دروه های استقراری در کنار شناخت لایه ها و لایه نگاری علمی بررسی سفالهای بدست آمده از لایه های مختلف کاوش می باشد

مطالعه سیر تاریخی سفال:

نوسنگی با سفال اولین مرحله ساخت و تولید سفال محسوب می شود که در کنار پیشرفت هايی که در زمینه های مختلف از جمله اقتصاد, معیشتی و رشد کشاورزی و دامداری و تکامل معماری بوجود آمد سفالگری نیز شکوفا شد. دوره ای که از آن با عنوان پیش از تاریخ اطلاق می شود دارای مشخصه های سفالی خاصی است که به عنوان سفال پیش از تاریخ شناخته می شود. سفالهای پیش از تاریخ را می توان دست ساز، بیشتر ساده ، شاموت بیشتر گیاهی، نقوش در سفالهای منقوش عمدتاً هنری هستند، تنوع محدود در فرم ظروف و در ابتدا بدلیل عدم توانایی سفالگر در کنترل کوره مغز سفال خاکستری رنگ است
در این دوره (پیش از تاریخ) رفته رفته توانائی سفالگر در ساخت انواع ظروف و نقوش دیگر علاوه بر نقوش هنری بیشتر شد و کنترل سفالگر بر دمای کوره نیز کامل گردید
آقای دکتر صادق ملک شهمیرزادی در خصوص سفالهای دوره محمد جعفر در تپه علی کش چنین آورده است:
(( سفالهای دوره محمد جعفر نرم، خرد شكننده و دارای مادi چسبانندگی کاه خردشده و یا سبزیجات خرد شده هستند. سفالها تماماً با دست فرم داده شده بودند و حرارت برای پختن سفال هنوز کاملاً کنترل نشده بود...)) لازم به ذکر است که کاوشگران تاریخ دوره محمد جعفر را از 6000 تا 5600 قبل از میلاد می دانند. همچنین درخصوص سفالهای تپه زاغه در دشت قزوین آقای دکتر شهمیرزادی چنین می نویسد: ((... سفال نوع زاغه سبک و نرم و ترد(شكننده) است. خمیر سفال قرمز یا نخودی کدر و تیره است. ماده چسباننده سفال کاه و سبزیجات خرد شده است. سفالهای زاغه دارای سطحی براق هستند که به نظر می رسد پس از اینکه سطح سفال را با دست مرطوب لعاب دادند آن را صیقل می کردند...))
با آغاز شهرنشینی در ایران تحولات چندی صورت گرفت که از جمله آنها و توان پیدایش حکومت استفاده از خط و ادبیات، رشد جمعیت، تحول در معماری و تخصص را نام برد که مورد اخیر درخصوص مشاغل و حرفه های موجود قابل بحث است و به این معناست که در هر رشته ای عده ای تمام وقت خویش را صرف یک حرفه خاص می کردند. سفالگری نیز یکی از این مشاغل به حساب می آمد به هر حال ساخت سفالهای متنوع از عهده همگان برنمی آمد و کسانی که تبحر لازم را در ساخت سفال داشتند وظیفه تولید آنرا به عهده گرفتند و از این راه نیز امرار معاش می کردند. با ورود به دوران تاریخی شاهد تحولات گسترده ای در زندگی هستیم، به هر حال بشر تجربه قرنها ساخت سفال را به همراه داشت و طبیعی بود که توانائی خلق شاهکارهای هنری را در زمینه سفالگری داشته باشد. اما در این دوران بشر فلز را نیز شناخته بود و فن ذوب آن نیز دست یافته بود به همین دلیل توجه ویژه ای به فلز داشت. خاصیت دوام بالای ظروف فلزی بدلیل استحکام آن باعث گردید که انسان دوره تاریخی رفته رفته به ساخت ظروف فلزی متمایل شود. اما همچنان ساخت سفال جایگاه بالای خود را داشت و به خاطر سبکی به جهت حمل و نقل و زیبائی آن کماکان مورد استفاده قرار گرفت و بطور کلی انسان در دوره تاریخی به تواناي هاي خویش برای ساخت انواع ظروف سفالین ساده و منقوش افزود.
با ظهور اسلام وتاکید بر ساده زیستی توجه بر سفال دوچندان گردید.
در این زمان با ممنوعیت استفاده از ظروف زرین و سیمین هنرمندان سفالگر تمام تلاش خویش را برای ساخت ظروف سفالی بکار بردند. هر چند که در دو قرن اولیه هنرمندان برای کاربرد انواع نقوش و طرحها بدلیل مخالف خلفاء با مشکل روبرو بودند اما همین عامل هم باعث شد که از قرن سوم هجری به بعد و با ظهور حکومتهای مستقل ایرانی یک تجدید حیات هنری نیز صورت پذیرد و انواع ظروف سفالین با طرحهای متنوع و تزئینات و انواع لعاب ها مورد استفاده قرار گیرد. امروزه شاهد به نمایش گذاشته شدن این ظروف سفالین زیبا در موزه های ایران و جهان می باشیم که معرف فرهنگی ایرانیان مسلمان در طول تاریخ دوره اسلامی به شمار می روند.
کلام آخر:
نقش و اهمیت سفال بر هیچکس پوشیده نیست. هر چند امروزه از این هنر مردمی فعالیتی به چشم نمی خورد و کارگاههای سفالگری در غبار زمان و زندگی صنعتی امروز رنگ باخته اند. اما همواره سفال اهمیت علمی و تاریخی و تحولاتی را که نشان از رشد و شکوفائی فرهنگهای و تمدنهای مختلف داشت را خواهد داشت تاثیر ساخت سفال بر زندگی انسان تا حدی است که حتی پیشنهاد می شود زمان آغاز استفاده از سفال را به مانند عصر سنگ ( stonage )، عصر مس، عصر مفرغ، عصر آهن، عصر سفال بنامیم. امیدوارم که مطالب هر چند مختصر جمع آوری شده بود مورد توجه قرار گرفته باشد، درصورت تمایل به مطالعه بیشتر درخصوص سفال و سفالگری به کتابهای سفال و سفالگری اثر استاد فرهیخته جناب آقای سیف الله کامبخش فرد و فن و هنر سفالگری اثر استاد فائق توحیدی و گزارش کاوشهای باستان شناسی در محلهای مختلف مراجعه نمائید.



# پی نوشت:

1- شاموت: به منظور اتصال بیشتر مولکولهای خاک معمولاً موادی را به آب و خاک اضافه می کردند که اصطلاحاً به این مواد شاموت می گویند. این مواد عبارت اند از کاه خردشده، کانی، ذرات خرده سفال، موی بز و...

2- باستان شناس و هنر پیش از تاریخ ایران، مولف صادق ملک شهمیرزادی، انتشارات مارلیک، صفحه 125
#
# بانك مقالات دانشجويي - مقاله نت

 

سفال (سفالينه).

اين اصطلاح، بنابر تعريف لغتنامه‌ها عموما به معنی اشيا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند كاسه، كوزه، و غيره... همچنين سفالينه، سفال ساخته شده را می‌گويند. سفالين نيز شامل انواع اشيايی است كه از سفال می‌سازند. اصطلاح اروپايی" سراميك" نيز داری مفاهيم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه يونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراين سفالگری نيز به هنر يا صنعت ساخت ظروف و اشيا گلی پخته اطلاق می‌شود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی كه در آنها به كار رفته بدل چينی می‌نامند. سفال در واقع نخستين محصول هنری و صنعتی مردمان اوليه و حاصل نياز و شعور آدمی، در به كار گيری عوامل طبيعت است، و از آنجا كه مواد اوليه آن شامل: خاك، آب، و آتش در سرزمين‌های محل سكونت بشر یافت می‌شده است، نشانه‌های توليد آن را در تمامی نقاط مسكونی انسان مشاهده می‌كنيم. كهنترين اشيا سفالی بدست آمده از كاوش‌های باستان‌شناسی ايران مربوط به گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاريخ آن به هزاره هشتم پيش از ميلاد می‌رسد.
سفالگری، هنری است كه به صورت (شكل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ كرده است. علاوه برارزش‌های هنری با بررسی دقيق اين آثار، امكان شناخت حرفه‌ها، صنايع و آثار مادی طوايف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگ‌های گوناگون را فراهم می‌آيد. بنابرآنچه گذشت، بايد سفال را به عنوان تجلی فعاليت ذهن و خلاقيت و ابداع هنری انسان‌های گذشته ارج نهاد. زيرا سفالگری هنری همگانی بوده كه نه تنها سليقه ابداع كننده، بلكه نشانه‌های معينی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ويژگی‌های مادی و معنوی آن را به ما نشان می‌دهد، و وسيله مستقيمی برای شناسايی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زيرا هر ملتی برای تزئين سفال‌های خويش، نشانه، اشكال و تزئينات ويژه خود را به كار می‌برده است. برای تامين منظور باستان‌شناسان با بهره‌گيری از هنر طراحی و تكنيك‌های دقيق، باستان‌شناسان می‌كوشند به قطعات و اشيا مختلفی كه از مناطق باستانی بدست می‌آيد، جان داده و با به تصوير كشيدن تمام نقوش به كار رفته در سفالينه‌ها به تعيين دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسياری از ناشناخته‌های زندگی آن دوران پی می‌برند.
سفال : هنر سفال سازي نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصي دارد، چه همين قطعه‌هاي كوچك سفال كه به ظاهر ناچيز به نظر مي‌رسد، ما را به زمانه و زندگاني مردم آن روزگاران مي‌رساند. فن سفال سازي درايران، از ابتداي تمدن تا به امروز ادامه يافته و در طي اين مدت تغييرات گوناگوني به خود ديده است. به نوشته گيرشمن، در حدود ده هزار سال پيش، كساني كه دركوهستانهاي بختياري ضمن پرداختن به شكار و تهيه خوراك، به ساخت ظروف سفالي نيز اشتغال داشته‌اند. اين نظريه كه بيشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازي را از ايران مي‌دانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسي هنر ايران «مداركي كه اخيراً به دست آمده قوياً موجب اثبات فرضيه‌هاي چند سال اخير است مبني بر اين كه كشاورزي و شايد صنايع پيوسته به آن يعني : كوزه‌گري و صنعت سفال‌سازي و بافندگي از فلات ايران آغاز شده است».
سير تكامل سفال‌گري در تپه‌هاي باستاني، خيلي زود ساكنان اوليه را متوجه كرد كه مي‌توانند از طريق سفال نيازهاي خود را برآورده كنند. سفال بهترين اثري است كه از جوامع اوليه بر جاي مانده است، به ويژه در تمدنهاي فلات ايران، مراحل مختلف تمدني را به نام اين سفالها مشخص كرده‌اند:
تمدنهاي شمال «سفال خاكستري» و تمدنهاي غربي «سفال نخودي» و دوره تمدن ايلام «سفال منقوش». نخست به درون ظرف اهميت داده مي‌شد، ولي بعدها، در سفالينه‌هاي نقشدار تزيينات به جدار بيروني ظرف نقش بست. بيشتر اين ظروف به شكل كاسه، كوزه‌هاي پايه‌دار، ليوان و ظروف شبيه به مجسمه حيوانات است. اختراع چرخ كوزه‌گري در هزاره چهارم در ايران، دگرگوني بزرگي در صنعت سفال سازي پديد آورد. اشياي سفالينه مكشوفه از سيلك و محوطه‌هاي باستاني جنوب شوش، *چغاميش* و تل‌باكون در تخت جمشيد حاكي ازساخت سفال با چرخ است. در همين دوره تحولي نيز در ترسيم نقوش پيدا شد: نخست با نقوش هندسي و تزييني بدنه ظروف را آرايش كردند و پس از مدتي نقش حيوانات معمول شد و زماني بعد هنرمندان براي بيان اعتقادات و گاه وضعيت محيط و زندگي، موضوع خاصي را به كار مي‌بردند، بيشتر خصايص زندگي اعم از مذهبي، اخلاقي و هنري را با نقش بر سفال مي‌نشاندند. از اكتشافات تپه سيلك، تپه حصار، تپه گيان در نهاوند و ديگر تپه‌هاي باستاني، چنين برمي‌آيد كه از هزاره پنجم قبل از ميلاد، ساكنان اين نواحي به ساختن ظروف سفالين منقوش مي‌پرداختند.
هنرمند سفالگر پيش از تاريخ ايران با نقاشي روي سفالينه‌ها گويي شعر مي‌سرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصري ساده، اشياء و حيوانات و انسان را مي‌نماياند، مثلاً خطوط موّاج موازي در درون يك دايره و مستطيل، نشاندهنده آب است و مثلثي كه سطح آن چهارخانه بندي شد، نشانگر كوه يا مربعي كه با خطوط افقي و عمودي تقسيم و خطوط موّاج در آن ترسيم شده، احتمالاً نشانه زمين زراعتي است. جانوران منقوش روي ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غيره. امّا برخلاف نقاشي غارها در اينجا شكل واقعي حيوان مورد توجه نبوده، بلكه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است. زيرا كه آرايش سفالينه در كار سفالگر اهميت بيشتري دارد: او به دلخواه، شكل طبيعي را به شكل تجريدي تبديل مي‌كند تا بدين ترتيب مقاصد تزييني خود را برآورده سازد.
در اين دوره بدنه سفال لطيف و درخشان شد و در تمام تپه‌ها و دهكده‌هاي باستاني كم و بيش اين مراحل طي شده است. مي‌توان گفت كه اين مراحل به دوره تمدني بستگي داشته است. مثلاً زماني كه سفالها خشن و ناصاف بود، خانه‌هاي مردم نيز از گل و چينه ساخته شده بود، امّا در مرحله‌اي كه سفالها نازك و صيقل‌دار شد، خانه‌ها نيز با خشت و آجر ساخته شده‌اند.
در ميان ظروف دوره هخامنشيان تعدادي مجسمه سفالي هست؛ اين مجسمه‌ها، از مجسمه‌هاي طلايي كه بيشتر به شكل شيرند، تقليد شده‌اند. به اين نوع ظروف سفالي، ظروف «ريتون» مي‌گويند.
در دوره اشكانيان به سبب توجه خاص به ظروف زرين و سيمين، ساخت ظروف سفاليني رو به كاهش نهاد. از ويژگيهاي سفال‌گري اين زمان، بايد به لعاب ظروف اشاره كرد. رنگ اين لعابها سبز روشن تا آبي فيروزه‌اي رنگ بود. اشياء باقي مانده از اين دوره، شامل خمره‌هاي بزرگ براي انبار آذوقه، تابوتهاي سفالي با نقش انسان و ظروف گلدان شكل و قمقمه‌هايي كه با لعاب تزيين شده‌اند.
در دوره ساسانيان با اينكه هنر ـ صنعت و معماري رو به كمال گذاشت، ولي صنعت سفال‌سازي پيشرفت چنداني نداشت. شايد اين گونه تزيينات ساده ظروف بدون لعاب، پايه‌اي شد براي به وجود آمدن ظروف با نقش افزوده (باربوتين) اوايل دوره اسلامي.
شيشه : شايد بتوان نخستين مرحله شيشه‌سازي را در ايران به دوره ايلاميها نسبت داد. در كاوشهاي معبد چغازنبيل تعداد بسياري لوله‌هاي مجوّف شيشه‌اي به دست آمده كه به صورت مورّب درون چهار چوبهاي پنجره‌هاي معبد،‌ كنار يكديگر قرار داده مي‌شدند. گذشته از اين آثار، در اينجا قطعه‌هايي ازلعاب شيشه مخصوص ترصيع در كاشيهاي لعاب دار، مهره‌هاي بدل چيني كه برخي از آنها با لعاب شيشه ساخته شده بودند به دست آمد. وجود مهره‌هاي بدلي چيني و كاشيهاي لعاب‌دار و مهره‌هاي شيشه‌اي از محوطه باستاني مختلف ايران چون شوش، زيويه، حسنلو و… نشان مي‌دهد كه ساخت چنين اشيائي در دوره هخامنشي نيز تداوم و توسعه داشته است.
با آغاز حكومت هخامنشي در نيمه‌هاي هزاره اول (550 پيش ازميلاد) هنر ساخت اشياي شيشه‌اي از نظر طرح و نقش وارد مرحله نويني شد. ظاهراً با آغاز پادشاهي اشكانيان در ايران و نزاعهاي اين سلسله با حكومت سلوكي، هنر شيشه‌گري با ركود روبه‌رو شد. وجود تعدادي ظرف شيشه‌اي از محوطه‌هاي باستاني پارت به ويژه در «نسا» نخستين پايتخت اشكانيان، حكايت از تداوم اين صنعت در دوره اشكاني دارد.
دوره ساساني را مي‌توان اوج هنر آبگينه‌سازي ايران پيش ازاسلام دانست، كشف اشياي فراوان شيشه‌اي در اشكال مختلف و كاربردهاي گوناگون از محوطه‌هاي باستاني گواهي بر اين مدعاست. مهمترين نوع تزيين ظروف در اين دوره، تراش به اشكال گوناگون، به ويژه تراش لانه زنبوري است كه به صورت گسترده بر روي پياله‌هاي نيم كروي و ظروف ديگر انجام مي‌شده است.
مُهر : با پيشرفت مدنيت در مواردي همچون خانه سازي، اهلي كردن حيوانات، فعاليتهاي كشاورزي، صنعت سفال سازي،‌ كوزه‌گري، تهيه دوكهاي سنگي و گلي براي نخ ريسي و پارچه بافي و ساختن ابزار مختلف حتي لوازم زينتي و آرايش از انواع سنگها، ساخت مُهر نيز براي گسترش بازرگاني ارتباط ميان اقوام و ملتها رواج يافت. ضروري بود كه محتويات يك خمره يا يك عدل بار را تضمين و مراقبت كنند تا مال التجاره دست نخورده در مقصد تسليم شود. براي تشخيص مالكيت، از مهر استفاده مي‌كردند. روي كلوخه‌اي ازگل رس علامت‌گذاري مي‌شد و آن را در دهانه خمره جاي مي‌دادند و يا به طنابي مي‌بستند.
پيش از اختراع خط، از نيمه‌هاي هزاره چهارم پيش از ميلاد، انسان با حكاكي تصاوير بر روي مهر مقصود خود را تفهيم مي‌كرده است. پس از اختراع خط، اين پيامها، شامل تصاوير و خط، بر مُهرها حكاكي مي‌شد. جنس ابتدايي‌ترين مهرها از گل پخته، سنگ گچ، آسنگ آهن، مرمر، عاج و استخوان، شيشه،‌ فلز و احتمالاً گوش ماهي بوده است. مهرهاي اوليه معمولاً داراي يك سوراخ بودند كه به عنوان آويز در گردن‌بند يا دستبند و به احتمال قوي براي طلسم نيز به كار مي‌رفتند.
يكي از زيباترين مهرها، مهرهاي استوانه‌اي يا سيلندري بوده است. كاربرد مُهرهاي استوانه‌اي، همان كاربرد مهرهاي مسطح و عادي است كه براي ثبت معاملات تجارتي و فرمانها و اسناد مالي، امضاء و جنبه‌هاي ديني و اساطير به صورت طلسم براي مهر و موم و غيره به كار مي‌رفت. به مرور نقوش مانند ديگر هنرها و دانشها راه تكامل پيمود و به درجه‌اي از كمال رسيد.
در علم باستان‌شناسی كه كشف مدارك عينی تاريخی و تعبير و تفسير اين مدارك را بر عهده دارد، اهميت طراحی فنی از يك قرن پيش مورد توجه دانشمندان و محققان قرار گرفته است. باستان‌شناسان قطعات و اشيا مكشوفه را به گروه طراحی سفال می‌سپارند واين گروه با بهره‌گيری از هنر و فن طراحی و تكنيك‌های دقيق می‌كوشند كه تمام جزئييات و تزئينات و نقوش به كار رفته در سفالينه‌ها را به تصوير بكشند.
سفال یکی از قدیمیترین ساخته های دست بشر است که در تمام طول عمر وی از قدیمیترین ایام تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است . به این جهت درگاهنگاری دورانهای پیش از تاریخ نقش مهمی دارد. ساخت سفال با گذشت زمان به نسبت تغییر فرهنگهای پیش از تاریخی و تجربه اندوزی اقوام بشری از نظر جنس، فرم، رنگ و نقش دچار تغییراتی چشم گیر شده است. این تغییرات عاملی تعیین کننده در تقسیم بندی انواع سفالهای پیش از تاریخی و بعد از آن در مورد چگونگی ساخت اولین سفال بدست انسان نظرات مختلفی ارائه شده است. عده ای ریشه سفال را در صنعت سبد بافی می دانند و معتقدند برای اولین بار گلهای اندود کننده کف سبدهای گیاهی پس از خشک شدن و یا قرار گرفتن در آتش و سوختن چوبهای سبد، الهام بخش سفال سازی بوده است. عامل پیدایش صنعت سفال سازی هر چه باشد در این مورد شکی نیست که سفالهای اولیه دست ساز و خشن و ماده چسبندگی آنها شن و گیاهان خرد شده بود است در حدود 10000سال پیش که انسانهای ساکن بین النهرین زندگی غار نشینی و دوران جمع آوری غذا را پشت سر گذارده و به دوران تولید غذا شروع نموده بودند. در پهنه دشت بصورت اجتماعات اولیه کشاورزی مستقر شده بودند، تمدنی را بوجود آوردند که از مشخصات آن ساخت سفال های ظریف و زیبای نخودی و قرمز رنگ است. این تمدن همراه با خصوصیات دیگر آن در این منطقه شکوفا گردید و به تدریج در دنیای پیش از تاریخ در منطقه وسیعی گسترش یافت. آثار و بقایای این نوع سفال از شرق دریای مدیترانه تا دره رود سند در حفاری های باستان شناسی در مناطق باستانی آشکار گردیده است. یکی از سنتهای مشخص سفالگری فلات ایران سفال قرمز رنگ منقوش می باشد که در طول هزاره های ششم و پنجم ق.م. در حاشیه ک ویر در فلات مرکزی ایران شکل گرفت و متداول شد. این سفال ها دست ساز و برنگ قرمز و دارای خمیری مخوط با پودر شن یا گیاهان خرد شده می باشد. این نوع سفال طی حفریات باستان شناسی از محوطه های باستانی چشمه علی ،قره تپه شهریار ، اسماعیل آباد ، تپه زاغه ، سیلک و حصار شناسائی شده اند.
مهمترین تحمل در صنعت سفالگری که این صنعت را بکلی دگرگون ساخت اختراع چرخ سفالگری است که در هزاره چهارم ق.م. اتفاق افتاده سفالگران ابتدا از چرخهای کند گردش یا بطئی استفاده کرده و سپس به چرخهای پرسرعت و تند گردش که امروز نیز مورد استفاده کارگاههای سفالگری سنتی است دست یافتند.
از اوائل هزاره سوم ق.م. نوع دیگری سفال از مناطق شمال فلات ایران به سمت داخل فلات نفوذ می کند که به سفال خاکستری معروف است. این نوع سفال چرخساز می باشد و از نظر سبک ساخت و تزیینات تحت تاثیر ظروف فلزی هم عصر خود قرار گرفته است . سفال خاکستری با تکنولوژی بالا و در کوره ای مخصوصی که سفالگر بخوبی در آن کنترل حرارت و میزان اکسیداسیون فعال را اعمال می کرده است پخته شده اند. فرهنگ سفال خاکستری از اوائل هزاره سوم ق.م. در مناطق باستانی یانیک تپه اردبیل ، تورنگ تپه گرگان ، تپه حصار دامغان شناسائی شده است. سفال خاکستری براق در طول عصر آهن یعنی از اواسط هزاره دوم ق.م. به بعد در اکثر نقاط فلات ایران گسترش یافت و در همین دوره به اوج زیبائی ، ظرافت و پیشرفت تکنیکی در ساخت و پخت و و تزیین رسید. از نیمه های هزاره اول ق.م. با رونق فلزکاری صنعت سفالگری رو به افول می رود بطوریکه در دوران تاریخی سفالهای ساخته شده عمدتاً بسیار خشن و بدون نقش هستند و از ظرافت سفالهای پیش از تاریخی خبری نیست
اوج تمدن و هنر سفال در ایران به دوره سلجوقی باز می گردد و لعاب های زرین فام این دوره ، از آثار هنری بی نظیر در دنیا شناخته شده است.


تا كنون نمونه سفالهای پیش از 800 محوطه باستانی ایران ، در دوره های فرهنگی پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی فلات ایران در بانك سفال ایران ذخیره شده است. بیشترین تعداد مربوط به مناطق شمال مركزی و شمال غرب ایران می باشد. در حال حاضر ذخایر اطلاعاتی بانك سفال ایران برای آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه تهران مورد استفاده قرار می گیرد.

 

  # پی نوشت: 

 چغامیش:

قدیمی ترین آثار تاریخی قبل از اسلام تپه های باستانی چغامیش است که در دشت وسیعی که آبادیهای شاه آباد (شهر تاریخی عصر ساسانی جندی شاپور مهد علم و دانش و مرکزپزشکی ایران) در شمال روستای شلگهی در مغرب و کهنک در شمال شرقی دولتی و جلیمه در جنوب این گذرگاه تاریخی واقعند.در جلگه دشتی بزرگ و سرسبز و خرم با فضای روح انگیز و آسمانی لایتنهای در فاصله حدودا 40 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان دزفول (آوان 2670 ق.م) و قصر روناش قرن چهارم میلادی با آن پل قدیمی عهد شاپور و آب گوارا و زلالش که بعد از به انزوا کشیده شدن شهپرهای شوش و جندی شاپور از موقعیت بسیار بالایی برخوردار بوده چند تپه گلین بنام چغامیش قرار دارند.این تپه ها ترکیب شده اند از یک تپه بزرگ و نسبتا مرتفع و چند تپه کوچک که در جنوب و جنوب غربی تپه بزرگ واقعند.

قدمت و تسمیه تاریخی چغامیش

از کاوشگریها و حفاریهای چغامیش کوزه شکسته های بسیاری بدست آمده که با اولین مطالعه و نگرش مشخص شده از عهد پیش از اختراع خط باقی مانده اند و در کندوکاوهاییکه در سالهای 1961 الی 66 م توسط موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو انجام شده نشان میدهد چغامیش شهری از دوران پیش از پیدایش خط است و قدمت تاریخی آن به حدود 34 قرن قبل از میلاد میرسد و با همه قدمتی که دارد باز هیچ چیز بیانگر شروع کارها نیست همه چیز گواه بر آن است که دستان زحمتکش و کارکشته ای در آنجا مشغول به کار و خلاقیت و ابتکار بوده اند و مردم از قرنها و حتی هزاران سال پیش در آنجا سکونت داشته اند و فرهنگهای آغازین که از روی اسلوب خاص کوزه گری و سفالهای زیبا و خوش ترکیب آن مشخص می شود جایگزین یکدیگر شده اند..شروع این فرهنگها به حدود 6000 سال قبل از میلاد می رسد و تا این زمان احدی آنرا نمی شناخته است و خصلت این دوران را سفالهایی که خوب صیقل و صاف شده اند روشن و مشخص می نماید.اغلب این سفالها با موضوعهایی نقاشی شده که به شکل شگفت انگیزی به نسبت آن دوران و زمان خاص پیش رفته است.سفالهای دوران بعدی با نقشهای هندسی تزیین شده که تنگ هم و با موتیفهای مخصوص قلم خورده است و این پایه مقدماتی است که بعدها دوره پیش از تاریخ را تشکیل دادو خیلی پیش تر از زمانی است که نقشهای تصویری پیدا شده و آخرین مرحله پیش از تاریخ پر از سفالهایی است از نوع سفالهای کشف شده در شوش.سطح شهر چغامیش در برهه ای از زمان پیش از تاریخ به طرز قابل توجهی گسترش یافته و بیش از 16 هکتار بوده است .مردم وساکنین این شهر به کشاورزی اشتغال داشته اند که از روی داسهای تیغ چخماقی و کج بیلها روشن می شود.

فرهنگ مردمان چغامیش

مردمان چغامیش اگرچه از مردمان بین النهرین مجزا نبوده اند ولی دارای فرهنگ خاص خود بوده اند با ویژگی ایرانی و وابسته به ایران جنوب شرقی (دشت پرسپولیس و پاسارگاد) و تمدن پیش از خط بدست کسانی به آنجا برده شده که بر روی خرابه های شهرهای پیش از تاریخ زندگی می کرده اند و بخصوص با فرهنگهای پیشین خود تفاوت داشته است و این تمدن بوده که در همان دوران در بین النهرین سفلی وجود داشته است.بدین ترتیب با آثار بدست آمده از چغامیش دلایلی بدست میدهد که دشت شوش بخش تفکیک ناپذیر (لاینفک)تمدن پیش از بوجود آمدن و اختراع خط بوده است به اینکه به سادگی بدست آمده و مختصات فرهنگی خود را از دیگران گرفته باشند.در میان آثار فراوان و مختلف دوران پیش از پیدایش خط (مشک) عنصر تازه ای است میان هنر تصویری و نگارش ابتدایی شکل آن همانند علامت تصویری است که از پیش در فرهنگ سومری به معنای (شیر) بوده است ولی پس از کشف این تصویر رابطه( مشک و شیر)مشخص نبوده است و این نمونه های هنری سند نخستین دستاوردهای جهانی داشته اند.بخش بزرگی از مهرهای بدست آمده در چغامیش موضوعهای نظامی را نشان می دهد و این صحنه ها که تا به امروز در هیچ جا مانند ندارند گروهی از مردان را نشان می دهد که با گامهای فشرده راه می روند و بنظر میرسد یک واحد نظامی آزموده و انضباطی است.مارس و مادام ژان دیولافوا در اثر تاریخی خود (ایران کلده و شوش )می نویسد :هنر معماری و کاوشگریهای زیبا و موزون و طاقها از ایران به سایر کشورها انتقال یافته است.میس کنتر که جزء هیات عملیات حفاری و باستان شناسی بوده است درباره کاوشهای چغامیش تحت عنوالن شهری در سپیده دم تاریخ در تهران یک سخنرانی ایراد نمود که خلاصه سخنانش در روزنامه های خبری صبح روز یکشنبه(22/7/51)چاپ گردید.این دوشیزه امریکایی که شاید امروز در سن بیش از 70 سالگی در شیکاگو دوران بازنشستگی را میگذراند می گوید:این تپه (چغامیش) گنجینه کاملی است .در این تپه این واقعیت نهفته است که از هفتمین هزاره پیش از عصر جدید تا شکوفایی کامل تمدن شوش فرهنگهایی در این منطقه بی ئقفه جانشین یکدیگر بوده اند.از قاعده تا راس این تپه 15 لایه روی هم قرار گرفته است .بر خاک زرین آثاری از فرهنگ و تمدن و مدنیت در 9 هزار سال پیش به چشم می خورد این انسانها چگونه می زیسته اند و درباره اینان نمی توان گفت عیلامی بوده اند مردم این شهر کوچک 7 هزار سال قبل از میلاد از کشاورزی و دامپروری گذران می کردند.                                                     

  http://dezhpol-news.blogfa.com/post-32.aspx

 

 

 


مطالب مشابه :


اطلس تاریخ ایران (7)

در خانه هاي يك اين سفال در منطقه فارس به از نظر سبك تزيين سفال، ميان تل باكون و




تزئین غذا و سفره آرایی

بقیه عکس ها در ادامه دکوراسیون و تزیینات خانه سال 1390 در سال 2011 و سال ۱۳۹۰ دکوراسیون خانه




اهميت سفال در باستان شناسي

سفال در واقع مثلاً زماني كه سفالها خشن و ناصاف بود، خانه مهمترين نوع تزيين ظروف در




هنر در اسلام

در خانه‌ها، به جز خانة فقيران در قرن دهم خط نسخ در زمينه تزيين بنا و سفال بر خط




سفالگری در ایران

سفال در واقع مثلاً زماني كه سفالها خشن و ناصاف بود، خانه مهمترين نوع تزيين ظروف در




نگاهي به تزيين محراب در معماری اسلامی

اين شخص از خانواده هاي كاشاني بود كه راز سفال سازي در آن در خانه ‌هاي محيط در تزيين




سفال در ایران

خانه هنرمندان آراسته كرده تزيين مي داد ويا سفال سازي ايران در همه دوره ها و




تپه های باستانی ایران - تل باکون

تل باكون از دو تپه a,b در آثار معماري از لايه هاي چهار گانه را خانه از نظر سبك تزيين سفال




خانه هاي سپيد در ميان طبيعت سبز(آق اولر)

چيره دست تزيين مي كند. در شده و بامهاي خانه ها گاه با سفال قرمز و گاه با




برچسب :