گزارش صعود به قله سبلان
از مشكين شهر تا شابيل حدود 45 دقيقه راه است . شابيل روستاي توريستي و زيبايي است كه در دامنه كوه سبلان واقع شده است . در آنجا لاندرورهايي وجود داشت كه ما را تا كمپ كوه سبلان مي بردند . سوار لاندرور ها شديم و پس از 45 دقيقه به كمپ رسيديم .
پناهگاه شلوغ بود و تعدادي از دوستان در اتاقها جا پيدا كردند و بقيه در محوطه بيرون پناه گاه چادر زدند .
فردا صبح راس ساعت 5 صبح از خواب برخواستيم . قبل از حركت يكي از اعضاي جديد تيم وضعيت جسمي مناسبي نداشت و دچار سردرد و سرگيجه ، تهوع شده بود كه يك لاندرور دربست كرديم و او را سريعا " به شابيل انتقال داديم .
ساعت 40/5 صبح دقيقه حركت خود را از كمپ به سمت قله سبلان آغاز كرديم . پس از حدود يك ساعت كوه پيمايي ، آقاي باقري گفت كه بيش از اين نمي تواند ادامه دهد و باتوجه به پاكوپ بودن مسير و همچنين شلوغي مسير و اينكه كوه مملو بود از كوهنورداني كه از شهر هاي مختلف آمده بودند ، قرار بر اين شد كه آقاي باقري پس از استراحت به كمپ باز گردد . پس از حدود نيم ساعت ديگر كوهپيمايي ، يكي ديگر از همنوردان آقاي گودرزي به علت نداشتن آمادگي جسماني مناسب جهت صعود از ادامه دادن منصرف شد و برگشت . بقيه اعضا به صعود ادامه دادند . حدود ا ساعت بعد آقاي دكتر رحماني مسئول و پزشك گروه با صداي بلند گفت كه نگران آقاي گودرزي وآقاي باقري است كه در راه جا مانده بودند و مسئوليت گروه را به آقاي روحاني سپرد و برگشت .
گروه به سرپرستي آقاي روحاني به حركت خود ادامه داد و ساعت 10 صبح به قله سبلان رسيديم . به علت اينكه هواي آن روز كاملا" آفتابي و خوب بود 1 ساعت و بيست دقيقه در قله در كنار دريچه زيباي سبلان مانديم . اعضاي گروه عكس گرفتند و استراحت كردند . ساعت 20/11 دقيقه صبح به سمت كمپ حركت كرديم .
حدود ساعت 30/1 دقيقه يا 2 بعدالظهر بود و به جايي رسيده بوديم كه ديگر كمپ پيدا بود . دوستانمان آقايان باقري و گودرزي را كه صبح هنگام صعود از ما جدا شده بودند ديديم كه جايي نشسته بودند . نزديك تر كه رفتيم با صحنه دلخراشي مواجه شديم . جنازه آقاي دكتر رحماني روي زمين خوابانده شده بود و دوستانمان بالاي سرش مي گريستند . همه ما دچار شوك و بهت زدگي شده بوديم . حتي بعضي از دوستان سعي در انجام CPR كردند و متوجه شديم كه آقاي دكتر رحماني چند ساعتي است فوت شده است و ما بي خبر بوديم .
ما دچار مصيبت بزرگي شده بوديم و يكي از عزيزانمان را از دست داده بوديم .
آقاي گودرزي و باقري بعدا" اينگونه براي ما ماجرا را شرح دادند :
وقتي كه آقاي گودرزي از گروه جدا مي شود و مقداري از كوه پايين مي آيد در جايي براي استراحت و صرف تنقلات مي نشيند كه يكي از از كوهنوردان ترك زبان نزد او مي آيد و مي پرسد : آقاي گودرزي شما هستيد ؟ او مي گويد بله .
كوهنوردي كه كوله پشتي و 2 عصاي مرحوم دكتر رحماني را در دست داشته است مي گويد اينها را آقاي دكتر رحماني داده و گفتند كه شما اينها را پايين ببريد من خودم مي آيم . كوهنورد ترك كه مي بيند آقاي گودرزي خود توان حمل كوله پشتي دكتر رحماني را ندارد ، كوله را برداشته و مدتي ديگر به سمت پايين حركت مي كنند كه در نزديكي هاي كمپ آقاي باقري را مي بينند كه خيلي آهسته به سمت پايين مي رود . آقاي گودرزي و آقاي باقري تصميم مي گيرند همان جا بمانند تا آقاي دكتر رحماني و بقيه اعضا گروه برسند و با هم به پايين بروند . پس از مدتي مي بينند كه كمي بالاتر 3 كوهنورد طلب كمك مي كنند و فرياد مي زنند كه بچه هاي شيراز به فرياد برسيد كه آقاي دكتر رحماني دارد از بين مي رود . اينها سراسيمه خود را به آنجا مي رسانند كه با صحنه دلخراش پيكر بي جان دكتر رحماني مواجه ميشوند و ميبينند كه حتي آن 3 كوهنورد مشغول ماساژ قلبي و تنفسي مصنوعي به دكتر رحماني هستند . اما كار از كار گذشته بوده و دكتر رحماني از دست رفته بود . آن 3 كوهنورد مي روند و كوهنورد پزشكي كه در آن اطراف بوده است سر و صداي دوستان ما را مي شنود و به آنجا مي رود و او هم سريعا" مشغول CPR مي شود ولي ديگر دير شده بوده و كاري از دست وي بر نمي آيد .
پس از حدود 2 ساعت بقيه اعضاي گروه مي رسند .
بعد از آنكه تلاش كرديم تا از مركز امداد رساني شابيل و حتي اردبيل درخواست كمك كنيم و موفق نشديم تصميم گرفتيم تا خودمان به هر شكل ممكن دكتر رحماني را به كمپ انتقال دهيم . با عصاهاي كوهنوردي برانكار ساختيم و با زحمت فراوان و تلاش همه دوستان حدود 2 ساعت طول كشيد تا جنازه مرحوم آقاي دكتر رحماني را به كمپ رسانديم و از آنجا وي به سردخانه بيمارستاني در مشكين شهر انتقال يافت . پس از آن با خانواده وي تماس گرفته شد . تصميم گرفتيم شب را در مشكين شهر بمانيم تا فردا خانواده مرحوم دكتر رحماني به انجا برسند . شب را در پانسيون خانه بهورزي در مركز بهداشت مشكين شهر گذرانديم . خانواده دكتر رحماني ساعت 8 صبح روز شنبه به مشكين شهر رسيدند و پس ازانجام مراحل مربوط به پزشكي قانوني و دادگاه جنازه دكتر رحماني به وسيله آنبولانس به شهرستان نورآباد استان فارس انتقال يافت .
پس از آن همگي سوار اتوبوس شديم و روز يك شنبه ساعت 30/11 شب با اندوهي فراوان و دلي پر درد به شيراز رسيديم .
هنوز ما به شيراز نرسيده بوديم كه دكتر رحماني عزيز به خاك سپرده شده بود .
روز بعد ، دوشنبه همه اعضا به همراه جمعي از دوستان كوهنورد دكتر رحماني با اتوبوس به مراسمي كه در منزل پدري ايشان در شهرستان نورآباد برگزار شده بود رفتيم و از آنجا رهسپار آرامگاه ابدي ايشان شديم .
روح دكتر رحماني به ملكوت اعلا پيوست . ما هيچگاه اين مصيبت را فراموش نخواهيم كرد .
روحش شاد و يادش گرامي
اعضاي شركت كننده در اين برنامه
· امير حسين رحماني ( سرپرست و پزشك گروه )
· شادپور روحاني ( مسئول فني )
· نادر نامداري
· عزت الله جهان شاهي
· منوچهر غلامي
· صالح حدائق
· سعيد شكري نژاد
· محمد حسن باقري
· رضا گلچين
· شاپور گودرزي
· حسن سبحاني نژاد
· سيد محمد علي موسوي
· ايمان نادري
· آقاي حيدري
مطالب مشابه :
آتشفشان سبلان
یادی از دانشگاه - آتشفشان سبلان - زمین شناسی ديدون و ژمن (1976) دررساله دکتراى خود شرح مفصلى
سد سبلان
سد سبلان در 55 کیلومتری شمال غربی شهرستان اردبیل و 35 کیلومتری شمال شرقی مشگین شهر قرار دارد.
دانشگاه پيام نور اردبيل
استان اردبيل - دانشگاه پيام نور اردبيل - سرزمين چشمه هاي بهشتي شركت پرتو الكتريك سبلان.
گزارش صعود به قله سبلان
گروه کوهنوردی دانشگاه علوم پزشکی شیراز - گزارش صعود به قله سبلان - کارمندان - آقایان
صعود به قله سبلان
گروه کوهنوردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک در روز دوشنبه به تاریخ 04/05/89 توانستند قله سبلان
لیست دانشگاههای غیرانتفاعی
دانشگاه - لیست دانشگاههای غیرانتفاعی موسسه آموزش عالی غیردولتی - غیرانتفاعی سبلان -
کوه سبلان/ ساوالان
توده سبلان(ساوالان) تهيه كننده صمد وحدتی کارشناس ارشد اقلیم شناسی [email protected]
صعود موفقیت آمیز تیم کوهنوردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان به قله سبلان
دانشگاه آزاد اسلامي گرگان نژاد ، ساسانی ، رستمی و احمدی به قله 4811 متری سبلان صعود کردند :
برچسب :
دانشگاه سبلان