موسیقی
آثار موسيقي از ديدگاه دين چيست؟
گذشته از زيان هايي که موسيقي و غنا اعصاب و روان دارد ،شامل تأثيرات ديگري نيز مي گردد:
الف) موجب فساد اخلاقي ميگردد و ايمان، حيا و عفت را از دل انسان بيرون ميبرد و تجربه نشان داده است که بسياري از افراد تحت تأثير آهنگهاي غنا راه تقوا و پرهيزکاري را رها کرده و به شهوات و فساد ميآورند. در تفسير «روحالمعاني» سخني از سران يکي از بنياميه نقل ميکنند که به آنها ميگفت: از غنا بپرهيزيد که حيا را کم ميکند، شهوت را ميافزايد، شخصيت را در هم ميشکند در روايات اسلامي مکرر آمده که غنا روح نفاق را در قلب پرورش مي دهد، اشاره به همين حقيقت دارد. روح نفاق همان روح آلودگي به فساد و کنارهگيري از تحول و پرهيزکاري است. امام صادق (ع) فرمودند: «الغناء يورث النفاق و يعقب الفقر» غنا در دل روح نفاق را پرورش ميدهد و به دنبال خود بدبختي و فقر ميآورد.[10]
ب) غافل شدن از ياد خدا و فراموش کردن خدا نيز يکي ديگر از آثار زيانبار غنا و موسيقي است.
امام صادق (ع) در تفسير آيه شريفه و اجتنبوا قول الزور از گفتار باطل و ناروا بپرهيزيد[11]. فرمودند:
مراد از قول زور در آيه شريفه غناست. گفتار باطل و ناروا هر چيزي است که انسان را از خدا دور ميکند و از راه درست منحرف ميکند. امام صادق (ع) فرمودند: «الغناء مجلس لاينظر الله الي اهله و هو مما قال الله عزوجل»« و من الناس من يشتري لهو الحديث ليضل عن سبيل الله» مجلس غنا و خوانندگي مجلسي است که خدا به اهل آن نمينگرد و آنها را مشمول لطفش قرار نميدهد[12]. «و اين مصداق همان چيزي است که خداوند عزوجل فرموده: بعضي از مردم هستند که سخنان بيهوده را خريداري ميکنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند». در اين روايت امام معصوم (ع) غنا و موسيقي را يکي از مصداقهاي گفتار بيهودهاي دانسته که انسانها را از راه خدا گمراه ميکند.
وظيفه ما در برابر ديگران
هر آواز و موسيقي طرب انگيز که شايسته مجالس لهو و لعب است به فتواي همه مراجع، شنيدن آن حرام است. ضمناً در رابطه با افراد ديگر وظيفه شما ارشاد و امر به معروف است البته در صورتي که شرايط امر به معروف جمع باشد و از جمله شرايط آن اين است که احتمال تأثير بدهيد. بنابراين احتمال تأثير نميدهيد و يا شرايط ديگر امر به معروف جمع نيست نسبت به آنها وظيفهاي نداريد و اگر جايي که ناچار از توقف هستيد نوار روشن است و ميدانيد به نهي از منکر شما گوش نميدهند نهي لازم نيست، خودتان گوش نکنيد و رسيدن صدا به گوش شما اشکالي ندارد. در امور معنوي بايد خود و رفتار خويش را با بهترينها سنجيد و با جديت در برابر هواهاي نفساني ايستاد. افزون بر آن عشقي که در اين گونه موسيقيها از آن ياد ميشود چيزي جز يک هوس آلوده نيست. عشق حقيقي که آواي واقعي دل است حقيقتي برتر از اين امور است و ادبيات ديني ما به ويژه دعاها و اشعار برجسته پر است از آن حقايق، بنابراين بهتر است به جاي روي آوردن به نوارهاي غربي که فرهنگ فساد و نفاق و تباهي و دوري از خدا در درون انسان گسترش ميدهد، به حقايق فرهنگ خودي روي آوريم.
آنچه از نظر علماي دين برداشت مي شود
رواج فوق العاده انواع موسيقي مانع از آن است که بسياري از افراد در اين باره درست فکر کنند و مطابق طرز تفکر نادرستي که عدهاي به آن سخت پايبندند و مي گويند متداول شدن هر چيز را دليل بي عيب بودن آن ميگيرند و حاضر به مطالعه در اطراف اثرات شوم و زيانبار موسيقي نيستند. ولي افراد واقع بين هيچ گاه به اين مقدار قناعت نخواهند کرد و براي پي بردن به واقعيتها، علي رغم شيوع آنها همواره و مطالعه و تحقيق ميکنند.
تاثيرات موسيقي
از نظر زيانهاي جسمي و اثرات شومي که روي دستگاه اعصاب انسان ميگذارد آقاي دکتر «ولف ادلر» پروفسور دانشگاه کلمبيا ميگويد: بهترين و دلنوازترين موسيقي، شومترين آثار را روي سلسله اعصاب انسان ميگذارد؛ مخصوصا وقتي که هوا گرم باشد اثرات نامطلوب آن شديدتر ميگردد.
منطقيتر از يک زندگي که به تفريح بگذرد نيست. کاهش عمومي هوش و نيروي عقل از تأثير الکل، و بالاخره از بي نظمي در عادت، ناشي ميگردد؛ بدون ترديد سينما و راديو در اين بحران فکري سهيمند. بطور کلي بايد موسيقي را در رديف مواد مخدر شناخت زيرا آثار تخديري آن به هيچ وجه قابل انکار نيست؛ و تخدير انواع و اقسامي دارد و بشر ميتواند از طرق مختلف اعصاب خود را تخدير کند. گاهي تخدير به وسيله خوردن است؛ مانند نوشابههاي الکلي که تخدير شديدي در اعصاب به وجود ميآورد و نيروي درک و عقل انسان را از کار مياندازد.
گاهي به وسيله استنشاق از بيني ايجاد ميشود، مانند گرد هرويين که از طريق بيني وارد بدن شده، اعصاب را براي مدتي تخدير ميکند. و براي بسياري از بيماراني که احتياج به تخدير دارند از طريق تزريق مواد مخدر در رگ انجام ميگيرد. گاهي همين تخدير از مجراي گوش صورت ميپذيرد و استماع موسيقي و کنسرت در اعصاب شنونده اثر تخديري ايجاد کرده و زماني آنچنان شديد ميشود که انسان را مانند افراد بهت زده، از حالت طبيعي بيرون آورده توجه را از همه چيز سلب ميکند.
با توجه به اين نکته، تصديق خواهد نمود که موسيقي مخدري بيش نيست و تمام يا بسياري از عيوب و مضرات تخدير را داراست. اصولا لذت فوق العادهاي که افراد از آن ميبرند به خاطر همين اثر تخديري است. گاهي اين اثر تخديري به قدري قوي است که انسان عقل و هوش خود را آنچنان از دست ميدهد که دست به حرکات غير عادي ميزند. مثلاً، وقتي تخدير موسيقي قوي مي گردد، قدرت قضاوت صحيح از انسان سلب ميگردد. ديگر نميتواند خوب و بد را در حد واقعي خود درک کند. چه بسا وقتي تحت تاثير عوامل مرموز کششهاي صوتي قرار گرفت و عقل و انديشه و نيروي تشخيص او اسير جذبه آهنگهاي تند موسيقي گرديد، بسياري از اعمال ناشايست که در حالت عادي آن را شايسته انسانيت خود نميداند، مرتکب ميگردد.
تصور نمي گردد اين قسمت از گفتار ما احتياج به ذکر مثال و بيان نمونه داشته باشد؛ زيرا هر فرد بيداري توجه دارد که رقص هاي دسته جمعي و شبنشينيهايي که مردان بيگانه با زنان بيگانه به پايکوبي و دست افشاني مشغول ميگردند، همواره توام با آهنگهاي تند موسيقي بوده و ارتعاش اصوات موسيقي آنچنان سرپوشي بر روي عقل و ادراک افراد ميگذارد که انجام دادم هر گونه عمل دور از مقام انسانيت براي آنها سهل و آسان است.
چه تخديري بالاتر از اين وقتي که انسان تحت نفوذ زير و بم آهنگ موسيقي قرار گرفت، يک نوع رخوت و سستي بر اعصاب مستولي شده و از مفاهيم انساني جز شهوتراني، عشقبازي و جمال پرستي چيزي در برابر ديدگان بيفروغ عقل وي مجسم نميگردد و آن چنان سرپوش روي ادراک و نيروي خرد گذارده ميشود که مفاهيم مقدسي به نام رحم، مروت، عفت، حيا، امانت، مساوات، برادري، مجد و عظمت، کوشش و فعاليت، مبارزه و استقامت در راه هدف، به دست فراموشي سپرده ميشود. جاي گفتگو نيست که از روز نخست، الکل و موسيقي از بزرگترين وسيله هوسراني براي مردان و زنان شهوتران بوده است و در مواقع خاصي براي تخدير اعصاب به آن پناه ميبرند.
درست است که اسلام هرگز انسان را از لذايذ طبيعي باز نميدارد، ولي از آن لذايذ زودگذر که از طريق تخدير اعصاب تحريک غرايز شهواني پيدا ميشود و انسان را از حالت طبيعي بيرون ميبرد، جلوگيري مينمايد. مرزهاي اخلاقي موسيقي آيا جاي گفتگو است که يکي از عوامل انحطاط اخلاقي همين صفحات و تصنيفهاست و آيا نوارهاي فريبنده و تحريک آميز موسيقي به شيوع فساد و اعمال دور از عفت دامن نميزنند؟ و آواز گرم زنان و دختران توأم با آهنگهاي شهوت انگيز موسيقي، روح عشقبازي را در جوانان ايجاد نميکند؟
وانگهي، آيا قلبي که مملو از نغمههاي شهوت انگيز و تصنيفهاي عاشقانه گرديد، در آن جايگاهي براي ياد خدا باقي ميماند؟ آيا دلي که در گرداب آوازهاي عاشقانه و ارتعاش امواج موسيقي فرو رفت ميتواند به فکر بينوايان و درماندگان باشد؟ آيا چيزي که پديد آورنده اين عوامل سوء باشد ميتواند در يک شريعت آسماني حلال گردد؟
نتيجه اين که: آهنگهاي موسيقي هم آثار زيانبخش تخدير اعصاب را دارد و هم از نظر اخلاقي يک سلسله شهوات را در انسان تحريک ميکند.
از نظر بهداشتي نيز ثابت شده زياد شدن مرگ و ميرهاي ناگهاني در عصر ما عوامل و علل مختلفي دارد که يکي از آنها شيوع موسيقي است؛ زيرا موسيقي عامل هيجان است و هيجان يعني به هم خوردن تعادل اعصاب مردمي که اعصابشان شب و روز زير نغمههاي گوناگون موسيقي بمباران ميشود، در آستانه سکتههاي قلبي و مغزي قرار ميگيرند. [13]
«امام خميني :» به نقل از استاد خود مرحوم شاه آبادي مي فرمود: بيش از هر چيز گوش دادن به تغنيات سلب اراده و عزم از انسان مي كند.
گوش دادن به سرودها و اشعاري که با صداي خوب خوانده ميشود اشکال ندارد و آنچه شرعا حرام است آوازهاي طرب انگيز و موسيقيهاي حرام بر روح انسان اثر ميگذارد و باعث دوري انسان از خدا ميشود و دل را ميميراند. حضرت امام (ره) در کتاب اربعين ميفرمايند: استاد ما (آيت الله شاه آبادي) ميفرمودند: «بدترين چيز براي انساني که ميخواهد در راه سلوک حق برود گوش دادن به غنا؛ يعني، آوازها و موسيقيهاي حرام ميباشد.»
از نظر دانشمندان روز هم ثابت شده که موسيقي بر روان و اعصاب آدمي اثر ميگذارد و علاوه بر جنبههاي معنوي بر سلسله اعصاب اثر مخربي دارد. ولي انسان از آن اطلاع ندارد. به عبارت ديگر لذتها دو گونه است يکي لذتهاي صادق، ديگري لذتهاي کاذب. در اينجا توجه شما را به گفتاري از استاد فرزانه آيت الله جوادي آملي جلب ميکنم.
ايشان ميگويند: «مرحوم بوعلي سينا در کتاب اشارات مينويسد: گاهي عارف احتياج به نغمه رخم يعني آهنگ ملايم دارد که انسان را متعظ کند. وقتي ما در درس مرحوم الهي قمشهاي به اين قسمت کتاب اشارات رسيديم، به ذهنمان رسيد که وقتي درس تمام شد از استاد اجازه بگيريم که يکي از شاگردان هر شب بعد از درس يکي از غزلهاي استاد را براي ما بخوانند و ايشان هم اجازه دادند گاه مناجات يک جوان را اراده ميکند. گاه يک غزل يا قصيده کمبودهاي دروني را ترميم ميکند. لذتي که انسان از يک غزل خوب ميبرد. هرگز از ترانه نميبرد.
ترانه سمي است که لذت کاذب ايجاد ميکند اما غزل شهد است که لذت صادق ايجاد ميکند و تا آخر پيري با انسان هست. غزل حافظ و سعدي از اين قبيل است. اگر کسي خود را با ترانه سرگرم کند همين که سن يک قدري بالا آمد، افت ميکند و ميبيند با ذايقه او جور در نميآيد در حالي که با مناجات و غزل انس ديگري دارد. غزل حافظ هميشه ميماند و حتي هر چه سن افزايش يابد انسان بيشتر با آن مأنوس ميشود. دوست عزيز، گاهي انسان به خاطر مأنوس بودن با چيزي همان احساس کاذب در وي شکل ميگيرد و از لذت صادق که از امور حقيقي پيدا ميشود، دور ميشود.
بنابراين اگر اندک درباره زمينههاي اين گونه لذتها تامل و تفکر شود مشخص خواهد شد که لذت صادق در همان امور حقيقي است و از آنچه که در دراز مدت، عدم تناسبش با جسم و روح انسان روشن ميشود لذت حقيقي و صادق نبرده است.
پخش آهنگ از صدا و سيما
در مورد آهنگهاي راديو و تلوزيون بايد گفت که بايد ملاکهاي حرمت (مثل تحريک هيجان و غم) ملاحظه شود، نمي توان همه آهنگهاي آن را حلال شمرد همانطور كه مراجع بر همين است و انتصاب رئيس صدا و سيما توسط مقام معظم رهبري به منزله تأييد ايشان بر تمامي رفتارهاي صدا و سيما و همه برنامههاي آن نيست چون ايشان فرصت رسيدگي به تمام برنامهها و موسيقيهاي صدا و سيما را نداشته و ندارد. اما تأييد وزارت ارشاد نيز دليل محکمي بر جواز نيست بلکه نظر مراجع در اين زمينه مهم است چرا که هيچ کس مقلد وزارت ارشاد نيست و نظر مرجع در اين زمينه حائز اهميت است.
موسيقي آن چنان که در مورد آن تبليغ ميشود در رشد انسان مؤثر نيست و اگر موسيقي براي انسانها ضروري و اجتناب ناپذير و حداقل مفيد و سازنده بود، بايد هر پيامبري با آلات موسيقي مثل دايره و تنبک به تبليغ دين ميپرداخت و يا در مورد موسيقي سفارشات لازم را ايراد ميکرد در حالي که تاريخ به چنين مطلبي شهادت نميدهد در هر حال با روشن شدن آثار مخرب بعضي از انواع موسيقي بر روان انسان همه بر اين موضوع رهنمون ميشويم که خداوند متعال با داشتن علم مطلق خواستار آزار و ترک لذتها نيست بلکه به بندگان از مادر مهربانتر و در عين حال دلسوزتر است و همه احکام شرع فلسفه خاص خود را دارد که خواه به آن علم پيدا کنيم و نه بايد در مقابل معبود مطلق سر تعظيم فرود آوريم، از صميم دل بانگ اطاعت را سر دهيم.
مطالب مشابه :
تاریخ موسیقی
دهکده هنرفردوس - تاریخ موسیقی - هنری،تبلیغاتی،کارگشا،تفریحی - دهکده هنرفردوس
عبدالرسول کارگشا - Abdol Rasoul Kargosha
زریـــاب - عبدالرسول کارگشا - Abdol Rasoul Kargosha - " آنجا که سخن باز می ماند موسیقی آغاز می شود "
عبدالرسول کارگشا - Abdol Rasoul Kargosha
خوش نوازها - عبدالرسول کارگشا - Abdol Rasoul Kargosha - جمعه بیست و مرکز دانلود موسیقی های بیکلام
آواز زنان پس از قمر (برگرفته از سایت زنان موسیقی ایران)
موسیقی نبض زندگی - آواز زنان پس از قمر (برگرفته از سایت زنان موسیقی ایران) - ادب و فرهنگ و هنر
کارگشا
سایه - کارگشا - - سایه این قطعه عجیب حال آدم را عوض می کند. چه اهل موسیقی سنتی باشید و چه
تقویت موسیقی ملی راهکاری در برابر جنگ نرم موسیقایی
او از جنگ نرم حرف زد و از «جایگاه موسیقی در جریان کارها، مداخله کرد؛ مداخله ای کارگشا.
موسیقی
گنجینه محتوای تبلیغی - موسیقی - آثار موسيقي از ديدگاه دين چيست؟ گذشته از زيان هايي که
برچسب :
موسیقی کارگشا