انواع خطوط اسلامی
خط کوفی
خط کوفی نام خطی است زاده شهر کوفه که
در آنجا شکل گرفت و وسعت یافت. این خط دارای نقطهگذاری و اعراب است، اما
در بیشتر متونی که به این خط نوشته شدهاست تنها حرکتهای حروف نوشته شده و
نقطهها نوشته نشدهاند. نخستین قرآنها با این خط نوشته میشد. با آمدن خط
نسخ و دیگر دبیرههای نوآوری شده به دست ایرانیان خط کوفی کنار گذاشته شد و
دیگر برای نوشتن آن همه گیری پیشین را نداشت.
خط کوفی در قرآن
با ظهور اسلام قرآن با خط کوفی نوشته شد و بعدها با سواد آموزی یاران و
شاگردان محمد این خط وسعت یافت که تا پدید آمدن خط نسخ این خط تنها خط
مسلمانان بود.
انواع خط کوفی
با گسترش اسلام و کشورگشایی مسلمانان خط کوفی به عنوان خط بینالمللی اسلام
به شرق و غرب راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و
تمدن، خط محلی یا آن شهر مشهور و معروف میشد. به این علت تنوع در
شیوههای نگارش در بین تمام خطوط جهان بینظیر است.
جالب است که دانشمندی چون ابوجیان توحیدی در اوایل قرن یازدهم میلادی هنوز
از ۱۲ شکل عمدهٔ خط کوفی یاد میکند که بسیاری از آنها نام خود را از
مکانهایی که در آنجا بهکار رفته گرفتهاند.
تقسیم خط کوفی به لحاظ شیوه نگارش
کوفی مغربی
قیر دانی (اندسی، قرطبحا، فاسی)
تونسی
جزائری
سودانی
کوفی شرقی
اصیل عربی (شامل مکی، مدنی، کوفی، بصری، شامی، مصری و دیگرانواع آنها)
ایرانی
مختلط
تقسیم خط کوفی شرقی به لحاظ تزئینات
ساده (محدر)
سادهٔ خالص
سادهٔ ایرانی
مشجر
مذهر
مورق
مظفر
معشق
تزئینی
بنائی (معقلی)
خط بنایی
خط بنّایی یا مَعْقِلی یکی از
انواع خوشنویسی اسلامی است که نوعی از خط کوفی زاویهدار بهشمار میرود و
از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل
میشود. خط بنایی نوع تزیین نشده و هندسی خط کوفی است که براساس خانههای
شطرنجی طراحی میشود.
اساس کوفی بنایی امتدادهای افقی و عمودی و گردش خط با ضخامتی یکنواخت در
راستای افقی یا عمودی است به گونهای که تمام سطوح هندسی شکل با این
نوشتههای افقی و عمودی پر میشود. در بعضی انواع کوفی بنایی به نمونه هایی
برخورد میکنیم که هم سیاهی و هم سفیدی بین آنها از کلماتی تشکیل شدهاند
که هر دو دارای معناست که به آن کوفی مشکل یا متداخل گفته میشود.
نام
واژه معقلی با دو تلفظ به کار میرود یکی بهصورت مُعَقِّلی که تفکر و
تعقلی که خطاط باید برای ترسیم این خط بهکار ببندد اشاره میکند و دیگری
بهصورت مَعقِلی تلفظ میشود که مَعقِل بروزن محفل، واژهای است با ریشه
فارسی به معنی دیوار، قلعه و پناهگاه بلند. واژه بنایی را نیز به دو شکل
تلفظ میکنند که هر دو ضحیح مینماید. یکی بَنایی یا بِنایی که این خط را
منسوب به ابنیه و ساختمانها میکند و دیگری بَنّایی که این خط را منتسب به
معماران میکند که به احتمال زیاد طراحان این خط آنان بودهاند.
تاریخچه
خط بنایی از خط کوفی مشتق شد. خط کوفی خطی قدیمی بود که همراه با ظهور
اسلام شکل گرفت و پس از سده پنجم هجری کاربرد اولیه خود را در نوشتن قرآن
از دست داد و بیشتر برای نوشتن کتیبههای مختلف بناها یا سرلوحههای
کتابهای مذهبی بهکار میرفت.
نقوش معقلی هرچند که مربوط به دوران پیش از اسلام است اما به دست ایرانیان
ابداع شده و برای تزیین بناها بکار رفته است. اما خط معقلی یا بنایی بعد
از دوره سلجوقی در تزئینات بناها و بهویژه در مساجد دیده میشود و سپس در
دورههای ایلخانی و تیموری که دوره شکوفایی خوشنویسی ایرانی به شمار می رود
رفتهرفته مراحل رشد خود را طی کرد و سپس در تزیینات سطوح داخلی و خارجی
بناهای مذهبی و تزئینات ایوانها در پشت و پهلوی قوسها و بدنه مدور
منارهها به کار گرفته شد.
کاربرد
به سبب آنکه برش خط بنایی آسانتر از خطوط دیگری است که مملو از انحناها و
پیچ و خم هاست و با عنصر اصلی سازنده بنا یعنی آجر یا عامل اصلی پوشش
عمارتها در ایران یعنی کاشی هماهنگی کامل دارد به وفور در آجرکاریها و
کاشیکاریها در ساختمانها بهکار میرود. هرچند در موارد نادری آثاری بر
روی کاغذ با این خط نیز ایجاد شده است. امروزه به سبب اینکه جنبههای
تزئینی در انواع کوفی بسیار فراوان است می توان به عنوان پایه ای برای
طراحی جدید حروف الفبا در رشتة گرافیک مورد استفاده قرار گیرد. بعضی از
هنرمندان در سالهای اخیر با استفاده از خط کوفی و تغییر و تلفیق آن با دیگر
انواع خوشنویسی، برای طراحی پوستر، نشانه، سربرگ کاغذ و دیگر کارهای مربوط
به این رشته استفاده کردهاند.
کاربردهای خط بنایی در معماری، صنایع دستی، طراحی گرافیک، تزئینات داخلی و
طراحی الگو و بومیسازی طراحیهای وب نیز کاربرد دارد که آشناترین نمونه
آن، عبارت "الله اکبر" است که در حاشیه پرچم ایران نقش بسته است.
نمونههای گوناگون خط معقلی در بناهای قدیمی از جمله صحن مسجد گوهرشاد در
مشهد، آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی در اردبیل، امامزاده محروق در نیشابور
و سایر بناهای تاریخی و مذهبی ایران و کشورهای همسایه به وفور دیده میشود
که در کاشیکاریهای معاصر همچون طرح توسعه حرم امام رضا و امامزاده صالح
در تجریش تهران نیز قابل مشاهده است.
خط دیوانی
خط دیوانی از جمله خطوط خوشنویسی
اسلامی است که امروزه در کشورهای عربی رواج نسبی دارد. ابداعکننده این سبک
شخصی به نام حسام رومی بود. خط دیوانی در ترکیه عثمانی رواج زیادی داشت و
کاربرد آن در زمان امپراتور عثمانی، سلیمان یکم به اوج خود رسید. خط دیوانی
اگر بدون حرکات و تزیینات باشد آن را خفی و اگر دارای تزیینات نقطه و
حرکات باشد آن را جلی گویند. نوشتن این نوع خط مستلزم صرف وقت زیاد
میباشد.
خط رقعه
خط رُقعه از شیوهها یا قلمهای
بسیار رایج خوشنویسی در کشورهای عربی است. رقعه خطی است بین نسخ و
دیوانی.رُقعه به معنی نامه و پارهای از چیزی و همچنین به معنی پیوند زدن و
وصله زدن است. خط رقعه آمیختهای است از خط نسخ و دیوانی که در دوران
عثمانی گسترش یافت و پس از آن به سایر کشورها رفت. امروزه این خط در
کشورهای عربی بسیار کاربرد دارد و جایگاه و مورد استفاده آن به عنوان خط
تحریری و تا حدی مانند خط شکستهنستعلیق در ایران است.
پیدایش و کاربرد
تاریخ پیدایش دقیقی برای این خط نمیتوان گفت ولی آنچه مسلم است پس از خط
دیوانی بوجود آمده و برای کوتاه نوشتن کلمههای دیوانی بدون حرکت پدید آمده
است. در این خط شکل حرفها را ساده و قوسها و چرخشها را کم کردهاند تا
سرعت نوشتن زیاد شود.
خط رقعه آسانترین شیوه خوشنویسی اسلامی است اگر کسی این خط را بهخوبی
بیاموزد یادگیری خط دیوانی (همایونی) برای او چندان سخت نخواهد بود.
چون خلافت اسلامی به ترکان رسید توجه و عنایت ویژهای به خط یدا کردند و
تلاش آنها به اندازهای بود که چند نوع خط به وجود آوردند مانند: دیوانی ،
جلی دیوانی، و خط رقعه بود.
نویسندهٔ کتاب "مصورالخط" می گوید: "خط رقعه به شیوههای گوناگون دیده
میشود و شایستهٔ نوشتن قرآن و گفتارهای مقدس نیست. مستندات تاریخی گواهی
میدهند که از زمان سلطان محمد فاتح (۸۵۵-۸۸۶) این خط پیدا شد. این خط را
از جهت ارزش نمیتوان در کنار خطهایی مانند محقق ، ریحان ، ثلث ، توقیع ،
رقاع ، نسخ ، نستعلیق و شکسته نستعلیق قرار داد چون که این اقلام، شان
بزرگی دارند."
در ایران نیز پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی، این خط در آثار گرافیکی از
جمله پوسترهایی که در رابطه با رویدادهای جهان اسلام تهیه میشوند نظیر
هفته وحدت بهکار رفته است.
خط سیاق
خط سیاق یا سیاقت نوعی از خط و روش نگارش است که با آن اهل دفتر و دیوان، اعداد، مقادیر و اوزان را مینوشتند.
حساب سیاق روشی است در حسابداری قدیمی و دانشی است در ثبت و ضبط ارقام و
اعداد محاسبات دیوانی و شخصی. تا پایان دورهٔ قاجار کلیهٔ امور محاسبات
دولتی و شخصی با اعداد سیاق نوشته میشد و مردم عادی بهویژه کسبه تا حدود
بیست سی سال پیش نیز محاسبات خویش را با اعداد سیاق ثبت میکردند. کاتبان
این خط برای اعداد و کلمات اختصاری علائمی ویژه داشتند که خواندن آن برای
بسیاری آسان نبود.
خظ سیاق معادلهایی هم در فرهنگهای دیگر دارد، که آنها نیز عملاً منسوخ
شدهاند. گونههایی از این خط در جهان عرب (معروف به خط «دیوانی»)، جنوب
آسیا (هند، پاکستان، و بنگلادش، معروف به خط «رقم»)، و امپراتوری عثمانی
(معروف به «سیاقات») استفاده میشده است. نام این خط از واژهٔ عربی «سیاق»
به معنی «ترتیب» گرفته شده است. شکل بسیاری از علائم مورد استفاده در این
خط نیز مبتنی بر شکل نوشتن اعداد به زبان عربی است. این شکلها احتمالاً در
دوران خلافت هشام بن عبدالملک (حدود ۱۰۵ تا ۱۲۵ هجری قمری) برای جایگزین
کردن سیستمی که مبتنی بر سیستم حسابداری ساسانیان بوده است ابداع شده است.
خط نستعلیق
خط نستعلیق یکی از شیوههای نگارش خط در خوشنویسی اسلامی است. این خط در
ایران شکل گرفت و بیشتر هم در ایران رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با
این خط به هنرنمایی میپردازند. خط نستعلیق معرف روح و فرهنگ ایرانی است و
از آن در نوشتن متنهای ادبی و غیرمذهبی فارسی، اردو و به ندرت عربی
استفاده میشود.
خط نستعلیق نشانهای بارز از طبع و سلیقه زیبایی شناختی ایرانیان است و
بیشک زیباترین و ظریفترین خط در میان خطوط اسلامی است تا جایی که آن را
بهحق «عروس خطوط اسلامی» لقب دادهاند.
اگر چه میر علی تبریزی (درگذشت ۸۵۰ ه.ق) را واضع این خط معرفی کردهاند
اما به نظر میرسد که خط نستعلیق پیش از او نیز وجود داشته و میرعلی تبریزی
در سده نهم هجری برای اولین بار خط نستعلیق را را تحت قاعده و قوانین
خوشنویسی درآورده است و به حدی رسانده که بهصورت خطی مستقل و قابل رقابت
با خطوط ششگانه درآید.
در سده یازدهم هجری میر عماد مشهورترین خوشنویس ایرانی این شیوه از
خوشنویسی را به تکامل رساند و در اوج ظرافت و زیبایی قطعاتی ماندگار نوشت.
در روند تاریخی خط نستعلیق به دربار گورکانیان هند و کاتبان امپراتوری
عثمانی نیز راه یافت که به ویژه در هندوستان آثار ارزندهای از این خط پدید
آمد. پس از دورهای از رکود، خط نستعلیق در اوایل دوران قاجار جان تازهای
یافت و در اواخر این دوران تحت تاثیر صنعت نوظهور چاپ سنگی تحولی جدید را
تجربه کرد. هماکنون خط نستعلیق توسط اساتید قابلی با مهارت و هنرمندی تمام
نوشته میشود و بیش از پیش ارزش هنری یافته است.
نامگذاری
اغلب محققان بر این باورند که این خط از درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق
بهوجود آمد که «نسخ تعلیق» نامیده شد و بعدها به جهت کثرت استفاده به نام
«نستعلیق» شهرت یافت. در کشورهای عربی این خط را «الخط الفارسی» یا گاهی به
اشتباه «تعلیق» می نامند. خوشنویسان از دیرباز نستعلیق را بهسبب زیبایی و
ظرافت «عروس خطوط اسلامی» نامیدهاند.
ویژگیها
در ساختار دستوری زبان فارسی، که هند و اروپایی است، بر خلاف عربی که ریشه
سامی دارد، انتهای بسیاری از الفاظ و اسامی نیاز به یکی از حروف نهایی مدور
دارد. خط نستعلیق دارای ظرافتها و گردشهای لطیفی در حرکتها و شکل حروف
است تا حدی که روحیه و ذوق هنری ایرانیان را به بهترین نحو به نمایش
میگذارد. به نظر میرسد در شکلگیری نستعلیق خطوط مورد استفاده در ایران
پیش از اسلام نظیر خط پهلوی مورد توجه بودهاند.
در نستعلیق، زیبایی و تناسب، هماهنگی و استواری در حد کمال به هم
آمیختهاست. دوایر این خط بسیار زیاد است و عمده حرکات حروف و اجزاء آن بر
اساس منحنیها استوار است تا جایی که خطوط مستقیم و صاف بسیار نادر و
تقریباً هیج است. این شیوه از خوشنویسی، فاقد علایم زیر و زبر و پیش است،
هرچند در هنگام ضرورت میتوان از علائم کوچکی بهره برد. نستعلیق برای نگارش
حروف ویژه الفبای فارسی مانند «پ»، «چ»، «گ» و «ژ» تناسب کامل دارد و
بهخوبی سه نقطه این حروف در ترکیببندی آن جا میافتد.
آرتور پوپ هنرشناس و ایرانشناس مشهور معتقد است که نسخ خطی کامل و متعادل
است و تعلیق خطی تاثیرگذار و حاکم. با ترکیب ویژهگیهای این دو خط،
نستعلیق که بسیار نوازشگر، شیک، آرام و ملایم است، بهوجود آمدهاست. این
نوع خط که ایرانیها آن را ترویج دادهاند تصویری عالی از تمدن و
جهاندیدگی را به نمایش میگذارد.
کاربرد
بیشترین کاربرد نستعلیق در نگارش کتب عادی، ادبی و متنهای غیر مذهبی است.
از ابتدای پیدایش تا کنون به ندرت متنهای عربی نظیر قرآن احادیث یا ادعیه
با این خط نوشته شده و اغلب دیوان شعرا و کتابهای ادبی با این خط نگارش
یافته است. گویا روح نرم و سیال نستعلیق با لطافت ادبیات شیرین فارسی تاثیر
متقابلی برهم دارند. تنها سه نسخه شناخته شده قدیمی در سراسر جهان از قرآن
بهخط نستعلیق وجود دارد، هرچند ممکن است برخی از ادعیه و مناجات را به
نستعلیق پیدا کرد.
تاریخچه
خط نستعلیق دومین خط خاص ایرانیان میباشد که پس از خط تعلیق در در اواخر
سده هشتم و اوایل سده نهم هجری یعنی در عهد تیموری پا به عرصه وجود گذاشت.
ابداع خط نستعلیق را به میر علی تبریزی (درگذشت ۸۵۰ ه.ق) نسبت دادهاند.
در رسالههای قدیمی خوشنویسی داستانی نقل شده که میرعلی شبی در خواب پرواز
غازهای وحشی را دید و حرکات سیال نستعلیق را از حرکات نرم بدن این پرندگان
هنگام پرواز الهام گرفت. میرعلی تبریزی در اوایل قرن نهم هجری و همزمان با
تیمور گورکانی میزیستهاست. هر چند پیش از او نمونه هایی ابتدایی از
نستعلیق موجود است اما نقش میرعلی تبریزی در تدوین نستعلیق آنچنان مهم و
اساسی بود که استادان بعدی از وی به عنوان ابداع کننده نام بردهاند.
پس از وضع خط نستعلیق تقریباً بیشتر کتابهای فارسی با آن نگارش مییافت .
نستعلیق بهسرعت پلههای ترقی را طی کرد و محبوبیتی تمام یافت. در ۸۳۳ به
فرمان شاهزاده بایسنقر میرزا که خود خوشنویسی صاحبنام بود، شاهنامه
بایسنقری بهخط نستعلیق جعفر تبریزی کتابت شد که هم اکنون در کتابخانهٔ
سلطنتی سابق در موزه کاخ گلستان (ش ۴۷۵۲) موجود است. با این کار نستعلیق
بهعنوان خطی رسمی و در ردیف خطوط ششگانه مطرح شد.
در سدههای آغازین پیدایش خط نستعلیق، دو سبک متفاوت از آن در نقاط مختلف
ایران ظاهر شد؛ یکی شیوه جعفر تبریزی و اظهر تبریزی بود که بعدها سلطانعلی
مشهدی آن را کاملتر کرد و در ناحیه خراسان و اطراف آن متداول شد؛ دیگری
شیوه عبدالرحمن خوارزمی، خوشنویس دربار سلطان یعقوب آق قویونلو (ح: ۸۸۴-۸۹۴
ه. ق) است که در بخشهای غربی و جنوبی ایران رواج یافت و بعدها فرزندان
وی عبدالرحیم و عبدالکریم و پیروانشان، آن را رواج دادند
خطشناسان بر این باورند که از آغاز پیدایش خط نستعلیق به مدت یک قرن و
نیم، ستاره درخشان آسمان خوشنویسی نستعلیق، میرعلی هروی بود؛ اما در نیمه
دوم قرن ۱۰ ق.، هنرمندی دیگر نستعلیق را به اوج تکامل و زیبایی رساند.
«عماد الحسنی قزوینی» (۹۶۱-۱۰۲۴ ق.) معروف به «میر عماد» خوشنویسی توانمند
بود که آثار گذشتگان، حتی میرعلی هروی، را تحتالشعاع قدرت و صلابت قلم خود
قرار داد میر عماد در قرن یازدهم و در دوره صفویه زندگی میکرد و با
ابتکار و خلاقیت خود و مهارت بالایی که در نستعلیق بدست آورد دارای سبک و
مکتبی شد که هنرمندان خوشنویس سالیان بسیار پس از او از شیوه وی پیروی
کردند. این پیروی تاکنون و نزدیک به ۴۰۰ سال است که همچنان کم و بیش ادامه
دارد.
پس از میرعماد نستعلیق کم کم جایگاه رفیع خود را در خوشنویسی جهان باز کرد.
بسیاری از هنرمندان ایران و منطقه هرات را در پی تحولات سیاسی رخ داده پس
از پایان حکومت تیموری، در سال ۱۵۰۶ دیار خود را ترک کردند و به هند رفتند.
همچنین پس از قتل میرعماد به فرمان شاه عباس نیز بسیاری از خوشنویسان از
دربار صفوی به دربار گورکانیان هند یا عثمانی رفتند و خط نستعلیق را در آن
سرزمینها رواج دادند و از آنجا در بسیاری از کشورهای اسلامی راه پیدا کرد.
بهویژه در شبهقاره هند نستعلیق به خط مورد علاقه گورکانیان هند تبدیل شد
و آثار درخور توجهی در آن سرزمین به خط نستعلیق خلق شد.
در ایران پس از رکودی نسبی، که بر اثر افول دولت صفوی روی داد، در اوایل
دوره قاجار دوباره نستعلیق با قدرت و زیبایی تمام اجرا شد و آثاری ماندگار
در این عرصه بهوجود آمد و هنرمندان بزرگی ظهور کردند.
سپس در قرن سیزدهم سبک و شیوه جدیدی در نستعلیق بوجود آمد. این کار
بهوسیله هنرمندی به نام «محمدرضا کلهر» صورت گرفت. در زمان کلهر صنعت چاپ
به روش چاپ سنگی به ایران آورده شد. ظریف بودن حروف مانعی برای چاپ سنگی
نستعلیق بود و همین امر سبب گردید که کلهر با تغییراتی در سبک و روش میر
عماد شیوه تازهای را برای نستعلیق بوجود آورد که مناسب برای صنعت چاپ
باشد.
در اواخر دوره صفوی با شکستن حروف و تندنویسی خط نستعلیق شیوهای معروف به
شکسته در ایران رایج شد که خود خطی مستقل است و سومین خط ایرانی بهحساب
میآید و خوشنویسان در این عرصه نیز آثاری بدیع پدید آوردهاند.
امروزه هرچند با توسعه صنعت چاپ کاربرد کتابت نستعلیق محدود شده اما بسیاری
از خوشنویسان ایرانی در نهایت قدرت به خلق آثار هنری قابل توجهی در این
شیوه پرداختهاند. صدها و بلکه هزاران نمایشگاه خوشنویسی طی سالهای گذشته
در داخل ایران یا کشورهای دیگر برگزار شده و کتابها و آلبومهای ارزشمندی
در این باب چاپ شده است. میتوان گفت هرگز در طول تاریخ اینچنین قطعات
مختلف هنری بهویژه در ابعاد بزرگ و قلم جلی نگاشته نمیشده است. در
دهههای اخیر هنرمندانی خط نستعلیق را با روشهای نقاشی ترکیب کردهاند و
نوعی زمینه هنری بنام نقاشیخط بوجود آوردهاند.
خط شکستهنستعلیق
خط شکسته نستعلیق از جدیدترین خطوط خوشنویسی اسلامی و سومین گونه از
خوشنویسی ایرانی است که در اوایل سده یازدهم هجری قمری ابداع شد. چون بیشتر
شکلهای آن از شکستن و رها کردن خط نستعلیق گرفته شده بود به نام شکستهٔ
نستعلیق شهرت یافت. این خط را میتوان ایرانیترین خط از میان خطوط مختلف
خوشنویسی اسلامی دانست.
خط شکسته نستعلیق از طرفی حاوی جزئیاتی از خط تعلیق است که در تندنویسی به
کار کاتب میآید. در واقع خط شکسته پلی است میان روانی و تند نویسی تعلیق و
ظرافت و زیبایی نستعلیق.
پیدایش و سیر تحول
در اواسط قرن هشتم هجری خوشنویسی ایرانی قدم در یکی از عالیترین دورههای
خود گذاشت و سه قلم از خطوط ایرانی-اسلامی یعنی «تعلیق»، «نستعلیق» و
«شکسته نستعلیق» بر جریدهٔ ایام جلوهگر شدند. خطوطی که اگر چه الفبای آن
برگرفته از الفبای عربی است، اما آثار آن را باید از ابداعات خاص ایرانیان
دانست.
قرن هشتم و نهم هجری در هرات از بهترین دورههای رشد خوشنویسی به
شمار میآید و این هنر بزرگ پارسی در تمام مجامع و موسسات علمی مورد توجه
بوده، شاهان و شاهزادگان به آن نظر ویژهای داشتهاند تا آنجه که خط نویسان
و خط شناسان بسیاری را در دربار خویش جلب کرده و آنان را ترغیب و تشویق
شایسته مینمودند. چنانچه در احوال بعضی از هنرمندان آمده حتی جایزههای
بسیار بزرگ و با ارزش را برای هنرمندان منظور میکردند و از علاقه مندی
آنان بدین هنر این بس که تعدادی از شاهان و بزرگان خود از خوشنویسان صاحب
نام بودهاند. آثار بجا مانده از آنان خود دلیل و مدرک بارزی بر این مدعا
است. در چنین بستری حط شکسته نستعلیق پا به عرصه وجود گذاشت.
عدهای «مرتضی قلی خان شاملو» حاکم هرات و برخی دیگر «محمد شفیع هروی»
معروف به «شفیعا» را ابداع کنندهٔ این خط دانستهاند. مرحوم عبدالمحمد خان
ایرانی مولف کتاب «پیدایش خط و خطاطان» عقیده دارد که که شکسته نستعلیق در
زمان صفویه به وجود آمد و «مرتضی قلی خان شاملو» آن را از نستعلیق رویاند.
همچنین اذهان میدارد که میرزا شفیعا هراتی (یا همان محمد شفیع هروی) از
خوشنویسان این قلم که منشی مرتضی قلی خان بودهاست آن را تکمیل نمودهاست.
در نیمهٔ دوم سده دوازدهم «درویش عبدالمجید طالقانی» شکستهٔ نستعلیق را به
اوج تکامل رسانید. او اهل طالقان قزوین بود، درجوانی به اصفهان رفت و بسیار
زود در سن ۳۵ سالگی چشم از جهان بست.
شیوه شکسته نویسی از زمانی که در نیمه دوم قرن ۱۲ درویش عبدالمجید طالقانی
این خط را به کمال رساند و آن را قانونمند نمود، و تا به امروز همان مکتب و
شیوه قابلیت خود را حفظ کردهاست.
بعد از درویش عبدالمجید طالقانی از شکسته نویسان مهم دوره قاجار میتوان از
میرزا حسن اصفهانی , محمد رضا اصفهانی , میرزا کوچک اصفهانی , محمد علی
شیرازی و نهایتاً سید علی اکبر گلستانه را نام برد که پل ارتباطی بود بین
نسل گذشته با دوران معاصر. میرزا غلام رضا شکسته را بسیار نزدیک به درویش
مینوشت و از سید گلستانه آثار درخور توجهی در خط شکسته نستعلیق باقی
ماندهاست.
در سال ۱۳۱۹ پس از وفات سید گلستانه، رکود طولانی و عظیمی در پیشرفت این خط
رخ داد و این رکود تا سال ۱۳۵۰ شمسی ادامه یافت و تا آن سال اغلب
خوشنویسان با یک دیدگاه سلیقهای و غیر اصولی به این خط میپرداختند. در
سال ۱۳۵۰ دوباره حرکت عظیمی در این امر انجام گرفت و خوشنویسان با تهیه
عکسها و فتوکپیهایی که در دسترس بود، این خط زیبا را به جریان انداختند.
اساتید یدالله کابلی خوانساری، محمدحسین عطارچیان و رضا مشعشعی در این میان
نقش مهمی را ایفا کردند. در سالهای اخیر اسرافیل شیرچی در این عرصه
خوشدرخشیدهاست.
یدالله کابلی خوانساری بیش از یک دهه از سال ۱۳۵۰، به تنهایی به آموزش خط شکستهنستعلیق در انجمن خوشنویسان ایران پرداختهاست.
ویژگیها
خط شکسته در بدو پیدایش به طور کلی به دلیل سرعت در نوشتن پدیدار گشت و با
رها شدن قوسها و سایش دندانهها و اتصالات حروف و کلمات در خط نستعلیق
بوجود آمد.این رهایی و روان شدن تا جایی رسید که پیوستگیهای بی شماری را
به دنبال داشت که همین امر موجب دشوار شدن خواندن آن شد.
ترکیب بندی و طراحی صفحه در خط شکسته از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که
خط شکسته به دلیل پیچشهای بسیار در کلمه وسط، کلیات ترکیب آن نیز از فرم
خاصی تبعیت میکند. قدما در ترکیب بندی از اقلام ریز و غالباً از یک قلم
استفاده میکردند ولی شکسته نویسان امروزی ترکیبی از اقلام مختلف از غبار
تا جلی و شش دانگ را در یک صفحه ترکیب میکنند. در این شیوه هر قطعهای فرم
و فضاو ترکیبی خاص خود را پیدا میکند و شاید عمدهترین تحولی که در خط
امروز و در صفحه آرایی خط شکسته پدید آمده، همین تنوع و تازگی است.
اساتید
از خوشنویسان و کاتبانی که در شکل گیری این خط نقش موثر داشتهاند این افراد را میتوان نام برد:
* مرتضی قلی خان شاملو» حاکم هرات
* محمد شفیع هروی» معروف به «شفیعا»
از اساتید صاحبنام خط شکسته در دوران شکوفایی این خط باید از این اساتید نام برد:
* درویش عبد المجید طالقانی
* میرزا حسن اصفهانی
* محمد رضا اصفهانی
* میرزا غلام رضا اصفهانی
* میرزا کوچک اصفهانی
* محمد علی شیرازی
* سید علی اکبر گلستانه
* میرزا حسن کرمانی
* محمد محسن قمی
* محمد ابراهیم قمی
* محمدافضل گنابادی
* محمدعلی وفا اصفهانی
* زین العابدین کرمانی
برخی از شکستهنویسان دوران معاصر که در این رشته صاحبنامترند:
* یدالله کابلی خوانساری
* محمدحسین عطارچیان
* رضا مشعشعی
* اسرافیل شیرچی
* مجتبی ملکزاده
* علیرضا کدخدائی
مطالب مشابه :
نسبت طلایی در خوشنویسی
دنیای خوشنویسی وبلاگ blog نسبت های طلایی. یکی از نسبت های بین اعداد که سابقه آشنایی بشر با
آموزش مجازی خوشنویسی; نحوه نوشتن اعداد فارسی
هنر قرآني - آموزش مجازی خوشنویسی; نحوه نوشتن اعداد فارسی - به نخستين بانك فايل هاي هنري قرآني
خط نستعلیق و نسبت طلایی
در میان اعداد برخی از نقاشی از دانشگاه هنرهای زیبای تهران و دارای سطح استادی در خوشنویسی
نسبت های طلایی و نسبت طلایی در خوشنویسی
آموزش آنلاین هنر خوشنویسی - نسبت های طلایی و نسبت طلایی در خوشنویسی, <-BlogAbout->, خط من احمد است
نسبت طلایی و خوشنویسی
مباحث متنوع رياضي و . . . - نسبت طلایی و خوشنویسی - ياد داشت هاي روزانه علیرضا حافظی نسب "Ali reza
نمونه سوال هنر دوره راهنمایی سال اول - دوم - سوم
11-ابداع خوشنویسی را به چه کسی نسب داده
آیا می دانید؟
حروف انگلیسی a,b,c,d در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 99 دیده نمی شود؟ خوشنویسی
انواع خطوط اسلامی
خط بنّایی یا مَعْقِلی یکی از انواع خوشنویسی اسلامی کاتبان این خط برای اعداد و کلمات
برچسب :
خوشنویسی اعداد