مُدزدگي علمي و دكان‌هاي دونبش

 

نميدانم، شايد در كمتر جاي جهان به اندازه ايران و يا شايد كشورهاي نفتي، مدزدگي وجود داشته باشد. پول مفت نفت و دسترسي به رانت آن نيز به اين فرهنگ كمك كرده است. منِ ايراني، دوست دارم هميشه جديدترين دست‌آوردهاي فناورانه و علمي را داشته باشم بدون توجه به اينكه بدردم ميخورد يا نه.

اخيرا از يك كشور صنعتي برگشتم و فرداي آن روز براي كاري به مركز كامپيوتر پايتخت رفتم. در آن كشور صنعتي، هنوز گوشي جديد كارخانه "اَپل" بنام "آيفون 4" وارد نشده بود، نمونه‌هائي را آورده بودند براي تبليغ و بازاريابي، در كشوري درحال توسعه ولي توسعه يافته‌تر از ما (كه در سر راه توقفي چند روزه داشتم)، هنوز اغلب نام آنرا هم نشنيده بودند، اما در حالي كه اَپِلِ امريكائي براي ايران تحريم است، در مركز پايتخت ديدم كه به هر تعدادي كه بخواهي يافت مي‌شود!!

 آيفون جديد چه ويژگي‌ها و امتيازات جديدي دارد؟ آيا شبكه‌هاي ايران امكان استفاده از اين ويژگي‌ها را ميدهد؟ ويا بقول معروف اصلا بدرد ما مي‌خورد؟  مهم نيست، مهم اينست كه من پُزش را بدهم.

طبيعتا وقتي چنين فرهنگي وجود دارد، دكان‌هاي دونبشي هم باز مي‌شود. عده‌اي دائم جستجو مي‌كنند كه جديدترين دست‌آوردهاي علمي و فني چيست؟ و آنها را كشف و عرضه مي‌كنند.

اما همين مدزدگي در مورد مكاتب اقتصادي و سياسي و خصوصا مديريتي نيز وجود دارد و اگر در آنجا هزينه‌اش از جيب همان فردي است كه ميخواهد پُزش را بدهد، در اينجا هزينه‌اش عمدتا از جيب شركت‌ها و موسسات دولتي و نيمه‌دولتي يا بقول بعضي‌ها خصولتي است.

دوست داريم كه پيشرفته‌ترين سيستم‌هاي و مكاتب و دست‌آوردهاي علم مديريت را در شركت‌ها و موسساتمان بكاربگيريم، درحالي‌كه در ابتدائي‌‌ترين امور گير كرده‌ايم!

دقيقا به همين دليل، اين كار علمي نيست بلكه تنها مُدزدگي علمي است، چرا كه هيچ توجهي به روش‌شناسي و نيز به شرايط ساختاري و نهادي ندارد. مثلا اگر براي شركت‌هاي خصوصي، داراي ثبات و صلاحيت مديريتي، در فضاي كسب و كار رقابتي داخلي و بين‌المللي، با نظام‌هاي صحيح گزينشي و انگيزشي و داراي اهداف روشن و ماموريت و روش‌هاي كاري ‌مشخص، نظريه‌ها يا روش‌هائي وضع مي‌شود كه چگونه بتوانند در محيط پرتلاطم و رقابتي بين‌المللي ويا با پيش‌بيني تحولات آينده، كارآمدي و سرآمدي خود را همچنان حفظ كنند، ما همان نظريه‌ها و روش‌ها را به سطحي‌ترين شكلي اقتباس مي‌كنيم و بدون داشتن هيچيك از شرايط اوليه مذكور، سازمان ‌خود را درگير آن مي‌كنيم و سازماني كه با ده‌ها مشكل اوليه و ابتدائي دست و پنجه نرم مي‌كند، دائما در چاله‌هاي تغييرات جديد فروميغلتد و طبعا كارائي و بهره‌وري‌اش دائما كمتر و كمتر مي‌شود. خصوصا كه عمر مديريت‌ها هرگز كفاف به پايان رساندن فرايند تغيير جديد را نمي‌كند و بحمدالله مكاتب نظريه‌ها و مكانيزم‌هاي جديد هم در دنيا فراوان توليد و در ايران به سرعت ترجمه مي‌شود و بازهم مديري ديگر و  مكتب و مكانيزمي جديدتر.

چندسال پيش، با شركت سرمايه‌گذاري (يا هولدينگ) نفت و گاز تامين همكاري داشتم. هولدينگ نفت و گاز يكي از هفت هولدينگ شركت سرمايه‌گذاري سازمان تامين اجتماعي موسوم به "شستا" بود كه اتفاقا جديدالتاسيس هم بود. هريك از هلدينگ‌ها و از جمله هلدينگ نفت و گاز چندين شركت زير مجموعه داشتند كه حداقل در هلدينگ نفت و گاز،  اغلبِ قريب به اتفاق آنها دچار مشكلات حاد و بعضا ورشكسته يا در آستانه ورشكستگي بودند و ما دائما مشغول حل مشكل و در تلاش خارج كردن اين شركت‌ها از بحران بوديم. در چنين شرايطي مديرعامل وقت شستا ابلاغ كرد كه همه هلدينگ‌ها و نيز شركت‌هاي زير مجموعه آنها (شايد متجاوز از دويست شركت) بايد برنامه استراتژيك خود را تدوين كنند و نيز بايد نظام ارزشيابي مديريت اروپائي موسوم به EFQM در همه شركت‌ها پياده شود. هرچه تلاش كرديم كه حداقل هلدينگ جديدالتاسيس نفت و گاز كه هنوز نميداند از كدام در وارد شود، را از اين برنامه مستثني كنيم، موافقت نشد. اگر كسي همين حرفها كه مذكور افتاد را مي‌زد، متهم به مقاومت در مقابل تغيير مي‌شد. در همه‌جا قراردادهاي تدوين برنامه استراتژيك و اجراي EFQM بسته شد صدها ميليون تومان در سطح شستا هزينه شد البته اينها تنها هزينه‌هاي مستقيم بود. عدم‌النفع‌هاي اتلاف وقت مديران و كاركنان كه اغلب با اكراه مجبور به وقت گذاشتن براي اين كارهاي بودند و اگر قبلا گره‌هاي بيشتري را مي‌گشودند اينك وقت گره‌گشائي‌شان كمتر شده بود، قابل محاسبه نيست.

هنوز گزارشات استراتژيك! آماده نشده بود و همه با فرم‌هاي EFQM  كلنجار مي‌رفتند كه مديرعامل عوض شد و مدير عامل جديد عملگرا بود و اعتنائي به اين بازي‌ها نداشت و همه از خدا خواسته آن كارها را متوقف كردند!  چند روز پيش رئيس هيئت مديره وقت هلدينگ نفت و گاز، برايم نقل مي‌كرد كه با فاصله زماني نسبتا اندكي با جانشين خود جلسه‌اي داشته است و به او گفته است كه در اين هلدينگ، مطالعات استراتژيك انجام داده‌ايم و توصيه كرده است كه گزارشات آنرا بخواند، مدير جديد در حضور ايشان همه را صدا مي‌كند همه بسيج مي‌شوند هرچه جستجو مي‌كنند حتي نسخه‌اي از آنرا نمي‌يابند! عجب سند مهمي!

وقتي چنين ذائقه‌ها و چنين تقاضائي وجود دارد. طبعا عرضه هم وجود خواهد داشت.  اخيرا علاوه بر برنامه استراتژيك و EFQM و اينها، آينده‌پژوهي هم مد شده است. در شرايطي كه بعضا فردا هم قابل پيش‌نيست البته شايد آينده‌پژوهي واقعا لازم باشد؟ البته نميدانم آن آينده‌اي كه در آينده پژوهي از آن صحبت مي‌كنند، همين فرداي تقويمي است يا چيز ديگري است؟!

البته اين ُمدزدگي علمي براي فرافكني هم خوبست. وقتي مديري به مديريتي منصوب مي‌شود كه هيچ تجربه و سابقه‌اي در زمينه آن ندارد، يا بايد بپذيرد كه آموزش گيرنده باشد و يا اگر نخواهد كه چنين كند و يا اين را انفعال بداند، مي‌تواند بلافاصله اين پرسش را مطرح كند كه آيا فلان مكتب يا سيستم نوين، در اينجا پياده شده است يا نه؟ در اينصورت ديگران منفعل و او فعال خواهد شد و در حاشيه عده‌اي هم منتفع(مانند داستان چاه ميرزا آقاسي). به هرحال اين هم يك شيوه مديريت است!! و همه آنچه گفته شد مقاومت در مقابل نوآوري و تغيير. اما اگر قرار باشد همه چيز روي حساب و كتاب‌هاي دقيق علمي باشد، بسياري از پارادوكس‌ها را چگونه بايد جواب داد؟ نميدانم؟

 

 


مطالب مشابه :


شغل پزشکی

براي كسب اطلاعات بيشتر مي توان به دانشكده هاي پزشكي-سازمان نزام نظام سلامت كه يك پزش




نظام استنادی علوم کشورهای اسلامی

دانش کتابداری و اطلاع رسانی - نظام استنادی علوم کشورهای اسلامی -




معرفی رشته دندان پزشکی

نظام آموزشی مطابق آیین‌نامه مصوب شورای عالی برنامه‌ریزی است و سازمان نظام




پزشکی

براي كسب اطلاعات بيشتر مي توان به دانشكده هاي پزشكي-سازمان نزام نظام سلامت كه يك پزش




پرسش و پاسخ حقوقی رایگان مشاوره حقوقی پاسخ به سوالات حقوقی و قضایی کاربران

سلام و عرض پزش از تاخیر در شناسنامه بتونم یک سال از سازمان نظام وظیفه ی




ایران و ترکیه ؛ دو تجربه متفاوت توریستی!

پرتال سازمان میراث فرهنگی که در چارچوب سیاست های نظام حکومتی و پُزش مال




صهیونیسم و جنبش روشنگری یهود

به سخ تی بیمار شد، پزش کان یهودی از سازمان نارودنای سازمان نظام مهندسی




نمونه نامه های همکاران و علاقمندان تحصیل در آلمان به اینجانب

آیا براي اخذ پذیرش از استاد مربوطه و گرفتن اجازه کار از سازمان نظام پزش ک نیستم نظام




مُدزدگي علمي و دكان‌هاي دونبش

سازمان اوپك مقالات كه من پُزش را داخلي و بين‌المللي، با نظام‌هاي صحيح گزينشي و




ايران و تركيه ؛ دو تجربه متفاوت توريستي!

كه در چارچوب سياست هاي نظام و پُزش مال البته روي سخن با رئيس جديد سازمان گردشگري




برچسب :