گزارش برنامه یخچال سبلان
سرپرست : حسین ساعدی
مربی : شهنام جباری
گزارش برنامه :
قرار بود ساعت 8:30 شب اتوبوسمان از ترمینال غرب (آزادی) حرکت کند. مثل اینکه موتورش یه ایراد اساسی پیدا کرده بود. مسئول تعاونی این در و اون در زده بود تا مسافرهای اتوبوس خراب شده رو تو ماشینهای دیگه جا بدهد. بالاخره سوار یه اتوبوس اسکانیا سفید به مقصد مشکین شهر شدیم. حدوداً 8:45 بود که راه افتادیم. بعد از تلاشهای فراوان برای خوابیدن در اتوبوس، 9:30 صبح رسیدیم به مشکین شهر. هنوز داشتیم حرکات کششی بعد از سیزده ساعت اتوبوس نشینی رو انجام میدادیم که مسئول یکی از تعاونی های ترمینال مشکین شهر آقای تقی زاده -که جا دارد همین جا از ایشان خیلی تشکر کنم- با راننده یه لندروور (آقای جامی) تماس گرفت و ما هم تو این فاصله به یه قهوه خونه رفتیم تا طبق قرار قبلی برای صبحانه سرشیر و عسل بخوریم. آقای تقی زاده زحمت کشید و برامون نون محلی (فتیر) گرفت، که با سرشیر و عسل خوردیم.
پس از جابه جایی وسایل و بستن کوله ها به سمت آبگرم شابیل حرکت کردیم 10:50. بعد از گذشتن از جاده شابیل که از کنار دره زیبای "شیروان دره سی" میگذرد به آبگرم شابیل رسیدیم و به سمت سمت پناهگاه شرقی ادامه مسیر دادیم. حدود نیم ساعت مانده به پناهگاه کنار یه تابلو پیاده شدیم. ساعت 12:00 بود. یه سری از ابزارها اضافه بود، مجبور شدیم یه مقدار از وسایل (2حلقه طناب، چند تا اسلینگ و یک جفت تبر یخ) رو یه مقدار بالاتر از جاده زیر یه سنگ پنهان کنیم. حدود ساعت 13:00 بود که حرکت کردیم. کوله هامون خیلی سنگین شده بود و ما آمادگی لازم برای این کوله کشی رو نداشتیم. خیلی آروم حرکت می کردیم. حدود یک ساعت بالاتر حرکتمون رو یه یال که شیبش کمی تندتر بود و بسترش تخته سنگهای بزرگ لق بود شروع کردیم.
هوا ابری بود و سنگینی کوله ها به اندازه کافی گرممان می کرد. بعضی جاها باید از روی لکه های برف حرکت می کردیم، به همین خاطر مجبور شدیم کفشهامون رو عوض کنیم. ساعت حدوداً 17:30 بود که به محل مورد نظر کمپ رسیدیم. قبل از تاریکی هوا چادر ها رو زدیم. به غیر از مربی حال ما به خاطر خستگی و ارتفاع زیاد خوب نبود و شب بعد از خوردن کمی غذا ساعت حدوداً 9 خوابیدیم.
صبح ساعت 7:20 از خواب بیدار شدیم. شواهد نشون می داد که تو طول شب بارش برف داشتیم. خوردن صبحانه، آماده کردن ابزارها و پوشیدن کفش و گتر و کرامپون یک ساعتی طول کشید. پنج دقیقه بالاتر روی یه شیب یخی 40 تا 60 درجه نحوه گام برداری با کرامپون واستفاده از تبر یخ توسط آقای جباری گفته شد و ما شروع به تمرین کردیم. تکنیک های مختلف صعود که تمرین شد: قطری، دست دست- پا پا پا، تیغه روی تیغه- پا پا و حرکت تراورس روی یخ.
dir="rtl"> برای صعود روی یه شیب تندتر حدوداً ساعت 11 به سمت یک پیشانی یخی که 20 دقیقه بالاتر قرار داشت حرکت کردیم. شیبش بین 60 تا 80 درجه بود ودر قسمت بالاش ریزش سنگ داشت که برای استفاده نیاز به پاک سازی داشت. همگی با هم بالا رفتیم و با تشخیص مربی قسمتی از مسیر انتخاب شد و با استفاده از یک کارگاه طبیعی لبه مسیر رو از سنگها پاک کردیم. هوا ابری بود و خوشبختانه بارش نداشتیم، ابرهایی که با سرعت جابه جا می شدن. بعد از آماده شدن مسیر روی مسیر فرود رفتیم. بعد نوبت به صعود روی یخ به صورت نفر دوم رسید. تکنیکهای مختلف صعود رو اجرا کردیم. یخ کهنه و با کیفیت یخچال به سختی در مقابل ضربات ناشیانه ی تبر یخ ما مقاومت می کرد. صعود ها که تمام شد آقای جباری کارگاه های طبیعی رو جمع کرد و از مسیر دیگه ای پایین آمد. ساعت 5 بعد از ظهر بود که به سمت چادرها راه افتادیم.سعید پورحیدری روی مسیر پیشانی یخی
بعد از مرتب کردن چادر و خوردن شام آقای جباری در مورد بهمن، عبور از مسیرهای بهمنی، استفاده از نخ بهمن، مزایا و معایب یالها در صعودهای زمستانی و دلایل ایجاد نقاب صحبت کردند. البته سوال و جوابهایی در مورد نحوه استفاده از تبر یخ به عنوان میانی و صعودهای سرطناب و بستن پیچ یخ رد و بدل شد. ساعت 11 شب خوابیدیم. صبح ساعت 7 بیدار شدیم و بعد از خوردن صبحانه و آماده شدن به سمت محل کلاس -که این بار یک شیب حدوداً 70 درجه ای در یک دهلیز سمت شرق یخچال بود- حرکت کردیم. چون جنس یخ این دهلیز به علت بارش باران خوب نبود آقای جباری به عنوان نفر اول مجبور شد یک مسیر مایل رو سر طناب صعود کند. مربی بعد از صعود و کارگاه زدن، مسیر 20 متری رو روی کارگاه قرقره پایین اومد.
مربی روی مسیر دهلیز یخی
نوبت ما بود که سرطناب صعود کنیم. نفری یه مرتبه صعود کردیم و چند تا پیچ یخ بستیم و روی کارگاهی که مربی زده بود قرقره پایین اومدیم. بستن پیچ یخ و کارگاه پیچ یخ رو هم روی مسیر تجربه کردیم. در آخر کلاس هم یومار زدن روی یخ و فرود آمدن نفر آخر روی پیچ یخ و باز کردن آن با طنابچه ی پروسیک آموزش داده شد.
دهلیز یخی
ساعت 14 کلاس تمام شد و به سمت چادرها حرکت کردیم. مرتب کردن وسایل و جمع کردن چادرها یک ساعت بیشتر طول کشید. ساعت 5 بعد از ظهر رسیدیم همان جایی که کنار جاده ی پناهگاه پیاده شده بودیم. چند تا لندروور یه تیم بزرگ از کوهنوردهای زنجان رو به پناهگاه می بردن که ما تو برگشت ساعت 17:40 با یکی از اونا به سمت شابیل راه افتادیم. با آقای جامی هم تماس گرفتیم و ما رو تو شابیل سوار کرد و به سمت لاهرود حرکت کردیم. ساعت 19 رسیدیم لاهرود و با هماهنگی که با آقای تقی زاده کرده بودیم تقریباً 40 دقیقه ای زمان داشتیم تا شامی بخوریم وبه اتوبوس تهران برسیم. ساعت 19:45 کنار جاده ای بودیم که اتوبوس های مشکین شهر به تهران از آنجا می گذشتند. بالاخره ساعت 8 شب سوار اتوبوس تهران شدیم. صبح ساعت 7 صبح من و آقای جباری کرج پیاده شدیم و دو همنورد دیگرمان یک ساعت بعد در ترمینال غرب تهران پیاده شدند.
مطالب مشابه :
گزارش برنامه یخچال سبلان
گزارش برنامه های از ترمینال غرب (آزادی) حرکت بودیم که اتوبوس های مشکین شهر
گزارش صعود ( قلل سهند و جام )
21:00 شروع برنامه: ترمینال غرب اتوبوس حرکت راهی ترمینال غرب میشویم، نیما
سفرنامه یونان(بخش اول) ویزا، گذر از ترکیه به سمت تسالونیکی
بازی های برنامه حرکت قطارها و اتوبوس ها به رو به ترمینال رسوندم اتوبوس هم
صعود کوهنوردان خانه کوهنوردان تربت حیدریه به قله علم کوه (حصار چال) از وبلاگ تربت کوه
را به ترمینال غرب رساندیم و از انجا با سوار شدن بر اتوبوس حرکت خود را برنامه ما
مطالعات طراحی پایانه (بدون تصویر و جدول) ۲۰۹ص
تفکیک حرکت مسافر و حرکت اتوبوس ۳-۲-۶- ترمینال اتوبوس در و عملکردی ترمینال های
سفر به اذربایجان
با اتوبوس های های مسافری ترمینال غرب در کشور حرکت و از گمرکهای
برچسب :
برنامه حرکت اتوبوس های ترمینال غرب