نامهای دریای خزر
نامهای دریای خزر
به دلایل مختلف تا به اکنون نامهای متفاوتی در زبانهای مختلف بهروی این دریا گذاشته شدهاست. در زمان قدیم، دریا را به نام اقوامی كه در ساحل آن زندگی میكردند، نام میگذاشتند؛ مثلاً طبرستانیها، گرگانیها یا هیركانیها در قدیم در كنار این دریا بودهاند. به همین دلیل، اسم این دریا به نامهایی مانند هیركانیها، طبرستان یا دریای پتوران شناخته میشده است. همچنین دریای گیلان، دیلم، آلبانیها در قفقاز و دریای كاسپی نیز به این نامها نامیده شدهاند.
دریای کاسپی
دریای کاسپین یا کاسپی:نام ایرانی "كاسپی" نیز در دانش جغرافیای جهانی به عنوان نام اصلی دریای شمال ایران شناخته شده است.[۴] کاسپین خود از نام قوم آریایی کاسپی (یا کاسّی) [۵] گرفته شدهاست که ابتدا در کرانههای غربی تا جنوب غربی آن ساکن بودهاند و به تدریج تا کرانههای جنوبی آمدند. پژوهش های جدیدی که دربارهی ژنتیک مردمان ساکن جنوب این دریا شده، گواهی بر این ادعاست که مازندرانی ها و گیلانی ها (که جوامع مردمشناسی در جهان ایشان را به نام کاسپین میشناسند) از نوادگان مردمی هستند که از غرب این دریا آمده اند [۶]. کاسها که به نوعی مادر-قوم مردمان جنوبی و غربی این دریا محسوب میشوند، خود به دو دستهی کاسسیها و کاسپیها تقسیم میشدند. «سی» در زبان گیلکی به معنی صخره (مثال: در سیپورد و سیبون و...) و «پی» به معنی جلگه است و به این صورت کاسهای ساکن جلگه کاسپیها نام گرفتهاند.[۷] وجود شهری به نام دروازهی کاسپین (یا دربند) در باب ورودی مملکت باستانی تبرستان (که هم اکنون در استان تهران قرار دارد) گواهی دیگر بر این ادعاست. نامهای کاشان و قزوین نیز مؤید این موضوع اند.[۸] در زبان گیلکی، واژههای پایانیافته با حرف /i/ با آوای /en/ جمع بسته میشوند و از این جهت، کاسهای ساکن در جلگه در زبان گیلکی به صورت کاسپیئن (käspien)تبدیل میشود.[۹] در واقع، واژهی کاسپین، برخلاف تصوراتی که آن را نامی انگلیسی یا صورت یونانی شدهی «کشوین» میدانند، نامی گیلکی میباشد.[۱۰]
برتولت ـ یكی از بزرگترین خاورشناسان جهان ـ در نوشتههایش، "كاسپ" را جمع "كاس" خوانده و نوشته است، اسم این قوم "كاس" بوده است. در گیلان هنوز هم این نام مانند "كاس آقا" و "كاس خانوم" برای افراد سفیدرو وجود دارد. این اصطلاح هنوز در گیلكی وجود دارد. همچنین در متون جغرافیایی جهان در نوشتههای استرابو، هرودت و دیگران، نام هیركانیها و كاسپی وجود دارد. در بررسیها و مطالعات انجامشده، به این نتیجه رسیدم كه نام "هیركانیها" را مردمی كه در شرق این دریا زندگی میكردند، بیشتر بهكار میبردند و مردمی كه در غرب این دریا زندگی میكردند، نام "كاسپی" را بیشتر استفاده میكردند. به همین دلیل، در متون دوره اشكانی ـ از جمله نوشته استرابو ـ هر دو نام "هیركانیها" و "كاسپی" دیده میشود و در عین حال، نقشههای جغرافیایی این را نشان میدهند.
به اعتقاد عنايتالله رضا نام "كاسپی" یا دیگر نامهای قدیمی دریای شمال ایران به دریای خزر یا دریای مازندران توسط برخی مترجمان به اشتباه به فارسی ترجمه شده است. او می گوید: "در ترجمه فارسی تعدادی از كتابها و نوشتهها، در برخی كتابها وقتی به نام مازندران برخورد میكنیم، با مراجعه به منبع اصلی متوجه میشویم، مترجم نام مازندران یا خزر را بهجای نام كاسپی، طبرستان یا هیركانی آورده است. درحالی كه در هزاره دوم پیش از میلاد اصلاً خزرها وجود خارجی نداشتند. وقتی قومی وجود خارجی ندارد، به چه دلیلی كاسپی، خزر نوشته میشود؟ این كار سبب گمراهی خواننده میشود." به اعتقاد او "كاسپین"، اصطلاحی است كه فرانسویها و انگلیسیها برای دریای شمال ایران بهكار میبرند و ایرانیان نیز به غلط آن را "كاسپین" مینامند. "كاسپین" چون با پسوند توسط انگلیسیها و فرانسویها گفته میشود، "كاسپین" بیان میشود، درحالی كه اگر بخواهیم با پسوند فارسی "كاس" را تلفظ كنیم، به دلیل گرفتن "یای نسبت" باید "كاسپی" بگوییم، همانگونه كه بقیه كشورها این دریا را با پسوند خود بیان میكنند. به گفته او، نام دریای "كاسپی" در زبان یونانی Kaspia Thalassa، لاتینی Mare Caspitum و انگلیسی Caspian Sea است. او با بررسیهایی كه انجام داده، به این نتیجه رسیده است كه بهطور كلی دو نام "هیركانیها" و "كاسپی" را باید اساس بگیرد. رضا وسیع نبودن گستره اقوام شرقی ایران برای نگهداشتن نام "هیركانیها" و تبدیل این نام در عربی به "جرجانیه" را از دلایل متروك شدن نام "هیركانی" در متون جغرافیایی غربی می داند و معتقد است به همین دلیل، نام "هیركانی" جای خود را به نام اصلی دریای شمال ایران، یعنی "كاسپی" داد.[۱۱]
دریای تپورستان
دریای مازندران یا تپورستان (تبرستان): در اسنادی که در مؤسسات تاریخشناسی روسیه است آمده که نوجین زیس در قرن دوازدهم نوشته است که ایرانیان این دریا را قرنها دریای تبرستان میخواندند، ولی چون واژهی مازندران میان بومیان تبرستان جایگزین گشته، آن را دریای مازندران میخوانند [۱۲]، همچنین در میان دانشمندان قرون پس از اسلام دریای مازندران به روی نقشهها ثبت میگشته [۱۳]، گذشته از آن نام دریای تبرستان به دلیل مجاورت دولت تبرستان به آن بودهاست، نامهای جرجان، ساری، خراسان، گیلان که زمانی بر روی این دریا بودهاست، همگی به مناطقی از تبرستان باستانی (که مازندران امروزی باقیماندهی آن است) برمیگردد[۱۴]. به اعتقاد عنايتالله رضا، اصلاً سرزمین شمال ایران، در طول تاریخ نام مازندران نداشته، بلكه نخست "تپوران" و بعدها در دوره اسلامی "طبرستان" نامیده میشده است. درحالی كه مازندران نام ناحیهای در شرق سیستان در شمال هند و در نزدیك ناحیه رود سند بوده است. مأخذ قدیمیتری مانند "معجم البلدان" یاقوت حموی در اینباره به صراحت مینویسد: "من بسیار تلاش كردم تا ببینم نام مازندران از كجا بر این ناحیه در شمال ایران وجود داشته و هرچه گشتم، دلیلی بر این كار پیدا نكردم. معلوم است كه این نام، نوساخته است." همچنین در كتاب "تاریخ طبرستان"، ابن اسفندیار نیز میگوید: "نام محدث است." به اعتقاد او بدین ترتیب نام دریای مازندران به عنوان نخستین نام برای دریای شمال ایران منتفی است.[۱۵]
دریای خزر
دریای خزر: خزر نام قومی است که در بین شمال غربی دریا و دریای سیاه سکونت داشتند و به دین یهودیت گرویده بودند. بنای استحکامات بزرگی چون شهر دربند یا (باب الابواب) در شمال قفقاز در عهد ساسانیان ، که برای جلوگیری از حملات خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. رواج امروزی دریای خزر به طور کلی به زمان اشغالگری روسها در دوره قاجاریه [۱۶] و کوتاه سازی دست ایرانیان [۱۷] از این دریا برمیگردد. (منبع: کتابخانه دیجیتالی دید) به اعتقاد عنايتالله رضا، "خزران"، قومی بودند كه در زمان خسرو انوشیروان در قرن ششم میلادی از بقایای آنها به ناحیه شمال قفقاز آمدند و بهطور كلی در منطقه بخش وسطا و جنوبی رود ولگا زندگی میكردند و این، هیچ ربطی به دریای شمال ایران نداشته و فاصله قوم خزر تا این دریا بسیار زیاد بوده است. او با اشاره به بررسیهایش برای پی بردن به دلیل نامگذاری دریای شمال ایران به نام خزر و آوردن اسم خزر در متون عربی، معتقد است: "در بررسیهایم در متون قدیمی متوجه شدم، تا قرن چهارم هجری قمری اصلاً نام خزر بر دریای شمال ایران گذاشته نشده است. مثلاً در كتاب "خوارزمی" و سفرنامه "ابن فضلان" اصلاً اسمی از خزر نیست. در دوره بنیامیه كه حاكمان عرب، قفقاز را گرفتند، گروه مقابل خزر كه با رم شرقی و بیزانس متحد بود، هنوز بهطور كامل شكل نگرفته بود و غارتگری میكرد؛ از طریق رود كر به عربها حمله كرد. عربها به این دلیل كه آنها از رود كر حمله كردند، گمان كردند، از دریا به این رود آمدهاند، پس استنباط كردند كه گویا این دریا، دریای خزر است. به همین دلیل، آن را بر مبنای گفتهها، "بحر الخزر" نامیدند؛ درحالی كه این نام را بر چند دریای دیگر نیز گفتهاند. در متونی كه ما به زبان عربی مشاهده میكنیم، اصلاً نام خزر را تا قرن چهارم هجری قمری نمیبینیم." نام خزر برای نخستین بار در كتاب "حدود العالم" و در كنار نام دریای جرجان، طبرستان و دیگر نامها ذكر شده، ولی هیچ دلیلی بر اینكه این دریا "خزر" گفته شود، وجود نداشته است. اما در متون اسلامی و غربی قدیم، دو نام قدیم و مشهور "هیركانیها" یا "گرگان" كه بعدها در دوره اسلامی عربها آن را "جرجانیه" نامیدند و "كاسپی" وجود دارد.[۱۸]
دریای قزوین
دریای کشوین (قزوین): بر پایهی دیدگاهی دیگر قزوین و کاسپین به ترتیب عربیشده و یونانیشدهی نام باستانی آن کشوین میباشد. این نام امروزه از سوی کشورهای عربی به شکل بحر القزوین به کار میرود. در زبان اردو نیز این دریا به نام بحیره قزوین خوانده میشود.
دریای گیلان
كهنترين سندي كه در آن از درياي شمال ايران به نام درياي گيلان نام برده شده، كتاب مفقوده «خوتاي نامگ» نگارش يافته در سدههاي ششم تا هفتم ميلادي يعني در سالهاي پاياني پادشاهي سلسله ساسانيان بوده است.[۱۹] پس از حدود 400 سال بعد از نگارش كتاب خوتاي نامگ، فردوسی در شاهنامه از طريق ترجمه متن زبان پهلوي خدای نامه به زبان نثر فارسی دری، به تنظيم شاهنامه دست يازيد و در دو بيت از درياي شمال ایران به عنوان دريای گيلان نام برد. [۲۰][۲۱]
ز دریای گیلان چن ابر سیاه |
|
دُمادُم به ساری رسیده سپاه |
ز یک سو به دریای گیلان رهست |
|
چراگاه اسپان و جای نشست |
سایر نامها
- دریای باکو: در قرون وسطا توسط بعضی اروپاییان[۲۲]
- دریای گرگان (هیرکانی): دریای هیرکانی (هیرکانیا) که در منابع یونانی و لاتین (Hyrcania Maro) آمده (منبع: هرودوت). هیرکانی یونانیشدهی وُرکان (گرگان) است.
- دریای گیلان:
- دریای فراخکرت (وُئوروکَشَ): در اوستا از دریایی به نام وُئوروکَشَ نام برده شده که در نوشتارهای پارسی میانه از آن با نام فراخکرت یاد شده است. فراخکرت در زبان پارسی میانه به معنای فراخ بریده است. ابراهیم پورداود احتمال داده این دریا همان دریای خزر باشد. مهرداد بهار این دریا را با اقیانوس هند یکی دانسته است. جهانشاه درخشانی این دریا را همان خلیج فارس دانسته است.
- دریای آبسکون: پس از شکست سلطان محمد خوارزمشاه از چنگیز خان مغول، او به جزیرهی آبسکون در دریای آبسکون گریخت.[نیازمند منبع]
- دریای ساری: امروزه به کار نمیرود.[نیازمند منبع]
- دریای ديلم يا ديلمستان: امروزه به کار نمیرود.
- دریای 'کبود (زَراه اَکفوده)
- دریای خراسان در زمان حکومت طاهریان در خراسان و اتحاد و یگانگی آنها با علوبان تبرستان (و چیرگی قلمرو خراسان تا بخش های شرقی دریا)، بدین نام شهرت یافت.
- دریای بابالابواب
ویژگیها
عمق آن از شمال به جنوب افزایش مییابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کمتر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آبهای کناره ایران را تشکیل میدهد به ۹۶۰ تا ۱۰۰۰ متر میرسد. تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شدهاست.
جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. همین جهت جریان و ژرفای زیاد آب در کرانههای ایران که باعث کندی حرکت جریان میشود منجر به تجمع انواع آلودگیهای این دریاچه در سواحل ایران به میزانی بیش از کرانههای دیگر کشورها میشود.
این دریا، محیط زیست گرانبهاترین ماهیهای دنیا است. در بخش جنوبی دریای مازندران و رودخانههایی که به آن میریزند یعنی سواحل مربوط به ایران، ۷۸ گونه و زیرگونه ماهی یافت میشود.از مهمترین رودخانههایی که به این دریا می ریزد میتوان از سپیدرود و پیلورود(رود بزرگ)وهراز نام برد. دریای مازندران یکی از بیهمتاترین بومشناختهای آبی جهان بوده که محیطی مناسب برای زندگی و رشد مرغوبترین ماهیهای خاویاری جهان است. ۹۰ درصد صید ماهیان خاویاری مختص به این دریا است.
ثروتهای طبیعی
دریای خزر دارای ذخایر گاز ، نفت و خاویار است.کل ذخایر اثبات شده نفت در این دریا ۵۰ میلیارد بشکه بوده است و این یعنی حدود ۴ درصد از کل ذخایر نفت جهان [۲۳].همچنین ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریا صید میشود.اما صید بی رویه این ماهی سبب گشته است که بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد این ماهیان در یک قرن اخیر کاسته شود و اگر این روند ادامه یابد تا ۱۰ سال آینده به کلی در این دریا منقرض میشوند [۲۴] .
مطالب مشابه :
مشکلات وام مشاغل خانگی در دلفان / دست رد بانکها به سینه متقاضیان
یک سال است که برای دریافت تسهیلات مشاغل خانگی ثبت نام قالی بافی سامانه ثبت نام
ثبت نام وام ازدواج مهر رضا
ثبت نام وام ازدواج مهر رضا سه شنبه سیزدهم ثبت نام از طريق کارگاه قالی بافی یا علی
نامهای دریای خزر
ثبت نام مشاغل كار آفريني اداره کارت قالی بافی سامانه رزرو اينترنتي بليط
شاخص های آماری
ثبت نام مشاغل كار آفريني اداره کارت قالی بافی سامانه رزرو اينترنتي بليط
آبشار سلوك
ثبت نام مشاغل كار آفريني اداره کارت قالی بافی سامانه رزرو اينترنتي بليط
گسل زیبای کوه قیزیل تپه اذرشهر
ثبت نام مشاغل كار آفريني اداره کارت قالی بافی سامانه رزرو اينترنتي بليط
شعر پول
ثبت نام مشاغل كار آفريني اداره کارت قالی بافی سامانه رزرو اينترنتي بليط
اشعه گاما
ثبت نام مشاغل كار آفريني اداره کارت قالی بافی سامانه رزرو اينترنتي بليط
موقعیت شهرستان پلدختر
سایت ثبت نام وام سامانه ثبت نام اینترنتی آزمون قالی بافی ، جاجیم بافی
برچسب :
سامانه ثبت نام وام قالی بافی