ایران و لزوم اتخاذ سیاست جمعیتی مناسب


در حال حاضر بین 3 الی 4 میلیون کودک و نوجوان 6 تا 18 ساله ایرانی، به مدرسه نمی‌روند؛ افرادی که به نظر می‌رسد علت ترک تحصیل بخش عمده آنان، به مشکلات معیشتی خانواده‌هایشان مربوط می‌شود.

بخش عمده این جمعیت بزرگ که قاعدتا اکثریت آنان به خانوارهای نسبتا فقیر (و احتمالا پرجمعیت) تعلق دارند، در آینده شانس اندکی برای نجات از فقر خواهند داشت. 

بدون تردید، خانوارهای پرجمعیت متعلق به دهک‌های درآمدی پایین، مجبور به صرفه‌جویی در هزینه‌های مربوط به تغذیه، آموزش و بهداشت فرزندان خود خواهند بود و این فرآیند از پایه‌های بازتولید فقر در نسل بعد محسوب می‌شود. 

با این اوصاف، حتی اگر افزایش جمعیت برای کشور مطلوب باشد، به نظر می‌رسد که طرح‌هایی مانند پرداخت یارانه نقدی به هر نوزاد از ابتدای تولد، بیشتر خانوارهای کم‌درآمد را برای افزایش تعداد فرزندان تشویق می‌کند، در حالیکه بهبود کیفیت و کاهش قیمت خدمات بهداشتی و درمانی و نیز آموزشی ارائه‌شده از سوی دولت، می‌تواند افزایش کمابیش یکنواخت رشد تعداد فرزندان در میان دهک‌های درآمدی مختلف را به دنبال داشته باشد.

مقدمه

جمعیت کشورمان در حال حاضر حدودا 74 میلیون نفر است. رشد جمعیت ایران هم سالانه حدود 35/1 درصد است که اندکی بالاتر از میانگین جهانی رشد جمعیت (17/1درصد) قرار دارد [1]. یکی از نقاط عطف در رشد جمعیت ایران، به پایان دهه 60 و ابتدای دهه 70 مربوط می‌شود که رشد جمعیت حدود 3 درصدیِ دهه 60، در دهه 70 به کمتر از نصف کاهش یافت.
 
پس از به حالت پایدار رسیدن این موضوع، در سال‌های اخیر مجددا مباحثی در کشور پیرامون رشد جمعیت و سیاست‌های دولت در این زمینه در گرفته که عمدتا به اظهارنظرهای ريیس جمهور محترم بر‌می‌گردد. ایشان در سخنان خود سیاست‌های کنترل رشد جمعیت در کشور را مورد انتقاد قرار داده و خواستار اعمال سیاست‌هایی در جهت افزایش جمعیت شده‌اند. 

برای بررسی این موضوع، دو دسته سوال مهم باید مورد توجه قرار گیرد که جواب آنها تا حدود زیادی از یکدیگر مستقل اند: دسته اول به امکان قضیه برمی گردد؛ آیا رشد جمعیت در ایران ممکن است؟ سقف ممکن برای رشد جمعیت در ایران (یا خود جمعیت) چقدر است؟ و مانند آن. برای پاسخ به این گونه موارد به مطلوب یا نامطلوب بودن رشد جمعیت توجهی نداریم و صرفا به امکان این مساله می‌پردازیم. در این راستا می‌توان سوالات زیر را برشمرد: 

آیا در ایران به اندازه کافی فضا و آب برای زندگی (مثلا) 120 میلیون جمعیت وجود دارد؟ 

آیا طبقات مختلف اجتماع حاضرند به سیاست‌های مشوق رشد جمعیت پاسخ دهند؟ (کدام طبقات بیشتر و کدام کمتر. نتایج آن بر کل اقتصاد تا چه حد متفاوت است؟) 

امکانات دولت برای فراهم آوردن چنین سیاست‌هایی چه اندازه است؟ 

دوم، آیا چنین مساله‌ای مطلوب هست یا نه؟ به طور مشخص، با توجه به تابع هدف سیاست‌گذاران، آیا جمعیت بیشتر می‌تواند جامعه‌ای با مشخصات نزدیک‌تر به جامعه مطلوب را به ارمغان آورد یا خیر؟ 

این مقاله بیشتر در مقام پاسخ به مطلوب بودن یا نبودن رشد جمعیت است؛ هر چند در قسمت آخر، اندکی نیز به بررسی امکان آن پرداخته می‌شود. 

در بخش‌های اول و دوم مقاله، مزایا و معایب جمعیت بیشتر برای جامعه، از دو جنبه اقتصادی و سیاسی مورد کنکاش قرار می‌گیرد سپس در بخش سوم بر پایه این دو منظر، به جمع‌بندی می‌پردازیم که آیا سیاست‌های مشوق رشد جمعیت، از نظر اجتماعی مطلوب هستند یا نه و اگر مطلوب هستند، آیا امکانات ما اجازه پیاده‌سازی چنین سیاستی را به ما می‌دهد و اگر آری، تا چه حد؟ 

مطلوب بودن چنین سیاستی از نظر دینی یا اخلاقی نیز قابل بررسی جداگانه هست؛ ولی در این مقاله به آن پرداخته نمی‌شود. همچنین قبل از ورود به بحث اصلی، تذکر یک نکته ضروری به نظر می‌رسد. 

این نوشته بر آن نیست که به صورت نهایی پاسخ دهد که «سیاست جمعیتی ایران چه باید باشد؟» چه که این سوال هم مانند بسیاری دیگر از سوالات سیاست‌گذاری نیاز به بررسی‌های بین رشته‌ای دارد و این نوشته صرفا مقدمه‌ای است تا این بحث به صورت جدی‌تر در مطبوعات و محافل سیاست‌گذاری مطرح شود. 

رشد جمعیت از منظر اقتصادی پژوهش‌های تجربی اقتصادی، تاثیر منفی رشد جمعیت بر رشد اقتصادی را گزارش می‌کنند.
 
در مورد چرایی پیچیدگی نحوه تاثیر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی، دقت شود که اگر این رابطه در یک بازه زمانی کوتاه - مثلا 5 ساله - مدنظر باشد، طبعا انتظار خواهیم داشت که رشد جمعیت تاثیر منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد، زیرا با افزایش جمعیت در کوتاه مدت، تولید ناخالص ملی نمی‌تواند اضافه شود و در نتیجه تولید و درآمد سرانه (میانگین درآمد هر شهروند در طول سال) کاهش خواهد یافت (با فرض اینکه درآمد خانوار تغییر نکند).
 
منتها در بلند مدت این رابطه بدیهی نیست؛ چرا که ممکن است استدلال شود افراد تازه به دنیا آمده در یک بازه زمانی مثلا 25 ساله وارد بازار کار شده و احتمالا حتی می‌توانند رشد اقتصادی را افزایش دهند.

nf00096428-1.jpg

اینجاست که استدلال ذکر شده در ادبیات تئوریک اقتصاد به کمک می‌آید: به دلیل آنکه هزینه فرصت خانواده‌های کم درآمد برای داشتن فرزند، کمتر از خانواده‌های پردرآمد است، با اعمال سیاست‌های تشویقی رشد جمعیت، نرخ زاد و ولد خانواده‌های کم درآمد بیشتر از سایر خانواده‌ها افزایش می‌یابد. 

این خانواده‌ها توانایی مالی کمتری برای ارتقای سطح «سرمایه انسانی» فرزندان خود - از طریق سرمایه‌گذاری در آموزش، بهداشت و تغذیه آنان - دارند، بنابراين با افزایش بیشتر نرخ زاد و ولد خانواده‌های کم درآمد، میانگین سرمایه انسانی نسل بعد کاهش یافته و در نتیجه قابل انتظار است که میانگین بهره‌وری نیروی کار و نیز رشد اقتصادی در بلندمدت کاهش یابد. 

از طرف دیگر، چنین وضعیتی، یعنی افزایش بیشتر تعداد فرزندان در خانواده‌های با درآمد کمتر، افزایش سهم جمعیتی فقرا از کل جمعیت کشور را در پی داشته و بنابراين منجر به افزایش نابرابری اقتصادی در طول زمان می‌شود که این نابرابری اقتصادی نیز، می‌تواند از طریق کانال‌های دیگری، به رشد اقتصادی لطمه بزند [2]

. برای مثال در صورت وجود شرط «میزان کف دارایی» و نیاز به وثیقه برای گرفتن انواع وام، افزایش نابرابری اقتصادی باعث کاهش دسترسی طبقات فقیر به فرصت‌های دریافت وام شده و نتیجتا فقرا نمی‌توانند در شرایط مشابه با سایرین، ایده‌های خلاقانه اقتصادی خود را پیاده‌سازی کنند که طبیعتا این مساله، کاهش رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت. 

بخش دوم: رشد جمعیت از منظر سیاسی جمعیت خود به خود یک اهرم کسب قدرت است. برای مثال در یک کشور، اقلیت‌های دینی و نژادی تمایل دارند جمعیت خود را افزایش دهند یا دست کم به این مساله وانمود کنند تا قدرت چانه‌زنی و همچنین سهم آرای‌شان در انتخابات مختلف افزایش یافته و به این ترتیب بتوانند امتیازات بیشتری از دولت مرکزی دریافت کنند. 

مساله جمعیت به خصوص هنگامی که مناقشات منطقه‌ای وجود دارد، بیشتر حائز اهمیت می‌شود. مثلا یکی از نقاط قوت مردم غزه در برابر دشمن صهیونیستی، رشد جمعیت زیاد آنهاست. این رشد جمعیت، هزینه دشمن را در تقابلات احتمالی نزد افکار عمومی دنیا بالا می‌برد و بر عکس هزینه تلفات انسانی را برای مردم غزه کاهش می‌دهد. 

مثال دیگر، بالاتر بودن زاد و ولد در میان مسلمانان اروپا، در مقایسه با میانگین خانواده‌های اروپایی است. رشد جمعیت مسلمانان در اروپا باعث شده تا بعضی از اروپایی‌ها این مساله را تهدیدی برای آینده اروپا بدانند [3]. 

همچنین، یک راه برای چرخش مناسبات بین‌المللی در بلندمدت به جهت مطلوب [4]، افزایش جمعیت است. دولتی که نماینده جمعیت بیشتری است، درآمدهای مالیاتی بیشتری دارد و طبیعتا قدرت بیشتری در عرصه بین‌الملل خواهد داشت.
 
همچنین، در جهانی که مکانیزم‌های دموکراتیک روز به روز از اهمیت -حداقل ظاهری- بیشتری برخوردار می‌شود، افزایش جمعیت می‌تواند به تدریج کفه تصمیمات کلان بین‌المللی را به نفع تمدن‌های صاحب جمعیت بیشتر تغییر دهد. 

برای مثال یکی از مخالفت‌های اتحادیه اروپا برای پیوستن ترکیه به این اتحادیه، می‌تواند ناشی از جمعیت بالای ترکیه باشد که باعث می‌شود در صورت عضویت رسمی این کشور در اتحادیه اروپا، کرسی‌هایی زیادی توسط این کشور در پارلمان اروپا تصاحب شود. همچنین برخی مخالفان پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا معتقدند با توجه به اینکه میانگین تعداد فرزندان خانواده‌های ترکیه‌ای و نیز رشد جمعیت ترکیه از متوسط رشد جمعیت بقیه کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشتر است، این مساله می‌تواند در بلندمدت هویت مسیحی این قاره را کمرنگ کند [5]. 

اهمیت رشد جمعیت یکنواخت بین دهک‌های درآمدی مختلف

همان طور که اشاره شد، یکی از دلایل مهم تبعات منفی اقتصادی ناشی از سیاست‌های تشویق‌کننده رشد جمعیت، به این مساله مربوط می‌شود که چنین سیاست‌هایی معمولا بر روی میزان زاد و ولد در خانوارهای نسبتا فقیر تاثیر می‌گذارند و به این ترتیب خطر کاهش شدید «سرمایه انسانی» کودکان تازه متولدشده وجود دارد (به دلیل ناتوانی خانوارهای فقیر در تامین استانداردهای آموزشی، بهداشتی و تغذیه فرزندان). 

به این ترتیب این خطر وجود دارد که نسبت قابل‌توجهی از نسل بعد، سرمایه انسانی ناچیزی داشته و در نتیجه به شدت مستعد فقر باشند. این مساله از یک طرف پدیده موسوم به «به ارث رسیدن فقر» را به دنبال خواهد داشت و از طرف دیگر به رشد اقتصادی کشور لطمه وارد می‌کند.
 
اگر نظام اقتصادی پویا و سالم در یک جامعه حاکم باشد، به این معنا که ایده‌های اقتصادی خلاقانه با کمترین هزینه به تولید منجر شده، نرخ بیکاری پایین بوده و در کل آنچه را که از آنها به عنوان شاخصه‌های اقتصاد پویا و سالم نام برده می‌شود، فراهم باشد، می‌توان گفت که افزایش همگن رشد جمعیت بین طبقات مختلف جامعه، خواهد توانست به دلایل عمدتا سیاسی که در بخش دوم (جمعیت از منظر سیاسی) ذکر شد، به عنوان یک مطلوب اجتماعی برای جامعه ما مطرح شود. 

منتها تجربه نشان می‌دهد که اقتصاد ما به دلایل مختلف، شاخصه‌های یک اقتصاد سالم را ندارد و به عنوان یک شاخص بسیار واضح، نرخ بیکاری بالایی را در تمام یکی دو دهه اخیر تجربه کرده است.

nf00096428-2.jpg

لازم به توضیح نیست که بیکاری علاوه بر تبعات مخرب اقتصادی، معضلات اجتماعی متعددی به دنبال خواهد داشت که نه تنها محسنات احتمالی حاصل از رشد جمعیت را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بلکه حتی به دلیل افزایش ناهنجاری‌های اجتماعی، ثبات کشور را کاهش داده و در نتیجه رشد جمعیت (در فضای اقتصادی غیرپویا)، عواقب «صرفا مخرب» در پی خواهد داشت. 

مضافا، با توجه به توضیحات ابتدای مقاله، پس از ارسال سیگنال‌های تشویقی در زمینه رشد جمعیت از سوی دولت، بیشترین تاثیر آن بر خانوارهای کم‌درآمد است که این مساله (یعنی بیشتر شدن تعداد فرزندان در خانوارهای کم‌درآمد)، مکانیزم اقتصادی تخریب‌کننده رشد اقتصادی را کاملا فعال می‌کند. 

جمع‌بندی با در نظر گرفتن همین بحث کوتاه، دیدیم که سیاست‌های تشویقی رشد جمعیت، به احتمال فراوان تبعات منفی اقتصادی و در عین حال تبعات مثبت در زمینه قدرت سیاسی را به دنبال خواهند داشت و در نتیجه بررسی برآیند آنها در مجموع بدیهی نیست. در قسمت پایانی مقاله، با توجه به مکانیزم‌های علی مطرح‌ شده، ملزومات پیاده شدن سیاست‌های مشوق رشد جمعیت را بررسی کرده و به جمع‌بندی می‌پردازیم: 

الف) ناگفته پیداست که اولین پیش نیاز برای رشد جمعیت، وجود پتانسیل‌های جغرافیایی است؛ به این معنا که کشور باید به اندازه کافی زمین برای سکونت با شرایط مناسب آب و هوایی داشته باشد. میزان تراکم جمعیتی کشور ما (متوسط جمعیت در واحد سطح)، در مقایسه با سایر کشورهای دنیا پایین‌تر بوده و ایران جزو مناطق با تراکم جمعیتی پایین محسوب می‌شود [6]. 

مناطق شمالی و غربی کشور ما عمدتا آب و هوای خوب و مناسب سکونت و کشاورزی دارند. در مناطق شرقی نیز که آب و هوای گرم و خشک حاکم است، ظرفیت‌های اقتصادی زیادی از جمله حمل و نقل، تولید محصولات کشاورزی و باغی خاص، توریسم [7] و غیره وجود دارد. در مناطق جنوب غربی و جنوبی کشور نیز، امکان اشتغال مبتنی بر نزدیکی به دریا و همچنین صنایع مختلف وابسته به نفت هست.
 
بنابراین برای رشد جمعیت ایران، دغدغه خاصی به لحاظ ظرفیت جغرافیایی وجود نخواهد داشت. 

مساله دیگر در‌خور بررسی، دسترسی به آب آشامیدنی است. قبل از اینکه هر هدف سیاست‌گذاری در مورد جمعیت لحاظ شود، باید این سوال بررسی شود که نیازهای اولیه و به خصوص آب شرب آن مردم چگونه تامین می‌شود. اطلاعات بنده در این زمینه کافی نیست؛ ولی با توجه به اینکه گفته می‌شود ایران در مجموع کشور کم آبی است، این مساله باید توسط کارشناسان مربوطه در نظر گرفته شود. 

ب) با توجه به مطالب پیشین، اگر نظام اقتصادی پویا و سالم در یک جامعه حاکم باشد، می‌توان «افزایش همگن رشد جمعیت مابین طبقات مختلف جامعه» را به دلایل عمدتا سیاسی که در بخش دوم این مقاله (جمعیت از منظر سیاسی) مورد اشاره قرار گرفت، به عنوان امری مطلوب برای کشور ایران مطرح نمود. 

با این وجود، مشکلات ساختاری گسترده موجود در اقتصاد ایران و به طور خاص حاکم بودن نرخ بیکاری بالا در کشور، می‌تواند باعث شود که ارائه هر گونه برنامه مشوق رشد جمعیت از سوی دولت، عمدتا به افزایش زاد و ولد در خانوارهای کم‌درآمد منجر شده و در نتیجه از یک طرف در بلندمدت سطح فقر را افزایش دهد، و از طرف دیگر به رونق اقتصاد ملی لطمه وارد سازد. 

ج) بنابراین، اگر بخواهیم از مزایای حاصل از رشد جمعیت استفاده بریم، لاجرم ابتدا باید مشکلات ساختاری اقتصاد ایران را بر طرف نماییم تا عملکرد این اقتصاد بیمار به وضعیت عادی برگردد. از آنجا که اقتصاد ایران اکنون در پی معالجه بیماری مزمن «یارانه‌های کور» است، مطمئنا تحمل شوک همزمانی را نخواهد داشت.
 
بدیهی است بعد از موفقیت کامل هدفمندی یارانه‌ها و اصلاحات ساختاری دیگر (مانند اصلاح سیستم بانکی و گمرک و ...) و با لحاظ کردن آنچه در مقدمه آمده است (مطالعات علمی بین رشته‌ای و بررسی تمام جوانب)، می‌توان سیاست‌های تشویق‌کننده رشد جمعیت را در دستور کار قرار داد. ضمنا این سیاست‌ها باید به گونه‌ای باشند که رشد سرمایه انسانی را هدف قرار دهند (مانند کاهش هزینه تحصیل و بهداشت و درمان کودکان) تا بتوان در بلندمدت به مزایای گفته‌شده دست یافت. 

همچنین این سیاست‌ها باید به آرامی و با گام‌های آهسته اجرا شوند تا بتوان بر هر گونه عواقب منفی احتمالی آن فائق آمد و در صورت لزوم، سیاست‌های اصلاحی لازم را پیاده‌سازی كرد. 

همان طور که در متن هم گوشزد شده، مساله افزایش جمعیت می‌تواند ابعادی گسترده هم در بعد جغرافیا و هم در بعد زمان (به بزرگی یک تا دو نسل) داشته باشد و پاک کردن عواقب اشتباهات احتمالی در سیاست‌گذاری آن، نیاز به دهه‌ها کار اصلاحی مستمر دارد و مانند یک سیاست مالی اشتباه نیست که شاید با اندکی رفع و رجوع به حالت اول خود بازگردد... بنابراين باید کاملا مراقب بود. 

* دانشجوی دکترای اقتصاد _ دانشگاه ایالتی پنسيلوانیا ([email protected])
ارجاعات:
[1]: http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_population_growth_rate
[2]: در ادبیات رشد و نابرابری، به طور مفصل به این سوال پرداخته شده؛ به طور نمونه نگاه کنید به بارو (2000).
http://www.springerlink.com/content/u435261882175j47/fulltext.pdf
[3]: برای مثال نگاه کنید به:
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/europe/5994047/Muslim-Europe-the-demographic-time-bomb-transforming-our-continent.html
[4]: هر تمدنی مایل است که تاثیرگذاری خود را بر تمدن بشری افزایش دهد. در حالت خوب، ممکن است هدف یک تمدن گسترش عدالت، آزادی، رفاه و امنیت باشد و در حالت بد نیز ممکن است تمایل یک تمدن به افزایش تاثیرگذاری بین‌المللی، ناشی از اندیشه‌های نژادپرستانه یا با هدف اجبار تمدن‌های دیگر به پیروی از آداب، سنن و اعتقاداتش صورت گیرد.
[5]: به عنوان مثال نگاه کنید به:
http://en.wikipedia.org/wiki/Accession_of_Turkey_to_the_European_Union#Population
[6]: ایران با تراکم جمعیتی 45 نفر در هر کیلومتر مربع، در رتبه 160 دنیا قرار داشته و جزو کشورهایی با کمترین تراکم جمعیت به حساب می‌آید:
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_sovereign_states_and_dependent
_territories_by_population_density
حتی اگر فرض کنیم صرفا یک چهارم ایران قابل سکونت باشد، تراکم جمعیت در این حالت فرضی به 180 نفر در هر کیلومترمربع افزایش می‌یابد که در این حالت هم رتبه ایران به 70 تغییر می‌کند که حتی در این حالت هم، تراکم جمعیتی ایران از اکثر کشورهای توسعه‌یافته کمتر است.
لینک زیر را نیز ببینید:

te31xnbi8mhfplg9autu.jpg/Population-density-of-Iran

[7]: برای مثال يكي از گرم‌ترین نقاط کره زمین در کویر لوت قرار دارد. طبعا این مکان و مکان‌های مشابه می‌تواند مورد استقبال شدید گردشگران قرار گیرد:
http://joghrafi251.blogfa.com/post-9.aspx

مرجع : وبلاگ «كافه اقتصاد»


مطالب مشابه :


سوالها و پاسخ های مهم درمورد یارانه‌ها

یارانه ها,آخرین اخبار یارانه ها,زمان واریز یارانه های خانوار,زمان پرداخت یارانه ... ۵- خانوارهایی که می خواهند نوزاد تازه متولد شده یا فرد دیگری از اعضای خانواده را که قبلاً جهت




سامانه اعلام حساب خانوار به آدرس www.refahi.irوتصیح مشخصات www.ncr.irوسوالها وجوابهای در خصوص یارانه

... حتی فرزند نوزاد من نیز زیر مجموعه خانواده پدرم بود و یارانه ما نیز به حساب هر کدام از آنها ... درموقع ثبت نام یارانه اسامی ۴ نفر را وارد کردیم اما بعد از هدفمندی یارانه ها ومراجعه .... من تازه ازدواج کردم و اسم من و همسرم در خانواده پدرمان ثبت شده حالا که ازدواج کردیم ... را که متولد سال ۱۳۸۸ می باشد را با پیام خطا (امکان ثبت کد ملی وارد شده وجود ندارد،




ایران و لزوم اتخاذ سیاست جمعیتی مناسب

... که طرح‌هایی مانند پرداخت یارانه نقدی به هر نوزاد از ابتدای تولد، بیشتر خانوارهای .... می‌گذارند و به این ترتیب خطر کاهش شدید «سرمایه انسانی» کودکان تازه متولدشده




مراحل رشد کودکان از بدو تولدتا 6 سالگی

او اعمال خود را صرفا به این دلیل که در کتابی بیان شده یا شما از او می خواهید و انتظار دارید ،انجام نمی دهد. ... اما كودكان سالم با هر شكل و اندازه ای متولد می شوند . ..... زماني که به کودک اجازه مي دهيم مهارت هاي جديدي را بياموزد و به شيوه زندگي تازه اي قدم بگذارد، با




رئیس اداره ثبت احوال:در سال جاری 850 شناسنامه نوزاد صادر و 150 شناسنامه متوفی باطل شده است

در قدیم گواهی ولادت درکار نبود و پدر نوزاد تازه متولد شده به همراه دو شاهد به ثبت احوال ... و با تجهیز سازمان های دیگر خدماتی مانند کیف پول الکترونیکی، سلامت، یارانه و .




تغییر تاریخ تولد و شناسنامه

وفات هر شخصی اعم از ایرانی و خارجی و همچنین وفات طفل تازه به دنیا آمده باید .... 1363 ، سیادت یعنی سید بودن و سیادت طفل تازه متولد شده باید در شناسنامه او قید شود.




زني در بيمارستان تامين اجتماعي زاهدان سه قلو بدنيا آورد

برخي منابع بيمارستان تامين اجتماعي زاهدان مي گويند: نوزادان تازه متولد شده تحت ... + نوشته شده توسط غلام نبی براهویی در سه شنبه دهم خرداد 1390 و ساعت 20:38




اطلاعات مالیاتی کانادا سال 2014 -بخش ششم-حقوق ماهانه و قوانین زمان حاملگی و بچه داری

حال اگر به هر دلیلی نوزاد متولد نشود (Miscarriages & Stillbirths) یا بمیرد این ۱۷ هفته را تا حداکثر ... این حقوق مقداری هم اضافی به عنوان Family Supplement (کمک خرجی یا یارانه) دریافت خواهند کرد. ... + Link نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:25 توسط اکبر شیخ زاده ... hi-vancouver نكاتي براي تازه واردین به كانادا.




نوبت و راه های ثبت نام یارانه/ خانوارهای جدید ثبت نمی شوند

کسانی که تازه ازدواج کرده و یا می خواهند سرپرست جدید خانوار شوند، فعلا نمی توانند ... اگر فرزند جدیدی متولد و یا عضو جدیدی به خانوار اضافه شده، دراین مرحله نباید




32 هزار کودک بي هويت و بدون شناسنامه حاصل ازدواج کورکورانه با اتباع بيگانه

... های رفیع بر گذر گاه های فضای مجازی در ایجاد آب و هوای تازه وپاک ،یک ضرورت است! .... خباز مي گويد: فرزنداني که از اين ازدواج ها متولد مي شوند، بدون شناسنامه و هويت ... است- ايراني مي ماند به عبارتي تابعيت ايراني از طريق مادر به فرزندان متولد شده در .... و از امکاناتي همچون يارانه ها که ديگر مردم کشور بهره مندند، نمي توانند استفاده کنند.




برچسب :