نوید
سرد چرا ؟ خسته چرا ؟ ، ژنده و افسرده چرا؟
حرف بزن ، چیزی بگو ، داغِ تو سوزانده مرا.
از همه جا بی خبری ، راه به جایی نبری.
آه که طوطی صفتی گشته برایت تبری.
طعمه شدی ، تار شدی ، فاسد و بیچاره شدی.
از وطنِ یار ببین رانده و آواره شدی.
چاه گهی شود سبب تا که به مقصد برسی.
عاشقِ دردانه بود گوش به زنگِ جرسی.
در طلبِ نور شدن عادتِ پروانه بود.
باز شدن ز هر قفس خصلتِ دیوانه بود.
**********
پی نوشتِ 1- ترسیدن و همچنین خشمگین و اندوهگین شدن هیچ ایرادی ندارد به شرطی که باعثِ تغییرِ رویه یِ زندگیِ و نیز آسیب زدن به خود و دیگران نشود.
پی نوشتِ 2- سهل انگاریِ کوچک گاهی حوادثِ بزرگی را رقم می زند.
پی نوشتِ 3- زندگی فیلمِ هندی نیست ، واقعیّت بسیار بغرنج تر از چیزی است که در ذهن تداعی و مرور می شود.
مطالب مشابه :
رمان وصیت سرنوشت ساز - 2
- رمان وصیت سرنوشت ساز - 2 - - . سلام به همه ی دوستایی که به رمان علاقه دارن
يا اباصالح المهدی ادركنی (2)
نوید امن و امان - يا اباصالح المهدی ادركنی (2) - متون و اشعار مهدوی در آثار آیتالله صافی
نوید
سیب نقره ای - نوید - تأسیس 30 /2/ 1386 پی نوشتِ 2- سهل انگاریِ کوچک گاهی حوادثِ بزرگی را رقم می زند.
برچسب :
نوید 2