پیشینه نظری و پیشینه تجربی

 معصومه صفا

موضوع :بررسی تاثیر ایجاد انگیزش وتشویق پرسنل توسط مدیران سازمان ها برروی کارایی کارکنان

پیشینه نظری :

انگیزش درکتب مدیریت براساس نظرات و دیدگاه های علمای مدیریت وروان شناسی غرب مورد بحث وبررسی قرار گرفته است. مهم ترین بحث ها دراین رابطه توسط افرادی مثل مازلو (Abraham، Maslow) ، ماری(Henry H. ، Murray) اولدرفیر(Alderfer)، هرزبرگ(Herzberg Fredrick) وماکلیلاند (David C.، Moclelland) صورت گرفته است.

مازلو: 

اصل مهم نظریه مازلو برپایه نیازهای فرد به صورت تسلسل هرمی می باشد بدین ترتیب که نیاز فرد بدواً ازسطح پایین شروع می شود و به تدریج بالا می رود وازپایین به بالا پنج گروه ازنیازها به شرح زیر طبقه بندی شده اند.1 

1-نیازهای فیزیولوژی(خوردن ، آشامیدن ، پوشیدن ، . . .)

2-نیازهای تامینی وامنیتی

3-نیازهای اجتماعی وگرایش جمعی

4-احترام وتقدیر متقابل

5-خودشناسی وتحقیقات شخصی

الدرفیر

 برای برآوردن نیازهای انسان سه سطح مختلف قائل می شود که عبارتند ازتامین زندگی ، روابط اجتماعی وآفرینش یا ابداع.

سطح تامین زندگی ازنیازمندی های فرد در ادامه زندگی مثل نیاز به غذا، حقوق ودستمزد و شرایط کار بحث می‌کند. سطح روابط اجتماعی از خواسته های فرد درجامعه وروابط او با سایر افراد ودوستی های بین آنها بحث می‌نماید.سطح آفرینش یا ابداع ازنیازمندی های افراد جامعه به خلاقیت وابداع بحث می نماید. 

این طبقه بندی برخلاف نظر مازلو اظهار می دارد که هرگاه فرد دربرآوردن نیازهای فردی ناکام گردد به نیازمندی های جمعی رو می آورد . هر دو روش معتقدند که هرمدیری باید از روش ها و عادات زیردستان خود برای ایجاد انگیزه آگاه باشد.2

نظریه ماری

برخلاف نظریه مازلو که محدود به 5 گروه ازنیازمندی ها می باشد، نیازمندی های انسان را بسیار متنوع دانسته وچهارده نیازمندی را ردیف می نماید که تمامی ابعاد مادی ، روان شناسی واجتماعی را دربرمی‌گیرد . اختلاف دیگر نظریه ماری با مازلو این است که لازمه صعود به یک سطح ازنیازمندی ها را طی کردن سطح زیرین نمی داند بلکه یک فرد می تواند همزمان چندین نیازمندی متفاوت ومختلف را دنبال کند.3

نظریه هرزبرگ

 معتقد به دو عامل اساسی در انگیزش است که یکی اشباع کننده مدل ها وخواسته ها ودیگری غیراشباع کننده است. عوامل خارجی شامل حقوق، دستمزد، شرایط کار ونظایر آنها هرگاه وجود نداشته باشد نارضایتی ایجاد می کند وفرد را به رکود وسستی می کشاند. عوامل داخلی مثل تقدیر، تشویق ، انجام کار ونظایر آن درصورت اجرا، انگیزه قوی در فرد به وجود می آورد. نظریه هرزبرگ ازاین جهت که درشرح اشباع کار برای ایجاد رغبت مبالغه کرده است مورد انتقاد قرار گرفته است. 

آقای ماکلیلاند

 درنظریه خود اعلام می دارد که فرد ممکن است نیازهای خود را ازتعلیم وآموزش به دست آورد ونیازمندی های او سه نوع است. اول نیاز به انجام کار، دوم نیاز به پیوستی به کار وسوم نیاز به قدرت وبرتری. او معتقد است که وقتی خواسته ها درشخص نیرومند وپرتوان باشد انگیزه او زیاد خواهد شد وکارایی او افزایش خواهد یافت.

نظریه های فوق که به اجمال بیان شد هرکدام دارای نقاط قوت ونقاط ضعف می باشد واکثر ادعاهای صاحب نظریه هنوز مورد آزمایش و اثبات قرار نگرفته است اما تجربه ومطالعه علمای مدیریت نقاط مشترکی را درهمه آنها می یابد که می تواند درایجاد انگیزه ورشد انگیزه ها نقش مهمی داشته باشد.

مروری بردیدگاه متقدمین ازعلمای اسلامی درمورد انگیزش

1-ابن سینا

ابن سینا دراحوال قوه محرکه می گوید چون ما ازبحث قوای مدرکه حیوانی (جوهر لطیفی که منشاء حس وحرکت است ) فارغ شدیم، اکنون سزاوار است که درقوای محرکه نفس حیوانی نیز گفتگو کنیم. گوییم تا هنگامی که حیوان اشتیاق به چیزی شاغر به آن اشتیاق باشد یا اینکه آن شیئی را تخیل نکند یا شاعر به آن چیز نگردد، نباشد درپی طلب آن حرکت نمی کند واین شوق به قوای مدرکه ارتباطی ندارد زیرا کار قوای مدرکه این است که حکم وادراک کند و واجب نیست که چون چیزی به حس یا به وهم حکم یا درک شود برآن شیئی هم اشتیاق یافت زیرا مردم درادراک آنچه حس می شود وخیال کرده با هم برابرند لکن دراشتیاق به محسوساتی که حس یا خیال کرده اند با هم اختلاف دارند. گاهی هم حال یک تن ازافراد انسان قابل اختلاف است زیرا خیال طعام می کند ودرموقع گرسنگی اشتیاق به آن می یابد ودرحال سیری شوقی درخود نمی بیند. به نظر شیخ نیازها درافراد مختلف شدت وضعف دارد و وقتی نیازی ارضاء شد قدرت انگیزش خود را ازدست می دهد.

ابن سینا یکی ازشعبه های نیروی شوق را نیروی غضب دانسته و قوه شهوانی را آن نیرویی می داند که درپی امر لذیذ ومتخیل نافع می رود که به خود جلب کند. قوه تخصصی آن نیرویی است که به غلبه مشتاق است وامری را که خیال کرده منافی با خویش است ازخوددفع کند.

 2-فارابی

فارابی قوه برانگیزاننده را قوه ای می داند که به واسطه آن اشتیاق به چیزی یا تنفر واکراه از چیزی حاصل می‌شود. این قوه،قوه اصلی است و دارای قوای فرعی می باشد که اراده ما وابسته به او است. اراده عبارت ازگردش واشتیاق به مدرک و یا متنفر وروگردانی ازآن می باشد، حال این اشتیاق وتوجه یا ناخوشایندی وتنفر ناشی ازاحساس باشد ویا ناشی ازتخیل ویا به واسطه قوه ناطقه است که حکم می کند که کار انجام شود یا ترک گردد.5

3-سهروردی

سهروردی به وجود سه عالم معتقد بوده ودرباره هستی سه انسان نیز سخن گفته است. این سه انسان به ترتیب نزول عبارتند ازانسان عقلایی، انسان نفسانی وانسان جسمانی. رابطه ای که بین این سه انسان درهستی محقق است همانند رابطه ای است که بین سایه وسایه دار برقرار می باشد. قوه های مختلف ونیروهای متعددی که به بدن انسان وابستگی دارند سایه هایی ازقوای برزخی به شمار می آیند که ازجهات واعتبارات مختلف درانسان عقلی حکایت می نمایند. افلاطون انسان را دو انسان دانسته که عبارتند ازانسان عقلانی مجرد و انسان جسمانی محسوس، ولی سهروردی علاوه بر این دو انسان، به یک انسان متوسط نفسانی نیز قائل می باشد. سهروردی هرگونه لذت جسمانی را ناشی ازلذات روحانی دانسته وحتی لذت شهوانی وقاع را نیز ازاین قاعده مستثنی نکرده است .استدلال او دراین باب این است که پیکر بی روح انسان مورد علاقه واشتیاق واقع نمی شود وبه قول مولوی:

 

آنچه برصورت تو عاشق گشتــــه ای                                چون برون شد جان، چرایش هشته ای؟

 

صورتش برجاست این سیری زچیست؟                              عاشقا واجو که معشوق  تو کیست؟

به همین علت است که سهروردی لذت عقلی را با لذت های حسی قابل مقایسه ندانسته و لذت های این عالم را ناشی ازلذات روحانی به شمار آورده است. سهروردی بالاترین مرحله اشتیاق وانگیزش را عشق می داند. عشق عبارت است ازمحبتی که ازحد بیرون رفته باشد وعشق با یافتن مراد(ارضاء شدن ) نماند وانگیزه را درآنچه که نایافته است می داند.

نظریه سهروردی درمورد انگیزش ازاین جهت مفید است که پاسخی به نظریه افراطی دیگری است که می‌گوید ظهور نیازهای ثانویه هم به این علت انگیزه است که نیازهای اولیه بهتر ارضاء گردد وبه طور خلاصه انگیزش انسان را به نیازهای اولیه نسبت می دهند. نکته جالب دیگر نظریه سهروردی این است که او حتی لذات جنسی را نیز ازآثار لذات روحانی می داند.

 

4-ملاصدرا

ملاصدرا اعلام می کند که نفس حیوانی پس از به دست آوردن نیروهای نباتی به دو قوه تقسیم می شود.

1-قوه مدرکه

2-قوه محرکه

قوه محرکه یا انگیزه حرکت می شود که آن را قوه باعثه (برانگیزاننده) خوانند ویا فاعل حرکت است که آن را قوه فاعله نامند. قوه باعثه همان قوه شوقیه(هیجان ) است که ادراکات خیال یا وهم یا عقل عملی به وسیله این دو موجب انگیزش طلب (نیازها) یا انگیزش قرار می گردد. قوه باعثه خود دو بخش دارد:

1-شهوانیه(شهوت عبارت ازمیل مفرط به طرف نیازهای اولیه) که به طرف منافع برمی انگیزاند. 

2-قوه غضبیه که موجب دفع و فرار اززیان وطلب انتقام است.7

5-ابن رشد

ابن رشد اراده را ناشی ازشوق برانگیزنده و شهوت برانگیزنده به سوی حرکت(رفتار) می داند که پس ازانجام رفتار وارضاء نیاز عقیده دارد که شوق ازبین می رود. او می گوید اراده شوق برانگیزنده است به سوی فعل که هنگامی که انجام شد شوق ازبین می رود. به اعتقاد او معنی اراده در حیوان شهوت برانگیزنده به سوی حرکت(رفتار) است ومعنی اراده درحیوان انسان( نفس حیوانی انسان) عارضه ای است که موجب کمال نقائص (نیازی ) است که درذات آنهاست ودرتعریف دیگر به رفع نقائص(نیازهای ) اراده کننده است.

به نظر ابن رشد نیازها نقائصی هستند که شوق برانگیزنده ای برای رفع آنها ما را به سوی فعل (رفتار) می‌کشاند وکمال آنها ارضاء آنها است و پس ازانجام عمل (رفتار) دیگر شوقی نمی ماند مگر اینکه دوباره نیازی ظاهر گردد

6-امام محمد غزالی10،9­

ازدیدگاه غزالی ، شدت ونیرومندی محرک ها وانگیزه های درونی با فرایند ظهور آنها وبروز آنها ارتباط دارد. لذا درمرحله نخست تمایل به غذا در آدمی خودنمایی می کند وسایر تمایلات وانگیزه های درونی درمراحل بعدی ظهور می نمایند.

امام غزالی تمامی قوه ها (نیازها) را ناشی ازنیاز فیزیکی تغذیه می داند ومی گوید که معده چون حوض تن است ومنبع همه شهوات وغالب ترین آنها است وآدم علیه السلام ازبهشت به سبب این شهوت بیفتاد واین شهوت اصل شهوت های دیگر است که چون شکم پرشدشهوت نکاح جنبیدن گیرد.

امام غزالی لذت علم ومعرفت را درافراد متکامل و عاقل تر قوی ترین لذات وانگیزه ها می داند ومی فرماید آنکه لذت علم ومعرفت به دل بود ازلذت محسوسات ولذت شهوت قوی تر بود.

هرکه عاقل تر باشد لذت قوت های باطن بر وی مستولی تر است چه اگر عاقل را مخیرکنند میان لوزینه ومرغ بریان خورد یا کاری بکند که درآن دشمن مغلوب شود وبایستی وی را مسلم گردد، البته ریاست وغلبه اختیار کند مگر که هنوز نظر وی تمام نشده باشد . مراحل مختلف پیدایش اراده ازنظر امام غزالی عبارتند از:

-توجه به هدف یا انگیزه

-عزم وتصمیم 

-تامل وارزیابی وتفکر درمطلب

-اجرا وعمل

دیدگاه علمای معاصر اسلامی درباره انگیزش

1-ناصرمکارم شیرازی 12،11

آیت الله مکارم شیرازی ضمن اینکه ایجاد انگیزه را مهم ترین وظریف ترین وظایف مدیران می داند وآن را به تنهایی هم وزن با برنامه ریزی ، تصمیم گیری ، سازماندهی وهماهنگی می داند، انگیزه ها را به سه نوع انگیزه به شرح زیر تقسیم می نماید.

 

الف – انگیزه های پنداری

دراین نوع انگیزه مجموعه ای ازپندارها، خیالات وشعارها برای رسیدن به هدف برگزیده می شود که درابتدا ممکن است عامل حرکت جامعه گردد ولی درعمل چون این انگیزه ها نارسا بوده وبه نتیجه نمی رسد به ناچار برای رسیدن به هدف به روش های دیکتاتوری متوسل می گردند.

به نظر ایشان مصداق کاربرد این نوع انگیزه ها را در جامعه بت پرستی وجامعه کمونیستی می توان مشاهده کرد.

 

ب-انگیزه های مادی

انگیزه های مادی ازآنجا که ازیک واقعیت عینی مایه می گیرد اثری بیشتر وگسترده تر از انگیزه های پنداری دارد اما با این حال اثر آن عمیق نیست. به عنوان مثال کمتر فردی ازنیروی نظامی حاضر می شود به خاطر حقوق ومزایا ویا ترفیع درجه جان خود را به خطر اندازد. به عبارت دیگر ایثار وفداکاری که هرمدیر یا فرمانده درمقابل حوادث مهم به آن نیاز دارد با انگیزه های مادی تامین نمی شود وتوجیه نمی گردد

ج-انگیزه معنوی

انگیزه های معنوی ازروح ایمان به خدا ویا از ارزش های والای انسانی سرچشمه می گیرد و پشتوانه ای مثل معاد، زندگی جاویدان پس ازمرگ درجوار رحمت الهی، بهشت جاویدان و لقاء الله را دارد. این انگیزه دارای قوی‌ترین قدرت وعمیق ترین تاثیر است. البته بهره گیری ازاین انگیزه نباید به مفهوم نادیده گرفتن انگیزه های مادی باشد چرا که انسان ازجسم وجان وازماده ومعنی ترکیب یافته است وروح خدایی دراو دمیده شده است . انبیاء‌الهی ازاین انگیزه بیش ازانگیزه های مادی بهره گرفتند وذکر تشویق وتنبیه امت همراه با نعمت های بهشتی وعقوبت های جهنمی مربوط به این انگیزه می باشد.درقرآن کریم متجاوز از 120 مرتبه مشتقات انزار و متجاوز از40 بار مشتقات بشارت به کار رفته است.

 

آقای مکارم شیرازی متذکر می شود که انگیزه هایی کارساز است که دارای سه ویژگی باشند. اول دارای قدرت زیاد باشند به طوری که بتوانند با موانع مهم مبارزه کرده ودرمقابل آنها بایستند.دوم تداوم داشته باشند به طوری که دردرازمدت دچار سستی و انهدام نگردند.سوم روح انسان را هنگام ناکامی وکمبودها سیراب کنند.

2-محمدتقی جعفری 14،13

علامه جعفری ابتدا درمورد انگیزش توضیحی به شرح زیر می دهد:

«هرکاری که آگاهانه ازیک انسان صادر گردد، نیازمند اشتیاق جدی برای وصول به هدفی است که برای انسان دارای انگیزش می باشد.»

دربیان عبارت فوق پنج موضوع را یادآور می شود. یکی اینکه برای ایجاد انگیزه بایستی عناصر روانی وغرایز طبیعی سالم واعتدال هماهنگی درفرد وجود داشته باشد. دوم اینکه کار آگاهانه وآزادانه وازروی اختیار باشد نه با جبر و ازروی اکراه تا بحث انگیزه قابل طرح باشد. سوم اینکه شدت وضعف اراده وتصمیم برای وصول به هدف تابعی ازشدت وضعف انگیزش آن هدف می باشد. چهارم اینکه پس ازدرک ودریافت هدف وانگیزش آن وبه وجود آمدن اراده وتصمیم برای وصول به هدف اقدام به کار شروع می گردد.

پنجم ودرنهایت وصول انسان به هدف است که همان نتیجه مورد نظر می باشد.

آقای جعفری درادامه این بحث دو موضوع دیگر را مورد بررسی قرار می دهد که یکی « ملاک ضرورت وارزش انگیزه ها» ودیگری « انواع انگیزش » است که به اختصار به بیان آنها می پردازیم.

ملاک ضرورت وارزش انگیزه ها

علامه جعفری نیازهای اساسی انسان را سه بعد اساسی مبتنی بر « صیانت ذات» به صورت زیر مطرح می کند:

1-صیانت ذات دربعد روانی وحیات طبیعی محض، مانند نیاز به غذا، مسکن، بهداشت ، تولید مثل و دفاع ازهرگونه عامل اخلال درامر حیات.

2-صیانت ذات دربعد روانی وشخصیتی مثل آرامش روانی، تنظیم ارتباط منطقی بین عوامل برون ذاتی ودرون ذاتی، حفظ وحدت وهماهنگی عناصر تشکیل دهنده شخصیت و . . .

3-صیانت ذات دربعد تکاملی شخصیت مانند آنچه که مذاهب الهی ومکاتب اخلاقی آنها را برای انسان مطرح می‌کند ودرگذرگاه تکامل به ثمر می رسانند.

پیشینه تجربی :

با توجه  به  نظرات   دانشمندان  در زمینه  انگیزش و نقش ان د ر زندگی متوجه می شویم که این  عامل باعث می شود که انسان هدفند به سوی کار پیش برود و عالم ذات و نفس انسان با قوه  ای  اداره می شود که ان  انگیزه در ان اثر دارد و در تمام کار هایی روزمره خودمان هم می توانیم به ااین موضوع برسیم که اثر انگیزشی در خودمان باعث افزایش سرعت عمل ما هم می شود . در ضمن یکی از نیاز های اساسی انسان که احساس رضایت است و احساس موفقیت و این میل به صورت نامحدود همواره در تمام زندگی باعث ایجا دانگیزه شخصی می شود ولی اگر مدیر یا سرپرست با بی اعتنایی به این موضوع درصدد کاهش و بی انگزشی شود به همان نسبت کارایی هم ضعیف و ضعیف تر می شود. درنتیجه توجه به این موضوع امری بسیار مهم تلقی می شود که همه سازمان ها باید به ان توجه ویژه داشته باشند.

 


مطالب مشابه :


تئوري دو عاملي هرزبرگ(تئوري هاي محتوايي)

سلسله مراتب نيازهاي مازلو. نظریه دو نظريه انگيزشي هرزبرگ و همكارانش به‌دليل




تئوری های انگیزش

آخرین نظریه محتوایی انگیزش کار بعد از نظریه مازلو و هرزبرگ برخلاف مازلو و هرزبرگ




کاربرد نظریه های انگیزش در افزایش بهره وری و رضایت شغلی

کاربرد نظریه های انگیزش هرزبرگ و آدم و جنبه‌هاى نظريه انگيزشيم مازلو




انگیزش

دو عاملی هرزبرگ. نظریه های معاصر استعداد ها و رشد و توسعه فردی. مازلو این نیاز ها




پیشینه نظری و پیشینه تجربی

اصل مهم نظریه مازلو نظریه هرزبرگ ازاین صاحب نظریه هنوز مورد آزمایش و اثبات




دانلود پاورپوینت مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته «انگیزش و نظریه‌های انگیزشی»

پیشرفته «انگیزش و نظریه‌های مازلو; نظریه x و y هرزبرگ; نظریه




پایان نامه توصیف و اولویت بندی عوامل انگیزش شغلی معلمان تربیت‌بدنی نیشابور براساس نظریه هرزبرگ 70 ص

بدنی نیشابور براساس نظریه هرزبرگ نظریة x و y نیازهای مازلو




برچسب :