جزوه درس اصول گزارش و مقاله نويسي (جزوه نهايي ـ كلي )
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
FA
/**//**//**//**//*
/*]]>*/
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-priority:99;
mso-style-qformat:yes;
mso-style-parent:"";
mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt;
mso-para-margin-top:0cm;
mso-para-margin-right:0cm;
mso-para-margin-bottom:10.0pt;
mso-para-margin-left:0cm;
line-height:115%;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;
mso-hansi-font-family:Calibri;
mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
پيشينه
ي ورود گزارش به مطبوعات:
روزنامه يا
خبرنگاري هم مانند ساير حوزه هاي علوم انساني دستاورد غرب است و شرقي ها نقشي در
شكل گيري آن نداشته اند، علوم انساني باتوجه به صنعتي شدن يك سري موارد روان
شناسي، ارتباطات و... داراي اهميت شد، بيش
از گزارش نويسي چيزي شبيه آن وجود داشت كه همان داستان ها و افسانه ها بودند كه
داستان ها براساس حس زيبايي شناختي انسان شكل گرفت كه اساساً ادبيات در آنجاست و
افسانه ها نيز قصد تقويت تخيل انسان را داشتند كه روايت آن هم پوشاني با بحث
گزارشگري دارد، گزارش با داستان متفاوت است و نيازي به ادبيات خاص و بكارگيري
كلمات سخت را ندارد، براساس واقعيت است و بايد بنحوي نوشته شود كه همه بايد آن را
بفهمند و صريح بخوانند.
با پيشرفت
تكنولوژي نقش مطبوعات پررنگ شد و خبر داراي ارزش شد و گزارش نيز اطلاعاتي را
دراختيار مردم گذاشت.
گزارشگري يكي
از حوزه هاي اصلي در روزنامه نگاري است.
حوزه هاي اصلي روزنامه نگاري:
1.
خبر: انچه که اتفاق مي افتد و بناي آن آگاهي دادن به
مردم است.
2.
مصاحبه: يك چارچوب خاص دارد و درخصوص گرفتن
اطلاعات دروني افراد است و براساس مطالعه و بررسي است و بايد بر موضوع اشراف داشته
باشيم، در كل مصاحبه دريافت اطلاعات از كسي است كه اشتياق به پاسخگويي ندارد.
3.
گزارش:
3.1 خبر + مصاحبه + مهارت (توانايي) نگارش
3.2 روايت كردن تجربه هاست.
تعريف گزارش:
روايتي است از
موضوع هاي جالب براي مخاطب كه بر مبناي كشف ها، ديده ها، شنيده ها و تجربه هاي مستقيم
گزارشگر، با نگارشي پركشش نوشته مي شود.
پنج محور اصلي
گزارش:
1.
برمبناي مطالعه و
بررسي باشد.
2.
كشف و جستجو لازمه
گزارش رسانه هاي است.
3.
به دلبستگي و دل
مشغولي هاي مخاطب اهميت بدهد.
4.
تعهد حرفه اي همواره
رعايت شود. (اخلاق رسانه اي)
5.
نياز به نگارش
هنرمندانه و بازسازي زيبا دارد.
تفاوت گزارش و
خبر:
1.
ساختار ثابت خبر در
مقابل ساختار متنوع گزارش.
2.
زبان خشك و جدي خبر كه
بر مبناي آگاهي رساني است در مقابل زبان متنوع محاوره اي گزارش.
3.
استفاده از هنرها و
استفاده هاي ادبي در گزارش كه اين امكان در خبر وجود ندارد.
4.
محدوديت فاكتور زمان
يا عامل زمان در خبر كه آن را مي سوزاند (خبر سوخته) اما يك گزارش خوب محدوديت
زماني براي مخاطب ندارد.
5.
حضور پررنگ، مؤثر و
كاربردي گزارشگر كه در تهيه گزارش زاويه ديد و سليقه هاي او نيز مهم است اما خبر
عناصر ذاتي خود را دارد.
6.
امكان گنجاندن اطلاعات
تكميلي در گزارش (نقل قول ها، استنادها، مصاحبه ها) در گزارش وجود دارد اما ويژگي
خبر، كوتاهي و فشردگي آن است.
شباهت هاي
گزارش و خبر:
1.
ادبيات ژورناليستي كه
در واقع توجه به رويدادها و پديده هاي پيراموني به روز را بازتاب مي دهد، در هر 2
وجوددارد.
2.
ارزش هاي خبري مثل (
دربرگيري، شهرت، شگفتي، عدد و رقم ) در هر 2وجود داشته از اين نظر جذابيت
مي بخشند.
3.
راستگويي و شفافيت
عنصري است كه در گزارش هم وجود دارد، در واقع گزارشگر نمي تواند براي توليد هيجان
بيشتر رويداد را تغييردهد.
4.
هر دو با هدف اطلاع
رساني و افزايش سطح آگاهي هاي مخاطب انجام مي شود.
گزينش
موضوع گزارش:
1.
كلي نبودن موضوع.
2.
داراي جذابيت براي
مخاطب باشد.
3.
امكان پوشش و تهيه ي
گزارش از همه زواياي موضوع وجود داشته باشد.
4.
تكراري نباشد.
5.
مفيد باشد.
6.
زمان بر نباشد.
ارکان گزارش:
براي آن که يک
متن نوشتاري، صوتي و يا تصويري را گزارش بناميم، آن متن بايد 3 جزء يا 3 رکن در هم
تنيده و تکميل کننده را باتوزان و اثرگذاري کافي داشته باشد:
1.
مصاحبه: شامل الف)
شاهدان عيني و ب) کارشناسان و صاحب نظران
2.
مشاهده: مجموعه قابليت ها، مهارت ها و کارآمدي هاي
گزارش گر در برخورد با سوژه يا موضوع گزارش است.
3.
تحقيق (مطالعه يا
پژوهش): اين کار به غناي گزارش مي افزايد و
در بيشتر مواقع دسترسي به اطلاعاتي که از طريق تحقيق حاصل مي شوند، از طريق مصاحبه
و مشاهده امکان پذير نيست.
گروه هاي آگاه
براي انجام مصاحبه:
1.
شاهدان عيني
2.
کارشناسان
ويژگي
هاي شاهدان عيني:
1.
نداشتن مکان ثابت و
مشخص ( دست يابي دوباره به آنها امکان پذير نيست )
2.
ناشناخته بودن ( ارزش
نقل قول آنها به دليل شهرت نيست )
3.
پيامد حقوقي در انتشار
مطالب آنها وجود ندارد.
کارکردهاي
مصاحبه:
1.
جذاب کردن گزارش
2.
مستندکردن گزارش
3.
چند بعدي کردن گزارش
انواع مصاحبه:
1.
مصاحبه ي چالشي (عمقي): به منظور دريافت انديشه و احساس مصاحبه شونده
انجام مي شود. تعداد پرسش ها کم ولي عميق هستند و معمولاً با يک يا دو نفر مصاحبه
انجام مي شود.
2.
مصاحبه ي گزارشي:براي دريافت
اطلاعات با چند نفر (شاهدان عيني و کارشناسان) و با تعداد زيادي پرسش انجام مي گيرد.
3.
مصاحبه ي تلفني: امکان انجام چند مصاحبه در مدتي کوتاه (يک روز)
براي مصاحبه گر فراهم است.
تحقيق
( مطالعه ):
تحقيق به غناي
گزارش مي افزايد، در واقع اطلاعاتي در تحقيق بدست مي آيد که به طور معموال از راه
مشاهده يا مصاحبه دسترسي به آنها امکان پذير نيست.
منابع دريافت
اطلاعات از طريق تحقيق:
1.
منابع زنده: کارشناسان يا مسئولان داراي سمت هاي معتبر
2.
منابع غيرزنده: کتاب، پايان نامه ها، گزارش هاي مشابه
بنابراين به
گزارش به گزارشي که سه رکن (مشاهده ـ مصاحبه و تحقيق) سازنده در آن به شکلي متوازن
و درهم تنيده و بدون ناهمواري و تا حدامکان جدايي ناپذير گنجانيده شده باشد، گزارش
متعادل گفته مي شود.
انواع گزارش:
1.
از نظر شيوه ارائه:
کتبي و شفاهي
2.
از نظر حجم و مقدار
3.
از نظر موضوع و منظور
1.
از نظر شيوه ارائه:
1.1.
گزارش کتبي يا نوشتاري
1.2.
گزارش شفاهي (مثل
گزارشي که يک پرستار در مورد بيمار به پزشک مي دهد)
2.
از نظر حجم
و مقدار:
2.1.
گزارش کوتاه: حجم و مقدار محدود داشته و به طور معمول داراي يک
محور است، اين نوع گزارش نياز به تحقيق زياد ندارد و در فرصت محدود قابل تهيه است،
گزارش هاي خبري يا گزارش هاي آزاد از اين نوع هستند.
2.2.
گزارش بلند: شکل اصلي
گزارش هاي رسانه اي است که حجم مفصل داشته و وقت زيادتري نسبت به گزارش هاي کوتاه
نياز دارند. سه دسته گزارش در اين گروه جاي مي گيرند:
2.2.1.
گزارش از پديده: شامل گزارش از محل و گزارش از شخص.
2.2.2.
گزارش از رويداد: شامل گزارش طبيعت محور و گزارش انسان محور
2.2.3.
گزارش از فرآيند: برخي فرآيندهاي جاري در جامعه وجود دارند که
حالت غيرخبري داشته؛ اما وجود يا نبود آنها بر زندگي ما تأثير مي گذارد که براي
شناخت آنها نياز به جستجوي گسترده است، مثال:
فرآيند مهاجرت، آلودگي هوا، مزاحمت هاي خياباني و آلودگي هاي فضاي سبز و
...
3.
از نظر
موضوع و منظور:
3.1.
گزارش اطلاعي: بر مبناي واقعيت و اطلاعات از پيشامدها، آمار و
ارقام بدون تغيير و تحليل، مثل: گزارش هاي دوره اي واحدهاي اقتصادي از اين نوع
هستند.
3.2.
گزارش تحقيقي:اين گزارش ها
بر پايه پژوهش استوار است. گزارش درباره کشف هاي علمي و يا اختراعات از اين نوع
هستند.
3.3.
گزارش تحليلي:گزارش اطلاعي
به اضافه گزارش تحقيقي که شامل توصيف و تفسير مي باشد. اطلاعات موجود، تجربه هاي
گذشته و کشف ها و تحقيق هاي همراه با تفسير و تحليل، گزارش هاي تحليلي را تشکيل مي
دهند. در واقع ميدان عمل گزارش تحليل حال، آينده و گذشته است.
ساختار گزارش:
شامل: 1 ـ
ورودي 2 ـ متن ( بدنه اصلي ) 3 ـ
پايان بندي
1.
ورودي: نخستين عبارتي است كه گزارش با آن آغاز
مي شود و در موفقيت گزارشگر نقش مؤثري دارد. يك ورودي مناسب به اين پرسش خواننده
پاسخ مي دهد كه چرا اين متن بايد خوانده شود. ورودي در مورد پيام و محتواي گزارش،
مخاطب را قانع مي كند. در رسانه هاي غيرنوشتاري فن بيان و حالت اجرا و زبان بدن به
كمك گزارشگر مي آيد. در رسانه هاي غيرنوشتاري يا چاپي، تركيب واژه ها و آهنگ متن
تنها راه تعامل با مخاطب است. بنابراين تلاش بيشتري از سوي گزارشگر مي طلبد.
2.
متن: عرصه اصلي اجراي گزارش و محل كاربرد همه مهارت
هاي گزارشگر است كه در رسانه هاي چاپي تلاش بيشتري از سوي گزارشگر مي طلبد.
3.
پايان بندي: اين بخش نيز مانند ورودي هنجارمند است، بدين
معني كه هر زمان گزارشگر تعيين كند كه تمام نكته هاي لازم را انتقال داده مي
تواند، گزارش را به پايان برساند.
گزارش در
انواع رسانه:
با آنكه اصول
و آموزش هاي گزارشگري ثابت است اما اين كار در رسانه اي مختلف مهارت ها و ريزه
كاري هاي ويژه اي دارد. در راديو هيچ عاملي غير از صدا و لحن گزارشگر براي انتقال
مفاهيم و روايت گري وجود ندارد، در تلويزيون عناصر متنوع تري در اختيار گزارشگر
است، تصوير، تركيب رنگ، حركت و صدا، امكانات گسترده اي براي گزارشگر تلويزيون
ايجاد مي كند. اما ابزار مورد استفاده گزارشگر مطبوعات، متن و تصوير است، بنابراين
سبك نگارش او بايد چنان جذاب باشد كه نبود امكان استفاده از صدا و لحن را پوشش
داده و همان تأثير گزارش هاي راديويي يا تلويزيوني را بر مخاطب بگذارد.
مقاله
و انواع آن:
در اصطلاح
مقاله، نوشته اي است درباره موضوع خاص و شامل انواع گسترده اي از نوشته هاي علمي،
ادبي، پژوهشي، مذهبي و انتقادي مي شود. مي توان آنها را به دو دسته عمده تقسيم
بندي كرد:
1.
مقاله هاي پژوهشي ـ
تخصصي
2.
مقاله هاي عمومي ـ
اجتماعي
1.
مقاله هاي
پژوهشي ـ تخصصي:
انواع مقاله هاي پژوهشي ـ تخصصي در دو دسته مقاله هاي پژوهشي و
مقاله هاي مروري جاي مي گيرند.
1.1.
مقاله هاي پژوهشي: مبتني بر پژوهشي توليد مي شود كه پژوهشگر به
صورت نظام مند انجام مي دهد و در آن از طريق فرآيند مشاهده و آزمايش گري به شناخت
مي رسد. اين نوع پژوهش به دو صورت ميداني و آزمايشگاهي قابل انجام است. در پژوهش ميداني
برخلاف پژوهش آزمايشگاهي امكان دست كاري و كنترل متغيرها براي پژوهشگر وجود ندارد.
1.2.
مقاله هاي مروري: در اين نوع مقاله ادبيات مربوط به موضوع يا
مسأله خاص مرور شده و در راستاي حل آن تلاش مي شود. در اين نوع مقاله مسأله اي
مطرح شده و با بررسي ادبيات موجود از جمله مقاله ها، گزارش هاي پژوهشي و تركيب و
تلفيق آنها، راه حل ارائه شده يا پرسش هاي پژوهش پاسخ داده مي شود. مقاله هاي
مروري انتقادي و مقاله هاي مروري فراتحليلي از اين دسته اند.
2.
مقاله هاي
عمومي ـ اجتماعي:
مخاطب اين گونه مقاله ها عموم مردم هستند، مقاله هاي عمومي ـ
اجتماعي، بصورت روزنامه اي يا نشريه غيرتخصصي يا زباني قابل درك براي عامه منتشر
و در سطح گسترده اي توزيع مي شوند. امور خانوادگي، تربيتي، اخلاقي و بطور كلي
مسائل و امور اجتماعي روزمره موضوع اصلي اين مقاله ها هستند. مقاله هاي استدلالي ـ
اجتماعي و انتقادي ـ اجتماعي از اين دسته اند.
بخش
هاي اصلي مقاله ها (موردهاي مشترك):
در هر مقاله
بخش هاي اصلي وجود دارد كه هر كدام از آن ها ممكن است زير بخش هايي داشته باشند، اين
بخش هاي اصلي در مقاله هاي پژوهشي ـ تخصصي با عنوان هاي مجزا نوشته مي شوند، اما
در مقاله هاي عمومي ـ اجتماعي ممكن است مجزا نباشد، اما با كنكاش مقاله قابل
تشخيص هستند.
بخش هاي اصلي
مقاله عبارتند از:
عنوان ـ چكيده
و واژگان كليدي ـ مقدمه ـ بيان مسئله ـ هدف ـ پرسش يا فرضيه ـ تعريف مفهوم يا
متغيرها ـ موانع و چارچوب نظري ـ روش شناسي ـ يافته ها و نتايج ـ بحث و نتيجه
گيري ـ منابع
عنوان: عنوان مقاله بايد كوتاه، بدون ابهام،
بيان گر محتواي مقاله و داراي كمترين حروف ربط و علامت گذاري باشد. عنوان به دو
صورت پرسشي و يا خبري نوشته مي شود.
عنوان پرسشي
عبارت است از: يك پرسش كلي و مقاله تلاش مي كند به آن پرسش پاسخ مي دهد. مثال: آيا
بحران اقتصادي در راه است؟ آيا سرطان كبد درمان پذير است؟
اما عنوان
خبري مي تواند جنبه پاسخي داشته باشد و يا ارتباط مفهوم و متغيرهاي مورد بررسي را
به مخاطب برساند. مثال: ايران شاه راه ترانزيت مواد مخدر يا بررسي عوامل خودكشي در
ايران و ژاپن
چكيده:
يك بيان قوي،
كوتاه و خودشمول از يك كارنوشت ( پژوهش نامه يا مقاله و يا ... ) است كه يك كار بزرگتر را توضيف مي كند. هدف اصلي چكيده
راهنمايي خوانندگان است.
ويژگي
هاي يك چكيده خوب:
1.
بيشترين و مهم ترين
اطلاعات را دارد.
2.
داراي متن سبك و شيوا
است كه از متن اصلي پيروي مي كند.
3.
ساختار مناسب دارد كه
در آن عناصر اصلي مقاله به ترتيب مطرح مي شود.
4.
هيچ اطلاعات جديدي به
كاربر اضافه نمي كند.
5.
از حالت هاي
مجهول افعال بهره برده و نقش نويسنده را
پر رنگ نمي كند.
6.
به پرسش هايي نظير چرا
اين مطالعه انجام شده است؟ چه كاري انجام شده است؟ چگونه انجام شده است؟ و چه
نتايجي بدست آمده است؟ پاسخ مي دهد.
ساختار
چكيده:
هر چكيده
داراي چهار بخش اصلي است:
1.
بيان مسأله، شامل:
انگيزه ها و علت انتخاب موضوع.
2.
روش شناسي، شامل: روش
هاي گردآوري اطلاعات (مشاهده، مصاحبه، ميداني و كتابخانه اي)
3.
يافته ها، شامل: كشف
رابطه علي و معلولي بين متغيرها
4.
كليده واژه ها، شامل:
اصلي ترين مفاهيم و متغيرهاي مورد استفاده در مقاله
تفاوت مقدمه و
چكيده:
مقدمه، پيش
آگاهي، دليل پيشينه علمي موضوع و علت نگارش مقاله است. اما چكيده داراي اطلاعات
مهمي از يافته ها، روش انجام كار، هدف ها و درواقع عصاره مقاله يا هر نوشته اي
است.
بيان
مسأله:
در واقع بيان
موضوع پژوهش است كه تقريباً هميشه از راه مرور ادبيات بدست مي آيد. در بيان مسأله
بايد براساس مستندات، نشان داد كه مسأله وجود دارد.
دربيان مسأله
بايد دو عنصر اصلي آورده شود:
1 ـ وضع موجود 2 ـ راه حل قابل قبول
مباني
نظري و ادبيات پژوهش:
مباني نظري در
راستاي شناخت پيش آيند، ساخت چارچوب نظري، ساخت فرضيه ها يا پرسش ها، تبيين و مطرح
كردن متغيرها و مفهوم ها مورد استفاده قرار مي گيرد.
روش شناسي:
در اين قسمت
به چگونگي انجام پژوهش، رسيدن به پاسخ ها، راه هاي گردآوري و تحليل داده ها و
همچنين نحوه ساختاردهي اطلاعات پرداخته مي شود.
يافته ها و
نتايج:
1 ـ توصيفي
2 ـ استنباطي
بحث
و نتيجه گيري:
نويسنده با
ارائه تفسير تبييني خود، يك پايان انديشمندانه به مقاله يا كارنوشت خود مي دهد،
نگارش بخش نتيجه گيري نه تنها مبتني بر يافته هاست، بلكه پيش از آن مبتني بر مباني
نظري و چارچوب نظري پژوهش است، بنابراين پژوهشگر براي نگارش اين بخش لازم است
دوباره به مباني نظري مراجعه كند.
نگارش گزارش:
« براي نگارش
نمي توان الگوي ثابتي درنظرگرفت. اين الگو بر مبناي موضوع، زوايه ي ديد گزارشگر، مخاطب
و حتي روش رسانه تغيير مي كند » در اين مرحله گزارشگر خط روايت را بر مي گزيند،
پيام ها را اولويت بندي كرده، برخي را حذف و برخي را با تأكيد بيشتر بيان مي كند.
براي نگارش گزارش بايد به نكات مهمي توجه كرد:
1.
تكيه كردن به ذهن
2.
شناخت كافي نسبت به
موضوع
3.
سرعت
4.
يافتن نكته ورودي
5.
داشتن مسير يا خط
مناسب
6.
بازنگري
مستندسازي:
نام بردن از
منابع مورد استفاده در هر كارنوشتي يك الزام است و اگر نويسنده از اين كار سرباز
بزند به عنوان سارق علمي شناخته مي شود، استفاده از عقيده ها، باورها، گفته ها
يانوشته هاي ديگران و ارائه آنها به صورت عمدي و غيرعمدي جرم به شمار مي آيد.
مستندسازي يعني مكتوب كردن باورها و نوشته هاي ديگران به صورتي كه قابل پذيرش
جامعه علمي باشد.
انواع مستند
سازي:
مستندسازي در
دو جا انجام مي شود:
1.
در داخل متن: به دليل جلوگيري از ايجاد وقفه براي خواننده،
بايد كوتاه و مختصر باشد.
2.
در پايان متن: براي ايجاد زمينه ي دسترسي مخاطب به منبع اصلي
بايد كاملاً توصيف شود.
سبك هاي
مستندسازي:
5 سبك اصلي
براي مستندسازي وجود دارد:
1.
روش APA (انجمن روان شناسي آمريكا) با نام خانوادگي سال انتشار و صفحه: مثال: ميرزايي 92 ـ 133
2.
روش MLA با نام خانوادگي و صفحه: مثال: ميرزايي ـ 133
3.
روش هاروارد با نام
خانوادگي و شماره صفحه و ص: ميرزايي ـ
ص133
4.
روش شيكاگو: مانند پاورقي و زيرنويش
5.
روش AGPS : روش علوم زيستي
ملاك
هاي محتوايي مقاله:
يكي از مهم
ترين ابعاد مقاله علمي، محتوا و ارزشمندي علمي و كيفيت دانشي است كه از طريق آن
منتشر مي شود. مقاله بايد يافته هاي مهمي را گزارش كند و پيام آشكاري از پيشرفت
دانش بشري به همراه داشته باشد، بنابراين پيش از تهيه مقاله، نويسنده بايد از خود
بپرسد كه مطالب او چه قدر اهميت داشته و ديگران تا چه اندازه از آن بهره مند
خواهندشد.
چند نكته اصلي
براي افزايش سطح كيفي مقاله در ادامه آورده مي شود:
1.
داشتن فرآيند تفكر: به معني تلاش براي معلوم كردن نكته هاي مجهول
علم است.
2.
منطقي بودن: نويسنده يك مقاله علمي بايد شايستگي لازم در
استدلال آوردن، تحليل و نتيجه گيري را داشته باشد.
3.
داشتن نظم و يكپارچگي: مرتب بودن اجزاء مختلف مقاله با يكديگر و
متناسب بودن آنها با مقاله و همچنين ارتباط عنوان هاي فردي با يكديگر از جمله
مواردي است كه به مقاله نظم و يكپارچگي مي بخشد.
4.
تناسب موضوع با
نيازهاي جامعه علمي: پرهيز از طرح
موضوعاتي كه از اولويت پژوهشي برخوردار نبوده و جامعه علمي به آنها نياز ندارد.
5.
پرهيز از كلي گويي،
جزئي گويي و زياده گويي:
نويسنده بايد به روشني و با زبان گويا مباحث علمي را مطرح كرده و در بيان
آنها از حاشيه روي و زياده گويي دروي كند، همچنين خلاصه گويي نبايد به حدي برسد كه
به ابهام و ايهام منجرشود.
ويراستاري:
ويرايش در لغت
به معني پيراستن است و منظور، بررسي نوشته ها و برطرف ساختن ضعف ها و جبران
كمبودهاي آن است، وظيفه ويراستاري برعهده فردي است كه ويراستار نام دارد، او از
نظر قالب و محتوا به نوشته نظم و يكپارچگي بخشيده و ضعف ها و كمبودهاي آن را جبران
مي كند.
ويراستار هر
نوشته اي را از نظر فني و محتوايي بررسي مي كند. اگر نوشته تأليف باشد، ويراستار
وظيفه دارد ارزش و اعتبار علمي آن را از نظر اسناد و منابع مورد استفاده سنجيده و
همچنين به چگونگي فصل بندي، تدوين، تناسب و صفحه آرايي توجه مي كند، اگر اثر ترجمه
باشد ويراستار وظيفه دارد آن را با اصل مطابقت داده ميزان دقت و مهارت مترجم را در
گزينش واژه ها و انتقال مفاهيم و نادرستي هاي نحوي متن بسنجد.
نحو : به دانش
مطالعه قواعد مربوط به چگونگي در كنار هم آمدن واژه ها به منظور ايجاد درك جملات
در يك زمان گفته مي شود، نويسنده مي تواند مجموعه واژه هاي يك جمله را با ترتيب
هاي گوناگوني در كنار هم قراردهد؛ اما تمامي آنها معني دار نخواهندبود.
ساختار جمله
فارسي به شكل زير مي باشد:
فاعل + مفعول
+ فعل ===
دانشجو يك كتاب را خريد
اصول
نگارش و جزئيات صوري (ديداري):
نگارش نوعي وسيله
ي انتقال اطلاعات است كه با استفاده از آن مي توان هر نوع مفهوم ( Concept ) يا انديشه اي ( Idea ) را بيان و صورت بندي كرد به اين معنا كه هر فردي مي
تواند با استفاده از نوشتن، مفاهيم و انديشه هاي مورد نظر خود را با نظم خاصي بيان
كند.
براي برقراري ارتباط
مؤثر با خواننده لازم است به 3 اصل اساسي توجه شود:
1.
موقعيت خطابي
2.
اصول صوري نگارش
3.
اصول محتوايي نگارش
1.
موقعيت خطابي: منظور بافت يا موقعيتي است كه نويسنده برآن
اساس كارنوشت خود را مي نگارد، اين اصطلاح به ارتباط نويسنده و خواننده اشاره
داشته و داراي 3 مؤلفه است.
1.1
هدف: نويسنده از نگارش متن چه منظوري دارد؟ قصد
نوشتن متن تخيلي، ضمني يا واقعي دارد؟
1.2
شخصيت: تنها راه شناختن شخصيت نويسنده، نوشته اوست.
نگارش در قالب طنز يا انتقاد يا به صورت جدي نشان دهنده شخصيت نويسنده است.
1.3
خوانندگان: افرادي كه مخاطب نويسنده هستند برروي سبك نگارش
او تأثير مستقيم دارند، نوشتن براي مخاطب عادي با مخاطب كارشناس متفاوت است.
2.
اصول صوري
نگارش:
رعايت نكات صوري نگارش مربوط به فاصله گذاري ـ حاشيه ها ـ شماره
گذاري و علامت گذاري ها بوده و علاوه بر ترغيب مخاطب به مطالعه، نشانگر دقت
نويسنده است.
3.
اصول محتوايي:
افزودن و كاستن اطلاعات ضروري و غيرضروري و
مرتب كردن بندها و پاراگراف ها به صورتيكه ترتيب ارائه افكار و عقايد، رعايت شود،
همچنين اصلاح جمله ها، واژه ها، از نظر دستوري و املايي از جمله اصول محتوايي
نگارش متن است.
مطالب مشابه :
ویراستاری ادبی-یک نکته
بايد رعايت شود اصول ويراستاري ادبي ويراستاري ادبي يك كار تخصصي است كه در حوزهي كاري
دوره آزاد ویراستاری
ابزار رسانه ای اطلاعات امری ضروری تلقی می گردد.رعایت نکردن اصول و قواعد حاکم بر زبان
جزوه درس اصول گزارش و مقاله نويسي (جزوه نهايي ـ كلي )
وبلاگ زمان دانشگاه که تعطیلش نکردم - جزوه درس اصول گزارش و مقاله نويسي ويراستاري:
مقدمه ديوان ميرنوروز نوشته اسفنديار غضنفري
بنابراين كتاب از لحاظ اصول ويراستاري اشكالات عمده داشت.
ترکیبات شیمیایی
و در ساير موارد اصول ويراستاري را شيميايي، اصول و قواعد شاخة
پيشينة تاريخي ويرايش: مصاحبه
مثلاً كل نشانهگذاريها را اصول تنقيط يا رموز آموزش ويراستاري در اين دوره در مركز
معرفي رشته هاي تحصيلي/ رشته علوم ارتباطات اجتماعي
اصول و تکنيک هاي تهيه خبر، مصاحبه، گزارش، روش تحقيق، عکاسي خبري، صفحه آرايي و ويراستاري
رشته علوم ارتباطات اجتماعي(روزنامه نگاری - روابط عمومی)
ميکند همچنين دروسي را که هم جنبه عملي و هم جنبه تئوري دارند مثل اصول و ويراستاري و
معرفی رشته علوم ارتباطات اجتماعی ( روابط عمومی - روزنامه نگاری )
اصول و تکنيکهاي تهيه خبر، مصاحبه، گزارش، روش تحقيق، عکاسي خبري، صفحهآرايي و ويراستاري
برچسب :
اصول ويراستاري