سرمایه فکری
سرمایهی فکری، موضوع جدیدی است که به لحاظ نظری در چندسالهی
اخیر در سطح جهانی مطرح شدهاست. اما از آنجاییکه منبعی پر ارزش برای کشورها و
سازمانها بهحساب میآید، میزان رشد و توسعهی آن به سرعت در حال تبدیلشدن به
شاخصی در توسعهیافتگی کشورها است. از سوی دیگر، این منبع نامشهود بهعنوان یکی
از ارزشافزاترین منابع شرکتها و سرمایهای کلیدی در رشد کارآفرینی مطرح شدهاست.
از اینرو، امروزه ضرورت توسعه و مدیریت سرمایهی فکری، به یک الزام جدی در سطح
کلان ملی و در عرصهی کسب و کار تبدیل شدهو با حركت به سمت اقتصاد دانشپایه منجر
به تغيير پارادایم حاکم اقتصاد صنعتی شدهاست. به گونهاي كه میتوان شاهد پدیداری
اقتصادي مبتنی اطلاعات و دانش بود، كه اساس و بنيان آن بر محور سرمایهی فکری استوار
است. به تعبیری ساده شاید بتوان سرمایهی فکری را بستهای دانشی تشکیلشده از مجموعه
منابعی نامشهود و پنهان، اصول، فرهنگ، الگوهای رفتاری، قابلیت، شایستگیها، ساختارها،
ارتباطات، فرآیندها و پردازشهای منجر به/منتج از دانش، بهحساب آورد. اساس دانش
برپایهی برداشتهای ذهنی استوار است.
برداشتهای مختلف از پدیدههای فیزیکی متمایز، منجر به بروز پدیدههایی
ذهنی میشود. در واقع پدیدههای فیزیکی، تحت بازنمایی ذهنی در قالب رابطهای شناختی
به شکل پدیدههایی ذهنی بازنمود مییابند. این رابطهی تبادلی شناختی، رابطهای
است که از قرنهای گذشته برپایهی رویکردهای فلسفی الگوهای تجربهگرای کلاسیک تا
کانت، و از کانت تا فلسفهی ذهن برنتانو، و از فلسفهی ذهن و نظریهی دانش برنتانو
تا پدیدارشناسی هوسرل و یا رویکردهای پوزیتیویستی افرادی چون: فرگه، رایل، راسل، ویتگنشتاین
و ...، مورد توجه قرار گرفته است. برای نمونه به باور کانت، ذهن از طریق فعالیتهای
ترکیب، تفسیر، استنتاج و داوری، دریافت، نظم و معنای خود را بر مادهی خام اثرپذیریهایی
حسی برجای میگذارد، که از این دریچه شناخت، آگاهی و در نهایت دانش شکل میگیرد.
شناخت، آگاهی و دانشی که بهعنوان مبنایی برای کنشهای فردی و جمعی عمل کرده، و دوباره
از خلال بازخوردهای دریافتی از کنشها، در مسیر تفسیر، توسعه و تکامل قرار میگیرد.
این مسیر، در بررسی تاریخی زندگانی بشری، از روایت هابیل
و قابیل و یادگیری تدفین از کلاغ و اساطیر ابتدایی تا داستان قومهای مختلف در کتاب
مقدس، شاهنامه و افسانههای منتقلشده در شکلهای مختلف از نسلی بهنسل بعدي، قابل
شناسایی است. روندی که در مراحل بعدی، ضرورت بکارگیری ابتکاراتی جهت ثبت، کسب، توسعه
و انتقال دانش را بهعنوان ضرورتی برای بقا و برتریجویی میان ملل مورد توجه قرار
داد. ابتکاراتی که در قالب لوحهای سومری، آثار مکتوب یونانی، ریاضیات هندی، فنآوری
چینی، سیستمهای اطلاعاتی و حسابداری پارسی و آثار بهجامانده از زندگی سایر اقوام
وملل، همگی نمایانگر جریان آرامی از بهکارگیری دانش است.
به مرور زمان با توسعهی صورتهای نخستین ارتباطات و تجارت
میان ملل، شناخت و دانش از محیط پیرامون بهعنوان منبعی برای ایجاد فرصتهای
جدید بهبود زندگی و تجارت بهحساب آمد. از طب و فلسفه گرفته تا استخراج آهن و طلا،
چوببری و کشاورزی همگی در نتیجهی توسعهی دانش در این دوران رشدیافته و فرصتهای
جدیدی را برای بشر فرآهم آوردند. فرصتهایی که برای پایداری، بیش از پیش مستلزم انتقال
و رسمیسازی دانش بودند. از اینرو، در این دوران تلاشهایی در جهت رسمیسازی و
نشر دانش در قالب علوم به اشکال توسعهیافتهی کتابت و یا نمونههای نخستین دانشگاهها
بروز نموده و گسترش یافت. توجه پادشاهان به دانشمندان در این دوره و سعی در گردآوری
آنها در مراکز حکومتی را شاید بتوان نخستین توجهها به سرمایهی انسانی بهحساب
آورد. در این دوران، اگرچه همچنان قطع درختان، استخراج منابع طبیعی و کشاورزی براي
ایجاد ارزش مورد استفاده قرار میگرفت، اما در عین حال دانش بهعنوان بستری برای
کشف و گسترش فنون مختلف مورد استفاده قرار میگرفت.
با آغاز رنسانس و توسعهی اهمیتدهی به علوم و رشد رویکردهای
انسانمحور، به مرور توجه به دانش فردی از شکل گسترش یافتهتری برخوردار شد.
از سوی دیگر توجه به انسان در قالب رشد علم اقتصاد، تجارت و جامعهشناسی در سدههای
منتهی به انقلاب صنعتی، بهبهبود نقش دانش در توسعهی ابزار ایجاد ارزش کمک بیشتری
نمود. برای نمونه، در اواخر قرن هفدهم نخستین تلاشها در جهت محاسبهی نیروی کار
در ثروت ملی توسط ویلیام پتی انجام گرفت. این روند با آغاز انقلاب صنعتی در قرن هجدهم،
از رشد افزونتری برخوردار شد. توجه به ارزش سرمایهی انسانی و نیروی کار توسط آدام
اسمیت و یا طرح روشهای ارزشگذاری سرمایهی انسانی توسط ویلیام فارر تا متد هزینهی
تولید انگل، را میتوان نمونههایی از بروز توجهات جدید به سرمایهی انسانی و بهتبع
آن بسترسازی برای ایجاد مفهومی جدید بهنام سرمایهی فکری دانست.
اما نیمهی نخست قرن بیستم میلادی بیش از پیش بر تدبیر مفاهیم
جدید اقتصادی و تجارت تاثیرگذار بودهاست. چرا که بهسبب جنگ جهانی و رکود
اقتصادی، کشورها به فکر ایجاد چارچوبها و راهکارهای جدید اقتصادی و توسعهی ظرفیتهای
انسانی موجود، در جهت جبران خسارات ناشی از جنگ پرداختند. این موضوع منجر به رقابت
شدید در دستیابی به منابع و بازارهای رقابتی شد. اما متناسب با افزایش تقاضا برای منابع
فیزیکی و محدودیت منابع، میزان دسترسی سازمانها به منابع فیزیکی نیز محدود بود. از
اینرو سازمانها و پژوهشگران مختلف به فکر جایگزین نمودن منابع موجود با منابع
جدید افتادند.
نیمهی دوم قرن بیستم را میتوان نقطهی عطف در تغییر رویکردهای
سازمانی بهحساب آورد. چرا که از یکسو با طرح نظریههای جدید سازمانی، سازمانهایی
که در نیمهی نخست قرن بیستم بهدنبال راهکارهای جایگزین کسب و کاری میگشتند،
به بنیانهای نظری جدید دستیافتند. از سوی دیگر، نیازهای جدیدی در شکل خدمت بازارها
ظاهر شد که ارزشافزودهی بیشتری را برای سازمانها به ارمغان میآورد. در واقع،
اقتصاد علاوه بر صنعت وکشاورزی، بخش سومی را تجربه کرد که بهزودی توانست برتری
قابل توجهی نسبت به آن دو بخش سنتی پیدا کند. با طرح نظریههای جدید پیرامون نقش اطلاعات
در سازمان، و بهتبع آن گسترش توجه به فنآوری اطلاعات و شکلگیری اشکال جدید کارآفرینی
دامنهی دستیابی و فرصتهای ایجاد ارزش برای سازمانها توسعه یافت. اشکال جدید
خدمترسانی درترکیب با اطلاعات، سازمانها را به دو بخش فیزیکی و مجازی تقسیم نمود
و پیوستاری از واقعیت فیزیکی مطلق تا واقعیت مجازی صد درصد را برای سازمانها قابل
تصور کرد. از اینرو، آنچه که بهعنوان منبع ثروت برای جوامع یا سازمانها مطرح
بود، دچار تغییر و تحول شده و این تغییر بنیادین منجر به تغییر در اصول اقتصادی و کسب
و کار جوامع گردید. این موضوع بهمرور منجر به بیشترشدن تفاوت میان ارزش دفتری و
ارزش بازار شرکتها شد، که بر ضرورت توجه به منابع نامشهودی موثر بر ایجاد ارزشافزودهای
فراتر از محاسبات معمول، بیش از گذشته افزود.
شاید بتوان مطالعات مچلاپ در اوایل دههی شصت میلادی پیرامون دانش
را، از نخستین توجهات نظری به مفاهیم مرتبط با سرمایهی فکری بهحساب آورد. اما پیدایش
عبارت سرمایهی فکری داستان جالبی دارد. در اواخر دههی شصت میلادی، اقتصاددانی بهنام
گالبرایس در طی نامهنگاری با دوست اقتصاددان خود کالسکی، از دِین خود و دیگران به
کالسکی بهسبب سرمایهی فکری که توسط او در دههی شصت ایجاد شده، سخن به میان
میآورد. از اینرو است که امروزه، پیدایش عبارت سرمایهی فکری به گالبرایس نسبت
داده میشود. در دههی هفتاد میلادی، با بروز نگرشهای جدید در حوزهی علم اقتصاد،
توجه صرف به منابع مشهود بهعنوان مواد نخستین ایجاد ارزش در سازمانها، به مرور
جای خود را به توجه همزمان به تمامی داشتهها اعم از: منابع مالی و فیزیکی و منابع
غیرفیزیکی و سرمایهی انسانی داد. چرا که مدیران سازمانها احساس کردند با کسب عناصر
دانشی از خلال نوآوری و توجه به سرمایهی انسانی میتوانند به ارزشافزودهی بیشتری
دست یابند.
اما به طور روشنتر توجه به سرمایهی فکری را میتوان به تلاشهای
نظریهپردازان و پژوهشگران در دههی هشتاد میلادی نسبت داد. نخستین اثر نظری در
حوزهی داراییهای نامشهود در سالهای نخستین دههی هشتاد توسط ایتامی در ژاپن
منتشر شد. اما نکتهی جالب توجه این موضوع است که این اثر تا مدتها به زبانهای
دیگر ترجمه نشد. اما از نیمهی دوم دههی هشتاد توجه به داراییهای نامشهود و سرمایهی
فکری شکل جدیتری به خود گرفت. توجه به سرمایهی دانشی، طرح طبقهبندی مولفههای
سرمایهی فکری، تجاریسازی نوآوری، توجه به ارزش سرمایهی فکری و محاسبهی ارزش
برند و علامتهای تجاری، از مهمترین تلاشهای حوزهی پیدایش و اهمیت سرمایهی
فکری به حساب میآیند.
دههی نود میلادی را میتوان سرآغاز توجه گستردهتر به مفهوم
سرمایهی فکری به حساب آورد. در این دهه با توسعهی نظریهپردازی در حوزهی سرمایهی
فکری، توجه سازمانها نیز به به این موضوع جلب شد. طرح مباحث مدیریت سرمایهی فکری
و دانش، تعریف مولفههای جدید چون سرمایهی مشتری، معرفی مدلهای سنجش و گسترش توجه
به موضوعاتی چون: مالکیت فکری، حقوق انحصار معنوی، امتیازات مالکیت فکری، برند، علامتهای
تجاری و ... از ویژگیهای این دهه به شمار میروند. توجهات مالی و حسابداری به ارزش
سرمایهی فکری نیز در این دهه به شدت مورد توجه قرار گرفت. در دههی نود میلادی،
توجهات ملی به سرمایهی فکری و طرح چارچوبهای محلی برای گزارش سرمایهی فکری در
برخی از کشورها در پیش گرفته شد.
با توجه به تحقیقات و تلاشهایی که در دهههای گذشته و دههی
جاری صورتپذیرفته است، به نظر میرسد سالهای پایانی این دهه و آغازین دههی آینده،
سالهای سرنوشتسازی برای کشورها و سازمانهای مختلف در حوزهی مدیریت سرمایهی
فکری باشد. چرا که مفاهیم سرمایهی فکری امروزه دیگر مراحل نخستین آزمایشگاهی و تحقیقاتی
خود را سپری نموده و به ضرورتی در مدیریت سازمانها و در سطح گستردهتر، راهبری توسعهی
کشورها تبدیل شدهاست. از سوی دیگر، بازارهای مالی و سرمایهگذاریها به شدت معطوف
به سرمایهی فکری شده و بسیاری از تنظیمکنندگان این بازارها بر ضرورت ایجاد چارچوبهایی
برای گزارش سرمایهی فکری شرکتها، در کنار گزارشهای مالی تاکید دارند. در واقع
اگر تا سالهای قبل، سرمایهی فکری و سنجش آن، تنها موضوعی تحقیقاتی و محدود به کشورهای
توسعهیافته بوده، امروزه عرصهی رقابت جهانی، سرمایهی فکری را به عنصری جهانی
برای رقابت تبدیل نموده است. بهطوریکه سازمانهای بینالمللی ضمن تلاش برای طرح
چارچوبهای جهانی مدیریت سرمایهی فکری برای کشورها، میزان رشد و توسعهی این سرمایه
را بهعنوان شاخصی از توسعهیافتگی کشورها در نظر میگیرند. لذا پایش، مدیریت
و سنجش سرمایهی فکری چه در سطح کلان و ملی آن، و چه در سطح سازمانی آن ضرورتی غیرقابل
انکار است. بررسیها نشان میدهد که ضعف مدیریت و سنجش سرمایهی فکری منجر به از
دستدادن پنجاه و گاه هفتاد درصدِ پتانسیل حقیقی ارزش شرکتها میگردد. دور از ذهن
نخواهد بود که در سالهای آینده تهیهی اظهارنامهی(صورت) سرمایهی فکری شرکتها
بهعنوان ضرورتی برای پذیرش و رقابت در بازارهای بینالمللی و بهعنوان
پیششرطی برای سرمایهگذاری بهحساب آید. از سوی دیگر، مدیریت و سنجش سرمایهی
فکری بهعنوان ضرورتی درون سازمانی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. روزگاری
تنها داشتن داراییهای فیزیکی، و بعدترها کارکنانی حرفهای و سپس بهرهمندی از فنآوریهای
نوین و روزآمد بهعنوان ملاکی برای ارزش شرکتها به حساب میآمد. اما امروزه
به وضوح میتوان گفت که داراییهای فیزیکی مستهلک میشوند، کارکنان حرفهای سازمانها
را ترک میکنند و فنآوریها همواره نسبت به فنآوری آینده ناکارآمدتر و عقبمانده
بهحساب میآیند. از اینرو، هنر مدیریت و سنجش سرمایهی فکری، هنر توسعهی داراییهای
نامشهود و فکری غیر قابل استهلاک و پر ارزشتر، توسعهی ظرفیت ارزشافزایی داراییهای
مالی فیزیکی، انتقال قابلیتهای و دانش کارکنان حرفهای و تبدیل آن به دانش سازمانی
و یا داراییهای تحت مالکیت فکری سازمان، ایجاد فنآوریهای درونزا یا توسعهی
قابلیتهای بهکارگیری فنآوریهای خریداریشده و روزآمدسازی درونی آنها است.
و در نهایت ایجاد ارزشافزودهی بیشتر و پایدارتر برای سازمان و ذینفعان آن، و ترغیب
سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در سازمان و بهبود اعتماد و اطمینان بازارهای مالی
و سرمایهای است.
بدین ترتیب ملاحظه می شود که جوامع دانشمحور در حال شکل گیری
و تکوین هستند، و هژمونی این جوامع غیرقابل انکار و قطعی است. شاید بتوان گفت که پیشبینی
دراکر به واقعیت نزدیک میشود. دراکر پیشبینی کرد، سازمانهای آینده بیش از پیش
دانشپایه خواهند بود و بر پایهی منابع دانشی و شبکههای دانشی که برای خود ایجاد
خواهند کرد، با یکدیگر رقابت خواهند کرد. از اینرو تحول بهسوی اقتصاد دانشپایه
تاثیرات بسیار گستردهتری را در پی خواهد داشت. به همین سبب، ارزش بازاری شرکت،
بیش از پیش معطوف به سرمايهی فکري آن است و همانگونه که کارآفرینان و مديران ارشد
اجرايي به داراييهاي فيزيکي توجه ميکنند، بايستی به مديريت داراییهای نامشهود
و سرمایهی فکري بهعنوان یک ضرورت توجه کنند.
کنفرانس مدیریت سرمایه فکری بنا به درک ضروریات شفافسازی و اتخاذ
رویکرد مدیریتی بر سرمایهی فکری در ایران و برپایهی مطالعه و تدقیق در حوزهی
مفاهیم پایه و چارچوبهای طبقهبندی، ضروریات مدیریتی و مدلهای سنجش سرمایهی
فکری برگزار می شود تا به شفافسازی برداشتهای ذهنی از مدیریت و سنجش سرمایهی
فکری نیز پرداخته شود. خوشبختانه در سالهای اخیر بهطور بسیار گستردهای مدیریت
دانش مورد توجه نویسندگان و مترجمان ایرانی قرار گرفته است. اما این توجه بسیار، ممکن
است باعث بروز برخی برداشتها پیرامون رابطهی مدیریت دانش و سرمایهی فکری شود.
از اینرو برخی بر این باور استوار شوند که مدیریت دانش همان مدیریت سرمایهی فکری
است. این برداشت بیشتر از اینروست که تا کنون سرمایهی فکری و مدیریت و سنجش آن،
مورد توجه نظریهپردازان و پژوهشگران قرار نگرفته است و سازمانهای ایرانی نیز
بنا بر همین برداشت، تنها به مدیریت دانش اکتفا میکنند. هرچند مدیریت دانش بهعنوان
یکی از جنبههای مدیریت توسعهی سرمایهی فکری بهحساب میآید، اما دامنهی اثرگذاری
سرمایهی فکری پیوستاری وسیعتر، از: کارکنان، مدیران، ساختارسازمانی، فرهنگ سازمانی،
قابلیت سازمانی، روابط و همکاریهای بین سازمانی، ذینفعان، امتیازات انحصار معنوی،
برند و ... را در برمیگیرد. از سوی دیگر یکی از مهمترین جنبههای مدیریت سرمایهی
فکری، سنجش سرمایهی فکری سازمان است. از آنجایی که سنجش سرمایهی فکری شاخصها
و سنجههای پولی و مالی و شاخصها و سنجههای غیرمالی را در برمیگیرد، لذا این
مدلها پیوستاری از مدلهای مالی و حسابداری تا مدلهای عملکردی غیرمالی را شامل
میشود. همچنین، علاوه بر مزایای درونسازمانی مدیریت سرمایهی فکری، امروزه مدیریت
و سنجش سرمایهی فکری بهعنوان ضرورتی برای حضور شرکتها در بازارهای مالی و
در قالب الزامی برون سازمانی مطرح است. از اینرو مفهوم مدیریت و سنجش سرمایهی فکری
در سطح جهانی مفهومی بسیار گستردهتر از مدیریت دانش داراست، و در ایران نیز گاه مسیری
متمایز از آنچه از خلال پیادهسازی مدیریت دانش تبیین میشود، میپیماید.
مروری بر چیستی و چگونگی دانش، بهعنوان درگاهی برای بررسی مختصات
پدیدارشناسانهی کسب و کار در اقتصاد دانشپایه، شناخت، صور و اشکال جدید منابع در
اقتصاد دانشپایه ، تاریخچهی پیدایش داراییهای نامشهود سازمان و مولفهها و نقش
آنها، چارچوبهای طبقهبندی این سرمایه از دیدگاههای متفاوت ، سرمایهی انسانی،
سرمایهی ساختاری و داراییها/سرمایههای دانشی و اطلاعاتی، موضوعاتی هستند که در
حوزهی مطالعه سرمایهی فکری واقع شدهاند. در پیشبینی موضوعات این کنفرانس، همچنین
مروری بر مفاهیم مدیریت سرمایهی فکری و شناسایی مرزها و الزامات آن، مدیریت توسعهی
سرمایهی فکری از دریچهی تمرکز بر مدیریت دانش، مرزهاي سرمایهی فکری و مولفههای
تشکیلدهندهی آن ، فرهنگ و تاثیر به سزای آن بر سرمایهی فکری و بستر پیونددهندهي
مولفههای مختلف سرمایهی فکری ، مدیریت فرهنگ در سرمایهی فکری و مولفههای آن
،یادگیری سازمانی بهعنوان چارچوبی توانمندساز و افزایندهی دانش و سرمایهی
فکری ، قابلیت سازمانی، بهعنوان ویژگی اثرگذار بر حرکت سازمانی و مشارکت بینسازمانی
بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای مرتبط با سرمایهی ساختاری رابطهای سازمان
و الزامات مدیریت مناسب این ظرفیتها در جهت توسعهی سرمایهی فکری موردتوجه قرار
گرفته است.
بررسی مفهوم عملکرد، اصول و رویههای سنجش عملکرد ،بحث حسابداری
داراییها و حسابداری داراییهای نامشهود و سرمایهی فکری، نقاط قوت و ضعف سیستمهای
حسابداری مختلف در ارزشگذاری داراییهای نامشهود و سرمایهی فکری و حالتهای ممکن
در حسابداری آنها، بررسی جنبههای مختلف سنجش سرمایهی فکری، مدلهای توصیفی سنجش
سرمایهی فکری در قالب پنج طبقهبندی مدلهای مبتنی بر سرمایهی بازار، مدلهای
مستقیم سرمایهی فکری، مدلهای بازده داراییها، مدلهای کارت امتیازی و مدلهای
تجسمی، طریقهی پیادهسازی، شاخصها و سنجههای آنها و همچنین نقاط قوت و ضعف
هر یک، مدلهای تجویزی سنجش سرمایهی فکری، طریقهی پیادهسازی، شاخصها و سنجههای
آنها و همچنین نقاط قوت و ضعف هر یک، مدلهای کلان سنجش داراییها و سرمایههای
دانشی ، ابزارهای مرتبط با سرمایهی فکری از مباحث اصلی کنفرانس هستند
مباحث بین رشته ای مورد توجه کنفرانس است . مباحث مرتبط با حقوق
سرمایه فکری شامل: حقوق مالکیت فکری، بنیان حقوقی برند ها ، علائم تجاری، تفاهم نامه
ها ، قرارداد ها، حق اختراع، ایده ،...، قواعد همکاری بین سازمانی، مقررات زدایی و
نیز مباحث بین رشته ای سرمایه فکری و جامعه شامل: سرمایه فکری و هویت، چارچوبهای
فنی اجتماعی، یادگیری تجربی، یادگیری مشارکتی، مدیریت اخلاق و فرهنگ، نگاشت، تجزیه
و تحلیل، شناخت شناسی شبکه اجتماعی، نوپردازی، جامعهی دانشی، رابطه سرمایه فکری وفرهنگهای
قومی و ملی و سیاستهای ملی، زمینه های مشترک سرمایه فکری و اقتصاد شامل احصای سرمایه
فکری ملی، منطقهای و شهری، خصوصی سازی، آزادسازی و انحصار زدایی، سرمایه فکری و بازار
سهام،سرمایه فکری فرامرزی، اقتصاد دانشی، سرمایه فکری و اقتصاد جهانی، مدیریت مالی
و سرمایه فکری و مبحث بین رشته ای سرمایه فکری و مدیریت مشتمل بر منابع و داراییهای
نامشهود، ارتباطات سازمانی و میان سازمانی، معماری سامانهی مدیریت سرمایه فکری، رهیافتهای
جدید در مدیریت دانش، اشتراک دانش در سازمان، ساز و کارهای اشتراک و خلق دانش، مدیریت
دانش مشتری، سازمان های یادگیرنده، مدیریت سرمایه ی انسانی، مدیریت برند، مدیریت نوآوری
و مالکیت فکری، مدیریت همکاریهای بین سازمانی، مهارتهای مدیر، رهبر و مرشد در اداره
دانش سازمانی، مدیریت فناوری ، مدیریت دانش میان فرهنگی، مراکز جهانی سرمایه فکری ودر
نهایت رابطه بین سرمایه فکری و کارآفرینی اعم از اندیشه کسب و کار، احصای سرمایه فکری
دانشگاهها مراکز تحقیقاتی، تولیدی، بهداشتی،ورزشی، فرهنگی، هنری، .... ، سرمایه فکری
و کارآفرینی، مطالعات موردی سرمایه فکری و مدیریت دانش، فلسفه کسب و کار با رهیافتهای
سرمایه فکری، سرمایه فکری و فضای الکترونیکی و سایر مباحث بین رشته ایٍ در خور از مباحث
مورد علاقه در کنفرانس است.
پیوستار مخاطبان کنفرانس مدیران و کارگزاران بورس، مدیران ارشد
و میانی و به خصوص مدیران مالی سازمانهای دولتی و خصوصی، حسابداران، کارآفرینان،
حقوقدانان، صاحبان ایده و اختراع، اساتید و دانشجویان دانشگاهها هستند. برگزار کنندگان
امیدوارند تا این کنفرانس بتواند در هدایت سازمانهای دولتی و خصوصی ایرانی به سوی
مدیریت و سنجش سرمایهی فکری، مفید واقع گردد. بهطور طبیعی طرح اول بار هر موضوع
نظری جدید، میتواند چالشهایی را با خود به همراه داشته باشد. از این رو برگزارکنندگان
کنفرانس بر این باورند که همکاری و اشتراک نظر و پیشنهاد علاقهمندان حوزهی سرمایهی
فکری، میتواند در هرچه بهتر شدن این کنفرانس یاری رسان باشد. از اینرو از تمامی
پژوهشگران و اساتید دانشجویان و علاقهمندان دعوت میشود تا از طریق ارسال مقالات
علمی و پژوهشی خود، مخاطبان و برگزارکنندگان کنفرانس را از نقطه نظرات و نتایج کارهای
تحقیقی و پژوهشی خود در رابطه با سرمایهی فکری مطلع سازند.
مطالب مشابه :
مقاله ترجمه شده معماری کامپیوتری 2014
برای دانلود رایگان اصل مقاله و خرید ترجمه اینجا کلیک مقاله معماری 2014, مقاله کامپیوتری isi
دانلود رایگان مقاله بدون عضویت ISI
دانلود رایگان مقاله بدون عضویت isi دانلود رایگان مقاله بدون عضویت isi. معماری کامپیوتر
آموزش مقاله نویسی ISI- ویژه معماری -شیراز -موسسه چشم انداز هزاره سوم ملل
آموزش مقاله نویسی ISI- ویژه معماری Institute for Scientific Information آموزش رایگان مقاله
متن کامل (Full Text) مقالات ISI مورد نیازتان ...قسمت اول
مقالات isi مورد نیازتان اطلاع رسانی اخبار معماری و شهرسازی مقاله و پروژه رایگان و زیاد
دانلود منابع و مقاله بیس پاپان نامه. انتخاب موضوع رایگان. ای اس ایISI -ISC مقاله علمی پژوهشی
نامه رشته معماری دانلود مقاله، انجام پژوهشی و isi؛ انتخاب موضوع رایگان ؛ انجام
سرمایه فکری
مقالات رایگان حسابداری در مجله لاتین isi; سایت دانلود مقاله دانلود رایگان معماری سامانه
برچسب :
دانلود رایگان مقاله معماری isi