وضعیت زنان در فرایند تاریخ کهن و جدید(قسمت اول)

به نام خالق زیبایی و زن

متاسفانه وضع زن از زمان قدیم ، در سراسر جهان بیش از آن ناگوار بوده که به وصف درآید در تاریخ های اجتماعی ، مردم شناسی و سفرنامه های جهانگردان و کتابهای بی نظیر حقوق زن در تاریخ اروپا راجع به سلطه شدید مرد بر زن ، تازیانه زدن به زن و کشتن او ، خرید و فروش او ، وام دادن یا کرایه دادن او و بار کشیدن از او مانند حیوانات و عدم توجه به بهداشت و سلامت زن مطالبی می خوانیم که باور کردنش دشوار است. چگونه ممکن است که زن از یک سو ضعیف تر از مرد شمرده و از سوی دیگر عملا اجحاف هایی را تحمل کند که از عهده مردان هم بر نمی آید؟!

در یونان قدیم زن مانند کالای بازرگانی خرید و فروش می شد ، یونانیان زن را عموما برای تسکین شهوت و بعضی برای بچه دار شدن می خواستند .در یونان باستان زن مظهر نیروی اهریمنی شناخته میشد ، زن را موجودی پلیدو زاده اهریمن می شمردند! زن اگر پسر می زایید شوهرش بر سر در منزل خود تاجی از برگ زیتون می آویخت و برعکس اگر دختر می زایید نمی دانست از این مصیبت بزرگ چه خاکی بر سر کند.

در اسپارت ممکن بود هر زن متعلق به چند مرد باشد و زنانی که نمی توانستند پسر بدنیا بیاورند به مرگ محکوم می شدند.

در رم ، مخصوصا رییس خانواده مالک تن و جان زنان بود و می توانست آنها را بفروشد، هدیه دهد و حتی اگر مایل بود بکشد ، رمیان زن را موجودی ناقص بی نشان و فضیلت می دانستند تا این پایه که در قرن پنجم و ششم میلادی میان کشیشان اختلاف بود که آیا زن دارای نفس ناطقه و جزو انسان است یا خیر؟ و در این باره مجمعی مرکب از کشیشان ، پس از مدتی بحث سر انجام مجمع کشیشان رای دادند که زنان جزو انسان هستند ولی تنها برای خدمت به مردان آفریده شده اند !در همین راستا یکبار کشیشان آلمانی اجتماع کردند که زن انسان نیست و فاقد عقل و شعور است.

فرانسویان معتقد بودند که زن رفیق مار و شیطان است که برای بقای نسل در قالب انسان به دنیا آمده است . زن چشمه لذت های زهرآگین است. و به طور کلی زن را بازیچه ای برای تفریح می دانستند.

در آمریکا گروهی از سرخ پوستان آمریکا که تا یک قرن پیش در نواحی کالیفرنیا می زیستند و فقیر و تنگ دست بودند ، برای صرفه جویی در هزینه زندگی چندین مرد یک زن می گرفتند . زن هریک از افراد خانواده ، مورد استفاده همه مردان خانواده قرار می گرفت . ارتباط او با سایر مردان قبیله هم مانعی نداشت ! در قبایل وحشی جنوب آمریکا ، مثل بلاکفیتها ، دو دوست در یک شب زنان خود را معاوضه می کردند.( متاسفانه امروزه در این دنیای متندن در برخی نقاط دنیا این عمل غیر انسانی ادامه داردو با نام ... ضبدری معروف شده است.

در گروئنلند که جزیره بزرگی در شمال شرقی آمریکا ی شمالی است اشخاص برای چند ماه زنان خود را به دوستانشان وام می دادند و این کار را بزرگ ترین جوانمردی و گذشت اخلاقی می شمرند . ولی وام گیرنده نیز می بایست امانت به خرج دهد و درست در موعد مقرر زنی را که وام گرفته به شوهرش بازگرداند.

در میان قبیله های وحشی نواحی یخ بسته آمریکا ی شمالی ، زنان بدبخت در سراسر سال حتی زمستان طاقت فرسا ، چه برای صید ماهی و چه برای بیرون ریختن آب از قایق ماهیگیری باید در آب سرد بروند ، ساختن کلبه های مخصوص یخی و پارو زدن قایق نیز از دیگر وظایف زنان به شمار می رفت حتی زنان حامله و زنانی که بچه شیر می دادند از انجام این کارهای سخت معاف نبودند. زن شیرده باید در هنگام کار ، بچه خویش را به پشت خود حمل کند، مردان فقط هفته ای چند ساعت کار دارند و آنهم شکار حیوانات است .بقیه اوقات خود را به بیکاری و تفریح می گذرانند و در زمان قحطی که چیزی برای خوراک بدست نمی آوردند زنان پیر را که دیگر کاری از دستشان ساخته نیست خفه می کنند و می خورند به این ترتیب که سر زن را در حفره ای پر از دود ذغال نگاه می دارند تا خفه شود !

میان برخی از قبایل آفرقا معمول است که وقتی مرد زن می گیرد ، خانواده دختر به او میگویند : این زن به تو تعلق دارد ، تو آقا و صاحبش هستی می خواهی اورا نگه دار می خواهی بفروش و می خواهی بکش و بخور.در یک از جنگلهای انبوه آفرقا ، میان قبایل آدمخوار ، پسری نزد پدر خود رفت و گفت : پدر جان می خواهم با «با لاهو» که دختر زیبایی از قبیله «نوزمالا» است ازدواج کنم . نظر شما چیست ؟پدر قدری فکر کرد و گفت من هم با این ازدواج موافق هستم چون سالها پیش که پدر و مادرش را خوردم گوشت خوبی داشتند. در آفرقا مرد می توانست زنش را بفروشد یا بکشد یا بخورد یک سیاح انگلیسی که در جشنی بر کرانه رود نیل علیا شرکت کرده بود می نویسد: در آن مهمانی طعامی برای مدعوین از گوشت بدن زنان سیاه پوست پخته شده بود . زن در نقاط متمدن آفریقا به همین بدبختی دچار است.

در قبیله آشانتی های آفرقا ، اگر زنی بی اجازه شوهر به مرد دیگری دست می داد شوهر می توانست آنرا خفه کند ویا مجازات اورا تخفیف دهد و به بریدن بینی او قناعت کند . زن اگر راز شوهر خود را فاش می کرد ، شوهر لب بالای اورا می برید و اگر به گفتگو های محرمانه شوهر گوش می داد، گوش او را می برید .

در برخی از قبایل آفرقا ، به ویژه در صحرا ف قرار زناشویی چنین بود ه که بهطور کلی یک چهارم از مدت زناشویی به زن و سه چهارم به شوهر تعلق داشت ُ بدین گونه که از هر چهار روز سه روز را زن در اختیار شوهر بوده و روز چهارم آزادی داشته که با هرکس که دلش می خواست همنشینی و همخوابگی کند . اگر شوهر سه سال غایب می شد می توانست شوهر کند ُ ولی در صورت بازگشت شوهر اولی ف فرزندانی که زن از شوهر یا شوهرهای بعدی آورده بود همه به شوهر اول تعلق می یافتند.

پایان قسمت اول

وضعیت زنان در فرایند تاریخ کهن و جدید(قسمت اول)

مطالب مشابه :

توصیه به مسافران نوروزی در خصوص سفر مسوولانه در قبال حیات وحش

ده حیوان جالب

هنر دوران سنگی

تب شالیزار (تب بیجار)

سرآقاسید ، ماسوله ای دیگر

نظریات تکاملی (داروینیسم و لامارکیسم)

ماداگاسکار و انقراض نسل حیوانات نادر

تکامل گیاهان زراعی

تاریخچه کالیبر های ساچمه زنی

وضعیت زنان در فرایند تاریخ کهن و جدید(قسمت اول)