آقای سیروس محمودیان شما دیگه چرا؟

چندی پیش "سیروس محمودیان" را در کتابفروشی رشد به صورت اتفاقی دیدم. مدتی بود که دیدن او برایم واجب شده بود تا نگرانی ام را از بابت توهینی که صورت گرفته با او در میان بگذارم. دیدن او اتفاق ناخوشایندی را برایم تداعی کرد.

محمودیان کسی بود که پس از برکناری از اداره مطبوعات فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان چندین بار تماس گرفت تا با من ملاقات کند. همه اش فکر کردم می خواهد درباره برکناری اش حرف بزند. اما در یک روز سرد زمستانی که اتفاقا سردرد شدیدی هم داشتم در فلکه ساعت با یکدیگر قرار گذاشتیم. مرا به درون ماشین سفید رنگی در مایه های کادیلاک دعوت کرد و درخواست نمود که درباره سه مقوله میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در خوزستان برایش حرف بزنم تا او یادداشت نماید. از وی درخواست کردم دلیل این کار را توضیح دهد. که او گفت: یکی از دوستان کاملا میراثی و ngo پرست که شاید تو هم او را بشناسی کاندید مدیر کلی میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی خوزستان شده است ولی چون به صلاح نیست اسمش را نمی گویم(علی رغم همه اصرار های من) چرا که قرار است فردا به تهران برود تا در مصاحبه کمیته انتصابات شرکت نماید.

محمودیان می گفت ما به شناخت کامل از این سه مقوله نیاز داریم. به اعتماد او هر چه در ذهن داشتم بیان نمودم تا شاید خدمتی به استانم کرده باشم. چند ساعتی در ماشین نشستیم تا اینکه اعلام کردم به هیچ وجه دیگر توان گفت و گو ندارم و باید حتما به خانه رفته تا استراحت کنم. محمودیان می گفت اگر وی مدیرکل شود هنوز هفته اول انتصاب او نگذشته با انجمن ها و مطبوعات دیدار می کند تا در زمینه اهداف مشترک به تبادل نظر بپردازند.او وعده داده بود که مدیرکلی دوست عزیزش با تحول در اداره کل میراث فرهنگی مواجه باشد.

در نهایت چند روز بعد شنیدم که جناب آقای پرویز پورفرخی به مدیریت اداره کل میراث فرهنگی خوزستان منصوب شده اند. محمودیان را پس از آن ملاقات دیگر ندیدم تا آن که پس از ۶ ماه این ملاقات در کتابفروشی رشد رخ داد.

در دیدارم با محودیان به او متذکر شدم نه شما را می بخشم و نه خودم را. چرا که مدیر کل میراث دوست او تا قبل از مدیرکلی اش پا در میراث فرهنگی نگذاشته بود. از همه مهمتر استفاده ابزاری از آگاهی یک فرد مرا نگران نمود. به این دوست متذکر شدم اندیشه اقتصادی کردن تشکل های غیر دولتی که از سوی دوست دیرینه اش تجویز می شود به خصوص برای تشکل هایی که در حوزه فرهنگ و هنر کار می کنند دیدگاه خطرناکی است که شما از آن خبر داشتید ولی اطلاع ندادید.

بگذریم که محمودیان تلاش بسیاری کرد تا در سازمان میراث فرهنگی خوزستان در کنار پورفرخی جای بگیرد که البته این اتفاق با عدم موافقت برای انتقال وی بوقوع نپیوست.

البته محمودیان وقتی گلایه های مرا شنید سکوت کرد و گفت: من از همان روزهای اول دیگر پا در میراث فرهنگی خوزستان نگذاشتم.می گفت اگر شما شماره تلفن پورفرخی را دارید من که دوستش هستم دیگه ندارم.

البته محمودیان را برای یکی دیگر از کارهایش نخواهم بخشید چون مطمئن بودم که اگر او در ادراه میراث فرهنگی خوزستان وارد می شد به واسطه ارتباطی که با رسانه ها دارد هر از گاهی سعی می کند که به رسانه ها فشار آورده تا اخبار مبربوط به منتقدین میراث فرهنگی را انعکاس ندهند کما اینکه چندین بار این کار را کرده است.

البته او در ظاهر عنوان می کند نقشی در برقراری ارتباط رسانه یی مدیر کل میراث فرهنگی خوزستان ندارد اما مشاهده عکس های او در روبرو دوست دیرینه اش که در محل خبرگزاری ایسنا خوزستان گرفته شده است ثابت می کند همچنان می کوشد تا از ارتباطات رسانه یی خود بهره بیشتری بگیرد.

ای کاش ذره ای هم تلاش می کرد تا بین تشکل های دوستدار میراث فرهنگی و سازمان میراث فرهنگی همگرایی بوجود آورد چرا که در همان ملاقات کذایی ما بسیار بر این نکته تاکید داشتیم. خدا را شکر که بسیاری می دانند که نه شخص من و نه انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان هیچگاه به فکر استفاده های شخصی نبوده و به منافع ملی به نفع همه ایرانیان اعتقاد دارد.

سیروس محمودیان فکر کرده ما بخیل هستیم که دوست نداشته باشیم او برای خودش جایگاهی ایجاد کند اما او به دلیل بزرگنمایی هایی که در خصوص مدیر کل مورد نظرش داشت یک معذرت خواهی بزرگ به دوستداران میراث فرهنگی بدهکار است.

آقای سیروس محمودیان شما دیگه چرا؟

مطالب مشابه :

آدرس محل فروش کتاب محکمه ی الهی در سراسر کشور

معرفی کتاب

دیدار صمیمانه سید شکر خدا موسوی نماینده مردم شهرستانهای اهواز، باوی، حمیدیه و کارون در مجلس شورای اس

آقای سیروس محمودیان شما دیگه چرا؟